تو رو خدا کلود فن ها رو باش
![4 :دی :دی](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
باید گِل گرفت
کلود نوجوان ساده ای با آرزو های بزرگ !
کسی که با آرزوی تبدیل شدن به یه قهرمان وارد شینرا میشه ولی از بدو ورودش روی تلخ زندگی با اون همراه میشه ! ضعیف بودن و قدرت بدنی کمش باعث میشه نتونه به آرزوی خودش یعنی تبدیل شدن به یک سرباز برسه و به عنوان یه سرباز جزء , فقط به سفیروث و زک که هر روز از مقابل ـش عبور میکردن غبطه بخوره ! حالا با آرزویی بزرگ تنها مونده ! از طرفی راه برگشتی هم نداره ! قولی که به تیفا داده چی ؟! ولی در اوج تمام این ناامیدی ها دست دوستی ای به طرفش دراز میشه ! یک سرباز واقعی ! کسی که کلود هر روز بهش غبطه میخورد ! زک !
ولی کماکان غم و اندوه از کلود جدا نیست ! چرا که ماموریت بعدی قراره همه چیز رو عوض کنه ! کلود , سفیروث و زک عازم ماموریتی توی دهکده ی nibelheim ! زادگاه کلود ! جایی که تیفا راهنمای گروه خواهد بود ! کسی که کلود به او علاقه دارد , به خاطر اوست که وارد شینرا شده و ... ولی حالا بعد از این همه مدت باید خودش را از او مخفی کند !
بعد از انجام ماموریت و پی بردن سفیروث به ماهیت اصلی خود ناگهان همه چیز زیر و رو می شود ! کسی که روزی اسطوره مردم و سربازان بود حالا به قاتل مردم تبدیل شده کسی که به خاطر گذشته ی غم بار خود حاضر است هر انسانی را قربانی کند !
سفیروث , تیفا و زک و کلود رو به شدت زخمی کرده و با بدن جنوا از آنجا خارج میشود . ولی از طرفی کلود و زک که بی حال و به شدت زخمی در آنجا رها شدند به دست هوجو می افتند ! آیا اتفاقات سفیروث دوباره تکرار خواهد شد ؟ اینبار برای کلود و زک ؟ اینبار نه ! بعد از 4 سال زک بهوش آمده , خود و کلود را از شر ماکو خلاص میکند ولی کلود که به شدت ضعیف شده حتی توان راه رفتن را ندارد ! زک تا جایی که توان دارد از کلود مراقبت میکند حتی تا پای از دست دادن جان خود ! و باز هم کلود تنها می ماند !
تبدیل شدن به یک قهرمان ؟ به چه قیمتی ؟ دوری از کسی مهم ترین شخص در زندگیش است ! از دست دادن بهترین دوستش ؟! نه هنوز تمام نشده !
کلود هر طور که شده خود را به ایستگاه قطار میرساند , اوضاع کمی بهتر میشود . تیفا کلود را پیدا کرده و از او مراقبت میکند . بعد از بازیابی کامل سلامتی کلود عضو گروه avalach شده که گروهی بر ضد شینرا ست. در طی عملیاتی کلود موفق به نابودی یکی از راکتور های شینرا می شود ولی بر اثر انفجار به داخل کلیسایی سقوط میکند و در آنجا با دختری روبرو میشود ! آریس !
آریس چیزی در کلود میبیند که برایش آرامش بخش است (شباهت چشم های کلود و زک) ! ولی در آن سو کلود , این احساس را علاقه تلقی میکند . بله او به آریس علاقه مند می شود , غافل از اینکه آن دختر کسی نیست جز نامزد زک ! کسی که برای نجات جان دوستش جان خود را فدا کرد ! بعد از این رابطه آریس هم به گروه avalanch می پیوندد. چندی بعد آریس توسط نیروهای turks دزدیده شده و به شینرا برده میشود کلود که برای نجات آریس راهی شینرا می شود متوجه می شود که سفیروث هنوز زنده است و می خواهد کل زمین را با احظار شهاب سنگ meteor نابود کند !
در راه مقابله با سفیروث کلود متریای مقدس را بدست می آورد تا آریس با کمک آن بتواند جادوی مقدس را احظار کند . ولی در حین احظار جادو سفیروث ظاهر شده و آریس را میکشد ! ولی متریا داخل آب افتاده و جادو فعال میشود. بعد از مبارزه ای سخت کلود موفق به کشتن سفیروث می شود و جادوی مقدس نیز به عنوان محافظی مانع از برخورد شهاب سنگ به زمین شده و انسان ها نجات میابند !
تمام این اتفاقات ممکن است به نفع مردم بوده باشد و برای آنها مثبت تلقی شود ولی برای کلود چطور ؟ تبدیل شدن به یک قهرمان به بهای از دست دادن بهترین دوستی که در بدترین شرایط دست دوستی به روی کلود دراز کرد ! اگر به خاطر ضعف بدنی کلود نبود این اتفاق می افتاد ؟ آیا باز هم زک قربانی میشد ؟ اگر کلود با آریس روبرو نشده بود آیا آریس به avalanch می پیوست تا در نهایت منجر به مرگش شود ؟ اگر کلود زمین را نجات نمی داد الان این اتفاقات نمی افتاد ؟ او از نابودی زمین جلوگیری کرد ولی از طرفی باعث پخش بیماری خطرناک بر روی زمین شد ! بله کلود غمگین است چون هیچ وقت نقطه ی خوب مطلقی در زندگی او وجود ندارد تمام حوادث همیشه بین بد و بدتر هستند !
دیگه خیلی نوشته درب و داغون شد
![4 :دی :دی](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
یه دفعه همینجوری اومدم دستم رفت به نوشتن طبیعتاً بهتر از این در نمیاد
![4 :دی :دی](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
ولی خواستم فقط بخش های مهم رو بگم که بر و بچه ها توی ذهنشون بذارن کنار هم ببینن این کلود چقدر یه شخص معمولی با باری از غم و اندوه ـه در صورتی که توی هر فیلم یا بازی ای هر قهرمانی اعمالش همیشه مثبت مطلقه و خلاصه همه باهاش حال میکنن و یه جور منجیه ولی کلود در عین مثبت بودن کارهاش کلی بار منفی برای خودش هم داره ! کلاً قهرمانی ـه که هیچ قدرت و نیروی ویژه ای نداره و فقط با سعی و تلاش خودش هست که شده این چیزی که الان هست
![4 :دی :دی](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)