PlayStation The Last of Us Part II

  • Thread starter Thread starter Akiba
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
سازنده
Naughty Dog
تاریخ انتشار
June 2020
ناشر
Sony Interactive Entertainment
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. PlayStation 5
تاپیک مشکلات بازی
برو به تاپیک مشکلات بازی



jhiz_tlouii.png


irr_tlou_title2.png

بالاخره در همایش PSX 2016 ، دومین نسخه از عنوان The Last of Us تایید شد.

در شماره ی دوم هم نظاره گرـه ماجراهای Joel و Ellie خواهیم بود، اما اینبار در نقش ـه Ellie ـه 19 ساله ی تشنه ی انتقام بازی خواهیم کرد.

برخلاف نسخه ی اول این بار کارگردانیه این عنوان تنها به عهده ی Neil Druckmann خواهد بود و Bruce Straley نقشی در این عنوان نخواهد داشت.
همچنین صداپیشه های نسخه ی اول ، برای ایفای نقش در این عنوان هم برگشته اند.

p6bx_tlou_header.png



n5a_tlou_header3.png

dm38_tlou_header2.png

آهنگ ساز این نسخه هم Gustavo Santaolalla خواهد بود که پیش تر وظیفه ی آهنگ سازیه شماره ی قبل این عنوان را بر عهده داشت.
Wayfaring Stranger - By Ellie & Joel - PSX 2017

wumz_tlou.png



10 نکته ای که از The Last of Us نمیدانید



با تشکر از @sabco برای لینک تریلر و احسان عزیز (@Kaine ) برای کارهای گرافیکی زیبای پست اول:x
 
Last edited by a moderator:
اینکه انتقاد بشه اون تحول فکری الی به درستی و دقت به پلیر ها نشون داده نمیشه به نظرم قابل بحث هست، اینکه کرکتر خود به خود در درون فکر خودش درون بازی یا اثر (!) چه چیزی میگذرونه و افکارش رو شکل میده، لزوما مساوی با اون درکی که به مخاطب انتقال داده میشه (روایت) نیست، برای همین به نظرم منتقدینی که (منتقدین جدی نه کنسول وارز و ووک و اینا) از همچین چیزی در روایت ایراد میگیرند رو نباید هیتر حساب کرد، چون فکر کنم انتقادشون واقعا وارد یا حداقل به شدت قابل بحث باشه،

من خودم واقعا مشکلی نداشتم با روایت بازی، چون فرض کردم یک جرقه ای فکری یک تحول روانشناختی به شدت غیر قابل منطق شناسی و غیر قابل ریاضی حساب کردن، در ذهن الی شکل گرفت و باعث شد از ابی انتقام نگیره (اینا اسپویل نیست احیانا؟ رعایت کنیم دوستان داستان این بازی خیلی مهمه کمااینکه بحث اصلی الان داستانه و کیفیت فنی رو همه قبول دارند)

الی لزوما دنبال "انتقام" از ابی نبود اونم نه فقط اخر بازی شاید جرقه اش خیلی قبل تر تو ذهنش زده شده بود، مثلا از قبل ترک دینا، برای همین من راحت فرض میکنم الی میخواست بره "تکلیف" خودش رو با ابی روشن کنه نه اینکه "حتما" انتقام بگیره، شاید میگرفت اما خب، دیدیم که نگرفت، برای من خیلی قابل درک هست که تحول فکری الی به شدت پیچیده بوده و برای همین "هیچ" ایرادی نمیتوم مستقیم ازش بگیرم، حتی همینکه تا لحظه اخر نمیدونستیم چی میشه به عنوان مخاطب هم جز علامت سوال و هیجان و جذابیت بازی حساب میکنم،

برای همین راحت به داستان و روایت هم 10 میدم خیلی مطمئن، اما خب، فکر کنم دوستانی که از نحوه روایت "به خصوص متفاوت بودن درک مشخص مخاطب نسبت به تحول فکری الی تا لحظه اخر" ایراد میگیرند هم انتقادشون واقعا قابل بحث هست... خیلی مهمه که دریافت مخاطب از داستان و کرکتر همراستا با تحول ارک کرکتر در داستان باشه... من تضاد اینارو به عنوان "هیجان" برداشت کردم خیلی هم کیف داد، اصلا هم عجیب نمیبینم که حتی الی خیلی دیر تحول فکری پیدا کرده باشه، اما فکر کنم نهایتا انتقاد های دوستان هم وارد هست....
 
