انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 30 سال به بالا)

بیشترین دورانی که از گیم لذت بردید


  • مجموع رای دهنده‌ها
    1,311
اون ترس از مرگی که شما میگید همیشه تاریخ بوده و ذاتی انسان هم هست،پاسخ من در مقابل صحبت شما بود که گفتید قدیم از ترس به جنون میرسیدند،بله ترس از مرگ همیشه بوده ولی در جوامع دینی خیلی کمتر برای نمونه کشور خودمان قدیمی ها مرده ها رو در منزل خودشون دفن میکردند که همیشه یاد مرگ با انها باشد و تصمیمات صحیح بگیرند، ولی دنیای جدید که دین رو از زندگی خارج کرد روحیه غربی که شکل گرفت این ترس شدت گرفت و خیلی از کارها کردند که یکیش مرده ها بردند خارج از شهرها،بحث زیاده میتونید به اثار «ارنست بکر» مثل کتاب انکار مرگ یا صحبتهای نیچه پیرامون بحران معنا و نیاز به سرگرمی و مخصوصا بلز پاسکال رجوع کنید، بعد متوجه میشوید که قدیمیها مخصوصا جوامع دینی چقدر راحت با مرگ کنار می آمدند و زندگی میکردند
بنده گفتم بعضی افراد به جنون میرسیدن نه اینکه به صورت قاعده هر کی از جاش بلند شد و به مرگ فکر کرد دیوانه بشه:
چیزی که میگم چیز ترسناکیه.
میگن دلیل این که دنیای سرگرمی به شکلی که امروز میبینیم به وجود آوردن همینه که حواس انسانها رو از چیزهای دیوانه کننده پرت کنند. مثلا میگن بعضی افراد در قدیم وقتی به مرگ فکر میکردند به جنون میرسیدن و چون در دنیای قدیم ابزار سرگرمی در این حد که ما داریم نداشتن اینجوری میشد. بعضی افراد میگن فراموش کردن مرگ در انسانها اصلی ترین هدف دنیای سرگرمی هست تا جلوی جنون انسانها رو بگیرن.
خب حالا چیکار کنم؟ برم بگردم واست پیدا کنم که کجا و چطوری و در کدام جوامع برخی افراد اینجوری میشدن؟ دیگه امروز دست هر کسی یه گوشی و چت بات هوش مصنوعی هست برو خودت بزن ببین.اگر هم نمیتونی که برم پیدا کنم.
 
بنده گفتم بعضی افراد به جنون میرسیدن نه اینکه به صورت قاعده هر کی از جاش بلند شد و به مرگ فکر کرد دیوانه بشه:

خب حالا چیکار کنم؟ برم بگردم واست پیدا کنم که کجا و چطوری و در کدام جوامع برخی افراد اینجوری میشدن؟ دیگه امروز دست هر کسی یه گوشی و چت بات هوش مصنوعی هست برو خودت بزن ببین.اگر هم نمیتونی که برم پیدا کنم.
نمیخواد پیدا کنی، فعلا بیا بریم دث استرندینگ 2 رو تموم کنیم ببینیم چی میشه
 
چیزی که میگم چیز ترسناکیه.
میگن دلیل این که دنیای سرگرمی به شکلی که امروز میبینیم به وجود آوردن همینه که حواس انسانها رو از چیزهای دیوانه کننده پرت کنند. مثلا میگن بعضی افراد در قدیم وقتی به مرگ فکر میکردند به جنون میرسیدن و چون در دنیای قدیم ابزار سرگرمی در این حد که ما داریم نداشتن اینجوری میشد. بعضی افراد میگن فراموش کردن مرگ در انسانها اصلی ترین هدف دنیای سرگرمی هست تا جلوی جنون انسانها رو بگیرن.
وقتی بازی شروع شد دیگه مجبوری بازیش کنی! فرض بگیر هر بار که GTA San Andreas رو نصب میکنی CJ مجبوره زندگیش رو دوباره زندگی کنه! یا هر بازی دیگه ای که تجربه میکنی. فقط کافیه با خودت فکر کنی اون کرکترها توی دنیاهای خودشون واقعی باشن و زندگی رو در حال تجربه مداوم باشن! من و تو اونا رو کنترل میکنیم و از هیجان ها و ترس ها و غم ها و هر حسی که اونا محکوم به تجربه هستند لذت یا رنج میبریم!

