تا اونجایی که فکرم یاری کرد و توشنتم بنویسم، اینم زندگینامه جک و یا همون Raiden برای طرفدارهاش
قسمت MGR چون بازی نکردم و نخواهم کرد در زندگی نامه ذکر نشده.
--------------------------
RAIDEN
– JACK
حضور در Metal Gear Solid 2
: Sons Of Liberty
( قابل بازی در این نسخه
)
و همچنین Metal Gear Solid 4
:Guns Of Patriots
Metal Gear Rising
: Revengeane
Jack که در سری متال گیر با نام رمز ِ Raiden شناخته می شود، شخصیتی است خاص در سری MGS که با انتقادهایی با ورودش به این سری مواجه شد ! اولین حضور رایدن بر می گردد به نسخه MGS2، اصولاً در سناریوهای MGS هیدئو کوجیما حتماً نینجایی وجود خواهد داشت ! تا قبل از نسخه دوم Gray Fox عهده دار این نقش یود اما در نسخه اول کشته شد ! و کوجیما نینجای جدیدی را خلق کرد.
رایدن اهل کشور لیبری است که در دوران نوجوانی و در حین جنگ داخلی پدر و مادرش توسط Solidus کشته می شوند ( رایدن از این موضوع بی اطلاع بود و در انتهای ماموریت MGS2 متوجه این موضوع می شود ) و در اواسط دهه 1980 ( 1989 ) به رهبری سالیدوس در جنگ های داخلی شرکت می کند ( دقیقاً بعد از کشته شدن پدر و مادرش و در دوران نوجوانی !! ). بعد از اتمام جنگ رایدن به آمریکا می رود و سعی می کند زندگی آرامی داشت باشد اما تقدیر رایدن به گونه ی دیگری رقم خورده بود چرا که میهن پرستان از زمانی که رایدن در کنار سالیدوس در جنگ داخلی لیبری شرکت داشت اون رو زیر نظر داشتند.
رایدن توسط میهن پرستان به نیروی Fox Hound می پیوندد و به جای آموزش های که یک سرباز باید در دنیای واقعی ببیند، رایدن توسط VR ( تمرینات که به صورت مجازی انجام می شوند، دور کردن سرباز در حین ماموریت از احساسات، تحمل کردن فشارهای روانی ماموریت و .. ) و یا تمرینات مجازی سعی می کند تا به یک سرباز تمام و کمال تبدیل شود و در این راه تمام تلاش خود را می کند ( و حتی از همسرش رَز هم کمی دور می شود )
در سال 2009 رایدن خودش را برای اولین ماموریت واقعی و بسیار جدی خودش آماده می کند، رایدن باید به وارد نفت کسی به نام "صرف بزرگ" شود و با از بین بردن دشمنان ( که میهن پرستان سالیدوس رو با اسم سالید اسنیک دشمن اصلی رایدن معرفی کردند که توضیحاتش به این بیوگرافی مربوط نمی شود ) رئیس جمهور وقت آمریکا رو هم که گروگان گرفته شده بود نجات دهد !
رایدن در این ماموریت تجارب زیادی به دست آورد، از مبارزه با گروه Dead Cell که در راس آنها Vamp بود تا پی بردن به حقایق پشت پرده این ماموریت و در انتهای ماموریت وقتی رایدن با سالیدوس روبرو می شود سالیدوس تمامی حقایق پشت پرده را برای رایدن فاش می کند از کشته شدن پدر و مادر توسط او تا ماموریتی که مرحله به مرحله توسط میهن پرستان برنامه ریزی شده بود.
رایدن فهمید که جنگ فقط و فقط اسلحه و کشتار نیست بلکه بازیچه شدن دست سیاست مداران و سیاست هم در جنگ نقش بسزایی دارد. راز تبدیل شدن رایدن به یک نینجا به همراه شمشیر در صحنه ای است که سالید اسنیک شمشیری به رایدن می دهد و رایدن دقایقی از ماموریت رو با شمشیر به مبارزه با دشمنان پرداخت و از آن زمان به بعد سرنوشتش طوری دیگر رقم خورد و به مرور زمان تبدیل به یک نینجای واقعی شد.
