خاطرات شما با PS3

اولين خاطره خودم همين ديروز بود:dالبته برا من خاطره بود براي همسايه پايينيمون (كه 1 پيرمرد 70-80ساله) كابوس بود:dبا پسرداييم مسابقه گذاشتيم 3 دور GT5 بازي كنيم ببينيم كدوم يكي بهتره است!بعد از 3 دور وقتي بردم از خوشحالي پريدم هوا!!!!وقتي آمد پايين 1 صدايي بلند شد همساييه پايينيمون داشت سكته ميزد!!!!:d
 
من بگم سال 2007 تازه PS3 اومده بود تهران یه ت 40 گیگ ریجن3 از اون کارتون قرمزا خریدم .......پول حقوق یه ماهم بود بعد فروشنده همش سر 10 تومن پول کمتر یه بازی نداد به ما نامرد :dبد هیچی دیگه تا بیام خونه 50 تومنم خوردم ...بد یادم افتاد دیگه پو ندارم بازی بخرم ...1ماهم وایسادم بازی بخرم MGS4;;).....بد اونا خریدیم بد 2 ماهم وایسادیم یه LCD بخری م:dهیچی 3 ماه PS3 تو کمد بود میرفتم هی بازش میکردم ...بوش میکردم ............الانم اون PS3 رو فروختم به بچه های همین سایت یه اسلیم خریدم ولی خیلی دم تنگ شده بره فت 40 گیگه ....اصلا یه بوی خاصی داشت
وای گفتی بوی کنسول منم یادمه وقتی د ر جعبه ps3را باز کردم چه بوی خوبی میداد کلا کنسول نو یه بوی خوبی داره:d:x
 
  • Like
Reactions: baris manco
راستش من از خرید PS3 خیلی خاطره خوبی ندارم.خوب به خاطر درمان 6 ماهی به آلمان رفته بودم و اونجا به خاطر اینکه سرگرم بشم یک PS3 اسلیم خریدم.آن روز ها به من خیلی سخت گذشت و شاید به همین خاطر باشه که خیلی تمایل به بازی کردن با PS3 را ندارم و الان هم که برگشتم PS3 را گذاشتم اطاق دادشم و فقط هم او با اون بازی می کنه.من چسبیدم به 360 عزیزم که خاطرات بهتری با اون دارم.
 
خوب با هزار بدبختی اخر یادم امد خاطرم
این خاطر زیاد خوب نیست وقتی من پلی 3 را از اون ور برایم اوردند منم خوب نه ال سی دی داشتم و نه چیزی به شباهت اون برای همین یک تلویویزن 21 اینج داشتم از اون قدیمی ها حتی 3 فیش هم نیخورد فقط یک فیش میخورد
منم با هزار بدبختی کل بازار اهواز را کشتم یک تبدیل پیدا کردم تبدیل 3 فیش به 1 فیش فکر شو بکن :((:((:((
بعد به طوله تقریبا 1 ساله من فقط بازی هام را سیاه سفید بازی میکردم از مجبوری
تا اینکه یک نمایشگاه باز شد و این نمایشگاه ماله کاپیوتر بود و ال سی دی هم میاوردند به هزار بدبختی یک ال سی دی پیدا کردم و تازه اون هم نداشتند و میگفت باید از تهران بیاد خلاصه با هزار بدبختی از تهران امد و کلا این ال سی دی 500تومان و هزینه پستش هم 30 تومان
خلاصه ما هم این که گرفتی بدبختی این ال سی دی هم فیش های زیادی میخوره هم مانیتوره و هم تلویزیون البته 19 اینچ اینه یادم رفت بگم :d
حالا این ال سی دی یک مشکلی داره اونم اینه که فیش که بهش میخوره dvi هست و من رفتم خریدم خوب حالا بدبختی اینه که این ال سی دی فقط تصویر میاره و من برای صداش بیاد یک کاری کنم خوب من فکر کردم و چون من باند هم نداشتم تنها راهی که برایم میموند اینه که صدا را انتقال بدم به 3فیش و بعد اون 3 فیش را بزنم همون تلویزیون 21 اینچی که قبلا داشتم خلاصه خیلی بدبختی کشیدم تا الان یک ال سی دی گیرم امد موقتا ماله یکی از اشنایام هست فعلا امانت داده دستم تا بعد یک ال سی دی 46 اینچ گفتنه خریدند و قرار برایم بیارش و من قراره با اون حال کنم:x

