امتياز اعضای بازی سنتر به عناوین پلتفرم PC

  • Thread starter Thread starter Meysam
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

Meysam

کاربر سایت
سلام
تو اين تاپيك مي خوايم نظر شما و امتيازي رو كه به هر بازي ميديد مشخص كنيم تا شايد بتونيم بهترين بازي رو تو هر ماه يا سال با نظر خودمون انتخاب كنيم
پايين ترين امتياز 0
بالاترين امتياز 10
همراه نظر ( خواهشمند است نظر کارشناسانه باشه )

اینم بازی های سری 1 : ( تا تاریخ 5 مهر )

Wolfenstein
Wanted Weapons of Fate
Left 4 Dead


Bionic Commando
Call of Juarez Bound in Blood
Street Fighter IV

جواب لیست امتیازات سری اول :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC


اینم بازی های سری 2 ( با تشکر از میثم ) تا تاریخ 20 مهر :

Batman Akham Asylum
Resident Evil 5
Mini Ninja
NFS: SHIFT
Red Faction Guerilla
Darkest of days
Section 8
overlord 2
ARMA II
Trine
X-Men Origins: Wolvorine

جواب لیست امتیازات سری دوم :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

اینم بازی های سری 3 : ( تا تاریخ 28 مهر )

Assassin's Creed
Bioshock
Brothers In Arms 3
Crysis
Crysis Warhead
Dark Sector
Dead Space
Far Cry 2
F.E.A.R 2
Gears of War
GTA IV
GRID
Mirror Edge

لیست امتیازات سری سوم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

بازیهای سری 4 ( تا تاریخ 5 آبان )

Splinter Cell: Double Agent
STALKER: Shadow of Chernobyl
STALKER: Clear Sky
Call of Duty 4
Call of Duty: World At War
Fallout 3
H.A.W.X
Resident Evil 4
Prince of Persia 2008
Burnout: Paradise
Mass Effect
Devil May Cry 3
Devil May Cry 4
Pro Evolution Soccer 2009
Colin Mac Rae: Dirt
Silent Hill: Homecoming

لیست امتیازات سری چهارم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC
 
Last edited by a moderator:
Senua's Saga Hellblade 2

1.jpg

داستان: سنوآ برای گرفتن انتقام مرگ نامزد خود به سرزمین های شمالی متعلق به وایکینگ ها قدم می گذارد .



سفری برای رستگاری سنوآ . در این شماره کشمکش های ذهنی سنوآ به اوج خود می رسد .



حقیقتا گرافیک فنی و هنری و طراحی چهره ها خصوصا چشم ها و کیفیت بافت محیط اعم از صخره ها و پوشش های گیاهی و نور پردازی عالی همگی نسل 9 و فوق العاده هستند .

گاهی مرز انیمیشن و فیلم قابل تسخیص نیست . دستمریزاد به استدیو نینجا بابت همچین گرافیکی.



محیط بازی از کشور ایسلند شبیه سازی شده هست . محیط بکر و عالی . سرزمین غول ها و خدایان . اتمسفر بازی بی نقص هست .

اما گیم پلی و طراحی مراحل عمقی ندارد . بیشتر اوقات در حال قدم زدن و حل پازل های غیر ضروری هستیم . پازل باید در جهت لذت بیشتر از بازی گنجانده شود اما در این بازی برای افزایش تایم گیم پلی قرار داده شده است .

مبارزات ساده هستند با یک سری کمبو و انیمیشن های تکراری . هم نیومدند تبر و سپر و تنوع بیشتر فینیشر در کنار استفاده از شمشیر قرار بدهند .

بازی با اینکه فوق العاده سنگین هست اما عالی بهینه سازی شده و مشکلی من مشاهده نکردم . فقط یکجا توی دل سنگین گیر می کردم که با آپدیت گرافیک و نصب شیدرها درست شد .

هوش مصنوعی در این بازی معنا ندارد . دشمنان به نوبت توی صف هستند تا با شما مبارزه کنند !!!

مدت زمان بازی حدود 6 ساعت و دارای شش چپتر هست .



حیف این گرافیک و اتمسفر که فدای گیم پلی و مراحل تکراری بازی شده . پتانسیل و زمان ساخت هدر رفته هست .



بهینه سازی و اجرا بازی : 9 از 10
گیم پلی و سیستم مبارزات : 6 از 10
موسیقی و افکت های صوتی : 9 از 10
گرافیک هنری و طراحی محیط : 9 از 10
تنوع و کیفیت طراحی مراحل : 5 از 10
گرافیک فنی و فیزیک بافت ها : 10 از 10
نورپردازی و طراحی سایه ها : 9 از 10
داستان و شخصیت پردازی : 7 از 10




نمره کل : 7 از 10


 
آخرین ویرایش:
SI_3DS_VirtuesLastReward_image1600w.jpg

Zero Escape: Virtue's Last Reward

اوه من چقدر از این بازی متنفرم
اوووووه من چقدر از این بازی متنفرم

باورم نمیشه اوچیکوشی! فاکینگ اوچیکوشی! همون اوچیکوشی نابغه ویژوال ناول های معمایی، همون طور که یکی از بهترین ویژوال ناول های عمرم رو ساخته (AI: Somnium Files) گرفته این هم ساخته.
خیلی وقت پیش (تقریبا 1 سال و نیم پیش) من نقدم رو همین جا از 999 (نسخه اول سری) نوشته بودم. بازی ای که تو بیست ساعت تمومش کردم و خیلی هم ازش خوشم اومده بود اون موقع و گفتم حتما دنباله اش رو میرم
و شاید باورتون نشه
از اون موقع تا دیروز که تصمیم گرفتم بالاخره بازی رو آنیستال کنم درگیر ادامه اش بودم

