با توجه به موفقیت بی نظیر FF در ژاپن و دیگر مناطق دنیا، Square Soft تقریبا در هر سال یک FF جدید را ساخته و روانه بازار می‌کرد! به این شکل کار ساخت و تولید شماره بعدی بازی نیز یک سال بعد از انتشار FFIV تمام شد و به این ترتیب شماره پنجم سری FF با نام Final Fantasy V در تاریخ 6 دسامبر سال 1992 در ژاپن منتشر شد. علارغم اینکه FFIV به صورت همزمان در ژاپن و آمریکا منتشر شد، FFV به دلایل خاصی در خارج از ژاپن منتشر نشد. از جمله این دلایل می‌توان به داستان خاص این شماره اشاره کرد. داستان FFV داستانی است که به شدت ریشه در افسانه ها و عقاید مردم ژاپن دارد و از این رو به نظر می‌رسد Square تصور میکرده گیمر های غربی نمی‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند.
تیم سازنده FFV برای اولین بار شاهد حظور افرادی چون Yoshinori Kitase و Tetsuya Nomura بود که در حال حاظر مهم ترین افراد در تیم سازنده FF به حساب می‌آیند.
گیم پلی
FFV را از لحاظ گیم پلی می‌توان نزدیک ترین عنوان به شماره های جدید FF دانست. سیستم Level Up کردن سلاح ها و جادو ها که در شماره های قبل وابسته به استفاده مکرر از آن سلاح یا جادو بود، حذف شده و اساس Level Up کردن همه سلاح ها و جادو ها کسب تجربه در مبارزات بود؛ به این صورت که با پیروز شدن در هر مبارزه مقداری به نوار تجربه کارکتر ها افزوده می‌شد و با هر بار پر شدن نوار تجربه، یک درجه به میزان Level کارکتر ها افزوده می‌شد. FFV برای اولین بار معرف سیستم Menu-Base Managment بود. بر اساس این سیستم گیمرها می‌توانستند از طریق منو بازی، کارکتر های خود را مجهز به سلاح ها و قابلیت های کسب کرده در بازی کنند.
اما مهم ترین نوآوری بازی سیستم کلاس های بازی بود که توسط آقای Hiroyuki Ito، مبتکر سیستم Active-Time Battle، ابداع شده بود. اساس این سیستم به این شکل بود که در شروع بازی هر کدام از کارکتر ها در کلاس Free Lancer بودند، اما با پیشرفت در بازی و بدست آوردن کریستال ها، کلاس های جدیدی در اختیار گیمرها قرار می‌گرفت و آنها می‌توانستند از طریق منو Job System کلاس مورد علاقه خود را انتخاب کنند. در مجموع در بازی در حدود 22 کلاس مختلف وجود داشت که بعضی از این کلاس ها مانند کلاس Blue Mag و Time Mag و Mime برای اولین بار در این سری معرفی می‌شدند. با تغییر کلاس کارکتر ها سلاح های مخصوص کلاس های قبلی نیز برای کلاس جدید قابل استفاده بودند. به عنوان مثال اگر کلاس کارکتر خود را از کلاس Ninja به کلاس Knight تغییر می‌دادید، قابلیت حمل دو شمیر که مخصوص کلاس Ninja بود برای کلاس Knight نیز قابل استفاده شده و کارکتر مورد نظر می‌توانست بر خلاف معمول کلاس Knight دو شمشیر را حمل کند.
در سیستم جدید کلاس ها برای ارتقای هر کلاس یک نوار جدید به نام Ability Point وجود داشت که وابسته به نوار Experience، با پیروزی در مبارزات پر می‌شد. با پر شدن نوار AP، هر کلاس Level Up شده و قابلیت های جدیدی به آن کلاس افزوده می‌شد. اما مهم ترین قسمت این سیستم قابلیت افزودن یک کلاس به عنوان کلاس دوم هر کارکتر بود. به عنوان مثال گیمر ها می‌توانستند کلاس Theif را به عنوان کلاس اول و کلاس Black Mag را به عنوان کلاس دوم انتخاب کنند و در هنگام مبارزات از قابلیت های هر دو کلاس استفاده کنند. با استفاده از این امکان جدید گیمر ها می‌توانستند با انتخاب کلاس های متفاوت در مبارزات ضربات جدید را خلق کرده و استراتژی های مختلف و متنوعی را برای نابودی دشمنان اتخاز کنند.
در مجموع اساس گیم پلی FFV همان گیم پلی موفق سری های قبلی بود که نوآوری های جالبی به آن اضافه شده بود.
داستان
شخصیت ها
Bartz Klauser (رバッツ・クラウザ که تلفظ آن Battsu Kurauzā میباشد، همچنین نام او نسخه GBA، Butz است) شخصیت اصلی بازی میباشد. Bartz در یک شهر کوچک در Lix متولد شده است. پدر او Dorgann Klauser و مادرش Stella است.Bartz خیلی زود و زمانی که فقط سه سال داشته مادش را از دست داده (مادر Bartz دچار تشنج بود) و از آن به بعد پیش پدر خود بزرگ میشود. زمانی که Bartz 17 سال داشت، پدرش نیز او را ترک کرده و Bartz به طور کامل یتیم میشود. Bartz که به ماجراجویی علاقه شدیدی داشت، سه سال بعد از مرگ پدرش تصمیم میگیرد با Chocobo خود ،Boko، به ماجراجویی بپردازد. روزی به طور ناگهانی نیروی باد قطع شده و Bartz که موقعیت برای شروع یک ماجرای تازه را مناسب می‌دید، تصمیم میگیرد تا به معبد کریستال باد در Tycoon رفته تا علاوه بر پی بردن به دلیل قطع شدن نیروی باد، حس ماجراجویی خود را ارضاع کند. Bartz بعد از رسیدن به معبد کیستال باد، به عنوان یکی از چهار جنگجوی کریستال انتخاب میشود و مسوولیت خطیر محافظت از کریستال ها را بر عهده میگیرد. Bartz در اواخر داستان متوجه میشود که پدر او یکی از چهار جنگجویان روشنایی بوده است که در زمان های گذشته دنیا را از خطر یک نیروی پلید نجات داده بودند. Bartz پسری شجاع است که در دنیا تنها از ارتفاع زیاد می‌ترسد. Bartz وابسته به کریستال باد میباشد و در 200 سال بعد از ماجرا های بازی، رهبر جنگجویان روشنایی میشود.
Lenna Charlotte Tycoon (رレナ・シャルロット・タイクーン که تلفظ آن Rena Sharurotto Taikūn میباشد، همچنین نام او در نسخه FFAnthology، Reina است) شاهزاده سرزمین Tycoon است که به این دلیل که خواهر بزرگ ترش در کودکی در خارج از قصر گم شده بود، پدرش به او اجازه خارج شدن از قلعه را نداده است، به همین دلیل Lenna تمام طول عمر خود را در داخل قصر گزرانده و بیرون قصر را ندیده است. روزی ناگهان نیروی کریستال باد قطع میشود، به همین دلیل پادشاه Alexander تصمیم میگیرد برای پی بردن به این قضیه راهی معبد کریستال باد شود اما پس از رفتن پادشاه به معبد ناپدید شده و خبری از او نمیشود. به همین دلیل Lenna که مدت ها منتظر یافتن فرصتی برای خروج از قلعه بود تصمیم میگیرد برای پیدا کردن پدرش راهی معبد کریستال باد شود. Lenna در طول سفر توسط Goblin ها مورد حمله قرار میگیرد اما توسط فردی به نام Bartz نجات یافته و زمانی که متوجه میشود او نیز قصد سفر به معبد را دارد، با او همراه میشود. هنگامی که Lenna به معبد می‌رسد به عنوان یکی از چهار جنگجوی کریستال انتخاب میشود. Lenna در آخر داستان خواهر گم شده خود Sarisa را پیدا کرده و به همراه او و Bartz به Tycoon باز گشته و بعد از ازدواج با Bartz، ملکه سزمین Tycoon میشود. Lenna دختری فوقالعاده زیبا، مهربان و ازخود گذشته است. Lenna با کریستال آب در ارتباط است.
Faris Scherwiz (رファリス・シュヴィルツ که تلفظ آن Farisu Shuvirutsu میباشد)، دختر جوانی که به شغل شریف دزد دریایی مشغول میباشد.Faris در واقع همان Sarisa (Salsa در نسخه FFA) خواهر بزرگتر Lenna و شاهزاده سرزمین Tycoon است که در کودکی گم شده بود. هنگامی که Bartz و Lenna و Galuf تصمیم میگیرند از طریق دریا به Tycoon بروند، از Faris تقاضا می‌کنند که با کشتی خود آنها را به Tycoon ببرد، اما Faris به آنها می‌گوید که قطع شدن نیروی باد برای او اهمیت ندارد زیرا کشتی او توسط، Syldra (Hydra در نسخه FFA)، اژدهای آب به حرکت در می آید و او نیازی به نیروی باد ندارد؛ اما در این بین Syldra از دشمن همیشگیش Karlabos، هیولای دریا، شکست خورده و کشته میشود. Faris نیز بعد از کشته شدن هیولایش تصمیم میگیرد به آنها برای بازگرداندن نیروی باد کمک کند. هنگامی که Faris به معبد می‌رسد، به عنوان یکی از چهار جنگجوی کریستال انتخاب میشود. Faris در آخر داستان متوجه میشود که شاهزاده Tycoon و خواهر بزرگتر Lenna است و با او به Tycoon باز می‌گردد اما مدتی بعد از زندگی خود کلافه شده و تصمیم میگیرد که دوباره به دریا بازگشته و دزد دریایی شود. Faris جوان ترین دزد دریایی دنیا است و با کریستال آتش در ارتباط است.
Faris به همراه Terra، محبوب ترین شخصیت های Amano هستند.
Galuf Halm Baldesion (رガラフ・ハルム・バルデシオン که تلفظ ژاپنی آن Garafu Harumu Barudeshion میباشد) پادشاه سرزمین Bal در دنیای زیرین و یکی از چهار جنگجوی روشنایی است. Galuf زمانی که به ظهور دوباری نیروهای شیطانی پی می‌برد تصمیم میگیرد به همراه دختر بزرگ خود Krile به دنیای دیگر آمده تا به پادشاه سرزمین Tycoon خبر این واقعه را بدهد اما بر اثر برخورد یک شهابسنگ از دخترش دور افتاده و حافظه اش را از دست میدهد. Galuf در حالی که بیهوش بر روی زمین افتاده بود توسط Bartz و Lenna پیدا شده و بعد از آگاهی از قصد آنها به طو ناگهانی متوجه میشود که او نیز باید به معبد کریستال باد برود. هنگامی که Galuf به معبد می‌رسد، به او گفته میشود که یکی از چهار جنگجوی کریستال میباشد. مدتی بعد Galuf دوباره دخترش Krile را یافته و با کمک او حافظه اش را بدست می‌آورد. در اواخر داستان Galuf به خاطر نجات جان دخترش کشته میشود.
Krile Mayer Baldesion (رクルル・マイア・バルデシオン که تلفظ ژاپنی آن Kururu Maia Barudeshion میباشد) دختر یکی از سربازان سزمین Bal است که پدر و مادرش را در کودکی از دست داده و توسط Galuf بزرگ شده است و از آن به بعد Galuf او را دختر بزرگ خود می‌خواند. Krile به همراه پدرش تصمیم میگیرد که دنیای دیگر رفته تا خبر ظهور دوباره شیاطین را به پادشاه Tycoon بدهد اما بر اثر برخورد شهابسنگ با زمین از پدرش دور میشود. Krile بعد از مدتی پدرش را پیدا کرده و کمک می‌کند که او حافظه اش را باز یابد. در اواخر داستان Krile با کمک اژدهای خود به یاری جنگجویان آمده و آنها را از دست EXDeath نجات میدهد. Krile جوان ترین عضو گروه است که توانایی صحبت کردن با Moogles و Chocobo و ازدهایان را دارد. Krile دختری فعال و شاداب و کمی گستاخ است. او با کریستال زمین در ارتباط است.
