PlayStation God of War Ragnarok

سازنده
Santa Monica Studio
تاریخ انتشار
November 9, 2022 (۱۸ آبان 1401)
ناشر
Sony Interactive Entertainment
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. PlayStation 5
تاپیک مشکلات بازی
برو به تاپیک مشکلات بازی
God of War Ragnarok
IMG_20210911_212633_copy_600x200.jpg
Biography
Ragnarök
e17dd58892e48fd104c3203eb2ccd3e8-724x1024.jpg


موج اول
شروع آخرالزمان از جنگ‌های خونین در میدگارد و از بین انسان‌ها راه می‌افتد، برادران به جان هم افتاده و یکدیگر را به قتل می‌رسانند و جرم و جنایت در میدگارد بیداد می‌کند.
سپس زمستان سخت (Fimbulvetr ) از راه می‌رسد که به مدت سه سال با خود سرمای شدید و تاریکی به همراه می‌آورد
زمین سراسر از یخی ضخیم پوشیده شده و انسان‌ها در سرما و گرسنگی تمام امید و ایمانشان را از دست می‌دهند.

موج دوم
اسکال (Sköll) و هاتی (Hati – گرگ‌هایی که به دنبال ارابه‌های خورشید و ماه می‌کردند) بالاخره موفق می‌شوند هر کدام طعمه خود را شکار کنند
اسکال خورشید را به دندان گرفته و خون از آن به زمین جاری می‌شود و هاتی ماه را بلعیده و ستارگان نیز آسمان را ترک می‌کنند و تاریکی مطلق همه جا را فرا می‌گیرد.

موج آخر
زمین شروع به لرزیدن می‌کند و فنریر که توسط خدایان در غل و زنجیر بود، آزاد می‌شود تا از خدایانی که او را اسیر کرده بودند انتقام بگیرد.


+ نگهبان خدایان (Heimdall) در شاخ خود دمیده و تمام خدایان به همراه وایکینگ‌هایی که با شرافت جنگیده و مرده بودند و در والهالا درکنار خدایان مستقر بودند، خود را برای نبردی بزرگ آماده می‌کنند.
+ ایگدراسیل (Yggdrasil) که 9 سرزمین بر روی شاخه و ریشه‌های آن شکل گرفته بودند، به لزره درمیاید. زمین میلرزد، دریا شروع به جوشیدن می‌کند و ماری عظیم‌الجثه از اعماق آن بیرون می‌آید که زهر از دهانش بر زمین می‌ریزد، این مار کسی نیست جز یورمنگاند
+ آسمان شکافته شده و از سرزمین موسپل‌هیم (Muspelheim– قلمروی آتش) غول‌های آتشین به رهبری سورت به میدان نبرد وارد می‌شوند
+ هِل، دختر لوکی که نیمه زنده-نیمه مرده است نیز از نیفل‌هیم (Niflheim – قلمروی یخ) خارج شده و به همراه اژدهای خود نیتاگ (Nithog) بر فراز میدان نبرد پرواز می‌کند تا اجساد مردگان را برای خوردن ببرد.
Hróðvitnir
IMG_20220708_101623_402.jpg

فنریر (Fenrir) که همچنین با نام هوویتنیر شناخته میشه شخصیتی مهم در اسطوره‌شناسی نورسه
گرگی غول‌پیکره که به عنوان یکی از بزرگترین دشمنان آسیر تلقی میشه
او اولین بچه-گرگ از سه فرزند لوکی و یک یوتون مونث به نام انگربودا ست
سرنوشتش در زمان راگناروک به مبارزه و کشتن اودین گره خورده، و اینکه پدر اسکول و هاتی ست
فنریر به عنوان گرگی توصیف شده که روزی به اندازه‌ی یک هیولا می‌شود.
وجود او ترسی بزرگ برای خدایان و به خصوص اودین است، کسی که مرگ خود را در زمان راگناروک به واسطه‌ی آرواره‌های این هیولا پیش‌بینی می‌کند
یکی از دلایل مهم اقدامات اودین برای جلوگیری از راگناروک به خاطر ترس از فنریر ست

جنسیت: مذکر
نژادها: غول-گرگ
وضعیت: زنده
مکان: آسگارد
خانواده:
هِل(خواهر)
یورمونگاند(برادر)
اسکول و هاتی(پسران)
انگربودا(مادر)
لوکی ( پدر )
فی(مادر بزرگ)
برگلمیر(جد مادری)
کریتوس(پدر بزرگ؟!)

اگرچه او دیده نشده و به واسطه‌ی یکی از نام‌های کمتر شناخته شده‌اش نام برده می‌شود، اما فنیر در دو تا از اظهار نظرهای میمیر مورد اشاره قرار گرفته!
اولین اشاره مربوط به یکی از داستان‌های میمیر بر روی قایقه که از فنریر به عنوان «کینه‌جوی بزرگ خدایان آسیر» یاد می‌شه و داستانی از او و فرزندانش اسکول و هاتی نقل میشه
میمیر باری دیگر هنگام ترک کردن کونوسگارد به طور خلاصه اشاره‌ای به فنیر می‌کنن و این که چطور بروک و سیندری زنجیری غیرقابل شکست را تنها با استفاده از «یک جای پای گربه» و «آب دهان پرنده» ساختن
Thamur
20220602_213349.jpg

تامور قبل از مرگش تصمیم داشت دیواری به دور سرزمین غول ها یا همون یوتنهایم بسازه تا از مردمش در برابر ثور محافظت کنه
چون ساخت دیوار به تنهایی واسش سخت و زمان‌گیر بود، از پسرش Hrimthur برای ساخت دیوار کمک خواست اما پسرش بهش کمک نکرد!
بعد از مخالفت Hrimthur با پدرش، تامور پسرش رو میزنه و همین امر باعث میشه Hrimthur هز دست پدر فرار کنه
تامور که احساس خوبی نداشته به دنبال پسر میره ولی در میدگارد گم میشه
فریادهای تامور توجه ی ثور رو به خودش جلب میکنه و این دو باهم درگیر میشن و درنهایت تامور حین درگیری بر روی ابزار سنگ تراشی خودش میفته و دار فانی رو وداع میگه:D