پسر من دو تا نسخه AI Somnium Files رو فکر کنم هر کدوم رو تو یه هفته تموم کردم
این کثافت چجوری یه سال و نیم طول کشید تا منو بیخیال کنه

بگذریم
داستان Zero Escape رو اگه نمیدونید خلاصه بگم. هر نسخه بازی در مورد یه گروه 9 نفره است که تو یه بازی مرگ و زندگی اتاق فرار طوری باید سر از رمز و راز قفس شون دربیارن و ازش نجات پیدا کنن. هر سه تا نسخه بازی دنباله به شدت مستقیم و به هم مرتبط هم دیگه اند و نمیتونید بدون تجربه یکی برید سراغ بعدیش وگرنه حسابی گیج میشید (البته اگه بازی کرده باشید قبلی رو هم گیج میشید از بس داستان پیچیده است)

بذارید اول از همه نقاط قوت VLR رو بگم که وقتی خواستم بکوبمش بفهمید چرا

+ داستان بازی فوق العاده است. یعنی عجیب و غریب خوب و تخیلیه. و من واقعا دوستش دارم
+ من با صدای ژاپنی رفتم بازی رو دوبله های بازی واقعا درجه یک اند. مخصوصا یکی مثل Dio که کثافت بودن از صداش واقعا میباره
+ معماها هنوز خیلی خفن نیستن ولی به نسبت نسخه اول خیلی بهتر اند
+ بازی به غایت مجموعه کاملی از پشم ریزون ترین پلات توییست های تاریخ ویدیو گیم رو داره. اوچیکوشی نمیدونم این ایده ها رو از کجاش درمیاره
+ بازی پر از کانسپت های علمی ـه و جوری که شما رو با این کانسپت ها روبرو می کنه واقعا هوشمندانه است و خیلی خوب تو فکر فرو میبرتتون

خب با احتساب چیزایی که گفتم و این که بازی یه ویژوال ناول پازل محوره باید فکر کنید که "خب سید، پس مشکل کجاست؟ :D اینا که همه جمعا یه بازی خیلی خوب رو تشکیل میدن"
OH NO NO NO NO
اشتباه نکنید
شما VLR رو بازی نکردید و نمیدونید از چه سردردی فاصله گرفتید.

بازی دو تا مشکل عمده داره

1716542438959.png

مشکل اول تو عکس بالا مشخصه
این اگه اشتباه نکنم اولین بازی Spike Chunsoft با مدل های سه بعدیه و در اصل هم برای 3DS و Vita ساخته شده بود و پسر، نه از لحاظ فنی، نه از لحاظ هنری این مدل ها و انیمیشن ها خوب عمر نکردن
اسپرایت های 999 هم خیلی خوشگل نبودن. ولی این مدل های سه بعدی واقعا زشت و دفرمه اند

مسئله این جاست که با اکثر بازی ها میشه به گرافیک Jank و قدیمی و دمده عادت کرد. ولی این بازی به طرز احمقانه ای به خاطر ساختار ویژوال ناولی اش که خب اسم "ویژوال" تو ژانر هست، مهمه که هر لحظه چی می بینی و این مدل های زشت واقعا هم تو کوتاه مدت و هم تو دراز مدت اذیت می کنه پلیر رو.

مشکل عمده دوم ولی

مشکل عمده دوم رو به صورت خلاصه میشه تو پیسینگ بد بازی خلاصه کرد. ولی داستان خیلی پیچیده تر از این حرفاست.
کسایی که Zero Escape یا AI Somnium Files رو بازی کردن میدونن که اوچیکوشی عاشق ایده دنیاهای موازی و اثر پروانه و تاثیر انتخابات رو واکنش دنیاها به هم دیگه است. نه فقط این بلکه تاثیر مستقیم این دنیاهای موازی رو هم دیگه یکی از مسائل علمی تخیلی ایه که تقریبا تمام بازی های اوچیکوشی درگیرشن و به نوعی نقاط قوت و جذابیت همشون محسوب میشه. تا جایی که همه این بازی ها یه فلوچارت جامع برای دنبال کردن داستان و خطوط موازی اش دارند.
این بشر استاد نوشتن این مدل داستان هاست
VLR هم همینه ولی فرقش این جاست که این دفعه دیگه اوچیکوشی شورش رو درآورده

بیست تا پایان و تایملاین آخه!؟ هر کدوم هم اندازه اون یکی طولانی؟ بعد خیلی هاشونم پلات پوینت های خیلی نزدیکی به هم دارن تا یه مدت معینی.
فرض کنید مثلا با انتخاب هاتون وارد درب زرد میشید تو یکی از انتخاب های بازی. معماهای اون درب رو حل می کنید. تیکه های داستانی رو هم عبور می کنید. دوباره تو انتخاب Ambidex Game با انتخاب "خیانت" وارد یه شاخه دیگه میشید و بعد دوباره یه سری بخش داستان میرید و یه درب دیگه انتخاب می کنید یه معمای دیگه حل می کنید و همه این ها تا میرسید به بن بست. این جا بازی بهتون میگه شما به خاطر این که بقیه مسیرهای بازی رو نرفتید اطلاعات کافی ندارید تا جلوتر برید وگرنه میمیرید.

خب این منطقیه. این Dead End ها رو بقیه بازی های این سبکی رو هم داره
بدبختی این جاست وقتی برمیگردید که برید سراغ یه مسیر دیگه می بینید نزدیک 19 تا انتخاب دیگه هست که خیلی هاشون تا چند ساعت داستان همون خط اول رو با یه سری معماهای متفاوت و چند تا جزئیات کم و بیشتر تکرار می کنه.