حالا فکر کن و فرض بگیر جهان ما هم صفحه ی بازیِ پلیرهای جهان های دیگه ای هست و ما شخصیت های بازی هستیم! ما می ترسیم، غمگین و شاد میشیم و در نهایت در اثر یک حادثه کشته میشیم اما به انتخاب خودمون اون مسیرها رو نرفتیم! با اینکه فکر میکنیم خودمون انتخاب کردیم!

این وسط فقط یک چیز هولناک، هیجان انگیز و عجیبه اونم اینکه مدام همین زندگی تکرار بشه! البته ما به عنوان پلیرهای این بازی به یاد نمیاریم که وجود داشتیم ولی ممکنه روزی این موضوع هم ممکن بشه مثل بازی Returnal که نسخه های زندگی های قبلی خودش رو میدید که مردن و محکوم بود زندگی رو مداوم تکرار کنه و ادامه بده
 
وقتی بازی شروع شد دیگه مجبوری بازیش کنی! فرض بگیر هر بار که GTA San Andreas رو نصب میکنی CJ مجبوره زندگیش رو دوباره زندگی کنه! یا هر بازی دیگه ای که تجربه میکنی. فقط کافیه با خودت فکر کنی اون کرکترها توی دنیاهای خودشون واقعی باشن و زندگی رو در حال تجربه مداوم باشن! من و تو اونا رو کنترل میکنیم و از هیجان ها و ترس ها و غم ها و هر حسی که اونا محکوم به تجربه هستند لذت یا رنج میبریم!

حالا فکر کن و فرض بگیر جهان ما هم صفحه ی بازیِ پلیرهای جهان های دیگه ای هست و ما شخصیت های بازی هستیم! ما می ترسیم، غمگین و شاد میشیم و در نهایت در اثر یک حادثه کشته میشیم اما به انتخاب خودمون اون مسیرها رو نرفتیم! با اینکه فکر میکنیم خودمون انتخاب کردیم!

این وسط فقط یک چیز هولناک، هیجان انگیز و عجیبه اونم اینکه مدام همین زندگی تکرار بشه! البته ما به عنوان پلیرهای این بازی به یاد نمیاریم که وجود داشتیم ولی ممکنه روزی این موضوع هم ممکن بشه مثل بازی Returnal که نسخه های زندگی های قبلی خودش رو میدید که مردن و محکوم بود زندگی رو مداوم تکرار کنه و ادامه بده
فیلم های ماتریکس این صحبت بسیار مهم رو مطرح میکنه و میگه انسانها یک چرخه زندگی رو چندبار تجربه میکنند و میگه گلیچ هایی که در دنیا وجود داره به ما اثبات میکنه که این حرف درسته. مثلا دژاوو یا آشناپنداری یکی از این گلیچ ها هست که برای بسیاری از جمله خود منم اتفاق افتاده. دژاوو همین چیزیه که وقتی شما برای اولین بار وارد مکانی میشی حس میکنی قبلا در این مکان بودی و صحنه هایی که میبینی کاملا آشناست. حتی صحبت ها و اشخاص هم دقیقا آشنا هستن. آیا این نشان دهنده این نیست که شما قبلا همین زندگی رو تجربه کردید؟

در فیلم ماتریکس نئو داره ورژن ششم چرخه زندگی خودش رو تجربه میکنه و در ورژن ششم سیستم ماتریکس تجربه عشق رو واسه ش ایجاد میکنه. چون برای ذهن ریاضی زده ماشین ها عشق چیز غیر قابل فهمیه و ماشین ها از اینکه نمیتونن عشق رو بفهمن دچار خطاهای سنگین محاسباتی و در نتیجه بیدار شدن انسان ها از خواب میشن. باید چندین بار فیلم رو دید تا بشه فهمش کرد.
 