EXDeath (رエクスデス که تلفظ آن به ژاپنی Ekusudesu میباشد، همچنین نام او در نسخه FFA X-Death است) یک جادوگر شیطانی از نسل Enuo از دنیای زیرین است که قصد دارد از طریق نیروی Void کل دنیا را به زیر سلطه خود در آورد اما توسط چهار جنگجوی روشنایی شکست خورده و توسط نیروی کریستال ها در درون درختی زندانی میشود. سی سال بعد از وقوع این ماجرا EXDeath دوباره از بند آزاد شده و تصمیم میگیرد با نابودی تک تک کریستال ها نیروی Void را برای بار دیگر آزاد کرده و از دنیا انتقام بگیرد. EXDeath موفق میشود که کیستال ها را نابود کرده و با احظار نیروی Void به Neo EXDeath تبدیل شود اما در نهایت توسط جنگجویان کریستال ها برای همیشه نابود میشود.
Gilgamesh (رギルガメッシュ که تلفظ ژاپنی آن Girugamesshu میباشد) یکی از ژنرال های EXDeath که در طول داستان پنج بار با جنگجویان روبرو میشود. Gilgamesh بدون شک پیچیده ترین شخصیت منفی دوم در تمام بازی بازی های تاریخ است. شخصیت پردازی این شخصیت به شدت قوی بوده و به طوری پرداخت شخصیتی شده است که حتی بزرگترین طرفداران FF نیز نمی‌توانند بگویند که او شخصیتی سیاه یا سفید دارد!
Gilgamesh از نیروهای تحت کنترل EXDeath است اما زمانی که EXDeath به نیروی Void دست پیدا می‌کند، او را به همراه جنگجویان رها می‌کند تا کشته شود اما Bartz او را نجات داده و به این ترتیب Gilgamesh با جنگجویان دوست میشود. البته نکته ای که این دوستی را زیبا کرده است این است که Gilgamesh هیچ گاه به طور جدی با جنگجویان رابطه برقرار نمی‌کند و همیشه با آنها رفتاری سرد و خشک دارد ولی در آخر داستان برای نجات جان آنان با Necrophobe مبارزه کرده و کشته میشود.
بعد از گذشت حدود بیست سال از انتشار FFV از بعضی از صحنه های مربوط به Gilgamesh همواره به عنوان بهترین صحنه های بازی های تاریخ نام برده میشود، مانند صحنه ای که Gilgamesh متوجه میشود که شمشیر Excalibur ای که بدست آورده تقلبی است یا صحنه ای که در حالی که آهنگ Clash Of The Big Bridge پخش می‌شد، Gilgamesh بر روی Big Bridge ضربه The Ultimate Gilgamesh Metamorph را اجرا می‌کند.
صحنه وداع Gilgamesh با جنگجویان (در حالی که آهنگ جادویی Dear Friends پخش می‌شد) هنگامی که آخرین نفس های خود را در مقابل Necrophobe می‌کشد به همراه صحنه وداع Cloud Strife با Arieth جزو احساسی ترین صحنه های تایخ بازی های کامپیوتریست.
جنگجویان روشنایی
Dorgann Klauser (رDrogan Klauser در نسخه FFA) یکی از چهار جنگجوی روشنایی که در گذشته EXDeath را شکست داده و در داخل یک درخت زندانی کرده بودند. Dorgann پدر Bartz است و در زمان 17 سالگی Bartz از دنیا می‌رود. Dorgann تنها در فلش بک های کوتاهی از گذشته در بازی نشان داده میشود.
Kelger Vlondett (رKelgar Vlondett در نسخه FFA) یکی از چهار جنگجوی روشنایی که در گذشته EXDeath را شکست داده و در داخل یک درخت زندانی کرده بودند. Kelger کسی است که هویت اصلی پدر Bartz را برایش فاش می‌کند. Kelger در نبرد آخر جنگجویان کریستال با EXDeath به گروه کمک می‌کند.
Xezat Matias Surgate (ر Zeza Matias Surgate در نسخه FFA) یکی از چهار جنگجوی روشنایی که در گذشته EXDeath را شکست داده و در داخل یک درخت زندانی کرده بودند. Xezat بعد از ظهور دوباری EXDeath یک ارتش نظامی تشکیل داده و به قلعه او حمله می‌کند، ولی در طی این حمله کشته میشود.
در داستان FFV شخصیت های فرعی بسیاری وجود داشت که به طور مختصر به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
Alexander Highwind Tycoon پادشاه سرزمین Tycoon که بعد از مطلع شدن از قطع نیروی کریستال باد به معبد کریستال باد می‌رود، اما به طور مرموزی ناپدید میشود. پادشاه در طول بازی چندین بار برای کمک به جنگجویان ظاهر میشود. در شهر Gohn زن شیطانی زیبایی به نام Siren با استفاده از چهره ی پادشاه برای جنگجویان طعمه می‌گذارد تا آنها را نابود کند. در واقع دلیل ناپدید شدن پادشاه این است که EXDeath او را تحت کنترل خود در آورده بود. EXDeath پادشاه را مجبور می‌کند که به قلعه معلق در هوا در Gohn، محل نگه داری کریستال زمین، رفته و ان را نابود کند؛ اما Krile از نقشه EXDeath با خبر شده و به قلعه معلق رفته و در آنجا با پادشاه که در حال مبارزه با جنگجویان کریستال بود روبرو میشود. Krile با احظار افسون تندر باعث از بین رفتن ارتباط EXDeath با پادشاه میشود اما با این کار کریستال نیز خرد میشود. EXDeath باعث میشود که تکه های کریستال بعد از خرد شدن به سمت جنگجویان پرتاب شود اما پادشاه خود را در مقابل تکه های کریستال قرار داده و با دادن جان خود مانع از نابودی جنگجویان میشود. روح پادشاه به همراه روح جنگجویان روشنایی در نبرد آخر جنگجویان با EXDeath برای کمک به آنها فرستاده میشود تا آنها را برای ادامه مبارزه تشویق کند.
Cid Previa یک مهندس کشتی های هوایی که برای حکومت Karnak کار می‌کرد. Cid موفق میشود کشتی هوایی طراحی کند که با کمک نیروی کریستال آتش حرکت کند. هنگامی که کریستال آتش به دست EXDeath می افتد، کشتی او از حرکت می‌ایستد و او به این ترتیب از ماجرا با خبر میشود و سعی می‌کند به ملکه هشدار دهد، اما ملکه که تحت کنترل EXDeath بود او را به زندان می‌اندازد. Cid توسط جنگجویان از زندان آزاد شده و قبول می‌کند که به گروه برای بازگرداندن دوباره نیروی کریستال ها کمک کند. Cid کشتی هوایی با موتو بخار که خود اختراع کرده بود را در اختیار جنگجویان قرار میدهد، مسیر درست در یک صحرا را به آنها نشان میدهد، کشتی هوایی باستانی را تعمیر می‌کند، دروازه ورود به دنیای دیگر را باز کرده و کاری می‌کند که کشتی هوایی در زیر آب حرکت کند!
Mid Previa پسر بزگ Cid که مانند پدرش به کشتی های هوایی علاقه مند است. Mid همیشه همراه پدرش است و او را تشویق می‌کند که در مقابل سختی ها به ایستد و هیچ وقت کنار نکشد.
Zok دوست قدیمی Lenna که کلید Torna را به Barts میدهد.
King Walse پادشاه سرزمین Walseکه روابط خوبی با Lenna داشته اما درخواست او مبنی بر متوقف کردن استفاده از کریستال را رد می‌کند. پادشاه Walse نیز در آخر در کنترل EXDeath قرار میگیرد.
Queen Karnak ملکه سرزمین Karnak که EXDeath او را تحت کنترل خود در آورده بود. ملکه به همراه هیولای خود Liquid Flaim با جنگجویان مبازه می‌کند اما از آنها شکست خورده و از کنترل EXDeath خارج میشود اما دیوانه شده و تا آخر عمر در بستر خود خوابیده و هذیان می‌گوید.
Enuo جادوگ شیطانی که در هزار سال پیش میزیسته. Enuo اولین کسی بود که نیروی شیطانی Void را احظار می‌کند. Enuo با استفاده از نیروی 12 سلاح افسانه ای کشته میشود.
Siren زن زیبای شیطانی که هنگامی که جنگجویان وارد Gohnمی‌شوند تصمیم می‌گرد روح آنها را جذب کرده و آنها را خدمتگزار خود کند. Siren از طریق نشان دادن چهره ی Stella مادر Barts، Alexander پدر Lenna و Krile دختر Galuf سعی می‌کند برای آنها طعمه گذاشته و آنها را نابود کند اما Galuf متوجه میشود که Krile او را نمی‌شناسد و از این طریق به نقشه او پی برده و بعد از شکستن جادوی Siren، جنگجویان او را شکست می‌دهند.
Ghido بزرگترین دانای روی زمین که هزا سال سن و در دنیای زیرین سکونت دارد و اقلب به صوت یک لاکپشت عظیم ظاهر میشود. Ghido به جنگجویان کمک می‌کند کتاب بزرگ مهر و موم شده را بخوانند و از طریق آن به محل نگه داری دوازده شمشیر افسانه ای پی‌ببرند.
Syldra اژدهای دریایی Faris که Faris او را از کودکی می‌شناخته و با او دوست بوده است. Syldra کشتی Faris را بر روی آب حمل می‌کرد تا اینکه توسط هیولای دریایی به نام Karlabos، که یک خرچنگ غولپیکر بود، کشته میشود. Syldra بعد از شکست خوردن از Karlabos با آخرین نیروی خود Faris و جنگجویان را از مهلکه نجات میدهد. روح Syldra بعد از مرگ همیشه با Syldra باقی می‌ماند.
Boko نام Chocobo ـه Bartz که باهوش ترین Chocobo روی زمین است.
Koko نام همسر Boko که بعد از ازدواج با Boko حامله میشود!
مقدمه داستان
یک هزار سال قبل از شروع وقایع بازی، جادوگر شیطانی و قدرتمندی به نام Enuo با استفاده از نیروی شیطانی و پلید به نام Void تمام دنیا را تحت سلطه خود قرار میدهد. بعد از سلطه Enuo بر روی زمین و اعمال زور و کارهای جنایتکارانه از سوی او بر روی زمین، تمامی مردم تصمیم میگیرند که با هم متحد شده و بر علیه Enuo شورش کنند. به این ترتیب شروع به جمع آوری 12 سلاح افسانه ای کرده و با استفاده از قدرت آن موفق می‌شوند که Enuo را شکست دهند، اما موفق به نابودی نیروی شیطانی Void نمی‌شوند؛ زیرا نیروی Void یک نیروی شیطانی بود که متعلق به زمین نبود. با توجه به اینکه مردم نتوانستند نیروی Void را نابود کنند، با کمک نیروی کریستال ها Void را در درون صخره ای در بین دو دنیا زندانی می‌کنند تا هیچ گاه آزاد نشود.
بعد از نابودی Enuo و زندانی شدن نیروی Void جهان در صلح و آرامش قرار میگیرد. حکومت های جدید تشکیل گرفته و علم و تکنولوژی پیشرفت می‌کند و تا مدت ها اثری از نیروی Void در دنیا دیده نمیشود.
سی سال قبل، شیطانی به نام EXDeath نیروی Void را از داخل صخره برای بار دوم آزاد کرده تا با استفاده از آن همانند Enuo کل دنیا را زیر سلطه خود قرار دهد اما EXDeath توسط چهار جنگجوی روشنایی شکست خورده در داخل درختی زندانی میشود.
شروع داستان
یعد از نابودی EXDeath، جهان دوباره در صلح و امنیت قرار میگیرد اما این آرامش سی سال بیشتر دوام نمی‌آورد. سی سال پس از نابودی EXDeath، یک روز ناگهان حرکت باد در کل دنیا به طرز مرموزی قطع میشود. پادشاه سرزمین Tycoon، Alexander، که از طقع شدن وزش و نیروی باد نگران شده بود تصمیم میگیرد به معبد Hiryuu محل نگه داری کریستال باد برود تا از اوضاع کریستال باد باخبر شود. پادشاه بعد از ورود به معبد متوجه میشود که کریستال باد دزدیده شده است. مدتی بعد از نابودی کریستال باد سرزمین Tycoon مورد اثابت شهابسنگ های متعددی قرار میگیرد که ویرانی های شدیدی در این سرزمین ایجاد کرده و باعث ناپدید شدن پادشاه میشود.
