موقعی که شیفت رو گرفتین و در حالت run هستین قبل از پریدن که معمولا کلید اسپیس هست حالت crouch بگیرید در حد ۱ ثانیه و بعد پرش رو بزنید.
در واقع ایتجوری میشه، run + crouch+ jump
درود ، یک تشکر گرم از نویسنده عزیز میکنم در همه لحظات زندگی شاد و موفق باشید
بنده یادم میاد اولین باری که سراغ بازی های کامپیوتری رفتم در ۶ سالگی ام بود و با بازی مکس پین و gta sa شروع کردم بعد از این بازی ها عموم منو با بازی کانتر اشنا کرد توی فایل های کانتر ۱.۶ سک بازی دیدم که اول فکر کردم زیا مهم نیست ولی همون بازی ای که تو ۶ سالگی دیدمش توی ۱۴ سالگیم و حدودا ۸ سال بعد فهمیدم چه شاهکاریه ، جایی که دنبال یک بازی زامبی محور بودم که بازی هالف لایف رو پیدا کردم داستان کوتاهی که پایین مطلب دانلود نوشته بود رو خوندم و بازی رو دانلود کردم وقتی وارد بازی شدم یک حس عجیبی بهم دست داد انگار هرچی تو بازی اتفاق میوفته رو میتونستم حس کنم نمیدونم به این حس چی میگن ولی اون زمان خیلی حس خوبی بود هر بازی ای با محوریت هالف لایف بود رو دانلود کردم از نسخه های بتای هالف لایف ۱ و ۲ گرفته تا نسخه های اصلی مثل هالف لایف ۱ ، ۲ ، ۲ بخش یک و دو ، پرتال ۱ و۲ و بازی های دقگه شرکت valve رو دانلود کردم و یک حس خیلی خوبی بازی کردن عناوین این شرکت بهم میداد و میده ، ۵ سال از اون موقع گذشته ولی هنوز که هنوزه منتظر نسخه جدید هالف لایف ام
شرمنده که طولانی شد
یکسری چیزای جالب هم پیدا کردم که بهتره بهتون بگم توی بازی pay day the heist اسم شرکت امنیتی اون بازی white mesa هست این اسم رو به این خاطر گذاشتن که اکثر افرادی که توی شرکت overkill سازنده pd کار میکنن قبلا با شرکت valve همکاری داشتن
جدا از این یکسری ارتباطات از نظر مپ و مدل ها با بازی csgo نسخه دوم این بازی داره مثل سرقت go bank که هم در pd 2 و csgo و l4d وجود داره جالبه ولی کمتر کسی میدونه خلاصه
اپیزود سوم بدون توجه به وقایع HL: Alyx و بدون ایده سفر در زمان (مستقیما از پایان اپیزود دوم):
Half-Life 2: Episode Three – روایت چپتر به چپتر
Chapter 1: Ashes of Fathers
(خاکستر پدران)
شروع درست از همون جاییه که اپیزود ۲ تموم شد: بدن بیجان الی روی زمین، Advisorها در هوا معلق. نور سرد و دود.
الیکس زانو زده، گریه میکنه. یکی از Advisorها با صدای ذهنی میگه:
«او... بیفایده... اما تو... کلید هستی.»
گوردون باید در یک تعقیب و گریز فرسایشی همراه الیکس از دست Advisorها فرار کنه، در حالی که سربازهای Combine اطراف رو محاصره کردن.
پایان چپتر: سوار شدن به یک قطار شورشی و حرکت به سمت شمال.
Chapter 2: Fractured City
(شهر شکسته)
بقایای City 17 از پنجرهی قطار دیده میشه: آسمانخراشهای نیمهویران، سربازهای Combine در حال گشت، و شورشیهایی که در سایه مقاومت میکنن.
قطار بارها مجبور میشه مسیر رو عوض کنه چون Advisorها راه رو سد میکنن. یکی از صحنهها، Advisor قطار رو از ریل بلند میکنه و گوردون باید از میان آوار بیرون بیاد.
الیکس (در حالی که به شهر نگاه میکنه):
«همهچی داره میریزه، گوردون. و ما... فقط دوتاییم.»
Chapter 3: White Silence
(سکوت سفید)
محیط برفی قطب شمال. نور کمرنگ خورشید و طوفانهای یخزده. صدای باد مثل فریاد.
شورشیها پایگاهی موقت در یخ دارن. اینجا دکتر کلاینر دیده میشه. او خبر Borealis رو تأیید میکنه.
