SPOILER: The MGS V TPP Spoiler Thread

  • Thread starter Thread starter Behrooz
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.
:d

این تاپیک واقعا نیازه؛ یعنی واسه هر بازی ای واقعا نیازه که یه تاپیک باشه در مورد داستان یک بازی بحث بشه بدون اینکه تو تاپیک اصلی چیز بزرگی اسپویل بشه.

نکات:

1- اسم تاپیک مشخصه؛ همه چی در مورد داستان بازی و بحث در موردش، حتی نکات غیر داستانی مثلا یه سری از ویژگی های گیم پلی و امکانات که شاید کسی نخواد بدونه و خودش میخواد کشفش کنه، این جا بحث میشه کلا.

2- از تگ اسپویلر لازم نیست استفاده کنید.

این آخرین هشدار بود. اگه هنوز بازی رو تموم نکردید این جا وارد نشید.
 
آخه دیگه شما همه چیز رو توی این بازی انکار میکنی. :دی اگه یه چیزی توی نوارها باشه، میگی توهم هست. اگه یه کاراکتر انجامش بده یا بگه، میگی دروغ گفته. اگه یه مرحله 30،40 دقیقه ای باشه هم باز کل مرحله رو زیر سوال میبری!
اون نوشته ها هم برای آخر بازی هست. دیگه نوشته ها ربطی به افکار کاراکتر خاصی نداره که بگیم راسته یا دروغ. یعنی چی اطلاعات غیر درستی هستن که در صورت پذیرش وجود دو Big Boss در اختیارمون میذارن؟! :دی یعنی اگه این قضیه رو نپذیریم، این اطلاعات رو نمی بینیم؟ این چیزی هست که نویسنده بازی در پایانش گذاشته و داره وقایع رو توضیح میده. خیلی واضح و شفاف میگه فنتوم Big Boss یعنی Venom Snake در فلان سال چطوری مُرد و خود Big Boss چطوری. آخرش هم مینویسه Big Boss Dies.

طرف توی توهم خودش که نمیتونه تاریخ مرگ Venom Snake و Big Boss رو اعلام کنه و در نهایت هم بگه Big Boss مُرد! مگر اینکه یه چیزی تو مایه های «سیاحت غرب» باشه که یارو مثلاً در مورد جهان بعد از مرگ صحبت میکرد و اولش میگفت: «و من مُردم!!!» :دی


یکی دیگه از نکاتی که باعث میشه من این دو تا کاراکتر رو جدا بدونم همینه.
ما تا آخر بازی با این حقیقت کنار اومدیم که خب این یارو Big Boss هست و مشکلی هم وجود نداره. ولی توی مرحله 46 می فهمیم حقیقتی که فکر میکردیم، وجود نداشته و قضیه چیز دیگه ای هست. یعنی حقیقت انکار شد رفت! حالا اگه باز بعدش بخوایم تفسیر کنیم که این یکی حقیقت هم وجود نداشت و این دو تا کاراکتر یکی هستن، میشه 3 تا حقیقت! چند وقت بعدش لابد یه سوژه جدیدی توی بازی پیدا میشه که باز می فهمیم این دو تا کاراکتر واقعاً جدا بودن و میشه چهارمین حقیقت و الی بینهایت! :دی