مدتی بعد از وقوع این حوادث عجیب فرد ماجراجویی به نام Bartz به همراه Chocobo خود Boko تصمیم میگیرد به محل برخورد شهابسنگ ها با زمین رفته تا شخصا از راز این حملات مرموز مطلع شود. مدتی بعد از شروع سفر، Bartz با دختری به نام Lenna بر خورد می‌کند که Gobline ها در حال حمله به او بودند. Bartz به Lenna کمک می‌کند تا Gobline ها را شکست دهد. Lenna به Bartz می‌گوید که او شاهزاده سرزمین Tycoon است و پدر او بعد از متوقف شدن نیروی باد و برخورد شهابسنگ ها به زمین، عازم معبد کریستال باد شده است اما هنوز از معبد بر نگشته و خبری از او نشده است، به همین دلیل او تصمیم گرفته که به دنبال پدر خود به معبد کریستال باد برود. Lenna وقتی متوجه میشود که Bartz نیز عازم معبد کریستال است تصمیم میگیرد با او همراه شود. مدت کوتاهی بعد از ملحق شدن Lenna به Bartz آن دو در چاله ای که بر اثر برخورد شهابسنگ ایجاد شده بود، با پیرمردی روبرو می‌شوند که به غیر از نام خود، Galuf، چیز دیگری را به خاطر نمی‌آورد. هنگامی که Bartz و Lenna قصد خود از مسافرت به معبد کریستال را به Galuf می‌گویند، Galuf به طور ناگهانی به خاطر می‌آورد که او نیز باید به معبد برود اما دلیل این امر را به خاطر نمی‌آورد! به همین منظور او نیز تصمیم می‌گیردبه Bartz و Lenna بپیوندد و ههمراه آنها به معبد برود.
Bartz به همراه گروه به راه خود به سمت معبد ادامه میدهد تا اینکه به روستای Tule که در مسیر معبد بود می‌رسد. آنها متوجه می‌شوند که روستای Tule بر اثر برخورد شهابسنگ نابود شده و مسیر شهر به کلی بسته شده است؛ از این رو آنها تصمیم میگیرند از آخرین راه باقی مانده، یعنی راه دریا به معبد بروند. به همین دلیل گروه به دنبال راه دریا رفته و پس از مدتی به ورودی آن که یک غار بزرگ بود می‌رسند. گروه بعد از عبور از غار به ساحل دریا می‌رسند. آنها پس از رسیدن به ساحل متوجه می‌شوند که فقط یک کشتی برای انتقال دادن افراد در دریا وجود دارد که آن هم متعلق به دزدان دریایی است. Galuf پیشنهاد میدهد که کشتی را از صاحبانش بدزدند (!) و به این ترتیب گروه تصمیم میگیرند کشتی را بدزدند اما در حین انجام این کار توسط دزدان دریای دستگیر می‌شوند. بعد از دستگیر شدن گروه، رییس دزدان دریایی که دختر جوانی به نام Faris بود، از کار آنها متعجب شده و از آنها می‌پرسد که برای چه قصد دزدیدن کشتی او را داشته اند؟ Bartzبه او توضیح میدهد که نیروی باد قطع شده و پادشاه Tycoon نیز در پی آن ناپدید شده و از این رو آنها قصد رفتن به معبد کریستال را دارند تا از علت این پدیده باخبر شوند. Bartz از Faris درخواست می‌کند که آنها را در راه رفتن به معبد یاری کند اما Faris به آنها می‌گوید که کشتی او توسط اژدهای دریا حرکت می‌کند و قطع نیروی باد برای او مهم نیست، به این ترتیب Faris از کمک به آنها دریغ می‌کند. اما مدتی بعد Syldra اژدهای دریا توسط Karlabos کشته میشود، از این رو Faris تصمیم میگیرد به Bartz و Lenna و Galuf برای رسیدن به معبد کریستال باد کمک کند. هنگامی که این چهار نفر به معبد کریستال باد می‌رسند، ناگهان تصویر پادشاه ظاهر شده و به آنها می‌گوید که آنها چهار جنگجوی انتخاب شده هستند تا از کریستال ها در مقابل نیروی شیطانی باستانی که قصد نابودی دنیا را دارد محافظت کنند.
جنگجویان بعد از این اتفاق متوجه می‌شوند جادوگر شیطانی به نام EXDeath عامل این بلایا است و او قصد دارد تمامی دنیا را نابود و خالی از سکنه کند. به این ترتیب جنگجویان تصمیم میگیرند برای جلوگیری از دست رسی EXDeath به کریستال ها زود تر از او به کریستال ها رسیده و آنها را تصاحب کنند، به همین منظور به معبد کریستال آب در Walse می‌روند. هنگامی که جنگجویان به شهر Walse می‌رسند، متوجه می‌شوند که پادشاه Walse از نیروی کریستال برای مقاصد شخصی خودش استفاده می‌کند و کارخانه و ماشین های بسیاری را با کمک نیروی کریستال به راه انداخته است. Lenna که به دلیل آشنایی پدرش با پادشاه Walse با او دوستی نزدیکی داشت، سعی می‌کند به پادشاه توضیح دهد که EXDeath به دنبال کریستال هاست و او باید هرچه سریع تر استفاده از کریستال ها را قطع کند و آن را در محل مناسبی مخفی کند اما پادشاه صحبت های Lenna را جدی نگرفته و حرف او را گوش نمی‌کند. در این بین EXDeath نیز که به دنبال کریستال ها بود، موفق میشود کنترل پادشاه را در دست گرفته و از این طریق کریستال را بدست آورده و مانند کریستال باد خرد کند.
بعد از شکست جنگجویان در بدست آوردن کریستال آب، آنها تصمیم میگیرند که هر چه سریع تر به شهر Karnak رفته تا کریستال آتش را پیدا کنند. هنگامی که جنگجویان به شهر Karnak می‌رسند به سرعت متوجه می‌شوند که ملکه سرزمین Karnak، زنی شیطانی است که هیچ کس را به قصر خود راه نمی‌دهد. در این میان فردی که از مخالفان ملکه بود به جنگجویان می‌گوید که اگر به دنبال اطلاعاتی از کریستال آتش می‌گردند باید فردی به نام Cid را ملاقات کنند که هم اکنون در زندان ملکه به سر می‌برد. جنگجویان با تلاش فراوان موفق می‌شوند Cid را از زندان نجات دهند. Cid پس از رهایی از زندان به جنگجویان می‌گوید که او یک مهندس و مخترع کشتی های هوایی است که برای ملکه کار میکرده است. روزی او موفق میشود کشتی هوایی پیشرفته ای اختراع کند که به صورت غیر تماسی با نیروی کریستال آتش کار کند. کشتی او به خوبی کار میکرده اما چند روز پیش به طور ناگهانی انرژی کریستال آتش قطع شده و کشتی او از کار می‌افتد. Cid به آنها می‌گوید که در ابتدا تصور میکرده این یک اتفاق ناخواسته است و به همین دلیل سعی می‌کند به ملکه هشدار بدهد اما بعد از اینکه ملکه را در جریان ماجرا قرار میدهد توسط او به زندان انداخته میشود. جنگجویان پس از شنیدن داستان Cid تصمیم می‌گرند همراه او به قصر ملکه نفوز کرده و از کل ماجرا مطلع شوند. هنگامی که جنگجویان به قصر می‌روند با ملکه و هیولایش Liquid Flame رو برو می‌شوند و بعد از شکست دادن او متوجه می‌شوند که ملکه از همکاران EXDeath بوده و به خواست EXDeath کریستال آتش را خرد کرده است.
جنگجویان که موفق نشده بودند کریستال آتش را بدست آورند تصمیم میگیرند به شهر Gohn رفته تا حداقل آخرین کریستال، یعنی کریستال زمین را بدست آورند. هنگامی که جنگجویان به شهر Gohn وارد می‌شوند در ابتدا توسط زن شیطانی به نام Siren مود حمله قرار میگیرند اما موفق می‌شوند توسط Galuf از محلکه جان سالم به در برده و از محل نگه داری کریستال زمین مطلع شوند. جنگجویان متوجه می‌شوند که آخرین کریستال باقی مانده در معبدی نگه داری میشود که به صورت معلق در هواست و خوشبختانه هنوز دست EXDeath به آن نرسیده است. جنگجویان با کمک Cid موفق می‌شوند به معبد معلق رفته و به کریستال برسند اما درست زمانی که جنگجویان با موفقیت یک قدم بیشر فاصله نداشتند توسط پادشاه Alexander مورد حمله قرار میگیرند. جنگجویان پی میبرند که Alexander ناپدید نشده بلکه توسط EXDeath دزدیده شده و حالا نیز تحت کنترل او قرار گرفته است. در حالی که Alexander در حال حمله به گروه بود، دختر جوانی به کمک گروه آمده و با احظار جادوی تندر باعث قطع ارتباط EXDeath با پادشاه میشود اما در حین مبارزه او با پادشاه کریستال نیز متلاشی میشود. بعد از نابودی کریستال EXDeath باعث میشود که تکه های کریستال به سمت جنگجویان رفته تا آنها کشته شوند اما پادشاه که به حال طبیعی خود بازگشته بود خود را در مقابل خرده های کریستال قرار داده و با قربانی کردن خود جان گروه را نجات میدهد.
با اینکه کریستال زمین نیز همانند کریستال های دیگر خرد شد، اما اینبار سفر جنگجویان بیهوده نبود. بعد از ورود دختر جوان به معبد معلق جنگجویان پی میبرند که او در واقع krile دختر بزرگ Galuf است که بعد از جدایی از پدرش به دنبال او می‌گشته. Galuf با دیدن Krile حافظه خود را بازیافته و متوجه میشود که به چه دلیل به Tycoon آمده است. Galuf به آنها می‌گوید در حدود سی سال پیش شیطانی به نام EXDeath از دنیای زیرین ظهور کرده و با احظار نیروی شیطانی Void قصد داشت تمام دنیا را در اختیار خود بگیرد اما او به همراه سه جنگجوی دیگر که با نام جنگجویان روشنایی شناخته می‌شدند، با او مبارزه کرده و بعد از شکست دادن EXDeath او را در درون درختی زندانی کرده و با استفاده از نیروی کریستال ها نیروی Void را نیز در داخل مکانی به نام Rift زندانی می‌کنند، اما در حال حاظر EXDeath از زندان خود فرار کرده و با نابود کردن کریستال ها قصد دارد نیروی Void را دوباره آزاد کند. به همین دلیل او به همراه دخترش Galuf قصد داشتند به Tycoon آمده و پادشاه را از ظهور دوباری EXDeath و خطری که دنیا را تهدید می‌کند مطلع کنند، اما در راه بر اثر برخورد شهابسنگی با زمین او از دخترش جدا شده و .... .
با توجه به اینکه EXDeath موفق شده بود تمام کریستال ها را نابود کند جنگجویان تصمیم میگیرند به سرزمین Galuf سفر کنند تا به طور مستقیم با EXDeath مبارزه کرده و مانع از عملی شدن اهداف شومش شوند. جنگجویان بعد از رسیدن به سرزمین Galuf، بر روی یک پل بزرگ توسط نیرو های EXDeath مورد حمله قرار گرفته و Bartz و Lenna و Faris توسط Gilgamesh، خدمتکار EXDeath دستگیر می‌شوند. بعد از دستگیری افراد، Galuf با کمک اژدهای باد به کمک افراد رفته و بعد از شکست دادن Gilgamesh موفق به نجات افراد میشود. جنگجویان بعد از آزاد شدن از دست Gilgamesh، با کمک Krile و Moogles ها از دست نیروهای EXDeath فرار کرده به قلعه Bal، محل پادشهای Galuf فرار می‌کنند.