این موضوع که من بعد 30 ساعت پلی تایم تو این بازی باید دوباره برم از اول یه تایملاین شروع کنم و به زر زر های Zero Jr در مورد قوانین بازی Ambidex Game گوش کنم واقعا اعصاب خورد کنه. بازی سر همین مورد خییییلی تکراری میشه. هی بین این تایملاین ها میپرید و هی هم تکرار مکررات. اعصاب نمیمونه براتون
بدبختی هم این جاست که من تقریبا 80 درصد این تایملاین ها رو رفته بودم ولی دیگه نمی کشیدم بیشتر از این برم. و بدبختی بیشتر اینه که حالا که دارم خلاصه داستان رو میخونم (و تجربه ام از بقیه بازی های اوچیکوشی) اینه که 60 درصد پلات پوینت های مهم بازی تو اون یه تایملاین نهایی ایه که بعد از گرفتن همه پایان های دیگه باز میشن.
و من از این که به اون پایان خودم نرسیدم متنفرم
بدتر از همه؟ همون جور که گفتم داستان این بازی واقعا خوبه

سر همین من از این بازی واقعا متنفرم
همه چیزهایی که من تو یه ویژوال ناول ازش متنفرم رو این بازی داره و اونم "گفتن یه داستان خفن به بدترین شکل ممکن با زشت ترین ویژوال های قابل تصوره"
ممنون Spike Chunsoft که همزمان با دادن دو تا از بهترین ویژوال ناول های عمرم (Danganronpa 2 و AI: Somnium Files) اینم به عنوان اشانتیون روش انداختی تا حالم رو داغون کنید :D

4/10

==================================================

capsule_616x353.jpg

The Murder of Sonic The Hedgehog

میدونید بعد یک سال و نیم و سی ساعت وقت تلف کردن روی VLR چی می چسبید؟
درسته!
یه ویژوال ناول دو ساعته مجانی رو استیم در مورد مسخره بازی سونیک و رفقاش که خیلی داستان درست و درمونی نداره و صرفا برای دور هم بودن خوبه :D

و این دقیقا همون چیزی بود که من بعد از عذاب طولانی میخواستم >:D<

خیلی نمیخوام نقد طولانی ای برای این بازی بنویسم
ولی خیلی خوشحالم که نویسنده های بازی واقعا از پس درآوردن شخصیت پردازی رنگارنگ و دوست داشتنی کاراکترهای مختلف این فرنچایز براومدن
کاری که خود سگا تا یه مدت طولانی ای از پسش نمیتونست بربیاد.

بعلاوه موسیقی بازی واقعا محشره
جدا از اون به نظرم پلات پوینت های اکت آخر داستان و انگیزه آنتاگونیست بازی واقعا پلات توییست های جالبی برای همچین بازی ای بودند و پرده نهایی قشنگی رو برای بازی رقم زدند.

از لحاظ هنری هم اسپرایت ها و مخصوصا بکگراندهای بازی خیلی خیلی خوشگل و دوست داشتنی اند
چیز بد زیادی نمیتونم در مورد بازی بگم
کاش بخش میستری بازی یخورده قوی تر بود ولی خب بازی بیشتر به عنوان یه بازی جوک آوریل ساخته شده سر همین نمیشه خیلی از همون اول جدی اش گرفت
بعلاوه اون مینی گیم سکه جمع کردن سونیک که ایزومتریک ـه واقعا به چشم فشار میاره. چرا اخه اصرار دارید که سونیک رو ایزومتریک کنید لامصبا :|

8/10

تجربه کوتاهیه و به همه فن های سری سونیک اکیدا پیشنهاد میشه
 
View attachment 338399

Zero Escape: Virtue's Last Reward

اوه من چقدر از این بازی متنفرم
اوووووه من چقدر از این بازی متنفرم

باورم نمیشه اوچیکوشی! فاکینگ اوچیکوشی! همون اوچیکوشی نابغه ویژوال ناول های معمایی، همون طور که یکی از بهترین ویژوال ناول های عمرم رو ساخته (AI: Somnium Files) گرفته این هم ساخته.
خیلی وقت پیش (تقریبا 1 سال و نیم پیش) من نقدم رو همین جا از 999 (نسخه اول سری) نوشته بودم. بازی ای که تو بیست ساعت تمومش کردم و خیلی هم ازش خوشم اومده بود اون موقع و گفتم حتما دنباله اش رو میرم
و شاید باورتون نشه
از اون موقع تا دیروز که تصمیم گرفتم بالاخره بازی رو آنیستال کنم درگیر ادامه اش بودم

پسر من دو تا نسخه AI Somnium Files رو فکر کنم هر کدوم رو تو یه هفته تموم کردم
این کثافت چجوری یه سال و نیم طول کشید تا منو بیخیال کنه

بگذریم
داستان Zero Escape رو اگه نمیدونید خلاصه بگم. هر نسخه بازی در مورد یه گروه 9 نفره است که تو یه بازی مرگ و زندگی اتاق فرار طوری باید سر از رمز و راز قفس شون دربیارن و ازش نجات پیدا کنن. هر سه تا نسخه بازی دنباله به شدت مستقیم و به هم مرتبط هم دیگه اند و نمیتونید بدون تجربه یکی برید سراغ بعدیش وگرنه حسابی گیج میشید (البته اگه بازی کرده باشید قبلی رو هم گیج میشید از بس داستان پیچیده است)