تامور یک غول یخی بود و برای همین بعد از مرگش و سقوط بدنش بر روی زمین بخش بزرگی از سرزمین پوشیده از یخ شد و فقط ثور از این سرما نجات پیدا کرد

gow2-900x506_copy_450x253.jpg



با اینکه کشته شدن Thamur در نبرد با ثور کاملا اتفاقی رخ داد اما ثور اعتبار کشتن این غول رو برای خودش می‌دونست و ادعا می‌کرد که خودش انجام داده!
پ.ن: اگر در خاطرتون باقی مانده باشه، آخرین نبرد ما با بالدور دقیقا در محل کشته شدن تامور اتفاق افتاد، و برای لحظاتی فریا برای اینکه ما بالدور رو خاکشیر نکنیم، برای کمک به پسرشو با جادوی خودش ایشونو زنده کرد!
تیر (به نروژی باستان: Týr)

Tyr.jpg
تیر (فرزند اودین، برادر ناتنی ثور و بالدر) خدای جنگ نورس ، خدایی که برای صلح جنگید و به قهرمان بودن و قانونمند بودن شهرت داشت.
با قدرت و علمش جلوی جنگ ها را می گرفت ، نه اینکه شروعشون کنه!
تیر با کمک غول ها و تمام نژاد ها معبدش را ساخت تا با استفاده از آن به هر ٩ قلمروی ایگدراسیل سفر کند و آرامش را توی همه ی آنها برقرار کند.
تیر خدایی بود که انتخاب کرد به دیگران خدمت کند تا خودش
تیر معتقد بود که عقل، کلید جلوگیری از جنگ و هرج و مرج عه ، نه زور!
همچنین او می دانست که با بازدید از فرهنگ های مختلف به بینشی میرسه که هرگز با یکجا نشینی بهش نمیرسه. در حالی که اودین علم زیادش رو مبتکرانه مخفی می کنه ، تیر با دست و دل بازی علم و خردش رو در اختیار بقیه میزاره.
به همین دلیل ، انسان ها تیر رو تحسین می کردند و عشق شان را بهش با آوردن هدایا از سراسر دنیا نشون می دادند.


آخرین اطلاعات:

▪️تاریخ عرضه ی بازی برابر با 18 آبان 1401
▪️بازی به صورت انحصاری برای PS5/PS4 منتشر میشود
▪️در صورتی که نسخه ی PS4 بازی را‌ خریداری کنید، برای دریافت نسخه ی PS5 بازی ( Free Upgrade ) باید مبلغ 10$ را پرداخت کنید
این هزینه شامل نسخه ی Standard Edition بوده و در ادیشن های دیگر شما قابلیت استفاده ی بازی بروی هر دو پلتفرم کنسولی PS4 و PS5 را خواهید داشت



* آقای اریک ویلیامز کارگردان نسخه ی GOW Ragnarok می باشند
* ثور و فریا دو آنتاگونیست اصلی هستند
* هر 9 قلمرو قابل بازی می باشند
* عنوان GOW Ragnarok به مانند نسخه ی 2018 بر اساس فناوری One Shot Shooting ساخته خواهد شد، این بدان معناست که Shooting Camera از ابتدا تا انتهای بازی متوقف نمی شود
* طبق گفته ی اریک ویلیامز کارگردان نسخه جدید GOW، بازی GOW Ragnarok پایانی برای حماسه اساطیر نورس خواهد بود!
* ضمنا کراس جن بودن این بازی نیز به صورت رسمی تایید گردید

IMG_20220706_230109_242.jpg
♤♤♤♤♤♤
GOW Ragnarok Characters

IMG_20210912_014927_650.jpg IMG_20210912_014925_625.jpg
IMG_20210912_014924_145.jpg IMG_20210912_014921_368.jpg
IMG_20210912_014919_967.jpg IMG_20210912_014918_785.jpg
IMG_20210912_014916_890.jpg IMG_20210912_014914_579.jpg
IMG_20210912_014913_027.jpg IMG_20210912_014910_929.jpg

▪︎¤¤▪︎¤¤▪︎¤¤▪︎


☆☆☆☆☆☆☆☆

Screenshot_20210912-013302_Samsung Internet_copy_432x242.jpg
God of War: Ragnarok -Official Gameplay Trailer | PS showcas 2021
YouTube

☆☆☆☆☆☆☆☆
178672
🔹🔹🔹
🔥تریلر رونمایی از تاریخ انتشار بازی🔥
 
آخرین ویرایش:
خلاصه نظرات بعضیا از نوامبر ک دارم میخونم تا الان...

_گند زدن به گاو اقا ابرو سگانه حماسی بردن..

_چرا مگ چیشده؟

_کریتوس دیگ مغز داره برای هر عملش تصمیم میگیره باورت میشه؟

_خب مشکل اینجاس که کریتوس نباید مغز داشته باشه و برای همیشه باید بدون منطق بره جلو :D
.
.
.
....

خلاصه اینکه بعضیا کریتوسی رو دوست دارن که هرکی میاد سر راش از وسط نصفش کنه.

در اینکه سگانه اول حماسی افسانه ای شکی نیست
اما بعضیا هنوز که هنوزه با همون دید سگانه یونان دارن رگناروک میزنن.