آخرین ویرایش:
زمان لست ۱ هم به خوبی یادمه ... من خودم انچارتد ۲ جز بهترین بازی های زندگیمه .‌ اما
The last of us .....
😅😅😅😅

و این چرخه تا افت و واقعا گند زدن ناتی داگ ادامه دارد 😅😐
حالا همه اینا به کنار! چطور میگی من فن سابق مایکرو هستم؟ داستان داشتیم قدیما؟:D
 
  • Like
Reactions: Love Console
خب مشکل اینجاست که شما الی اوایل لست دو رو میزاری وسط و برای همون تا انتهای لست دو نسخه می‌نویسی. الی‌ای که می‌خواست همه رو بکشه با اینکه آگاه بود الی‌ای بود که هنوز نورا رو‌ با اون وضعیت شکنجه نکرده بود یا یه زن حامله رو به خاطر قضیه انتقامش نکشته بود(ری‌اکشن الی بعد هردوی‌ این حوادث قشنگ‌ داره حال بدش و تغییرش رو‌ نشون میده)
الی وقتی داره نورا رو می‌کشه نورا در لحظه آخر میگه « من دوستامو تسلیم نمی‌کنم.» الی در کسری از ثانیه کل‌ خشمش فروکش‌ می‌کنه اگه دقت کنین و یه لحظه خودش رو جای گروه‌‌ اونور میزاره و بعد دوباره خشمش برمی‌گرده.
یجوری دارین با کارکتر الی برخورد می‌کنین که انگار هیچکدوم ازین مباحث رو‌ نگذرونده. کارکتر دولوپمنت این وسط پشمه؟
فکر‌ می‌کنین برای چی صحنه ساندویچ دادن سث اوایل بازی وجود داره و اینکه الی بازم ازش دلخوره؟ دلیلش اینه که می‌خواد نشون بده این ادم اوایل داستان حتی از سث نمیتونه بگذره ولی به مرور تغییر می‌کنه.

می‌رسیم سراغ نقد آخرتون که چرا ptsd در لحظه آخر نیست.
اولا اینکه هست چون الی وقتی کیف رو روی قایق میزاره بازم قیافه جول توی ذهنش میاد و همین قیافه جول باعث میشه فایت رو شروع کنه و اگه قیافه جول توی سرش نمیومد چه بسا همونجا رها می‌کرد و می‌رفت. پس ما پی‌تی‌اس‌دی رو در انتهای کار هم داریم.
دوما جدا ازون‌ مباحثی که بالاتر عرض کردم راجب لو و بیچارگی ابی و بدهی بخشش، مقوله غالب بودن الی بر ابی هم در انتها وجود داره.
الی در هردو مواجهه قبلی با ابی هردفعه مغلوب بوده که تو لحظه مرگ جول، قرارگیری دوربین خیلی این قضیه رو واضح نشون میده. پس در انتها حس تحقیر و مغلوب‌شدگی و تحت ظلم قرار گرفتگی‌ وجود نداره پس بهتر میتونه نتیجه‌گیری نهایی رو‌ انجام بده.


راجب چرتکه که فرمودین، فکر می‌کنین دلیل حامله بودن دینا و مل و معشوقه بودن اوون و دینا این وسط کشک بوده؟ سازنده دقیقا اینجا داره موازی‌گری می‌کنه که از تیم ابی عملا هیچکسی نمونده ولی در تیم الی ماجرا فرق داره.
در صورتی میتونیم بگیم کرکتر دولوپمنت در رابطه با بخشش در الی شکل گرفته که ما نشونه ی این شکل گیری و پختگی رو در الی دیده باشیم در طول داستان مثلا میگی از سث نمیتونه بگذره خوب کجا نشون داد از چیزی گذشت وسط داستان که میگی کرکتر دولوپمنت؟ :D . کشتن نورا و مل به الی عذاب وجدان داد ولی نتیجه این عذاب وجدان یا زیر سوال بردن تصمیمش برای انتقام رو ما جایی در داستان ندیدیم. و این رو باید اضافه کنم که الی تازه بعد از نورا میفهمه اینا فایرفلای بودن و باز هم توی مصمم بودنش هیچ خدشه ای وارد نمیشه تا جایی که همه ی دوستانش ازش فاصله میگیرن بنابراین کرکترپردازی اتفاقا برعکس چیزی که شما میگی یعنی به سمت رادیکال شدن پیش میره تو داستان.

