از همه نظر رو موافق نیستم. از خیلی جهات آره اما از نظر فنی و تنوع سلاح ها و مخصوصا جادوها و آیتم ها و پی وی پی به نظرم پیشرفت داشت. اما خوب مولفه های اصلی دارک سولز چیزهای دیگست. در کل من مثل بقیه اختلاف خیلی زیادی بین شماره ۱ و ۲ قائل نیستم. در نهایت لذت بردن از بازی برام مهمه که هر دوتا برای من تقریبا تو یک سطح بودن .
ویرایش:
خبرهای ناامید کننده ای دوروبر جادو هست. امیدوارم واسه منی که جز جادو دستم به چیز دیگه ای نمیره ناامید کننده نباشه :دی
من رفتم نقدایی ک 9 و 10 دادن و بچه ها گذاشتن رو خوندم.واقعا این منتقدا زحمت میکشن این جور موشکافانه بازی رو نقد میکنن اینا بیشتر راوی هستن تا منتقد،خیلی قشنگ داستان walkthroughـش رو تعریف میکنه و
واقعا اگر این گونه منتقدین نبودن کی میخواست برای ما این چیزا رو روشن کنه؟دستشون در نکنه،مرسی ک هستین تنها برتری ک نسبت به ما دارن اینه که بازی زودتر میرسه دستشون،واسه همین هر چی بگن و هر جا برن میشن دوربین ما
و این خودش مهر محکمیه بر این نظریه که اغلب جمعیت مننتقدین رو کودنها تشکیل میدن
من پیشنهادم اینه یه چند تا سایت و منتقد واسه خودتون مشخص کنید و اونا رو دنیال کنید.
طائل میگم خودت یه نقد بعداً از DS III بنویس ببینم چیکار می کنی. جدی میگم منتها دو تا شرط داره یکی اینکه باید اندازه اش یعنی تعداد کلمات نقدت در همین حد معمول باشه، دوم اینکه کسی که برای اولین بار اسم DS III رو شنیده و الان وارد صفحه نقد شده هم متوجه کلیت حرف هایی که می زنی باشه یعنی مثل پستهات تو تاپیک DS III نمی تونه باشه اگرم میخوای بگی چشمش درآد از بسم الله شروع کنه تاریخچه سری Souls رو بخونه بعد بیاد سراغ نقدم که خُب هیچی برای مخاطب عام که وقت و حوصله مطلب طولانی رو ندارن خیلی سخته بخوای تحلیل خاصی بکنی و نظرت رو موشکافانه بگی اونم وقتی نباید چیزی اسپویل کنی، مجبوری تو یک صفحه نهایتاً دو صفحه جمع بندی کنی و در عین حال اکثر مردم هم توقع دارن نقدت گذری به سطح گرافیکی / صداگذاری / موسیقی هم بزنه و یعنی همون دو صفحه رو هم نمی تونی خرج گیم پلی و قصه کنی، مگرنه قبول دارم که این نقدها به خصوص وقتی که مثبت باشن و ایرادات خاصی نباشه که بخوان به اونها بپردازن واقعاً بیشتر شبیه توصیف و تعریف کردنه ولی خُب دستشون آنچنان باز نیست.
طوری هم گفتی مهر محکمی بر کودن بودنشونه گفتم الان مثلاً DS 1 شده 80 بعد DS II 90 مثلاً! 2-3 نمره که هیچ اهمیتی نداره و سخت نباید گرفت چون درصد شانس درش هست و با ضریب بالایی که بعضی سایتها دارن ممکنه همین 2 نمره هم نتیجه اختلاف نظر 4-3 تا سایت بیشتر نباشه هر چند نقدهای نسخه دوم کلاً 10-15 تا بیشترن و بگذریم که هر دو نسخه کیفیت بالایی دارن.
اینم داشته باش طائل که برعکس، بازیکنها که بشیم ما همیشه تصمیم درست رو نمی گیرن، Ico و SotC رو مخاطب عام پس زد ولی همین نقدهایی که ازشون شد و مقالاتی که نوشتن و جوایزی که تو GDC دادن نگهشون داشت و باعث شد ناشر بذاره ادامه بدن چون ناشر دنبال پول / اعتباره و اثری که هیچ کدوم رو واسش نیاره رو حیف و میل مالی می دونه، چرا این جاهایی که توافق اکثریتـشون بدرد خورد رو نمی بینی؟ اونموقع کودن نبودن؟ واسه همین در کل شدنی هست که اکثریت منتقدها رو معیار نذاریم، ولی خُب بازم هر چقدر فکر می کنم هیچ توجیهی پیدا نمی کنم که بجاش اکثریت بازیکنها رو بشه بذاری معیار! می شه به قول تو از بینشون گزینش کنی یه عده رو ولی بازم این حقیقت که تو این صنعت - بقیه صنایع نه - تو درجه اول اکثریت منتقدهان که روی سرنوشت به خصوص New IP ـها تأثیر میذارن ثابت باقی می مونه عین Ori که هیچ تضمینی نیست اگه نقدهاش نبودن به اون شهرت و در ادامه اون موفقیت و فروش خودش می رسید.