نمیخوان قبول کنن که اقا طرف به اشتباهاش پی برده و دنبال ارامشه.کلا دوگانه اخر فراتر گیم. دوستان از گیم خیلی چیزا میشه یاد گرفت که تو کمتر گیمی ما شاهد چنین ویژگیایی هستیم که شاید تو زندگی واقعیمون هم بدردمون بخورن
بزرگترین مشکلی این بازی کلیشه ای شدنش هست ... اینکه از رنگ و نژآد مختلف و حیوانات بی دلیل تو بازی استفاده میکنی ( مثلا سنجاب سخنگو !! ).. اینکه پیام اخلاقی میزارن که ته بازی فلانی فلانی رو نکشه ... اینکه تو هر بازی حتما زن و بچه باید باشه ... اینکه محیط بازی باید شاد و رنگی و دخترونه و بچه پسند هم باشه ... اینکه 3 تا ایده داری همون رو در طول بازی 200 بار تکرار میکنی ( شکل بازکردن صندوق ها )
اینکه چون همه اوپن ورد میسازن تو هم بسازی ... اینکه از پتانسیل داستانی به این عظمت استفاده نکنی و قدرت کنسول نسل جدید هم استفاده نکنی و دوال سنس هم تزئینی باشه ... اینکه هی محیط تکراری و دشمن تکراری بسازی بازیکن رو مجبور کنی اینا رو چند بار بره ..اینکه بازیت بعد 3 تا آپدیت هنوز باگ داره !!! قطعا این بازی کلی هم نقاط مثبت داره اما باید نکات منفی هم گفت .
این بازی یک بازی کاملا دارک با کشتار وحشیانه و بینهایته ... کریتوس هم توی کشتن یک روانی به تمام معناست و از این کار لذت میبره ( شما در نسخه های قبل میتونستی عابرها و آدم های معمولی هم تکه تکه کنی ) و یک کارکتر همیشه تنها بود که رفتارش رو با زن ها هم دیده بودیم مخصوصا توی همون نسخه سوم دیدیم و همیشه سرش برای ماجراجویی هم درد می کرد و عشق جنگیدن ب ... حالا این وسیله کشتار جمعی رو آوردن از جنگ فراری شده و بعد زنش دادن بچه دارش کردن پدر دلسوز و عاشق خانواده اش کردن که کلا دنبال دردسر نیست دیگه . میره به مردم عادی کمک میکنه و ازشون جایزه میگیره !!! و دنبال یک زنی که خودش و پسرش می خواستن بکشنش راه می افته و کمکی بقیه میشه بنظرم اسم سری بعد رو باید بزارن God of war & Friends
این شخصیت جدید به پیشینه و قیافه این کارکتر نمی خوره ... من عاشق این بازی هستم برای همین دلم میسوزه که تبدیل به یک بازی روتین نشه
 
آخرین ویرایش:
آغا من رفتم پستای چند صفحه قبلو خوندم...نامردا چرا همتون خوشتون اومده :D
من از بچه های بازیسنتر دیگه انتظار بیشتری داشتم :-"

ی طوری از بازی تعریف میکنین آدم شک میکنه شاید من ی بازی دیگه رو رفتم یا شاید ورژن من مشکل داشته:D
چون اون چیزی که من تجربه کردم قطعا ragnarok نبود. اگه اسمشو میذاشتن God of war: tale of the spoiled irksome son بهتر بود چون واقعه رگناراک کلا ۱ ساعت وقت برد در حالی که کل بازی داریم الکی این ور و اونور دنبال آترئوس میچرخیم وقت تلف میکنیم و بعد آخرش به مضحک ترین شکل ممکن براک میمیره بروبچ عصبی میشن تو کسری از ثانیه میرن ارتش جمع میکنن فرداش حمله میکنن به ازگارد و اودین میمیره و همه به رستگاری و خوشحالی میرسن! همین. کل رگناروک همین بود. براک میمیره ارتش جمع میکنیم وسط راه ی سری میریم موسپلهایم داشمون سِرتر بهمون ملحق میشه و تمام. جدا فک کنم مرحله ironwood از پروسه رگناروک بیشتر طول کشید و جا داره بگم چقدددددددر این بخش مزخرف بود! رسما میخواستم سرمو بکوبم به دیوار. مشکل pacing و نویسندگی بازی اینجا کاملا مشهوده. باس فایت مزخرف ننه بزرگ اون دخترک از احمقانه ترین و wat da fook ترین لحظات گیمینگی بود که تجربه کردم! اگه یکی بهم میگفت ی روز تو god of war با همچین باسی برخورد میکنیم قطعا با کفش میزدم تو بصل النخاعش:-" دیگه تو ironwood بود که فهمیدم سازنده ها به شددددت موجودات از خود راضی ای بودن و فکر کردن هر چیزی بسازن ازش به عنوان شاااهکار یاد خواهد شد! که آخرشم همین اتفاق افتاد و رسما ضعیف ترین و بی هویت ترین god of war ممکن رو ساختن ولی بازم ملت کلی تعریف و تمجید و سجده از اینکه چقد بازی شاهکاره!