صحنهای تأثیرگذار: وقتی الیکس وارد میشه، کلاینر سعی میکنه لبخند بزنه اما نتونسته خبر مرگ الی رو هضم کنه. کلاینر (با صدای گرفته):
«او... همیشه به تو افتخار میکرد، الیکس.»
الیکس فقط سر تکون میده و چیزی نمیگه.
Chapter 4: Ghost Ship
(کشتی شبح)
بازیکن برای اولین بار Borealis رو میبینه: عظیم، نیمهغرق در یخ، پوشیده از مه. نور نارنجی غروب به بدنهی زنگزدهش میتابه.
غلافهای آزمایش که در اون انسانها و Stalkerها ترکیب شدن. Advisorها اینجا آزمایش میکنن.
الیکس (با ترس):
«گوردون... اینا با ما هم همین کارو میکنن اگه جلوشون رو نگیریم.»
Chapter 5: Mind’s Grip
(چنگال ذهن)
Advisor حملهی ذهنی مستقیم به گوردون میکنه. صفحه تار میشه، صداها مخدوش. تصاویری از Xen، G-Man و جنگهای گذشته دیده میشن.
بازیکن فقط میتونه دستوپا بزنه، در حالی که Advisor در ذهنش میگه:
«تو... مقاومت میکنی... چرا؟ چه کسی... تو را حفظ میکند؟»
الیکس با فریاد و شلیک، Advisor رو عقب میرونه. وقتی گوردون به هوش میاد، الیکس با چشمهای نگران نگاهش میکنه:
«نذار بهت دست بزنن، گوردون. حتی برای یه لحظه.»
Chapter 6: Supreme Will
(ارادهی برتر)
نبرد بزرگ روی عرشهی Borealis. Combine با Striderها، Hunterها و ارتش جدید Advisor Guard حمله میکنن.
در اوج، Advisor Supreme ظاهر میشه: هیولایی عظیم با بدن مکانیکی و ذهنی قدرتمند.
گوردون و الیکس باید سیستمهای دفاعی کشتی و سلاحهای سنگین رو ترکیب کنن تا موجود رو عقب بزنن.
Advisor Supreme در لحظهی آخر:
«ما... هرگز... شکست نمیخوریم...»
Chapter 7: Two Paths
(دو مسیر)
گوردون و الیکس به مرکز کنترل Borealis میرسن. صفحهها روشن میشن، نقشهی پرتالهای کیهانی روی دیوار ظاهر میشه.
شورشیها میخوان کشتی منفجر بشه.
الیکس اما دودل میشه:
«اگه بتونیم از این علیه خودشون استفاده کنیم چی؟ بابام میخواست جلوی اونارو بگیره، نه فقط همهچیزو نابود کنه.»
پایان – دو سرنوشت
Scorched Victory (پیروزی سوخته)
گوردون و الیکس کشتی رو منفجر میکنن. Advisor Supreme و پرتالها نابود میشن. زمین نجات پیدا میکنه، اما آینده مبهمه.
الیکس (آرام):
«بابا... امیدوارم درست انتخاب کرده باشیم.»
Into the Abyss (به درون مغاک)
گوردون و الیکس Borealis رو فعال میکنن. کشتی به بُعد Combine وصل میشه، نیروی عظیمی نابود میشه، اما کل کشتی در پرتال بلعیده میشه.
آخرین تصویر: الیکس در تاریکی ناشناخته، نور آبی اطرافش. صدای G-Man:
«کارفرمایان من... راضی خواهند بود.»
اجازه بدید فراتر از فقط یه اپیزود بریم و این بار داستان Half-Life 3 اگر ساخته میشد رو فرضیه پردازی کنیم. Into the Abyss (به درون مغاک) بعنوان پایان اصلی اپیزود سوم در نظر گرفته شده است.
مقدمه: Echoes in the Abyss (پژواکها در مغاک)
بازی از همون پایان EP3 شروع میشه: گوردون و الیکس در اعماق مکانی بین Xen و قلمروی Combine.
این بار توهمات شدیدی اطرافشونه. دیوارها انگار زندهن، و صداهای آشنا (صدای پدر الیکس، صدای Alyx در کودکی) تو فضا تکرار میشن.
بازیکن گیج میشه: کدوم صحنه واقعیه، کدوم توهمه؟
ناگهان Advisorها حمله میکنن، اما در میانهی نبرد، G-Man ظاهر میشه و Advisorها بدون درنگ عقبنشینی میکنن. اولین سورپرایز: Advisorها از G-Man هم میترسن.
