انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 30 سال به بالا)

بیشترین دورانی که از گیم لذت بردید


  • مجموع رای دهنده‌ها
    1,311
چه وضعیتیه!
یه VHS که بازیهای میکرو هم اجرا میکنه با دسته بیسیم؟! وات دِ... :دی
چنتا نکته:
Goldstar هستش که بعدا اسمش عوض شد LG شد.
وسط دسته یه دکمه دوحالته داشت که بالا میدادی کنترل ویدیو میشد و پایین میدادی دسته بازی میشد.!
اون موقع PS1 هم دسته سیمی بود ولی این بی سیم بود البته که با اینفرد مثل کنترل تلویزیون بود و باید جلو چشمی میگرفتی و دوتا باطری نیم قلمی می خورد و مشکل همین بود چون مصرف اینفرد بالا هستش و باطری زود به زود تموم میشد و باطری شارژی نیم قلمی اون موقع نبود هیچ ، خود باطری نیم قلمی هم اون موقع پیدا نمیشد و برند متفرقه نبود فقط توشیبا اصل بود (انقدر که مغازه ها به باطری نیم قلمی باطری توشیبا میگفتن.) اون هم گرون در می اومد و خیلی وقتها میشد باطری تموم میکرد و خانواده پول نمیدادن باطری بخرم. :((
فقط یک دسته داشت و اون موقع مهم بود که بازیها دو نفره اجرا بشن ، یادمه یکی از هم مدرسه ای ها از اینا داشت یبار دسته شو آورد خونمون تست کنیم ببینیم دو نفره میشه یا نه که خب طبیعتا نشد :D

بحث که آخرش که چی نیست
بحث اینه که تو هر سنی غز انسان یه چیزی می‌خواد
تو سن کمتری دنیای گیم سرگرمت می‌کنه
توی برهه‌ای از زمان دنبال آهنگ‌های راک و غیره میری
توی برهه‌ای از زمان دوست داری ساز یاد بگیری

و همینطور این ادامه پیدا می‌کنه تا اینکه به سن ماها می‌رسه و سن ماها هنوز دنبال سرگرمی و تفریح هست
ولی سرگرمی و تفریح تو هر سنی متفاوته
الان طرف تو مثلاً سی و خورده‌ای سالگی ۴۰ سالگی دوست داره یه پارتنر داشته باشه باحال باشه
دوست داره بره مسافرت با پارتنرش دوست داره بره دنیا رو بگرده
دوست داره بره جاهای جدید بره جاهای سرسبز و غیره

گیم بیشتر برای زمانیه که دوست داشتی قهرمان بشی و تو دنیای واقعی کوچیک بودی و کوچیک شمرده می‌شدی
گیم تورو قهرمان می‌کرد
خودتو یه نقش و کاراکتر می‌دیدی و قهرمان دنیا بودی خیلی‌ها رو نجات می‌دادی
چون هنوز درگیر زندگی واقعی نشده بودیم خب بالاخره محصل بودیم و خونه پدر و مادر و غیره

الان باور کن یه پارتنر خوب بیشتر به من انرژی میده تا گیم
فکر می‌کنی من خرج نمی‌کنم از پول کنسول پلی استیشن ۵ خیلی بیشتر خرج کردم ولی خرج عشق و حال تفریح بیرون رفتن کافه رستوران رفتن گردش و غیره
خدا یاری کنه هر کسی از ماها بتونه مثلاً یه سفر خارج از کشوری ترکیه‌ای به بعد بتونه برای تابستون گردش
این لذتش بیشتره یا من بشینم تو خونه قارچ خور بازی کنم ؟



تو روانشناسی بهش میگن روانشناسی رشد
یعنی مغز تو هر مرحله از زندگیش به یه چیزی می‌رسه تازه تکامل پیدا می‌کنه
بلوغم به خاطر همینه
بعضیا زودتر به بلوغ می‌رسن بعضیا دیرتر شاید بعی‌ها نرسن

