امتیازات Hollow Knight: Silksong

پیشبینی نمره متای بازی


  • مجموع رای دهنده‌ها
    62
  • نظرسنجی بسته شده است .


خلاصه ساخته شده توسط ChatGPT:
مجله EDGE، Hollow Knight: Silksong را دنباله‌ای جاه‌طلبانه و تأثیرگذار می‌داند که با انتشار ناگهانی‌اش حتی برنامه‌ریزی بازی‌های مستقل را بر هم زد. بازی با شروعی سخت و طاقت‌فرسا آغاز می‌شود؛ هورنت توانایی‌هایش را از دست داده و مسیرهای طولانی و شکست‌های تکراری بازیکن را خسته می‌کنند. اما هرچه جلوتر می‌رویم، با اضافه‌شدن قدرت‌های جدید و طراحی هنری خیره‌کننده، تجربه شکل تازه‌ای به خود می‌گیرد. در نیمه دوم، به‌ویژه در شهر Pharloom Citadel، بازی به اوج می‌رسد و ترکیب باس‌فایت‌های خلاقانه، پلتفرمینگ چالش‌برانگیز و موسیقی منحصربه‌فرد آن را به اثری ماندگار بدل می‌کند. EDGE نتیجه می‌گیرد که گرچه شروع بازی می‌تواند ناامیدکننده باشد، پایان آن ارزش تمام سختی‌ها و سال‌ها انتظار را دارد.

نقاط ضعف (ایرادها):
  • شروع کند و خسته‌کننده به‌خاطر نداشتن توانایی‌های اصلی.
  • باس‌فایت‌ها با فازهای طولانی و تکراری، پیش از بخش اصلی نبرد.
  • فاصله زیاد نیمکت‌ها (سیو پوینت‌ها) تا باس‌ها و اجبار به تکرار مسیر.
  • سختی اولیه بیشتر آزاردهنده است تا لذت‌بخش.
  • بهترین بخش‌ها در نیمه دوم قرار دارند و ممکن است برخی بازیکنان پیش از رسیدن به آن ناامید شوند.

نقاط قوت:
  • طراحی بصری چشمگیر با محیط‌ها و دشمنان کاملاً جدید.
  • موسیقی دوبرابر غنی‌تر نسبت به نسخه قبل با ترکیب ارکستر و آواز.
  • باس‌فایت‌های خلاقانه و متنوع با مکانیک‌های منحصربه‌فرد.
  • دنیای Pharloom پرجزئیات و سرشار از شگفتی‌های تازه.
  • تنوع توانایی‌های جدید هورنت (مثل دَش، پرش دوبل، گلایدر و گراپل) که اکتشاف و مبارزه را هیجان‌انگیز می‌کنند.
  • ترکیب هنرمندانه موسیقی و طراحی مراحل که تجربه‌ای متفاوت و به‌یادماندنی خلق می‌کند.
من الان اوایل اکت 3 هستم و چرا به جز کلا یه جا فاصله زیاد نیمکت رو درک نمیکنم?!
 