چپتر 1: Fractured Realities (واقعیتهای شکسته)
G-Man توضیح میده که Combine اربابانی فراتر دارن که خودشونم از اونها میترسن: موجوداتی به نام Architects (معماران).
G-Man در اصل نمایندهی رقیب معمارانه: "کارفرمایان". جنگی در مقیاس چندبعدی، و زمین فقط یک صفحهی شطرنج.
بازیکن وارد مناطقی میشه که مرز بین بعدهای مختلف ترک برداشته؛ شهرهایی نیمه-ویران که در آنها زمان جلو و عقب میره. (مثلاً قطاری همزمان در حال ورود و خروج از ایستگاه دیده میشه.)
چپتر 2: The Betrayal (خیانت)
الیکس به مرور تغییر میکنه. بازیکن نشانههایی میبینه که او در حال شنیدن صداهایی از سمت G-Man یا حتی معماران دیگهست.
صحنهی شوکهکننده: الیکس ناگهان گوردون رو به زمین میزنه و میگه: «اون همیشه از اول با تو نبود... اون همیشه با اونا بوده.»
بازیکن مطمئن نیست: آیا الیکس تسخیر شده؟ یا داره حقیقت رو میگه؟
چپتر 3: The Advisor’s Nest (لانهی مشاوران)
بازیکن برای اولین بار وارد مرکز زیستی Advisorها میشه.
کشف بزرگ: Advisorها در اصل بردههای ژنتیکی Combine هستن؛ نه فرمانده، بلکه قربانیانی که تغییر شکل داده شدن.
گوردون فلشبکهای عجیبی میبینه: موجوداتی انسانمانند که قبل از تغییر Advisor بودن.
سورپرایز: یکی از Advisorها که بهطرز معیوبی متحول شده، به گوردون کمک میکنه و از Combine خیانت میکنه.
چپتر 4: The Architects (معماران)
گوردون و الیکس در یک پرتال عظیم وارد قلمرو اصلی Combine میشن: جایی مثل یک شهر/سیاره-ماشینی که زندهست.
اینجاست که حقیقت لو میره:
Combine فقط بازوی نظامی معمارانه.
معماران موجوداتی غیرقابل درکان، شبیه به خدایان بیگانه، که با «تغذیه از واقعیتها» زنده میمونن.
Advisorها، G-Man، و حتی Xen، همه فقط قطعات این بازی کیهانیان.
چپتر 5: The Shattered Alyx (الیکس شکسته)
سورپرایز تکاندهنده: الیکس دو نیم میشه.
یک نسخهی او در کنار گوردون باقی میمونه.
نسخهی دوم (آلودهشده به معماران) علیه او میجنگه.
بازیکن باید انتخاب کنه: به کدوم الیکس اعتماد کنه؟ هیچ توضیح واضحی داده نمیشه. انتخاب روی پایان بازی اثر میذاره.
چپتر 6: The Freeman’s Burden (بار فریمن)
G-Man بالاخره بدون نقاب کامل ظاهر میشه: موجودی چندلایه، در حال تغییرشکل، همزمان پیر و جوان، هم انسان و هم غیرانسان.
حقیقت آخر:
گوردون فقط یک «آزمایش» بوده.
بارها و بارها در بعدهای مختلف تکرار شده، تا زمانی که یک نسخهی کامل از او شکل بگیره.
این گوردون هم شاید تنها یکی از هزاران کلون/تجسد باشه.
G-Man: «دکتر فریمن... آیا تا به حال فکر کردید چرا هرگز حرفی نزدید؟ چون سکوت شما... انتخاب ما بود.»
چپتر 7: The Final Rift (شکاف نهایی)
بازیکن به هستهی دستگاه Combine میرسه؛ چیزی شبیه خورشید مصنوعی که زمین رو به سمت خودش میکشه.
اینجاست که سه پایان ممکن پدیدار میشه:
پایان A: Puppet of the Employers (عروسک کارفرمایان)
گوردون اجازه میده G-Man پیروز بشه. زمین از Combine نجات پیدا میکنه اما به دست کارفرمایان میافته.
آخرین تصویر: زمین در یک قفس بلورین کیهانی، و صدای G-Man:
«شما... سرمایهگذاری ارزشمندی بودید.»