من با نسخه قبلی مشکل داشتم ولی مشکلاتم بیشتر بخاطر سلیقه و علاقه زیادم به نسخه های قدیمی بود، نسخه 2018 حداقل هویت داشت،ی پیش زمینه خوب واسه دنیای جدید بود و با تمام مشکلاتی که باهاش داشتم بازم به نظرم بازی خوب و لایق احترامی بود ولی رگناراک رسما بد، مزخرف، سطحی، خود خفن پندار و پوچه. شخضیتی که از تور و اودین و کلا خدایان اِسیِر تو نسخه قبل شرح داده میشه رو با این نسخه مضحک و حقیری که تو رگناراک نشون میدن مقایسه کنید آخه! بازی ارزش و ابهت خدایان رو پایین آورده. به جز شروع بازی هیچ چیز خفن و با شکوه دیگه ای درباره تور وجود نداره و تنها بخشی از بازی که اودین برام جالب بود همون ملاقات غیرمنتظره اول بازی بود و بس. بازی صرفا ی شروع خوب داره و بعد از اون بخش عظیمی از رفتن به ی نقطه بی هدف به یکی دیگس و بعد از ی مدتی همش از خودم میپرسیدم الان دقیقا دارم چیکار میکنم؟ پس کجاس این رگناراک؟ کجاست اون صحنه های با شکوه و حماسی که معرف سری god of war هستن؟ خییییییلی کم در نقطه ای از بازی پیش اومد که داستان بازی جالب بشه و جذابیتشو حفظ کنه. بازی پر شده از شخصیت ها و اتفاقات بی معنی خسته کننده و بی منطق که یکی از بزرگترین مشکلات بازی همین بی منطقی و بی هدفیشه. مخصوصا کاراکترا. تعریفی که از یک کاراکتر تو ذهن ما ایجاد میشه با اون چیزی که در عمل نشون میدن سازگاری نداره مخصوصا اودین و تور و میمیر که مثلا باهوش ترین مرد دنیاست ولی حضورش تو داستان صرفا به ی کاراکتر بذله گو خلاصه میشه و اثری از هوش و ذکاوت ماوراییش نیست. یا اودین هم که مثلا خدای به شدت باهوش، مکار و جاه طلب و ظالمه تو بازی چیز خاصی ازش ندیدم که نمایانگر این خصیصه ها باشه و کلا کاراکترا بیشتر از اینکه ساخته و پرداخته بشن و درست شخصیتون به اجرا در بیاد، صرفا در قالب کلمات توصیف میشن! تنها لحظاتی که اودین ظالم به تصویر کشیده میشه یکی گذاشتن مردم عادی تو خط اول دفاع بود تا فدا بشن و اون یکی لحظه کشتن تور بود که هر دو مورد به شکلی ضعیف و سطحی اجرا شدن. اجرای بسیار بد ایده های داستانی چیزیه تو بازی خییییلی به چشم میخوره و شدیدا تو ذوق میزنه.
من از شروع بازی منتظر حماسه خفن رگناراک و پروسه نابودی نورث بودم که متاسفانه تا ۱ ساعت پایانی بازی بهش نرسیدیم...ولی حتی خود واقعه رگناروک و حمله به ازگارد هم افتضاح بود. آخه مار به اون بزرگی که تو نسخه قبلی اون همه مهم بود و واسه رگناروک هایپ شده بود، تو این نسخه کلا غایبه و فقط تو نبرد آخر میاد ی چکش میخوره برمیگرده تو نسخه قبل!! حضور یورمگندا(اگه اشتباه ننوشته باشم) صرفا به ی تصویر خفن تو پس زمینه مبارزه به ظاهر حماسی رگناراک خلاصه میشه. سِرتر هم که جوک خالص بود. اولش که با ی حرکتِ دست، کریتوسو پرت کرد عقب امیدوار شدم شاید ی اتفاق خفنی بیفته، ولی خیر. داشمون اول مخالفت کرد که من اهل درگیری نیستم و حوصلشو ندارم، بعد که دید کریتوس شمشیراش س*سیه گفت داوش بیا شمشیرتو بزن تو قلبم بریم واسه رگناراک:-"
نویسندگی بازی از سر تا پاش ایراد داره. کلی سوال بی پاسخ مونده بود و بهشون نپرداختن، کلی روش های بهتر واسه روایت بازی میشد انتخاب کرد.... حتی شخصیتا درست ساخته و پرداخته نمیشن، بار درام بازی حس فیک و جو الکی سنگینی داره و شدیدا پوچ، بی معنی و حتی لوسه و این هم بخاطر پرداخت نادرست و اجرای بد داستان و وقایع داستانیه. از ی طرف دیگه خیلی دیالوگا و صحبای کاراکترا منطقی جلوه نمیکنن و دیالوگا و شیوه رفتار کاراکترا عموما در خور ی بازی حماسی - تاریخی که اسم god of war رو به یدک میکشه و قراره واقعه ragnarok رو به تصویر بکشه نیستن و سازنده ها انگار ساخته خودشونو جدی نمیگیرن و بازی بیشتر شبیه ی اثر درام تینیجری لوسه که ربطش دادن به خدایان و انتقام و اهمیت خانواده به شکل fast & furious مانند. کلا شیوه روایت و داستان درستی رو واسه بازی ای که قرار بود پایانی بر یک حماسه باشه و اسم ragnarok رو به یدک میکشه انتخاب نکردن و نتیجه هم ی اثر بی هویت، شلخته، بی سروته، پوچ و خسته کنندس، خسته کننده بخصوص از این لحاظ که منِ مخاطب از بازی انتظارات دیگه ای داشتم و فکر میکردم بازی خودشو محدود نکنه و بزنه به سیم آخر تا ی داستان باشکوه تحویلمون بده ولی متاسفانه خیلی پایین تر از انتظاراتم بود و موقعی که من منتظر شاخ و شونه کشی بین کریتوس و تور بودم، بازی منو با آترئوس میفرسته تو ی جنگل مزخرف با ی کاراکتر مزخرف تر از خودش که سیب جمع کنم! از اونطرف وقتی به مبارزه با تور و اودین میرسیم، بازی از همیشه ناامید کننده تر و سطحی تر عمل میکنه. مبارزه با گارم جذابیش چند برابر بیشتر از تور و اودین بود.
آترئوس هم از سطحی ترین و رو مخ ترین و مزخرف ترین و نچسب ترین کاراکتر هایی هست که به عمرم دیدم و حضور پررنگ و خسته کنندش تو بازی کاملا نشون دهنده از خود راضی و الکی خود خفن پندار بودن سازنده هاست