بذارید اول از همه نقاط قوت VLR رو بگم که وقتی خواستم بکوبمش بفهمید چرا

+ داستان بازی فوق العاده است. یعنی عجیب و غریب خوب و تخیلیه. و من واقعا دوستش دارم
+ من با صدای ژاپنی رفتم بازی رو دوبله های بازی واقعا درجه یک اند. مخصوصا یکی مثل Dio که کثافت بودن از صداش واقعا میباره
+ معماها هنوز خیلی خفن نیستن ولی به نسبت نسخه اول خیلی بهتر اند
+ بازی به غایت مجموعه کاملی از پشم ریزون ترین پلات توییست های تاریخ ویدیو گیم رو داره. اوچیکوشی نمیدونم این ایده ها رو از کجاش درمیاره
+ بازی پر از کانسپت های علمی ـه و جوری که شما رو با این کانسپت ها روبرو می کنه واقعا هوشمندانه است و خیلی خوب تو فکر فرو میبرتتون

خب با احتساب چیزایی که گفتم و این که بازی یه ویژوال ناول پازل محوره باید فکر کنید که "خب سید، پس مشکل کجاست؟ :D اینا که همه جمعا یه بازی خیلی خوب رو تشکیل میدن"
OH NO NO NO NO
اشتباه نکنید
شما VLR رو بازی نکردید و نمیدونید از چه سردردی فاصله گرفتید.

بازی دو تا مشکل عمده داره

View attachment 338400

مشکل اول تو عکس بالا مشخصه
این اگه اشتباه نکنم اولین بازی Spike Chunsoft با مدل های سه بعدیه و در اصل هم برای 3DS و Vita ساخته شده بود و پسر، نه از لحاظ فنی، نه از لحاظ هنری این مدل ها و انیمیشن ها خوب عمر نکردن
اسپرایت های 999 هم خیلی خوشگل نبودن. ولی این مدل های سه بعدی واقعا زشت و دفرمه اند

مسئله این جاست که با اکثر بازی ها میشه به گرافیک Jank و قدیمی و دمده عادت کرد. ولی این بازی به طرز احمقانه ای به خاطر ساختار ویژوال ناولی اش که خب اسم "ویژوال" تو ژانر هست، مهمه که هر لحظه چی می بینی و این مدل های زشت واقعا هم تو کوتاه مدت و هم تو دراز مدت اذیت می کنه پلیر رو.

مشکل عمده دوم ولی

مشکل عمده دوم رو به صورت خلاصه میشه تو پیسینگ بد بازی خلاصه کرد. ولی داستان خیلی پیچیده تر از این حرفاست.
کسایی که Zero Escape یا AI Somnium Files رو بازی کردن میدونن که اوچیکوشی عاشق ایده دنیاهای موازی و اثر پروانه و تاثیر انتخابات رو واکنش دنیاها به هم دیگه است. نه فقط این بلکه تاثیر مستقیم این دنیاهای موازی رو هم دیگه یکی از مسائل علمی تخیلی ایه که تقریبا تمام بازی های اوچیکوشی درگیرشن و به نوعی نقاط قوت و جذابیت همشون محسوب میشه. تا جایی که همه این بازی ها یه فلوچارت جامع برای دنبال کردن داستان و خطوط موازی اش دارند.
این بشر استاد نوشتن این مدل داستان هاست
VLR هم همینه ولی فرقش این جاست که این دفعه دیگه اوچیکوشی شورش رو درآورده

بیست تا پایان و تایملاین آخه!؟ هر کدوم هم اندازه اون یکی طولانی؟ بعد خیلی هاشونم پلات پوینت های خیلی نزدیکی به هم دارن تا یه مدت معینی.
فرض کنید مثلا با انتخاب هاتون وارد درب زرد میشید تو یکی از انتخاب های بازی. معماهای اون درب رو حل می کنید. تیکه های داستانی رو هم عبور می کنید. دوباره تو انتخاب Ambidex Game با انتخاب "خیانت" وارد یه شاخه دیگه میشید و بعد دوباره یه سری بخش داستان میرید و یه درب دیگه انتخاب می کنید یه معمای دیگه حل می کنید و همه این ها تا میرسید به بن بست. این جا بازی بهتون میگه شما به خاطر این که بقیه مسیرهای بازی رو نرفتید اطلاعات کافی ندارید تا جلوتر برید وگرنه میمیرید.

خب این منطقیه. این Dead End ها رو بقیه بازی های این سبکی رو هم داره
بدبختی این جاست وقتی برمیگردید که برید سراغ یه مسیر دیگه می بینید نزدیک 19 تا انتخاب دیگه هست که خیلی هاشون تا چند ساعت داستان همون خط اول رو با یه سری معماهای متفاوت و چند تا جزئیات کم و بیشتر تکرار می کنه.

این موضوع که من بعد 30 ساعت پلی تایم تو این بازی باید دوباره برم از اول یه تایملاین شروع کنم و به زر زر های Zero Jr در مورد قوانین بازی Ambidex Game گوش کنم واقعا اعصاب خورد کنه. بازی سر همین مورد خییییلی تکراری میشه. هی بین این تایملاین ها میپرید و هی هم تکرار مکررات. اعصاب نمیمونه براتون
بدبختی هم این جاست که من تقریبا 80 درصد این تایملاین ها رو رفته بودم ولی دیگه نمی کشیدم بیشتر از این برم. و بدبختی بیشتر اینه که حالا که دارم خلاصه داستان رو میخونم (و تجربه ام از بقیه بازی های اوچیکوشی) اینه که 60 درصد پلات پوینت های مهم بازی تو اون یه تایملاین نهایی ایه که بعد از گرفتن همه پایان های دیگه باز میشن.
و من از این که به اون پایان خودم نرسیدم متنفرم
بدتر از همه؟ همون جور که گفتم داستان این بازی واقعا خوبه