پایان B: The Broken Earth (زمین شکسته)
گوردون پرتال Combine رو نابود میکنه. زمین آزاد میشه اما با تلفات عظیم؛ نیمکرهها در جنگ اتمی/کیهانی میسوزن.
الیکس (بسته به انتخاب بازیکن، نسخهی اصلی یا آلوده): با چشمانی اشکبار میگه:
«ما آزاد شدیم... اما به چه قیمتی؟»
پایان C: Endless Loop (حلقهی بیپایان)
گوردون به هیچکدام اعتماد نمیکنه و خودش اقدام میکنه. نتیجه: او در یک حلقهی زمانی گیر میافته.
بازی ناگهان به صحنهی آغاز Half-Life 1 برمیگرده: گوردون در قطار Black Mesa.
فقط یک تفاوت: او این بار همهچیز را به یاد دارد.
صفحه سیاه. صدای G-Man در دوردست:
«دکتر فریمن... دوباره شروع کنیم؟»
تِم پایانی: Hopeless Heroism (قهرمانی بیامید)
Half-Life 3 پایانی قطعی نداره. هر انتخابی بهای سنگین خودش رو داره. پیام نهایی: گوردون هیچوقت قهرمان مطلق نبوده؛ همیشه مهرهای در بازی موجوداتی بزرگتر بوده.
حالا میریم HL4 رو داشته باشیم که شروع یک سه گانه جدید هست. اینبار فریمن قابل بازی نیست ولی خودش وارد المان های سیاسی و ژئوپلیتیک پیچیده میشه. The Broken Earth بعنوان پایان اصلی HL3 انتخاب شده است.
Half-Life 4 – The Broken Earth
(شروع سهگانه جدید)
مقدمه
پایان HL3 با «زمین شکسته» رقم خورده: هستهی کمباین نابود شده اما زمین و Xen بخشی به هم ادغام شدن.
دکتر فریمن دیگر یک شورشی تنها نیست؛ او حالا بنیانگذار یک سازمان جهانی – و حتی بینجهانی شده که مأموریتش مقابله با معماران، کارفرمایان و تهدیدهای چندجهانی است.
اما مشکل: سازمان خودش هم به مرور وارد بازیهای سیاسی میشود؛ جناحبندیها، جاسوسی، و معامله با موجودات بیگانه.
شخصیتهای کلیدی
دکتر فریمن: حالا یک رهبر کاریزماتیک و نماد مقاومت، اما کمتر در میدان حاضر میشود.
شخصیت جدید (قهرمان قابلبازی):
نام پیشنهادی: Dr. Elara Voss
دانشمند-سرباز، متخصص فیزیک کوانتومی و ژئوپولیتیک بینجهانی.
او به عنوان صدای تازه داستان وارد میشود، با امکان دیالوگ محدود (برخلاف سکوت فریمن).
G-Man: همچنان حضور دارد، اما این بار با نقاب افتاده. او حالا در نقش "کارفرمای نهایی" برای جناح خودش ظاهر میشود.
The Architects: دیگر خدایان مبهم نیستند، بلکه حالا مستقیماً در صحنه سیاسی ظاهر میشوند؛ برخی جناحی و رادیکال، برخی دیپلماتیک.
دنیای بازی
زمین شکسته: نیمهویران، نیمه-Xen. شهرها تبدیل به هیبرید معماری انسانی و بیگانه شدن.
پایتخت سازمان Freeman: در خرابههای Citadel بازسازی شده؛ حالا نماد «مرکز تصمیمگیری زمین».
قلمرو معماران: فضای فراتر از زمان-مکان، اما با دروازههای ثابت به زمین.
جنگ سرد کیهانی: جناحهای بیگانه، معماران، کارفرمایان، و حتی بخشی از انسانها در حال معامله و خیانتاند.
گیمپلی جدید
کنترل چندگانه:
بیشتر بازی با Elara Voss انجام میشود، اما در لحظات خاص کنترل Freeman (یا حتی NPCهای کلیدی) داده میشود.
سیستم ژئوپولیتیک:
تصمیمهای بازیکن در مورد مذاکره، اتحاد یا دشمنی با جناحها، مسیر بازی رو تغییر میده.
نمونه: معامله با یک معمار «میانهرو» میتونه سلاح جدید بده اما باعث شورش بخشی از سازمان بشه.
فناوری سازمان Freeman:
پایگاهها، سربازان و تجهیزات جدید ساخته شدن.
