Multi Platform Warhammer 40,000: Space Marine 2

سازنده
Saber Interactive
تاریخ انتشار
September 9, 2024
ناشر
Focus Entertainment
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 5
  3. Xbox Series X|S
1727036962487.png

سازنده: Saber Interactive
ناشر: Focus Entertainment
سبک: Third Person Shooter | hack & slash
پلتفرم: پلتفرم های نسل 9 و PC
تاریخ عرضه: 9 سپتامبر 2024


IN THE GRIM DARKNESS OF THE FAR FUTURE
THERE IS ONLY WAR

اطلاعاتی که در طی بروزرسانی های مختلف در تاپیک نوشته شدن، در این پست جمع آوری می شود.
لازم به ذکر است که اطلاعات این پست، منبع مناسبی برای آشنایی اولیه با دنیا و داستان Warhammer 40.000 است.
کپی و ویرایش مطالب، با ذکر نام فروم بازیسنتر به عنوان منبع، بلامانع است!



The Emperor Protects

توی صنعت سرگرمی فرنچایز های سای فای متعددی داریم. از جنگ ستارگان گرفته، تا هیلو و مس افکت و همین وارهمر 40 هزار.
اول از همه بگم که وارهمر با وارهمر 40 هزار فرق داره و اولی کلا ستینگ و دنیای جدایی داره از 40 هزار. تنها نقطه مشترکشون، حضور 4 خدای آشوب توی هر دو سری هست.
دوم اینکه 40k، چند تا تفاوت اساسی با بقیه سری های سای فای داره:

1. مقیاس همه چیز به مراتب بزرگتره: از نبردها، سلاح ها، تعداد نیروها، فکشن ها و... همه و همه تو یه لول دیگه ای هستن. به طوری که در بین سری های سای فای معروف، هیچ سری ای به وارهمر نمیرسه.
اوضاع جوریه که شما اگه مثلا کل نیروهای استار وارز، هیلو، استارکرفت، مس افکت، Dune را متحد کنید و بعد منتقلشون کنید به دنیای 40K، همه اینا با هم شاید حتی نتونن از پس امپریوم (امپراتوری انسان ها) بر بیان. در واقع اگه این اتفاق بیافته، توی 40K حتی کسی استرس خاصی نمگیره یا پنیک نمی کنه. چون همین الان هم امپریوم داره همزمان با معادل های اینا می جنگه:D

و خب توی دنیای فعلی وارهمر، امپریوم صرفا یکی از فکشن های قوی هست. و ما اینا را هم داریم:

Necrons, Tau, Eldar, Durakhari, Orks, Tyrannids
و صد البته Chaos یا همون آشوب

و خب اینا صرفا فکشن های اصلیی هستن که توی کهکشان راه شیری فعالیت دارن. هر کدوم هم کلی ساب فکشن دارن. فراتر از راه شیری هم فکشن های ترسناک و ناشناخته دیگه ای وجود دارن.

2. توی 40K، جنگ حرف اول را میزنه و شعار اصلی سری اینه:

In the grim darkness of the far future, there is only war.
در تاریکی هولناک آینده دور، تنها جنگ وجود دارد.

3. از نظر اتمسفر، 40 هزار با یه کلمه معادله: گریم دارک
دلیل؟ چون بر خلاف مجموعه های دیگه، اینجا اوضاع از همه نظر به شدت بد هست. جون آدمی بی ارزش ترین چیزه و تنها بقای انسان ها توی کهکشان اهمیت داره. و خب هر بهایی که لازم باشه براش پرداخت میشه.
____________
در ادامه توضیحاتی در رابطه با امپراتوری انسان ها داده میشه:

Imperium of Man

امپراتوری انسان‌ها، یک امپراتوری بزرگ، استبدادی و پادآرمان‌شهری (دیستوپیایی) است که در سراسر کهکشان گسترده شده است. این امپراتوری یکی از مهم‌ترین جناح‌ها در دنیای WH 40K است که به دلیل قدرت نظامی عظیم، تعصب مذهبی و حکومت سرکوبگرانه‌اش شناخته می‌شود.

بنیان‌گذاری و حکومت:

The Emperor of Mankind: امپراتوری توسط امپراتور بشریت تأسیس شد، موجودی قدرتمند و روانی (سایکی) که هدفش اتحاد بشریت و حفاظت از آن در برابر تهدیدات بیگانه و درونی بود.
در تایم لاین فعلی، امپراتور یکی از 5 فرد قدرتمند (از نظر، جسمی، روحی، تاثیر گذاری و...) هست. 4 تای دیگه خدایان آشوب هستن.


1727037748896.png

The Horus Heresy: یک جنگ داخلی عظیم در 10.000 سال قبل، که در آن نیمی از پسران ژنتیکی‌ امپراتور (پریمارک‌ها) شورش کردند. در پایان جنگ، امپراتور به شدت زخمی شد و اکنون در تخت طلایی به حالت نیمه‌جان نگه داشته می‌شود.
با این حال امپراتوری حفظ شد ولی خب نقشه های امپراتور برای ساختن آرمان شهری برای انسان ها هم عملا از بین رفت.

1727037831641.png

در حال حاضر، به جای امپراتور، امپراتوری توسط شورای اربابان عالی Terra (همون زمین)، که شامل قدرتمندترین و بانفوذترین رهبران امپراتوری است، اداره می‌شود.

دین و تعصب مذهبی:

در دنیای 40 هزار هیچ قادر مطلقی وجود نداره. در زمان حیات امپراتور، حکم اکید صادر شده بود که انسان ها حق پرستش هیچ خدایی را ندارن (که دلیلش، در واقع جلوگیری از قدرت گرفتن خدایان آشوب، که هر کدوم در اصل نماد یکی از ویژگی های انسانی هستن و از انرژی روحی انسان ها و... تغذیه می کنند، بود) ولی الان اوضاع کاملا فرق کرده:

The Ecclesiarch : دین رسمی امپراتوری پرستش امپراتور به عنوان خدا است که توسط اکلیزیارکی ترویج می‌شود. این نهاد مذهبی کنترل سخت‌گیرانه‌ای بر مردم دارد، پرستش را تحمیل می‌کند و بدعت‌ها را ریشه‌کن می‌کند.

The Inquisition:بازرس‌ها سازمانی مخفی و قدرتمند هستند که وظیفه حفاظت از بشریت در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، شامل بدعت‌گذاران، جهش‌یافته‌ها و بیگانگان را دارند. بازرس‌ها دارای اختیارات تقریبا نامحدودی برای انجام مأموریت خود هستند.

قدرت نظامی:

تعداد نیروهای نظامی امپریوم بیش از 400 میلیارد نفر تخمین زده می شود.

The Astra Militarum (Imperial Guard):
ارتش‌های وسیع و متنوع امپراتوری که شامل میلیاردها سرباز از جهان‌های بی‌شمار است، مجهز به تانک‌ها، توپخانه و سایر تجهیزات نظامی.

The Space Marines:جنگجویان نخبه و ژنتیکی بهبود یافته که به واحدهای فضایی سازماندهی شده‌اند. هرکدام یک سرباز فوق بشری است که آموزش و تجهیزات لازم برای مقابله با دشمنان بسیار قدرتمند را دارد. تعداد اسپیس مارین ها حدودا 1 میلیون نفر هست که توی کل کهکشان راه شیری پخش هستن.

The Imperial Navy:یک ناوگان فضایی عظیم که وظیفه دفاع از جهان‌های امپراتوری و نشان دادن قدرت آن در سراسر کهکشان را دارد.

آدپتوس مکانیکوس: فناوری امپراتوری توسط آدپتوس مکانیکوس، سازمانی نیمه‌خودمختار مستقر در مریخ، نگهداری می‌شود. آنها فناوری را مقدس می‌دانند و به شدت اسرار آن را نگه می‌دارند.

البته این تقسیم بندی به شدت کلی هست و هر کدوم هزار و یک زیر شاخه دارن. برای مثال این 1 میلیون اسپیس مارین، خودشون به حدود 1000 گروه (چپتر) تقسیم شدن. هر چپتر هم زیر مجموعه یه لژیون خاص حساب میشه.
نحوه تقسیم بندی چپترها بر اساس اینه که ژن جهش یافتشون برای کدوم پرایمارک (پسران ژنتیکی‌ امپراتور ) هست.

تعداد لژیون ها و بالتبع پرایمارک ها در اصل 20 تا بود. از این بین، 2 تا از لژیون ها (2 و 11) به همراه پرایمارک هاشون، قبل از جنگ داخلی (هوروس هرسی) توسط شخص امپراتور نابود شدن و در طی هوروس هرسی هم 9 تا از لژیون ها به امپراتوری پشت کردن و به خدایان آشوب اعلام وفاداری کردن.

مهمترین لژیون ها:


دارک انجلز (لژیون اول)
1727037878835.png

  • پریم‌آرک: لیون ال'جانسون_زنده، بازگشته به دنیای مجموعه
  • سیاره خانه: کالیبان (نابود شده)
  • معروف به: طبیعت مخفیانه و وسواسشان به شکار The Fallen( اعضای لژیونشان که در طول هرسی هوروس خیانت کردند)

آلترمارین‌ها (لژیون سیزدهم)
1727037909823.png
  • پریم‌آرک: روبوته گیلیمن_زنده، بازگشته به دنیای مجموعه
  • سیاره خانه: مکراگ
  • معروف به: بزرگ‌ترین و بانفوذترین لژیون اسپیس مارین که به پیروی سخت‌گیرانه از Codex Astartes (مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های سازمانی برای اسپیس مارین‌ها که توسط گیلیمن پس از هرسی هوروس ایجاد شد.)معروف هستند.

بلاد انجلز (لژیون نهم)
1727037932483.png
  • پریم‌آرک: سنگوینیوس_مرده، کشته شده توسط هوروس لوپرکال در طی هوروس هرسی
  • سیاره خانه: Baal
  • معروف به: ویژگی‌های فرشته‌مانند و خون‌آشامانه، وفاداری شدید و نقص تراژیک معروف به تشنگی سرخ( یک جهش ژنتیکی که باعث خشم خون‌خوارانه می‌شود.)

ایمپریال فیستس (لژیون هفتم)
1727037954758.png
  • پریم‌آرک: روگال دورن_سرنوشت نامعلوم، ناپدید شده پس از هوروس هرسی
  • سیاره خانه: ترا (اصلی)، فالانکس (قلعه فضایی)
  • معروف به: تخصص در جنگ محاصره و استحکامات، همچنین وفاداری و استقامت بی‌وقفه.

اسیپیس ولوز (گرگ های فضایی) (لژیون ششم)

1727037977875.png


  • پریم‌آرک: لمان روس_سرنوشت نامعلوم، ناپدید شده پس از هوروس هرسی
  • سیاره خانه: فنریس
  • معروف به: رفتار وحشیانه و بربری، منعکس کننده محیط سخت سیاره خانگی‌شان و حس قوی استقلال.

پسران هوروس (قبلاً لونا ولوز، لژیون شانزدهم)
1727038014450.png
  • پریم‌آرک: هوروس لوپرکال (فرزند محبوب امپراتور)_مرده، کشته شده توسط شخص امپراتور در آخر هوروس هرسی
  • سیاره خانه: کثونیا (نابود شده)
  • معروف به: رهبری هوروس هرسی علیه امپراتور، که به محاصره ترا و تقریباً نابودی امپراتوری منجر شد.
فرزندان امپراتور (امپرورز چیلدرن) (لژیون سوم)

1727038031811.png
  • پریم‌آرک: فولگریم_ تبدیل شده به Demon prince
  • سیاره خانه: چموس (نابود شده)
  • معروف به: به شدت کمال گرا و سقوط نهایی به خدای آشوب اسلانش.

گارد مرگ (لژیون چهاردهم)
1727038048269.png
  • پریم‌آرک: مورتاریون_ تبدیل شده به Demon prince
  • سیاره خانه: بارباروس (نابود شده)
  • معروف به: مقاومت و ارتباط با خدای آشوب نرگل، تجسم فساد و طاعون.

ورلد ایترز (لژیون دوازدهم)

1727038069758.png

  • پریم‌آرک: انگرون_ تبدیل شده به Demon prince
  • سیاره خانه: نوکریا (نابود شده)
  • معروف به: تاکتیک‌های خشن در نبرد نزدیک و وفاداری به خدای آشوب خورن، خدای خون و جمجمه‌ها.

هزار پسر (تازند سانز) (لژیون پانزدهم)

1727038096416.png

  • پریم‌آرک: مگنوس سرخ_ تبدیل شده به Demon prince
  • سیاره خانه: پروسپرو (نابود شده)
  • معروف به: تسلط بر قدرت‌های روانی و پیروی از خدای آشوب زینچ، خدای تغییر و جادو.

____________________________

در طی بازی گروه اول از دشمنا همونطور که احتمالا میدونید تیرانید ها هستن. اینا در اصل ساکنین کهکشان راه شیری نیستن و متشکل از چندین کندو/کشتی فضایی (Hive fleet) هستن که طی یه اتفاقاتی پاشون باز میشه به کهکشان ما. به شدت زیادن، به شدت خطرناکن. هدفشون تنها بلعیدن موجودات زنده سیاره ای هست که بهش پا میذارن. اگه کل یه سیاره را بگیرن، عملا اون سیاره از دست رفته و حکم Exterminatus (نابودی سیاره از بیخ و به طور کامل، با استفاده از کشتی های فضاپیمای امپریوم) براش صادر میشه.

تیرانید ها به شدت باهوشن و با استفاده از یه تاکتیک نمیشه جلوشون پیروز شد. چرا؟ چون خودشون را منطبق می کنن با اون تاکتیک و عملا کاری می کنن که بی اثر بشه.
تعداد تیرانید ها وحشتناک زیاده و گفته میشه اوناییشون که پا به کهکشان راه شیری گذاشتن، صرفا پیش قراولان وطلایه دار سپاهشون هست و خب با همین پیش قراول ها، عملا دهن همه را سرویس کردن.
یه تئوری هم هست که میگه تیرانیدها دارن از یه چیزی فرار می کنن و خب اگه این درست باشه، بلا به دور :D
توی داستان واهمر، نکرون ها عملا مقاوم ترین دشمنای تیرانید ها هستن. نکرون ها نه تنها قدیمی ترین نژاد فعلی هستن و تکنولوژی هاییی که دارن به مراتب بهتر از سایر فکشن ها هست، بلکه بدنشون هم کاملا فلزیه و برای همین تیرانیدها نمیتونن اونارو بخورن و خودشونو تکثیر کنن.

دلیل انتخاب تیرانیدها به عنوان دشمن تو بازی، احتمال بسیار زیاد برای هماهنگی با ادیشن دهم وارهمر 40 هزار هست که تمرکز خاصی روی اینا داره و حتی تریلر معرفی ادیشن دهم، نبرد اسپیس مارین ها با تیرانید ها را نشون میده.

1727038168695.png

اون 4 تا دایره طلایی را سمت چپ پیشونی تایتوس می بینید؟ اینا به هیچ وجه دکوری نیستن و نشونه سال های خدمت یه اسپیس مارین هستن. اگه اشتباه نکن، تایتوس الان بیش از 400 ساله داره به عنوان اسپیس مارین خدمت می کنه.