حرفم راجع به اون لیست درسته یکم خنده داره ، من چیزی که منظورم هست قابل بیان نیست یکم ... ولی خب این لیست هم یه چیزی هست که در تناقضه بله . اما به نظر شما در برابر اون سیل تناقضات ( وجود دو بیگ باس) چیه؟ شما این این لیست رو گرفتین دست و همین شده توجیه شما ازین دریای تناقض ها ! و اون سوتی های بزرگ رو نمیبینید :d ( البته نظر من این نیست که سوتی ان) درسته من حق رو به شما میدم واقعا این لیست رو نمشه به اون حرف من زیر سوال برد
من قصدم این نیست که بهتون به زور بگم نظر من درسته و شما اشتباه میگین . با کمک هم میخایم بفهمیم دنیا دست کیه بالاخره:d سو برداشت نشه یه وقت
خب شما حرف از سه تا حقیقت زدین. درسته؟ خب هدف بازی هم همینه که از بین چند حقیقت بتونیم محکم ترین رو پیدا کنیم و تشخیص بدیم کدوم میتونه حقیقت نباشه اصلا ( ببینین این چیزی که میگم با گفته خود کوجیما هم جور در میاد که گفت داستان به صورت پازل میمونه ، خب اگه همون چیزایی که دیدیم رو قبول کنیم دیگه پازل معنای خودشو از دست میده ، جمله نیچه هم کوجیما حتمن محض اینکه یهچیزی گفته باشه اول ماموریت 46 گفته ؟؟؟؟؟؟؟؟)
 
آخرین ویرایش:
Dinosaurعزیز

رفتار شما با این لیست ، دقیقا مثل این میمونه کسی کتابی رو باز کنه و از صفحات اولش و متن کتاب سوالایی رو بپرسه از شما، اما شما نه با اول کتاب کار دارین و نه به نکات کلیدی کتاب . و نه به سوالایی که پرسیده میشه . فقط صفحه آخر کتاب ( که این لیست باشه ) رو گرفتین دست و کاری به هیچی دیگه ندارین :d و اگه جواب سوال تو این صفحه آخر نبود حتمن میگین کتاب ناقصه و باید منتظر انتشار فصل جدید ( اشاره به چپتر سوم بازی ) باشیم ... مثل چیزی که خیلی های دیگه میگن و منتظر چپتر سوم بازی هستن( تا بلکه جواب سوالات اونجا باشه)
 
این سوال من براساس پست یکی از دوستان در اوایل این تاپیک هست

با فرض اینکه قبول کنیم Ahab کسی است که داره نقش Big Boss را ایفاء می کنه ، چطور امکان داره که خاطرات Big Boss را هم همراه خودش داشته باشه ، دقیقا در سکانس اول بازی زمانی که Quite بهش حمله می کنه یک صحنه Slow motion از پر پر شدن گل ها نشان می ده که دقیقا مربوط میشه به درگیریه Big Boss vs Boss ؟! تا جایی که من یادم هست همین اتفاق در Peace Walker هم براش می افته.

اگر این صحنه اهسته مربوط می شد به اسماعیل یا همان Big Boss اصلی که این خاطره داره براش زنده میشه دوربین بازی باید در زاویه ای قرار می گرفت که هر دو نفر را نشان بده اما دقیقا ما داریم این صحنه را از دید Ahab نگاه می کنم و مانند یک خاطره داره نمایش داده میشه.
 
boss 1988
دوست عزیز ممنون از تئوریت.
من یه سوال ازت دارم، شما میگی‌ BB دقیقا از کی‌ و کجا دچار این اختلال می‌شه؟ بعد از کما? یا کی‌؟
 