در طی فرار جنگجویان از دست نیروهای EXDeath، اژدهای باد مجروح شده و جنگجویان که زندگی خود را مدیون کمک های او می‌دانستند تصمیم میگیرند برای نجات جان او به سرزمین اژدهای افسانه ای بروند. جنگجویان در طول سفر به سرزمین اژدهای افسانه ای با فردی به نام Kelger که یکی از چهار جنگجوی روشنایی بود، روبرو می‌شوند. Kelger بعد از مشاهده Bartz به او می‌گوید که Bartz پسر دوست او و یکی از جنگجویان روشنایی است. او به جنگجویان می‌گوید که برای پی بردن به روش نابودی EXDeath باید موجودی به نام Ghido دانشمند، که حمله EXDeath و نیروهای شیطانی و نابودی کریستال ها را از مدت ها قبل پیشگویی کرده بود پیدا کنند. جنگجویان متوجه می‌شوند که Ghido در یک جزیره خالی از سکنه میزیسته اما EXDeath به محل سکونت او حمله کرده و جزیره را غرق کرده است. جنگجویان تصمیم می‌گرند به جزیره مورد نظر رفته تا بلکه از Ghido اثری پیدا کنند به همین منظور مجبور می‌شوند به قلعه EXDeath نفوز کنند. هنگامی که جنگجویان به سمت قلعه EXDeath در حال حرکت بودند با فردی به نام Xezat، یکی از چهار جنگجوی روشنایی، روبرو می‌شوند که فرمانده‌هی یک گروه نظامی علیه EXDeath را بر عهده داشت. Xezat به جنگجویان پیشنهاد می‌کند در هنگامی که او در حال حمله به قلعه است، جنگجویان مخفیانه وارد قلعه شوند. Xezat به قلع حمله کرده و در طول نبرد کشته میشود ولی جنگجویام موفق می‌شوند به داخل قلعه نفوز کرده و به محل جزیره غرق شده دست پیدا کنند. جنگجویان بعد از رفتن به محل جزیره موفق می‌شوند Ghido را که یک لاکپشت باستانی بود، ملاقات کنند. او به جنگجویان توضیح میدهد که EXDeath از نسل جادوگر شیطانی به نام Enuo است که در هزار سال پیش با استفاده از قدرت Void سعی در نابودی دنیا داشته اما توسط نیروی دوازده سلاح افسانه ای شکست خورده بود. او همچنین به جنگجویان می‌گوید که اگر قصد مبارزه با EXDeath را دارند باید از طریق خواندن کتاب مقدس در قلعه Kuza به 12 سلاح افسانه ای دست یابند. او همچنین به آنها می‌گوید که EXDeath تکه های کریستال ها را جمع آوری کرده و در داخل درختی که در آن زندانی بود پنهان کرده است. بعد از صحبت های Ghido، جنگجویان تصمیم میگیرند به جنگل مذکور رفته تا قبل از یافتن 12 سلاح جادویی، تکه های کریستال ها را جمع آوری کنند. گروه بعد از رسیدن به محل مورد نظر درخت مذکور را یافته و به همین دلیل سعی می‌کنند طلسم آن را شکسته و کریستال ها را بدست آورند، اما EXDeath که از قصد آنها با خبر شده بود، سر رسیده و با طلسم قدرتمندی جنگجویان را محاصره و متوقف می‌کند. Krile که از محاصره شده جنگجویان باخبر شده بود با کمک آزدهای باد به کمک جنگجویان آمده تا به طور موقت EXDeath را متوقف کند اما توسط EXDeath در حلقه ای از آتش محاصره میشود. Galuf برای نجات جان دخترش با EXDeath وارد نبرد میشود اما از او شکست خورده و EXDeath او را رها می‌کند تا به خاطر جراحات ناشی از نبرد کشته شود. جنگجویان سعی در نجات جان Galuf می‌کنند اما موفق نشده و Galuf کشته میشود.
جنگجویان بعد از فرار از دست EXDeath به دنبال 12 سلاح افسانه ای راهی قلعه Kuza شده و بعد از تلاش فراوان موفق به بدست آوردن دوازده شمشیر افسانه ای می‌شوند. بعد از بدست آوردن شمشر افسانه ای، جنگجویان متوجه می‌شوند که EXDeath به دنبال نیروی Void راهی Rift شده است. جنگجویان تصمیم می‌گرند هر چه سریع تر به دنبال EXDeath رفته و او را شکست دهند و در این میان روح چهار جنگجوی روشنایی نیز به آنان می‌پیوندند. جنگجویان به همراه جنگجویان روشنایی موفق می‌شوند EXDeath را شکست دهند اما EXDeath بعد از شکست خوردن، از نیروی Void استفاده کرده و به فرم Neo EXDeath تبدیل میشود، اما بازهم توسط جنگجویان و روح پادشاه Tycoon که به گروه پیوسته بود، شکست میخورد. بعد از نابودی EXDeath جنگجویان از نیروی Void برای ترمیم کریستال های شکسته شده استفاده کرده و به این ترتیب از نیروی Void برای یک کار خیر استفاده کرده و برای همیشه خطر آن را از بین میبرند.
بعد از نابودی X-Death، Lenna متوجه میشود که Faris در واقع خواهر بزگ او Sarisa است که سال ها پیش گم شده بود. Lenna به همراه Faris و Bartz به شه Tycoon باز گشته و Bartz و Lenna با هم ازدواج کرده و پادشاه و ملکه جدید Tycoon می‌شوند. Faris نیز مدتی نزد آنها می‌ماند اما تصمیم میگیرد که به زندگی قبلی خود به عنوان یک دزد دریایی ادامه دهد و به همین دلیل آنها را ترک کرده و به آب ها بازمی‌گردد.
داستان FFV برای اولین بار دارای چند پایان بود که این پایان های مختلف وابسته به تعداد افراد باقی مانده در هنگام نبرد با Neo EXDeath بود. به این ترتیب که بعد از اتمام بازی Cid یک نامه از طرف یکی از افراد گروه دریافت می‌کرد که توضیح می‌داد در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر هیچ کس در نبرد آخر کشته نمی‌شد، Krile به محل درخت محافظ رفته تا برای مرگ پدرش گریه کند اما Bartz و Lenna و Faris او را پیدا کرده به او می‌گفتند که او به عنوان محافظ کریستال ها انتخاب شده و وظیفه او محافظت از کریستال هاست، اما اگر کسی در نبرد آخر کشته می‌شد، جنگجویان نمی‌توانستند به سرزمین خود بازگشته ولی در عوض به محل درخت محافظ رفته و فرد یا افراد کشته شده را در آن محله دوباره زنده می‌یافتند.
Final Fantasy V Sound Track
همانند شماره های قبلی Sound Track های FFV نیز به صورت مجزا از بازی در دو دیسک به فروش رسید. کل تعداد ترک های موسیقی FFV برابر 56 عدد بود که همگی آنها توسط Nobuo Uematsu ساخته شده بودند. البته با توجه به داستان و مدت بازی Uematsu حدود 100 قطعه موسیی برای بازی درنظر گرفته بود، اما با توجه به مشکلات حجم کارتریج ها این تعداد به 56 قطعه کاهش یافت. البته تعداد قطعات موسیقی در پک عرضه شده FFVST 67 عدد بود.
FFV از لحاظ موسیقی قوی ترین اثر در بین FF های منتشر شده در آن زمان بود، به طوری که آهنگ Dear Friends به عنوان اولین قطعه موسیقی در کنسرت FF در سال 2004 نواخته شد. همچنین معروف ترین آهنگ این عنوان یعنی Clash On The Big Bridge سال ها بعد با تنظیم مجدد توسط آقای Hitoshi Sakimoto، آهنگ ساز FFXII، در بازی FFXII مورد استفاده قرار گرفت.
به دلیل محبوبیت زیاد قطعات موسیقی FFV پک های مختلفی از Sound Track های آن منتشر و به فروش رسید. از جمله این پک ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
پک FFV:5+1 که در سال 1992 منتشر شد و شامل قطعات موسیقی FFV به اضافه پنج قطعه پخش شده در Matoy's Cave در FF بود.
پک FFV
ear Friends که اجرای مجدد 13 قطعه از آهنگ های FFV با پیانو بود.
پک FFV:Mambo De Chocobo که در سال 1993 منتشر شد و شامل Remix تمامی قطعات FFV بود.
دوباره سازی های Final Fantasy V
Final Fantasy V Fan-Translate
با توجه به اینکه FFV هیچ گاه در خارج از ژاپن منتشر نشد طرفدارن غربی FF دست به کار شده و خودشان FFV را به زبان انگلیسی ترجمه کردند، اما این ترجمه مسیر طولانی و پر دردسری را طی کرد! مدت اندکی بعد از انتشار نسخه ژاپنی بازی، گروهی از طرفداران تصمیم به ترجمه بازی به زبان انگلیسی گرفتند اما پروژه آنها در نیمه های راه به دلایل مجهولی کنسل شد. در سال 1994 فردی به نام Ted Woolsey تصمیم گرفت کار گروه قبلی را ادامه دهد اما پروژه او نیز متوقف شد. مدتی بعد گروه جدیدی تصمیم گرفتن که با عنوان FFExtream این اثر را به زبان انگلیسی ترجمه کنند اما پروژه آنها نیز به سرنوشت پروژه های قبلی دچار شد. بعد از مدتی شرکت Top Dog Software تصمیم گرفت که این بازی را برای Microsoft Windows به زبان انگلیسی ترجمه کند اما پروژه آنها نیز به موفقیتی بیشتر از دو پروژه قبلی دست نیافت. اما طرفداران سرسخت FF نا امید نشده و سرانجام موفق شدند طلسم را شکسته و کار ترجمه FFV به زبان انگلیسی را به اتمام برسانند و به این ترتیب FFV اولین عنوانی لقب گرفت که توسط طرفداران بازی به زبان دیگر ترجمه شد.
Playstation Re-Release
با ورود کنسول Playstation همانند سری های قبلی، FFV نیز توسط شرکت TOSE برای این کنسول پورت شد و در تاریخ 19 مارچ سال 1998 به همراه FFIV و FFVI تحت عنوان FFCollection در ژاپن منتشر شد.
FFC در سال 2002 با عنوان FFAnthology برای کنسول Playstation در آمریکا منتشر شد. FFA در واقع همان FFC بود که تنها نام بعضی از کارکترها در آن تغییر پیدا کرده بود. به عنوان مثال نام Bartz به Butz و Gildo به Gill تغییر پیدا کرده بود. همچنین با صلاح دید Kitase دیالوگ های Faris تغییر پیدا کرده و لحن صحبت او شبیه دزدان دیایی آمریکایی شده بود.
Final Fantasy V Advance
با ورود کنسول دستی GameBoy Advance این عنوان نیز همانند FF های قبلی برای این کنسول توسط شرکت TOSE پورت و در تاریخ 12 اکتبر 2006 در ژاپن و 6 نوامبر 2006 در آمریکا منتشر شد. نسخه GMAعلاوه بر ارتقا گرافیکی، تفاوت های متعددی با عنوان اصلی داشت. به عنوان مثال برای جذاب تر کردن بازی چهار کلاس جدید Gladiator ، Cannoneer، Necromancer و Oracel به بازی اضافه شده بود، 30 سیاهچاله جدید به مکان های قبلی افزوده شده بود، یک محله جدید به نام Cloister Of The Dead در آخر بازی قرار گرفته و Enuo به عنوان یک رییس در بازی قرار گرفته بود.
Final Fantasy V Anime Sequal
با توجه به محبوبیت زیاد FFV در ژاپن، یک انیمشن در ادامه داستان FFV با عنوان FFV:Legend Of The Crystal ساخته شد که در باری داستان و خصوصیات آن در قسمت انمیشن های FF به تفضیل صحبت خواهد شد.
در کل FFV عنوانی فوق العاده برای ژاپنی ها بود که با اینکه در خاج از ژاپن منتشر نشد اما توانست به فروش بسیار بالایی دست یابد و 2.45 ملیون نسخه فروش داشته باشد. همچنین نسخه GBA مقدار 260 هزار، نسخه FFC مقدار 400 هزار و نسخه FFA مقدار 364 هزار فروش داشته باشد که میزان کل فروش FFV را به رقم خارقالعاده 3.5 ملیون عدد می‌رساند!
سازندگان V Final Fantasy
کارگردان : Hironobu Sakaguchi
طراح : Yoshinori Kitase
سناریو : Yoshinori Kitase
آهنگ ساز : Nobuo Uematsu
طراح شخصیت :,Yoshitaka Amano, Tetsuya Nomura
طراح صحنه های نبرد : Hiroyuki Ito, Akihiko Matsui
در این عنوان برای اولین بار آقای Tetsuya Nomura به عنوان طراح 3D صحنه و هیولا ها، و آقای Yoshinori kitase به عنوان نویسنده و طراح بازی، وارد تیم سازنده FF شدند.