خلاصه که god of war ragnarok یک اثر پوچ با اجرای سطحی و ضعیف ایده های داستانی بروبچ سانتا مونیکاست که نتیجش ی ضد حال به تمام معنا و هدر رفت پتانسیل بی نهایت بالای بازی بوده و امیدوارم سازنده های رگناراک به هیچ وجه سمت نسخه بعدی god of war نرن و اصلا اجازه ندن اینا از دو کیلومتری بازی بعدی رد بشن.
یکی از بهترین نظراتی که تو تاریخ بازیسنتر خوندم قطعا این بوده
 
آغا من رفتم پستای چند صفحه قبلو خوندم...نامردا چرا همتون خوشتون اومده :D
من از بچه های بازیسنتر دیگه انتظار بیشتری داشتم :-"

ی طوری از بازی تعریف میکنین آدم شک میکنه شاید من ی بازی دیگه رو رفتم یا شاید ورژن من مشکل داشته:D
چون اون چیزی که من تجربه کردم قطعا ragnarok نبود. اگه اسمشو میذاشتن God of war: tale of the spoiled irksome son بهتر بود چون واقعه رگناراک کلا ۱ ساعت وقت برد در حالی که کل بازی داریم الکی این ور و اونور دنبال آترئوس میچرخیم وقت تلف میکنیم و بعد آخرش به مضحک ترین شکل ممکن براک میمیره بروبچ عصبی میشن تو کسری از ثانیه میرن ارتش جمع میکنن فرداش حمله میکنن به ازگارد و اودین میمیره و همه به رستگاری و خوشحالی میرسن! همین. کل رگناروک همین بود. براک میمیره ارتش جمع میکنیم وسط راه ی سری میریم موسپلهایم داشمون سِرتر بهمون ملحق میشه و تمام. جدا فک کنم مرحله ironwood از پروسه رگناروک بیشتر طول کشید و جا داره بگم چقدددددددر این بخش مزخرف بود! رسما میخواستم سرمو بکوبم به دیوار. مشکل pacing و نویسندگی بازی اینجا کاملا مشهوده. باس فایت مزخرف ننه بزرگ اون دخترک از احمقانه ترین و wat da fook ترین لحظات گیمینگی بود که تجربه کردم! اگه یکی بهم میگفت ی روز تو god of war با همچین باسی برخورد میکنیم قطعا با کفش میزدم تو بصل النخاعش:-" دیگه تو ironwood بود که فهمیدم سازنده ها به شددددت موجودات از خود راضی ای بودن و فکر کردن هر چیزی بسازن ازش به عنوان شاااهکار یاد خواهد شد! که آخرشم همین اتفاق افتاد و رسما ضعیف ترین و بی هویت ترین god of war ممکن رو ساختن ولی بازم ملت کلی تعریف و تمجید و سجده از اینکه چقد بازی شاهکاره!
من با نسخه قبلی مشکل داشتم ولی مشکلاتم بیشتر بخاطر سلیقه و علاقه زیادم به نسخه های قدیمی بود، نسخه 2018 حداقل هویت داشت،ی پیش زمینه خوب واسه دنیای جدید بود و با تمام مشکلاتی که باهاش داشتم بازم به نظرم بازی خوب و لایق احترامی بود ولی رگناراک رسما بد، مزخرف، سطحی، خود خفن پندار و پوچه. شخضیتی که از تور و اودین و کلا خدایان اِسیِر تو نسخه قبل شرح داده میشه رو با این نسخه مضحک و حقیری که تو رگناراک نشون میدن مقایسه کنید آخه! بازی ارزش و ابهت خدایان رو پایین آورده. به جز شروع بازی هیچ چیز خفن و با شکوه دیگه ای درباره تور وجود نداره و تنها بخشی از بازی که اودین برام جالب بود همون ملاقات غیرمنتظره اول بازی بود و بس. بازی صرفا ی شروع خوب داره و بعد از اون بخش عظیمی از رفتن به ی نقطه بی هدف به یکی دیگس و بعد از ی مدتی همش از خودم میپرسیدم الان دقیقا دارم چیکار میکنم؟ پس کجاس این رگناراک؟ کجاست اون صحنه های با شکوه و حماسی که معرف سری god of war هستن؟ خییییییلی کم در نقطه ای از بازی پیش اومد که داستان بازی جالب بشه و جذابیتشو حفظ کنه. بازی پر شده از شخصیت ها و اتفاقات بی معنی خسته کننده و بی منطق که یکی از بزرگترین مشکلات بازی همین بی منطقی و بی هدفیشه. مخصوصا کاراکترا. تعریفی که از یک کاراکتر تو ذهن ما ایجاد میشه با اون چیزی که در عمل نشون میدن سازگاری نداره مخصوصا اودین و تور و میمیر که مثلا باهوش ترین مرد دنیاست ولی حضورش تو داستان صرفا به ی کاراکتر بذله گو خلاصه میشه و اثری از هوش و ذکاوت ماوراییش نیست. یا اودین هم که مثلا خدای به شدت باهوش، مکار و جاه طلب و ظالمه تو بازی چیز خاصی ازش ندیدم که نمایانگر این خصیصه ها باشه و کلا کاراکترا بیشتر از اینکه ساخته و پرداخته بشن و درست شخصیتون به اجرا در بیاد، صرفا در قالب کلمات توصیف میشن! تنها لحظاتی که اودین ظالم به تصویر کشیده میشه یکی گذاشتن مردم عادی تو خط اول دفاع بود تا فدا بشن و اون یکی لحظه کشتن تور بود که هر دو مورد به شکلی ضعیف و سطحی اجرا شدن. اجرای بسیار بد ایده های داستانی چیزیه تو بازی خییییلی به چشم میخوره و شدیدا تو ذوق میزنه.
من از شروع بازی منتظر حماسه خفن رگناراک و پروسه نابودی نورث بودم که متاسفانه تا ۱ ساعت پایانی بازی بهش نرسیدیم...ولی حتی خود واقعه رگناروک و حمله به ازگارد هم افتضاح بود. آخه مار به اون بزرگی که تو نسخه قبلی اون همه مهم بود و واسه رگناروک هایپ شده بود، تو این نسخه کلا غایبه و فقط تو نبرد آخر میاد ی چکش میخوره برمیگرده تو نسخه قبل!! حضور یورمگندا(اگه اشتباه ننوشته باشم) صرفا به ی تصویر خفن تو پس زمینه مبارزه به ظاهر حماسی رگناراک خلاصه میشه. سِرتر هم که جوک خالص بود. اولش که با ی حرکتِ دست، کریتوسو پرت کرد عقب امیدوار شدم شاید ی اتفاق خفنی بیفته، ولی خیر. داشمون اول مخالفت کرد که من اهل درگیری نیستم و حوصلشو ندارم، بعد که دید کریتوس شمشیراش س*سیه گفت داوش بیا شمشیرتو بزن تو قلبم بریم واسه رگناراک:-"
نویسندگی بازی از سر تا پاش ایراد داره. کلی سوال بی پاسخ مونده بود و بهشون نپرداختن، کلی روش های بهتر واسه روایت بازی میشد انتخاب کرد.... حتی شخصیتا درست ساخته و پرداخته نمیشن، بار درام بازی حس فیک و جو الکی سنگینی داره و شدیدا پوچ، بی معنی و حتی لوسه و این هم بخاطر پرداخت نادرست و اجرای بد داستان و وقایع داستانیه. از ی طرف دیگه خیلی دیالوگا و صحبای کاراکترا منطقی جلوه نمیکنن و دیالوگا و شیوه رفتار کاراکترا عموما در خور ی بازی حماسی - تاریخی که اسم god of war رو به یدک میکشه و قراره واقعه ragnarok رو به تصویر بکشه نیستن و سازنده ها انگار ساخته خودشونو جدی نمیگیرن و بازی بیشتر شبیه ی اثر درام تینیجری لوسه که ربطش دادن به خدایان و انتقام و اهمیت خانواده به شکل fast & furious مانند. کلا شیوه روایت و داستان درستی رو واسه بازی ای که قرار بود پایانی بر یک حماسه باشه و اسم ragnarok رو به یدک میکشه انتخاب نکردن و نتیجه هم ی اثر بی هویت، شلخته، بی سروته، پوچ و خسته کنندس، خسته کننده بخصوص از این لحاظ که منِ مخاطب از بازی انتظارات دیگه ای داشتم و فکر میکردم بازی خودشو محدود نکنه و بزنه به سیم آخر تا ی داستان باشکوه تحویلمون بده ولی متاسفانه خیلی پایین تر از انتظاراتم بود و موقعی که من منتظر شاخ و شونه کشی بین کریتوس و تور بودم، بازی منو با آترئوس میفرسته تو ی جنگل مزخرف با ی کاراکتر مزخرف تر از خودش که سیب جمع کنم! از اونطرف وقتی به مبارزه با تور و اودین میرسیم، بازی از همیشه ناامید کننده تر و سطحی تر عمل میکنه. مبارزه با گارم جذابیش چند برابر بیشتر از تور و اودین بود.
آترئوس هم از سطحی ترین و رو مخ ترین و مزخرف ترین و نچسب ترین کاراکتر هایی هست که به عمرم دیدم و حضور پررنگ و خسته کنندش تو بازی کاملا نشون دهنده از خود راضی و الکی خود خفن پندار بودن سازنده هاست

