داستان Alan Wake (کسانی که بازی نکردن نخونن!!!)

  • Thread starter Thread starter MaTt
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
الطیر جان این پستت رو اشتباهی اینجا دادی مگه نه؟؟
آره!می خواستم تاپیک فوتبال بدم...جفتش با هم باز بودند قاطی شد...
قا من dlc را دان کردم!یه چیزی خیلی مشکوک می زنه.تو این dlc انگار همش تو ذهن آلن می گذره.ولی چیزی هست,بعضی جاها تو محیط نوشته tools که اگر نور را روش بگیری تبدیل به تیر و اسلحه و... می شه و وقتی این اتفاق می افته صدای دستگاه تایپ میاد.انگار آلن می نویسه اینا تبدیل به تیر شن.این می تونه تئوری اینکه ما مستر اسکرچ بودیم نه آلن ویک را قوت ببخشه...
 
سلام دوستان!گفتم اینجا داستان آلن ویک:سیگنال را بزارم تا ادامه بحث را بگیریم.از آقا mati
هم می خواهم اگر قابل دونستند این را هم بزارند تو پست اول تا کامل تر شه.
Alan wake
episode 7
The Signal
در ابتدای بازی,آلن آنچه گذشت را می گوید.تاریکی آلیس را روبود تا آلن را مجبور به نوشتن داستانی کند که به واقعیت تبدیل می شود.داستانی ترسناک.اما قسمتی از آلن هنوز بیدار بود و فرار خودش را نوشت.تا برگردد و پایان خوش را بنویسد.او برگشت به کلبه,داستان را به خوبی تموم کرد و آلیس را نجات داد,اما هر چیزی قیمتی داره,آلن خودش در مکانی درونه تاریکی گیر افتاده....
آلن قدم در برایت فالز می زاه.دقیق یادش نیست ولی همه جا آشناست..ارد کافه می شه,همون صحنه های قدیمی,به سمت دستشویی می ره.بانوی روشنایی او را از تاریکی می ترسونه.اما اینبار برخلاف قبل در دستشویی باز می شه.آلن وارد می شه.یهو نور شدیدی از آینه می تابه,صدای توماس زین میاد که می گه:من می تونم تو را نجات بدهم آلن!ولی تو داری عمیق و عمیق تر فرو می روی....و به آلن چراغ قوه و تفنگ می دهد.آلن بیرن میاد,برگه ای از کتابش را پیدا می کند,شروع به خواندن می کند,برخی کلمات در ذهنش می پیچد,ریشارژ,تلفن.....ناگهان سرش را بالا می آورد,کلمه ی تلفن معلق روی هوا ایستاده,نور را رویش می گیرد,ناگهان صدای دستگاه تایگ می آید و یک موبایل بوجود می آیند.gps اش کار می کند.تلفن زنگ می زند,توماس زین است.می گوید که آلن باید به سمت او بیاید,می گوید آلن خیلی دور است و دارد عمیق تر فرو می رود و نمی تواند کمکش کند,آلن باید به دنبال سیگنال برود تا توماس بتواند کمکش کند....
آلن gps را نگاه می کند و علامتی می بینید,سیگنال....در راه گاهی اوقات کلمه ی memory را می بیند که با گرفتن نور رویشان,خاطراتی در ذهنش مرور می شود.یک جا کلمه ی friend را می بیند و با گرفت نور,بری ظاهر می شود.اما انگار واقعا بری نیست.بری می گوید که زاده ی ذهن اوست,خب,از تنهایی بهتره!در راه آلن بار ها تلویزیون هایی را می بنید که خود او را نشان می دهند که مستاصل است و مثل دیوانه ها حرف می زند!در نهایت او به سیگنال می رسد,در یک حانه,او توماس را در لباس فضانوردی می بیند.توماس به او می گوید که می خواهد او را نجات بدهد.آلن راه نجات را می پرسد.توماس می گوید,تو در,ذهن خودت فرو رفته ای,همین الان که ما اینجا در ذهن تو هستیم,خود واقعی تو در کلبه است.تویزیون روشن می شود,آلن را نشان می دهد,مثل دیوانه هاست....آلن به او می گوید اون من نیستم و بعد می گوید خفه شو,ناگهان اتفاقی می افتد,آلن تو تلویزیون قاطی می کنه,توماس ناپدید می شه,آلن به دنبال تلویزیون که به حرکت افتاده می ره,یهو یک اتفاقی می افتد(این یه تیکه خیلی جالبه سعی کنید درکش کنید!)آلن تو تلویزیون فریاد بلندی می کشد!آلن تو برایت فالز که در واقع درون ذهن خود آلن هست,صدا را می شنود,درواقع همون لحظه صدای فریاد در ذهن آلن ویک واقعی می پیچد و درد شدیدی سرش را فرا می گیرد,ناگهان انگار از خوابی به خواب دیگر رفته,چشمانش را باز می کند و هارتمن را می بیند که می گوید اینها همه ساخته ی ذهن توست.آلن عقب عقب می رود و می گوید نه!نه!و ناگهان از پایین می افتد و در کلبه بیدار می شود!بالاخره مثل اینکه از خواب بیدار شد.کلبه مل قبل درون تاریکی رو رفته و تاریکی گشت پنجره است.آلن فریاد می زند و گریه می کند و می گوید:هیچ راه فراری نیست....
ادامه در dlc 2 با نام Alan Wake:The Writer
.
.
.
خوب مثل اینکه در ادامه آلن بعد از نوشتن داستان,تو تاریکی گیر کرده,خوب تقریبا تو این dlc خیلی از سوالات من در مورد آخر برطرف شده!فقط هنوز یه چیزی خیلی مرموزه!اینکه دقیقا توماس زین چه نسبتی با آلن و تاریکی داره!اگر دقت کرده باشید,کلیکر دست آلیس بود,اما توماس زین کلیکر را برای آلن گذاشته ....مشکوک نیست!
 