مثلاً دیدی حتماً تو تلویزیونم نشون داده
مثلاً تو ازدواج کنی یه روزی خانواده تشکیل بدی خب شرایط زندگیت فرق می‌کنه دیگه مجرد نیستی که با افراد مجرد بری دورهمی خاص خودمون و غیره
متاهلی دیگه رفت و آمدهات محدودتر میشه رفت و آمدهای جدیدتری شکل می‌گیره دوستی‌های جدیدی شکل می‌گیره
ولی تو همین حین مثلاً دیدی طرف ازدواج کرده هنوز فکر می‌کنه مجرده
تو خونه‌ای که زنش هست یه دفعه ۸ تا مرد غریبه رو میاره اونجا با هم بشینن فوتبال نگاه کنن قهقه بزنن و غیره
این سبک استایل زندگی مناسب زندگی متاهلی نیست هیچ جای دنیا
اون طرف هنوز به اون رشد عقلی نرسیده اینو بفهمه
شاید تو یه برهه‌ای از زمان برای تو اولویت خرید ملک یه خونه یه سقف برای خودت باشه یه ماشین باهاش بتونی هرجا می‌خوای بری سفر و ...
ولی یکی تو خونه نشسته گیم بازی می‌کنه هیچم از خودش نداره
پس دلیل نمیشه که کسی یه کاری رو انجام میده اون کار درست باشه
درود بر شما ، شما خودت چند سالته و اگر اشتباه متوجه نشده باشم منظورتون اینه که کسی که گیم میزنه هنوز بالغ نشده؟!!
 
بحث که آخرش که چی نیست
بحث اینه که تو هر سنی غز انسان یه چیزی می‌خواد
تو سن کمتری دنیای گیم سرگرمت می‌کنه
توی برهه‌ای از زمان دنبال آهنگ‌های راک و غیره میری
توی برهه‌ای از زمان دوست داری ساز یاد بگیری

و همینطور این ادامه پیدا می‌کنه تا اینکه به سن ماها می‌رسه و سن ماها هنوز دنبال سرگرمی و تفریح هست
ولی سرگرمی و تفریح تو هر سنی متفاوته
الان طرف تو مثلاً سی و خورده‌ای سالگی ۴۰ سالگی دوست داره یه پارتنر داشته باشه باحال باشه
دوست داره بره مسافرت با پارتنرش دوست داره بره دنیا رو بگرده
دوست داره بره جاهای جدید بره جاهای سرسبز و غیره

گیم بیشتر برای زمانیه که دوست داشتی قهرمان بشی و تو دنیای واقعی کوچیک بودی و کوچیک شمرده می‌شدی
گیم تورو قهرمان می‌کرد
خودتو یه نقش و کاراکتر می‌دیدی و قهرمان دنیا بودی خیلی‌ها رو نجات می‌دادی
چون هنوز درگیر زندگی واقعی نشده بودیم خب بالاخره محصل بودیم و خونه پدر و مادر و غیره

الان باور کن یه پارتنر خوب بیشتر به من انرژی میده تا گیم
فکر می‌کنی من خرج نمی‌کنم از پول کنسول پلی استیشن ۵ خیلی بیشتر خرج کردم ولی خرج عشق و حال تفریح بیرون رفتن کافه رستوران رفتن گردش و غیره
خدا یاری کنه هر کسی از ماها بتونه مثلاً یه سفر خارج از کشوری ترکیه‌ای به بعد بتونه برای تابستون گردش
این لذتش بیشتره یا من بشینم تو خونه قارچ خور بازی کنم ؟



تو روانشناسی بهش میگن روانشناسی رشد
یعنی مغز تو هر مرحله از زندگیش به یه چیزی می‌رسه تازه تکامل پیدا می‌کنه
بلوغم به خاطر همینه
بعضیا زودتر به بلوغ می‌رسن بعضیا دیرتر شاید بعی‌ها نرسن

مثلاً دیدی حتماً تو تلویزیونم نشون داده
مثلاً تو ازدواج کنی یه روزی خانواده تشکیل بدی خب شرایط زندگیت فرق می‌کنه دیگه مجرد نیستی که با افراد مجرد بری دورهمی خاص خودمون و غیره
متاهلی دیگه رفت و آمدهات محدودتر میشه رفت و آمدهای جدیدتری شکل می‌گیره دوستی‌های جدیدی شکل می‌گیره
ولی تو همین حین مثلاً دیدی طرف ازدواج کرده هنوز فکر می‌کنه مجرده
تو خونه‌ای که زنش هست یه دفعه ۸ تا مرد غریبه رو میاره اونجا با هم بشینن فوتبال نگاه کنن قهقه بزنن و غیره
این سبک استایل زندگی مناسب زندگی متاهلی نیست هیچ جای دنیا
اون طرف هنوز به اون رشد عقلی نرسیده اینو بفهمه
شاید تو یه برهه‌ای از زمان برای تو اولویت خرید ملک یه خونه یه سقف برای خودت باشه یه ماشین باهاش بتونی هرجا می‌خوای بری سفر و ...
ولی یکی تو خونه نشسته گیم بازی می‌کنه هیچم از خودش نداره
پس دلیل نمیشه که کسی یه کاری رو انجام میده اون کار درست باشه
میگم داداش خوشبحالت بزرگ و بالغ شدی
ما هم ازدواج کردیم ، دو تا هم بچه داریم، خونه و ماشین و کار هم داریم،
ولی حیف بچه ایم و به بلوغ نرسیدیم و هنوز گیم میزنیم،
جناب یه طوری حرف می‌زنیم که انگار اینجا همه کار رو زندگیمون رو ول کردین و داریم گیم میزنیم
نه داداش،
ما هممون مثل همه زندگی و کار و تفریح میکنیم.
ولی همه به یه چیزی علاقه دارن و اینجا یه سری از آدما جمع شدن که در کنار همه ی کارها و فعالیت های دیگه مثل همه ی آدمهای عادی، در کنارش به گیم هم علاقه دارن،
 