ببین شما هی داری بدتر و بدتر کرکتر الی رو زیر سوال میبری با حرفایی که میزنی:D یعنی میگی یکی از انگیزه های الی برای انتقام حس تحقیر شدگیی بوده که تحمل کرده و وقتی این قضیه برعکس شد پس تصمیم درست گرفت؟! چرا جلوتر که الی زندگی خوبی داشت تصمیم درستی نگرفت؟ مگه اونجاهم داشت تحقیر میشد؟

کارگردان هر چی میخواد نشون بده، دینا و الی با هم بودن لو و ابی هم هم پیدا کردن. در کرکتر الی با توجه به چیزایی که ازش نشون دادن، ترحم و مقایسه وجود نداره.
 
آخرین ویرایش:
من فقط یه چیزی بگم و برم، اینکه یک اثر تا این حد با وسواس های ریز مورد نقد قراررمیگیره یعنی کاملا موفق شده اثری رو که میخواست انتقال بده، منتقل کنه. بعبارتی کاملا دیده شده. همینکه بازی بعد از ۵ سال هنوز نقل هر جمع و فرومی هست نشان از ماندگاری اون اثر داره، وگرنه ای بسا که n تا بازی همین چند ماه پیش منتشر شدن که کسی الان دیگه ازشون نه صحبتی میکنه و نه انگار نه انگار که اصلا چنین اثری تولید شده.
در کل اثری که بهش نقدهای مثبت و منفی قوی و توامان میشه و هردو طرف تا ریزترین لایه های اونو بررسی میکنن نشون از بزرگی و اثرگذاریش داره. این یک نظر نیست، یک فکت مطلقه.
 
من فقط یه چیزی بگم و برم، اینکه یک اثر تا این حد با وسواس های ریز مورد نقد قراررمیگیره یعنی کاملا موفق شده اثری رو که میخواست انتقال بده، منتقل کنه. بعبارتی کاملا دیده شده. همینکه بازی بعد از ۵ سال هنوز نقل هر جمع و فرومی هست نشان از ماندگاری اون اثر داره، وگرنه ای بسا که n تا بازی همین چند ماه پیش منتشر شدن که کسی الان دیگه ازشون نه صحبتی میکنه و نه انگار نه انگار که اصلا چنین اثری تولید شده.
در کل اثری که بهش نقدهای مثبت و منفی قوی و توامان میشه و هردو طرف تا ریزترین لایه های اونو بررسی میکنن نشون از بزرگی و اثرگذاریش داره. این یک نظر نیست، یک فکت مطلقه.
علتش اینه که دراکمن واقعا کارگردان خوبیه سینما بلده هنر رو میفهمه من خودم بازی رو که تموم کردم روحم زخمی شده بود ( از ی سمت هر سکانس که میدیدم فقط میگفتم چقدر بده چقدر بده! از ی طرف یک journey بود بهرحال و اثر خوش ساختی بود از لحاظ سینمایی)
مشکل اینه چرا اینقدر فیلمنامه ات ضعیفه. چرا اینقدر همه چی رو داری فورس میکنی تو داستان
که البته جوابش رو تو مستند لست 2 که خودشون تو یوتیوب گذاشتم دیدم. نویسنده ای که اضافه کردن فقط کافیه برید سرچ کنید حرفاشو بشنوید اصن هیچ درکی نه از جوئل داره نه از ارتباط شبه پدر دختری که در لست 1 ایجاد شده بود و نه از الی
نه حتی نسخه اول رو بازی کرده خب معلومه نمیفهمه چی به چیه. کاملا شاد از این موقعیتی که گیرش اومده
halley gross و اثارشو سرچ کنید کاملا منطقی میشه همه چی
اصن شما برید 5 دقیقه ببینید میفهمید علت این حجم از فاجعه داستانی چیه.
انگار بری جوجو مویز رو بیاری برات داستان رو بنویسه...
 