حرفم راجع به اون لیست درسته یکم خنده داره ، من چیزی که منظورم هست قابل بیان نیست یکم ... ولی خب این لیست هم یه چیزی هست که در تناقضه بله . اما به نظر شما در برابر اون سیل تناقضات ( وجود دو بیگ باس) چیه؟ شما این این لیست رو گرفتین دست و همین شده توجیه شما ازین دریای تناقض ها ! و اون سوتی های بزرگ رو نمیبینید :d ( البته نظر من این نیست که سوتی ان) درسته من حق رو به شما میدم واقعا این لیست رو نمشه به اون حرف من زیر سوال برد
من قصدم این نیست که بهتون به زور بگم نظر من درسته و شما اشتباه میگین . با کمک هم میخایم بفهمیم دنیا دست کیه بالاخره:d سو برداشت نشه یه وقت
خب شما حرف از سه تا حقیقت زدین. درسته؟ خب هدف بازی هم همینه که از بین چند حقیقت بتونیم محکم ترین رو پیدا کنیم و تشخیص بدیم کدوم میتونه حقیقت نباشه اصلا ( ببینین این چیزی که میگم با گفته خود کوجیما هم جور در میاد که گفت داستان به صورت پازل میمونه ، خب اگه همون چیزایی که دیدیم رو قبول کنیم دیگه پازل معنای خودشو از دست میده ، جمله نیچه هم کوجیما حتمن محض اینکه یهچیزی گفته باشه اول ماموریت 46 گفته ؟؟؟؟؟؟؟؟)
من تناقض زیادی توی بازی نمیبینم. بزرگترین مشکلش اینه که شخصیت Big Boss با این بازی کوچیک میشه و یه کاراکتر الکی هم تبدیل میشه به جایگزینش. سر همین دو مورد هم کلی بحث توی تاپیک کردم و اعتراض داشتم که پست هام موجوده، ولی دلیل نمیشه به خاطر اینکه از اینا خوشم نمیاد، همه چیز رو توهم بدونم. :دی همون طور که از پایان Mass Effect 3 خوشم نیومد، ولی آخرش مشخص شد همه چیز همون طور بوده که دیدیم.
جمله اول مأموریت 46 هم به نظرم دقیقاً هدفش این هست که بگه تا الآن فکر میکردی حقیقت اونه، حالا بیا سورپرایز بشو و حقیقت واقعی رو ببین! :دی

Dinosaurعزیز

رفتار شما با این لیست ، دقیقا مثل این میمونه کسی کتابی رو باز کنه و از صفحات اولش و متن کتاب سوالایی رو بپرسه از شما، اما شما نه با اول کتاب کار دارین و نه به نکات کلیدی کتاب . و نه به سوالایی که پرسیده میشه . فقط صفحه آخر کتاب ( که این لیست باشه ) رو گرفتین دست و کاری به هیچی دیگه ندارین :d و اگه جواب سوال تو این صفحه آخر نبود حتمن میگین کتاب ناقصه و باید منتظر انتشار فصل جدید ( اشاره به چپتر سوم بازی ) باشیم ... مثل چیزی که خیلی های دیگه میگن و منتظر چپتر سوم بازی هستن( تا بلکه جواب سوالات اونجا باشه)
من اتفاقاً با کل کتاب کار دارم، ولی شما این کتاب رو توهم میدونی و من واقعیت. :دی من وقتی میبینم توی فلان نوار، Zero در مورد این نقشه صحبت میکنه و توی اون یکی نوار Miller و Ocelot با هم جر و بحث دارن و دلیل اختلاف و جدایی ـشون رو از همدیگه می فهمیم (که این جدایی هم واقعاً اتفاق می افته و با هم مشکل پیدا میکنن) اینا رو واقعیت میدونم. یا وقتی مثل بیکارها یه دور دیگه مرحله اول رو با کمی تفاوت بازی می کنیم تا اصل واقعیت رو متوجه بشیم، این مرحله رو واقعی میدونم نه توهم. واقعیتی که توش Big Boss سوار موتور میشه و سیگار برگ واقعی (نه الکترونیکی) رو بر دهن میزنه و میره، در حالی که Venom بیهوش هست و این صحنه رو نمیبینه. من این رو واقعیت میدونم، ولی خب شما میگی کل این مرحله هم توهم هست. یا من نتیجه آزمایش Eli رو واقعی میدونم، چون Venom پدر ژنتیکی Liquid نیست، ولی شما این رو دروغ میدونی. یا وقتی AI Pod میگه تو Snake نیستی، این رو یه کُد میدونم، نه اینکه بگم AI Pod همین طوری برای دور همی یه چیزی گفت. :دی یعنی من دارم از کل بازی و ترکیب نوارها و صحبت های مختلف (نه فقط جملات آخر) به این نتیجه میرسم که دو تا کاراکتر جداگانه داریم، ولی شما از همین ها به این نتیجه میرسی که این دو تا یکی هستن. یه سری از دلایلی که میگی هم منطقی هست، ولی منم دلایل خودم رو منطقی میدونم و در نهایت جملات آخر بازی برای من حکم تیر خلاص رو دارن که نشون میدن جریان از چه قراره. :دی یعنی اگه فردا کوجیما گفت جریان چیز دیگه ای هست، نمیام بگم دم استاد گرم که انقدر جالب ما رو سر کار گذاشت! به جاش متوجه میشم مهارت کافی برای القای دروغ به شکل حرفه ای رو نداشته و مجبور شده از روش های کثیف مثل همین جملات آخر بازی استفاده کنه.