1718905387456.png




آلترا مارین ها بزرگترین لژیون اسپیس مارین ها به حساب میان. که موضوع چند تا دلیل داره:

3. در زمان Great Crusade که امپراتور و پرایمارک ها، داشتن نژادهای بیگانه توی کهکشان راه شیری را نابود می کردن، به یه موجودات خاص و قدرتمندی برخورد می کنن. دو الی سه لژیون (حدود 300-400 هزار اسپیس مارین) برای نابودی اینا فرستاده میشن و خب با تلفات فوق العاده سنگین، اینا را نابود می کنن کاملا. توی نبرد با این نژاد، سنگین ترین تلفات را لژیون اول، دارک انجلز، میدن. حدود 1 سوم اینا توی اون نبردها میمیرن و این باعث میشه جایگاشون به عنوان قدرتمند ترین لژیون تنزل پیدا کنه یکم و اسپیس مارین ها جاشون را بگیرن. دلیل دیگه اینه که گفته میشه حداقل یکی از دو لژیون 2 و 11، که توسط امپراتور از بین رفتن، در واقع جذب اسپیس مارین ها شدن و برای همینه که تعداد اسپیس مارین ها بالای 200 هزار نفر هست، در حالی که بقیه لژیون ها زیر 180 هزار نفرن همگی.

حقیقتا یادم نمیاد اسپیس مارین سیاه پوست یا با قیافه شرقی داشته باشیم. اما خب این اصلا مهم نیست. انقدر Solar system ای که دست آلترامارین ها هست بزرگه، که صد در صد همه رنگ و نژادی بینشون پیدا میشه. امیدوارم قضایای مربوط به اون نویسنده در همین حد باشه که کاملا برای همه اوکی هست.

راستی به اینا میگن آلترامارین اما نه به خاطر اینکه از بقیه خفن ترن. دلیل اینه که اسم Solar system اینا آلترامار هست.

_______________________________________________

در زمانی که امپریوم هنوز شکل نگرفته بود و امپراتور داشت تازه با جنگ های Unification Wars،صرفا خود ترا (زمین) را متحد می کرد، چند تا امپراتوری روی زمین وجود داشتن. یکی از این امپراتوری ها، اسمش امپراتوری هخامنشی هست اما خب با امپراتوری هخامنشی اصلی خیلی فرق داره و اون نیست. البته قلمرو هر دو امپراتوری تقریبا یکی به نظر میرسه (تو تایم لاین 40K، خیلی از اقیانوس های زمین خشک شدن و نمیشه تو نقشه تطابق دقیق داد).
این امپراتوری از معدود امپراتوری های زمین به حساب میاد که به جای ایستادن مقابل امپراتور باهاش متحد شدن و اینجوری نه تنها از خطر حمله هسته ای در امان موندن، بلکه بعد از متحد شدن کل ترا زیر پرچم امپراتور، از پسرای خانواده های سلطنتیش برای نیرو گیری برای تبدیل شدن به اسپیس مارین ها استفاده شد.

Ahzek Ahriman و برادرش، دو نفر از این اعضای خانواده سلطنتی بودن.
منتهی Ahzek Ahriman به هیچ وجه پرایمارک تازند سانز نبوده و نیست. اهریمن در واقع Chief Librarian تازند سانز هست و همچنین قدرتمند ترین جادوگر لژیون حساب میشه.

تا جایی که من میدونم، لژیون های خیانتکاری که تو هوروس هرسی رفتن سمت خدایان آشوب، همشون با زندگی توی Eye of terror اوکی هستن(!). و این موضوع مختص تازند سانز نیست. اما اینکه بگیم اینا تنها کسایین که تو قلمرو زینچ دووم آوردن، حرف خیلی درست تریه.

یه توضیح درباره Warp بدم:

وارپ یا ایمتاریوم، یه دنیای غیر مادی، موازی با دنیای مادی هست. وارپ در اصل متشکل از طوفان های انرژی و احساسات موجودات زنده مختلف هست. توی وارپ زمان و قوانین فیزیک عملا محو میشن و هیچ قانون و منطق مشخصی وجود نداره. . وارپ قلمرو 4 (در واقع 5) خدای آشوب هست (خورن، نرگل، زینچ، اسلنش) که هر کدوم نماد یکی از خصلت های آدمی هستن. خدای پنجم وارپ تا مدت ها به اسم مالیس/ملال شناخته می شد ولی خب canon بودنش قطعی نبود.
جدیدا تو رمان های آخر هوروس هرسی، یه خدای جدید پا گرفت (دارک کینگ، خدای نابودی مطلق) که خب هنوز مشخص نیست قراره کی باشه و اسپویل هم نمی کنم که کی به طور موقت رفته بود در قالبش.
در حال حاضر شخص دارک کینگ وجود خارجی نداره، اما آخر هوروس هرسی، قلمرو و نیروهاش خلق شدن.
نکته ای که در مورد وارپ هست اینه که خداهای کوچکتری هم توی وارپ هستن و در واقع گمان این میره که هر کدام از پرایمارک ها،در واقع یکی از خدایان کوچکتر وارپ هست در اصل که جسم بشری پیدا کرده.

به طور کلی دلیل اهمیت وارپ، پرواز های بین منظومه ای سریع هست. بدون وارپ، انسان ها نمی تونن سریع تو راه شیری جا به جا بشن.

در مورد لژیون آلفا حقیقتا حرف خیلی زیاده. الفا لیجن شاید خاص ترین و عجیب ترین لژیون باشه، اما واقعا جزوه قوی ترین ها به حساب نمیاد. بعد خود گیمز ورکشاپ هم نمیدونه تو این لژیون چی به چیه و کی به کیه، بعد من باید بدونم؟:دی
اینکه آلفا لیجن دقیقا طرفدار کیه، واقعا معلوم نیست. اینا هم با آشوب میجنگن هم با نیروهای ایمپریوم.
برداشتی که فعلا از کاراشون شده، اینه که طرفدار امپراتور هستن اما طرفدار امپریوم نه( عجیب به نظر میرسه اما خب آلفا لیجن کلا همینه :دی)
حتی اینکه الان واقعا آلفاریوس کشته شده یا این امگان بوده که خودشو جای الفاریوس جا زده بوده و کشته شده، مشخص نیست!

قیافه این دو تا یه اپسیلون فرق داره تا جایی که یادمه.


در مورد Grey Knights:
اینا جون سگ ترین اسپیس مارین های عادی (!) هستن. از نظر قدرت روانی و توانایی ذهنی مقابله با آشوب، بیشترین قدرت را دارن، سلاح هاشون بر اساس علاقشون کاستومایز شدن و خب شدیدا به امپریوم وفادارن.
تا جایی هم که میدونم، دلیل این کشتاری هم که راه میندازن بعد هر ماموریت، اینه که یه هویت مخفی/نیمه مخفی دارن و نمیخوان اثری از خودشون باقی بذارن.

فکر نمی کنم یه گری نایت بتونه با 1000 مارین عادی مقابله کنه. خیلی خیلی کمتر از این هست اعداد تو لور فعلی. شاید در حد 10-20 تا؟


در مورد ادپتوس کاستودس:
اینا تعدادشون دقیقا 10.000 نفره و گاردشخصی امپراتور هستن (کاملا مشخصه که از گارد جاویدان هخامنشی الگو گرفتن براشون). اینا عملا لژیون شخص امپراتور به حساب میان و ژن امپراتور تو وجودشون هست. برای همین در واقع اینا هستن که فرزندان امپراتور هستن (نه پرایمارک ها). هر کدومشون هم به طور میانگین 1000 تا مارین عادی را حریفه.
وظیفه اصلی کاستودس محافظت از کاخ امپراتور هست و نه کل ترا.
اگه بخوایم یه لزیون را مسئول محافظت از ترا بدونیم، بدون شک imperial fists این مسئولیت را به عهده دارن.

و در مورد پرایمارک ها...نه، هر دو تا کاستودس معمولی عمرا حریف یه پرایمارک نمیشن.
لیدر کاستودس (والدور) عملا در حد یه پرایمارک معمولی/خوب تو دوئل هست (لمن راس) . اما از طرفی میدونیم که امپراتور برای اینکه ضعیف ترین پرایمارک از نظر نظامی (لورگار آرولین) را زندانی نگه داره، 14 تا کاستودس کنارش میذاره تا مراقب رفتارش باشن. و خب لورگار از نظر قدرت و مهارت نظامی، با مغز تو دیواره :D یعنی تا حالا یه دوئل با بقیه پرایمارک ها را هم نبرده و خب اونایی هم که باخته، خیلی بد باخته. پس در نتیجه رقم نهایی خیلی بیشتر 14 باید باشه.

________________________________

اینکه اهریمن الان داره چیکار می کنه: هدفی که فعلا شدید داره دنبالش می کنه، اینه که بتونه Free will خودش را بدست بیاره و دیگه تحت کنترل زینچ نباشه. خود زینچ هم کاملا از این موضوع خبر داره، منتهی اهریمن انقدر قوی شده که زینچ داره به این تلاش هاش به عنوان یه بازی بامزه نگاه می کنه و برای همین کاری نداره باهاش. یعنی از این سناریوهاست که طرف داره یه کار عملا بیهوده و فوق العاده سخت را انجام میده، اما انقدر تو کارش جدی هست که همه وایسادن ببین واقعا چقدر میتونه بره جلو.
والا تازند سانز بهایی دادن که هیچ لژیون کیاسی نداده. نمیدونم دقیقا چطوری ولی خب تاجایی که میدونم زیر سر خود اهریمن هست این قضیه: کل تازند سانز الان کاملا Hollow هستن. از درون خالی و دارن عذاب درونی وحشتناکی میکشن. و خب به شخصه اگه بخوام بین لژیون های کیاس 3 تا لژیون با بدترین سرنوشت را انتخاب کنم، صد در صد تازند سانز تو اون 3 هست.

دو تا پرایمارک فعال داریم:
1. اول گیلیمان برگشت. که خب طبیعی بود. هم پدر الترامارین ها هست. هم اینکه بهترین administrator بین تموم پرایمارک ها هست و بهترین گزینه برای سر و سامون دادن به اوضاع فعلی امپریوم به شمار میره.
2. دومی که حدود یه ساله برگشته، شخص Lion El'johnson هست. :x :x :x
و خب عملکرد فوق العاده ای داشته تا الان:
1. یک سری از The Fallen (دارک انجل های خیانتکار زمان هوروس هرسی) برگشتن سمتش و دارن بهش خدمت می کنن
2. یه دوئل اساسی با انگرون (اونم نه انگرون عادی، چون خب میدونید دیگه الان Demon Primarch/Prince هست) داشته و دخلش را آورده
3. داره سیاره های Imperium Nihilus (خطرناک ترین و جدا افتاده ترین بخش قلمرو امپریوم) را زیر پرچم خودش میاره.

و خب حقیقتا خیلی بهتر از گیلیمان عمل کرده تو همین مدت کم. جدا از اینکه کل دارک انجل ها (کل چپتراشون) اومدن و زیر پرچمش جمع شدن، خود لاین هم خیلی خیلی خردمندانه تر از قبل داره عمل می کنه.
توی هر سیاره ای که پا میذاره کلا با دولتمرداشون کار خاصی نداره و مستقیم میره بامردم عادی درباره اوضاع حرف میزنه.
با دانته (گرند مستر بلاد انجلز) هم یه دیدار داشته و یکی دو بارکمکشون کرده.
و خب بالاتر نوشتم، دخل انگرون را آورده. در قیاس باهاش، گیلیمان وقتی تازه برگشته بود یه دوئل با مورتاریون کرد که خب اگه شخص خود امپراتور دخالت مستقیم نکرده بود ( امپراتور یه بخش عظیمی از قلمرو نرگل، باغ های نرگل، را آتش زد در طی این ماجرا که خب شدیدا آسیب زد به نرگل و الان ضعیف ترین خدای آشوب هست عملا)، تا الان کفن هفتم را هم پوسونده بود گیلیمان. :دی

دو تا مورد هم بگم: 1. لاین الان بیشتر از گیلیمان تحت تاثیر اوضاع فعلی امپریوم قرار گرفته 2. بر خلاف گیلیمان که همینجور خوشگل مونده، لاین وقتی برگشت، تا حد قابل توجهی پیر شده بود. یعنی الان گیلیمان 30 ساله به نظر میرسه و لاین حدودا 45-50 ساله.

________________________________
بازی بولت گان عملا به Space Marine 1 ربط داره. توی یکی از تانت ها کاراکتر بولت گان میگه: I will continue what Captain Titus started!
و خب تایتوس شخصیت اصلی اسپیس مارین 1 و 2 هست.
البته الان دیگه رنک کاپیتان نداره و لوتاننت هست (چون از نظر داستانی، اسپیس مارین 1، Canon به حساب میاد و خب با توجه به این موضوع، تایتوس نمیتونه رنک کاپیتان داشته باشه)

یه نکته بامزه در رابطه با بولت گان: اصولا هیچ اسپیس مارین معمولیی نمیتونه انقدر راحت، این همه دشمن قدرتمند را بکشه. یعنی تو یه سری لول ها یه سری دشمنایی میریزن سر آدم که از نظر داستانی یه اسکواد کامل میخواد از بین بردنشون.
و خب تئوریی که الان در این رابطه هست که اینه که شخصیت اصلی بولت گان، در واقع توسط خدای آشوب، خورن، تحت نظر هست و قدرت هاش افزایش پیدا کرده. چیزی که این تئوری را تقویت می کنه، اینه که تو بازی ما اصلا با نیروهای خورن نمی جنگیم و دشمن هامون یا نیروهای زینچ هستن یا نرگل یا Chaos Undivided (که هر 4 خدای آشوب را عبادت می کنن).
برای اینکه روشن تر بشه موضوع، باید بگم که خدایان آشوب نه تنها با بقیه در حال جنگ هست، بلکه با خودشونم یه جنگ بی انتها دارن و از هم متنفرن.

جدا از اینا دو مورد مثبت درباره داستان هست:

1. شخصیت اصلی بازی، تایتوس، تو بازی زمانی دو تا بازی، توی گروه های خاص خدمت کرده (Deathwatch).
2. چیزی که نشون دادن توی ادامه بخش داستانی، با تازند سانز (اسپیس مارین های زیر نظر خدای آشوب، زینچ-خدای تغییر و جادو و پلات توئیست!) می جنگیم.

_______________________________________


ادامه داستان:

تو این قسمت سعی می کنم امپراتور انسان ها، خدایان آشوب و همچنین هایو مایند تیرانیدها (همین زنومورف سفیدهایی که تو بازی قراره سلاخیشون کنیم) را توضیح بدم.