فیلم های ماتریکس این صحبت بسیار مهم رو مطرح میکنه و میگه انسانها یک چرخه زندگی رو چندبار تجربه میکنند و میگه گلیچ هایی که در دنیا وجود داره به ما اثبات میکنه که این حرف درسته. مثلا دژاوو یا آشناپنداری یکی از این گلیچ ها هست که برای بسیاری از جمله خود منم اتفاق افتاده. دژاوو همین چیزیه که وقتی شما برای اولین بار وارد مکانی میشی حس میکنی قبلا در این مکان بودی و صحنه هایی که میبینی کاملا آشناست. حتی صحبت ها و اشخاص هم دقیقا آشنا هستن. آیا این نشان دهنده این نیست که شما قبلا همین زندگی رو تجربه کردید؟

در فیلم ماتریکس نئو داره ورژن ششم چرخه زندگی خودش رو تجربه میکنه و در ورژن ششم سیستم ماتریکس تجربه عشق رو واسه ش ایجاد میکنه. چون برای ذهن ریاضی زده ماشین ها عشق چیز غیر قابل فهمیه و ماشین ها از اینکه نمیتونن عشق رو بفهمن دچار خطاهای سنگین محاسباتی و در نتیجه بیدار شدن انسان ها از خواب میشن. باید چندین بار فیلم رو دید تا بشه فهمش کرد.
زیبا بود حظ کردم
شخصا بارها برام دژاوو اتفاق افتاده حتی تونستم چند دقیقه بعدشم پیشبینی کنم و دقیقا عینش اتفاق افتاده
صحبتایی که شده
رفتار ادمای اون جمع مثلا برداشتن چایی یا خنده و صحبت کردن راجب چیز خاصی
 
فیلم های ماتریکس این صحبت بسیار مهم رو مطرح میکنه و میگه انسانها یک چرخه زندگی رو چندبار تجربه میکنند و میگه گلیچ هایی که در دنیا وجود داره به ما اثبات میکنه که این حرف درسته. مثلا دژاوو یا آشناپنداری یکی از این گلیچ ها هست که برای بسیاری از جمله خود منم اتفاق افتاده. دژاوو همین چیزیه که وقتی شما برای اولین بار وارد مکانی میشی حس میکنی قبلا در این مکان بودی و صحنه هایی که میبینی کاملا آشناست. حتی صحبت ها و اشخاص هم دقیقا آشنا هستن. آیا این نشان دهنده این نیست که شما قبلا همین زندگی رو تجربه کردید؟

در فیلم ماتریکس نئو داره ورژن ششم چرخه زندگی خودش رو تجربه میکنه و در ورژن ششم سیستم ماتریکس تجربه عشق رو واسه ش ایجاد میکنه. چون برای ذهن ریاضی زده ماشین ها عشق چیز غیر قابل فهمیه و ماشین ها از اینکه نمیتونن عشق رو بفهمن دچار خطاهای سنگین محاسباتی و در نتیجه بیدار شدن انسان ها از خواب میشن. باید چندین بار فیلم رو دید تا بشه فهمش کرد.
حالا نمی دونم اینجا میشه راجع به مسائل حرف زد یا نه، چون خیلی راحت دوستان مدیر پست رو پاک میکنن!

خیلی خیلی خلاصه بخوام بگم شما از مسائلی مثل دژاوو و حس ششم و تله پاتی و ... نمی تونی به اینجا برسی که در دنیا گلیچ وجود داره! چون مغز و حافظه انقدر پیچیده هستن که هنوز تئوری برای توضیح خیلی ازین مسائل سابجکتیو نداریم و چون توضیح علمی نداریم لزوما نمیشه اسمشو گلیچ گذاشت

اون چیزی که مدنظر شماست باید قابل مشاهده و اندازه گیری برای همه باشه، اگه مثلا شما دژاوو تجربه کردی چیزی نیست که برای من قابل اندازه گیری و راستی آزمایی باشه و ممکنه در اثر خطای حافظه شما باشه
چیزی که برای همه قابل بررسی و اندازه گیری باشه ایجاد استنثا در قوانین فیزیک هست مثلا الان شما در طبیعت چند نمونه سراغ دارید که قوانین اساسی فیزیک نقض شده باشه؟! مثلا جایی روی زمین جاذبه عمل نکنه یا معکوس عمل کنه و همه بتونن برن ببینن و بررسیش کنن؟! یک همچین چیزی میشه گلیچ مد نظر شما که مثلا توی ماتریکسم بود
 
کنسول ps1 فت ژاپنی وقتی اومد تو جعبه کنسول یه سری دیسک دمو بود
برای ما هم داشت

دقیقا همین داشتیم

c0187_77893025.jpg
 
حالا نمی دونم اینجا میشه راجع به مسائل حرف زد یا نه، چون خیلی راحت دوستان مدیر پست رو پاک میکنن!