مکانیک ارتقا: بازیکن میتونه خطوط تکنولوژی رو انتخاب کنه (مثلاً سلاحهای انسانی، یا ترکیب با بیگانهها).
معماهای سیاسی + علمی:
علاوه بر پازلهای محیطی، بازیکن باید تصمیمهای سیاسی بگیره: حمایت از شورشیان زمینی یا اتحاد با جناحی از معماران.
روایت چپتر به چپتر (پیشنهاد نسخه چهارم)
Chapter 1: Ashes of Citadel
شروع در مرکز فرماندهی Freeman. بازیکن (Elara) تازه به سازمان پیوسته.
مأموریت آموزشی، معرفی پایگاه و جناحهای مختلف.
Chapter 2: Blood Pact
سفر به منطقهای که زمین و Xen ادغام شدن؛ دشمنان هیبریدی جدید.
مأموریت: نجات تیمی که گرفتار همپوشانی زمانی شده.
Chapter 3: The Shattered Alliance
معرفی جناحهای سیاسی سازمان Freeman.
انتخابهای اولیه: اتحاد با جناحهای نظامی یا علمی.
Chapter 4: Silent Sacrifice
برخورد با اولین نمایندهی کارفرمایان (همنوع G-Man).
پازل دیپلماتیک: قبول معامله یا رد آن.
Chapter 5: The Mask Falls
ملاقات با یک معمار میانهرو.
اولین بار بازیکن باید بین مبارزه یا مذاکره انتخاب کنه.
Chapter 6: Enemy Within
شورش داخلی در سازمان Freeman، برخی جناحها او را «دیکتاتور» مینامند.
نبرد داخلی در Citadel بازسازیشده.
Chapter 7: Veil of Diplomacy
سفر به قلمروی اصلی معماران.
محیط غیرخطی، معماهای هستیشکن و دشمنان فراتر از قوانین فیزیک.
Chapter 8: The Freeman’s War
خیانت یکی از نزدیکترین افراد (شاید حتی الیکس اگر زنده باشه یا نسخه کپیشدهاش).
نبرد سینماتیک با نیروهای دوگانه.
Chapter 9: Sacrament of Fire
دکتر فریمن شخصاً در میدان ظاهر میشه، اما نه به عنوان قهرمان: او درگیر سیاست شده و تصمیمهای سنگین میگیره.
پایان چپتر، بازیکن باید انتخاب کنه که در کنار Freeman بایسته یا علیه او شورش کنه.
پایانهای احتمالی HL4 (برای ساخت سهگانه جدید)
The Freeman Ascendant – فریمن رسماً به رهبر مطلق زمین تبدیل میشه.
The Fractured Order – سازمان Freeman سقوط میکنه، زمین وارد هرجومرج میشه.
The Architect Accord – اتحاد شکننده بین انسانها و معماران شکل میگیره.
این نسخه میتونه HL رو از داستان «بقا و شورش» ببره به سمت سیاست چندجهانی و نبرد ایدئولوژیها.
قسمت هایی از زمین که با سیاره Xen دچار همپوشانی و ادغام شده است.
از دوستان فن این سری و صاحب نظر دعوت میشه اگه نظری دارند در این رابطه بگن.... قطعا ارزشمنده و استفاده میبریم. @HalfLife G @uriel
گیمپلی پیشنهادی با Elara Voss
مکالمه و انتخابها: برای اولین بار در Half-Life، انتخابهای دیالوگی و تصمیمگیریها وارد گیمپلی میشوند. (مثلاً در مذاکرات بین جناحها یا تصمیم برای قربانی کردن یک منطقه انسانی در برابر حملهی کارفرمایان).
ابزار علمی-جنگی:
دستگاهی شبیه "Resonance Manipulator" که میتواند مواد و انرژی را در میدان نبرد کنترل کند (شبیه به Gravity Gun ولی علمیتر و پیچیدهتر).
ترکیب حل معماهای کوانتومی و تاکتیکهای اکشن.
محیطها: از شهرهای ویرانشدهی تحت کنترل سازمان فریمن گرفته تا سازههای معماری معماران و جهانهای ناشناختهای که باید واردشان شود.
در قسمت ششم hexalogy هف لایف به پایان میرسد. پایان B نسخه پنجم بعنوان پایان اصلی در نظر گرفته شده و حالا پس از نابودی زمین انسان ها بدنبال سیاره جدید هستند.