The God-Emperor of Mankind

1719599837162.png


امپراتور انسان ها، در واقع یک انسان معمولی نیست. 8000 سال قبل از میلاد مسیح، تعداد بسیار زیادی از بهترین شمن (Shaman) های زمین، تصمیم گرفتن که روح هاشون را به هم پیوند بدن و در قالب یک انسان از نو متولد بشن.
این بود که امپراتور انسان ها، در یک خانواده معمولی در ترکیه امروزی به دنیا اومد.
با این حال، امپراتور انسانی معمولی نبود.
امپراتور دارای بزرگترین روح بین افراد بشر هست ( در واقع با اختلاف بهترین و قوی ترین Psyker به حساب میاد . این که سایکرها کین را فعلا توضیح نمیدم. صرفا بدونید افرادی هستن که قدرت ارتباط گرفتن و بهره برداری از وارپ/دنیای غیر مادی را دارن)، قدرت روحی و روانی بیش از حد تصوری داره (حتی بیشتر از تک تک خدایان آشوب که در واقع هر کدوم نمادی از یکی از احساسات بشری هستن) و همچنین نامیرا به حساب میاد.
به مرور و در طی تاریخ، هر جا لازم بود برای نجات و هدایت انسان ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم وارد عمل می شد. شخصیت های تاریخی متعددی هستن که در برهه های زمانی متعدد دنیا را تغییر دادن. و خیلی از این شخصیت ها در واقع شخص امپراتور بودن که خودش را با اون نام معرفی کرده. برای مثال: گیلگمش، شاه آرتور، داوینچی و...
مهمترین شخصیتی که از نظر اهمیت داستان توی 40کی(WH40K)، امپراتور نقشش را ایفا کرده، یکی از قدیس های مسیحی هست به اسم سنت جورج اژدها کش. حالا این چرا اهمیت داره؟ خب در افسانه ها از سنت جورج به عنوان اژدها کش یاد میشه، اما در داستان 40کی متوجه میشیم که این اژدهایی که سنت جورج/امپراتور باهاش جنگیده، در واقع یکی از قطعات باقی مانده از روح یکی از خدایان اصلی و اولیه کهکشان راه شیری (C'tan ها) هست. اسم این خدا Void Dragon هست و در نبردی که امپراتور باهاش داره، نمیتونه اونو بکشه و به جاش اونو داخل مریخ زندانی می کنه. گفته میشه خدای ماشینی که توسط ادپتوس مکانیکس (بخش نیمه مستقل امپراتوری که وظیفه توسعه فناوری برای کل امپریوم را بر عهده داره) در واقع همین اژدها هست.

با گذشت زمان، امپراتور همواره به صورت پنهان و آشکار حواسش به بشریت بوده و همیشه برای بهبود و بقای انسان ها در تلاش بوده. این موضوع ادامه داشته تا پایان عصر (تاریک) تکنولوژی (دوره ای حدودا در بازه زمانی سال 20000 میلادی که در اون انسان ها به اوج پیشرفت تکنولوژی و وسعت قلمرو رسیدن. تکنولوژی هایی که توی اون دوره استفاده میشده انقدر خفن بودن که بهترین تکنولوژی و سلاح های فعلی امپریوم، جلوی اونا شبیه یه شوخی زشته. برای مثال یه نمونه از چیزایی که داشتن و به صورت عمومی استفاده می کرد تو جنگ هاشون، یه نوع ماده آتشزاست به اسم فسفکس. آتش حاصل از فسفکس نیمه هوشیاره، به شدت به حرکت واکنش نشون میده و دنبال قربانی راه میوفته، جسم را ذوب می کنه، با هیچ چیزی که در اختیار انسان های فعلی هست خاموش نمیشه(مگه اینکه از یه چیزی استفاده کنن که از هستی حذفش کنه) و راحت تا چند صد سال میتونه به سوختن ادامه بده. امپریوم در حال حاضر مقادیر بسیار کمی از فسفکس را در اختیار داره و خب البته استفاده از فسفکس به خاطر اثرات به شدت مخربش رسما ممنوع شده. تو پاورقی بگم که روش ساخت فسفکس توسط یکی از اعضای ادپتوس مکانیکس نابود شد تا کلا کسی نتونه اونو بسازه. حالا نکته خنده دار اینکه فسفکس عملا بهترین سلاح امپریوم در برابر تیرانید ها به حساب میاد و رسما تیشه به ریشه خودشون زدن :D).
در پایان عصر تاریک تکنولوژی که قلمرو انسان ها از هم میپاشه و راه های ارتباط بین سیاره ای از بین میره، انسان ها وارد دوره ای به اسم عصر نزاع ها (Age of Strife) میشن و بیش از پیش آسیب میبینن.
در این زمان هست که امپراتور میبینه که وقت دخالت کاملا مستقیم خودش برای نجات بشریت رسیده و برای همین رسما وارد عمل میشه و ابتدا با متحد کردن قلمروهای زمین (Terra) زیر پرچم خودش شروع به کار می کنه و سپس تک تک سیاره های منظومه شمسی و فراتر از اون را به مرور تحت کنترل در میاره (البته نه کل قلمرو انسان ها رو).
سربازهای امپراتور در این زمان، تاندر واریورز نام دارن که نمونه اولیه اسپیس مارین ها به حساب میان. پس از تثبیت اولیه امپریوم، جایگزینی تاندر واریورز (با خوابوندن شورششون) با نسل اول اسپیس مارین ها، پروژه پرایمارک ها شروع میشه.
پرایمارک ها کین؟ از نظر روحی، به نظر میرسه که هر پرایمارک، در واقع یکی از خدایان کوچکتر وارپ/ایمتاریوم (همون دنیای غیر مادی) هست. این موضوع تایید نهایی نشده. اما دلایل متعددی هست برای اثباتش.
امپراتور با ورود به ایمتاریوم، علاوه بر صحبت با 4 خدای آشوب، این روح ها را جمع آوری می کنه. هدف؟ قرار دادن هر کدوم در یکی از جسم های ساخته شده برای پرایمارک ها.
از نظر عملی و کلی، پرایمارک ها فرزندان امپراتور به حساب میان و در امپریوم فعلی، نقش نیمه خدا را دارن. در اصل اما هر کدوم فرمانده کل یکی از لژیون های اسپیس مارین ها هست/بوده و هر کدوم هم خصوصیات اخلاقی و رفتاری خاصی دارن که نماد همون خصوصیت توی شخص امپراتور هست. هدف خلق هر پرایمارک هم متفاوت از دیگری هست.
20 پرایمارک برای 20 ارتش.
پس از خلق پرایمارک ها در کوه های هیمالیا، خدایان آشوب بیکار نمیشینن و میان هر کدوم از کپسول های حاوی پرایمارک های نوزاد را به یه سیاره مختلف منتقل می کنن. این موضوع در نهایت تاثیر بسیار قابل توجهی روی هر کدوم از پرایمارک ها و خصوصیات اخلاقی اون داره.
پس از اطلاع از این موضوع، امپراتور راه میوفته دوره تا پرایمارک ها را پیدا کنه.
اولین (در واقع دومین) پرایمارکی که پیدا میشه هوروس لوپرکال هست. این پرایمارک تبدیل میشه به فرزند مورد علاقه امپراتور و فرمانده لژیون 16 ام.
به مرور هم بقیه پیدا میشن و به صورت همزمان، امپراتور پروژه The Great Crusade را استارت میزنه. هدف؟ برگردوندن تمام قلمروهای انسان ها و در نهایت کل کهکشان راه شیری زیر پرچم امپریوم و نابودی تمام نژادهای بیگانه ای که توی قلمرو انسان ها هستن.
و خب این پروژه گام اول امپراتور برای بشریت بود. و خب به صورت موفقیت آمیز هم پیش رفت. لازم به ذکره که در دوره گریت کروسید، دو تا از لژیون ها (2 و 11) به همراه پرایمارکشون از بیخ نابود میشن و تمامی اسناد وجود داشتنشون از بیخ و بن حذف میشه. اینکه چرا این موضوع رخ میده تا حد بسیار بسیار زیادی نامشخصه (در حقیقت سیاست سازنده های وارهمر همیشه این بوده که تا حد قابل توجهی آزادی بدن به بازیکن ها و این دو لژیون در واقع برای این موضوع حذف شدن که پلیرها بر اساس خواست خودشون بتونن درباره اینا داستان پردازی کنن) . اما چند تا اطلاعات ریز داریم درباره این دو تا لژیون: 1. احتمالا کسی که دخل حداقل یکی از این لژیون ها را آورده، شخص لیمن راس و لژیونش یعنی Space Wolves هست (که خب به صورت رسمی به عنوان جلادهای امپراتور شناخته میشن) 2. نیروهای حداقل یکی از این لژیون ها، تا حد زیادی جذب Ultramarine ها شدن. برای همین تعداد آلترا مارین ها حدود 2-3 برابر سایر لژیون ها هست.
در آخرهای دوره گریت کروسید، امپراتور ترجیح میده وقتش را بیشتر روی فاز بعدی پروژه اش بذاره. اینکه فاز بعدی چی بوده دقیقا، نمیدونیم.
منهتی این موضوع باعث میشه که امپراتور فرماندهی کل ارتش های امپریوم را به شخص هوروس بسپاره و لقب وار مستر را بهش بده. اما خب همه چیز اونجوری که امپراتور انتظار داشت پیش نرفت. در طی یک سری وقایع، هوروس توسط خدایان آشوب آلوده شد (که خب جا داره ذکر کنم این موضوع+ نصف بیشتر بدبختی های امپریوم، زیر نظر یه اسپیس مارین &^&^*& زاده ای هست به اسم Erebus) و وقایع Horus Heresy به دنبال اون رخ داد.
هوروس هرسی چی بود؟ 9 تا از پرایمارک ها به همراه لژیون هاشون، به فرماندهی هوروس، علیه امپراتور قیام کردن و یه جنگ داخلی بسیار عظیم در کل امپریوم شکل گرفت. چیزی که اوضاع را بدتر می کرد، این بود که قدرت های هوروس به خاطر اینکه به عنوان قهرمان هر 4 خدای آشوب برگزیده شده بود، تا حد بسیار زیادی افزایش پیدا کرده بود. جوری که حتی خود امپراتور هم در آخر هوروس هرسی توی دوئل از پسش برنمیومد و صرفا وقتی یکمی از قدرت های هوروس از بدنش خارج شد، تونست اونو بکشه.
نتیجه هوروس هرسی؟ نابودی حداقل 90 درصدی هر کدوم از لژیون ها. خارج شدن 9 تا لژیون به طور کامل از زیر دست امپریوم، کشته شدن/ناپدید شدن 9 تا پرایمارک وفادار به امپریوم، میلیاردها نفر تلفات و در نهایت مجبور شدن امپراتور به نشستن روی تخت طلایی برای جلوگیری از رخنه مستقیم نیروهای آشوب به زمین و همچنین ادامه حیات خودش به صورت نباتی در طی 10 هزار سال گذشته.
روح امپراتور در حال حاضر زنده و هشیار هست. اما به دلیل انرژی زیادی که متوقف کردن نیروهای آشوب، هدایت انسان ها در وارپ (از طریق فانوسی به اسم Astranamicon) و همچنین صرفا نشستن روی تخت طلایی + مسائل دیگه ازش می کشه، جسم امپراتور به شدت در هم شکسته.
گفته میشه امپراتور هر روز بارها میمیره و دوباره زنده میشه (چون در نهایت نامیراست) ولی زجری که هر روز می کشه انقدر زیاده که عملا تجسم مادی پیدا کرده و احدی نمیتونه راحت نزیک تخت طلایی بشه. حتی کادستودیس (بخونید سوپر اسپیس مارین ها که گارد شخصی امپراتور هستن) هم نمیتونن راحت و با نگاه مستقیم به تخت طلایی و امپراتور نزدیک بشن چون از شدت دردی که امپراتور می کشه تحت فشار شدید روانی قرار میگیرن.

________________________

Tyrannid Hive Mind

1719607992657.png


دومین (احتمالا) خدای توی وارهمر که البته منشا اون خارج از راه شیری هست، THM نام داره. به طور کلی در حال حاضر اهمیت چندان خاصی توی داستان نداره اما چون توی اسپیس مارین 2 در اصل با تیرانیدها می جنگیم، یه سری توضیحات میدم دربارش:

هنوز کاملا مشخص نیست که آیا این موجودیت یه خدای جداگانه هست یا مجموعه ای هوشیاری تمام تیرانیدها که در نهایت به صورت یه واحد داره عمل می کنه یا چیز دیگه. اما کسایی که توی ایمتاریوم دیدنش میگن بسیار وحشتناک و عظیمه و خب یکی از معدود گزینه هایی هست که پتانسیل غلبه بر امپراتور را داره.
_________________________________________________________________

خدایان آشوب:

از اونجایی که به گفته امپراتور خدایان آشوب با معرفیشون به انسان ها قوی تر میشن و اگه کسی اطلاع ازشون نداشته باشه، تاثیر کمتری روش دارن (جوری که حتی پرایمارک ها هم اطلاعیس ازشون نداشتن به صورت پیشفرض)، من هم توضیحات زیادی نمیدم و به خلاصه بسنده می کنم. اگه خواستید برید بخونید خودتون. اما قبلش هم بگم: Death to the heretics :D

خدایان آشوب ساکن جهان غیر مادی (وارپ/ایمتاریوم) هستن. در وارپ خدایان ریز و درشت متعددی وجود دارن. اما 4 (در واقع 5) خدا به شدت از بقیه قوی ترن. این 4 خدا هر کدوم نماد یکی از ویژگی های موجودات زنده هستن و از اون ویژگی تغذیه می کنن:

خورن

زینچ

نرگل

اسلنش

خدای پنجمی هم هست. در گذشته به اسم مالیس/ملال شناخته می شد. اما الان هویتش به روز رسانی شده و به اسم شاه تاریک (دارک کینگ) شناخته میشه.


خورن:

1719608758894.png


خورن، معروف به خدای خون.
یکی از سه شعار معروف 40 کی مربوط به این خداست: Blood for the blood god, skull for the skull throne
خدای خونریزی، جنگاوری و نبرد جوانمردانه
یه نکته را همین اول بگم. خدایان آشوب دشمنای اصلی بشریت و سایر موجودات هستن. اما از اونجایی که ریشه در احساسات پایه ای موجودات زنده دارن، الزاما خصیت های تماما بدی نیساتن و هر کدوم نکات مثبتی هم دارن.

خورن خدای خون و خشمه. به صورت پیش فرض قوی ترین خدای آشوبه و از خونریزی نهایت لذت و قدرت را میبره. بر تختی از جنس جمجمه قربانی های خودش و نیروهاش میشینه و هر روز بر تعداد این جمجمه های بی انتها افزوده میشه.
مهم نیست کی و کجا و چطور این کار رو می کنه. هر خونی که بر زمین ریخته میشه خورن را قدرتمند تر می کنه.
منتهی خود خورن هر قربانی و هر قتلی را قبول نمی کنه. تنها قربانی هایی قبول میشن که در نبرد عادلانه و رو در رو کشته شده باشن.


Tzeentch

1719609180215.png


ظینچ (تلفظ صحیح اسمش با نوعی از "ز" هست که صدای وز وز زنبور بده :D )، تغییر دهنده راه ها
خدای نقشه های بی انتها، جادوگری و دانش بی حد
توی اسپیس مارین 2 در ادامه داستان با نیروهای ایشون می جنگیم.
ظینچ همیشه در حال نقشه کشیدن برای غلبه بر دشمنانش هست. نقشه پشت نقشه. این راه ظینچ هست که به خادمانش دانش بی انتها، جادو، دیدن آینده و صد البته دیوانگی را هدیه میده.
ظینچ در زمان عصر تاریک تکنولوژی، به لطف پیشرفت بیش از حد دانش، قوی ترین خدای آشوب محسوب میشد.