خیلی خیلی خلاصه بخوام بگم شما از مسائلی مثل دژاوو و حس ششم و تله پاتی و ... نمی تونی به اینجا برسی که در دنیا گلیچ وجود داره! چون مغز و حافظه انقدر پیچیده هستن که هنوز تئوری برای توضیح خیلی ازین مسائل سابجکتیو نداریم و چون توضیح علمی نداریم لزوما نمیشه اسمشو گلیچ گذاشت

اون چیزی که مدنظر شماست باید قابل مشاهده و اندازه گیری برای همه باشه، اگه مثلا شما دژاوو تجربه کردی چیزی نیست که برای من قابل اندازه گیری و راستی آزمایی باشه و ممکنه در اثر خطای حافظه شما باشه
چیزی که برای همه قابل بررسی و اندازه گیری باشه ایجاد استنثا در قوانین فیزیک هست مثلا الان شما در طبیعت چند نمونه سراغ دارید که قوانین اساسی فیزیک نقض شده باشه؟! مثلا جایی روی زمین جاذبه عمل نکنه یا معکوس عمل کنه و همه بتونن برن ببینن و بررسیش کنن؟! یک همچین چیزی میشه گلیچ مد نظر شما که مثلا توی ماتریکسم بود
تا دلت بخواد مثال در مورد وجود خطاها و اشکالات در دنیا دارم. سیاهچاله ها مستقیما قوانین فیزیک رو میشکنن و قوانین فیزیک در سیاهچاله نقض میشه.
برای همین دانشمندان امروزی روی فیزیک کوانتوم کار میکنند نه فیزیک کلاسیک.
سیاه‌چاله - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اینم بررسی کرده بودم یه زمانی و درست بود کسی پاسخی پیدا نکرده بود اینکه جدیدا پاسخی پیدا کرده باشن نمیدونم
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: sony_boy
تا دلت بخواد مثال در مورد وجود خطاها و اشکالات در دنیا دارم. سیاهچاله ها مستقیما قوانین فیزیک رو میشکنن و قوانین فیزیک در سیاهچاله نقض میشه.
سیاهچاله ها قوانین فیزیک رو نقض نمی کنن، مدل های فیزیکی که در حال حاضر هستن (نسبیت) قادر به توضیح اتفاقات داخل سیاهچاله نیستن، این به دلیل باگ و گلیچ داخل سیاهچاله نیست به خاطر ناکامل بودن نسبیت و درک غلط ما از داخل سیاهچاله هست
در ضمن کسی تا حالا یک سنسور یا فضاپیما نفرستاده داخل سیاهچاله و ببینه که بله قوانین فیزیک نقض شد
تمام توصیفاتی که از داخل سیاهچاله میشه که مثلا بعد زمان و مکان جاشون با هم عوض میشه و ... بر اساس مدل های ریاضی که در حال حاضر داریم و حتما مطابق با واقعیت نیست
تمام مدل های فیزیکی که ما داریم یک تقریب از کارکرد عالم هستن، به همین خاطر تا زمانی که پیش بینی هاش غلط نشه ازش استفاده میکنیم و وقتی یک پدیده های جدیدی پیدا میشه که مدل های فعلی خروجی غلط نسبت به مشاهدات آزمایشگاهی میدن یعنی وقتشه بریم سراغ یک تئوری جدیدتر و بهتر
یک مثال ساده:
K1zGw.gif
مثلا توی این فرمول اتساع زمان، اگه سرعت جسم (V) به سرعت نور (C) برسه چه اتفاقی می افته؟ عدد زیر رادیکال و مخرج کسر میشه صفر و دیگه این مدل به لحاظ ریاضی کار نمیکنه، مطابق نسبیت هم جسمی که جرم سکون داره نمی تونه هیچ جوره به سرعت نور برسه
حالا شما فرض کن یک روزی مثلا موردی پیدا کردیم که سرعتش بیشتر از نور بود، آیا قوانین فیزیک نقض شده؟ نه مدل نسبیت و مفروضاتش اشتباه بوده و باید بریم یک مدل بهتر که این پدیده رو توضیح بده پیدا کنیم، در واقع ما هیچ وقت با مشاهده هیچ پدیده عجیبی نمی تونیم بگیم قوانین فیزیک نقض شد فقط می تونیم بگیم مدل های ما نا کاملن و باید به یک چیز بهتر برسیم، اون کسی که معتقده پدیده های این مدلی باگ و نقض قوانین فیزیک هستن باید اثبات کنن این مسئله رو و نشون بدن که هیچ جوره قابل توضیح نیستن و نخواهند بود (که نمیشه!)