من الان اوایل اکت 3 هستم و چرا به جز کلا یه جا فاصله زیاد نیمکت رو درک نمیکنم?!
برای منم عجیبه! :دی
کل باس‌های اصلی و فرعی رو زدم و فقط دو مورد توی ذهنم هست که فاصله بیشتر از حد نرمال بود. یکی اکت اول توی Blasted Steps و یکی هم اکت دوم توی Bilewater که اون اولی هم به نظرم خیلی فجیع نبود و بعد از ۲،۳ بار مُردن و تکرار مسیر، یه راهی رو پیدا کردم که سریع‌تر می‌رفتم و حتی نیازی به زدن یدونه دشمن هم نبود. ولی اون یکی واقعاً زجرآور بود (حتی بعد از پیدا کردن یه راه مخفی) که خب بین ده‌ها باس ریز و درشت، یدونه این مدلی رو نباید ملاک قرار داد و به خاطر اون از کل بازی انتقاد کرد. :دی
بقیه باس‌ها اکثراً مسیر فجیعی نداشتن و اگه معدود چیزهایی هم بوده، احتمالاً باس‌های آسونی بودن که دست اول یا نهایتش بعد از چند دست زدم و برای همین چیزی از طولانی بودن مسیر توی ذهنم نمونده.
به نظرم فاصله زمانی طولانی بین انتشار دو نسخه Hollow Knight باعث شد هایپش به حدی بالا بره و چنان تصوراتی ازش شکل بگیره که بعضی از ایرادات جزئی (که حتی شاید واقعاً ایراد خاصی هم به حساب نیان)، برای یه سری از طرفدارهای نسخه اول تبدیل به نکات منفی پررنگی بشن. الآن همین منتقد Edge حداقل در سه بخش مختلف به فاصله طولانی بین دو نسخه اشاره کرده. یعنی مشخصه که طرف انتظارش به خاطر این فاصله ۸ ساله به حدی رسیده بوده که دیگه به کمتر از یه شاهکار افسانه‌ای رضایت نمی‌داده! :دی
حس می‌کنم اگه Silksong دقیقاً با همین کیفیت مثلاً سال ۲۰۲۱ منتشر شده بود، یه سری از بازخوردها در این حد بی‌رحمانه نبودن. حتی به نظرم این فاصله زمانی از یه جهت بامزه دیگه هم ممکنه به بازی آسیب زده باشه و اون هم تکرار صد باره‌ی Hollow Knight توسط بعضی از عاشقانش هست که انقدر در انتظار نسخه جدید به سر می‌بردن که بارها و بارها نسخه اول رو تموم کردن. :دی
توی همچین حالتی، شما جوری با کل سوراخ سنبه‌های بازی آشنا می‌شی که دیگه می‌تونی چشم‌بسته تمومش کنی و به تدریج این تصور برات شکل می‌گیره که بازی خیلی هم سخت نیست! چون از دفعه دوم (چه برسه به دفعات بعد) می‌دونی که فلان زنبور چطوری بهت حمله می‌کنه و فلان موجودِ عروس‌دریایی‌مانند بعد از مرگ یه بمب فجیع به سمت پرتاب می‌کنه و اون یکی موجود یه دفعه از زیر زمین درمیاد و گازِت می‌گیره و فلان باس رو باید چطوری در عرض چند ثانیه ترکوند و...
وقتی توی همچین حالتی که نسخه اول برات خیلی روون و راحت شده، می‌ری سراغ Silksong که محیط‌ها و دشمنان کاملاً جدید داره و بعضی از مکانیزم‌های گیم‌پلی هم متفاوته، یه دفعه حس می‌کنی که از یه بازی متوسط یا حتی آسون پرتاب شدی به یه بازی به شدت سخت و این قضیه می‌تونه باعث ناراحتی بشه و بگی درجه سختی غیرمنصفانه‌ای داره.
 
شما انگار یه بازی دیگه دارید انجام میدید
قبل باس یا آرنا همیشه یه پلتفورمینگ ژانگولر یا چندتا دشمن رو اعصاب یا حداقل یه مسیر قابل توجه وجود داره که کمتر از ۱ دقیقه طول نمیکشه در حالی که خود باسها نهایت ۳ دقیقه زدنشون زمان میبره در واقع ۲۵٪ از چالش یک باس یا آرنا مال بک‌ترکینگشه مشخصه فقط خواستن سیر شناختن و شکست دادن باس رو به این شکل کش بیارن اگه این آب بستن و فچ کوئست حساب نمیشه چی حساب میشه؟
جالبه همین الان مشغول آرنای hunter's march بودم که نزدیکترین نیمکتش تو منطقه قبلیشه و بعدش رفتم سراغ باس chapelش که نزدیکترین نیمکتش تو دوتا منطقه قبلیشه:
20251004_000725.jpg
 