سر همین من از این بازی واقعا متنفرم
همه چیزهایی که من تو یه ویژوال ناول ازش متنفرم رو این بازی داره و اونم "گفتن یه داستان خفن به بدترین شکل ممکن با زشت ترین ویژوال های قابل تصوره"
ممنون Spike Chunsoft که همزمان با دادن دو تا از بهترین ویژوال ناول های عمرم (Danganronpa 2 و AI: Somnium Files) اینم به عنوان اشانتیون روش انداختی تا حالم رو داغون کنید :D

4/10
حالا من شاید دقیق یادم نباشه چون خیلی وقت پیش بازی کردم ولی یادمه که وقتی به یه بن بست می‌رسید نیازی نبود دوباره بری از اول بازی کنی و دقیقا میتونستی از همونجایی که دو شاخه میشد شاخه دوم رو انتخاب کنی و اینکه بازی یه دکمه اسکیپ داشت که وقتی می‌زدی همه چیز اسکیپ میشد (یا با سرعت خیلی سریع رد میشد) تا به یه دیالوگ جدیدی برسه و متوقف بشه:D
در کل آنقدرها زجرآور نبود :D
 
  • Like
  • Cool
Reactions: reza8 and Taha75
حالا من شاید دقیق یادم نباشه چون خیلی وقت پیش بازی کردم ولی یادمه که وقتی به یه بن بست می‌رسید نیازی نبود دوباره بری از اول بازی کنی و دقیقا میتونستی از همونجایی که دو شاخه میشد شاخه دوم رو انتخاب کنی و اینکه بازی یه دکمه اسکیپ داشت که وقتی می‌زدی همه چیز اسکیپ میشد (یا با سرعت خیلی سریع رد میشد) تا به یه دیالوگ جدیدی برسه و متوقف بشه:D
در کل آنقدرها زجرآور نبود :D

یه بخشیش درسته یه بخشیش غلط
تو میتونی از جایی که تایملاین ها از هم جدا میشن ادامه بدی بازی رو. ولی خب از همون نقطه هم خیلی از پلات پوینت ها مثل مریض شدن کوآرک و خودکشی آلیس و بمب پیدا کردن ها و توضیح دادن تئوری گربه شرودینگر و اینا هی تکرار میشه و تیکه غلط اش این جاست که نمی شد دیالوگ های تکراری رو اسکیپ کرد
چون حقیقتا تکراری نبودن. تو یه سری جزئیات ریز مثل حضور شخصیت های مختلف تو جاهای مختلف فرق داشتند. همین هم اعصاب خورد کن اش می کرد
حالا گویا Zero Time Delimma انگار 40 تا پایان داره. اصلا نمیخوام به اون فکر کنم
خیلی خوشحالم تو AI: Somnium Files اوچیکوشی ابعاد این چیزا رو برگردوند همون حالت عادی اش
 


Untitled.png
Valiant Hearts: Coming Home 2024
4/10
(اجرا با شبیه‌ساز نینتندو)

نکات مثبت: شخصیت‌های کارتونی جذاب؛ مینی گیم‌های سرگرم‌کننده؛ طراحی هنری چشم‌نواز
نکات منفی: بسیار کوتاه؛ طراحی آسان و سطحی گیم پلی؛ نبود چالش در تمامی عناصر بازی؛ کم‌عمق و فقدان احساس برخلاف Great war

شروع و پایان بازی: 11 خرداد 1403

 
آخرین ویرایش:
L.A Noire
بازگشت به گذشته ها #1
من این بازی حدود 12/13 سال پیش روی PC اجرا کرده بودم و تا حدودی مرحله اولش رفته بودم و دقیق یادم نمیاد بخاطره پرفورمنس یا Social Club بازی رو دراپ کردم
بنظرم یکی از آندرریتد ترین بازیهای صنعت گیمه و اصلا انتظار چنین چیزی نداشتم و اگه شما هم مثل من تا الان فکر میکردید آنچنان بازی قوی نیست کاملا در اشتباهید و حتما بازیش کنید.
کیس های جذاب، شخصیت پردازی های خیلی خوب، موسیقی عالی، داستان خوب، اتمسفر کارآگاهی خوب و روایت جذاب و غیر منتظره بازی
پایان بازی جوری بود که نسخه دومی وجود داشته باشه و حیف که راک استار تو کمالگرایی محض تمرکزش گذاشته رو دو سری GTA و Red Dead و سراغی از آیپی های دیگه اش نمیگیره
بشخصه خیلی دوست دارم یک نسخه دیگه از این بازی ساخته بشه مخصوص اینکه عوض Los Angeles تو New York باشه، N.Y Noire
بازی ضعف های قابل پوششی داشت ولی نقاط قوت بازی بقدری خوب و قوی هستن که میشه ازشون چشم پوشی کرد و در نظر من L.A Noire نمره اش: 8.5/10
 
header.jpg
بعد از مدتها یه crpg بازی کردم. این که بین crpgهای بازی نکرده‌م، چرا این بازی رو انتخاب کردم، بر این اساس بود:​
البته تموم کردن همین بازی هم حدود 1 ماه برام طول کشید. خب حالا نظرم چیه؟ راستش رو بخواید، ناامید شدم: پرگویی توی جایی که نباید، سکوت توی اطلاعات اساسی، به طوری که به سمت و سوی پلات هول میره؛ متون توصیفی اضافی و غیرضروری که نه زیبایی ادبی دارن و نه چیزی به داستان اضافه میکنن، در عوض چیزی که باید راجع بهش توضیح داده بشه و یا چیزی که باید نسبت بهش عکس‌العمل نشون داده بشه، سهمش سکوت شده؛ بنترها فراموش‌شدنی، انگار یه مکالمه روزمره بین دو تا آدم معمولی در جریانه، آره درسته که کارکترها نباید خارج از شخصیتشون رفتار کنن و دیالوگ‌ها باید مطابق شخصیتشون باشه، ولی وقتی روزمره، کسل‌کننده و فراموش شدنیه، چه فایده؟ و دیالوگ‌های کارکتر اصلی، توی بعضی موقعیت‌ها انقدر گزینه‌ها بد و نامربوطن، به ناچار گزینه سکوت رو انتخاب کردم که اتفاقا اون هم توی اون موقعیت گزینه نامناسب و خارج‌ازکارکتری بود.