خلاصه که god of war ragnarok یک اثر پوچ با اجرای سطحی و ضعیف ایده های داستانی بروبچ سانتا مونیکاست که نتیجش ی ضد حال به تمام معنا و هدر رفت پتانسیل بی نهایت بالای بازی بوده و امیدوارم سازنده های رگناراک به هیچ وجه سمت نسخه بعدی god of war نرن و اصلا اجازه ندن اینا از دو کیلومتری بازی بعدی رد بشن.
چه قدر عالی نوشتی! من حوصله داشتم بنویسم همین رو می‌نوشتم! فقط اضافه کنم که این سرطان open world شدن و هم باید به مشکلات بازی اضافه کرد! آدم حسرت به دل میمونه یه بازی خوب پیدا کنه که نقطه ی الف شروع و نقطه ی ی تموم بشه، ساید کوئست و جنگولک بازی ها نداشته باشه!
 
به عنوان کسی که تقریبا همه نسخه های بازی رو بازی کردم و نسخه ۲۰۱۸ رو بهترین نسخه سری میدونم خیلی از این انتقادات به این نسخه وارده.بله نسبت به نسخه قبل بسیار بزرگ تر شده گیمپلی پیشرفت کرده و کلا از نظر ابعاد(چه داستانی چه گیمپلی چه ماموریت فرعی و ...)خیلی بزرگ تر شده و نمرات بالا حقشه ولی انگار اون روح این سری رو نداره.منظور فقط اون چرخه خشونت نیست.احتمالا همه نسخه ۲۰۱۸ رو بازی کردن پس در ادامه با اون مقایسه میکنم.
به غیر از دو سه ساعت اول بازی که طوفانی شروع شد و هایپ رو به سقف چسبوند انگار کلا یه بازی دیگه شد!اریک ویلیامز مناسب کارگردانی نبود و بهتر بود توی همون بخش گیمپلی و طراحی مراحل کار کنه چون شخصیت فانی داره و به درد طرح داستانی بازی اصلا نمیخوره.کلا هم یه شخصیت آروم و پخمه ای داره که فکر میکنم هر چی نویسندگان ایده میدن از خجالت قبول میکنه.باید همون موقع که پای افرادی مثل Alanah Pearce به استدیو و تیم نویسندگان باز شد فاتحه بازی رو میخوندیم!کل بازی تم شاد و شنگولی داره که توی کارتونهای کلاسیک دیزنی زیاد دیدیم.
مقایسه بشه با نسخه ۲۰۱۸ که حتی اون معدود دیالوگهای طنز بازی هم اون ابهت کریتوس رو حفظ کرده بود(مثل بیرون اومدن از معبد تیر و خوردن نوشیدنی مخصوص یونان با اترئوس) یا هر موقع آترئوس با کریتوس شوخی میکنه سریع کریتوس سرکوبش میکنه
یا اون زمان که آترئوس مریض شده بود و مسیر رفتن به خونه آسمون تیره شده بود و یه فضا و اتمسفر فوق سنگین داشت یا اون مبارزات با بالدر که از همه لحاظ فوق العاده بود یا بیرون اومدن از هل هایم با کشتی که کابوس های کریتوس رو زنده می کرد.۲۰۱۸ کاملا dna سری رو داشت و فقط مدرنش کرده بود مثل re7 و re8 .فقط یکی دو ساعت اول بازی مثل نسخه ۲۰۱۸ بود متاسفانه که اونم به کلاس کار بارلوگ و ویلیامز برمیگرده و یا حتی شاید توصیه سونی برای فروش بیشتر و طیف گسترده تر که موفق هم شده از این لحاظ.بازی خیلی خوبی بود و نمیشه ایراد کیفی ازش گرفت ولی اصلا بهم نچسبید
 
من اونهایی که با داستان بازی مشکل دارند رو درک میکنم کسایی که از بی شباهت بودن بازی به نسخه سه گانه هم رنج میبرند هم میفهمم.

ولی اونایی که میگن نسخه ۲۰۱۸ بهتر از این بازیه واقعا میخوام بدونم چیش بهتره؟

اگر در نسخه ۲۰۱۸ والکایری ها که جزو خط داستانی نیستند رو فاکتور بگیریم، کل حماسه بازی به این خلاصه میشه: نبرد بالدور ۱، نبرد با ترول نارنجی، اژدها، نبرد با پسرای تور نبرد با ترول آبی و چندتا رنگ دیگه، نبرد بالدور ۲. داستان بازی خلاصه میشه به اینکه بریم خاکسترا رو بریزیم اونجا بعد که رسیدیم اونجا میفهمیم آرتئوس هایبریده.
فقط نبرد با گارم توی رگنراک از کل باسفایتهای بالا خفن تر بود.

نکته بعدی اینکه میگن چرا تور نزد کریتوس رو جر بده! خب اولا تور دنبال انتقام پسرهاش نبود اونها رو بی مصرف میدید و در نبرد اول گفت این باشه پای خون بهاشون یعنی دیگه تسویه کرد تمام! نبرد دوم دلیل نداشت دوباره تسویه کنه. دوم اینکه اگه چیزی رو توی این بازی دیده باشید اینه که هر عمل عواقب خودش رو داره مخصوصا کشتن یک خدا یا جاینت. اگر سکانسک تور مست رو دقت کرده باشید یا دیالوگش با کریتوس کشتن جاینتها هنوز هانتش میکنه! تنها چیزی که در مورد پسر های تور در آخر بازی به شکل مسخره ای جمع شد، حس انتقام Sif بود! اون قبول دارم خیلی مسخره ۱۸۰ رفتارش چرخش کرد!
 