لازم به ذکره که این دوستمون کفتر باز خدایان آشوب هم به حساب میاد و دیمن پرینس هاش همه از دم شکل پرنده های لاغر و کریه و غول آسا را دارن.


Nurgle

1719609592255.png


(پدربزرگ) نرگل

خدای طاعون و پلشتی بی حد.
جون سگ ترین نیروهای آشوب متعلق به نرگل هستن. نیروهای نرگل پلیدی و مریضی را با خودشون به همراه میارن اما با وجود ظاهر تغییر یافته و فوق العاده کریهشون، هیچ مریضی و بیماری روی اونا تاثیر نداره.
گفته میشه در زمانی که نقشه های نرگل به ثمر میشینه و بیماری همه جا را فرا میگیره، قدرتش از مجموع قدرت سه خدای دیگه بیشتر میشه.
لازم به ذکره که نرگل با اینکه پلیدی بی انتها هست، اما رویش و تولد دوباره را در همین میبینه:

با فساد و از بین رفتن همه چیز، فرصت دوباره برای رویش چیزای جدید به وجود میاد و این چرخه تا ابد ادامه پیدا می کنه.

لقب نرگل "پدر بزرگ" هست. چون دلسوز ترین خدای آشوبه و تک تک نیروهاش را دوست داره و از مرگشون ناراحت میشه.
در حال حاضر ضعیف ترین خدای آشوب به شمار میاد چون طی اتفاقات پس از برگشتن گیلیمان (پرایمارک آلترامارین ها)، شخص امپراتور یه بخش مهمی از قلمروش به اسم باغ های نرگل را به آتش می کشه و آسیب بسیار زیادی بهش میزنه و زمان زیادی لازمه تا ریکاوری کنه از این وضعیت.
با این حال عمر پدر بزرگ بی انتهاست و صبر او بی اندازه...


Slaanesh

1719610282486.png


اسلنش، خدای Excess
جوانترین خدای آشوب
تنها خدای آشوب که نحوه به وجود اومدنش کاملا مشخصه.
نژادی در راه شیری هست به اسم الدار. بسیار بسیار قدیمی تر از انسان ها و در زمان اوجشون، (احتمالا) تا حد بسیار زیادی پیشرفته تر (از دوران اوج انسان ها یعنی عصر تاریک تکنولوژی). به مرور زمان الدار به جایی میرسن که صرفا لذت بردن از زندگی براشون اهمیت پیدا می کنه. و به شدت غرق این موضوع میشن. و خب این کار اونا تاثیر روانی خودش را توی وارپ داره و بالاخره یه روز انقدر شور را از مزه میبرن که بالاخره این انرژی به طور کامل جمع میشه، موجودیت پیدا می کنه و با قبض روح شدن 99 درصد نژاد الدار، بلافاصله اسلنش به وجود میاد. و خب عملا بدبختی اینا تازه شروع میشه.
اسلنش نه تنها روح خود نژاد الدار را به طور تقریبا کاملا می مکه، بلکه خدایانشون را هم تقریبا به طور کامل از بین میبره و از روح اونا تغذیه می کنه.
اسلنش دشمن اصلی الدار به حساب میاد و بهش لقب She who thirsts را دادن. با این حال اسلنش بر خلاف سایر خدایان آشوب که مذکر هستن، جنسیت کاملا مشخصی نداره و دیمن هاش به صورت همزمان هم مرد و هم زن به تصویر کشیده میشن.
هر عمل اضافی و بیش از حدی اسلنش را تقویت می کن. خونریزی بیش از حد، شهوت بیش از حد، دانش بیش از حد، فساد بیش از حد و...
در واقع اگرچه اسلنش جوان ترین خدای آشوبه، اما عملا از هر آنچه سایر خدایان اشوب تغذیه می کنن، اون هم داره تغذیه می کنه و در طولانی مدت میتونه بر بقیه غلبه کنه.


یکی دو نکته درباره خدایان آشوب:

1. اینا همواره با هم درجنگ هستن و خیلی کم با هم متحد میشن. دلیل بسیار محکمی هم دارن و دو به دو عملا نیروهایی ضد هم به حساب میان.
نرگل دشمن مستقیم اسلنش هست و خورن دشمن اصلی ظینچ.

2. خدایان آشوب نمیتونن تجسم فیزیکی و مادی داشته باشن و برای همین از طریق نیروهاشون هست که در دنیای مادی دخالت می کنن و اسیب میرسونن.

3. این 4 خدای آشوب به جز 40 کی، در دنیای وارهمر فانتزی (وارهمر اصلی . البته الان با اسم Age of Sigmar شناخته میشه) هم وجود دارن و با اون دنیا مشترکن. حتی یه مدت خدایان دنیای وارهمر ظینچ یا اسلنش را زندانی می کنن.

4. خدای پنجم در وارهمر اصلی موجودی هست به اسم موش شاخدار بزرگ که خب از خدایان اشوب اصلی نیست و از اینا خیلی ضعیف تره. در 40کی ما ایشون را داریم:

Dark King (یا در گذشته Malice/Malal ):

1719611293048.png


شاه تاریک، خدای آشوب نابودی مطلق و بی هدف

قوی ترین خدای آشوب که حتی از امپراتور انسان ها هم قوی تره.
داستانش؟ تو آخر هوروس هرسی، امپراتور برای مدتی تبدیل میشه به شاه تاریک. خدای نابودی مطلق که بقیه خداهای آشوب جلوش پشم هم نیستن :D
هدف؟ نابودی هوروس و خدایان آشوب.
منتهی در نهایت اتفاقی که می افته اینه که قبل از عروج کامل و تبدیل شدن به این خدا، امپراتور به دلیل ماهیت این موجود و اسیبی که به همه چیز و همه کس میزنه، قید تبدیل شدن بهش را میزنه و به حالت عادی برمیگرده.
با این حال قضیه قرار نیست به خوبی و خوشی تموم بشه. عروج موقت امپراتور، تاثیر خودش را توی وارپ گذاشته. در وارپ زمان و سایر قوانین مادی مثل فیزیک و... در جریان قرار نداره. برای همین با عروج موقت امپراتور، اکنون قلمرو شاه تاریک در وارپ به وجود اومده و همچنین نیروهاش هم پا به عرصه وجود گذاشتن. و الان منتظر هستن تا روزی که ارباشون سر برسه و کنترل قلمرو را بدست بگیره و نابودی همه چیز را رقم بزنه...
(اگه داستان وارهمر 40 کی با همین سرعت پیش بره، ایشالا ندیده های من میتونن داستان رویارویی امپریوم با نیروهای دارک کینگ را بخونن:D)


مالیس هم این دوست زیری بود :

1719611885019.png


داستان خیلی چفت و بست داری نداشت اما انگار قرار بود خدای آشوبی باشه که قراره جلوی خدایان آشوب دیگه را بگیره.


پرایمارک ها:

1. لاین ال جانسون


1720207064475.png

پرایمارک لژیون اول (دارک انجلز). به عنوان template برای بقیه به حساب میاد.
توی جنگل های سیاره کالیبان رشد کرد و خب تنهایی با موجودات درنده اون جنگل ها دست و پنجه نرم می کرد و اونا را می کشت. یکی از کارهای خفنش کشتن شیرهای کالیبان هست که مردم عادی کالیبان، یه نیمچه ارتش میفرستادن به امید کشتن صرفا یکیشون (شیرهای کالیبان عملا شبیه مانتیکورهای بدون بال هستن) .
تنهایی بیش از حد باعث شد که لاین تبدیل به فردی بسیار تو دار، جامعه گریز و ثابت قدم تبدیل بشه.
لاین توسط رئیس یکی از محافل شوالیه گری کالیبان پیدا شده و به فرزند خوندگی قبول شد. این فرد (به اسم لوثر) بود که اسم این پرایمارک را لاین ال جانسون (به معنی شیر فرزند جنگل) گذاشت.
به مرور لاین توی محفل رشد کرد و نه تنها دخل بقیه محافل شوالیه گری را آورد، بلکه کلا ریشه موجودات وحشی جنگل های کالیبان را خشکوند :دی
بعد از پیدا شدن توسط امپراتور، وظیفه فرماندهی لژیون اول را به عهده گرفت و اسمشون را به دارک انجلز تغییر داد.
لاین به طرز اعصاب خرد کنی (برای بقیه) تو دار و و ظیفه شناس و وفاداره (در حدی که یکی از شعارهای دارک انجل ها اینه: Loyalty is it's own reward.) . و همچنین پارانوید و مغرور. همین موضوع کار کردن باهاش را خیلی سخت می کنه و بقیه لژیون ها ، با وجود تاثیرگذاری و قدرت فوق العاده زیاد دارک انجل ها، خیلی وقت ها باهاشون به مشکل می خورن. چون مثلا لاین کل نقشه را بهشون اطلاع نمیده. اوضاع به حدی بده که موقع لو رفتن کامل هوروس هرسی، همه پرایمارک ها می گفتن لاین هم صد در صد به امپریوم خیانت کرده. تنها خود امپراتور بود که نظری کاملا مخالف داشت.

جدا از اینا لاین بین تاپ 2 دوئلیست بین پرایمارک ها هست و حتی چند بار دهن کنراد کرز (دوئلیست سوم که توی مبارزه عملا آینده را میبینه و ضربه حریف را از قبل میدون) را سرویس کرده.

وضعیت فعلی:
بیهوش/ در خواب (به منظور بهبودی از جراحات). اخرای هوروس هرسی، لاین با نیروهاش میره سمت کالیبان (سیاره ای که اونجا به دنیا اومده و مقر نیرو هاش به حساب میاد). منتهی پدر خوندش لوثر، که توسط کیاس (آشوب) آلوده شده، تعداد خیلی زیادی از دارک انجل ها (لژیون اول/ نیروهای لاین) را بر علیه لاین و امپریوم شورونده و زمانی که سفینه فضایی دارک انجل ها (The Rock) نزدیک کالیبان میشه، بهش حمله می کنن. نهایتا این موضوع باعث میشه که توی دوئل بین لوثر و لاین، لوثر با یه حمله روانی (Psychic) به لاین آسیب شدید بزنه. و خب با در هم شکستن کل سیاره، دارک انجل های باقی مونده بدن های هر دو را ریکاوری می کنن و منتقل میکنن به راک.
بهبودی لاین یه 10000 سالی طول می کشه و الان به ستینگ برگشته. بدن لوثر هم یه مدت قبل از بازگشتن لاین، توسط نیروهای کیاس از راک دزدیده میشه.
به نظر میرسه لاین الان بسیار خردمند تر از قبله و به یه بعد از فضا/زمان هم دسترسی داره که با استفاده از اون میتونه نیروهاش را تا خیلی راحت تر به جاهایی که میخواد منتقل کنه.

در حال حاضر لاین داره سیاره های یه بخش کاملا جدا افتاده از امپراتوری (به اسم امپریوم نیهیلوس) که گمان می رفت کاملا از دست رفته را نجات میده و زیر پرچم خودش میاره.

2. فولگریم

1720207103396.png


فرمانده لژیون سوم.
موقع پیدا شدن توسط امپراتور، سخنرانی فوق العاده تاثیرگذاری می کنه تا جایی که امپراتور میگذاره اسمش لژیونش را بگذاره فرزندان امپراتور.
فولگریم به شدت آرمان گرا هست و لژیونش را هم بر این اساس کنترل می کنه.

وضعیت فعلی:
تبدیل شده به دیمن پرینس اسلنش. توی هوروس هرسی یه چند تا اقدام مهم داشت از جمله کشتن (تقریبا شانسی) فروس مانوس (پرایمارک آیرون هندز و دوست/برادر صمیمیش).

3. پرتورابو

1720207228086.png


پرایمارک لژیون چهارم (آیرون واریورز)
استاد محاصره به حساب میاد.
تنها پرایمارکی هست که یه ورژن پیشرفته تر ( در خور سال 40000 میلادی) از بازی وارهمر 40000 را به همراه نیروهاش بازی می کنه. دلیل؟ از این روش استفاده می کنه تا بتونه موقغیت های جنگی را ارزیابی کنه و مهارت هاش را افزایش بده.

وضعیت فعلی:
تبدیل شده به دیمن پرینس Chaos undivided (نیروهای کیاس که هر 4 خدا را پرستش می کنن). پرتورابو نقش خیلی خیلی مهمی تو فاز آخر هوروس هرسی یعنی محاصره ترا/زمین داشت و عملا داشت قضیه را به دوش می کشید. منتهی دید بقیه پرایمارک های همراه هوروس دل به کار نمیدن. اینم ول کرد رفت :D

4. جغتای خان (در دنیای واقعی، جغتای پسر دوم چنگیز خان بوده ):

1720207440669.png


پرایمارک لژیون 5 ام (وایت اسکارز).

وضعیت فعلی:
بعد از هوروس هرسی زنده میمونه. آخرین باری که دیده شد تنهایی راه افتاد دنبال یه سری از دشمنای امپریوم به اسم دارک الدار. از سرنوشتش اصلا اطلاعی در دست نیست.


5. لمن راس:

1720207668947.png


پرایمارک لژیون ششم (اسپیس ولوز / گرگ های فضایی).

از پرایمارک های به شدت وفادار به امپریوم و به شدت سرکش و مغرور. یه چند باری با لایت دعوا کرده که خب نتیجه خیلی خاصی نگرفتن. به عنوان جلاد امپراتور شناخته میشه و به نظر میرسه دخل دو تا پرایمارک گمشده (2 و 11) را در واقع ایشون و لژیونش آوردن.
موقعی که امپراتور راس را پیدا کرد، راس یه شرط گذاشت که برای اینکه به امپراتور بپیونده:

یه مسابقه 3 مرحله ای:

1. مرحله اول: مسابقه خوردن (کی بیشتر میتونه بخوره): امپراتور شکست خورد.
2. مرحله دوم: مسابقه آب شنگولی خوری (:دی): امپراتور شکست خورد.
3. مسابقه کشتی: امپراتور پیروز شد.
و در نهایت راس به نیروهای امپریوم پیوست.

وضعیت فعلی:
بعد از هرسی زنده موند و خب یه چند صد سالی پیش لژیونش بود. منتهی یه روز نیورهاش را دور هم جمع کرد و باهاشون خداحافظی کرد. مشخص نیست که راس کجا رفت اما گفت زمانش که برسه برمگیرده. میگن ممکنه دنبال راهی برای زنده کردن مجدد امپراتور باشه. فعلا ازش اطلاع خاصی در دست نیست.