  • Like
Reactions: Nameless King
شما انگار یه بازی دیگه دارید انجام میدید
قبل باس یا آرنا همیشه یه پلتفورمینگ ژانگولر یا چندتا دشمن رو اعصاب یا حداقل یه مسیر قابل توجه وجود داره که کمتر از ۱ دقیقه طول نمیکشه در حالی که خود باسها نهایت ۳ دقیقه زدنشون زمان میبره در واقع ۲۵٪ از چالش یک باس یا آرنا مال بک‌ترکینگشه مشخصه فقط خواستن سیر شناختن و شکست دادن باس رو به این شکل کش بیارن اگه این آب بستن و فچ کوئست حساب نمیشه چی حساب میشه؟
جالبه همین الان مشغول آرنای hunter's march بودم که نزدیکترین نیمکتش تو منطقه قبلیشه و بعدش رفتم سراغ باس chapelش که نزدیکترین نیمکتش تو دوتا منطقه قبلیشه:
View attachment 395201
اون بالا لیترالی عکس بنچ هست:|:D
 
اج که روی چشم ما جا دارن و نمیشه روی نمرش حرفی زد :دی هرچند ۸ رو‌ واقعا با سختگیری عجیب غریب داده.
ولی انصافا جز باس bilewater که رسما بک ترک اش نفرت انگیز بود و خیلی جلوی خودمو گرفتم تا به یکی از وسایل خونه اسیب وارد نکنم, مابقی واقعا اسون و استاندارد بودن!
یه عده دوستان هم اگه عینک تهیه کنن, میتونن بنچ های نزدیک تر رو توی همون مپ مشاهده کنن :D
کلا Bilewater لجن بود. از سردر ورودیش تا نقطه ی پایانش, منجلاب بود :دی
 
گ
اون بنچ عادی و فاحش بازی نیست بنچ تله‌داره با تریگر مخفی که ممکنه تریگرشو پیدا بکنی یا نکنی که من نکردم
بعدم بک‌ترکینگ از اونم باز اعمال شاقه داره و همون یه دقیقه ایناست
بازی رو درک نکردی ،الکی گیر نده پس

معلومه کلا با فلسفه بازی هالونایت آشنایی نداری که بالا 50 درصد راه های بازی تو درو دیوار مخفی شدن(همینطور لذت ها)

اون تریگر هم دو قدم جلوتر همون صندلیه


Ps:من 28 ساله گیم میزنم خدایی کمتر بازی رو دیدم اینقدر همه چیه بازی اصولی و سرجاش باشه ،واقعا میگم نینتندو لول هست تو خیلی از زمینه ها(نظر شخصی)

کافیه بیلد درست بچینین و سوراخ سمبه ها رو برا قابلیت ها جدید پیدا کنین، میبینید که بازی واقعا منطقی و حساب شده است
 
گ

بازی رو درک نکردی ،الکی گیر نده پس

معلومه کلا با فلسفه بازی هالونایت آشنایی نداری که بالا 50 درصد راه های بازی تو درو دیوار مخفی شدن(همینطور لذت ها)

اون تریگر هم دو قدم جلوتر همون صندلیه


Ps:من 28 ساله گیم میزنم خدایی کمتر بازی رو دیدم اینقدر همه چیه بازی اصولی و سرجاش باشه ،واقعا میگم نینتندو لول هست تو خیلی از زمینه ها(نظر شخصی)

کافیه بیلد درست بچینین و سوراخ سمبه ها رو برا قابلیت ها جدید پیدا کنین، میبینید که بازی واقعا منطقی و حساب شده است
فرضا یه باسی اگه ۲۱ مبارزه برای شناخت و شکست دادنش نیاز داشته باشه و بک‌ترکش یک دقیقه و زدنش ۳ دقیقه طول بکشه با توجه به اینکه شما در یک سوم اول مبارزات به دقیقه اول نمیرسی و در یک سوم دوم به دو دقیقه اول نمیرسی و فقط در یک سوم آخر به فازهای نهایی میرسی به طور تقریبی مدت کل درگیریت با یک باس اینجوری میشه:
7×1=7
7×2=14
7×3=۲۱
جمع زمانهای مبارزه:
7+14+21=42دقیقه