سلام به همه ی اولد اسکولا :دی
اقا بیاین ایده بدین ببینم من چیکار باید کنم که دس و دلم به بازی کردن بره
این تاپیک قشنگی هست برای صحبت، مرسی که مطرحش کردی!
من داستان خودم رو میگم برای وقتیکه تو این مرحله بودم.
ماجرا اینجوری بود که وقتی با این دوگانگی روبرو شدم (میخوای گیم بزنی ولی انگیزه نداری)، با خودم گفتم " آهان! الان دیگه مغزم میخواد انتخاب کنه که از گیم بکشم بیرون" چون من هم مثله خیلیای دیگه اعتیاد به گیم داشتم و واقعا خودم میخواستم که از شرش راحت بشم، پس گفتم اوکی، از این بی انگیزگی استفاده کنم و از گیم برای همیشه خدافظی کنم. که شد. اون موقع من تو ایران زندگی نمیکردم و آپشن برای جایگزین گیم زیاد داشتم (که چیزای عجیبی هم نبودن). خلاصه مدتی سرم رو با بقیه چیزا گرم کردم و همه چی با یه روال نرمالی داشت پیش میرفت و کلاً از دنیای گیم دور بودم (مثلا حتی نفهمیدم کی PS 4 اوومد). اما استرس داشتم تو زندگیم و خیلی راهها رو امتحان کردم (بجز مواد :دی ) که بتونم این استرس رو ایگنور کنم اما نمیشد و واقعا به جایی رسیدم که این استرس به سلامتیم لطمه جدی زد. تا وقتی فهمیدم که چندتا از دوستای قدیمیم مشغول بازیهای آنلاین هستن! من هم جوین شدم بهشون. و واقعا میدیدم تو این 2-3 ساعتی که مشغول بازی هستیم من اصلا به استرس هام فکری نمیکنم. الان که یه 2-3 سال از کامبکم میگذره ( :دی) بازیهای سینگل پلیر هم انجام میدم ولی باید خیلی باهاش حال کنم. اگه بازی به مزاقم خوش نیاد بیخیالش میشم (حالا هر چقدر که بازی میخواد تحسین شده باشه) و البته هنوز هم آنلاین بازی کردن هم ادامه میدم.
در کل به نظرم بازی های آنلاینی که بر اساس تیم ورک (این خیلی مهمه) باشن، میتونن برای کامبک زدن به گیم خیلی کمک کنن، مخصوصا اگر پایه داشته باشی (مثله همون دوستتون که Apex میزنه) و مخصوصا که اگر مثله من زیاد دایره روابط اجتماعیتون خوب نیست. برای ماها که از نسل کلوب هستیم آنلاین بازی کردن یه جورایی یه مرحله جدید از رقابت کردن به صورت Co-op هست :دی
البته من مجرد هستم، نمیدونم داشتن یه خانواده چقدر میتونه آدمو دور کنه از استرس هاش (کما اینکه به عقیده خودم تشدید هم میکنه). و من به گیم به عنوان یه راه فرار نگاه میکنم که از این اوورتینکینگ درباره استرس های زندگیم داره نجاتم میده.
و مهمتر از همه اینکه، توی این سن های ما صد در صد باید این هم در نظر گرفت که گیم زدن براتون چه کاربردی داره؟! (مثلاً برای من همین آنتی استرس بودنشه). اگه براتون کابردی نداره گیم بهتره بیخیالش بشید.
آره، من به بچه مایه ای که همش داره گیم میزنه و بعد میاد با من صحبت میکنه که تو زندگیش به پوچی رسیده خورده میگیرم و ترش تاکش هم میکنم :دی
 