اون کلیپی که گذاشتی هم مال Tulsa, Oklahoma هست باور کن براش توضیحاتی هست منتهی باید بری دنبالش، مشکل اینه که شما (با توجه به اینکه به نظر خیلی ماتریسکو دوست داری، منم دوست دارم) قبل از تحقیق راجع به این مسائل، اول به این باور رسیدید که عالم حتما سیمولیشنی شبیه ماتریکسه و حتما هم توش باگ و گلیچ وجود داره و بعد با این ایمان می رید سراغ این مسائل و دیگه سریع هر چیزی که باورتون رو تایید کنه رو می پذیرید و هر چیزی به چالش بکشدش میذارید کنار

در صورتی که روش علمی اینه که شما هیچ پیش فرضی نداشته باشی و بری توی آزمایشگاه و فقط نتایج تایید شده وقابل تکرار و بررسی رو قبول کنید ولو مخالف باور هات باشه
 
@jj191
@Sir Daniel

حالا که شما این پیج گیمرهای قدیمی و نوستالژی رو در اصل تبدیل کردید به مکانی برای گفتگو فیزیک کوانتوم و غیره

چیزی که مطرحه اگر برای اثبات حرفاتون حالا چه اون بحث زندگی دوباره چه بحث دیگه‌ای که دارید می‌کنید از مباحث فیزیک و اعداد و ریاضی استفاده می‌کنید
وقتی برای اثباتش دارید از فرمول‌های ریاضی و غیر استفاده می‌کنید
یعنی رسماً دارید می‌گید که دنیا بر پایه ریاضی می‌چرخه و اعداد

و اعداد و ریاضی خودش یعنی برنامه نویسی و کدنویسی

همین چند شب پیش خودم یه چیزی رو از یه جایی برداشتم چون مزاحم استراحت من بود
بعد از مدتی اومدم استراحت کنم دیدم همون دوباره برگشته سر جا اولی که بود

....

و از این نظریات زیاده هیچ کدومم نمیشه اثبات کرد
اسمش روشه نظریه یعنی نظر ممکنه برای یک پدیده طبیعی هزاران نظریه وجود داشته باشه
ممکنه یکی ۱۰۰ درصد درست باشه ممکنه یکی ۱۰۰ درصد غلط
یکی یه بخشیش در حد ۱۰ درصد درست باشه و ...
 