نتیجه گیری از وقایع " صدف بزرگ " در سال 2009
در واقع وقایع Big Shell توسط میهن پرستان برنامه ریزی شده بود تا رایدن به صورت از قبل برنامه ریزی شده ماموریت را به پایان برسونه و برای آمریکا نقش قهرمان رو ایفا کنه اما قهرمانی که راه برایش هموار شده بود و لازم نبود زحمتی برای رسیدن به پایان ماموریت بکشد !
رایدن از این موضوع بی خبر بود و وقتی در پایان ماموریت متوجه این موضوع شد، حس خوبی نداشت این حس مثل این بود که شما جان دو نقر رو نجات دهید و بعد متوجه شوید اونها برای دوستتان کار می کردند تا شما احساس قدرت و شهامت کنید ! پس در این وقایع رایدن ضربه بدی خورد، همچنین بعد از فهمیدن این موضوع که سالیدوس پدر و مادرش رو کشته بودند ! البته با کشتن سالیدوس رایدن کمی آرام شد و تبدیل به یک سرباز پخته شد.
سال 2014
5 سال از وقایع Big Shell گذشته و جنگ در ابعادی بزرگتر بین شرکتهای بزرگ اتفاق افتاده ! در این نسخه سالید اسنیک برای آزادی جهان می جنگد، اما سالید اسنیک به نظر کمی پیر و ناتوان به نظر می رسد، در لحظاتی که اسنیک نا امید از ادامه ماموریت بود Raiden وارد مهلکه می شود ( رایدن با تغییرات زیادی وارد مهلکه می شود، او حالا از یک نینجاست که بدنی نانوماشینی دارد و به سرعت دشمنان رو از بین می برد ) و از اسنیک محافظت می کند. و به اسنیک نوید محافظت در از او را می دهد همانطوری که اسنیک در MGS2 راه درست را به رایدن نشان داد و از او محافظت کرد. رایدن که به یک نینجای نانو ماشینی تبدیل شده به راحتی می تواند از پس دشمنان خودش بر بیاید. رایدن در این راه بسیار تنها شد و حتی Rose همسرش رو هم ترک کرده بود، دلیلش هم این بود که Roy Campbell و Rose با هم ازدواجی ظاهری کرده بودند تا رُز از میهن پرستان در امان باشد، اما رایدن فکر می کرد رُز به اون خیانت کرده و اینطوری رایدن هم دقیقاً سرنوشتش برای مقطعی شبیه به اسنیک ها می شود ! تنها و به آخر خط رسیده !
رایدن برای جبران اشتباهاتش هر کاری می کند و حتی صدمات شدیدی برای کمک به اسنیک می خورد، وقتی کشتی Outer Heaven قصد زیر کردن اسنیک را داشت رایدن خودش رو به عنوان مانع این کار جلوی کشتی می اندازد ( یکی از صحنه های زیبای این نسخه ) و جان اسنیک را برای چندمین بار نجات می دهد دقیقا کاری که Gray Fox برای Snake انجام داد !
ولی این پایان کار نبود، اسنیک پیر وقتی نمی توانست با Frogs ها وارد جنگ شود تا بتواند از تونل مایکرو ویو عبور کند دیگر امید خودش رو از دست داده بود، اما ! باز هم سر و کله رایدن پیدا شد رایدنی که دو دست نانوماشینی خود را از دست داده بود ( صدمات جلوگیری از کشتی Outer Heaven برای جلوگیری از زیر کردن Old Snake ) و با به کمک دهان و دو پایی که برایش مانده بود با ارتش لیکوئید مبارزه کرد تا وقتی برای اسنیک خریده باشد که همینطور هم شد و اسنیک با موفقیت ماموریتش رو به پایان رسوند.