گیم‌پلی و متعلقات خوبن، خیلی بهتر از نسخه قبل. نسبت به نسخه قبل پر بهبودهای ریز و درشته که هم خیلی دسترسی‌پذیری بازی رو بیشتر میکنه و هم تجربه بازی رو لذت‌بخش‌تر، اما کماکان میراث‌دار بزرگترین اشکال نسخه اوله: داستان‌گویی بد. ایده‌هایی خوبی که بد اجرا شدن، نثری که تلاش میکنه ادبی باشه اما از ادبی بودن تنها استفاده مکرر از اصطلاح‌نامه رو یاد گرفته، داستان‌گویی خشکی که به هیچ وجه مخاطب رو از نظر احساسی درگیر نمیکنه. حالا سازنده میتونه بیاد ادعا کنه که ما احساس مخاطب رو هدف نگرفتیم و هدف ما ذهنش بوده؛ هدف ما این بوده که بازیمون تفکربرانگیز باشه. ولی آیا این بازی واقعا توی این جنبه به اون اندازه قوی هست که بتونه برای یه تجربه داستان‌محور مثبت 50 ساعته چنین ادعایی داشته باشه؟ و این که آیا اصلا چنین رویکردی، رویکرد موثریه؟

در نهایت، به نظر من، این بازی، دقیقا مثل نسخه قبلش، بیشتر از هر چیز دیگه، یک پتانسیل هدررفته‌ست و البته این بدین معنا نیست که بازی بد باشه یا ارزش بازی کردن نداشته باشه؛ نمیگید چه بازی بدی بود، فقط میگید میتونست خیلی بهتر باشه.​
 
1718632826426.png

10/10​

اولین پست منه اینجا و چه بازی ای بهتر از هل بلید 2 . ( آقا اینا صرفا نظر شخصی می باشد.)
بازی اول جز بهترین تجربه های گیمینگ برای من بود و خب با این پیش زمینه رفته بودم جلو که نسخه دو هم قراره همین باشه که و همین هم شد. هل بلید 2 همه انتظاراتی که داشتم رو براورده کرد.
در خصوص گرافیک بازی که حرف به اندازه زده شده و نیاز به تکرار مکررات نیست
بازی به خوبی بهینه شده و در طول بازی هم باگ خاصی ندیدم و بنظرم هنر تیم نینجا اینجاست که این خروجی بهینه رو تونستن از آنریل 5 بگیرن.
انیمیشن ها و صدا گذاری بازی هم عالیه، خصوصا انیمیشن های صورت. انیمیشن های مبارزات رو هم خیلی تمیز دراوردن و بنظرم به اندازه و کافی بود.
اتمسفر بازی دقیقا همون چیزیه که از یه بازی با تم نورث انتظار دارین. مریض، سرد، تاریک و خشن.
برای خود من بیشتر اوقات، داستان به گیم پلی ارجحیت داره. شاید واسه همینه که بازیایی مثل what remain of Edith Finch یا مثلا kentucky route zero یا the wolf among us و... جزو دوست داشتنی ترین بازیان برای من
راجع به گیم پلی من با نسخه یک هم هیچ مشکلی نداشتم. این نسخه خیلی بهتر شده و خصوصا انیمیشن های مبارزات باعث میشه قشنگ سنگینی ضربات رو حس کنی.

اگه قصد بازی کردن این بازی رو دارین بدونین که بازی به هیچ عنوان یه اثر اکشن ادونچر نیست!!!!

در نهایت در زمانه ای که به باسن خر می زنی یه اکشن ادونچر یوبی سافت طور ازش می افته بیرون، وجود بازیایی مثل هل بلید برای امثال من نعمته، امیدوارم نینجا نسخه سوم رو هم بسازه یه روزی و ما حالش رو ببریم.
اگه بازی رو تموم کردین ویدیوی زیر رو ببینین، تو این ویدیو میگن که چرا یه سری تصمیمات گرفته شده در خصوص بازی.

حاوی اسپویل داستانی هست! هم از هل بلید 1 هم از هل بلید 2

 
آخرین ویرایش:
Lies of P​
میتونم بگم بعضی جاها، بعضی محیط ها و الگو گذاری دشمنان و باس هم دقیقا کپی بلادبورن بود، که جای تعجب داره سازنده میتونست بیشتر خلاقیت خودش رو بزاره یک نمره منفی تا اینجا.
باس فایت های بازی رو اکثر همون دور اول زدم هیچ گونه چالش خاصی نداشتن، طراحی شون هم هیج جالب نبود غیر از باس فایت گرین مانستر که به دلیل بد طراحی بودن مبارزاتش اصلا بالانس نبود، اعصاب خوردکنی زیادی بود زدنش برای من هم شانسی بود با ایتم پرتابی زیاد و غیره اینم یک نمره منفی تا الان
داستان بازی بد نبود، و خوب هم نبود خدایی چیز شاخی نبود که بگیم هی و فلان و این چیزا و خیلی سر راست بود برخلاف بازی های میازاکی، سیستم جاخالی دادن بازی هم شوخی خیلی زشتی بود، حساب کن من سیستر فرد رو با همین سیستم جا خالی زدن میزنم تو سری دارک سولز یا Orphan of KOS اصلا دقت خوبی نداشت و خیلی ناشیانه هست نیم نمره هم بخاطر این سیستم جا خالی دادن، بازی که سپر نداره حدقل باید سیستم جا خالی دادنش درست و حسابی و بدون نقض باشه.
از نکات مثبت میشه ، به ترکیب مبارزات بلادبورن و دارک سولز گفت، یک سری از مکانیک های دارک سولز 2 هم در بازی دیده میشد، اون قابلیت های دسته هم دقیقا شبیه سکیرو بود با قدرت هاش، سلاح های بازی کارامدی خوبی داشتن و گستردگی خوبی برای سبک مبارزه دارن، بازی گرافیک قابل قبولی هم داشت
7.5/10
 