  • Like
Reactions: Akiba
من اونهایی که با داستان بازی مشکل دارند رو درک میکنم کسایی که از بی شباهت بودن بازی به نسخه سه گانه هم رنج میبرند هم میفهمم.
ولی اونایی که میگن نسخه ۲۰۱۸ بهتر از این بازیه واقعا میخوام بدونم چیش بهتره؟
بهتر یا بدتر اینجا بحثش نیست....بیشتر بحث اینه که گاو 2018 روند داستانی و روایی منطقی تری داشت و همه کرکترها سرجاشون بودن و روند بازی به مراتب مناسب تر بود.
تو گاو 2018 چون شما تازه اومدی نورس، طبیعتا انتظار اینکه همون اول بری مبارزه تور یا خدایان دیگه رو نداری و این اروم اروم شروع شدن داستان برات اوکی هست.

مهمتر از اون، بازی تو گاو 2018 فقط داره به مخاطب از گذشته نورس و اخلاق خدایان و محیط های بازی میگه تا اماده کنه مخاطب رو برای مواجهه بزرگ (یجورایی میشه گفت نسخه 2018 کاشت بود و رگناروک قرار بود برداشت باشه) ولی وقتی میرسی به وسط ماجرا و مواجهه بزرگ میگی اااا همین بود؟ اینهمه سرهم کردن داستان و خودتو به این ور اونور زدن همین شد نتیجش؟(یعنی تو نسخه 2018 شما رو هایپ می کنن در حد مرگ که wow قرار چی بشه تو آینده ولی تو نسخه اصلی مثه بادکنک پر بادی که با یه سوزن خیلی کوچک میترکوننش گیمر رو میترکونن:D)
البته اینم بگم این حس در یک ساعت اخر بازی به اوج خودش میرسه و تا قبل از رسیدن به یک ساعت پایانی بازی با اینکه مخاطب میفهمه با چی طرفه ولی امیدواره که یک ساعت اخر بازی همونی که میخواد بشه و جبران روند کلی بازی رو بکنه که با تموم کردنش بیش از پیش ناامید میشه

.
 
آخرین ویرایش:
یکی از چیزایی که من اذیت شدم، نورس برای کریتوس بچه بازی بود هیچ چالشی برای این آدم وجود نداشت. بیشتر همون زن و بچه ش بودن چیزی که برای اکثرا مهم نبود. خصوصا بچه ش.

خیلی دوست داشتم کریتوس جلو ثور کم بیاره یه جورایی کشته هم بشه و وارد شدن به دنیای مرده ها پدرشو یا آتنا رو ببینه و آتیشی که تو سگانه داشته دوباره شعله ور شه.

والهالا که بقول معروف کلا شبیه روستاهای میدگارد بود انگار، و با یه مشت موجودات عجق وجق.

کلا پتانسیل وحشتناکی داشت بازی. حیف واقعا حیف.
 
من به نظرم داستان رگناروک در حد عرف ویدیوگیم به بالا هستش ولی خب من از همچین بازی‌ای انتظار تعیین سطح جدید برای داستان‌گویی ویدیوگیم داشتم. حالا دوستان میگن مارولی و به نظرم درستم هست ولی پایانهای اسپایدرمن های اینسامنیاک خیلی درست هستن به نظرم و حتی فکر میکنم اسپایدرمن 2 درنهایت بازی جدی تری باشه تا رگناروک. درنهایت من بگم برای من خنده‌دار عه که یکی میومد داستان تلو 2 رو تا اون حد می‌کوبید و ناراضی بود ولی داستان رگناروک براش فوقالعادست. من به نظرم حمله‌ای که به ناحق به اون بازی شد باید تا لول خیلی کمتری به رگناروک میشد تا بازی‌های بعدی سانتا داستان‌گویی شون به این سمت نرن و برگردن به همون چیزایی که توش به شدت مهارت داشتن ولی خب همچین اتفاقی نمیوفته چون عموم مردم چیزی رو تکرار میکنن که رسانه براشون تکرار کرده و خب شاید واقعا هم دوس داشته باشن همه چی خوش و خرم باشه تو بازیا. البته من ایرادی نمیگیرم ازینکه شاید یکی خوشش اومده باشه. بالاخره من نظر شخصیم رو گفتم و شاید درست هم نباشه ولی به نظرم ایرادات داستانی سلیقه‌ای نیستن و واقعا به وفور وجود دارن.
درنهایت بگم بازی تو بقیه موارد تا حدی زیادی بی نقصه و رو دستش نیست. کامبت این بازی واقعا یه چیز اعجاب آوره.
 
آخرین ویرایش:
من پایان بازی و هنوز ندیدم تا اینجا حدود ۹ ساعت پیش رفتم . مراحل جانبی ام تا جایی که بتونم در کنار خط اصلی داستان پیش میبرم. در رابطه با گیم پلی اون ۳گانه اصلی و چندتا spin off که اومدن دیگه اون سیستم جوابگو نیست. نمیشد انتظار داشت همون و هی تکرار کنن
در کل به نظر من این آروم شدن کریتوس کاملا منطقی به نظر میرسه و اتفاق عجیبی نیست
 
یکی از چیزایی که من اذیت شدم، نورس برای کریتوس بچه بازی بود هیچ چالشی برای این آدم وجود نداشت. بیشتر همون زن و بچه ش بودن چیزی که برای اکثرا مهم نبود. خصوصا بچه ش.

خیلی دوست داشتم کریتوس جلو ثور کم بیاره یه جورایی کشته هم بشه و وارد شدن به دنیای مرده ها پدرشو یا آتنا رو ببینه و آتیشی که تو سگانه داشته دوباره شعله ور شه.

والهالا که بقول معروف کلا شبیه روستاهای میدگارد بود انگار، و با یه مشت موجودات عجق وجق.

کلا پتانسیل وحشتناکی داشت بازی. حیف واقعا حیف.
بنظرم حرکتشون منطقی بود، چون اگر کریتوس رو نرف میکردن، صدای خیلی ها در میومد.:|
 
بنظرم حرکتشون منطقی بود، چون اگر کریتوس رو نرف میکردن، صدای خیلی ها در میومد.:|
نه اصن ربطی نداره چرا باید صدای خیلیا در بیاد؟ اصن نیازی نرف نیست یه حریفی میخواست در حد خودش که ثور این پتانسیل رو داشت. بهتر از اینه کریتوس بیش از حد op باشه.