پیرو این بحث، من هم نظرم رو بگم؛ به احترام دوستانی که به هر دلیلی تا الان موفق به تجربه بازی نشدن، میذارم تو اسپویلر:

درسته که Ellie خیلی دیر به چرخه معیوب انتقام‌گیری پایان داد و دقیقاً لحظه‌ای که به هدفش رسیده بود و می‌تونست کار رو تموم کنه، از ادامه مسیر دست کشید؛ ولی این رو باید در نظر بگیرید که اِلیِ ابتدای بازی، با اِلی‌ای که مدت‌ها از اون فضای انتقام‌جویی فاصله گرفته و طبیعتاً فرصت بیشتری برای فکر کردن درباره ابعاد مختلف ماجرا داشته، فرق می‌کنه. شاید اگه در همون 3 روز اول در سیاتل، در موقعیت مناسبی Abby رو گیر می‌آورد، لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد و انتقامش رو با کشتن اَبی می‌گرفت!

اما در ماجرای سانتا باربارا، اوضاع خیلی فرق کرده بود و کشتن اَبی حالا دیگه هدف غایی اِلی نبود بلکه میل به کشتنش، صرفاً یک پاسخ تسکین‌دهنده به وسواسی بود که نسبت به عملِ انتقام گرفتن، پیدا کرده بود.

من قبلا هم استدلال شخصیم رو در رابطه با حس انتقام‌جویی Ellie گفته بودم؛ من همچنان معتقدم که این حس در درجه نخست، به دلیل عصبانیت اِلی از اَبی نبود، بلکه به دلیل خشم شدیدی بود که نسبت به خودش احساس می‌کرد؛ به این معنی که اِلی بابت تمام بی‌محلی‌هایی که نسبت به Joel روا داشت و در تمام مدتی که از بعد از ماجرای بیمارستان رخ داد، مدام باعث دل‌شکستی جول میشد و اینکه هیج‌وقت این احساس رو به جول نداد که بابت کاری که در حقش کرده، بهش افتخار می‌کنه و درکش می‌کنه که مراقبت از عزیزان به چه معناست، عذاب وجدان داشت. در واقع اِلی مثل خیلی از ماها، برای کنار گذاشتن کدورت‌هایی که با عزیزانمون داریم، فرصت‌سوزی کرد و اونقدر به آینده نامعلوم دل‌خوش بود که نفهمید زندگی چقدر راحت می‌تونه آدم رو به بدترین شکل غافلگیر کنه.

در بخش پایانی بازی و در خلال درگیری با اَبی، یک لحظه تصویر واضح و دل‌گرم‌کننده‌ای از Joel که در حال گیتار زدنه، تو ذهن اِلی نقش می‌بنده و بعد از مدت‌ها این تصویر، جایگزین تصویری میشه که اِلی از صورت خونی و داغون جول به ذهن سپرده بود. شاید همون لحظه کافی باشه که اِلی درنگ بکنه و به رغم اینکه برای دست کشیدن از انتقام دیر شده بوده و در این راه، آدم‌های زیادی کشته شده بودن، از کشتن اَبی دست بکشه. ضمن اینکه حال و روزِ نزار اَبی به اندازه کافی حاکی از این بوده که این بشر دیگه چیزی برای از دست دادن نداره و انتقام گرفتن از همچین آدم بدبختی، چه آرامشی می‌تونه به اِلی بده؟! و نهایتاً اینکه اِلی در پایان فهمید که در طول این مسیر، اگر به آدمی بدتر از اَبی تبدیل نشده باشه، بهتر هم نیست!
 
آخرین ویرایش:
پیرو این بحث، من هم نظرم رو بگم؛ به احترام دوستانی که به هر دلیلی تا الان موفق به تجربه بازی نشدن، میذارم تو اسپویلر:

درسته که Ellie خیلی دیر به چرخه معیوب انتقام‌گیری پایان داد و دقیقاً لحظه‌ای که به هدفش رسیده بود و می‌تونست کار رو تموم کنه، از ادامه مسیر دست کشید؛ ولی این رو باید در نظر بگیرید که اِلیِ ابتدای بازی، با اِلی‌ای که مدت‌ها از اون فضای انتقام‌جویی فاصله گرفته و طبیعتاً فرصت بیشتری برای فکر کردن درباره ابعاد مختلف ماجرا داشته، فرق می‌کنه. شاید اگه در همون 3 روز اول در سیاتل، در موقعیت مناسبی Abbie رو گیر می‌آورد، لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد و انتقامش رو با کشتن اَبی می‌گرفت.