6. کنراد کرز :

1720207863789.png

پرایمارک لژیون 8 ام (نایت لوردز / اربابان شب)
معروف به شکارچی شب

کنراد سرنوشت بسیار تراژیکی داشت و عملا رو مرز جنون حرکت می کرد و در نهایت گذاشت که یه اسسین امپریوم بعد از هوروس هرسی بکشدش.
گفته بودم هر پرایمارک یه ویژگی از امپراتور به ارث برده. کنراد هم قابلیت دیدن آینده را داشت. منتهی بر خلاف امپراتور نمیتونست همه/اکثر آینده های ممکن را ببینه و دیدش فقط به یه آینده مشخص محدود بود. آینده ای که براش بسیار تاریک بود. به مرور این فکر که نمیتونه از این سرنوشت محتوم فرار کنه، کنراد را به جنون کشوند و همین موضوع هم باعث سقوطش شد. در طی هوروس هرسی یه چند باری با دارک انجلز و لاین جنگید که خب اصلا نتیجه خوبی برای خودش و لژیونش به همراه نداشت.

7. روگال دورن

1720211207088.png


پرایمارک لژیون 7 ام (امپریال فیستس).

وضعیت فعلی:
بعد از هرسی زنده موند و خب در واقع این دورن بود که بدن امپراتور را حمل کرد و روی تخت طلایی گذاشت.
توی فاز آخر هرسی هم شجاعت عجیبی نشون داد و دخل فولگریم را آورد (نه اینکه بکشدش، عملا جسم فیزیکیش را آسیب شدید زد و باعث شد روحش به وارپ برگرده.)
دورن طراح و محافظ کاخ امپراتوری توی ترا هست و عملا خودش و نیروهاش، به عنوان گارد پرتورین (گارد پرتورین نیروهای زبده امپراتوری روم بودن که محافظت از امپراتورهای روم را بر عهده داشتن) سیاره ترا/زمین به حساب میان.
بعد از هرسی دورن با اینکه عملا تقصیری نداشته، به شدت خودش را سرزنش و ملامت می کنه و افسردگی شدید میگیره. بعد حدودا 200 سال هم راه میوفته تنهایی توی کهکشان و شروع می کنه به پاره پوره کردن کیاس اسپیس مارین ها و نیروهای کیاس. منتهی یه جورایی از سر ناراحتی و به قصد خودکشی این کار را می کنه.
آخر سر هم گم میشه و در نهایت دستکش (Guantlet) و دست قطع شدش را نیروهاش پیدا می کنن. اینکه واقعا مرده یا اینکه هنوز زنده هست، به هیچ وجه مشخص نیست.

8. مگنوس سرخ

1720211650745.png


پرایمارک لژیون 15 ام (هزار پسر / تازند سانز)
مگنوس عملا نباید به امپریوم خیانت می کرد. اما یه چند تا بد شناسی بسیار بزرگ آورد که در پی اون ها یه سری آسیب های جبران ناپذیر به کل امپریوم زد.
از مهمترین هاشون:
از اولین افرادی بود که از خیانت هوروس مطلع شد و سعی کرد از طریق وارپ خودش را سریع به زمبن برسونه و به امپراتور اطلاع بده. منتهی وقتی نزدیک زمین شد، به یه جایی برخورد که باید برای رسیدن به زمین از اون عبور می کرد. این قسمت، بخشی از وارپ بود که به داخل زمین نشت پیدا می کرد و از طریق اون نیروهای آشوب میتونستن به زمین وارد بشن.
مگنوس هیچ اطلاعی نداشت که این قسمت توسط خود امپراتور بسته شده. برای همین و با توجه به اهمیت موضوع خیانت هوروس، این قسمت را شکوند و خب، نصف بدبختی و عذاب شخص امپراتور الان عملا تقصیر مگنوس هست. چرا؟

گفتم که امپراتور را برای احیا روی تخت طلایی گذاشتن. اما خب این همه دلیل نیست.
یکی از دلایل دیگه، اینه که با نشستن روی تخت طلایی، روح امپراتور شخصا داره به صورت 24/7 با هیولاهایی که میخوان از این حفره ای که مگنوس ایجاد کرده وارد زمین بشن میجنگه و نمیذاره که به جهان مادی نفوذ کنن. یکی از دلایل اصلیی که امپراتور نتونسته تو این 10000 سال گذشته، خودش را احیا کنه و برگرده، همین موضوع هست.

وضعیت فعلی:
تبدیل میشه به دیمن پرینس ظینچ.
منتهی این مگنوس دیگه مگنوس سابق نیست و قبل از تبدیل شدن به دیمن پرینس، روحش هزار تکه میشه. یک سری از این تکه ها برای اینکه به دام آشوب نیفتن خودشون را نابود می کنن و یک سریشون هم توسط بقیه افراد به منظور کسب قدرت ربوده میشن. در نهایت مگنوس فعلی، به مراتب ضعیف تر از دوره پرایمارک بودنش هست (توی اون زمان مگنوس دومین سایکر/جادوگر قدرتمند امپریوم بعد شخص امپراتور محسوب میشد و اصلا تخت طلایی برای استفاده مگنوس طراحی شده بود.)


9. سنگویینیوس

1720208179110.png



پرایمارک لژیون 9 ام (بلاد انجلز)
عملا تنها پرایمارکی که هیچکدوم از برادراش مشکل خاصی باهاش نداشتن و محبوب همه بود.
حضور سنگویینیوس توی میدون نبرد، همیشه تاثیر بسیار بالایی روی روحیه نیروهاش داشت.
ایشون تنها پرایمارکی بود که زمانی که امپراتور پیداش کرد و بهش پیشنهاد کرد که فرماندهی لژیون 9 ام را به عهده بگیره، از امپراتور سوال پرسید (اگه قبول نکنم چی؟! که خب جوابی که امپراتور داد این بود که سنگویینوس رئوف تر این هست که بیخیال نجات انسان های بی شمار بشه.)

با اینکه سنگویینوس محبوب همه بود اما یه نقص پنهان داشت: توی ژن سنگویینوس یه ایرادی بود که سبب میشد نیروهاش حالت جنون و خون خواری پیدا کنن ( معروف به تشنگی خونین ( رد ترست) و خشم سیاه (بلک ریج) ). سنگویینوس خیلی سعی کرد که این مشکل را رفع کنه. اما نتونست. از طرفی هم نمی خواست به امپراتور اطاع بده چون می ترسید بلایی که سر لژیون 2 و 11 اومد، سر بچه هاش بیاد.
در نهایت هم این عیب ژن، بعد مرگش به شدت کار دست بچه هاش داد و حتی بعد 10000 سال هم هنوز دارن با ساید افکت هاش دست و پنجه نرم می کنن.

نکته جالبی که درباره سنگویینوس هست، اینه که تنها پرایمارکی هست که مثل یه فرشته واقعی، دو تا بال داره و میتونه پرواز کنه.

وضعیت فعلی:
ایشون و لژیونش به طرز وحشتناکی توی هوروس هرسی از خودشون شجاعت نشون دادن و به شدت مقابل نیروهای خیانتکار ایستادن. نتیجه نهایی؟

عملا بیشتر از 95 درصد نیروهاش کشته شدن.
خودش هم تو دوئل توسط شخص هوروس کشته شد.
لازم به ذکره که سنگویینوس در کنار لاین، بهترین دوئلیست ها بین پرایمارک ها هستن (به نظر میاد لاین ازش ضعیف تر باشه چون بر خلاف سنگویینوس، ایمنی خاصی در برابر ضربات روانی نداره).
توی داستان قدیم گفته میشد که امپراتور در اثر ضربه ای که سنگویینوس به زره هوروس وارد کرده و توی زرهش یه حفره ایجاد کرده، تونسته هوروس را شکست بده.
توی داستان جدید ( کتاب های هوروس هرسی، بخش 8،سه گانه محاصره ترا - The End & the Death. این کتاب ها خیلی وقت نیست منتشر شدن. جلد آخرشون عملا 4-5 پیش عرضه شد.)، مشخص شد که هوروس کلا زده ایشون را نابود کرده، بعد هم بدنشون را میخ کرده به دیوار.

10. فروس مانوس
1720208656962.png


پرایمارک لژیون دهم (آیرون هندز)
اولین پرایمارک کشته شده ایشون هست.

معروفه که زور بسیار زیادی داشته و آهنگر فوق العاده ای بوده.
سلاح های مختلفی میسازه و به برادراش هدیه میده. همچنین با دست خالی سر یه اژدها (توی سیاره ای که اونجا رشد کرده) را زیر مذاب می کنه و برای همین هم مجبور میشه دست های آهنی برای خودش بگذاره.
توی وقایع قتل عام سیاره ایستوان 5 ( این یه نقشه خیلی بزرگ برای از بین بردن نیروهای وفادار به امپریوم، در میان افراد لژیون های خیانتکار بود. در طی اون نیروهای زیادی از لژیون های کاملا وفادار (از جمله آیرون هندز) هم کشته شدن)، حضور داشت و در نهایت با فولگریم دوئل می کنه. قاعدتا فولگریم زورش به فروس نمیرسه اما مسئله ای که هست اینه که فولگریم توی ایستوان 5، عملا توسط کیاس تقویت شده. ضربه آخری که فروس به فولگریم میزنه، در شرایط عادی باید اونو می کشت اما در کمال تعجب فروس، این اتفاق نیافتاد و (یه جورایی بر خلاف میل باطنی فولگریم)، شمشیر فولگریم به صورت خودکار سر فروس را قطع می کنه. بعدا جمجمش را برای هوروس میبرن.

11. روبوته گیلیمان:
1720208984723.png


پرایمارک لژیون 13 ام (آلترامارین ها).
بهترین مدیر بین پرایمارک ها که به خاطر تواناییش، یه بخش بزرگی از امپریوم (به اسم آلترامار را به عهدش میذارن).
گیلیمان معروف هست به Avenging son و در کل از نظر توانایی فردی، پرایمارک کاملا متوسطی به حساب میاد.

وضعیت فعلی:
بعد از هرسی زنده موند و یه مدت به اوضاع امپریوم رسیدگی می کرد و تلاش های ایشون و خلق Codex Astartes (دستور العملی که بر طبق اون برای جلوگیری از هر گونه شورش احتمالی مجدد، لژیون های اسپیس مارین ها باید به گروه های 1000 تایی (با عنوان چپتر) تقسیم بشن. الزاما همه لژیون ها از این موضوع پیروی نکردن (اسپیس ولوز که کلا به هیچ جاشون نگرفتن :دی) و حتی چپترهایی داریم الان که تعدادشون 6-7 هزار نفر هست (بلک تمپلارز)) بود که اوضاع را F'ed up مطلق در آورد و عملا اجازه ادامه بقا به امپریوم داد. منتهی در نهایت یه دوئل با فولگریم کرد و از شدت آسیب وارده، یه 10000 سال توی خواب/بیهوش بود.
گیلیمان اولین پرایمارکی بود که به ستینگ برگشت و خب الان رئیس کل امپریوم حساب میشه.
البته هنوز با لاین دیدار نکرده و خب مطمئنا یه جلسه تقسیم وظایف میذارن با هم :D

زمانی که گیلیمان برگشت، با مورتاریون یه دوئل کرد و خب داشت نیومده دخلش میومد که با دخالت شخص امپراتور، نجات پیدا کرد و خب تونست با قدرت امپراتور، یه بخشی از قلمرو نرگل (باغ های نرگل) را آتش بزنه. این اتفاق به شدت روی قدرت نرگل تاثیر گذاشت و خب میگن نرگل از شدت اذیتی که از این زخم داره میشه شب ها نمیتونه بخوابه!

جدا از اون این مسئله باعث شد که مورتاریون و بزرگترین دیمن پرینس نرگل (The great unclean one) به شدت مجازات بشن و الان دهن هر دوشون در حال سرویس شدنه.

بعد از این اتفاق شخصا به زمین رفت و در کنار تخت طلایی با امپراتور صحبت کرد و مسئولیت کل امپریوم را به عهده گرفت.

12. مورتاریون

1720216387666.png


پرایمارک لژیون 14 (گارد مرگ)

مورتاریورن از پرایمارک های با سرنوشت نسبتا تاریک هست. سلاح محبوبش یه داس بزرگه و اگرچه بسیار لاغر و نحیف به نظر میرسه، اما خودش و نیورهاش جزو جون سخت ترین نیروی امپریوم به حساب میان (در واقع میومدن).
در طی وقایع هوروس هرسی، توسط خیانت یکی از فرمانده های زیر دستش (تایفوس) توی تله نرگل گیر می افته و مجبور میشه برای جلوگیری از نابودی فرزندانش ، خودش و لژیونش تسلیم نرگل بشن و خود مورتاریون هم تبدیل بشه به یکی از دیمن پرینس های نرگل.

13. هوروس لوپرکال

1720217536899.png



فرمانده لژیون 16 ام (لونا ولوز / پسران هوروس) .اولین پرایمارک پیدا شده و فرزند محبوب امپراتور.
حدود 18 سال از زندگیش را پیش از سایر پرایمارک ها با امپراتور گذروند و موارد زیادی را ازش یاد گرفت.

در اخر گریت کروسید، فرماندهی کل نیروهای امپریوم بر عهده اش گذاشته شد و لقب وار مستر گرفت. همچنین به افتخار این موضوع اسم لژیونش از گرگ های لونا (ماه) به پسران هوروس تغییر کرد.
طی یک سری وقایع به شدت زخمی شد و با همت یه اسپیس مارین به اسم Erebus به بهونه درمان زیر نفوذ خدایان آشوب قرار گرفت. همچنین خدایان اشوب در رویا بهش آینده را نشون دادن:
آینده ای که انسان ها امپراتور و سایر پرایمارک ها را به عنوان خدا می پرستن، اما هوروس بین اونا جایی نداره.
خدایان اشوب دقیقا بخشی از اینده را به هوروس نشون دادن. اما اینو بهش نگفتن که این اعمال خودش هست که این اینده را رقم میزنه.

وضعیت فعلی:
با هزار و یک بدبختی توسط شخص امپراتور کشته شد.
توی داستان قدیم گفته میشد که روحش هم توسط امپراتور نابود شده، مبادا توسط خدایان آشوب برگردونده بشه.
توی داستان جدید این موضوع تغییر کرده.

14. لورگار آرولین

1720209439970.png


پرایمارک لژیون 17 ام (Word bearers / پیام آوران)

لورگار قبل از پیدا شدن توسط امپراتور، در سیاره خودش به عنوان یه پیامبر بسیار معروف شناخته می شد. دینی هم که تبلیغ می کرد، دین باستانی سیاره خودش بود (که در نهایت کاشف به عمل میاد که در اصل همون پرستش خدایان آشوب بوده).
وقتی لورگار با امپراتور ملاقات می کنه، به شدت جذب عظمت و جذبه امپراتور میشه و خب در نهایت این موضوع باعث میشه که بر خلاف دستور اکید امپراتور مبنی بر اینکه هیچ خدایی نباید در امپریوم پرستیده بشه (معروف به حقیقت امپراتوری/ Imperial truth: دلیل این مهم اینه که هر نوع پرستشی باعث تقویت خدایان آشوب میشه و انسان ها را خواسته یا ناخواسته، اسیر اونا می کنه)، شروع می کنه به تبلیغ پرستش امپراتور به عنوان خدای انسان ها و سخت هم به این موضوع ایمان داشته.
همین مسئله باعث میشه به شدت با امپراتور به مشکل بخوره و خودش و لژیونش یه تحقیر اساسی میشن سر این موضوع ( و البته سایر موارد).
در نهایت یکی از شروع کننده ها و پایه های اصلی هوروس هرسی، لورگار هست.