در همین رابطه:
تاریخچه بازی Final Fantasy
تاریخچه بازی Final Fantasy II
تاریخچه بازی Final Fantasy III
تاریخچه بازی Final Fantasy IV
تیم سازنده FFV برای اولین بار شاهد حظور افرادی چون Yoshinori Kitase و Tetsuya Nomura بود که در حال حاظر مهم ترین افراد در تیم سازنده FF به حساب می‌آیند.
گیم پلی
FFV را از لحاظ گیم پلی می‌توان نزدیک ترین عنوان به شماره های جدید FF دانست. سیستم Level Up کردن سلاح ها و جادو ها که در شماره های قبل وابسته به استفاده مکرر از آن سلاح یا جادو بود، حذف شده و اساس Level Up کردن همه سلاح ها و جادو ها کسب تجربه در مبارزات بود؛ به این صورت که با پیروز شدن در هر مبارزه مقداری به نوار تجربه کارکتر ها افزوده می‌شد و با هر بار پر شدن نوار تجربه، یک درجه به میزان Level کارکتر ها افزوده می‌شد. FFV برای اولین بار معرف سیستم Menu-Base Managment بود. بر اساس این سیستم گیمرها می‌توانستند از طریق منو بازی، کارکتر های خود را مجهز به سلاح ها و قابلیت های کسب کرده در بازی کنند.
اما مهم ترین نوآوری بازی سیستم کلاس های بازی بود که توسط آقای Hiroyuki Ito، مبتکر سیستم Active-Time Battle، ابداع شده بود. اساس این سیستم به این شکل بود که در شروع بازی هر کدام از کارکتر ها در کلاس Free Lancer بودند، اما با پیشرفت در بازی و بدست آوردن کریستال ها، کلاس های جدیدی در اختیار گیمرها قرار می‌گرفت و آنها می‌توانستند از طریق منو Job System کلاس مورد علاقه خود را انتخاب کنند. در مجموع در بازی در حدود 22 کلاس مختلف وجود داشت که بعضی از این کلاس ها مانند کلاس Blue Mag و Time Mag و Mime برای اولین بار در این سری معرفی می‌شدند. با تغییر کلاس کارکتر ها سلاح های مخصوص کلاس های قبلی نیز برای کلاس جدید قابل استفاده بودند. به عنوان مثال اگر کلاس کارکتر خود را از کلاس Ninja به کلاس Knight تغییر می‌دادید، قابلیت حمل دو شمیر که مخصوص کلاس Ninja بود برای کلاس Knight نیز قابل استفاده شده و کارکتر مورد نظر می‌توانست بر خلاف معمول کلاس Knight دو شمشیر را حمل کند.
در سیستم جدید کلاس ها برای ارتقای هر کلاس یک نوار جدید به نام Ability Point وجود داشت که وابسته به نوار Experience، با پیروزی در مبارزات پر می‌شد. با پر شدن نوار AP، هر کلاس Level Up شده و قابلیت های جدیدی به آن کلاس افزوده می‌شد. اما مهم ترین قسمت این سیستم قابلیت افزودن یک کلاس به عنوان کلاس دوم هر کارکتر بود. به عنوان مثال گیمر ها می‌توانستند کلاس Theif را به عنوان کلاس اول و کلاس Black Mag را به عنوان کلاس دوم انتخاب کنند و در هنگام مبارزات از قابلیت های هر دو کلاس استفاده کنند. با استفاده از این امکان جدید گیمر ها می‌توانستند با انتخاب کلاس های متفاوت در مبارزات ضربات جدید را خلق کرده و استراتژی های مختلف و متنوعی را برای نابودی دشمنان اتخاز کنند.
در مجموع اساس گیم پلی FFV همان گیم پلی موفق سری های قبلی بود که نوآوری های جالبی به آن اضافه شده بود.
داستان
شخصیت ها
Bartz Klauser (رバッツ・クラウザ که تلفظ آن Battsu Kurauzā میباشد، همچنین نام او نسخه GBA، Butz است) شخصیت اصلی بازی میباشد. Bartz در یک شهر کوچک در Lix متولد شده است. پدر او Dorgann Klauser و مادرش Stella است.Bartz خیلی زود و زمانی که فقط سه سال داشته مادش را از دست داده (مادر Bartz دچار تشنج بود) و از آن به بعد پیش پدر خود بزرگ میشود. زمانی که Bartz 17 سال داشت، پدرش نیز او را ترک کرده و Bartz به طور کامل یتیم میشود. Bartz که به ماجراجویی علاقه شدیدی داشت، سه سال بعد از مرگ پدرش تصمیم میگیرد با Chocobo خود ،Boko، به ماجراجویی بپردازد. روزی به طور ناگهانی نیروی باد قطع شده و Bartz که موقعیت برای شروع یک ماجرای تازه را مناسب می‌دید، تصمیم میگیرد تا به معبد کریستال باد در Tycoon رفته تا علاوه بر پی بردن به دلیل قطع شدن نیروی باد، حس ماجراجویی خود را ارضاع کند. Bartz بعد از رسیدن به معبد کیستال باد، به عنوان یکی از چهار جنگجوی کریستال انتخاب میشود و مسوولیت خطیر محافظت از کریستال ها را بر عهده میگیرد. Bartz در اواخر داستان متوجه میشود که پدر او یکی از چهار جنگجویان روشنایی بوده است که در زمان های گذشته دنیا را از خطر یک نیروی پلید نجات داده بودند. Bartz پسری شجاع است که در دنیا تنها از ارتفاع زیاد می‌ترسد. Bartz وابسته به کریستال باد میباشد و در 200 سال بعد از ماجرا های بازی، رهبر جنگجویان روشنایی میشود.
Lenna Charlotte Tycoon (رレナ・シャルロット・タイクーン که تلفظ آن Rena Sharurotto Taikūn میباشد، همچنین نام او در نسخه FFAnthology، Reina است) شاهزاده سرزمین Tycoon است که به این دلیل که خواهر بزرگ ترش در کودکی در خارج از قصر گم شده بود، پدرش به او اجازه خارج شدن از قلعه را نداده است، به همین دلیل Lenna تمام طول عمر خود را در داخل قصر گزرانده و بیرون قصر را ندیده است. روزی ناگهان نیروی کریستال باد قطع میشود، به همین دلیل پادشاه Alexander تصمیم میگیرد برای پی بردن به این قضیه راهی معبد کریستال باد شود اما پس از رفتن پادشاه به معبد ناپدید شده و خبری از او نمیشود. به همین دلیل Lenna که مدت ها منتظر یافتن فرصتی برای خروج از قلعه بود تصمیم میگیرد برای پیدا کردن پدرش راهی معبد کریستال باد شود. Lenna در طول سفر توسط Goblin ها مورد حمله قرار میگیرد اما توسط فردی به نام Bartz نجات یافته و زمانی که متوجه میشود او نیز قصد سفر به معبد را دارد، با او همراه میشود. هنگامی که Lenna به معبد می‌رسد به عنوان یکی از چهار جنگجوی کریستال انتخاب میشود. Lenna در آخر داستان خواهر گم شده خود Sarisa را پیدا کرده و به همراه او و Bartz به Tycoon باز گشته و بعد از ازدواج با Bartz، ملکه سزمین Tycoon میشود. Lenna دختری فوقالعاده زیبا، مهربان و ازخود گذشته است. Lenna با کریستال آب در ارتباط است.
Faris Scherwiz (رファリス・シュヴィルツ که تلفظ آن Farisu Shuvirutsu میباشد)، دختر جوانی که به شغل شریف دزد دریایی مشغول میباشد.Faris در واقع همان Sarisa (Salsa در نسخه FFA) خواهر بزرگتر Lenna و شاهزاده سرزمین Tycoon است که در کودکی گم شده بود. هنگامی که Bartz و Lenna و Galuf تصمیم میگیرند از طریق دریا به Tycoon بروند، از Faris تقاضا می‌کنند که با کشتی خود آنها را به Tycoon ببرد، اما Faris به آنها می‌گوید که قطع شدن نیروی باد برای او اهمیت ندارد زیرا کشتی او توسط، Syldra (Hydra در نسخه FFA)، اژدهای آب به حرکت در می آید و او نیازی به نیروی باد ندارد؛ اما در این بین Syldra از دشمن همیشگیش Karlabos، هیولای دریا، شکست خورده و کشته میشود. Faris نیز بعد از کشته شدن هیولایش تصمیم میگیرد به آنها برای بازگرداندن نیروی باد کمک کند. هنگامی که Faris به معبد می‌رسد، به عنوان یکی از چهار جنگجوی کریستال انتخاب میشود. Faris در آخر داستان متوجه میشود که شاهزاده Tycoon و خواهر بزرگتر Lenna است و با او به Tycoon باز می‌گردد اما مدتی بعد از زندگی خود کلافه شده و تصمیم میگیرد که دوباره به دریا بازگشته و دزد دریایی شود. Faris جوان ترین دزد دریایی دنیا است و با کریستال آتش در ارتباط است.
Faris به همراه Terra، محبوب ترین شخصیت های Amano هستند.
Galuf Halm Baldesion (رガラフ・ハルム・バルデシオン که تلفظ ژاپنی آن Garafu Harumu Barudeshion میباشد) پادشاه سرزمین Bal در دنیای زیرین و یکی از چهار جنگجوی روشنایی است. Galuf زمانی که به ظهور دوباری نیروهای شیطانی پی می‌برد تصمیم میگیرد به همراه دختر بزرگ خود Krile به دنیای دیگر آمده تا به پادشاه سرزمین Tycoon خبر این واقعه را بدهد اما بر اثر برخورد یک شهابسنگ از دخترش دور افتاده و حافظه اش را از دست میدهد. Galuf در حالی که بیهوش بر روی زمین افتاده بود توسط Bartz و Lenna پیدا شده و بعد از آگاهی از قصد آنها به طو ناگهانی متوجه میشود که او نیز باید به معبد کریستال باد برود. هنگامی که Galuf به معبد می‌رسد، به او گفته میشود که یکی از چهار جنگجوی کریستال میباشد. مدتی بعد Galuf دوباره دخترش Krile را یافته و با کمک او حافظه اش را بدست می‌آورد. در اواخر داستان Galuf به خاطر نجات جان دخترش کشته میشود.
Krile Mayer Baldesion (رクルル・マイア・バルデシオン که تلفظ ژاپنی آن Kururu Maia Barudeshion میباشد) دختر یکی از سربازان سزمین Bal است که پدر و مادرش را در کودکی از دست داده و توسط Galuf بزرگ شده است و از آن به بعد Galuf او را دختر بزرگ خود می‌خواند. Krile به همراه پدرش تصمیم میگیرد که دنیای دیگر رفته تا خبر ظهور دوباره شیاطین را به پادشاه Tycoon بدهد اما بر اثر برخورد شهابسنگ با زمین از پدرش دور میشود. Krile بعد از مدتی پدرش را پیدا کرده و کمک می‌کند که او حافظه اش را باز یابد. در اواخر داستان Krile با کمک اژدهای خود به یاری جنگجویان آمده و آنها را از دست EXDeath نجات میدهد. Krile جوان ترین عضو گروه است که توانایی صحبت کردن با Moogles و Chocobo و ازدهایان را دارد. Krile دختری فعال و شاداب و کمی گستاخ است. او با کریستال زمین در ارتباط است.
EXDeath (رエクスデス که تلفظ آن به ژاپنی Ekusudesu میباشد، همچنین نام او در نسخه FFA X-Death است) یک جادوگر شیطانی از نسل Enuo از دنیای زیرین است که قصد دارد از طریق نیروی Void کل دنیا را به زیر سلطه خود در آورد اما توسط چهار جنگجوی روشنایی شکست خورده و توسط نیروی کریستال ها در درون درختی زندانی میشود. سی سال بعد از وقوع این ماجرا EXDeath دوباره از بند آزاد شده و تصمیم میگیرد با نابودی تک تک کریستال ها نیروی Void را برای بار دیگر آزاد کرده و از دنیا انتقام بگیرد. EXDeath موفق میشود که کیستال ها را نابود کرده و با احظار نیروی Void به Neo EXDeath تبدیل شود اما در نهایت توسط جنگجویان کریستال ها برای همیشه نابود میشود.