اما در ماجرای سانتا باربارا، اوضاع خیلی فرق کرده بود و کشتن اَبی حالا دیگه هدف غایی اِلی نبود بلکه میل به کشتنش، صرفاً یک پاسخ تسکین‌دهنده به وسواسی بود که نسبت به عملِ انتقام گرفتن، پیدا کرده بود.

من قبلا هم استدلال شخصیم رو در رابطه با حس انتقام‌جویی Ellie گفته بودم؛ من همچنان معتقدم که این حس در درجه نخست، به دلیل عصبانیت اِلی از اَبی نبود، بلکه به دلیل خشم شدیدی بود که نسبت به خودش احساس می‌کرد؛ به این معنی که اِلی بابت تمام بی‌محلی‌هایی که نسبت به Joel روا داشت و در تمام مدتی که از بعد از ماجرای بیمارستان رخ داد، مدام باعث دل‌شکستی جول میشد و اینکه هیج‌وقت این احساس رو به جول نداد که بابت کاری که در حقش کرده، بهش افتخار می‌کنه و درکش می‌کنه که مراقبت از عزیزان به چه معناست، عذاب وجدان داشت. در واقع اِلی مثل خیلی از ماها، برای کنار گذاشتن کدورت‌هایی که با عزیزانمون داریم، فرصت‌سوزی کرد و اونقدر به آینده نامعلوم دل‌خوش بود که نفهمید زندگی چقدر راحت می‌تونه آدم رو به بدترین شکل غافلگیر کنه.

در بخش پایانی بازی و در خلال درگیری با اَبی، یک لحظه تصویر واضح و دل‌گرم‌کننده‌ای از Joel که در حال گیتار زدنه، تو ذهن اِلی نقش می‌بنده و بعد از مدت‌ها این تصویر، جایگزین تصویری میشه که اِلی از صورت خونی و داغون جول به ذهن سپرده بود. شاید همون لحظه کافی باشه که اِلی درنگ بکنه و به رغم اینکه برای دست کشیدن از انتقام دیر شده بوده و در این راه، آدم‌های زیادی کشته شده بودن، از کشتن اَبی دست بکشه. ضمن اینکه حال و روزِ نزار اَبی به اندازه کافی حاکی از این بوده که این بشر دیگه چیزی برای از دست دادن نداره و انتقام گرفتن از همچین آدم بدبختی، چه آرامشی می‌تونه به اِلی بده؟! و نهایتاً اینکه اِلی در پایان فهمید که در طول این مسیر، اگر به آدمی بدتر از اَبی تبدیل نشده باشه، بهتر هم نیست!
احسنت، عالی بود، قشنگ داستان رو درک کردید، حقیقت ماجرا دقیقا همین توصیف شماس👏.
 
چرخه ناتی داگ چیه
این چرخه از ۲۰۱۱ استارت خورد
۲۰۱۱
من خودم فن آنچارتد ۲ بودم ولی این نسخه ۳ حسابی خراب کرد
۲۰۱۳
من خودم فن آنچارتد ۱ ۲ ۳ بودم ولی این لست واقعا خراب کرد چیه این فیلم سینمایی گیم پلی نداره اصلا !!!(برترین گیم پلی زمان خودش تو سبک خودش که بقیه بازیا جلوش جوک بودن)
سال ۲۰۱۶
من خودم واقعا فن لست بودم ولی چیه این آنچارتد ۴ تکراری و خسته کننده دورش واقعا تموم شده به زور تمومش کردم بخش جنگلش خوابم میگرفت !!!
سال ۲۰۲۰
من خودم فن لست ۱ و آنچارتد ۴ بودم ولی چیه این لست ۲ بدترین داستان تاریخ( در عمل بهترین داستان تاربخ)
و اما
۲۰۲۷
من خودم فن لست ۲ بودم چیه این اشغال کچل فضایی !(همین الان هم در سطح نت گفته میشه)
تک تک این حرفا تک تک این حرفا حرفا من نیستا عینا کامنت میلیون ها طرفدار ایکس باکس پی سی و ... تو دو دهه اخیر یعنی اگر برید سایتایی مثل گیمفا پردیس گیم همین بازیسنتر بررسی کنید در اون سال ها هزاران کامنت اینطوری پیدا خواهید کرد !
 
