تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل

آقا دمت گرم.
من نمی دونم چرا هر وقت اسم سایلنت هیل به گوشم می خوره یتیم خونه میاد جلو چشام. اصلا یه حس عجیبیه. الانم که دارم اینو می نویسم هی مواظبم کسی از پشت نیاد بهم حمله کنه.

چه باهال.خب فكر كنم اثرات فيلم و بازيش باشه كه خيلي مرموز و استرس اور بودن.ولي حس باهاليه در كل.
 
راستش وقتی دوخط اول رو خوندم فکر نمیکردم تا تهش برم ! ولی رفتم !
اصلا هم فکر نمیکردم کار خودت باشه ... فکر میکردم ترجمه ی یکی از رمانهای سایلنت هیل باشه ...
ولی فوق العاده نوشتی (معمولا از این کلمه "فوق العاده " استفاده نمیکنم چون اهل اغراق نیستم)
کاملا داستانت حرفه ای نوشته شده و مخاطب رو باخودش همراه میکنه ...
این تیکه ی آخرش واقعا بهم چسبید :
گویا ندایی هر دو ما را فرا خوانده است. جاده آرام ، مخوف و ساکت است. باد به ناگهان شروع به وزیدن می کند و برخورد شاخه ها به یکدیگر صدا های عجیبی را به وجود آورده اند. از لابه لای درختان صدای ناله و شیون هایی به گوش می رسد. کمی جلوتر که می رویم مه جاده را فرا می گیرد. تا به حال چنین جو سنگینی را تجربه نکرده بودم. همین طور که پیش می رویم به غلظت مه محیط افزوده می شود. ناگهان تابلویی بزرگ در کنار جاده نظرم را جلب می کند. فاصله ام کمی با آن دور است و به درستی نمی توانم آن را بخوانم. " Welcome To Silent Hill ". نوشته روی تابلو این است. به سرعت اطلاعات پراکنده ذهنم را جمع و جور می کنم. نه این نمی تواند حقیقت داشته باشه! سراسیمه ترمز می کنم. این شهر همان شهری است که 7 سال پیش خبرهای ضد و نقیض راجع به آن شنیده بودم. چند ماهی از وقتم را صرف مطالعه راجع به آن و جمع آوری اطلاعاتی کردم که هیچگاه نتوانستم نظر مدیرم را جهت انتشار آنها جلب کنم. صداهای ترسناک و شیون ها هر لحظه بیشتر و نزدیک تر می شوند. فکر کنم شهر قربانی خود را انتخاب کرده و وقت آن رسیده که به دانسته هایم ایمان آورم. مطمئنا این مکان، دادگاهی عادل جهت دادخواهی آن قربانی معصوم و بی گناه خواهد بود. با گذر زمان ماشین مرد همسایه رفته رفته در مه محو می شود. بعد از کمی تامل به سمت خانه باز می گردم. فکر کنم پس از این همه اتفاقات و لحظات تلخ کمی به آرامش رسیده ام و باید سعی کنم تا مجددا به روال عادی زندگی برگردم.
یجورایی توی ذهنم سینماییش کردم که آره اینجاس که فلش بک های پس زمینه ای که از سایلنت هیل یادشه میان جلوی چشمش و ناگهان تمامی اتفاقاتی که تاحالا افتاده معنا پیدا میکنه ...

فقط نمیدونم چطور میخوای ادامه بدی چون درمورد داستان اصلی 4شماره و تحلیلش همینجا کلی مطلب وجود داره ...
درهرحال موفق باشی:)
 
سلام
واقعاً جا داره یه خسته نباشید بگیم به امیر جان که کار واقعاً جالب و در خور ستایشی رو شروع کرده. مقدمه اش رو خوندم. به نظر من این آقا امیر ذاتاً نویسنده به دنیا اومده. مقدمه که خیلی جالب بود.
یه پیشنهاد:
به نظرم بهتره این تاپیک کلاً به تاریخچه اختصاص داده بشه و فقط امیرخان مطالبش رو آپدیت کنه.
سایر مطالب به تاپیک طرفداران مجموعه منتقل بشه.
بازم میگم: امیر خان به نویسندگی حرفه ای فکر کن. آینده خوبی روبروت می بینم
 
سلام امیر جان
اولا خسته نباشید
واقعا زحمت کشیدید
البته فعلا نمیتونم بخونم{ایام امتحانات}
میخونیم.....تشکر میکنیم....سوال میپرسیم....جواب میگیریم.....دوباره تشکر میکنیم
جدا از شوخی خدا سایه ات رو از روی این انجمن کم نکنه
 