اون نقدت رو جدی گفتم، چون قلم خوبی هم داری جداً میخوام ببینم با رعایت چارچوبها چطوری می نویسی
اینایی که به DS2 گیر میدن صرفا بخاطر اسم میازاکیه ...یعنی چون کارگردانش میازاکی نبوده در حد سری نیست در صورتی میازاکی ناظر کار بوده خودش تو DS2 .
دو تا فرق بین DS1 و 2 بود درکل که یکیش رنگبندی محیط بازی هستش که یه مقدار تو DS2 روشن تر و شادتر شده
یکی دیگش هم قابلیت جابجایی سریع بین بونفایر ها بود . وگرنه از لحاظ سختی بنظرم DS2 سخت تر هم شده بود با توجه به اینکه بعد هر بار مردن نوار سلامتی کم میشد و تا نصف هم میرسید که با ایتم human effigy برمیگشت که کم یاب هم بود .
در مورد متا هم که صحبت نکنیم بهتره .
در کل همDS1 و هم 2 شاهکار بودن اما اینکه بخوایم بخاطر یه رنگبندی یا جابجایی بین بونفایر ها شماره 2 رو بکوبیم منصفانه نیست.
چرا داستان میگید؟ کجای دارک سولز ۲ در حد دارک سولز۱ بود؟
طراحی مراحل در شماره ۱ فوق العاده بهتر بود(اینکه خیلی از محیطها بهم متصل بودن ولی تو شماره دو تقریبا خبری نبود از این مساله)
داستان و سرنوشت NPC ها تو شماره دوم ضعیفتر بود(NPC های موندگار شماره ۲ کجا شماره ۱ کجا و
داستان شماره ۲ هم به صرف خودش خوب بود ولی عمق شماره ۱ رو نداشت)...
موسیقی شماره ۱ بطور محسوسی بهتربود. موسیقی باسها تو شماره ۱ یکی دو موردشون جاودانه شدن یا حتی موسیقی firelink shrine و موسیقی پایان بازی.
باسها تو شماره ۱ طراحی بهتری داشتن ...چیزی که شماره ۲ به وضوح پایین تر بود
اینها تنها برخی موارد هست......ولی اره تو مواردی مثل روونتر شدن کمبات و آنلاین و پرفرمنس و ..... شماره ۲ بهتر بود.
طبق تجربه شخصی : تجربه دارک2 لذت بخش تر از دارک1 بود ... و سرگرم کننده تر ...
بارز ترین برتری هاش به نظرم:
- PVP خیلی بهتر
- باگ و فرسایش کمتر
- Bonfire ascetic !
...
طائل میگم خودت یه نقد بعداً از DS III بنویس ببینم چیکار می کنی. جدی میگم منتها دو تا شرط داره یکی اینکه باید اندازه اش یعنی تعداد کلمات نقدت در همین حد معمول باشه، دوم اینکه کسی که برای اولین بار اسم DS III رو شنیده و الان وارد صفحه نقد شده هم متوجه کلیت حرف هایی که می زنی باشه یعنی مثل پستهات تو تاپیک DS III نمی تونه باشه اگرم میخوای بگی چشمش درآد از بسم الله شروع کنه تاریخچه سری Souls رو بخونه بعد بیاد سراغ نقدم که خُب هیچی برای مخاطب عام که وقت و حوصله مطلب طولانی رو ندارن خیلی سخته بخوای تحلیل خاصی بکنی و نظرت رو موشکافانه بگی اونم وقتی نباید چیزی اسپویل کنی، مجبوری تو یک صفحه نهایتاً دو صفحه جمع بندی کنی و در عین حال اکثر مردم هم توقع دارن نقدت گذری به سطح گرافیکی / صداگذاری / موسیقی هم بزنه و یعنی همون دو صفحه رو هم نمی تونی خرج گیم پلی و قصه کنی، مگرنه قبول دارم که این نقدها به خصوص وقتی که مثبت باشن و ایرادات خاصی نباشه که بخوان به اونها بپردازن واقعاً بیشتر شبیه توصیف و تعریف کردنه ولی خُب دستشون آنچنان باز نیست.