واقعا این هوایی زدن های دو طرف در بازیسنتر که تازگی خیلی زیاد شده حال بهم زنه. دو نفر دیگه دارن با هم بحث میکنن (منطقی و غیر منطقیش رو کاری ندارم) چند نفر دیگه این وسط غیر مستقیم تیکه میندازن که اونی که خوشش اومده پس فلانه یا اونی که خوشش نیومده اونجوریه. مستقیم طرف رو کوت کنید نظرتون رو بگید. چه کاریه دسته بندی آدم ها به خاطر سلیقه و دیدشون! (این رو خودم هم باید یاد بگیرم)
 
ببخشید ولی بنظرم با این رفتارها هرکس که نقطه نظری داره که بالقوه میتونه شکل دهنده یه مناظره محترمانه و منطقی باشه عطاش رو به لقاش میبخشه و این فقط تعامل پذیری فروم رو (که همین الانش هم حال و روز خوشی نداره) پایین میاره..
 
بازی صد در صد شد و پلات هم شد
فکر کنم 8 باری بازی رو تا الان تموم کردم دوباره رو درجه سختی Grounded که هر کدوم بالای 30 ساعت طول کشید
یک بار هم رو درجه سختی هارد تمومش کردم با تنظیمات Permadeath setting که برای چپتر تا چپتر بود، تایم از دست رفته ام برای این درجه سختی و این اپشن حدودا 16 ساعت بود که مرده بودم و چپتر رو از اول میرفتم
بقیه هم رو مدیم و هارد بصورت عادی هر کدوم 18 ساعتی طول کشیده
این اخری هم NG+ رو یک NG + دیگه رفتم برای گرفتن تروفی اپگرید الی و ابی واسه همین حسابی چسبید
تو این مدت بدون اینترنت و بدون بازی انلاین خدایی میرفتم داخل هر بازی بعد از یک ساعت میومدم بیرون، چون بعضی ها مثل راکستار و ناتی داگ و بازی های کوجیما و کپکام و بازی های میازاکی واقعا استاندارد ها رو تغییر دادن مثلا من هر کاری کردم مد مکس یا مترو یا غیره بازی کنم بعدش نتونستم ولی خدایی بالای 7/8 بار پارت دوم رو تموم کردم:D هنوزم کارم باهش تموم نشده و بعد از پلات کردن انچارتد ها اپگرید میکنم به نسخه ریمیستر و اونم صد در صد میکنم
_____________
فقط یک بحث فنی در مورد مقایسه نسخه پلی 5 با نسخه کامپیوتر اینه احساس میکنم کیفیت بافت ها و رزولوشن تو نسخه 5 بیشتر از نسخه کامپیوتر با نهایت تنظمیات هست یا من اشتباه میکنم؟"! چون نسخه کامپیوتر قابلیت FSR بصورت اجباری روش هست و نمیشه خاموشش کرد و من سیستم ام قوی هست و نمیخوام از این تکنولوژی چرت که کیفیت بافت ها و رزلوشون رو خراب میکنه استفاده کنم :/