جدا از اون لورگار از نظر توانایی نظامی فردی کاملا به عنوان ضعیف ترین پرایمارک به حساب میاد و همه دهنش را سرویس کردن تا الان.
وضعیت فعلی:
تبدیل به دیمن پرینس Chaos Undivided شد.
آخرین خبری که ازش هست اینه که با کورووس کوراکس (Corvus Corax) یه دوئل می کنه و خب از اوجایی که کورووس داشته پاره پورش می کرده، ایشون فلنگ را میبنده (typical Lorgar) و میره برای بهبودی و بازیابی قدرت هاش. منتهی یه 10000 سالی هست که احدی ایشون را ندیده دیگه. دلیل؟ کورووس بعد دوئل پشت دروازه ای که لورگار از اون عبور کرد منتظر ایستاده و قسم خورده که کار ناتمومش را تموم کنه...


یه مورد را من اضافه کنم:

بین نیروهای لورگار یه فردی هست به اسم اربوس (Erebus). در واقع این &$%^#^%@%@$^#^#$$^@$^#$^ هست که باعث و بانی اصلی سقوط لورگار، هوروس، وقایع هوروس هرسی و وضعیت اسفناک فعلی امپریوم هست.
حالا مشکل اصلی کجاست؟ اینکه اربوس در واقع یه عوضی به تمام معنی کامل هست و اصلا در حد و اندازه دستاوردهاش نیست و صرفا با خیانت و از پشت خنجر زدن هست که کارهاش را پیش میبره.


15. ولکان

1720209925070.png


پرایمارک لژیون 18 ام.

بعد از هرسی زنده موند و یه مدت قابل توجه هم همراه لژیونش بود (درست یادم نیست. یا 300 سال یه 3000 سال)
در نهایت 8 تا از چیزایی که ساخته بود (ولکان یه استاد آهنگر هست) را توی کهکشان مخفی کرد و خودش هم غیبش زد. ولکان به نیروهاش گفت که زمانی که این 8 تا وسیله را بازیابی کردن، برمیگرده و قضاوتشون می کنه که آیا لیاقت رهبریش را دارن یا نه.

ولکان و نیروهاش (Slamanders) درسته قیافه هاشون شبیه ارواح خبیثه به نظر میاد، اما با اختلاف انسان ترین و مهربون ترین اسپیس مارین ها هستن و بر خلاف اکثر اسپیس مارین های دیگه که صرفا بقای امپریوم براشون هدفه، اینا به انسان های عادی به شدت اهمیت میدن و ازشون محافظت می کنن. تا جایی که حتی سر این موضوع جلوی سایر اسپیس مارین ها هم ایستادن تا الان.

ظاهری که ولکان و بچه هاش دارن، به خاطر آب و هوای سیارشون هست که پوستشون را به رنگ سبز لنجنی تیره در آورده و چمانشون را هم به شکل قرمز/نارنجی بر افروخته. درست مثل اژدهایانی که در کالبد انسان قرار گرفتن.
در ضمن ولکان نامیرا هم هست و یه بار هم از مرگ برگشته.


16. Corvus Corax ( به لاتین به معنی زاغ سیاه)
1720210535290.png


پرایمارک لژیون 19 ام (Raven Guard).

بعد از هرسی زنده میمونه و راه میوفته میره داخل وارپ تا دهن کیاساسپیس مارین ها را سرویس کنه. و همین کار را هم می کنه. منتهی انقدر توی وارپ میمونه و بدنش تحت تاثیر امواج و نیروهای وارپ قرار میگیره که کلا تغییر شکل میده به ذات اصلی اون چیزی که امپراتور موقع خلقش در نظر داشته و تبدیل میشه به این زیری:

1720210713136.png


و خب قدرت هاش به شدت افزایش پیدا می کنه.
آخر سر هم میوفته به جون لورگار و یه دهنشو اساسی صاف می کنه و خب الانم منتظر لورگار پاشو از مخفیگاهش بذار بیرون را کار ناتمومش را تموم کنه...

17. آلفاریوس/امگان

1720210873877.png


پرایمارک لژیون 20 ام (لژیون آلفا)

آخرین (شاید هم در واقع اولین) پرایمارک پیدا شده. تنها پرایمارکی هست که سیاره که توش پیدا شده مشخص نیست.

اطلاعات این دو تا دقیقا یادم نیست. اما میدونم که اول تنها آلفاریوس وجود داشته.

این یکی دو جمله را مطمئن نیستم: به نظر میاد آلفاریوس برای رد گم کنی، یه برادر برای خودش خلق می کنه به اسم امگان و روح خودش را باهاش تقسیم می کنه. این دو با هم آلفا لیجن را هدایت می کنن/ می کردن.


به نظر میرسه آلفاریوس توسط روگال دورن کشته میشه. از سرنوشت امگان اطلاع خاصی در دست نیست.
البته لازم به ذکره که این کشته شدن الفاریوس هم مشخص نیست چقدر درست باشه.
میدونیم که دورن، با یه نفر می جنگه و اونو می کشه که گفته میشه آلفاریوس بوده. اما اینکه طرف واقعا الفاریوس بوده یا اینکه امگان بوده که خودش را در نقش الفاریوس جا زده بوده یا کلا یه اسپیس مارین از آلفا لیجن بوده، دقیقا مشخص نیست (لازم به ذکره که الفاریوس و امگان از نظر بدنی هم اندازه نیروهاشونن. بر خلاف بقیه پرایمارک ها که بزرگتر و قد بلند ترن.)
اگه گیج شدید، تعجب نکنید. من هم بد توضیح ندادم. تیپیکال آلفا لیجن کلا همینه. :دی


18. انگرون

1720219327000.png


پرایمارک لژیون 12 ام (جهان خواران).
شاید بشه گفت بین تموم پرایمارک ها، انگرون تراژیک ترین سرنوشت را داره.
کپسول حاوی انگرون سر از سیاره ای به اسم Nuceria در میاره. در این سیاره هست که به مرور انگرون به عنوان یه گلادیاتور مجبور به مبارزه میشه و به لطف طبع ذاتا خشنش، در این کار خیلی هم موفق بوده.
منتهی توی این سیاره، برای اینکه گلادیاتور ها را خشن تر و مبارزاتشون را خونین تر کنن، یک سری رشته سیم (با نام ناخن های قصاب/ بوچر نیلز ) به داخل سر هر گلادیاتور وصل می کردن. این موضوع سطح آدرنالین توی خون هر گلادیاتور را بالا میبرده و باعث میشده وحشیانه تر مبارزه کنه. همچنین باعث زجر شدید و خشن شدن بیشتر هر فرد میشده اما در عین حال عمر فرد را هم کوتاه می کرده و به مرور باعث مرگش میشده.

زمانی که امپراتور انگرون را پیدا می کنه، انگرون در حال قیام علیه حاکمان ظالم سیارش بوده.
وقتی امپراتور پاش را به نوکریا میذاره، عملا انگرون را بر خلاف خواسته قلبیش مجبور می کنه نیروهاش که مثل برادر دوستشون داشته را رها کنه و بعد از ترک سیاره، اسپیس مارین ها کل نوکریا را بمباران می کنن و همه نیروهای انگرون و همچنین دشمنای اون را می کشن.

این موضوع که انگرون مجبور شده برادرهایی که دوستشون داشته را رها کنه تا بمیرن و همراه امپراتور بیاد تا کنترل لژیون 12 ام را به عهده بگیره، تاثیر منفی فوق العاده زیادی روش میگذاره و باعث میشه هیچ وقت دل خوشی از امپراتور نداشته باشه. این موضوع باعث میشه که انگرون بر خلاف اکثر سایر پرایمارک ها که به لژیونشون به چشم فرزندانشون نگاه می کنن (چون به هر حال نیروهای هر لژیون، بخشی از ژن پرایمارکشون را داخل خودشون دارن)، انگرون علاقه خاصی به فرزندای خودش نداشته. حتی با وجود اینکه نیروهاش برای هم دردی باهاش یه ایثار بزرگ می کنن و تک تکشون میان و به صورت خود خواسته، ناخن های قصاب را روی سر خودشون نصب می کنن.

در زمان وقایع هوروس هرسی، ناخن های قصاب توی سر انگرون، عملا اونو به حالت مرگ میندازه و در این زمان هست که لورگار نیروهای انگرون را فریب میده و به بهونه نجات انگرون، با انجام یه مراسم (Ritual)، باعث تبدیل انگرون به دیمن پرینس خورن میشه.

1720211925880.png

گفته میشه که در زمان وقوع هرسی، فقط دو نفر میتونستن سنگویینوس را بکشن: انگرون و هوروس.
نکته ای که هست، لاین بعد از برگشتن، همون اوایل کار یه دوئل با ایشون می کنه و دخلش را میاره (با شمشیر گلوش را میبره و باعث میشه روحش برگرده به وارپ)


تعدادی از مهمترین قهرمانان هر چپتر/ وار بند از اسپیس مارین ها:

Dark Angles:

1722971704895.png

Azrael

عزرائیل (!)، چپتر مستر فعلی دارک انجلز هست. نکته جالبی که میتونم دربارش بگم، کلاه خودش هست که در واقع کلاه خورد پرایمارک دارک انجلز، لاین، هست که در زمان گریت کروسید و هوروس هرسی استفاده می کرده.
عزارئیل حدودا 300-400 سال سن داره.

1722972220462.png

Asmodai

Interrogator چپتر. یکم بیش از حد روانیه و صدای بقیه حتی چپتر مستر را در آورده. منتهی چون روش هاش جواب ده هستن، توی چپتر نگهش داشتن.

1722972390679.png

Belial
مستر شاخه مهم دث وینگ چپتر


1722972538104.png
Corswain
از قهرمان های دارک انجل ها در دوره گریت کروسید و هرسی. از معدود دارک انجل هایی که در محاصره ترا(مرحله آخر هرسی) شرکت داشت (تا جایی که من اطلاع دارم)

1722972684104.png

Cypher
مهمترین فالن. هویت واقعیش معلوم نیست. اما 10 هزار ساله دارک انجل ها دنبالشن و نمیتونن بگیرنش. گفته میشه وفادار به امپریوم و شخص امپراتور هست. شمشیری که از پشتش آویزونه، شمشیر شخص لاین هست اما بنا به دلایل نا معلوم صرفا همیشه اونو حمل می کنه و حتی زمان هایی که گیر می افته هم اونو از غلاف در نمیاره و ازش استفاده نمی کنه. به نظر میرسه در بازگردوندن امپراتور به زندگی یا تبدیل شدنش به یه خدای مهم و کامل، نقش مهمی داشته باشه.

Blood Angles


1722972967124.png

Dante
لوئیز دانته، چپتر مستر بلاد انجلز، پیرترین اسپیس مارین کاملا زنده (با 1500 سال سن) بر طبق اسناد رسمی امپریم و لرد کماندر بخش جدا افتاده امپریوم (امپریوم نیهیلیس) تا قبل از بازگشت لاین.
یه افسانه زنده به حساب میاد و عملا همه براش احترام زیادی قائل هستن. به نظر میرسه در ادامه حیات امپریوم نقش مهمی داره، چون یه چند باری که خواسته بمیره، همیشه به طرز معجزه اسایی نجات پیدا کرده. حتی یه بار روح خود سنگوئینوس نگذاشت که بمیره!

1722973253242.png

Mephiston
از ترسناک ترین اسپیس مارین ها که یه جورایی یه نیمه ومپایر هم به حساب میاد!
تنها بلاد انجلی که دو بار بر تشنگی خونین و خشم سیاه غلبه کرده و عملا تبدیل شده به آواتار/نماد تشنگی خونین و اونو داخل خودش تحت کنترل داره.


Minotaurs


1722973482816.png

Astarion Moloch

چپتر مستر مینوتارز. گفته میشه از قوی ترین و خشن ترین اسپیس مارین ها هست.
خودش و چپترش فقط به (شورای) اربابان عالی ترا پاسخگو هستن و برای همین هم یه سری از بهترین تجهیزات را دارن.
گفته میشه ژنشون برمیگرده به لژیون خائن آیرون واریورز و پرایمارکشون پرتورابو.

Raven Guard
Spoiler

1722973716267.png

Sharrowkyn
شاروکین از خفن ترین اعضای ریون گارد هست که توسط شخص کرووس کوراکس، پرایمارک ریون گارد، آموزش دیده. از مهمترین وقایع زندگیش، نجات پیدا کردن از قتل عام فجیع سیاره ایستوان 5 در زمان هرسی هست.
در آخر هم محفظه ژن های لژیون خودش و لژیون سالاماندرز (؟) را برمیداره و میره داخل محفظه خواب مصنوعی. این ژن ها بعدا توسط بلیزاریوس کاول بازیابی میشن و برای خلق نسل جدید اسپیس مارین ها (پرایماریس مارین ها) استفاده شدند.
از سرنوشت نهایی شاروکین اطلاعی در دست نیست.

Space Sharks

1722974903701.png

Tyberos the red wake

چپتر مستر اسپیس شارکس. از قدیمی ترین، قوی ترین و بزرگ جثه ترین اسپیس مارین های زنده (تفاوت اندازه اش با یه مارین ساده تو عکس مشخصه). گفته میشه شاید حتی از دانته سن بیشتری داشته باشه.
اسپیس شارک ها از چپترهای فرزند آلترامارین ها هستن. سیاره مشخصی ندارن و توی کشتی های فضایی زندگی می کنن. بسیار قوی، وفادار و خشن هستن و تو حاشیه کهکشان راه شیری مشغول به فعالیت هستن و در واقع هر موجود ناشناخته ای که بخواد پا به راه شیری بذاره، اول باید با اینا رو به رو بشه.

Black Legion/Luna Wolves


1722975367709.png

Abbadon the despoiler

رئیس واربند/لژیون بلک لیجن یا لونا ولوز سابق. بعد از کشته شدن هوروس کنترل باقیمانده لژیون را به دست گرفت و بلک لجن را تشکیل داد. آبادون قهرمان اصلی هر 4 خدای آشوب (کیاس آن دیوایدد) به حساب میاد. متاسفانه کاراکتر دولوپمنتش اونجور که باید و شاید خوب صورت نگرفته و از نظر اکثر فن های وارهمر، تا حد زیادی نتونسته جای خالی هوروس را پر کنه. با این حال کارهای مهمی هم کرده. 13 بار به قلمرو امپریوم حمله کرده و سیاره مهم کادیا را نابود کرده.
سعی کرده دنیای واقعی را سست کنه و باعث رخنه وارپ در اون بشه. بزرگترین دوئلیست امپریوم (سیگیسموند) را با شانس و عنایت خدایان آشوب کشته و...
شمشیری هم که دستش هست در واقع یکی از وحشی ترین و قدیمی ترین شیاطین وارپ هست که توسط امپراتور توی این قالب شمشیر شکل گیر افتاده.