تو خود یونان هم چندین بار شکست میخوره کشته میشه.
 
بنظرم با مرگ اتریوس میشد اون خوی وحشی کریتوس یونان رو برگردوند از اون ور هم میتونست دوباره به سرزمین مرگ بره اتریوس رو نجات بده.
با مرگ اتریوس بدست ثور هم میشد کمی خشم سیف و ثور رو کاهش داد چون بلاخره انتقام پسر هاش رو میگرفت و هم فریا بهانه بهتری برای آشتی با کریتوس پیدا میکرد.
 
  • Like
Reactions: .:HO3IN:.
انتظاری که من از نسخه بعدی دارم اینه که کلا rpg رو از بازی حذف کنن چون از ظرفیتش بطور کامل تو ۲ نسخه اخیر استفاده کردن
انتظار دیگه ای که دارم اینه که بازی بعدی ارجاعاتی به گذشته کریتوس داشته باشه همچنین روایتش ترکیبی از نسخه اول و چهارم باشه
گرافیک بازی هم واقعا ایرادی نداره حتی نسخه ۲۰۱۸ هم که واسه ۵ سال پیشه چند پله از الان هم جلوتره فقط اگه تو نسخه جدید بتونن دارک ترش کنن عالی میشه
 
الان که بعد از تموم شدن قسمت داستانی مشغول پلت کردن بازی هستم خواستم نظرم رو درمورد این بازی بگم.
خیلی از دوستان دیگه به درستی به موارد مثبت و منفی رگناروک اشاره کردن و تا جایی که بتونم سعی میکنم از تکرار مکررات بپرهیزم. برای من رگناروک یک بازی خیلی خوب هست ولی مسیله اینجاست که تمام نسخه های اصلی دیگه خدای جنگ برای من چیزی بیشتر از "خوب" بودن و میتونم فقط با کلمه Epic اون بازی ها رو توصیف کنم. من هیچ مشکلی با تغییر شخصیتی کریتوس ندارم و به نظرم پایان بازی که کریتوس پسرش رو رها میکنه تا به دنبال داستان خودش بره و اینبار از کریتوس به خوبی همه یاد میکنن فوق العاده زیبا بود. اما مشکلی که من دارم روند رسیدن به این پایان بود. تحولات ناگهانی و تصمیمات بدون توجیه شخصیت های مختلف (Thor و Surtr) و این حس همزادپنداری که قراره با دشمنان کریتوس داشته باشیم اصلا خوب در نیومد. با اینکه مرگ بوراک و خشم سیندری برام خیلی تاثیرگذار بود ولی از اون طرف مرگ و زندگی شخصیت های تازه وارد این نسخه اصلا برام مهم نبود (مثل پرش اون دوست ترولرمون که من اینجوری بودم که اصن این اسمش چی بود /:))) ) حتی اگه یک سری از این شخصیت های جدید رو از بازی حذف کنی داستان بازی بدون هیچ مشکلی پیش میره که نشون دهنده تاثیرگذاری زیادشون هست!
هرچقدر دیدار اولیه با تور و اودین جذاب بود مبارزه اخر اون چیزی نبود که انتظار داشتم. اودین و تور کم کم برای من اون ابهت خداگونه و غیرقابل دسترس بودن رو از دست دادن . درمورد مراحل Atreus بارها به حوصله سربر بودنش اشاره شد که کاملا هم درسته. ولی از اون طرف من با توجه به تصمیمات، روایت بازی و محدودیت های آتریس فکر نکنم جور دیگه ای میشد این مراحل رو طراحی کرد. البته که میشد بعضی قسمت ها کوتاه تر باشه. آرزوی یه مبارزه کوچیک با Mjolnir هم به دلمون گذاشتن:D. حدسی که برای اتفاقات بعد بازی مثل زنده بودن تیر یا رسیدن Mjolnir به دختر تور دارم اینه که احتمالا تو نسخه بعدی نقش مهمی داشته باشن!
از نظر فنی و گرافیکی مطمینا بازی نسبت به نسخه 2018 بهتر بود. البته من تو نسخه قبل به مشکلی فنی بر نخوردم ولی اینجا چندتا مورد برخوردم. به غیر از افت فریم در یکی از صحنه ها و غیب شدن یکی از باس های فرعی حین مبارزه یه موردی بود خیلی اذیتم کرد. من نسخه لانچ رو داشتم که توش یه ست ارمور اضافه داشت که من از اول بازی همون رو بیشتر اپگرید میکردم ولی چند بار پیش می اومد که وقتی وارد بازی میشدم این ارمور کلا رو کریتوس نبود و کریتوس یه ارمور رندوم پوشیده بود. تو این موقعیت ها مجبور بودم دوباره برم از صندوق کنار ورکشاپ این ست Risen Snow رو بردارم. مشکل اینجاست که همین اتفاق بعد یکی از کاتسین ها تو مراحل اخر پیش اومد ولی دیگ دسترسی به ورکشاپ نداشتم و مجبور شدم با یکی از ارمورهای لول پایینم ادامه بدم. تغییراتی که در UI اتفاق افتاده بود رو بعضی ها رو دوست داشتم و بعضی هارو نه. چینش آیتم ها اینبار خیلی مرتبتر شده ولی ظاهر کلی منو نسخه قبل به نظرم قشنگتر بود. البته استفاده ناقص از ادپتیو تریگر هم تو ذوقم ازت.
اگه یکی از من بپرسه دوست داشتم رگناروک چجوری باشه تا به نقطه ایده ال میرسید، جواب من داخل خود بازیه. منطقه Crest دقیقا همون چیزیه که من انتظار داشتم رگناروک اونجوری باشه. روایت شخصی درمورد کریتوس، مبارزات بی نظیر با باس های مختلف، معماهای جذاب و مراحل فرعی بهم پیوسته لذت بخش ترین قسمت بازی برای من بود. البته مرحله فرعی مربوط به کتابخونه Alfheim هم برام جزو جذابترین ها بود.
به طور کلی رگناروک مطمینا برای من خیلی لذت بخش بود ولی نتونست از پتانسیلی که داشت به خوبی استفاده کنه و خیلی از ایده ها رو هدر داد.
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

  • Top
    رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
    اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
    or