این سوال من براساس پست یکی از دوستان در اوایل این تاپیک هست

با فرض اینکه قبول کنیم Ahab کسی است که داره نقش Big Boss را ایفاء می کنه ، چطور امکان داره که خاطرات Big Boss را هم همراه خودش داشته باشه ، دقیقا در سکانس اول بازی زمانی که Quite بهش حمله می کنه یک صحنه Slow motion از پر پر شدن گل ها نشان می ده که دقیقا مربوط میشه به درگیریه Big Boss vs Boss ؟!
خانوم پرستار اول بازی یه دسته گل میذاره کنار تخت. :دی یعنی هر کسی هم به جای Venom روی تخت بود، اون منظره گل های پر پر شده رو میدید و ارتباطی به نبرد با Boss نداره.

اتفاقاً این هم موضوع خوبی هست که به نکات قبلی اضافه شد تا بیشتر این دو نفر رو جدا از هم بدونم. :دی یعنی کوجیما صحنه ای رو تدارک دیده که آدم به قضیه شک کنه، در حالی که علت وقوع صحنه (گلی که پرستار میاره) توی خود بازی وجود داره.
 
@Dinosaur
من در کل هنوز با هر دو تئوری مشکل دارم ، کلی تناقض در هر دوش می بینم ، سوال کردم به معنی تایید تئوری توهم Big Boss نیست ، اما
من در مورد پاسخی که شما دادین کاملا مخالف هستم ، چون چرا باید یک نفر بی دلیل از پر پر شدن گل ها متعجب بشه ، یا احساس خاصی بهش دست بده . اما من تا جایی که یادم هست که در Peac Walker همین صحنه به وجود اومد که برای Big Boss یاداوری خاطرات مبارزش با Boss بود ، حالا شما چرا با همچین اطمینانی داری می گی این به اون قضیه ربطی نداره که اصلا یک بحث کاملا جداست که من می ترسم شما اخرش بگی اصلا مبارزه این دونفره اصلا اتفاق نیافتاده :d
 
@Dinosaur
من در کل هنوز با هر دو تئوری مشکل دارم ، کلی تناقض در هر دوش می بینم ، سوال کردم به معنی تایید تئوری توهم Big Boss نیست ، اما
من در مورد پاسخی که شما دادین کاملا مخالف هستم ، چون چرا باید یک نفر بی دلیل از پر پر شدن گل ها متعجب بشه ، یا احساس خاصی بهش دست بده . اما من تا جایی که یادم هست که در Peac Walker همین صحنه به وجود اومد که برای Big Boss یاداوری خاطرات مبارزش با Boss بود ، حالا شما چرا با همچین اطمینانی داری می گی این به اون قضیه ربطی نداره که اصلا یک بحث کاملا جداست که من می ترسم شما اخرش بگی اصلا مبارزه این دونفره اصلا اتفاق نیافتاده :d
منظور من اینه که کوجیما مخصوصاً اون صحنه رو ترتیب داده تا ذهن مخاطب به این سمت بره که طرف حتماً خود Big Boss هست که داره یه سری گل پر پر شده رو میبینه، در حالی که اون گل ها توی اتاق حضور فیزیکی و واقعی دارن. :دی من همچین چیزی رو یه ایده خلاقانه و جالب از کوجیما میدونم که اومده از زاویه دید Venom صحنه ای رو نشون داده که آدم یاد مبارزه Big Boss با استادش می افته و میگه پس این حتماً خود Big Boss هست، در حالی که توی اون لحظه دقیقاً نمیدونیم چی توی ذهن Venom میگذره. یعنی ممکنه در حال فکر کردن به گل هایی که در کودکی روی قبر مادربزرگش پر پر کرده افتاده باشه و ما نمیدونیم داره به چه فکر میکنه، و خود گل ها هم توهم نیستن و واقعاً توی اتاق وجود دارن و در اثر هیاهویی که شده، پر پر شدن و به هوا پرواز کردن. :دی
یه نکته دیگه هم اینه که سری MGS همیشه وابسته به المان های تخیلی بوده. اگه این سری یه دنیای واقع گرایانه داشت میشد گفت همچین چیزی امکان نداره، ولی با MGS طرف هستیم. سری بازی هایی که یکی توش پرواز میکنه، یه روح سرگردان وسط رودخونه میاد سراغ آدم، اون یکی با گرگ و کلاغ هم نشین هست و یکی دیگه تیر توی سرش میخوره و زنده می مونه (با توجیهاتی مثل نانوماشین! :دی)، توی همچین دنیایی میشه نقشه های Zero و القای خاطرات و توانایی های Big Boss به Venom رو هم قبول کرد، هر چند چیز احمقانه ای هست و به کاراکتر Big Boss آسیب میزنه.
 