1722977158366.png

Gavriel loken

از شخصیت های اصلی کتاب های هوروس هرسی و یک کاراکتر بسیار محبوب بین فن های وارهمر.
به عنوان اخرین لونا ولف وفادار به امپریوم شناخته میشه. لوکن یکی از 4 کاپیتان لونا ولف به حساب میومد.

1722977327278.png

horus aximand

معروف به هوروس کوچک، یکی دیگه کاپیتان های فرزندان هوروس

World Eaters

1722975919141.png

Kharn the betrayer
از قدیمی ترین و خطرناک ترین اسپیس مارین های خیانتکار. خارن اولین عضو جهان خواران بود که برای همدردی و مشابهت با پرایمارکشون، انگرون، سیم های بوچر نیلز/ناخن های قصاب را توی مغزش کار گذاشت و بقیه هم از اون پیروی کردن.
در آخر هرسی، خارن توسط سیگیسموند کشته شد. اما با عنایت خورن به زندگی برگشت و از اون زمان تا الان، خون هست که به دنبالش جاریه. گفته میشه توی کلاه خود خارن، یه شمارنده هست که تعداد افرادی که تا الان کشته را نشون میده و این تعداد الان روی چند میلیون هست! خارن انقدر کشته که گفته میشه پشت تخت سلطنت خورن، صرفا یه کوه جمجمه اختصاص داره به افرادی که خارن اونا رو کشته.

خارن با عزائیل هم یه دوئل می کنه اما خب در کل دست برتر را داشته و عزرائیل با فکر اینکه برای کشتن یا زخمی کردن خارن حتما باید جونش را بده، و این کار را در اون زمان اصلح نمیدونه، از میدون نبرد فرار می کنه.

به خارن لقب خائن دادن اما نه به خاطر این که به امپریوم خیانت کرد.
بعد از هرسی، توی یه سیاره، جهان خواران با باقیمانده لژیون فرزندان امپراتور درگیر میشن. توی اون نبرد به سبب شرایط برفی و سخت و حضور نویز مارین ها در ارتش فرزندان امپراتور، جهان خواران مجبور به عقب نشینی میشن. بعد از عقب نشینی، خارن از این اتفاق عصبانی میشه و با ترسو و بزدل خوندن بقیه اعضای لژیون خودش، با آتش افکن می افته به جون بقیه و انچنان آسیبی به جهان خوران میزنه که عملا مزمهل میشن.

Word Bearers

1722976371784.png

Erebus

توی هر مجموعه ای، همیشه یه کاراکتر هست که بده صرفا به دلیل نفس خود بد بودن. یه آشغال عوضی که نصف شر و بدبختی ها از گور اون بلند میشه. توی 40 هزار، این شخص اربوسه.

در واقع اربوس حتی نام واقعی این فرد نیست. بلکه نام فردیه که توی روستای محل زندگیش آدم دیندار و محبوبی بوده و خانوادش اونو توی سرش میزدن (البته بعدا مشخص میشه دینشون در واقع پرستش خدایان آشوب بوده). اینم یه روز اعصابش خرد میشه. اربوس اصلی را می کشه (اینو یکی به خانواده های ایرانی نشون بده) و از محل زندگیش میره. اربوس ادم بی اعتقادی بوده اما کم کم توی نقش اربوس اصلی فرو میره و شروع می کنه بیشتر و بیشتر درباره دین سیارشون خوندن و به مرور بیشتر و بیشتر با خدایان آشوب آشنا میشه. عملا قبل از اینکه تبدیل به اسپیس مارین بشه، بنده خدایان آشوب بوده.

نکته اعصاب خرد کن درباره اربوس اینه که کارهاش را با دسیسه و از پشت خنجر زدن پیش میبره. از جمله دستاوردهاش:

عامل اصلی سقوط لورگار، پرایمارک لژیون خودش
عامل اصلی سقوط هوروس لوپرکال
کشتن اردا، مادر پرایمارک ها
عامل سقوط خارن
عامل ایجاد ساموس، از قدیمی ترین دیمن پرینس ها
کشتن گاوریل لوکن (آخرین لونا ولف)
و....

Black Templars

1722977424337.png
بهترین دوئلیست امپریوم در زمان هرسی، از اعضای ارشد لژیون امپریال فیستس و اولین بلک تمپلار
سیگیسموند تا 700 سالگی زنده موند و در آخر در دوره پیری و زمانی که کند تر و ضعیف شده بود، توسط آبادون کشته شد. البته توی نبردشون در واقع این اول سیگیسموند بود که ضربه کاری را به آبادون زد و انتظار داشت که اون بمیره، اما خدایان آشوب مانع شدن و آبادون یه جورایی با زنده مندنش، سیگسموند را غافل گیر کرد و کشت.

1722977691748.png

Helbrecht

چپتر مستر فعلی بلک تمپلارز. از دوئلیست های برتر امپریوم.
توی نبرد با یکی از اور لرد های نکرون ها شکست بدی خورد و برای تحقیر دست راستش توسط اون اور لرد قطع شد.

Empror's Children


1722977912204.png
Lucious the eternal
از نفرین شده ترین کیاس اسپیس مارین ها که عملا برده ی اراده اسلنش هست.
هر بار که میمیره، اگر فردی که اونو می کشه از کشتنش ابراز رضایت یا خوشحالی حتی حداقلی کنه، خود اون فرد تبدیل میشه به لوسیس!

Space Wolves


1722978422606.png

Logan grimnar

چپتر مستر اسپیس ولوز.
از قوی ترین دوئلیست ها واسپیس مارین ها. سلاحی که در دست داره در واقع یه تبر هست که توسط یکی از شیاطین وارپ تسخیر شده اما خب تا الان نتونسته تاثیر منفی روی لوگان بذاره.

Death Guard

1722978627895.png

Typhus

از عوامل اصلی سقوط دث گارد و پرایمارکشون، مورتاریون.
بعد از پیوستن به آشوب، باز به مورتاریون خیانت کرد و کنترل یه بخش قابل توجهی از لژیون دث گارد را از چنگش در آورد.
تایفوس از استقامت بسیار بالایی برخورداره و فرمانده خوبی هم هست.

Thousand Sons

1722978938816.png

Ahzek ahriman

از قهرمان های ظینچ و یه جادوگر خیلی بزرگ و قدرتمند. به شدت دنبال اینه که از زیر اراده ظینچ بیرون بیاد.

_______________________________________


عکس با کیفیت اکثر چپترها، به همراه علامت چپتر، رنگ آرمور و چپتر مادر .

این عکس برای ۵ سال پیش هست و برای همین یه سری از چپترهای جدید تر را شامل نمیشه.

چپترهایی که وسط قرار گرفتن، مشخص نیست که دقیقا به کدوم یک از پرایمارک ها میرسن.

چپترهایی که فقط اسم هاشون هست ، توی منابع امپریوم چیزی درباره رنگ زره و علامتشون و بعضاً اطلاعاتشون ذکر نشده.

wa5ikjytwvhd1.jpeg


_____________________________


1727038815293.png
 
آخرین ویرایش:

Warhammer 40,000: Space Marine 2 - Multiplayer Modes Reveal Trailer | Warhammer Skulls Festival​



عه PvP هم اضافه کردن! عجب پکیجی شد. خیلی خووبه همه چیزش. واقعا امیدوارم موفق بشه و ازین تاخیرایی که زدن، نهایت استفاده رو کرده باشن و بازی رو همونطور که باید، ریلیز کنن. عجیب دلم واسه همچین شوتر سوم شخصی تنگ شده. هر تریلری که ازش میبینیم، هیجانم بیشتر میشه. فقط امیدوارم بتونن پرفورمنس خوبی دربیارن چون شدیدا شلوغ پلوغ میشه به همراه مقدار زیادی افکت و پارتیکل.
 
از مورد انتظار ترین بازی های امسال برای من خیلی خوب به نظر میرسه.

از پروژه های دیگه برای دوستان وارهمر باز Mechanicus 2 هم تایید شده برا ساخت. Gladius هم تا چند روز رو استیم رایگانه میتونید ادد کنید برای همیشه.
 
خیلی منتظرش بودم تا تریلر آخری که دیدم زدن تو خط کوآپ و آنلاین و این کثافت کاریا و کلا از لیستم خط خورد .
جدا از اینکه نمیشه پیش بینی کرد و بازی میتونه واقعا فیل بشه و یا در مقابل عالی از آب در بیاد اما به نظرم دیگه خیلی به المانهای Coop و مولتی پلیر بدبین شدی.
ده ها و صدها بازی از نسل شش و هفت به این سمت این ویژگیها رو داشتن که شاهکار از آب در اومدن.
صرفا برای معرفی این ویژگیها که نمیشه گفت نباید براش هایپ شد یا ازش ناامید شد.

ناسلامتی همین گوتی سال قبل هم Coop داشت.
دیگه عقب تر نریم که حتما خودت بهتر میتونی مثال بزنی.

درکت میکنم منظورت چیه و باهات همدردم ولی انصافا قبول کن نظرت کاملا احساسیه.
 
خیلی منتظرش بودم تا تریلر آخری که دیدم زدن تو خط کوآپ و آنلاین و این کثافت کاریا و کلا از لیستم خط خورد .
بازی هم کمپین کامل داستانی سینگل پلیر داره.
هم کمپین کو-اپ که موازی با کمپین اصلی دنبال میشه.
هم مولتی پلیر 6 به 6
________
همون نسخه 1 هم همینه. فقط بخش کو اپ نداره.
نصف دلیلی هم که نسخه 1 محبوب شد همین بخش مولتی پلیرش بود.

بعد الان بازی ده ها برابر بهتر از نسخه پیشه. 6 تا کلاس، هر کدوم متفاوت، با قابلیتای متفاوت.
جدا از اون از نظر شخصی سازی بازی رویای هر 40K فنی هست. از دارک انجلز تا تازند سانز تو بازی هستن و به شدت هم قابل شخصی سازین.
بتل پسی هم که گذاشتن کاملا مشخصه چپتر های اضافی را میخوان بیارن (گری نایتس، بلک تمپلارز، رد کورسیرز،لیجن اف د دمند، لمنترز و...) و اگه 40K فن باشی با سر میخری و اگه نباشی نیازی نمیبینی و نمیخری.
حقیقتا اینکه بگیم چرا بتل پس و چرا تو خود بازی اصلی نباید بذارن اینارو، کاملا دلیل مشخص داره:
صرفا اگه Founding Chapter ها را بخوان بیارن، باید 18 گروه Space Marine دیزاین کنن. هر کدوم از گروه ها هم تفاوت ظاهریشون بیشتر از رنگ آرمور هست.
اینکه انتظار داشته باشیم Successor Chapterها را هم همینجوری اضافه کنن واقعا نامردیه :D
 
خبر اومده که نویسنده لید بازی، یه ووک به شدت ریتارد هست که گند زده به هر چی تا حالا زیر دستش بوده.
طبق توییت هایی هم که ازش دیدم من، قشنگ مشخصه داستان بازی قراره یه سوپر بولشت به تمام معنا باشه. و برای همین هم فن ها دارن پیش خریدهاشون را کنسل می کنن.
منم ریفاند کردم.
ترجیح میدم یه آشغالی که توش توی فاندامنتال های سری دست بردن را فاکتور بگیرم و بازی نکنم، تا اینکه بازی کنم و اعصابم خرد بشه.

کی میشه این دوره سرطان هم تموم بشه، برگردیم سر زندگیمون. هر کی هر چی دوست داره بازی کنه/ببینه/ بخونه. انقدرم یه سری عقب مونده نیان به زور عقاید %@%R#^#%$^$# را به زور بخوان به خورد بقیه بدن و گند بزنن به سری های مورد علاقمون.
از Lotr گرفته تا استار وارز و وارهمر، دارن دخالت های بی جا و نا مربوط و مزخرف می کنن.

پ.ن: خوشبختانه قضیه خیلی خیلی داره شور میشه/شده. و احتمالا یه Revolt اساسی خواهیم دید در آینده نه چندان دور. واقعا امیدوارم اون روز را ببینم.


پ.ن 2: این خیلی خوب بود :D
1718668639173.png





The Emperor protects
 
آخرین ویرایش:
آپدیت 1:
مثل اینکه اون یارو دو سال هست که برای Saber کار نمی کنه. با توجه به اینکه بازیو یه Delay چند ماهه زدن، واقعا مشخص نیست اوضاع دقیقا چطوریه و چقدر آسیب وارد شده.

یه دل خوشی داشتم من، که بعد این همه وقت که هیچ بازیی نمی چسبه بهم، داره یه چیزی میاد که واقعا دوست دارم. حتی میخواستم نسخه آلتیمیت را پیش خرید کنم (که خب با توجه به قیمتش واقعا ارزش نداشت برام که برای آیتمای تزئینی مخصوص بچه های گیلیمان بخوام هزینه اضافی کنم) و در نهایت دلوکس ادیشن را پیش خرید کردم.
با این اوضاعی که پیش اومده، 4 روز زودتر که سهله، خود روز عرضه هم نمی تونم بازیو بخرم. باید صبر کنم ببینم تو داستان چقدر دست بردن.:|
 
خبر اومده که نویسنده لید بازی، یه ووک به شدت ریتارد هست که گند زده به هر چی تا حالا زیر دستش بوده.
طبق توییت هایی هم که ازش دیدم من، قشنگ مشخصه داستان بازی قراره یه سوپر بولشت به تمام معنا باشه. و برای همین هم فن ها دارن پیش خریدهاشون را کنسل می کنن.
منم ریفاند کردم.
ترجیح میدم یه آشغالی که توش توی فاندامنتال های سری دست بردن را فاکتور بگیرم و بازی نکنم، تا اینکه بازی کنم و اعصابم خرد بشه.

کی میشه این دوره سرطان هم تموم بشه، برگردیم سر زندگیمون. هر کی هر چی دوست داره بازی کنه/ببینه/ بخونه. انقدرم یه سری عقب مونده نیان به زور عقاید %@%R#^#%$^$# را به زور بخوان به خورد بقیه بدن و گند بزنن به سری های مورد علاقمون.
از Lotr گرفته تا استار وارز و وارهمر، دارن دخالت های بی جا و نا مربوط و مزخرف می کنن.

پ.ن: خوشبختانه قضیه خیلی خیلی داره شور میشه/شده. و احتمالا یه Revolt اساسی خواهیم دید در آینده نه چندان دور. واقعا امیدوارم اون روز را ببینم.


پ.ن 2: این خیلی خوب بود :D
View attachment 341571





The Emperor protects

داداش من با اکثر حرفات درباره وضعیت صنعت گیم چه تو این تاپیک چه بقیه موافقم

ولی باید قبول کرد دیگه بعضی(اکثر) فرنچایز ها مخاطبش من و شما نیستیم.(And it's okay)
تمام این فرنچایز هایی که شما نام بردید بهترین هاشون حداقل برای 15- 20 سال پیشه. ما خوندیم و دیدیم و بازی کردیم و لذتشو بردیم. الان دیگه برا چی باید دنبال جسدشون باشیم؟

نباید بزاری این مسایل با روح و روانت بازی کنن. آخر ماجرا یه گیمه یه تفریحه. نه کم تر نه بیشتر. گور باباشون.
خدارو شکر کنیم تو زمانی بزرگ شدیم که کل مدیا رو یه سری بیمار تندرو با پروپاگاندا و شر و ور نپوشونده بودن.