Gilgamesh (رギルガメッシュ که تلفظ ژاپنی آن Girugamesshu میباشد) یکی از ژنرال های EXDeath که در طول داستان پنج بار با جنگجویان روبرو میشود. Gilgamesh بدون شک پیچیده ترین شخصیت منفی دوم در تمام بازی بازی های تاریخ است. شخصیت پردازی این شخصیت به شدت قوی بوده و به طوری پرداخت شخصیتی شده است که حتی بزرگترین طرفداران FF نیز نمی‌توانند بگویند که او شخصیتی سیاه یا سفید دارد!
Gilgamesh از نیروهای تحت کنترل EXDeath است اما زمانی که EXDeath به نیروی Void دست پیدا می‌کند، او را به همراه جنگجویان رها می‌کند تا کشته شود اما Bartz او را نجات داده و به این ترتیب Gilgamesh با جنگجویان دوست میشود. البته نکته ای که این دوستی را زیبا کرده است این است که Gilgamesh هیچ گاه به طور جدی با جنگجویان رابطه برقرار نمی‌کند و همیشه با آنها رفتاری سرد و خشک دارد ولی در آخر داستان برای نجات جان آنان با Necrophobe مبارزه کرده و کشته میشود.
بعد از گذشت حدود بیست سال از انتشار FFV از بعضی از صحنه های مربوط به Gilgamesh همواره به عنوان بهترین صحنه های بازی های تاریخ نام برده میشود، مانند صحنه ای که Gilgamesh متوجه میشود که شمشیر Excalibur ای که بدست آورده تقلبی است یا صحنه ای که در حالی که آهنگ Clash Of The Big Bridge پخش می‌شد، Gilgamesh بر روی Big Bridge ضربه The Ultimate Gilgamesh Metamorph را اجرا می‌کند.
صحنه وداع Gilgamesh با جنگجویان (در حالی که آهنگ جادویی Dear Friends پخش می‌شد) هنگامی که آخرین نفس های خود را در مقابل Necrophobe می‌کشد به همراه صحنه وداع Cloud Strife با Arieth جزو احساسی ترین صحنه های تایخ بازی های کامپیوتریست.
جنگجویان روشنایی
Dorgann Klauser (رDrogan Klauser در نسخه FFA) یکی از چهار جنگجوی روشنایی که در گذشته EXDeath را شکست داده و در داخل یک درخت زندانی کرده بودند. Dorgann پدر Bartz است و در زمان 17 سالگی Bartz از دنیا می‌رود. Dorgann تنها در فلش بک های کوتاهی از گذشته در بازی نشان داده میشود.
Kelger Vlondett (رKelgar Vlondett در نسخه FFA) یکی از چهار جنگجوی روشنایی که در گذشته EXDeath را شکست داده و در داخل یک درخت زندانی کرده بودند. Kelger کسی است که هویت اصلی پدر Bartz را برایش فاش می‌کند. Kelger در نبرد آخر جنگجویان کریستال با EXDeath به گروه کمک می‌کند.
Xezat Matias Surgate (ر Zeza Matias Surgate در نسخه FFA) یکی از چهار جنگجوی روشنایی که در گذشته EXDeath را شکست داده و در داخل یک درخت زندانی کرده بودند. Xezat بعد از ظهور دوباری EXDeath یک ارتش نظامی تشکیل داده و به قلعه او حمله می‌کند، ولی در طی این حمله کشته میشود.
در داستان FFV شخصیت های فرعی بسیاری وجود داشت که به طور مختصر به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
Alexander Highwind Tycoon پادشاه سرزمین Tycoon که بعد از مطلع شدن از قطع نیروی کریستال باد به معبد کریستال باد می‌رود، اما به طور مرموزی ناپدید میشود. پادشاه در طول بازی چندین بار برای کمک به جنگجویان ظاهر میشود. در شهر Gohn زن شیطانی زیبایی به نام Siren با استفاده از چهره ی پادشاه برای جنگجویان طعمه می‌گذارد تا آنها را نابود کند. در واقع دلیل ناپدید شدن پادشاه این است که EXDeath او را تحت کنترل خود در آورده بود. EXDeath پادشاه را مجبور می‌کند که به قلعه معلق در هوا در Gohn، محل نگه داری کریستال زمین، رفته و ان را نابود کند؛ اما Krile از نقشه EXDeath با خبر شده و به قلعه معلق رفته و در آنجا با پادشاه که در حال مبارزه با جنگجویان کریستال بود روبرو میشود. Krile با احظار افسون تندر باعث از بین رفتن ارتباط EXDeath با پادشاه میشود اما با این کار کریستال نیز خرد میشود. EXDeath باعث میشود که تکه های کریستال بعد از خرد شدن به سمت جنگجویان پرتاب شود اما پادشاه خود را در مقابل تکه های کریستال قرار داده و با دادن جان خود مانع از نابودی جنگجویان میشود. روح پادشاه به همراه روح جنگجویان روشنایی در نبرد آخر جنگجویان با EXDeath برای کمک به آنها فرستاده میشود تا آنها را برای ادامه مبارزه تشویق کند.
Cid Previa یک مهندس کشتی های هوایی که برای حکومت Karnak کار می‌کرد. Cid موفق میشود کشتی هوایی طراحی کند که با کمک نیروی کریستال آتش حرکت کند. هنگامی که کریستال آتش به دست EXDeath می افتد، کشتی او از حرکت می‌ایستد و او به این ترتیب از ماجرا با خبر میشود و سعی می‌کند به ملکه هشدار دهد، اما ملکه که تحت کنترل EXDeath بود او را به زندان می‌اندازد. Cid توسط جنگجویان از زندان آزاد شده و قبول می‌کند که به گروه برای بازگرداندن دوباره نیروی کریستال ها کمک کند. Cid کشتی هوایی با موتو بخار که خود اختراع کرده بود را در اختیار جنگجویان قرار میدهد، مسیر درست در یک صحرا را به آنها نشان میدهد، کشتی هوایی باستانی را تعمیر می‌کند، دروازه ورود به دنیای دیگر را باز کرده و کاری می‌کند که کشتی هوایی در زیر آب حرکت کند!
Mid Previa پسر بزگ Cid که مانند پدرش به کشتی های هوایی علاقه مند است. Mid همیشه همراه پدرش است و او را تشویق می‌کند که در مقابل سختی ها به ایستد و هیچ وقت کنار نکشد.
Zok دوست قدیمی Lenna که کلید Torna را به Barts میدهد.
King Walse پادشاه سرزمین Walseکه روابط خوبی با Lenna داشته اما درخواست او مبنی بر متوقف کردن استفاده از کریستال را رد می‌کند. پادشاه Walse نیز در آخر در کنترل EXDeath قرار میگیرد.
Queen Karnak ملکه سرزمین Karnak که EXDeath او را تحت کنترل خود در آورده بود. ملکه به همراه هیولای خود Liquid Flaim با جنگجویان مبازه می‌کند اما از آنها شکست خورده و از کنترل EXDeath خارج میشود اما دیوانه شده و تا آخر عمر در بستر خود خوابیده و هذیان می‌گوید.
Enuo جادوگ شیطانی که در هزار سال پیش میزیسته. Enuo اولین کسی بود که نیروی شیطانی Void را احظار می‌کند. Enuo با استفاده از نیروی 12 سلاح افسانه ای کشته میشود.
Siren زن زیبای شیطانی که هنگامی که جنگجویان وارد Gohnمی‌شوند تصمیم می‌گرد روح آنها را جذب کرده و آنها را خدمتگزار خود کند. Siren از طریق نشان دادن چهره ی Stella مادر Barts، Alexander پدر Lenna و Krile دختر Galuf سعی می‌کند برای آنها طعمه گذاشته و آنها را نابود کند اما Galuf متوجه میشود که Krile او را نمی‌شناسد و از این طریق به نقشه او پی برده و بعد از شکستن جادوی Siren، جنگجویان او را شکست می‌دهند.
Ghido بزرگترین دانای روی زمین که هزا سال سن و در دنیای زیرین سکونت دارد و اقلب به صوت یک لاکپشت عظیم ظاهر میشود. Ghido به جنگجویان کمک می‌کند کتاب بزرگ مهر و موم شده را بخوانند و از طریق آن به محل نگه داری دوازده شمشیر افسانه ای پی‌ببرند.
Syldra اژدهای دریایی Faris که Faris او را از کودکی می‌شناخته و با او دوست بوده است. Syldra کشتی Faris را بر روی آب حمل می‌کرد تا اینکه توسط هیولای دریایی به نام Karlabos، که یک خرچنگ غولپیکر بود، کشته میشود. Syldra بعد از شکست خوردن از Karlabos با آخرین نیروی خود Faris و جنگجویان را از مهلکه نجات میدهد. روح Syldra بعد از مرگ همیشه با Syldra باقی می‌ماند.
Boko نام Chocobo ـه Bartz که باهوش ترین Chocobo روی زمین است.
Koko نام همسر Boko که بعد از ازدواج با Boko حامله میشود!
مقدمه داستان
یک هزار سال قبل از شروع وقایع بازی، جادوگر شیطانی و قدرتمندی به نام Enuo با استفاده از نیروی شیطانی و پلید به نام Void تمام دنیا را تحت سلطه خود قرار میدهد. بعد از سلطه Enuo بر روی زمین و اعمال زور و کارهای جنایتکارانه از سوی او بر روی زمین، تمامی مردم تصمیم میگیرند که با هم متحد شده و بر علیه Enuo شورش کنند. به این ترتیب شروع به جمع آوری 12 سلاح افسانه ای کرده و با استفاده از قدرت آن موفق می‌شوند که Enuo را شکست دهند، اما موفق به نابودی نیروی شیطانی Void نمی‌شوند؛ زیرا نیروی Void یک نیروی شیطانی بود که متعلق به زمین نبود. با توجه به اینکه مردم نتوانستند نیروی Void را نابود کنند، با کمک نیروی کریستال ها Void را در درون صخره ای در بین دو دنیا زندانی می‌کنند تا هیچ گاه آزاد نشود.
بعد از نابودی Enuo و زندانی شدن نیروی Void جهان در صلح و آرامش قرار میگیرد. حکومت های جدید تشکیل گرفته و علم و تکنولوژی پیشرفت می‌کند و تا مدت ها اثری از نیروی Void در دنیا دیده نمیشود.
سی سال قبل، شیطانی به نام EXDeath نیروی Void را از داخل صخره برای بار دوم آزاد کرده تا با استفاده از آن همانند Enuo کل دنیا را زیر سلطه خود قرار دهد اما EXDeath توسط چهار جنگجوی روشنایی شکست خورده در داخل درختی زندانی میشود.
شروع داستان
یعد از نابودی EXDeath، جهان دوباره در صلح و امنیت قرار میگیرد اما این آرامش سی سال بیشتر دوام نمی‌آورد. سی سال پس از نابودی EXDeath، یک روز ناگهان حرکت باد در کل دنیا به طرز مرموزی قطع میشود. پادشاه سرزمین Tycoon، Alexander، که از طقع شدن وزش و نیروی باد نگران شده بود تصمیم میگیرد به معبد Hiryuu محل نگه داری کریستال باد برود تا از اوضاع کریستال باد باخبر شود. پادشاه بعد از ورود به معبد متوجه میشود که کریستال باد دزدیده شده است. مدتی بعد از نابودی کریستال باد سرزمین Tycoon مورد اثابت شهابسنگ های متعددی قرار میگیرد که ویرانی های شدیدی در این سرزمین ایجاد کرده و باعث ناپدید شدن پادشاه میشود.