من با هزار بدبختی که داشتم ولی بر هر حال با بازیهای که انجام میدادم حال میکردم کاری نداشتم سیاه و سفید ویا بدون صدا باشه من همین طوری حالشو میکردم ولی دسوتان بعضی ها اصلا به خودشون اصلا زحمت نمیدند که با مشکلات روبرو بشن و خودشون مشکلاتشون را حل کنید همین
اینم از خاطره من:d
>:)>:)>:)>:)>:)>:)>:)>:)
:d:d:d:d:d:d
 
اینجام شدازا ماتم خونه:dه نه به اینکه تو تاپیک چجوری ps3 خریدید میایند کلی خاطره ی باحال تعریف میکنید نه به اینکه میاین اینجا اشکمون را در میارین:((:d
 
من یه خاطره دیگه دارم بگم ...............یه بارم رزیدنت اویل 5 اومده بود ......اوریجشو خریدم رفتم خونه دیدم اه یه بازی ps2 توشه اصلا پلم بود نمیدونم چرا این طوری شد رفتم یقه مغازه دارو گرفتم ....اونم بران عوض کرد البته به حرفایی بهم زدیم این جا نمیشه گفت:d
 
خوب سلام اقایوون خاطره ما هم یه زره خندس هم ابرو بری ولی چی کارش کنیم دیگه :d
تابسنوون پارسال بوود من تازه ps3 رو خریده بوودم
اولین بازی هایی که خریدم uc2 و gow 3 خلاصه این دو رو تموم کردیم گفتیم بریم سراغ hr
ما زنگ زدیم براموون اوردن
بازی کردیم بازی کردیم تا رسیدیم به قسمت کلاب مدیسون
اقا ما فکر کردیم خوونه هیچکس نیست گفتیم بزنیم توو کاره صدا زیاد
اقا ما هم صدا رو تا ته زیاد کردیم من توو اناق بودم ما هم که فکر میکردیم مامانمون بیروونه
نگو خوابه
:d
حالا نمیدوونم اوون قسمت که یاروو محافظ میاد میگه همه چیز رو به راه است
بعد مدیسون یه صدا هایی در میاره یادتوون هست
اقا صدا تا ته زیاد احد مامانمون هم همون موقع شانس کوه ما بیدار شد این صدا ها رو شنید یه دادی سره ما زد که گفتم الان نصف میشیم بعد مامانموم اومد توو گفتم الان لهم میکنه تا اومد توو من جا خوردم
سریع صدارو کم کردم مانیتو رو خاموش هر لحظه منتظره یه چکی بودم بعد مامانم در عین با حالی کفت لا اقل صداشو کم کن
:d
بعد من هم یه نفس راحت کشیدم کفتم چشم
از اوون موقع به بعد هیچ وفت صدای بازی های این مدلی رو زیاد نکردم
 
خوب سلام اقایوون خاطره ما هم یه زره خندس هم ابرو بری ولی چی کارش کنیم دیگه :d
تابسنوون پارسال بوود من تازه ps3 رو خریده بوودم
اولین بازی هایی که خریدم uc2 و gow 3 خلاصه این دو رو تموم کردیم گفتیم بریم سراغ hr
ما زنگ زدیم براموون اوردن
بازی کردیم بازی کردیم تا رسیدیم به قسمت کلاب مدیسون
اقا ما فکر کردیم خوونه هیچکس نیست گفتیم بزنیم توو کاره صدا زیاد
اقا ما هم صدا رو تا ته زیاد کردیم من توو اناق بودم ما هم که فکر میکردیم مامانمون بیروونه
نگو خوابه
:d
حالا نمیدوونم اوون قسمت که یاروو محافظ میاد میگه همه چیز رو به راه است
بعد مدیسون یه صدا هایی در میاره یادتوون هست
اقا صدا تا ته زیاد احد مامانمون هم همون موقع شانس کوه ما بیدار شد این صدا ها رو شنید یه دادی سره ما زد که گفتم الان نصف میشیم بعد مامانموم اومد توو گفتم الان لهم میکنه تا اومد توو من جا خوردم
سریع صدارو کم کردم مانیتو رو خاموش هر لحظه منتظره یه چکی بودم بعد مامانم در عین با حالی کفت لا اقل صداشو کم کن
:d
بعد من هم یه نفس راحت کشیدم کفتم چشم
از اوون موقع به بعد هیچ وفت صدای بازی های این مدلی رو زیاد نکردم
ایول .................:dمنم فشار ببینم چیزی به ذهنم میاد البته با 360 بیشتر خاطره دارم که اگه یادم اومد همینجا میگم
 
