داستان بازی متال گیر قسمت اول
ممنون
برای اطلاع دوستانی که نمیدونند باید بگم که شماره های مختلف بازی (از میکرو تا پی اس 3) زمانی پشت سر هم رو دنبال نمیکنند ...یعنی تاریخ وقوع اتفاقات بازی با ترتیب شماره ها هم خوانی نداره ....ترتیب اصلی اتفقات بازی در شماره های مختلف به شکل زیره:
1964
- Metal Gear Solid 3: Snake Eater
1970 - Metal Gear Solid: Portable Ops
1995 - Metal Gear
1999 - Metal Gear 2: Solid Snake
2005 - Metal Gear Solid
2007/2009 - Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty
2015 - Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots
شماره ذکر شده در بالا با داستان بازی ارتباط دارند تاریخ ذکر شده مربوط به داستان بازی است ونه تاریخ تولید آنها
اولی و ششمی برای کنسول پلی استیشن 2 تولید شده اند
دومی برای کنسول پی اس پی
سومی برای میکرو
چهارمی برای موبایل و کنسول msx2 و پلی استیشن 2(البته فکر نکنم گیرتون بیاد تا بازی کنید!!)
و هفتمی هم برای کنسول پلی استیشن 3 در نظر گرفته شده
البته تعدادی بازی هم با نام متال گیر برای کنسولهای مختلف تولید شده که داستانی نه چندان مرتبط با کل داستان بازی رو دنبال میکنند فقط برای اطلاع دوستان اضافه میکنم
Snake's Revenge برای کنسول میکرو ساخته شد 1990
Metal Gear: Ghost Babel برای کنسول گیم بوی کالر2000
Metal Gear Acid و Metal Gear Acid 2 برای کنسول پی اس پی 2004- 2005
فکر احتیاجی به گفتن تاریخچه این بازی بی نظیر نباشه (یادم میاد وقتی که هنوز کامپیوتر نداشتم با یک دستگاه ویدئو سی دی که حدود 300 تا بازی میکرو داشت سرگرم بودم :cheesygri ....تااینکه با اولین شماره متال گیر در بین بازیها برخورد کردم .....اولش فکر کردم خیلی بازی راحتیه ولی بعد از یک ساعت بازی فهمیدم با یک شاهکار
که از زمان خودش چند سال جلوتره سر و کار دارم ...طوری که نقشه بازی رو روی یک کاغذ کشیدم تا سر در گم نشم!!!!)
به هر حال دوستان حتما این بازی رو میشناسند ...آقای سید طه رسولی (در ویژه نامه کلیک) و بقیه دوستان در مورد دو نسخه موجود بازی میکرو توضیح دادند....
اول میریم سراغ
متال گیر 3 :
تعجب نکنید !!! تاریخ زمان بازی به سال 1964 برمیگرده .......در حقیقت بازی داستان کسی رو روایت نمیکنه جز اولین رئیس اسنیک یعنی رئیس بزرگ( bigboss )که در اینجا ملقب شده به مار عریان (naked snake)ماموری بسیار زیرک و کارآزموده......
ماموریتش نفوذ به یک پایگاه نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در دل جنگلهای روسیه و نجات دانشمندی روسی که تانکی به نام
Shagohod ساخته بود.... این تانک میتونست موشکهای هسته ای پرتاب کنه....naked snake توسط تیم رادیویی یعنی
Para-medicو
Major Zero و مربی خودش
Theboss پشتیبانی میشد.. Theboss رهبر گروه کبری یکی از موفق ترین گرو هها در جنگ جهانی دوم (سواحل نرماندی ) بود که متفقین با کمک این گروه توانستند از خط دفاعی آلمانها در نرماندی عبور کنند
ماموریت
نیکد اسنیک به خوبی پیش میرفت تااینکه Theboss به طرز مرموزی از گروه جدا شد و با اهدا کردن دو عدد
DavyCrockett به گروه کلنل
Volgin پیوست..
Nikolai Sokolov رهبر پروژه Shagohod توسط گروه کبری ربوده شد.اسنیک هم در جریان مبارزه با Theboss به شدت زخمی شد طوری گروه کلنل Volgin موفق به فرار شدند ....کلنل برای اینکه دزدی DavyCrockett پنهان کنه یکی از راکتهای DavyCrockett رو نابود کرد طوری که Theboss مسئول تمام خرابکاریها به نظر برسه....