طوری هم گفتی مهر محکمی بر کودن بودنشونه گفتم الان مثلاً DS 1 شده 80 بعد DS II 90 مثلاً! 2-3 نمره که هیچ اهمیتی نداره و سخت نباید گرفت چون درصد شانس درش هست و با ضریب بالایی که بعضی سایتها دارن ممکنه همین 2 نمره هم نتیجه اختلاف نظر 4-3 تا سایت بیشتر نباشه هر چند نقدهای نسخه دوم کلاً 10-15 تا بیشترن و بگذریم که هر دو نسخه کیفیت بالایی دارن.
اینم داشته باش طائل که برعکس، بازیکنها که بشیم ما همیشه تصمیم درست رو نمی گیرن، Ico و SotC رو مخاطب عام پس زد ولی همین نقدهایی که ازشون شد و مقالاتی که نوشتن و جوایزی که تو GDC دادن نگهشون داشت و باعث شد ناشر بذاره ادامه بدن چون ناشر دنبال پول / اعتباره و اثری که هیچ کدوم رو واسش نیاره رو حیف و میل مالی می دونه، چرا این جاهایی که توافق اکثریتـشون بدرد خورد رو نمی بینی؟ اونموقع کودن نبودن؟ واسه همین در کل شدنی هست که اکثریت منتقدها رو معیار نذاریم، ولی خُب بازم هر چقدر فکر می کنم هیچ توجیهی پیدا نمی کنم که بجاش اکثریت بازیکنها رو بشه بذاری معیار! می شه به قول تو از بینشون گزینش کنی یه عده رو ولی بازم این حقیقت که تو این صنعت - بقیه صنایع نه - تو درجه اول اکثریت منتقدهان که روی سرنوشت به خصوص New IP ـها تأثیر میذارن ثابت باقی می مونه عین Ori که هیچ تضمینی نیست اگه نقدهاش نبودن به اون شهرت و در ادامه اون موفقیت و فروش خودش می رسید.
اون نقدت رو جدی گفتم، چون قلم خوبی هم داری جداً میخوام ببینم با رعایت چارچوبها چطوری می نویسی
کلیت حرفت درسته.اما در واقع راهکار نیست،با توجه به شرایطی ک توش قرار داریم داری نظر میدی.بزرگترین اشتباه در دهههای گذشته این بود که خیلی به مخاطب عام بها دادن و از پس زمینه کاملاً در پیش زمینه قرار گرفته،همه چیز در خدمت مخاطب عامه الان.و این به خاطر دموکراسی بیش از حده(ک اونم پشتش یه جریان فکریه ک از بالا تزریق شده و جاش این جا نیس ک بگم)،واسه همینه که هر کسی حق اظهار نظر به خودش رو در مورد هر مسئلهای رو میده،الان همسایه یه هنرمند در مورد نظر دادن در مورد هنر همون قدر خودش رو محق میدونه که همون هنرمند،و با اینکه میدونه علمش در مورد این قضیه در حد اون همسایهش نیست اما سینه سپر میکنه و میگه این «نظر منه».چرا فکر میکنی در سال های اخیر نظر شخصی و احترام ب نظر شخصی و سلیقه من و سلیقه تو باب شده و رسماً ارزش گذاری هنر رفته کنار؟جالب اینه نظر شخصی جلوی خیلی از بحث های خوب رو میگیره چون همون اول با «احترام ب نظر شخصی»(ک معنیش اینه ک بیا ولش کنیم بحث کردن رو) مواجه میشیم،احترام به سلیقه اینه که من لیمو دوست دارم تو پرتقال(با اغراق).
این که منتقد فقط به خاطر اینکه مخاطب حوصله نداره بیاد داستان بازیش رو تعریف کنه اصلاً دلیل خوبی نیست.تازه با نقد های خوب پشت سر هم،وقتی همون مخاطب عام تنبل ببینه که نقدا دارن خیلی مسائل بهتر و مهم تری رو میارن وسط خود ب خود تحریک میشه و بعدش فکرش کاملاً بازتر میشه.و یک نفر تحریک شده به از صد نفر تنبله.
این چیزا رو گفتم که بگم کلاً نقد رو به زواله(رو ب زوال نه،کلا تو زواله)،نه فقط در حوزه گیم،برو نقدای فیلم رو بخون اونا هم همین رویه رو در پیش گرفتن.دیگه مرد اون دوران کسایی مث اندره بازن و جاناتان روزنبام و اینا داشتیم.چون الان مخاطب عام بنده خدا حوصله نداره،فقط میخواد بدونه فیلم خوبه یا بد.