_________
با قدرت تمام میگم با اختلاف بسیار زیادی در کنار نسخه اولش جز بهترین بازی های تاریخ گیمینگ هست. :D :>
 
من بالاخره قسمت شد و بازی کردم
هیچ وقت فن لست نبودم
خصوصا زمانی که نسخه 1 اومد به نظرم اونقدر ها هم که میگفتن wow نبود
خصوصا از بعد گرافیک
ولی نسخه 2 برای من یه چیز غولی بود در حد ردد 2
اینقدر بازی برام جذاب بود که حد نداره
اصلا متوجه نشدم چطوری 22 ساعت طول کشید
هرجا که گفتم این آخر داستانه ، داستان ادامه داشت انگار دارکمن نمیخواست ادامه داستانو تا قسمت 3 بکشونه
و واقعا هم حیف میشد این بازی زود تموم میشد ، خود سازنده هم انگار اینو فهمیده بود
حتی اگه 40 ساعت هم طول میکشید عالی میشد
من که دوست نداشتم تموم شه
در مورد ووک اینا هم کاری ندارم میشه تو این بازی چشم پوشی کرد
خصوصا رویارویی 2 دختر
یادمه اوایل کهرو ps4 اومد خیلی ها گفتن داستانش چرته و اولش شوکه شدن
من داستان این نسخه رو پسندیدم
از تمام زوایا موضوع مطرح بود
گیم پلی حرف نداشت ، هوش مصنوعی دشمن عالی ولی یارامون افتضاح
صدا گذاری عالی
من همش با تلویزیون صدا میگرفتم دیشب با هندسفری بازی کردم وحشت کردم
داشتم فکر میکردم یه سیستم صوتی چند کاناله با تکنولوژی دالبی اتموس پلی داشته باشی که اصلا تو جو بازی غرق میشی
ترجیح خودم گیم پلی GTA VI در بخش مبارزه و حمنل اسلحه چیزی شبیه به این بازی هستش
اما 2 نکته منفی
1- نسخه PC کرکی ال آمیگوس که بازی کردم به نظرم بازی خوب پورت نشده خیلی وقت ها وارد بازی میشدم تکسچرها لود نمیشد باید بازیو میبستم ( حتی 5 بار بازیو پشت سر هم بستم تا اوکی شد )
2- نور پردازی بازی از زاویه سوم شخص یه مدلی بود تو بافت چمن و جنگل ها ، انگار یه لامپ بزرگ از پشت کاراکتر به محیط نور میداد و یه لایه نور گرد به صورت لایه لایه میتاپید که تو چمن و درخت ها یه طوری بود ( تنظیمات بازی رو 4K آخرین درجه بود )
امتیاز من به این بازی 9.5/10 هستش
الان موندم ناتی داگ میخواد از هوش مصنوعی برای NPC تو عنوان بعدیش استفاده کنه چه چیز غولی بشه
 
آخرین ویرایش:
من بالاخره قسمت شد و بازی کردم
هیچ وقت فن لست نبودم
خصوصا زمانی که نسخه 1 اومد به نظرم اونقدر ها هم که میگفتن wow نبود
خصوصا از بعد گرافیک
ولی نسخه 2 برای من یه چیز غولی بود در حد ردد 2
اینقدر بازی برام جذاب بود که حد نداره
اصلا متوجه نشدم چطوری 22 ساعت طول کشید
هرجا که گفتم این آخر داستانه ، داستانه ادامه داشت انگار دارکمن نمیخواست ادامه داستانو تا قسمت 3 بکشونه
و واقعا هم حیف میشد این بازی زود تموم میشد ، خود سازنده هم انگار اینو فهمیده بود
حتی اگه 40 ساعت هم طول میکشید عالی میشد
من که دوست نداشتم تموم شه
در مورد ووک اینا هم کاری ندارم میشه تو این بازی چشم پوشی کرد
خصوصا رویارویی 2 دختر
یادمه اوایل کهرو ps4 اومد خیلی ها گفتن داستانش چرته و اولش شوکه شدن
من داستان این نسخه رو پسندیدم
از تمام زوایا موضوع مطرح بود
گیم پلی حرف نداشت ، هوش مصنوعی دشمن عالی ولی یارامون افتضاح
صدا گذاری عالی
من همش با تلویزیون صدا میگرفتم دیشب با هندسفری بازی کردم وحشت کردم
داشتم فکر میکردم یه سیستم صوتی چند کاناله با تکنولوژی دالبی اتموس پلی داشته باشی که اصلا تو جو بازی غرق میشی
ترجیح خودم گیم پلی GTA VI در بخش مبارزه و حمنل اسلحه چیزی شبیه به این بازی هستش
اما 2 نکته منفی
1- نسخه PC کرکی ال آمیگوس که بازی کردم به نظرم بازی خوب پورت نشده خیلی وقت ها وارد بازی میشدم تکسچرها لود نمیشد باید بازیو میبستم ( حتی 5 بار بازیو پشت سر هم بستم تا اوکی شد )
2- نور پردازی بازی از زاویه سوم شخص یه مدلی بود تو بافت چمن و جنگل ها ، انگار یه لامپ بزرگ از پشت کاراکتر به محیط نور میداد و یه لایه نور گرد به صورت لایه لایه میتاپید که تو چمن و درخت ها یه طوری بود ( تنظیمات بازی رو 4K آخرین درجه بود )
امتیاز من به این بازی 9.5/10 هستش
الان موندم ناتی داگ میخواد از هوش مصنوعی برای NPC تو عنوان بعدیش استفاده کنه چه چیز غولی بشه
والا لست ۱ زمان خودش جز گرافیک های غول حساب می شد . جزئیات و گیم‌پلی در حد اعلی

اگر نسخه ریمیک شماره اول بری که دیگه برگی نمی مونه
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or