با توجه به حضور هواپیمیایی که اسنیک رو در خاک روسیه پیاده کرده بود شوروی با مقصر قلمداد کردن آمریکا برای کل خرابکاریها تصمیم به شروع جنگ هسته ای گرفت ...ولی در نشستی سری که بین رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر شوروی انجام شد آمریکا تعهد کرد که با از بین بردن کلنل Volginو آمریکایی مرتد Theboss و همچنین تنها موشک هسته ای باقیمانده دزدیده شده یعنی DavyCrockett به این موضوع خاتمه بده....
اسنیک در عملیاتی موسوم به Operation Snake Eater برای انجام تعهدات آمریکا داوطلب شد ...اسنیک در حین ماموریت توانست نظر
EVA (یک مامور خائن سازمان ناسا) رو برای همکاری جلب کنه ....بعد از مبارزات زیاد با افراد کروه Ocelot Unit (که توسط
Revolver Ocelotرهبری میشدند) و همچنین شکست دادن افراد گروه کبری اسنیک موفق شد تا به محل Sokolovوتانک دزدیده شده یعنیShagohod دست پیدا کنه ولی توسط نیرو های کلنل درGroznyj Grad دستگیر و زندانی شد و برای اینکه به مرگ Sokolov اعتراف کنه تا سر حد مرگ شکنجه گردید ولی سر انجام از زندان گریخت....
اسنیک دوباره به Groznyj Grad برگشت تا Shagohod رو نابود کنه...درست قبل از شروع ماموریت اسنیک از موضوع مهمی مطلع شد:The Philosophers
گروهی متشکل از افراد قدرتمند و روشنفکر از کشورهای آمریکا ..شوروی و چین که جهان در پس سیاستهای مخفی آنها اداره میشد ...این گروه بعد از پایان جنگ جهانی دومو شکست هیتلر دچار اختلاف داخلی شد و متلاشی گردید...این گروه مبلغ هنگفتی از پول رو موسوم به hilosophers Legacy در بانکهای سراسر دنیا ذخیره شده بود (مقدار نا قابل 100 بیلیون دلار!!!!) کلنل موفق شده بود تا این پول رو به طور غیر قانونی تصاحب کنه....حالا اسنیک فهمید که دولت آمریکا در صدد بازپس گیری و تصاحب پول از کلنل برآمده...
اسنیک ماموریت خودش رو آغاز کرد و با نابود کردن کلنل و تانک به همراه eva به سمت دریا چه ای که در اون یک
ground effect vehicle پنهان کرده بود حرکت کرد ولی قبل از اینکه فرصت فرار داشته باشه با مربی سابق خودش یعنی Theboss مواجه شد بعد از نبرد موفق شد تا مربی خودش رو شکست بده وبه همراه eva به الاسکا پرواز کردو یک شب رو در اونجا با هم استراحت کردند ....در طول شب eva اونجا رو مخفیانه ترک کرد و برای اسنیک یک نوار کاست باقی گذاشت ....در نوار eva توضیح داده بود که یک جاسوس چینی بوده و میخواسته سهم چین رو از hilosophers Legacy برداره...و همچنین این که Theboss یک خائن نبوده ...بلکه یک مامور مخفی بوده که به خطر انداختن زندگیش به مجموعه کلنل نفوذ کرده بود و آخرین ماموریتش این بود تا با کشته شدن به دست اسنیک به عنوان یک خائن مانع از شروع جنگ هسته ای از طرف شوروی علیه کشورش آمریکا بشه
اسنیک بخاطر فداکاریهایش به big boss لقب گرفت .....و یک روز اسنیک با دسته گلی از گلهای سوسن در بالای سنگ قبر بی نامی ایستاد و زانو زد و گلها رو سنگ فبر قرار داد...The Boss تنها یکی از کسانی بود که حاضرند همه چیزشان را برای دفاع از کشورشان بدهند .....اشکهای اسنیک سنگ فبر را خیس میکند....
خوب دوستان خسته نباشید ادامه داستان رو در پست بعدی براتون میزارم