طوری هم گفتی مهر محکمی بر کودن بودنشونه گفتم الان مثلاً DS 1 شده 80 بعد DS II 90 مثلاً! 2-3 نمره که هیچ اهمیتی نداره و سخت نباید گرفت چون درصد شانس درش هست و با ضریب بالایی که بعضی سایتها دارن ممکنه همین 2 نمره هم نتیجه اختلاف نظر 4-3 تا سایت بیشتر نباشه هر چند نقدهای نسخه دوم کلاً 10-15 تا بیشترن و بگذریم که هر دو نسخه کیفیت بالایی دارن.
اره من اینجا رو یکم بزرگنمایی کردم،منم انسانم دیگه،انصافاً وقتی با یه چی حال نمی کنی بزرگنمایی در موردش حال میده اما دارک سولز 2 ب مراتب ضعیف تره،یعنی به صورت منطقی یکی میباس بشه 92 اینا یکی 84 مثلا.
اینم داشته باش طائل که برعکس، بازیکنها که بشیم ما همیشه تصمیم درست رو نمی گیرن، Ico و SotC رو مخاطب عام پس زد ولی همین نقدهایی که ازشون شد و مقالاتی که نوشتن و جوایزی که تو GDC دادن نگهشون داشت و باعث شد ناشر بذاره ادامه بدن چون ناشر دنبال پول / اعتباره و اثری که هیچ کدوم رو واسش نیاره رو حیف و میل مالی می دونه، چرا این جاهایی که توافق اکثریتـشون بدرد خورد رو نمی بینی؟ اونموقع کودن نبودن؟ واسه همین در کل شدنی هست که اکثریت منتقدها رو معیار نذاریم، ولی خُب بازم هر چقدر فکر می کنم هیچ توجیهی پیدا نمی کنم که بجاش اکثریت بازیکنها رو بشه بذاری معیار! می شه به قول تو از بینشون گزینش کنی یه عده رو ولی بازم این حقیقت که تو این صنعت - بقیه صنایع نه - تو درجه اول اکثریت منتقدهان که روی سرنوشت به خصوص New IP ـها تأثیر میذارن ثابت باقی می مونه عین Ori که هیچ تضمینی نیست اگه نقدهاش نبودن به اون شهرت و در ادامه اون موفقیت و فروش خودش می رسید.
دقیقاً عین حرفت رو من تو تاپیک دارک سولز زدم،در مورد تشکر ویژه از گیمسپات ک DeS رو گوتی کرد و دنیای سولز من هم از اون ب بعد شروع شد این عین پست منه تو گذاشتمش تو سپویل :
بعضی مواقع تو هنر منتقد با یک دید باز سهم بسیار بزرگی تو موفقیت آثاری که قاعدهها رو میشکونن و پیشرو هستن،دارن.چون چیزایی که رایج و رواله رو اکثر مردم عادی هم میتونن تشخیص بدن،منتقد هم این وسط میاد یه مهر تاییدی روش میزنه تا خوب بودن اثر رسمیت پیدا کنه.اما اثری که میاد تابوها رو میشکونه و چیزایی درش وجود داره که مردم عادی ازش فرارین،این وظیفه منتقده(به عنوان یک مرجع قابل اعتماد) تا به مردم بفهمونه که این یک هنر خالصه
سال 2009 گیمسپات با وجود بازیهای بزرگی مث آنچارتد و مدرنوارفر2 و سوپرماریو و اسسینز کرید 2،DeS رو گوتی کرد.میدونی چقدر این کار به شهرت و موفقیت بازی میتونست کمک کنه؟بنده خودم بعد از گوتی کردن گیمسپات رفتم بازی کردم
نمیدونم واقعا چطور کسی که عاشق DaSـه میتونه با بازی نکردن DeS کنار بیاد،یعنی فقط یک راه داره اونم اینه که تمام تلاشتونو واسه بازی کردنش کردین اما ابزارش رو در اختیار نداشتین،که اونوقت باید اطلال را جیحون کنین،از آب چشم خویشتن
اما وحید حرف ساده من در پست قبلی این بود.دقیقاً چ فرقی بین ما و اون دسته منتقدای عزیز(راوی های عزیز) هست جز اینکه بازی زودتر از ریلیس دستشون میرسه؟ایا فقط به صرف اینکه زوتر بازی میکنن باید اسمشون باشه منتقد؟
نظر کلیم در مورد پستت اینه که در حال حاظر نظر تو منطقی تره تا نظر من،چون تو داری با توجه به شرایط حاظر(ک چجوری به این شرایط رسیدیم خودش کاملاً جای بحث داره) نظر میدی اما من کمی دارم ایدهآلیزه میکنم جریان رو.