چه بد بختیایی که برای خریدنش نکشیدم !!!
قبل از این که پی اس 3 بخرم تو سرم بود که ایکس باکس بخرم ولی یه حس قوی گفت پی اس 3 بخر ...... دقیقا روز اول امتحانات جورش کردم یکی برام از بانه ال سی دی 32 بیاره .... ولی خانواده برای خریدن اصل کاری گفتن باید بشینی به صورت دوبل درس بخونی منم که صبح تا شب دستم کتاب بود ..... خودمو کشتم تا روز خریدنش رسید ... وقتی برادرم با جعبه ی پی اس 3 اومد خونه انگار دنیا رو به من دادن ..... خودمو کشتم تا ساعت 5 صبح می نشستم فقط بازی می کردم الان دیگه پی اس 3 مثل بچم شده خیلی دوسش دارم :x
 
خوب سلام اقایوون خاطره ما هم یه زره خندس هم ابرو بری ولی چی کارش کنیم دیگه :d
تابسنوون پارسال بوود من تازه ps3 رو خریده بوودم
اولین بازی هایی که خریدم uc2 و gow 3 خلاصه این دو رو تموم کردیم گفتیم بریم سراغ hr
ما زنگ زدیم براموون اوردن
بازی کردیم بازی کردیم تا رسیدیم به قسمت کلاب مدیسون
اقا ما فکر کردیم خوونه هیچکس نیست گفتیم بزنیم توو کاره صدا زیاد
اقا ما هم صدا رو تا ته زیاد کردیم من توو اناق بودم ما هم که فکر میکردیم مامانمون بیروونه
نگو خوابه
:d
حالا نمیدوونم اوون قسمت که یاروو محافظ میاد میگه همه چیز رو به راه است
بعد مدیسون یه صدا هایی در میاره یادتوون هست
اقا صدا تا ته زیاد احد مامانمون هم همون موقع شانس کوه ما بیدار شد این صدا ها رو شنید یه دادی سره ما زد که گفتم الان نصف میشیم بعد مامانموم اومد توو گفتم الان لهم میکنه تا اومد توو من جا خوردم
سریع صدارو کم کردم مانیتو رو خاموش هر لحظه منتظره یه چکی بودم بعد مامانم در عین با حالی کفت لا اقل صداشو کم کن
:d
بعد من هم یه نفس راحت کشیدم کفتم چشم
از اوون موقع به بعد هیچ وفت صدای بازی های این مدلی رو زیاد نکردم

:d
اونجا تو اون اتاقه بابا آهنگش هم ضایعس !( همونی که پاکو میزاره تو ضبطش !)


این مرحله اصلا خود لغزشه ( بقول علی صادقی تو فیلم بعدازظهر سگی سگی !):d
 
  • Like
Reactions: se.phi.roth
منم یه خاطره دارم ...اونم اینه که یه بازی اورجینال خریده بودم آهان یادم اومد heavy rain coolectoor... گرفته بودم ....کل خونواده دوساعت اینو زیرو میکردن هی میگفتن این چیه!!!!!!!!:d
 
به این میگن یک فداکار در عرصه بازی نتنها بهت امتیاز دادم از دور دستتو میبوسم;)

خیلی ممنون دوسته من
خاطره من هم بالاخره تمام شد و من هم رنگی بازی میکنم
جاتون خالی داشتم دویل می کرای 4 را داشتم بازی میکردم برای چندمین بار :d
 
حالا منم یه خاطره بگم البته فعلا این تو ذهنمه
نشسته بودم داشتم lanoir میزدم و همزمان غذا میخوردم:d
پسر داییمم که 5 سالشه نشسته بود پهلوم خلاصه سر کدوم عملیات بود (murder of red lipstick
خلاصه رفتیم سر جنازه داشت برا خودش فیلم نشون میداد ما هم مشغول لنبوندن بودیم که یه دفعه دیدم چشای پسر داییم گرد شد سرمو کردم بالا دیدم بلهههههههههه چه صحنه ای b-)
سریع به خودم جنبیدم دستگاه را با دسته در عرض 3 ثانیه خاموش کردم الکی بهش گفتم دستگاه داغ کرد و فرسادمش پی نخود سیاه:d
منتظر خاطرات بعدی باشید;)
 
  • Like
Reactions: Ayuna

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or