مدتی بعد از وقوع این حوادث عجیب فرد ماجراجویی به نام Bartz به همراه Chocobo خود Boko تصمیم میگیرد به محل برخورد شهابسنگ ها با زمین رفته تا شخصا از راز این حملات مرموز مطلع شود. مدتی بعد از شروع سفر، Bartz با دختری به نام Lenna بر خورد می‌کند که Gobline ها در حال حمله به او بودند. Bartz به Lenna کمک می‌کند تا Gobline ها را شکست دهد. Lenna به Bartz می‌گوید که او شاهزاده سرزمین Tycoon است و پدر او بعد از متوقف شدن نیروی باد و برخورد شهابسنگ ها به زمین، عازم معبد کریستال باد شده است اما هنوز از معبد بر نگشته و خبری از او نشده است، به همین دلیل او تصمیم گرفته که به دنبال پدر خود به معبد کریستال باد برود. Lenna وقتی متوجه میشود که Bartz نیز عازم معبد کریستال است تصمیم میگیرد با او همراه شود. مدت کوتاهی بعد از ملحق شدن Lenna به Bartz آن دو در چاله ای که بر اثر برخورد شهابسنگ ایجاد شده بود، با پیرمردی روبرو می‌شوند که به غیر از نام خود، Galuf، چیز دیگری را به خاطر نمی‌آورد. هنگامی که Bartz و Lenna قصد خود از مسافرت به معبد کریستال را به Galuf می‌گویند، Galuf به طور ناگهانی به خاطر می‌آورد که او نیز باید به معبد برود اما دلیل این امر را به خاطر نمی‌آورد! به همین منظور او نیز تصمیم می‌گیردبه Bartz و Lenna بپیوندد و ههمراه آنها به معبد برود.
Bartz به همراه گروه به راه خود به سمت معبد ادامه میدهد تا اینکه به روستای Tule که در مسیر معبد بود می‌رسد. آنها متوجه می‌شوند که روستای Tule بر اثر برخورد شهابسنگ نابود شده و مسیر شهر به کلی بسته شده است؛ از این رو آنها تصمیم میگیرند از آخرین راه باقی مانده، یعنی راه دریا به معبد بروند. به همین دلیل گروه به دنبال راه دریا رفته و پس از مدتی به ورودی آن که یک غار بزرگ بود می‌رسند. گروه بعد از عبور از غار به ساحل دریا می‌رسند. آنها پس از رسیدن به ساحل متوجه می‌شوند که فقط یک کشتی برای انتقال دادن افراد در دریا وجود دارد که آن هم متعلق به دزدان دریایی است. Galuf پیشنهاد میدهد که کشتی را از صاحبانش بدزدند (!) و به این ترتیب گروه تصمیم میگیرند کشتی را بدزدند اما در حین انجام این کار توسط دزدان دریای دستگیر می‌شوند. بعد از دستگیر شدن گروه، رییس دزدان دریایی که دختر جوانی به نام Faris بود، از کار آنها متعجب شده و از آنها می‌پرسد که برای چه قصد دزدیدن کشتی او را داشته اند؟ Bartzبه او توضیح میدهد که نیروی باد قطع شده و پادشاه Tycoon نیز در پی آن ناپدید شده و از این رو آنها قصد رفتن به معبد کریستال را دارند تا از علت این پدیده باخبر شوند. Bartz از Faris درخواست می‌کند که آنها را در راه رفتن به معبد یاری کند اما Faris به آنها می‌گوید که کشتی او توسط اژدهای دریا حرکت می‌کند و قطع نیروی باد برای او مهم نیست، به این ترتیب Faris از کمک به آنها دریغ می‌کند. اما مدتی بعد Syldra اژدهای دریا توسط Karlabos کشته میشود، از این رو Faris تصمیم میگیرد به Bartz و Lenna و Galuf برای رسیدن به معبد کریستال باد کمک کند. هنگامی که این چهار نفر به معبد کریستال باد می‌رسند، ناگهان تصویر پادشاه ظاهر شده و به آنها می‌گوید که آنها چهار جنگجوی انتخاب شده هستند تا از کریستال ها در مقابل نیروی شیطانی باستانی که قصد نابودی دنیا را دارد محافظت کنند.
جنگجویان بعد از این اتفاق متوجه می‌شوند جادوگر شیطانی به نام EXDeath عامل این بلایا است و او قصد دارد تمامی دنیا را نابود و خالی از سکنه کند. به این ترتیب جنگجویان تصمیم میگیرند برای جلوگیری از دست رسی EXDeath به کریستال ها زود تر از او به کریستال ها رسیده و آنها را تصاحب کنند، به همین منظور به معبد کریستال آب در Walse می‌روند. هنگامی که جنگجویان به شهر Walse می‌رسند، متوجه می‌شوند که پادشاه Walse از نیروی کریستال برای مقاصد شخصی خودش استفاده می‌کند و کارخانه و ماشین های بسیاری را با کمک نیروی کریستال به راه انداخته است. Lenna که به دلیل آشنایی پدرش با پادشاه Walse با او دوستی نزدیکی داشت، سعی می‌کند به پادشاه توضیح دهد که EXDeath به دنبال کریستال هاست و او باید هرچه سریع تر استفاده از کریستال ها را قطع کند و آن را در محل مناسبی مخفی کند اما پادشاه صحبت های Lenna را جدی نگرفته و حرف او را گوش نمی‌کند. در این بین EXDeath نیز که به دنبال کریستال ها بود، موفق میشود کنترل پادشاه را در دست گرفته و از این طریق کریستال را بدست آورده و مانند کریستال باد خرد کند.
بعد از شکست جنگجویان در بدست آوردن کریستال آب، آنها تصمیم میگیرند که هر چه سریع تر به شهر Karnak رفته تا کریستال آتش را پیدا کنند. هنگامی که جنگجویان به شهر Karnak می‌رسند به سرعت متوجه می‌شوند که ملکه سرزمین Karnak، زنی شیطانی است که هیچ کس را به قصر خود راه نمی‌دهد. در این میان فردی که از مخالفان ملکه بود به جنگجویان می‌گوید که اگر به دنبال اطلاعاتی از کریستال آتش می‌گردند باید فردی به نام Cid را ملاقات کنند که هم اکنون در زندان ملکه به سر می‌برد. جنگجویان با تلاش فراوان موفق می‌شوند Cid را از زندان نجات دهند. Cid پس از رهایی از زندان به جنگجویان می‌گوید که او یک مهندس و مخترع کشتی های هوایی است که برای ملکه کار میکرده است. روزی او موفق میشود کشتی هوایی پیشرفته ای اختراع کند که به صورت غیر تماسی با نیروی کریستال آتش کار کند. کشتی او به خوبی کار میکرده اما چند روز پیش به طور ناگهانی انرژی کریستال آتش قطع شده و کشتی او از کار می‌افتد. Cid به آنها می‌گوید که در ابتدا تصور میکرده این یک اتفاق ناخواسته است و به همین دلیل سعی می‌کند به ملکه هشدار بدهد اما بعد از اینکه ملکه را در جریان ماجرا قرار میدهد توسط او به زندان انداخته میشود. جنگجویان پس از شنیدن داستان Cid تصمیم می‌گرند همراه او به قصر ملکه نفوز کرده و از کل ماجرا مطلع شوند. هنگامی که جنگجویان به قصر می‌روند با ملکه و هیولایش Liquid Flame رو برو می‌شوند و بعد از شکست دادن او متوجه می‌شوند که ملکه از همکاران EXDeath بوده و به خواست EXDeath کریستال آتش را خرد کرده است.
جنگجویان که موفق نشده بودند کریستال آتش را بدست آورند تصمیم میگیرند به شهر Gohn رفته تا حداقل آخرین کریستال، یعنی کریستال زمین را بدست آورند. هنگامی که جنگجویان به شهر Gohn وارد می‌شوند در ابتدا توسط زن شیطانی به نام Siren مود حمله قرار میگیرند اما موفق می‌شوند توسط Galuf از محلکه جان سالم به در برده و از محل نگه داری کریستال زمین مطلع شوند. جنگجویان متوجه می‌شوند که آخرین کریستال باقی مانده در معبدی نگه داری میشود که به صورت معلق در هواست و خوشبختانه هنوز دست EXDeath به آن نرسیده است. جنگجویان با کمک Cid موفق می‌شوند به معبد معلق رفته و به کریستال برسند اما درست زمانی که جنگجویان با موفقیت یک قدم بیشر فاصله نداشتند توسط پادشاه Alexander مورد حمله قرار میگیرند. جنگجویان پی میبرند که Alexander ناپدید نشده بلکه توسط EXDeath دزدیده شده و حالا نیز تحت کنترل او قرار گرفته است. در حالی که Alexander در حال حمله به گروه بود، دختر جوانی به کمک گروه آمده و با احظار جادوی تندر باعث قطع ارتباط EXDeath با پادشاه میشود اما در حین مبارزه او با پادشاه کریستال نیز متلاشی میشود. بعد از نابودی کریستال EXDeath باعث میشود که تکه های کریستال به سمت جنگجویان رفته تا آنها کشته شوند اما پادشاه که به حال طبیعی خود بازگشته بود خود را در مقابل خرده های کریستال قرار داده و با قربانی کردن خود جان گروه را نجات میدهد.
با اینکه کریستال زمین نیز همانند کریستال های دیگر خرد شد، اما اینبار سفر جنگجویان بیهوده نبود. بعد از ورود دختر جوان به معبد معلق جنگجویان پی میبرند که او در واقع krile دختر بزرگ Galuf است که بعد از جدایی از پدرش به دنبال او می‌گشته. Galuf با دیدن Krile حافظه خود را بازیافته و متوجه میشود که به چه دلیل به Tycoon آمده است. Galuf به آنها می‌گوید در حدود سی سال پیش شیطانی به نام EXDeath از دنیای زیرین ظهور کرده و با احظار نیروی شیطانی Void قصد داشت تمام دنیا را در اختیار خود بگیرد اما او به همراه سه جنگجوی دیگر که با نام جنگجویان روشنایی شناخته می‌شدند، با او مبارزه کرده و بعد از شکست دادن EXDeath او را در درون درختی زندانی کرده و با استفاده از نیروی کریستال ها نیروی Void را نیز در داخل مکانی به نام Rift زندانی می‌کنند، اما در حال حاظر EXDeath از زندان خود فرار کرده و با نابود کردن کریستال ها قصد دارد نیروی Void را دوباره آزاد کند. به همین دلیل او به همراه دخترش Galuf قصد داشتند به Tycoon آمده و پادشاه را از ظهور دوباری EXDeath و خطری که دنیا را تهدید می‌کند مطلع کنند، اما در راه بر اثر برخورد شهابسنگی با زمین او از دخترش جدا شده و .... .
با توجه به اینکه EXDeath موفق شده بود تمام کریستال ها را نابود کند جنگجویان تصمیم میگیرند به سرزمین Galuf سفر کنند تا به طور مستقیم با EXDeath مبارزه کرده و مانع از عملی شدن اهداف شومش شوند. جنگجویان بعد از رسیدن به سرزمین Galuf، بر روی یک پل بزرگ توسط نیرو های EXDeath مورد حمله قرار گرفته و Bartz و Lenna و Faris توسط Gilgamesh، خدمتکار EXDeath دستگیر می‌شوند. بعد از دستگیری افراد، Galuf با کمک اژدهای باد به کمک افراد رفته و بعد از شکست دادن Gilgamesh موفق به نجات افراد میشود. جنگجویان بعد از آزاد شدن از دست Gilgamesh، با کمک Krile و Moogles ها از دست نیروهای EXDeath فرار کرده به قلعه Bal، محل پادشهای Galuf فرار می‌کنند.