من خیلی از چیزایی ک به ذهنم میرسه رو نمیتونم بنویسم چون احساس میکنم قلم خوبی ندارم و نمیدونم از کجا باید شروع کرد و نگارشم به شدت ضعیفه،جدی گفتی اون جمله رو؟
در مورد برتری DS1 من فقط یه مثال میزنم اگرم براتون کافی نیست بازم از این موارد هست(یعنی پاش برسه 50 تا مورد هم میتونم لیست کنم )
اونم کارایی اسلحه های بازی در حین پیشروی تو بازیه.از تجربه خودم مثال میزنم.
تو DS1 اول با یه شمشیر معمولی رفتم،بعد تبر رو از همین انددهای نفله و تا +5 اپگریدش کردم،بعد از همونا نیزه گرفتم،بعدش Drake Sword ،بعد lightening spear،بعد Crystal halberd عزیز،بقیهش رو خاطرم نیست تا اینکه رسیدم به Black knight halberd .
اما تو DS2 همون اول بازی Drangleic sword رو گرفتیم و رفتیم تا تهش هر کی هم دلم خواست باهاش کشتم.
لول دیزاین
ارت دیزاین
باسها
موسیقی
لور
NPC
وحدت و یکپارچگی
میزان سختی و بالانسش
معنویات
و...
همشون DS1 سرتره.باز بیاین بگین فقط به خاطر نبودن میازاکی تو شماره 2 این حرف رو میزنیم،خب کاملا مشخصه به خاطر نبودن میازاکی این اتفاق افتاده،مچ گرفتین مثلا یا چی شده الان؟
در کل همDS1 و هم 2 شاهکار بودن اما اینکه بخوایم بخاطر یه رنگبندی یا جابجایی بین بونفایر ها شماره 2 رو بکوبیم منصفانه نیست.
اون گزینه ی دوم که آبی شده یه جورایی برایه من و اونایی که یه عمر با Bloodborne زندگی کردن عالیه ولی گزینه سوم واقعا ناراحتم کرد یعنی باید جوری بود و باشه که وقتی به یه باس میرسی اینقدر سخت باشه برات خاطره بشه...!ً!!!!!تو Bloodborne که اینطور بود و تو DS 1 همبه طوره وحشتناکی این قاعده ی سختی رعایت میسد از سری دوم بازی اینطور شد که باس فایت ها رو به آسون شدن رفتن..!!!!و مثله اینکه اینجاهم همینطور شده..!!کاش بهتر میشد و امیدوارم تو DLC که آینده میاد برایه این بازی مثله Bloodborne DLC واقعا عرقه مارو در بیاره..!!!
بله درسته قراره 12 اپریل یه day one patch برای نسخه وان بیاد.
ولی طبق توضیحاتی که آخر هر دو نقد اومده، نقد بازی بدون day one patch بوده و البته اشاره کردن که با انتشار این پچ، نقدشون را برای تغییراتی که داشته و بررسی بخش آنلاینش، بروز میکنن
اون گزینه ی دوم که آبی شده یه جورایی برایه من و اونایی که یه عمر با Bloodborne زندگی کردن عالیه ولی گزینه سوم واقعا ناراحتم کرد یعنی باید جوری بود و باشه که وقتی به یه باس میرسی اینقدر سخت باشه برات خاطره بشه...!ً!!!!!تو Bloodborne که اینطور بود و تو DS 1 همبه طوره وحشتناکی این قاعده ی سختی رعایت میسد از سری دوم بازی اینطور شد که باس فایت ها رو به آسون شدن رفتن..!!!!و مثله اینکه اینجاهم همینطور شده..!!کاش بهتر میشد و امیدوارم تو DLC که آینده میاد برایه این بازی مثله Bloodborne DLC واقعا عرقه مارو در بیاره..!!!
کلا این سختی باسها جالبه؛ چون تو نقد اولی باسها را چالش برانگیز و سخت دونسته، ولی برای نقد دوم برعکسه.
البته تو توضیحات نقد دوم اشاره کرده هنوز هم باسها سخت هستن ولی ممکنه به سختی قبل نباشه. ولی کلا تو این چند تا نقدی که اومده بیشترشون بازی را سخت ترین نسخه تو این سری دونستن که خبر خیلی خوبیه.