  • Like
Reactions: jj191
سیاهچاله ها قوانین فیزیک رو نقض نمی کنن، مدل های فیزیکی که در حال حاضر هستن (نسبیت) قادر به توضیح اتفاقات داخل سیاهچاله نیستن، این به دلیل باگ و گلیچ داخل سیاهچاله نیست به خاطر ناکامل بودن نسبیت و درک غلط ما از داخل سیاهچاله هست
در ضمن کسی تا حالا یک سنسور یا فضاپیما نفرستاده داخل سیاهچاله و ببینه که بله قوانین فیزیک نقض شد
تمام توصیفاتی که از داخل سیاهچاله میشه که مثلا بعد زمان و مکان جاشون با هم عوض میشه و ... بر اساس مدل های ریاضی که در حال حاضر داریم و حتما مطابق با واقعیت نیست
تمام مدل های فیزیکی که ما داریم یک تقریب از کارکرد عالم هستن، به همین خاطر تا زمانی که پیش بینی هاش غلط نشه ازش استفاده میکنیم و وقتی یک پدیده های جدیدی پیدا میشه که مدل های فعلی خروجی غلط نسبت به مشاهدات آزمایشگاهی میدن یعنی وقتشه بریم سراغ یک تئوری جدیدتر و بهتر
یک مثال ساده:
View attachment 392784
مثلا توی این فرمول اتساع زمان، اگه سرعت جسم (V) به سرعت نور (C) برسه چه اتفاقی می افته؟ عدد زیر رادیکال و مخرج کسر میشه صفر و دیگه این مدل به لحاظ ریاضی کار نمیکنه، مطابق نسبیت هم جسمی که جرم سکون داره نمی تونه هیچ جوره به سرعت نور برسه
حالا شما فرض کن یک روزی مثلا موردی پیدا کردیم که سرعتش بیشتر از نور بود، آیا قوانین فیزیک نقض شده؟ نه مدل نسبیت و مفروضاتش اشتباه بوده و باید بریم یک مدل بهتر که این پدیده رو توضیح بده پیدا کنیم، در واقع ما هیچ وقت با مشاهده هیچ پدیده عجیبی نمی تونیم بگیم قوانین فیزیک نقض شد فقط می تونیم بگیم مدل های ما نا کاملن و باید به یک چیز بهتر برسیم، اون کسی که معتقده پدیده های این مدلی باگ و نقض قوانین فیزیک هستن باید اثبات کنن این مسئله رو و نشون بدن که هیچ جوره قابل توضیح نیستن و نخواهند بود (که نمیشه!)

اون کلیپی که گذاشتی هم مال Tulsa, Oklahoma هست باور کن براش توضیحاتی هست منتهی باید بری دنبالش، مشکل اینه که شما (با توجه به اینکه به نظر خیلی ماتریسکو دوست داری، منم دوست دارم) قبل از تحقیق راجع به این مسائل، اول به این باور رسیدید که عالم حتما سیمولیشنی شبیه ماتریکسه و حتما هم توش باگ و گلیچ وجود داره و بعد با این ایمان می رید سراغ این مسائل و دیگه سریع هر چیزی که باورتون رو تایید کنه رو می پذیرید و هر چیزی به چالش بکشدش میذارید کنار

در صورتی که روش علمی اینه که شما هیچ پیش فرضی نداشته باشی و بری توی آزمایشگاه و فقط نتایج تایید شده وقابل تکرار و بررسی رو قبول کنید ولو مخالف باور هات باشه
خب منم بنا به حرف های شما میتونم کلا بزنم زیر میز و بگم فیزیک وجود نداره تا بیاییم بررسی کنیم ببینیم تعریف تو ومن از فیزیک چیه. بنا به نظر شما میشه زد زیر میز و گفت زمان هم وجود نداره. بنابراین طرح سوال شما هم غلط میشه که میپرسی کسی جاذبه معکوس کرده چون اگر کسی هم این کار رو کرده باشه طبق نظر شما کاری در فضای فیزیکی کرده پس نتیجه میگیری اتفاقی غیرفیزیکی وجود نداره.
من پیشفرض رو اینجور از سوال شما برداشت کردم که فیزیک کلاسیک رو مبنا قرار بدیم. وگرنه زدن زیر میز که کاری نداره:D
خب دانشمندان هم قبل از من و شما متوجه شدن که فیزیک کلاسیک دارای نقض های اساسی هست و فیزیک کوانتوم رو جلو آوردن که دیتا رو هم در فیزیک بسط میدن که همون هم باز زیر سواله و نمونه ش گربه شرودینگر که پارادوکس عجیبیه که فیزیک کوانتوم هم زیر سوال میره.
من فقط از یک بررسی نتیجه نمیگیرم که دنیای ما سیمولایت است بلکه مجموعه ای از چیزها رو کنار هم میزارم و به نتیجه میرسم که نظریه سیمولایت بودن دنیا نزدیکترین چیزیه که به باورهای من نزدیکه.
حالا در این گپ دوستانه منم از شما سوال بپرسم که نظر شما در مورد پارادوکس فرمی چیه؟
پارادوکس فرمی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 
  • Like
Reactions: sony_boy
@jj191
@Sir Daniel