در طی فرار جنگجویان از دست نیروهای EXDeath، اژدهای باد مجروح شده و جنگجویان که زندگی خود را مدیون کمک های او می‌دانستند تصمیم میگیرند برای نجات جان او به سرزمین اژدهای افسانه ای بروند. جنگجویان در طول سفر به سرزمین اژدهای افسانه ای با فردی به نام Kelger که یکی از چهار جنگجوی روشنایی بود، روبرو می‌شوند. Kelger بعد از مشاهده Bartz به او می‌گوید که Bartz پسر دوست او و یکی از جنگجویان روشنایی است. او به جنگجویان می‌گوید که برای پی بردن به روش نابودی EXDeath باید موجودی به نام Ghido دانشمند، که حمله EXDeath و نیروهای شیطانی و نابودی کریستال ها را از مدت ها قبل پیشگویی کرده بود پیدا کنند. جنگجویان متوجه می‌شوند که Ghido در یک جزیره خالی از سکنه میزیسته اما EXDeath به محل سکونت او حمله کرده و جزیره را غرق کرده است. جنگجویان تصمیم می‌گرند به جزیره مورد نظر رفته تا بلکه از Ghido اثری پیدا کنند به همین منظور مجبور می‌شوند به قلعه EXDeath نفوز کنند. هنگامی که جنگجویان به سمت قلعه EXDeath در حال حرکت بودند با فردی به نام Xezat، یکی از چهار جنگجوی روشنایی، روبرو می‌شوند که فرمانده‌هی یک گروه نظامی علیه EXDeath را بر عهده داشت. Xezat به جنگجویان پیشنهاد می‌کند در هنگامی که او در حال حمله به قلعه است، جنگجویان مخفیانه وارد قلعه شوند. Xezat به قلع حمله کرده و در طول نبرد کشته میشود ولی جنگجویام موفق می‌شوند به داخل قلعه نفوز کرده و به محل جزیره غرق شده دست پیدا کنند. جنگجویان بعد از رفتن به محل جزیره موفق می‌شوند Ghido را که یک لاکپشت باستانی بود، ملاقات کنند. او به جنگجویان توضیح میدهد که EXDeath از نسل جادوگر شیطانی به نام Enuo است که در هزار سال پیش با استفاده از قدرت Void سعی در نابودی دنیا داشته اما توسط نیروی دوازده سلاح افسانه ای شکست خورده بود. او همچنین به جنگجویان می‌گوید که اگر قصد مبارزه با EXDeath را دارند باید از طریق خواندن کتاب مقدس در قلعه Kuza به 12 سلاح افسانه ای دست یابند. او همچنین به آنها می‌گوید که EXDeath تکه های کریستال ها را جمع آوری کرده و در داخل درختی که در آن زندانی بود پنهان کرده است. بعد از صحبت های Ghido، جنگجویان تصمیم میگیرند به جنگل مذکور رفته تا قبل از یافتن 12 سلاح جادویی، تکه های کریستال ها را جمع آوری کنند. گروه بعد از رسیدن به محل مورد نظر درخت مذکور را یافته و به همین دلیل سعی می‌کنند طلسم آن را شکسته و کریستال ها را بدست آورند، اما EXDeath که از قصد آنها با خبر شده بود، سر رسیده و با طلسم قدرتمندی جنگجویان را محاصره و متوقف می‌کند. Krile که از محاصره شده جنگجویان باخبر شده بود با کمک آزدهای باد به کمک جنگجویان آمده تا به طور موقت EXDeath را متوقف کند اما توسط EXDeath در حلقه ای از آتش محاصره میشود. Galuf برای نجات جان دخترش با EXDeath وارد نبرد میشود اما از او شکست خورده و EXDeath او را رها می‌کند تا به خاطر جراحات ناشی از نبرد کشته شود. جنگجویان سعی در نجات جان Galuf می‌کنند اما موفق نشده و Galuf کشته میشود.
جنگجویان بعد از فرار از دست EXDeath به دنبال 12 سلاح افسانه ای راهی قلعه Kuza شده و بعد از تلاش فراوان موفق به بدست آوردن دوازده شمشیر افسانه ای می‌شوند. بعد از بدست آوردن شمشر افسانه ای، جنگجویان متوجه می‌شوند که EXDeath به دنبال نیروی Void راهی Rift شده است. جنگجویان تصمیم می‌گرند هر چه سریع تر به دنبال EXDeath رفته و او را شکست دهند و در این میان روح چهار جنگجوی روشنایی نیز به آنان می‌پیوندند. جنگجویان به همراه جنگجویان روشنایی موفق می‌شوند EXDeath را شکست دهند اما EXDeath بعد از شکست خوردن، از نیروی Void استفاده کرده و به فرم Neo EXDeath تبدیل میشود، اما بازهم توسط جنگجویان و روح پادشاه Tycoon که به گروه پیوسته بود، شکست میخورد. بعد از نابودی EXDeath جنگجویان از نیروی Void برای ترمیم کریستال های شکسته شده استفاده کرده و به این ترتیب از نیروی Void برای یک کار خیر استفاده کرده و برای همیشه خطر آن را از بین میبرند.
بعد از نابودی X-Death، Lenna متوجه میشود که Faris در واقع خواهر بزگ او Sarisa است که سال ها پیش گم شده بود. Lenna به همراه Faris و Bartz به شه Tycoon باز گشته و Bartz و Lenna با هم ازدواج کرده و پادشاه و ملکه جدید Tycoon می‌شوند. Faris نیز مدتی نزد آنها می‌ماند اما تصمیم میگیرد که به زندگی قبلی خود به عنوان یک دزد دریایی ادامه دهد و به همین دلیل آنها را ترک کرده و به آب ها بازمی‌گردد.
داستان FFV برای اولین بار دارای چند پایان بود که این پایان های مختلف وابسته به تعداد افراد باقی مانده در هنگام نبرد با Neo EXDeath بود. به این ترتیب که بعد از اتمام بازی Cid یک نامه از طرف یکی از افراد گروه دریافت می‌کرد که توضیح می‌داد در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر هیچ کس در نبرد آخر کشته نمی‌شد، Krile به محل درخت محافظ رفته تا برای مرگ پدرش گریه کند اما Bartz و Lenna و Faris او را پیدا کرده به او می‌گفتند که او به عنوان محافظ کریستال ها انتخاب شده و وظیفه او محافظت از کریستال هاست، اما اگر کسی در نبرد آخر کشته می‌شد، جنگجویان نمی‌توانستند به سرزمین خود بازگشته ولی در عوض به محل درخت محافظ رفته و فرد یا افراد کشته شده را در آن محله دوباره زنده می‌یافتند.
Final Fantasy V Sound Track
همانند شماره های قبلی Sound Track های FFV نیز به صورت مجزا از بازی در دو دیسک به فروش رسید. کل تعداد ترک های موسیقی FFV برابر 56 عدد بود که همگی آنها توسط Nobuo Uematsu ساخته شده بودند. البته با توجه به داستان و مدت بازی Uematsu حدود 100 قطعه موسیی برای بازی درنظر گرفته بود، اما با توجه به مشکلات حجم کارتریج ها این تعداد به 56 قطعه کاهش یافت. البته تعداد قطعات موسیقی در پک عرضه شده FFVST 67 عدد بود.
FFV از لحاظ موسیقی قوی ترین اثر در بین FF های منتشر شده در آن زمان بود، به طوری که آهنگ Dear Friends به عنوان اولین قطعه موسیقی در کنسرت FF در سال 2004 نواخته شد. همچنین معروف ترین آهنگ این عنوان یعنی Clash On The Big Bridge سال ها بعد با تنظیم مجدد توسط آقای Hitoshi Sakimoto، آهنگ ساز FFXII، در بازی FFXII مورد استفاده قرار گرفت.
به دلیل محبوبیت زیاد قطعات موسیقی FFV پک های مختلفی از Sound Track های آن منتشر و به فروش رسید. از جمله این پک ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
پک FFV:5+1 که در سال 1992 منتشر شد و شامل قطعات موسیقی FFV به اضافه پنج قطعه پخش شده در Matoy's Cave در FF بود.
پک FFV
ear Friends که اجرای مجدد 13 قطعه از آهنگ های FFV با پیانو بود.پک FFV:Mambo De Chocobo که در سال 1993 منتشر شد و شامل Remix تمامی قطعات FFV بود.
دوباره سازی های Final Fantasy V
Final Fantasy V Fan-Translate
با توجه به اینکه FFV هیچ گاه در خارج از ژاپن منتشر نشد طرفدارن غربی FF دست به کار شده و خودشان FFV را به زبان انگلیسی ترجمه کردند، اما این ترجمه مسیر طولانی و پر دردسری را طی کرد! مدت اندکی بعد از انتشار نسخه ژاپنی بازی، گروهی از طرفداران تصمیم به ترجمه بازی به زبان انگلیسی گرفتند اما پروژه آنها در نیمه های راه به دلایل مجهولی کنسل شد. در سال 1994 فردی به نام Ted Woolsey تصمیم گرفت کار گروه قبلی را ادامه دهد اما پروژه او نیز متوقف شد. مدتی بعد گروه جدیدی تصمیم گرفتن که با عنوان FFExtream این اثر را به زبان انگلیسی ترجمه کنند اما پروژه آنها نیز به سرنوشت پروژه های قبلی دچار شد. بعد از مدتی شرکت Top Dog Software تصمیم گرفت که این بازی را برای Microsoft Windows به زبان انگلیسی ترجمه کند اما پروژه آنها نیز به موفقیتی بیشتر از دو پروژه قبلی دست نیافت. اما طرفداران سرسخت FF نا امید نشده و سرانجام موفق شدند طلسم را شکسته و کار ترجمه FFV به زبان انگلیسی را به اتمام برسانند و به این ترتیب FFV اولین عنوانی لقب گرفت که توسط طرفداران بازی به زبان دیگر ترجمه شد.
Playstation Re-Release
با ورود کنسول Playstation همانند سری های قبلی، FFV نیز توسط شرکت TOSE برای این کنسول پورت شد و در تاریخ 19 مارچ سال 1998 به همراه FFIV و FFVI تحت عنوان FFCollection در ژاپن منتشر شد.
FFC در سال 2002 با عنوان FFAnthology برای کنسول Playstation در آمریکا منتشر شد. FFA در واقع همان FFC بود که تنها نام بعضی از کارکترها در آن تغییر پیدا کرده بود. به عنوان مثال نام Bartz به Butz و Gildo به Gill تغییر پیدا کرده بود. همچنین با صلاح دید Kitase دیالوگ های Faris تغییر پیدا کرده و لحن صحبت او شبیه دزدان دیایی آمریکایی شده بود.
Final Fantasy V Advance
با ورود کنسول دستی GameBoy Advance این عنوان نیز همانند FF های قبلی برای این کنسول توسط شرکت TOSE پورت و در تاریخ 12 اکتبر 2006 در ژاپن و 6 نوامبر 2006 در آمریکا منتشر شد. نسخه GMAعلاوه بر ارتقا گرافیکی، تفاوت های متعددی با عنوان اصلی داشت. به عنوان مثال برای جذاب تر کردن بازی چهار کلاس جدید Gladiator ، Cannoneer، Necromancer و Oracel به بازی اضافه شده بود، 30 سیاهچاله جدید به مکان های قبلی افزوده شده بود، یک محله جدید به نام Cloister Of The Dead در آخر بازی قرار گرفته و Enuo به عنوان یک رییس در بازی قرار گرفته بود.
Final Fantasy V Anime Sequal
با توجه به محبوبیت زیاد FFV در ژاپن، یک انیمشن در ادامه داستان FFV با عنوان FFV:Legend Of The Crystal ساخته شد که در باری داستان و خصوصیات آن در قسمت انمیشن های FF به تفضیل صحبت خواهد شد.
در کل FFV عنوانی فوق العاده برای ژاپنی ها بود که با اینکه در خاج از ژاپن منتشر نشد اما توانست به فروش بسیار بالایی دست یابد و 2.45 ملیون نسخه فروش داشته باشد. همچنین نسخه GBA مقدار 260 هزار، نسخه FFC مقدار 400 هزار و نسخه FFA مقدار 364 هزار فروش داشته باشد که میزان کل فروش FFV را به رقم خارقالعاده 3.5 ملیون عدد می‌رساند!
سازندگان V Final Fantasy
کارگردان : Hironobu Sakaguchi
طراح : Yoshinori Kitase
سناریو : Yoshinori Kitase
آهنگ ساز : Nobuo Uematsu
طراح شخصیت :,Yoshitaka Amano, Tetsuya Nomura
طراح صحنه های نبرد : Hiroyuki Ito, Akihiko Matsui
در این عنوان برای اولین بار آقای Tetsuya Nomura به عنوان طراح 3D صحنه و هیولا ها، و آقای Yoshinori kitase به عنوان نویسنده و طراح بازی، وارد تیم سازنده FF شدند.
در همین رابطه:
تاریخچه بازی Final Fantasy
تاریخچه بازی Final Fantasy II
تاریخچه بازی Final Fantasy III
تاریخچه بازی Final Fantasy IV
Google