دوستان من این نظریه رو با یکمی آپدیت دوباره قرار میدم که کامل تر بشه ....

اگه به این داستان سطحی نگاه کنیم ینی هر چیزی رو که دیدیم واقعی بدونیم مخصوصا مرحله 46 . بازی خیلی تناقض واسش پیش میاد اصلا هر چیزی که ما تا الان میدونستیم از داستان کلی زیر سوال میره . شخصیت بیگ باس افسانه ای از بزرگ ترین سرباز قرن بیستم به یک ترسو فراری که حتی نتونست از پس یه دختر 20 ساله( کوایت) بربیاد و مثل پشه شوت شد رو دیوار و برای دفاع از خودش متوسل به 4 تا کاسه بشقاب شد! نزول خواهد کرد ...
و همینطور رفتار کاز که چرا با سایفر همکار شد اما چیزی نگفت به رییس ..
مهم تر از همه متال گیر های نسخه msx . یک لحظه تصور کنید بیگ باس متال گیر1 ، بدل بیگ باس باشه ،یه حرف هایی بین سالید و بیگ باس جعلی رد و بدل میشه و تو اون نسخه به دست سالید اسنیک کشته شد . خب ینی تو نسخه دوم بیگ باس اصلی حرف هایی رو که موقع نبرد به سالید اسنیک و بدلش رد و بدل شده (سال 1995) رو حفظ کرده بعد از 4 سال ( سال 1999) یادش مونده دقیقا بدلش چه چیزهایی رو به سالید گفته و الان دوباره همون جمله هارو نقل قول میکنه بهش؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( ینی سالید نفهمه اینا فرق دارن)

مورد بعدی که اصلا قابل توجیه نیست همین زمان بندی حضور آسلات هست . بعضی ها میگن اشتباه شده و سوتیه بازی، خب ینی تو استدیو کوجیما هیچ کس حواسش نبود؟ حالا اصلا اون ساعتی که پایین صفحه میزنه اشتباه! اکی. نور خورشید که رو صورت بیگ باس میتابه هم اشتباهه؟ کاملا مشخصه وقت صبح هست و هیچ سوتی ای در کار نیست


شاید تست DNA لیکویید که تو نوارها گفتن که هیچ ربطی به شخصیت اصلی ( ونوم ) نداره و اینطور بشه بهش پاسخ داد که تست DNA زیر نظر دکتر امریک انجام شده و دکتر امریک هم دروغ گوی خاینی بیش نبود. طوری که تمام مدت مشغول دروغ بافی بود و حتی به استرانج لاو هم رحم نکرد که عشقش بود و از پسرش به عنوان خلبان ساحالانتروپوس استفاده کرد . و در آخر هم متال گیر رو برای لیکویید تعمیر کرد و کمک کرد تا فرار کنن... طبق این شواهد میتونیم بگیم امریک ( بنا به خواسته خودش یا لیکویید) نتیجه تست DNA رو منفی اعلام کرد ....( البته بازی این موضوع رو به طور دقیق و مستقیم اشاره نکرده ولی از شواهد اینطور پیداست) به هر حال آنچیزی که واضح نشان داده شد همکاری امریک با لیکویید بود.