قبول دارم حرفتو و واقعا گیم میتونه تورو از فکر و استرس دور کنه ( البته استرس چالش های درون گیم جداست😁)
و این بحث انلاین رو هم باز قبول دارم، اون اوایل که پابجی برای موبایل اومده بود هرشب 8 نفر دور هم جمع میشدیم و انلاین روی گوشی بازی میکردیم و جواب میداد
اتفاقا فکر میکنم الان هم جواب بده ولی جور دیگه ای
یعنی مثلا یه گیم ریلکس تر مثل سری تمدن ها یا چیزی شبیه به اون شاید ترغیب کنه منو
اگه دست و دلم به سمتی بره که همین کارم کنم
 
قبول دارم حرفتو و واقعا گیم میتونه تورو از فکر و استرس دور کنه ( البته استرس چالش های درون گیم جداست😁)
و این بحث انلاین رو هم باز قبول دارم، اون اوایل که پابجی برای موبایل اومده بود هرشب 8 نفر دور هم جمع میشدیم و انلاین روی گوشی بازی میکردیم و جواب میداد
اتفاقا فکر میکنم الان هم جواب بده ولی جور دیگه ای
یعنی مثلا یه گیم ریلکس تر مثل سری تمدن ها یا چیزی شبیه به اون شاید ترغیب کنه منو
اگه دست و دلم به سمتی بره که همین کارم کنم
آره، باید ببینی پایه برا چه گیمی بیشتر دوروبرت هست، بری سراغ اون.
پسر 8 نفره پابجی زدن چی میشه؟!!!!
بازی میوه خور 😍
یاد باد آن روزگار شیرین

View attachment 376887
چقدر نوستالژی بود، مخصوصا آهنگ و ساند افکتش.
 
  • Like
Reactions: sony_boy
دیدم این تاپیک اومده بالا و یادم افتاد که همین چند وقت پیش به سن قانونی این تاپیک (30) رسیدم :D خوشحال شدم و با خودم گفتم دیگه از این به بعد میتونم بدون عذاب وجدان اینجا پست بذارم :D بعد همینجوری داشتم پست های دوستان رو میخوندم که یهو دیدم اسم تاپیک رو بعد از گذشت 14 سال از تاسیسش تغییر دادین به افراد بالای 50 سال :))

الان حس ایشون رو کاملا درک میکنم :D :Arrowd:


1.png
.
.
.

2.png
.
.
.

2 - Copy.png
.
.
.

123.gif

:D
 
پسر 8 نفره پابجی زدن چی میشه؟!!!!
از اونجابی که اسکواد 4 نفره بود یا دوتا گروه جدا میشدیم تو سرورای جدا میوفتادیم
یا یه حالتی داشت که هشت نفر توی یه مپ علیه همدیگه میوفتادیم و بزن و بکش😁😁

یه خاطره جالب هم بگم
روش کار به این صورت بود که یه نقطه ثابت از پارک رو مشخص کرده بودیم و هرشب هرکسی بعد از کار بدون اینکه زنگ بزنه و هماهنگ کنه خودش میومد اونجا ( هرکدوم ماشین یا موتور داشتیم) و اونقد سرگرم موبایل و بازی میشدیم و سرهمدیگه داد میزدیم ( که بکشش یا چَپِت رو بپا) که متوجه حضور مامور نمیشدیم
یارو میومد ماشینارو میگشت کلی بالا سرمون می ایستاد و اخرشم میگف من که رفتم ولی شما اوسکلا حداقل حواستون به ماشیناتون باشه
دیگه جوری شده بود که وقتی مامور میریخت تو پارک و یکی یکی جمع های مختلف رو برای پیداکردن مواد یا مشروب میگشت به ما که میرسیدن میگفتن این *سخلا رو ولشون کنیین اینا سرشونو میکنن تو گوشی به هم فحش میدن چیزی ندارن😁😅
دیگه شناخته بودنمون و اهمیتی بهمون نمیدادن
پسر واقعا اون اولاش ماشینامونو میگشتن و ما خبر دار نمیشدیم

ورود رسمی شما رو هم به انجمن پیر های دنیای گیم تبریک میگم
ردای سفید رو بپوش امشب بیا جنگل تا آیین مذهبی رو اجرا کنیم بلکه خداوند روحت رو با اون بانوی stellar blade که نمیدونم اسمش چیه محشور کنه
شایدم کریتوس، کی میدونه😎
 
آخرین ویرایش:
بحث که آخرش که چی نیست
بحث اینه که تو هر سنی غز انسان یه چیزی می‌خواد
تو سن کمتری دنیای گیم سرگرمت می‌کنه
توی برهه‌ای از زمان دنبال آهنگ‌های راک و غیره میری
توی برهه‌ای از زمان دوست داری ساز یاد بگیری