حالا که شما این پیج گیمرهای قدیمی و نوستالژی رو در اصل تبدیل کردید به مکانی برای گفتگو فیزیک کوانتوم و غیره

چیزی که مطرحه اگر برای اثبات حرفاتون حالا چه اون بحث زندگی دوباره چه بحث دیگه‌ای که دارید می‌کنید از مباحث فیزیک و اعداد و ریاضی استفاده می‌کنید
وقتی برای اثباتش دارید از فرمول‌های ریاضی و غیر استفاده می‌کنید
یعنی رسماً دارید می‌گید که دنیا بر پایه ریاضی می‌چرخه و اعداد

و اعداد و ریاضی خودش یعنی برنامه نویسی و کدنویسی

همین چند شب پیش خودم یه چیزی رو از یه جایی برداشتم چون مزاحم استراحت من بود
بعد از مدتی اومدم استراحت کنم دیدم همون دوباره برگشته سر جا اولی که بود

....

و از این نظریات زیاده هیچ کدومم نمیشه اثبات کرد
اسمش روشه نظریه یعنی نظر ممکنه برای یک پدیده طبیعی هزاران نظریه وجود داشته باشه
ممکنه یکی ۱۰۰ درصد درست باشه ممکنه یکی ۱۰۰ درصد غلط
یکی یه بخشیش در حد ۱۰ درصد درست باشه و ...
نه نمیشه. تا چندهزار سال بشریت اعتقاد داشت (یعنی نظریه نبود بلکه مطمئن بود و سر این اطمینان انسانهایی رو کشتن) که زمین ثابته و بقیه دور زمین میچرخن بعد کلا زیر میز زده شد و قسم خوردن خورشید ثابته و بقیه میچرخه امروز هم کلا زدن زیر میز و میگن کی میگه خورشید ثابته؟ خورشید و کلا منظومه ما دور کهکشان راه شیری میچرخه. فردا چی بگن مشخص نیست.احتمالا صحبت های ما برای آیندگان یک جوک بشه و بخندن که بشر در این دوران که ما زندگی میکنیم به چه چیزهای مسخره ای باور داشته.
 
  • Like
Reactions: sony_boy
من خیلی اینجا تا الان پست شاید نذاشتم، الانم که شاید از نظر سنی اکی هستم بیام اینجا پستی که دارم میدم بیشتر مربوط میشه به خارج از تاپیک قدیم یا تیپ سنتر الان.

خب منم بنا به حرف های شما میتونم کلا بزنم زیر میز و بگم فیزیک وجود نداره تا بیاییم بررسی کنیم ببینیم تعریف تو ومن از فیزیک چیه. بنا به نظر شما میشه زد زیر میز و گفت زمان هم وجود نداره. بنابراین طرح سوال شما هم غلط میشه که میپرسی کسی جاذبه معکوس کرده چون اگر کسی هم این کار رو کرده باشه طبق نظر شما کاری در فضای فیزیکی کرده پس نتیجه میگیری اتفاقی غیرفیزیکی وجود نداره.
من پیشفرض رو اینجور از سوال شما برداشت کردم که فیزیک کلاسیک رو مبنا قرار بدیم. وگرنه زدن زیر میز که کاری نداره:D
خب دانشمندان هم قبل از من و شما متوجه شدن که فیزیک کلاسیک دارای نقض های اساسی هست و فیزیک کوانتوم رو جلو آوردن که دیتا رو هم در فیزیک بسط میدن که همون هم باز زیر سواله و نمونه ش گربه شرودینگر که پارادوکس عجیبیه که فیزیک کوانتوم هم زیر سوال میره.
من فقط از یک بررسی نتیجه نمیگیرم که دنیای ما سیمولایت است بلکه مجموعه ای از چیزها رو کنار هم میزارم و به نتیجه میرسم که نظریه سیمولایت بودن دنیا نزدیکترین چیزیه که به باورهای من نزدیکه.
حالا در این گپ دوستانه منم از شما سوال بپرسم که نظر شما در مورد پارادوکس فرمی چیه؟
پارادوکس فرمی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