همان قسمت شروع بازی که آرم KONAMI ظاهر میشه صدای با استرس خلبانی رو میشنویم که داره هواپیمایی رو که در حال سقوطه هدایت میکنه . بعد از حادثه سقوط و انفجار در بین صدا ها ، صدای نفس کشیدن سایکو مانتیس رو میشنویم ..سایکو مانتیس پسری است با قدرت های ذهنی ماورای طبیعی که میتواند حتی از فاصله های خیلی دور هم از طریق قدرتش متوجه احساسات شود و علاوه بر اون قدرت کنترل ذهن و ذهن خوانی ( تو متال گیر 1) . به هر حال این پسر بچهبه خاطر همین قدرت هاش توی مرکز تحقیقاتی ای دانشمندان مشغول تحقیق روی توانایی های اون بودن و تصمیم میگیرن با هواپیما به جای دیگه ای منتقلش کنن که هواپیما در مسیر دچار حادثه میشه و سقوط میشه و این صداهایی که همزمان با آرم کونامی میشنویم اشاره به همین داره ..خب این هواپیما نزدیک مرکز تحقیقاتی سقوط میکنه که کلونل ولگین رو نگهداری میکنن ، ایشون همون باس فایت عصبانی آخر متال گیر 3 هست که اسنیک توی شماره 3 بازی اونو زنده زنده میسوزونه اما به خاطر ( حس انتقام) به اسنیک بدنش زنده میمونه و دانشمندان توی اون مرکز تحقیقاتی ای که سایکومانتیس نزدیک اون سقوط کرد، داشتن روی دلیل 20 سال زنده بودن اون تحقیق میکردند که درست همزمان با بیداری بیگ باس ، اتاق نگهداری ولگین هم دچار آتش سوزی میشه و غیبش میزنه .... سایکومانتیس جذب حس انتقام ولگین شد و به کنترل ولگین دراومد تا بتونه از طریق همین حس انتقام بیگ باس رو پیدا کنه و بکشه ...( تا اینجا فهمیدیم که اینا حسشون خیلی قویه) حس انتقام ولگین که انقدر قوی بوده که تا بیگ باس به هوش اومد اونم بلند شد....این حس رو یادتون باشه جلو تر باهاش کار دارم