و همینطور این ادامه پیدا می‌کنه تا اینکه به سن ماها می‌رسه و سن ماها هنوز دنبال سرگرمی و تفریح هست
ولی سرگرمی و تفریح تو هر سنی متفاوته
الان طرف تو مثلاً سی و خورده‌ای سالگی ۴۰ سالگی دوست داره یه پارتنر داشته باشه باحال باشه
دوست داره بره مسافرت با پارتنرش دوست داره بره دنیا رو بگرده
دوست داره بره جاهای جدید بره جاهای سرسبز و غیره

گیم بیشتر برای زمانیه که دوست داشتی قهرمان بشی و تو دنیای واقعی کوچیک بودی و کوچیک شمرده می‌شدی
گیم تورو قهرمان می‌کرد
خودتو یه نقش و کاراکتر می‌دیدی و قهرمان دنیا بودی خیلی‌ها رو نجات می‌دادی
چون هنوز درگیر زندگی واقعی نشده بودیم خب بالاخره محصل بودیم و خونه پدر و مادر و غیره

الان باور کن یه پارتنر خوب بیشتر به من انرژی میده تا گیم
فکر می‌کنی من خرج نمی‌کنم از پول کنسول پلی استیشن ۵ خیلی بیشتر خرج کردم ولی خرج عشق و حال تفریح بیرون رفتن کافه رستوران رفتن گردش و غیره
خدا یاری کنه هر کسی از ماها بتونه مثلاً یه سفر خارج از کشوری ترکیه‌ای به بعد بتونه برای تابستون گردش
این لذتش بیشتره یا من بشینم تو خونه قارچ خور بازی کنم ؟



تو روانشناسی بهش میگن روانشناسی رشد
یعنی مغز تو هر مرحله از زندگیش به یه چیزی می‌رسه تازه تکامل پیدا می‌کنه
بلوغم به خاطر همینه
بعضیا زودتر به بلوغ می‌رسن بعضیا دیرتر شاید بعی‌ها نرسن

مثلاً دیدی حتماً تو تلویزیونم نشون داده
مثلاً تو ازدواج کنی یه روزی خانواده تشکیل بدی خب شرایط زندگیت فرق می‌کنه دیگه مجرد نیستی که با افراد مجرد بری دورهمی خاص خودمون و غیره
متاهلی دیگه رفت و آمدهات محدودتر میشه رفت و آمدهای جدیدتری شکل می‌گیره دوستی‌های جدیدی شکل می‌گیره
ولی تو همین حین مثلاً دیدی طرف ازدواج کرده هنوز فکر می‌کنه مجرده
تو خونه‌ای که زنش هست یه دفعه ۸ تا مرد غریبه رو میاره اونجا با هم بشینن فوتبال نگاه کنن قهقه بزنن و غیره
این سبک استایل زندگی مناسب زندگی متاهلی نیست هیچ جای دنیا
اون طرف هنوز به اون رشد عقلی نرسیده اینو بفهمه
شاید تو یه برهه‌ای از زمان برای تو اولویت خرید ملک یه خونه یه سقف برای خودت باشه یه ماشین باهاش بتونی هرجا می‌خوای بری سفر و ...
ولی یکی تو خونه نشسته گیم بازی می‌کنه هیچم از خودش نداره
پس دلیل نمیشه که کسی یه کاری رو انجام میده اون کار درست باشه

خب جفتش رو با هم بخواه آدم خانواده هم داشته باشه بازی هم کنه چه ایرادی داره؟ ما اگه بازی رو کنار بذاریم به هویت خودمون خیانت کردیم من هنوز ذهنم تو همون کلوپ های قدیمی هست اون سادگی و یکدستی انسان ها و صداهای جذاب گیم ها و امید و آرزوهای بزرگی که داشتیم تو ذهن. کارهای دیگه هم انجام میدم اما به هویت خودش که آدم نمیتونه خیانت کنه البته حتما قبلش باید زیر ساخت هارو فراهم کرد مثلا پول و خونه و ماشین و خانواده و اینارو نداشته باشی که از بازی کردن هم لذت نخواهی برد چون بازی نیاز به یه ذهن آروم و به دور از مشکلات داره بچگی هم برای همین لذتش بیشتر بود چون دغدغه ذهنی نداشتیم. هرچیزی اندازه الان سفر هم زیاد بری دیگه حالت بهم میخوره
 
1d7514_25IMG-%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5%DB%B0%DB%B7%DB%B1%DB%B4-%DB%B1%DB%B6%DB%B5%DB%B0%DB%B0%DB%B8.jpg
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or