  • Like
Reactions: Ashlly
اووووووووووووووووووووه
همه 13 صفحه رو خوندم و واقعا اطلاعاتم راجع به داستان خیلی بیشتر شد
به نظر من آلن یه شخصیت حقیقی نیست و زاده قلم توماس زین هست و اون نظر بعضی از بچه ها رو که این دو تا هستن رو قبول ندارم یه جورایی خیلی بی معنی میشه
آلیس هم به نظرم خیلی مشکوک میزد تو همه صحنه ها یه جور منفی میزد که توسط تاریکی تسخیر شده!
در کل من که با داستان فوق العادش کلی حال کردم
اصلا همین مهمه که آدم درگیر داستان میشه
 
سلام بر همه - بعد از مدت ها غیبت ... گفتم بزار یکم دوستان نظراتشون رو بگن ببینیم چی به چیه !؟

واقعا داستان پیچیده اییه - به نظر من به هر کدوم از برداشت ها که درست نگاه کنی - هم یه جورایی

درسته - هم مثالهای نقضی برای رد کردنشون پیدا میکنی ...

درکل من فوق العاده شیفته داستانش شدم - فقط امیدوارم مثل فیلم ایرانی ها نشه که آخرش گند میزنن میره !

(البته این کار از رمدی بعیده ) ...

ولی در یه چیزی شک ندارم - اینکه در آخر که داستان بازی رو رمدی تموم کنه بازهم نظرات مختلفی وجود خواهد داشت ...

و به نظرم این چیزیه که رمدی میخواد ( گزاشتن گیمرها تو خماری ! ... که من همچین بدم نمیاد تو خماری بمونم - چون تا 50 سال دیگه هم این بازی تو ذهنم میمونه ! ...)
 
راستی یه چیزی بهش برخوردم:
آخر بازی آلن میگه :
Its not a lake, Its an ocean
یعنی در واقع نویسنده بازی میگه یعنی:
Sam Lake
واسم جالب بود حالا شاید از نظر شما خیلی چرت و بی ربط باشه!
 
راستی یه چیزی بهش برخوردم:
آخر بازی آلن میگه :
Its not a lake, Its an ocean
یعنی در واقع نویسنده بازی میگه یعنی:
Sam Lake
واسم جالب بود حالا شاید از نظر شما خیلی چرت و بی ربط باشه!