جمع زمانهای بکترکینگ:
21×1=21دقیقه

جمع کل زمان مورد نیاز یک باس:
21+42=63دقیقه

اگر ۶۳ دقیقه ۱۰۰٪ باشه اون ۲۱ دقیقه بک‌ترکینگش میشه ۳۳٪

تبریک میگم!
همونطور که داری مشاهده میکنی شما یک سوم کل وقتی که یک باس ازت میگیره رو در حال بک‌ترک از یک مسیر تکراری و حتی بدون هیچ گرایندی هستی ینی یه کار کاملا بی فایده و حوصله سربر
حالا میتونی اعداد رو با توجه به اسکیلت تغییر بدی ولی در نسبت نهایی تفاوتی نمیکنه
اگه این به نظرت باحال و خفن و سرگرم‌کننده و فلسفیه که برو حالشو ببر داداش نوش جون شما حتما الیتی چیزی هستی ما درکمون در حد شما نیست
 
فرضا یه باسی اگه ۲۱ مبارزه برای شناخت و شکست دادنش نیاز داشته باشه و بک‌ترکش یک دقیقه و زدنش ۳ دقیقه طول بکشه با توجه به اینکه شما در یک سوم اول مبارزات به دقیقه اول نمیرسی و در یک سوم دوم به دو دقیقه اول نمیرسی و فقط در یک سوم آخر به فازهای نهایی میرسی به طور تقریبی مدت کل درگیریت با یک باس اینجوری میشه:
7×1=7
7×2=14
7×3=۲۱
جمع زمانهای مبارزه:
7+14+21=42دقیقه

جمع زمانهای بکترکینگ:
21×1=21دقیقه

جمع کل زمان مورد نیاز یک باس:
21+42=63دقیقه

اگر ۶۳ دقیقه ۱۰۰٪ باشه اون ۲۱ دقیقه بک‌ترکینگش میشه ۳۳٪

تبریک میگم!
همونطور که داری مشاهده میکنی شما یک سوم کل وقتی که یک باس ازت میگیره رو در حال بک‌ترک از یک مسیر تکراری و حتی بدون هیچ گرایندی هستی ینی یه کار کاملا بی فایده و حوصله سربر
حالا میتونی اعداد رو با توجه به اسکیلت تغییر بدی ولی در نسبت نهایی تفاوتی نمیکنه
اگه این به نظرت باحال و خفن و سرگرم‌کننده و فلسفیه که برو حالشو ببر داداش نوش جون شما حتما الیتی چیزی هستی ما درکمون در حد شما نیست
حالا کی گفته بک ترک لزوما چیز اضافی و حوصله سر بریه؟ بک ترک اگر از حدش نگذره هم برای کنترل تنش مبارزه و استراحت در ذهن پلیر مهم هست و هم ذهن پلیر رو برای مبارزه‌ی دوباره آماده میکنه و باعث میشه فکر کنه به تاکتیک ها. هم میتونه به عنوان یک تنبیه کوتاه عمل کنه که لذت پیروزی رو دو چندان کنه.
تمام هنر بازی ساز به بهینه کردن کنترل این احساسات و عواطف پلیر هاست و من تا اینجا که حدود ۳۰ ساعت بازی کردم به نظرم کارگردان حواسش تا حد زیادی به این مسئله بوده.
 
فرضا یه باسی اگه ۲۱ مبارزه برای شناخت و شکست دادنش نیاز داشته باشه و بک‌ترکش یک دقیقه و زدنش ۳ دقیقه طول بکشه با توجه به اینکه شما در یک سوم اول مبارزات به دقیقه اول نمیرسی و در یک سوم دوم به دو دقیقه اول نمیرسی و فقط در یک سوم آخر به فازهای نهایی میرسی به طور تقریبی مدت کل درگیریت با یک باس اینجوری میشه:
7×1=7
7×2=14
7×3=۲۱
جمع زمانهای مبارزه:
7+14+21=42دقیقه