خب ولگین با کمک سایکوماتیس به بیمارستان حمله میکنن ، که این حمله اونا همزمان میشه با حمله گروه بلک آپس سایفر به فرماندهی اسکال فیس،خب درگیری ای پیش میاد که دیدیم . دراینجا فرض رو براین میگیریم که اسماعیل همان بیگ باس اصلیه و ایهب جعلی.... در لحظات آخر فرار این دو از بیمارستان ، اسماعیل ،از بیمارستان خارج شد ولی ایهب هنوز داخل بود. سایکو مانتیس به وسیله تخت سنگ های بزرگی جلو خروجی بیمارستان رو بست تا ایهب نتواند از بیمارستان خارج شود و اسماعیل که بیگ باس اصلی بود توانست از حس قوی این دو ، که از چند کیلومتری آنچنان حس قوی ای نسبت به بیگ باس و گرفتن انتقام از او دارند ، فرار کند این صحنه اولین جایی است که نشان میدهد ایهب بیگ باس اصلی هست . در همین قسمت شاهد به خون کشیده شدن سربازان به دست ولگین هستیم که وقتی همه را کشت میبینیم که با چشمانی افروخته از آتش و انتقام به سمت ایهب میاد و بیگ باس اصلی چند دقیقه میشه که از بیمارستان خارج شده اما ینی این حس ولگین است که اشتباه میکند؟
در قسمت بعدی که ایهب از در بیمارستان خارج میشه انفجاری اتفاق می افته و اینجا یه مسلسل داریم که میتونیم در حالت دراز کشده تیر بزنیم در اینجا هم حس ولگین اشتباه میشود! و با وجود اینکه بیگ باس اصلی در چند قدمی او مشغول ور رفتن با در آمبولانس هست تا سوار شه ، اما با گام های استوار به سمت ایهب بدبخت یورش میاره . مگر این ایهب بیچاره همان مدیک مادر مرده نیست ! مگر مدیک چه هیزم تری به ولگین فروخته که ولگین حس انتقام 20 ساله اش به بیگ باس اصلی ( اسماعیل) را فراموش کرده و به دنبال کشتن این دکتر بیچاره هست؟ ینی حسش اشتباه کرده؟حسی که 20 سال اونو زنده نگه داشته و از کیلومترها دور تر مکان رییس رو فهمیده (که این بیمارستان باشه)
کمی جلوتر آسلات سر میرسد ! همین آسلات که گویا در زمان سفر میکند .... آسلات ساعت 2و نیم وقتی هوا تاریک است به ایهب میرسد ( مرحله بیداری) اما مرحله 46 بازی که تکرار همین مرحله بود آسلات ساعت 3و 7 دقیقه به سراغ اسماعیل اومد و تا ساعت 6 هنوز انجا بود . توجیه اولیه بنده از ساعت های حضور آسلات این بود که شاید از فانتوم سیگار استفاده کرده ! چون فانتوم سیگار تنها وسیله ای هست که میشه باهاش زمان رو تغییر داد . اما اینجا نکته ای مطرح میشود که فانتوم سیگار فقط زمان رو در طی روز به جلو میبرد ، نه عقب! قابل توجیه نیست !

آسلات به بیگ باس اصلی یا همون اسماعیل پاسپورت میدهد که مشخصات مدیک رو داره، میگه باید هویتت رو به مشخصات پاسپورت تغییر بدی و چهره ت هم بشه همون عکس توی پاسپورت...خب ینی بیگ باس که سوار موتور شد ، رفت که چهره ش رو به مدیک تغییر بده تا بتونه از پاسپورت استفاده کنه ... در صورتیکه اگه به چهره بیگ باس بعد از سال 84 ( نسخه های بعدی نگاه کنیم ) خودشه! ینی بیگ باس یکبار شد مدیک ! و بعد که اب ها از آآسیاب افتاد دوباره یک عمل دیگر و شد خودش!
در این قسمت بیگ باس اصلی ساعت 6 صبح بدون هیچ دغدغه ای ، روی موتور سوار میشود و فارغ از تعقیب ولگین ، در طلوع زیبای خورشید سیگاری روشن میکند و ....ولگین هم دنبال آن مدیک بدبخت رفته ! ( که ولگین حتی در آفرقا هم دست از سر کچل این مدیک بر نمیدارد)

به چهره بیگ باس نگاه کردین؟ ، با چهره اش در گراند زیروس مو نمیزند . به نظر شما بعد از 9 سال گذر زمان ، آن هم روی تخت بیمارستان ، آن هم در کما! چهره او نباید حداقل کمی چین و چروک به خود ببیند؟ چهره جنیفر لوپز رو 9 سال پیش با الان مقایسه کنید ....:d3 حالت داره : 1- سوتی کوجیما پروداکشنز 2- بیگ باس پوستش ضد چروک است و معجون ضد پیری استفاده میکند و گزینه سوم .... (داستان بازی بین خیال و واقعیت روایت میشود)