تا دلت بخواد مثال در مورد وجود خطاها و اشکالات در دنیا دارم. سیاهچاله ها مستقیما قوانین فیزیک رو میشکنن و قوانین فیزیک در سیاهچاله نقض میشه.
برای همین دانشمندان امروزی روی فیزیک کوانتوم کار میکنند نه فیزیک کلاسیک.
سیاه‌چاله - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اینم بررسی کرده بودم یه زمانی و درست بود کسی پاسخی پیدا نکرده بود اینکه جدیدا پاسخی پیدا کرده باشن نمیدونم
برخی ایده‌ها یا نظریه‌ها در نگاه اول جذاب به نظر می‌رسند، اما این جذابیت به معنای علمی بودن آن‌ها نیست. بدون آشنایی عمیق با روش علمی و معیارهای شواهد معتبر، ممکن است برداشت‌های شخصی یا تعبیرهای سطحی که در واقع "شبه علم و مطالب زرد هستن" به‌عنوان "توضیح علمی" مطرح شوند.


درباره اون مرکز دنیا که خوب چیز خیلی خاصی نیست، یک طراحی ساده هست که به صورت غیر عمدی باعث میشه امواج صوتی همون طور که مثلا داخل کوه انعکاس پیدا می‌کنند و صدا اکو پیدا می‌کنه اینجا هم همین اتفاق پیش بیاد. تو کلیپ زیر هم میشه نگاه کنید که با اسلاید نمایش میده.

صحبت درباره سیاه چاله و زیر سوال بردن حالا فیزیک کوانتوم و حتی کلاسیک به این شیوه که مثلا کوانتوم به وجود اومده چون دانشمند ها سر سیاه چاله به مشکل خوردن هم اشتباه هست، در ابتدا اتفاقا چیزی که شما به الان به عنوان فیزیک کوانتوم خطاب میکنید برای توضیح ذرات بسیار کوچک با سرعت بسیار بالا و در کل در بررسی ها مربوط ذرات اتمی شروع شد، مطالبی که خوب ما خیلی سطحی در شیمی دبیرستان باهاش آشنا می‌شیم. این سیاه چاله حالا چیزی هستمثل همین ذرات اتمی که شاید صد سال پیش علم ما توانایی پاسخ گویی خیلی مطالب درباره اونها رو نداشته ولی به مرور مدل های اومد که خیلی دقیق توصیف میکنه ذرات رو.

درباره پارادکوس فرمی، نظر پرسیدن رو من درک نمی‌کنم، یک دانشمندی یک نظریه داره، حالا از روش کلی فیلم علمی تخیلی و چیزای جالب خارج شده، یکش مثلا سریال Three Body Problem که البته در کنارش نظریه های دیگه‌ای هم باز میکنه اون سریال. ولی در کل در مورد احتمالا وجود حیات جز چیزی که ما هستیم بحث می‌کنه، حالا هدف سوال چیه؟

در یک صحبت علمی شما در ابتدا باید تلاش کنید یک زمینه مشترک باهم پیدا داشته باشید بر اساس شواهدی که وجود داره (شواهد نه تجربه شخصی). این شواهد باید شفاف باشه مثلا کیپی دومی که قرار دادی بیشترین چیزی که ازش دریفات میشه یک سری صدای گوش خراش، بدون منبع، بدون صدای واضح یک زیر نویس که معلوم نیست درسته یا غلط، معلوم نیست از کجا اومده و خیلی مشکل های دیگه و باید هم نظر شما همون طور که Sir Danial گفت قابل بررسی و آزمون باشه. صرفا اینکه بگیم فیزیک تو سیاه چاله جواب نمی‌ده خیلی صحبت علمی نیست.

هدف صحبت من اینجا بالاتر نشون دادن خودم نیست، امیدی که دارم این هست که بشه بالاخره در نهایت به یک توافق پایه برسیم .

خیلی دوست دارید از چیزی نگران باشید از پیشرفت سریع AI الان نگران باشید شاید مسیر بهتری باشه، ولی بازم همین خیلی راحت میشه از چهار چوب خارج بشه و برداشت های سلیقه‌ای از داشت، مشکل اصلی که الان هست پیشرفت سریع تو این زمینه هست به خصوص دو قطب آمریکا و چین که عملا داریم یک جنگ سرد بین این دو می‌بینیم سر جلوتر بودن.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or