آخرین ویرایش:
Ghost of tsushima
got-keyart-80677_3tev.1280.jpg
9/10
این بازی واقعا یچیزی فراتر از عالی بود بشدت سرگرم کننده و روح نواز بود
گرافیک و طراحی هنری بازی خیره کننده و در ترکیب با موسیقی های شاهکار بازی و صدای باد غیرقابل وصف بودن
داستان و شیوه روایتش واقعا زیبا بود ، شخصیت پردازی و صدا گذاری زبان انگلیسی بازی هم بی نهایت زیبا بود
طراحی مراحل اصلی و فرعی در کناره ماموریت های جانبی بازی مثل ازاد سازی کمپ ها ، گروگان ها و ...... بشدت عالی بودن
dlc بازی عالی بود و تجربه متفاوت از نسخه اصلی ارائه میداد
ست لباس و زره های گوناگون که قابلیت تغییر رنگ و اپگریدشون بشدت زیبا بودن
___
در مورد نکات منفی بازی کاملا قابل چشم پوشی هستن اما خب می نویسم
اگه زیاد سخت گیری کنم ماموریت های فرعی بازی کمی طولانی و فعالیت های جانبی کمی تکراری میشدن .
بهینه سازی کلی بازی عالی بود اما ایراداتی هم داشت مثل فریم دراپ و عدم بهینگی صدا در dlc گاها هم باگ ( من نسخه اولیه رو دانلود کردم و بدون اپدیت رفتم )
گرافیک فنی بازی بعضی مواقع مثلا در روز زیاد مناسب نبود و باعث میشد تکسچر ها جالب بنظر نرسن که قابل چشم پوشیه چون گیم پلی زیاد در اون شرایط قرار نمی گرفت
گیم پلی بازی عالی بود اما میتونستن روش کار کنن و تجربه دلنشین تر و سخت تری ارائه بدن
سیستم درخت مهارت بازی زیاد پیچیده و چالش بر انگیز نبود میشد بهتر طراحی کنن

 
senua-s-saga-hellblade-ii-pc-xbox-series-x-s-xbox-series-x-s-pc-game-microsoft-store-cover.jpg
senuas hellblade 2
9/10
خیلی خواستم از بازی ایراد بگیرم اما در نهایت این زیبایی هاش بود که بیشتر به چشم اومد
گرافیک بازی بهترین چیزی هست که تا الان ساخته شده و واقعا تجربه زیبایی رو رقم زد از این لحاظ
بقیه موارد مثل انیمیشن ها مبارزه حرکت چهره و... عالی و بدون شک بهترین بودن
گیم پلی بازی با توجه به واقع گرایانه بودنش به نظر من بی نقص بود
طراحی محیط ها عالی بودن و هر کدوم زیبایی خاص خودشون رو داشتن
موسیقی و صدا گذاری و داستان بازی دلنشین و زیبا بود
--
در مورد ایرادات بازی روند کند بازی باعث میشد بعضی مواقع ادامش رو بزارم واسه بعدا
مبارزات بازی میشد بیشتر و متنوع تر باشه​
 

Senua's Saga: Hellblade II​

1721069442789.png
7/10
بازی بالاخره بعد چند سال اومد و امروز صبح تونستم نصب و همین الانم تموم شد
به طور کلی بگم کمتر از حد انتظاراتم بود ولی درکل اونطورا نبود که بخوام بکوبم
اولین چیزی که توی بازی می بینیم گرافیک خارق العاده ش هست.
بی شک تا همین امروز از این خفن تر نداریم.
اتمسفر بازی خیلی خوبه و داستان هم اوکیه با اینکه میتونست بهتر باشه
انتظار داشتم بخش های اکشن بیشتر بشه ولی برعکس نسخه اول بنظر میاد خیلی کمتر شده
ولی انصافا مبارزات این بار خیلی بیشتر حال میداد
در نهایت بگم بازی نه زباله هست و نه خفن. یه بازی خوبه
 