این فقط یک تشابه حروف هست نه چیز دیگه! آخه هرچی فکر می کنم معنی خاصی نمی تونه داشته باشه!

اینجا بیشتر به نظر میاد که منظورش این باشه که تموم شدن تاریکی به همین سادگی ها نیست. در واقع این جمله در ادامه بازی (DLC عرضه شده) به تحقق می رسه و نشون داده میشه که آلیس نجات پیدا کرده اما آلن هنوز شدیدا درگیر جریانات هست.


منم کم کم دارم به این نتیجه می رسم که این شباهت بی معنی نمی تونه باشه! منظورم شباهت بین زندگی آلن و توماس هست. حتی زن هاشون هم با هم شباهت دارن!! چون جاهایی از بازی (جاهایی که همه هیجان زده ی چیزهای دیگه هستن اگه رو دیوار رو نگاه کنید چیزهایی راجع به زن توماس می بینید که نوشته شده روی دیوار باید چراغ قوه رو بگیرید روش.
توماس هم زنی داشته که بعد از اومدنشون به دریاچه ی کالدرون اتفاق بدی براش افتاده!!

حالا این می تونه فقط شباهتی در شخصیت های اون زمان و الان باشه که بتونه این دو کارکتر رو به هم هرچه نزدیکتر کنه. یعنی یجوی که انگار چون توماس خیلی با آلن احساس نزدیکی و شباهت می کنه بیاد و بهش کمک کنه.

می تونه هم مثل ایده ی خیلی ها معنیش این باشه که آلن شخصیتی هست در داستان توماس که در واقع توماس با نوشتن کلمات داره تا حد امکان کمکش می کنه تا بتونه در جهت از بین بردن تاریکی پیش بره. اتفاق های بدی هم که برای آلن میافته ناشی از این هست که توماس تمام اختیارش دست خودش نیست یعنی یک قسمت هایی از داستان رو خارج از اختیار خودش داره می نویسه!
برای همین هم هست که گاهی توماس خودش یهو میاد کمک می کنه به آلن!


هر دو فرضیه قوی هست و استناد های کافی برای درست بودن هر دو وجود داره و همین طور به قول دوستمون مثال نقض برای رد کردنشون!
 
به نظر من کل داستان بازی نوشتهی توماسه که از روی زندگی خودش نوشته و اونو تقیر داده و تمام شخصیت های بازی زاییدهی داستان زندگی توماسه فقط اون به جای این که خودشو جای شخصیت اصلی داستانش بزاره شخص دیگه ای رو گزاشته و کمی داستان خودشو عوض کرده و بر عکس زندگی خودش پایان خوشی برای داستانش در نظر گرفته
نمیدونم منظورمو میفهمید یا نه
 
با توجه به سیگنال,فکر نمی کنم توماس آلن را ساخته باشه.تو dlc توماس مدام به آلن می گه برو سمت سیگنال تا بتونم از حالت خواب درت بیامر.اگر توماس نویسنده ی آلن باشه دیگه لازم نیست ازش بخواد.من با توجه به DLC به نظرم همه چیز خیلی ساده تر باشه.یعنی توماس یه نویسنده ای هست که بعد از مرگ زنش تبدیل به نمی دونم یه نمادی از نور می شه و بر علیه او مبارزه می کنه.اما چیز مشکوک کلیکر هست.چون کلیکر دست آلیس بود ولی توماس اونو به آلن داد.یه حسی بهم می گه شاید واقعا آلیس هم همون تاریکیه.همون تاریکیه که به چند شکل در میاد.یعنی به شکل باربارا در میاد و به شکل آلیس هم دی میاد.اگر یادتون باشه پیشنهاد آلیس بود که به برایت فالز برن.در ضمن اینکه وقتی آلن پرید تو آب آلیس را پیدا نکرد و در همان حال باربارا لب ساحل بود.من فکر کنم باربارا آلیس را از قبل تسخیر رده بود تا آلن را به برایت فالز بکشونه.بعد با نوشتن آخر داستان آلیس آزاد شد.
پی نوشت:حرف هام را جدی نگیرید الان یکمی از فکر کردن به داستان خسته شدم.فعلا منتظرمalan wake:writer بیاد.560 پوینت براش کنار گذاشتم...فقط خدا کنه تا اون موقع بن نشم کسی می دونه کی میاد؟
 