بازي كه خودش شاهكاره و دليل اصليش همين داستان پرمحتواي بازيست!
واقعا عالي بود امير حسين.مخصوصا بخش مقدمه كه خودت نوشته بودي حتي ميتونم بگم از داستان نسخه يك بازي جذاب تر بود.به نظر من حتما ادامه بده ميتوني واسه خودت يه چيزي تو نويسندگي بشي.
داستان نسخه اول بازي هم خيلي عالي بود.اونقدر هم خوب نوشته بودي كه هيچ ابهامي نداشت و من به طور كامل درك كردم.فقط يه سوال:Cheryl از زماني كه وارد شهر شد مرده بود يعني تو تصادف يا اين كه به دست Dahlia در ادامه كشته شد؟
چند تا توصيه هم واست داشتم
1.اگه ميتوني اهنگهاي بازي رو هم همينجا بذار يا حتي فيلمهايي كه تو بازي نشون داده ميشه
2.عكسهاي همه كاراكترها غير از Kaufmann و Samael غيب شده.اگه ميشه درستش كن
فعلا تا 1-5 كه ميشه تاريخچه شهر نوشتي كه من هم كامل خوندمش.
منتظر بقيه داستانم
ممنون;)
 
بازي كه خودش شاهكاره و دليل اصليش همين داستان پرمحتواي بازيست!
واقعا عالي بود امير حسين.مخصوصا بخش مقدمه كه خودت نوشته بودي حتي ميتونم بگم از داستان نسخه يك بازي جذاب تر بود.به نظر من حتما ادامه بده ميتوني واسه خودت يه چيزي تو نويسندگي بشي.
داستان نسخه اول بازي هم خيلي عالي بود.اونقدر هم خوب نوشته بودي كه هيچ ابهامي نداشت و من به طور كامل درك كردم.فقط يه سوال:Cheryl از زماني كه وارد شهر شد مرده بود يعني تو تصادف يا اين كه به دست Dahlia در ادامه كشته شد؟
چند تا توصيه هم واست داشتم
1.اگه ميتوني اهنگهاي بازي رو هم همينجا بذار يا حتي فيلمهايي كه تو بازي نشون داده ميشه
2.عكسهاي همه كاراكترها غير از Kaufmann و Samael غيب شده.اگه ميشه درستش كن
فعلا تا 1-5 كه ميشه تاريخچه شهر نوشتي كه من هم كامل خوندمش.
منتظر بقيه داستانم
ممنون;)

ممنون مورشا جان!

در مورد سوالت بزار بخش فرقه و تحلیلی بازی( که این بخش خیلی جالب هست) تموم بشه و بعد از اون شروع به پاسخ دادن سوالات خواهم کرد.

در مورد آهنگ ها می تونید از اینجا همشون رو دانلود کنید. هر دمویی رو هم پیدا کردم لینکشون رو دسته بندی شده قرار میدم.

موفق باشی
 
من معمولا هیچوقت مقاله های بلندی که توی سایت های Game هست رو مطالعه نمیکنم ولی این بار تا خط اول رو شروع کردم یه نیروی عجیبی منو تا آخرین نقطه مقاله کشوند ، از نظر نگارشی بهترین مقاله ای بود که تا حالا دیده بودم ، مقدمه اولش منو کاملا مات و مبهوت کرد ، اصلا فکر نمیکردم که زاییده ذهن خود نویسنده باشه.
با اینکه هیچکدوم از نسخه های این سری رو بازی نکردم ولی بطرز عجیبی از داستان و تم کلی این سری خوشم اومد و مشتاق شدم که برم همه نسخه های بازی رو تهیه کنم و انجام بدم.
در یک کلام بعد از مدت ها تونستم یه مقاله ناب و بی نقص بخونم و جا داره همینجا از تمامی زحمات آقا امیرحسین تشکر کنم و بگم که بی صبرانه منتظر ادامه و داستان نسخه های بعدی هستم!
 
سلام
دوست عزیز loyal خسته نباشی مقالت عالی بود
خیلی وقت بود منتظر این بودم که تاریخچه ی silent hill بخونم
اون داستان اول هم جای تحسین داره ایشالله که از استعدادت به نحو احسن استفاده می کنی
بدرود:)
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or