Lies of P

_af5fdafa71.jpg


به دلیل کمبود وقت ،حوصله و شاید نوب بودن :D خیلی سبک سولزلایک رو نمیپسندم، البته اکثرشون رو بازی کردم ولی متاسفانه یکسریشون نیمه تمام موندن مثل دارک 2 ، سکیرو و بلادبورن ( شیم آن می :D)
توی این مدت هم نمیدونم چه مرگم شده بود که هیچ کدوم از سرگرمی های گذشته بهم حال نمیداد از فیلم و سریال و کتاب بگیر تا گیم (کلی گیم رو سیستم تل انبار شده بود) ولی نمیدونم این بازی چه جادویی داشت که منو از اون حال مضخرف کشید بیرون لذا: This game has a special place in my heart
Lies of P رو حدود یک ماهی میشه شروع کردم و به دلیل مشغله خیلی لاک پشتی و آروم پیش رفتم ولی در نهایت تمومش کردم و شدیدا از بازی لذت بردم بطوری که برای اولین بار در طول زندگیم رفتم سراغ NG+ (البته میدونم به نظر خیلیا از جمله همین فروم شاید جز آسونترین و سرراست ترین سولزلایکا باشه که همه باساشو فرست ترای زدن)
به نظرم بعد از بازیای فرام سافتور بهترین سولزلایکیه که ساخته شده، طراحی اکثر باسا فوق العاده است چیزی که تو بقیه کلون ها ندیدم و تنوع دشمنا هم خوبه، گیم پلی بازی خیلی روان و نرمه مخصوصا ترکیب سلاحا و کمبوهایی که میشه زد. داستان پیچیدگی خودشو داره ولی به پیچیدگی کارای فرام سافتور به گیمر ارائه نمیشه که به نظرم نقطه قوت بازیه.
پ.ن: اگر از داستان بازی و این ستینگ شورش پاپت ها خوشتون اومده انیمه Pluto رو پیشنهاد میکنم چون بازی الهام های خوبی ازش گرفته.
اندینگ بازی هم کلی سوال ایجاد میکنه که امیدوارم نسخه 2 رو بسازن و فقط به ساخت یه dlc بسنده نکنن.
اتمسفر بازی (هم محیطهای داخلی و هم خارجی) خیلی خوب یه آرمانشهر و که دچار بدبختی شده رو به تصویر میکشه و البته با توجه به اینکه بازی براساس داستان پینوکیو هست اشارات جالبی به کتاب میزنه.
بخش موسیقی هم واقعا جز قسمتهای قوی بازیه که هم توی خلال بازی و هم مبارزه با باسها خودشو نشون میده (همین الان که دارم تایپ میکنم یکی از موسیقی های بخش پایانی داره تو هدفون پلی میشه)
حالا جدای این همه تعریف، چندتا نکته منفی داره از جمله اینکه بازی سلاحای کول و خیلی خفنشو میده به باسا، که خب گیمر انتظار داره اونا رو بعد کشتن هر باس بگیره ولی دولوپرها یکم ناخن خشکن تو این قضیه (میدونم میشه از Alidoro سلاح باس گرفت، منظورم بعضی از سلاحای باس های آخر هست)
نکته منفی دیگه برام اینه که بازی از یه نقطه ای به طرز عجیبی سخت و غیرمنطقی میشه (نمیدونم میشه اسم منطقه رو برد یا باید تگ اسپویلر زد) به طوری که نیم متر به نیم متر دشمن الیت میاد جلوت، شاید هم این ایراد و از سر نوب بودن گرفتم!
نکته منفی آخر هم علاقه دولوپرا به جنگیدن تو محیطای بسته و کوچکه که شدیدا به نظرم رو مخه.
در کل بازی بسیار ارزشمندیه و به همه پیشنهاد میکنم (البته فکر میکنم اینجا باید اکثرا بازی کرده باشنش) و فکر میکنم اونطوری که باید به حقش نرسید و باید بیشتر بهش پرداخته میشد از جمله متای بازی که به نظرم بازی استحقاقش خیلی بیشتره و با بودجه محدودتر نسبت به فرام خیلی تلاششون قابل تحسینه.
من در جایگاهی نیستم که بخوام به بازیی که کرکی زدم نمره بدم و در اولین فرصت باید بازیو رو استیم بگیرم ولی فکر کنم جز قوانین تاپیکه که نمره هم ذکر بشه لذا:
9/10
 
آخرین ویرایش:

Capture_2024_07_15_06_46_01_589.png

Sniper Ghost Warrior 2010

نکات مثبت: طراحی جذاب اسنایپر؛ گرافیک هنری نسبتاً قابل‌تحمل؛ سیو دستی کارآمد و به همراه چک‌پوینت‌های عادلانه
نکات منفی: هوش مصنوعی در حد جُلبک؛ طراحی خشک کاراکترها؛ صداگذاری نامتعادل؛ کوتاه؛ افت فریم و باگ‌های فراوان؛ داستان در حد کارهای جمشید هاشم پور!

Score: 5.5

پی‌نوشت: اوایل بازی به شدت افتضاح هست؛ اما به تدریج کنار می‌آیید!
پی‌نوشت: از زیرخاکی انباری درش آوردم! 🦆 :D

شروع بازی: 25 تیر 1403
پایان بازی: 27 تیرماه 1403
 
آخرین ویرایش:

View attachment 344065

Sniper Ghost Warrior 2010

نکات مثبت: طراحی جذاب اسنایپر؛ گرافیک هنری نسبتاً قابل‌تحمل؛ سیو دستی کارآمد و به همراه چک‌پوینت‌های عادلانه
نکات منفی: هوش مصنوعی در حد جُلبک؛ طراحی خشک کاراکترها؛ صداگذاری نامتعادل؛ کوتاه؛ افت فریم و باگ‌های فراوان؛ داستان در حد کارهای جمشید هاشم پور!

Score: 5.5

پی‌نوشت: اوایل بازی به شدت افتضاح هست؛ اما به تدریج کنار می‌آیید!
پی‌نوشت: از زیرخاکی انباری درش آوردم! 🦆 :D

شروع بازی: 25 تیر 1403
پایان بازی: 27 تیرماه 1403
درود،
واقعا فکر میکنی کسی تو سال 2024 میشینه اینو بازی میکنه که تیپ میدی؟ :D کار خودته فقط.
 
  • Like
Reactions: Taha75

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

  • Top
    رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
    اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
    or