آخرین ویرایش:
تموم 13 صفحه رو خوندم... مغزم خیلی سالم بود، یکمم تاب ورداشت!!!
تعریف از خود نباشه، به جون خودم من هم انگلیشم خوبه هم تا دلتون بخواد بازی تموم کردم ولی تو داستان این یکی واقعا مغزم هنگ کرد...
راجع به داستان بازی نه میشه نظر کسی رو رد کرد نه قبول...
ولی من با کسایی که میگن جریان همون جریان shutter island هستش موافق تر تر ترم...
فقط خدا کنه آخر سر این همه سوال که تو ذهنمونه با یه پایان مسخره پاسخ داده نشه(مثل lost:d)
 
ولی من با کسایی که میگن جریان همون جریان shutter island هستش موافق تر تر ترم..

اخه موضوع اینه که Shutter Island هم به اندازه ی همین AW داستانش پیچیده بود !!! حالا منظور شما از جریان چیه؟!؟
 
ولی من با کسایی که میگن جریان همون جریان shutter island هستش موافق تر تر ترم..

اخه موضوع اینه که Shutter Island هم به اندازه ی همین AW داستانش پیچیده بود !!! حالا منظور شما از جریان چیه؟!؟

اول بگم من این کنسولو فقط برای ALAN WAKE گرفتم بعد از چند تا تریلری که ازش دیدم..این از میزان علاقم به این بازی..من دقیقا روزی که این بازی رو تا فصل 3 تموم کردم یاد شاتر آیلند افتادم و پیش خودم فکر کردم که آلن شخصیتی مثل تدی داره تو SH.I ..حتی ژانر هر دو این بازی و فیلم Psychological thrilleR هست ..یعنی این جوری باید در نظر بگیریم که
1) یا آلن از یه بیماری روانی رنج میبره و به خاطر کارایی بدی که انجام داده به صورت ناخودآگاه شخصیتی جدید برای خودش ساخته از یه جای زندگیش به بعدبا یه شخصیت جدید زندگی میکنه و حتی این براش به صورت واقعیت تبدیل شده و اصلا فیلم بازی نمیکنه که کس دیگس بلکه باورش شده که یه آدم دیگس..که حتی تو خوابم با آدمایی که مردن صحبت و زندگی میکنه و...وبسیاری از این کارایی که میکنه فقط زائده ذهنش هست و وجود خارجی نداره و شاید حتی بعضی از ادما هم بهش واقعیت رو نگن(مثلا مثل شاتر آیلند ) تا بیماریش بهتر بشه..که اگه بگیم آلیس هم خودآلن کشته یا به صورت غیر مستقیم باعث مرگش شده از اون موقع به بعد شخصیتش از توماس به آلن تغییر پیدا کرده و بسیاری از این صحنه فقط تو خیالش می گذشته و آخر بازی هم وقتی آلیس به آلن میگه ALAN WAKE UP..یعنی از خواب بیدار شو ..آلیسی وجود نداره(از این صحنه ها تو SH.I هم زیاده که چند بار که تدی زنشو تو خواب داره میبینه و حتی همدیگه رو بغل کردن به تدی میگه باید بیدار شی تدی) و همچنین با رفتاری که افرادی که تو تیمارستان هستن با آلن دارن یه جور نشون میده که همه میدونن که آلن قبلا اونجا بوده
که اگه این نظر قبول کنیم با خیلی از اتفاقاتی که افتاده متناقضه

2)که میشه همون نظری که بیشتر دوستان دارن یعنی اینکه آلن میاد و با تاریکی میجنگه تا همسرشو نجات بده ...........که در این صورتم بازم با این ایده نمیتونیم به خیلی از سوالا پاسخ بدیم..
البته من با نظر اولی موافق ترم
به نظر من این بازی شباهت بسیار بسیار زیادی به فیلم شاتر آیلند داره..و باید بگم این فیلم و این بازی یکی از بهترین ها هستند ..
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or