جمع زمانهای بکترکینگ:
21×1=21دقیقه

جمع کل زمان مورد نیاز یک باس:
21+42=63دقیقه

اگر ۶۳ دقیقه ۱۰۰٪ باشه اون ۲۱ دقیقه بک‌ترکینگش میشه ۳۳٪

تبریک میگم!
همونطور که داری مشاهده میکنی شما یک سوم کل وقتی که یک باس ازت میگیره رو در حال بک‌ترک از یک مسیر تکراری و حتی بدون هیچ گرایندی هستی ینی یه کار کاملا بی فایده و حوصله سربر
حالا میتونی اعداد رو با توجه به اسکیلت تغییر بدی ولی در نسبت نهایی تفاوتی نمیکنه
اگه این به نظرت باحال و خفن و سرگرم‌کننده و فلسفیه که برو حالشو ببر داداش نوش جون شما حتما الیتی چیزی هستی ما درکمون در حد شما نیست
من موندم این کلمه بک ترک از کجا اومده که اینقدر بولد شده

کل بازی فقط یه بک ترک بد داره که اونم میون این همه باس ندید میشه گرفت.

اون حساب کتابی هم که کردی کلا باطله

خیلی ها بازی رو داخل 50 60 ساعت تموم کردن اگه طبق گفته خودت اینجوری بود که کلا باید فقط 60 ساعت داخل اکت یک میموندن.

بازی سخته قبول ولی اینکه بگی سختیش غیر قابل منطقیه اصلا قبول نیست و نشان از این داره کلا شما به اون دسته بازی ها عادت داری که هر دو قدم یه بار باید save کنه


Ps:وقتی چندتا منتقد نوب و ترنس بشینن بازی کنن ،عاقبت نقدها بازی میشه همین:

بک ترک و این مضخرفات
 
کل بازی فقط یه بک ترک بد داره
خب ما هم در مورد همین موضوع داشتیم حرف میزدیم چیز دیگه ای نگفتیم
ممنون که حقیقت رو پذیرفتین و بدون تعصب برخورد کردین کاش یه سری دوستان هم مثل شما بودن

حالا کی گفته بک ترک لزوما چیز اضافی و حوصله سر بریه؟ بک ترک اگر از حدش نگذره هم برای کنترل تنش مبارزه و استراحت در ذهن پلیر مهم هست و هم ذهن پلیر رو برای مبارزه‌ی دوباره آماده میکنه و باعث میشه فکر کنه به تاکتیک ها. هم میتونه به عنوان یک تنبیه کوتاه عمل کنه که لذت پیروزی رو دو چندان کنه.
تمام هنر بازی ساز به بهینه کردن کنترل این احساسات و عواطف پلیر هاست و من تا اینجا که حدود ۳۰ ساعت بازی کردم به نظرم کارگردان حواسش تا حد زیادی به این مسئله بوده.
دیگه وقتی تصمیمتو گرفتی حتما از این موضوع لذت ببری دلیلم براش پیدا میکنی من چی بگم دیگه:D
ولی من pace سریعتر رو ترجیح میدادم
هرچند گفتین براتون اشکال حساب نمیشه ولی حداقل اصل موضوع رو اکنالج کردین از روی باز شما به حقیقت هم سپاسگذارم یه سری دوستان که وجود اصل موضوع رو هم منکر میشن
 