حق میدم بهت انقدر قضیه رو شور کردن که هشمت ترین آدم رو زمین هم باشی باز متوجه میشی چه خبره. و دردش اونجایی مشخص میشه که یه عده ای میان میگن حالا که چی؟ روح و اژدها و خرچنگ قورباقه رو قبول کردی ولی نمیتونی یه رنگین پوست پن-سکشوال همه جوره کار درست به زور چپونده شده رو تو بازی ها قبول کنی؟ یا اینکه کلا بهشون بر میخوره اگر خدایی نکرده آگاه باشی و بعضی چیزهارو متوجه شی.
در کل سیستم حال حاضر اینه."یا با ما باش یا اگر نیستی کلا آدم نیستی."

ولی شما الان فکر میکنی اینا الان آخرشه؟ داداش تازه اولشه

آماده باش که نه تنها هیچ Revolt ای رخ نمیده بلکه این مسایل بدتر هم خواد شد. دنیا رو پول میچرخونه و فعلا دست به خرج بودن یه سری همرو شرمنده کرده.

هرچقدر هم که passionate باشی و بخوای یه بازی فاقد از این داستان های فرعی بسازی.
یه شرکتی مثل Blackrock میاد و پیشنهاد یه وام بسیار تپل و با شرایط فوق العاده بهت میده فقط به یه شرط کوچیک. اونم این که دایورسیتی تارگت هایی که اینا در نظر دارن رو بزنی. هرکی باشی قبول میکنی. هرکی.
قبول هم نکنی که گنگی میریزن رو سرت و بالاخره یه جوری مجبورت میکنن compromise کنی.

مثال خیلی قویش: CDProjektRED - کلا بای بای کنید باهاش. گرافیک خفن و استوری دارک, برده ESG بودنشون رو قایم نمیکنه و نخواهد کرد. اونی که چشاش باز باشه میبینه.

مثال خیلی ضعیفش: Rockstar - شرکتی که هیچ controversy ای رو به هیج جاش نمیگرفت خیلی سوسکی و در خفا بازی 13 سالش رو سانسور میکنه.

شرکت های اشغالی مثل Ubi و EA و امثالشون رو که اصلا کاری ندارم چون قشنک میشه اینارو تشبیه به کارمندی کرد که هیچ علاقه ای به کارش نداره و به اجبار فقط میره 9 تا 5 کار میکنه. بازیهاشون همشون رو یه فرمول تکراری ساخته میشه. بازی هاشون بی روحه.
و پر از مسایلی که شما داشتی دربارش میگفتی. از لحاظ داستانی هم که فاجعن. پس رفت تو زمینه داستان سرایی وحشتناکه.

ولی خب بعضی وقتا بازی هاشون حال میده همون طور که چیتوز موتوری حال میده

خلاصه حرفم اینه که داداش زیاد جدی نگیر این مسایل رو. وللش.
منم مثل شما یه مدت اصلا حس اینکه دست به بازی های جدید بزنم رو نداشتم. یه حس منزجرکننده ای داشتم.
با خودم میگفتم دیگه سنم یخورده رفته بالا حتما بخاطر اونه که دیگه گیمینگ حال نمیده. ولی رفتم چندتا بازی قدیمی(برای قبل 2015) رو که تا حالا بازی نکرده بودم رو نصب کردم و امتحان کردم.
و خیالم 100 درصد راحت شد که مشکل من نبودم بازی های جدید بودن. این وسط همون تعداد خیلی معدود بازی ای که میاد و به شعورم توهین نمیکنه برام کافیه.

جدیدا هم که این سایتو پیدا کردم و عضوش شدم. به خدا نفس تازست با چندنفر هم زبون و هم فرهنگ و هم عقیده صحبت کنی.
سایت و فوروم های خارجی بدجوری سرطانیم کرده بودن.
 
ولی باید قبول کرد دیگه بعضی(اکثر) فرنچایز ها مخاطبش من و شما نیستیم.(And it's okay)
تمام این فرنچایز هایی که شما نام بردید بهترین هاشون حداقل برای 15- 20 سال پیشه. ما خوندیم و دیدیم و بازی کردیم و لذتشو بردیم. الان دیگه برا چی باید دنبال جسدشون باشیم؟
درود. حقیقتا من با این حرف موافق نیستم. استحاله هر چیزی (هر چیزی منظورمه. کتاب، فیلم، موسیقی، گیم و....)، به این نحو، بدترین اتفاقی هست که میتونه بیافته.
بذارید یه مثال بزنم(هر چند یه سناریوی فرضی هست کاملا).
مثلا من عاشق لیورپولم. نزدیک 2 دهه هست که بازیای تیمو دنبال می کنم و با عشق و علاقه به این تیم بزرگ شدم. پیروزی ها و شکست های این تیم توی این 20 سال خاطرات و زندگی منو ساخته.
بعد الان یه یاروی خیلی پولداری، اومده این تیمو خریده، بعد یه هفته اعلامیه زده که آره از این به بعد دیگه لیورپولی وجود نداره. اسم این تیم از الان مس گرای دروازه دولابه. لباس تیمم دیگه قرمز نیست و سبز لجنیه. لوگو تیمم عوض شده و الان لوگو تیم یه آفتابه مسی هست.

خب، اگه همچین اتفاقی بیافته، من باید بیخیال باشم و هیچی نگم؟ با این استدلال که اوکی من تو اوج جوونیم فینال استانبول را دیدم و موفقیت ها و شکست های بعدی لیورپول در طی سالیان بعدش را هم دیدم. حالا دیگه خیلی مهم نیست. میخواد این تیم لیورپول باشه، میخواد مس گرای دروازه دولاب باشه.

من حقیقتا اینجوری فکر نمی کنم. کسی حق نداره صرفا چون پول داره، بیاد میراث 130 ساله لیورپول را لگدمال کنه.
طرف پول داره؟ میخواد تیم مس گرای دروازه دولاب با مشخصاتی که گفتم را داشته باشه؟ I dont f&^5ing care
میتونه بره با پولی که داره یه تیم دروازه دولاب تشکیل بده و بیاردش بالا. نه اینکه بیاد گند بزنه به رویا و واقعیت و خاطرات n میلیون نفر آدم.

نباید بزاری این مسایل با روح و روانت بازی کنن. آخر ماجرا یه گیمه یه تفریحه. نه کم تر نه بیشتر. گور باباشون.
خدارو شکر کنیم تو زمانی بزرگ شدیم که کل مدیا رو یه سری بیمار تندرو با پروپاگاندا و شر و ور نپوشونده بودن.
فرمایش شما کلا درست و متین.
اما صرفا قضیه سرگرمی نیست.
قضیه خیلی خیلی فراتره. قضیه استحاله ارزش های آدمیه. الان در حد سرگرمی های ما هست. پس فردا وارد چیزای بنیادی تر میشه.
حق میدم بهت انقدر قضیه رو شور کردن که هشمت ترین آدم رو زمین هم باشی باز متوجه میشی چه خبره. و دردش اونجایی مشخص میشه که یه عده ای میان میگن حالا که چی؟ روح و اژدها و خرچنگ قورباقه رو قبول کردی ولی نمیتونی یه رنگین پوست پن-سکشوال همه جوره کار درست به زور چپونده شده رو تو بازی ها قبول کنی؟ یا اینکه کلا بهشون بر میخوره اگر خدایی نکرده آگاه باشی و بعضی چیزهارو متوجه شی.
اهان . خب فرق داره قضیه کاملا.
فرضا : بله. من یه کتاب داستان خوندم و جهان سازی اون کتاب را دوست داشتم و منطق اون دنیا را پذیرفتم. به مرور هم با اومدن ادامه های داستان درقالب کتاب های بعدی، منم اودم جلو و منطق دنیا و ذهنیت نویسنده را پذیرفتم و میدونم چی به چیه.

حالا، یه بابایی، اومده یه فن فیکشن ساخته بر اساس اون کتاب داستان. این فن فیکشن از قضا خیلی هم بی سر و تهه. تا اینجا واقعا مشکلی نیست. فن فیکشن اسمش روشه.
مشکل از جایی شروع میشه که اون یارو، میاد شروع می کنه به پریدن به بقیه و زور میزنه که فن فیکشنش بشه canon و جزو داستان اصلی. منتهی بقیه هر چی نگاه می کنن می بینن که اضافه شدن این فن فیکشن، نه تنها ارزش افزوده خاصی برای داستان این کتاب ها نداره، بلکه هیچ سرنخی هم بین نوشته های نویسنده اصلی مجموعه از این موضوع در دست نیست. جدا از اون، در صورت وارد شدن این فن فیکشن به عنوان داستان اصلی به سری، یه سری از fundumental های سری به شدت و از بیخ زیر سوال میره.

خب، شرمنده. این برای هیچ کس قابل قبول نیست.
شما یه فن فیکشن داری؟ اوکی. هر جور دوست داری منتشرش کن. هر کی دوست داشت میخونه. هر کی هم نداشت نمیخونه.
یا اصلا یه داستان داری که دوست داری تعریف کنی؟ بازم اوکی. بازم هر جور دوست داری منتشرش کن. هر کی دوست داشت میخونه. هر کی هم نداشت نمیخونه.

اما حق نداری به خاطر خودخواهی خودت، بیای گند بزنی به چیزی که نه تنها متعلق به تو نیست، بلکه در رابطه باهاش تو نه سر پیازی نه ته پیاز.

(تو پرانتز بگم که این موضوع را حتی میشه خیلی گسترده تر مورد بحث قرار داد، تا جایی که میشه گفت شما تا زمانی که یه اثر را منتشر نکردی، تنها مالک اون اثر خودتی. اما زمانی که اثر منتشر شد، مخاطب هات هم یه بخشی از مالکیت اون اثر را به عهده دارن. و برای همینه که حتی خود نویسنده اصلی یه اثر، نمیتونه بیاد و بدون دلیل و منطق، کن فیکن کنه داستان را)

ولی شما الان فکر میکنی اینا الان آخرشه؟ داداش تازه اولشه

آماده باش که نه تنها هیچ Revolt ای رخ نمیده بلکه این مسایل بدتر هم خواد شد. دنیا رو پول میچرخونه و فعلا دست به خرج بودن یه سری همرو شرمنده کرده.
این حرف هم کاملا درسته و هم نه.

از Revolt منظورم این نیست که ملت برن با بیل و کلنگ بریزن دم دفتر مثلا دیزنی، و بگن چرا با استار وارز همچین کاری دارید می کنید؟
نه. قضیه خیلی خیلی ساده تر از این حرفاست.

صرفا تو زمینه سرگرمی میگم: فرنچایزها بنا بر ویژگی هایی که دارن، داره مخاطب ها رو به خودشون جذب می کنن و فن بیسشون تشکیل میشه. این مخاطب/فن ها هستن که کتاب بعدی مجموعه را میخرن و در آمد لازم برای ادامش را به نویسنده میدن.
وقتی قرار یه فرنچایز استحاله پیدا می کنه(اونم به این شکل و به این حدی که این روزا داریم میبینیم)، به مرور مخاطب های خودش را از دست میده. و خب در نتیجه در آمدی نخواهد داشت که بخواد ادامه پیدا کنه و به مرور میمیره.
الان شاید این حرف پیش بیاد که خب مخاطب های جدید میان و جای قبلی ها را میگیرن. خب این حرف درسته. ولی، یه اما ی خیلی بزرگ این وسط هست: یه زمانی شما میای یه سری تغییرات توی یه مجموعه میدی که الزاما همه مخاطب هاش حال نمی کنن. تو این شرایط اونایی که خوششون نیومده مسیرشون را جدا می کنن و اونایی که اوکین، ادامه میدن.
ولی یه زمانی هست که شما میای مثلا برای پروموت یه ایده ای که داری، میزنی یه مجموعه را به شدت تغییر میدی و اونو به شدت downgrade می کنی. این ایده هم که داری تبلیغ می کنی تا هزار سال دیگه هم یه ایده اقلیت می مونه. چون تو فاندامنتال های آدمیت ریشه داره. تو این شرایط، این حرف که اوکی ، مخاطب های فعلی را با مخاطب های جدید جایگزین می کنم اصلا جواب نمیده.
مخاطب جدید دو دسته هست:

1. یه مخاطب معمولی که دنبال یه محصول خوب میگرده تا ازش لذت ببره. این فرد وقتی به چیزی که تو داری ارائه میدی میرسه، وقتی کیفیت به شدت نازل و بدش را میبینه، میذاره میره و یه جای دیگه دنبال محصول مناسب میگرده.
2. یه مخاطب هم هست که جزو این اقلیت حساب میشه و از محصولت استقبال می کنه. منتی یه مسئله ای که وجود داره، اینه که اقلیت اسمش روشه. هر چقدر هم که مخاطب جدید تو استقبال کنه از محصولت، چون تعداد مخاطب هات به شدت کم شده، در نهایت شما متضرر خواهی شد.


خلاصه اینکه، چیزایی که من دارم میبینم و میشنوم، انقدر هارش و رادیکال هست، که مخاطب ها را زده می کنه.
بعد نکته خنده داری که این وسط هست، اینه: شما بالفرض موفق شدی در نظر خودت و ایده ای که داری را به زور به مخاطب قالب کردی. یا اصلا یه کاری کردی که طرف مجبور بشه بیخیال محصول مورد علاقش بشه یا اصلا اون فرنچایز محبوب را کشتی.
به نظرت وقتی داری به زور یه چیزی را به یکی قالب می کنی یا طرف را مجبور می کنی که به خاطر خواسته تو، از علاقش دست بکشه، این واقع تاثیر داره؟
تنها چیزی که این وسط به وجود میاد، حس نفرت به تو و اون خواسته تو هست در اون فرد. و لا غیر.

هرچقدر هم که passionate باشی و بخوای یه بازی فاقد از این داستان های فرعی بسازی.
یه شرکتی مثل Blackrock میاد و پیشنهاد یه وام بسیار تپل و با شرایط فوق العاده بهت میده فقط به یه شرط کوچیک. اونم این که دایورسیتی تارگت هایی که اینا در نظر دارن رو بزنی. هرکی باشی قبول میکنی. هرکی.
قبول هم نکنی که گنگی میریزن رو سرت و بالاخره یه جوری مجبورت میکنن compromise کنی.

مثال خیلی قویش: CDProjektRED - کلا بای بای کنید باهاش. گرافیک خفن و استوری دارک, برده ESG بودنشون رو قایم نمیکنه و نخواهد کرد. اونی که چشاش باز باشه میبینه.

مثال خیلی ضعیفش: Rockstar - شرکتی که هیچ controversy ای رو به هیج جاش نمیگرفت خیلی سوسکی و در خفا بازی 13 سالش رو سانسور میکنه.
بله. این کاملا درسته. اما تطمیع و ارعاب و تهدید و... هم تا یه جایی جواب میده.
وقتی مخاطب محصول شما را دوست نداشته باشه و نخره، اخرش این شمایی که مجبور میشی یا مغازت را تخته کنی. یا یه محصولی بیاری که مخاطب دوست داره و میخواد.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or