رایدن پس از این ماموریت به زندگی باز می گردد و اعضای واقعی بدنش رو بدست می آورد، رُز هم به همراه پسر کوچکی برای دیدن رایدن می رود و برایش توضیح می دهد که ازدواج با کمپبل یک ظاهر سازی برای دوری از دست میهن پرستان بوده و این پسر بچه در واقع پسر Raiden است و نه کمپبل.
این که رایدن شخصیتی منفور در نزد هواداران سری MGS است حرفی کاملاً درست منطقی است اما نباید از کمک هایی که در MGS4 به Old Snake کرد به راحتی گذشت و اون ها رو بی اثر دانست، رایدن کسی بود که حاضر بود بخاطر اسنیک جانش رو هم بدهد و حتی چندین بار تا چند قدیمی مرگ رفت !
رایدن راه خودش از سری MGS جدا کرد و طرفدارانش به همراه خودش به MGR کوچ کردند و این هم خبر خوبی برای MGS باز هاست و هم طرفداران Raiden است.
شاید با خواندن این مقاله خیلی نگرش بهتری نسبت به رایدن داشته باشید و شاید تغییری در نگرش شما نسبت به رایدن ایجاد نشود ولی از تاثیر مهم رایدن در سری MGS نمی توان براحتی گذشت ! ( مولف هم از مخالفان رایدن است اما از حقیقت نمی شود فرار کرد !! )
جمع بندی شخصیت رایدن
رایدن شخصیتی است که کودکی سختی در جنگ داشته و حتی در دوران نوجوانی بعد از کشته شدن پدر و مادرش ( مانند اسنیک ها رنج بردن ار نداشتن پدر و مادر ) به ناچار در جنگ شرکت داشته و بعد از تمامی این ماجراها برای دور ماندن از این اتفاقات سعی در ساختن خانواده و زندگی آرامی برای خود بود که میهن پرستان وارد قائله شدند و رایدن رو وارد بازی کردند که خیلی در اون ماهر بودند !
آرامش از رایدن گرفته شد، همسرش از اون دور شد و رایدن متوجه بازی های کثیفی شد که در مرکز اون قرار داشت، رایدن به یک سرباز تنها تبدیل شد و سالها تنها و بدون خانواده جنگید ! شاید تنها تفاوت رایدن و اسنیک ها این بود که رایدن خانواده، همسر و فرزندی داشت، حتی اگر مقطعی بوده باشد، اما زجرهای زیادی کشید مخصوصاً در نسخه چهارم سری MGS و مثل اینکه با ورود MGR قرار نیست شخصیت رایدن فعلاً آرامشی داشته باشد. و همچنان باید به مبارزه با میهن پرستان و کسانی بپردازد که سعی در گرفتن قدرت و استفاده نابجا از اون رو دارند.
رایدن و خانواده اش در پایان MGS4
اشتباهات و بازیچه شدن رایدن در نسخه دوم و در اوج بودن شخصیت سالید اسنیک و قابل بازی نبودش و ترجیح دادن رایدن به اسنیک در نسخه دوم مواردی است که باعث تنفر شدید بسیاری از طرفداران سری MGS شده بود اما از لحاظر داستانی و اتفاقاتی که در سری MGS افتاده تقریباً اتفاقاتی که برای رایدن افتاد بی شباهت با اسنیک ها نیست اگر کامل نباشد، از له شدن زیر ضربات Vamp تا رفتن به زیر کشتی، از دست دادن دست های نانوماشینی اش، از دست دادن خانواده، کشته شدن پدر و مادرش و
... کاری های که رایدن برای Old Snake در MGS4 کرد، کاری بود که تنها یک دوست واقعی انجام می دهد، از جان خود گذشتن برای زنده نگه داشتن یک دوست قدیمی
...
نویسنده : امید درکه (O|d Snake )
کپی با ذکر نام نویسنده و منبع مجاز است