والله من سخت ترین باس بازی برام باس bilewater بود که اونم ۹ یا ۱۰ بار سرش مردم.
اینکه یه باس ۲۱ بار زمان برا شناختش نیاز هست و ضرب و‌ تقسیم دقیق هم روش انجام میدن, فقط باید گفت git gud :دی
دیگه بازی تروفی اسپید ران داره. تایم تموم کردنشم مشخصه. خیلیا ها هم گرفتنش. اگر چنین ضرب و تقسیمایی صحیح بود, قطعا بازی برای اتمامش بالای ۳۰۰ ساعت زمان میخواست. بازی کاملا زیر ۳۰ ساعت قابل اتمامه و تروفی هم دارم. یه تروفی دیگه هم با زمان خیلی کمتر داره. درسد پلات بازی بالای ۰.۵ درصد هست که با توجه به امار بالای پلیر ها, نشون میده که خیلیا اینکارو کردن. پس کاملا همه چیز بازی استاندارده.
بعد من متوجه نمیشم چرا برا یه باس باید ۲۱ بار ترای کرد :)) خو بازی اینهمه باس و مناطق مختلف داره. وقتی یه باس خیلی قوی هست و نمیشه زدش, بهتره ادم بره فارم کنه, تولز بهتر بگیره, بیلد بچینه و چندتا باس اسون تر رو بزنه و بعد بره سراغ اون یکی.
دیگه منطق ‌و اصول میترویدونیا همینه.
وقتی من نمیتونم طبق این اصول برم جلو, بازیو پاک میکنم و یه کمکی می کنم به سلامت اعصاب و روان خودم.
 