Half-Life 6 – The Final Resonance
روایت چپتر به چپتر
Chapter 1 – Exodus
بازی با نبرد فضایی عظیم بین آرکهای انسانی و ناوگان کمباین شروع میشه.
فریمن و الارا واس در خط مقدم هستن.
بازیکن باید در میانهی انفجارها و سقوط آرکها راه خودش رو به سطح سیاره باز کنه.
انتخاب جانبی: نجات یک آرک پناهندگان → تلفات کمتر اما منابع کمتر در آینده، یا تمرکز روی عملیات نظامی → قدرت بیشتر در نبردها ولی هزینه انسانی سنگین.
Chapter 2 – Ashes of Titans
فرود بر سطح سیاره. محیط: دشتهای سوخته و برجهای کمباین.
انسانها یک پایگاه موقت میسازن.
اولین برخورد با Guardianها (هیولاهای بیو-مکانیک ساخته کمباین).
Boss Fight کوچک → نشون میده که این سیاره یک سنگر کلیدی برای کمباینهاست.
Chapter 3 – Relics of the Architects
فریمن و واس تیمی رو هدایت میکنن به اعماق ویرانههای یک معبد زیرزمینی.
معماری باستانی → آثار آرشیتکتها.
هولوگرامها/نوشتهها فاش میکنن که آرشیتکتها خالق شبکهی پرتال بودن، اما مدتها پیش ناپدید شدن.
ورود ناگهانی G-Man: به فریمن هشدار میده که نابودی کامل کمباین میتونه به هم خوردن توازن کیهانی رو رقم بزنه.
Chapter 4 – The Balance
انسانها محاصرهی یک دژ عظیم کمباین رو آغاز میکنن.
الارا واس رهبر عملیاتی و الهامبخش سربازهاست.
در اوج نبرد، برای جلوگیری از نابودی پایگاه مقاومت، الارا خودش رو به خطر میندازه و به سختی زنده بیرون میاد → اولین نشونه از سرنوشت تراژیکش.
Chapter 5 – Eclipse
نقشهی اصلی کمباین آشکار میشه: اونها قصد دارن هسته Resonance رو بیش از حد فعال کنن تا تمام پرتالهای بینکهکشانی رو تحت کنترل بگیرن.
فریمن و الارا به اعماق Nexus نفوذ میکنن.
در اینجا با یکی از فرماندهان اصلی کمباین مواجه میشن: یک Sentinel Hybrid (ترکیب موجود زندهی آرشیتکت با فناوری کمباین).
نبرد سخت. در پایان، الارا واس در مقابل چشمان فریمن توسط Sentinel کشته میشه.
این لحظهی کلیدی، بازی رو به اوج تراژدی میبره.
Chapter 6 – The Core Resonance
فریمن تنها به سمت هستهی Resonance پیش میره.
محیط: یک دنیای سوررئال پر از پرتالهای درهمتنیده و زمان/فضای شکسته.
G-Manدوباره ظاهر میشه:
توضیح میده که هسته نقش گره مرکزی چندجهانی رو داره.
هشدار میده که انتخاب فریمن، یا بشریت رو نجات میده یا کل واقعیت رو به آشوب میکشه.
Chapter 7 – The Final Choice
Boss Fight نهایی علیه High Sentinel (رهبر هیبریدی کمباین در این سیاره).
پس از شکست او، فریمن به هستهی Resonance میرسه.
سه انتخاب پایانی:
نابودی مطلق (Destroy): هسته رو نابود کن → کمباینها ریشهکن میشن، بشریت پیروز میشه. اما واقعیت شروع به فروپاشی میکنه (پرتالهای ناپایدار، ابعاد در حال فرو ریختن).
حفظ تعادل (Balance): هسته رو پایدار نگه دار → کمباینها تضعیف میشن ولی باقی میمونن، انسانها سیاره رو تصاحب میکنن. G-Man رسماً خودش رو بهعنوان "نگهبان تعادل" معرفی میکنه.
قربانی شدن (Sacrifice / Secret Ending): فریمن خودش وارد هسته میشه → ناپدید میشه. آخرین تصویر: سکوت و صدای G-Man که میگه: "مناسبترین... درست در جای خودش."
پایان سهگانه دوم
مرگ الارا واس → تراژدی اصلی و نماد از دست رفتن امید.
سرنوشت مبهم فریمن → باز گذاشتن در برای تئوریها و احتمالات آینده.
نقش G-Man → تثبیتشده به عنوان یک عامل بالانس کیهانی، فراتر از خیر و شر.