7×1=7
7×2=14
7×3=۲۱
جمع زمانهای مبارزه:
7+14+21=42دقیقه

جمع زمانهای بکترکینگ:
21×1=21دقیقه

جمع کل زمان مورد نیاز یک باس:
21+42=63دقیقه

اگر ۶۳ دقیقه ۱۰۰٪ باشه اون ۲۱ دقیقه بک‌ترکینگش میشه ۳۳٪
 
برای منم عجیبه! :دی
کل باس‌های اصلی و فرعی رو زدم و فقط دو مورد توی ذهنم هست که فاصله بیشتر از حد نرمال بود. یکی اکت اول توی Blasted Steps و یکی هم اکت دوم توی Bilewater که اون اولی هم به نظرم خیلی فجیع نبود و بعد از ۲،۳ بار مُردن و تکرار مسیر، یه راهی رو پیدا کردم که سریع‌تر می‌رفتم و حتی نیازی به زدن یدونه دشمن هم نبود. ولی اون یکی واقعاً زجرآور بود (حتی بعد از پیدا کردن یه راه مخفی) که خب بین ده‌ها باس ریز و درشت، یدونه این مدلی رو نباید ملاک قرار داد و به خاطر اون از کل بازی انتقاد کرد. :دی
بقیه باس‌ها اکثراً مسیر فجیعی نداشتن و اگه معدود چیزهایی هم بوده، احتمالاً باس‌های آسونی بودن که دست اول یا نهایتش بعد از چند دست زدم و برای همین چیزی از طولانی بودن مسیر توی ذهنم نمونده.
به نظرم فاصله زمانی طولانی بین انتشار دو نسخه Hollow Knight باعث شد هایپش به حدی بالا بره و چنان تصوراتی ازش شکل بگیره که بعضی از ایرادات جزئی (که حتی شاید واقعاً ایراد خاصی هم به حساب نیان)، برای یه سری از طرفدارهای نسخه اول تبدیل به نکات منفی پررنگی بشن. الآن همین منتقد Edge حداقل در سه بخش مختلف به فاصله طولانی بین دو نسخه اشاره کرده. یعنی مشخصه که طرف انتظارش به خاطر این فاصله ۸ ساله به حدی رسیده بوده که دیگه به کمتر از یه شاهکار افسانه‌ای رضایت نمی‌داده! :دی
حس می‌کنم اگه Silksong دقیقاً با همین کیفیت مثلاً سال ۲۰۲۱ منتشر شده بود، یه سری از بازخوردها در این حد بی‌رحمانه نبودن. حتی به نظرم این فاصله زمانی از یه جهت بامزه دیگه هم ممکنه به بازی آسیب زده باشه و اون هم تکرار صد باره‌ی Hollow Knight توسط بعضی از عاشقانش هست که انقدر در انتظار نسخه جدید به سر می‌بردن که بارها و بارها نسخه اول رو تموم کردن. :دی
توی همچین حالتی، شما جوری با کل سوراخ سنبه‌های بازی آشنا می‌شی که دیگه می‌تونی چشم‌بسته تمومش کنی و به تدریج این تصور برات شکل می‌گیره که بازی خیلی هم سخت نیست! چون از دفعه دوم (چه برسه به دفعات بعد) می‌دونی که فلان زنبور چطوری بهت حمله می‌کنه و فلان موجودِ عروس‌دریایی‌مانند بعد از مرگ یه بمب فجیع به سمت پرتاب می‌کنه و اون یکی موجود یه دفعه از زیر زمین درمیاد و گازِت می‌گیره و فلان باس رو باید چطوری در عرض چند ثانیه ترکوند و...
وقتی توی همچین حالتی که نسخه اول برات خیلی روون و راحت شده، می‌ری سراغ Silksong که محیط‌ها و دشمنان کاملاً جدید داره و بعضی از مکانیزم‌های گیم‌پلی هم متفاوته، یه دفعه حس می‌کنی که از یه بازی متوسط یا حتی آسون پرتاب شدی به یه بازی به شدت سخت و این قضیه می‌تونه باعث ناراحتی بشه و بگی درجه سختی غیرمنصفانه‌ای داره.
البته من Sands of Karak و Sinner's Road و Hunter's March هم اضافه میکنم :دی این آخری رو من 2 ساعت براش وقت گذاشتم و مطلقا سر R&G زدمش ولی مسیرش اونقدر نبود :دی
به صورت کلی موافقم که تا قبل act 2 بازی خیلی سخت هست! مخصوصا قبل از پچ! یعنی سختیشم جوریه که فضا نداری انگار خودتو آپگرید کنی راحت‌تر بشه بازی برات، همش
به بنبست خورده. اگر بهت بگم سر اون کلاغ‌های Greymoore من 2 ساعت (لیترالی 2 ساعت!) وقت گذاشتم دروغ نمیگم :دی با این اتک مسخرهdiagonal
والله من سخت ترین باس بازی برام باس bilewater بود که اونم ۹ یا ۱۰ بار سرش مردم.
اینکه یه باس ۲۱ بار زمان برا شناختش نیاز هست و ضرب و‌ تقسیم دقیق هم روش انجام میدن, فقط باید گفت git gud
دیگه بازی تروفی اسپید ران داره. تایم تموم کردنشم مشخصه. خیلیا ها هم گرفتنش. اگر چنین ضرب و تقسیمایی صحیح بود, قطعا بازی برای اتمامش بالای ۳۰۰ ساعت زمان میخواست. بازی کاملا زیر ۳۰ ساعت قابل اتمامه و تروفی هم دارم. یه تروفی دیگه هم با زمان خیلی کمتر داره. درسد پلات بازی بالای ۰.۵ درصد هست که با توجه به امار بالای پلیر ها, نشون میده که خیلیا اینکارو کردن. پس کاملا همه چیز بازی استاندارده.
بعد من متوجه نمیشم چرا برا یه باس باید ۲۱ بار ترای کرد
:))
خو بازی اینهمه باس و مناطق مختلف داره. وقتی یه باس خیلی قوی هست و نمیشه زدش, بهتره ادم بره فارم کنه, تولز بهتر بگیره, بیلد بچینه و چندتا باس اسون تر رو بزنه و بعد بره سراغ اون یکی.
دیگه منطق ‌و اصول میترویدونیا همینه.
وقتی من نمیتونم طبق این اصول برم جلو, بازیو پاک میکنم و یه کمکی می کنم به سلامت اعصاب و روان خودم.
این قضیه برای منی که نسخه 1 و تمام بازی ‌های Souls رو بازی کردم متاسفانه درست نبود :D
حالا تایم بازی که چیز جدایی هست من معمولا خیلی طول میدم دوست دارم بگردم و بعضی وقت‌ها بازی رو پلی هست میرم کارامو انجام میدم میام یا موزیک یک صحنه یا یک نوشته و خود اکسپلور و ... ولی واقعا یک سری جاها خیلی اذیت شدم :دی
البته یکی از دلایلشم اینکه رو لپتاپ 13.5 اینچی با موس بازی کردم :دی (چون لپتاپ OLED هست کیفیت تصویر این مدل بازی‌ها برام خیلی جذاب‌تره)
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or