بعد از 2 ماه کلنجار رفتن با داستان تعبیر من به عنوان یک هوادار سری متال گیر همین بیماری شیزوفرنی هست بابت حتی خارج از اینترنت هم تحقیق کردم اینکه این بیماری شدید ترین نوع بیماری روحی روانی هست حالا علایمش رو نمیخوام بگم که طولانی نشه ولی دقیقا با رفتار بیگ باس مطابقت میکنه و تمام اون تناقضات رو میشه باهاش جواب داد . شاید در نگاه اول قابل درک نباشه که مکالمه میلر و آسلات چطور ممکنه توهم باشه ! خب در جواب میشه گفت که چون ما ذهن سالم داریم نمیتونیم به طور حتم و 100 درصد درک کنیم یک ذهن بیمار رو . هر چیزی امکان دار تو این بیماری طرف ممکنه تصور کنه دو نفر یه چیزایی رو بهم گفتن . در صورتی که وقتی ازون دو نفر سوال میشه روحشون هم ازون مکالمات بی خبره . یا همون صحنه آینه و بیگ باس که به نظر من داره با خودش حرف میزنه ! ( جلو آینه قرص ها و کپسول های شیزوفرنی چه میکنند؟) که اوج این بیماری رو نشون میده ...
بر طبق اهنگ the man who sold the world خواننده خودشم شیزوفرنی داره که دقیقا موقعی ما این آهنگ رو میشنویم که بیگ باس دچار توهم میشه .

طبق اون اهنگ میگه که ، نه ! من نبودم ، من هیچ وقت کنترل از دستم خارج نشد ، اون تو بودی، تو با مردی که دنیا رو فروخت رو برو شدی.... اگه اول بازی وقتی دکتر آینه رو برای اولین بار میگیره جلو صورت رییس دیدیم که صورت واقعی رییس بود اینجا اولین جایی هست که اسنیک دچار توهم میشه چرا که درست بعد از دیدن خودش تصویر سیاه میشه و ما با صفحه ای رو برو میشیم که باید آواتار بسازیم .... خب اگه این قسمت رو بدون کات و پیوسته نگاه کنین چی میبینین ؟ بیگ باس خودش رو میبینه یکهو تصویر ش تو آینه عوض میشه ! و مدیک ( آواتاری که ساختیم) رو میبینه حالا سوال اینجاست که چرا مدیک ! در جواب میشه گفت مدیک دوست نزدیک بیگ باس بوده و تو اکثر ماموریت ها به عنوان پزشک همراه بیگ باس بوده و تو حادثه گراند زیروس هم تماما مدیک باهاش بود و در آخر دیدیم که خودشو انداخت جلو انفجار و جون رییس رو نجات داد و جان به جان آفرین تسلیم کرد !

بر گردیم به بیمارستان و صحبت های دکتر ، دکتر جلو تر از این صحنه میگه واسه محافظت از تو و هویتت صورتت رو باند پیچی کردیم ( مثل اسماعیل) اینجاست که اسنیک صورت خودش رو بصورت باندپیچ شده تصور میکنه ( اسماعیل) و وقتی کوایت حمله میکنه خودش رو میبینه به صورت باند پیچ شده ( خب خود اسماعیل هم میگه داری با خودت حرف میزنی ، کیفر ساتر لند هم که جای جفتشون حرف میزنه) و در آخر هم اسماعیل از بیمارستان خارجش کرد که در واقع خودش بود که بدون کمک هیچ شخص دیگه ای از بیمارستان خارج شد و پشت آمبولانس نشست و تمام اون کارهارو انجام داد . نمونه ش هم تو شماره چهارم بازی بود که وقتی اون باس فایت گرگ مکانیکی بازی رو کشتیم ، دربین توضیح داد که اون وقتی دختر بچه بود به دهکده شون حمله میشه و پدر و مادرش میمیرن و اون دختر موند و برادر نوزادش و اون یک شب که حمله شده بود به دهکده شون برادر نوزادش گریه میکرد و برای اینکه دشمن صداش رو نشنوه دستش رو جلو دهنش میگیره و وقتی سرباز ها دور میشن میبینه دیگه صدایی از نوازد نمیاد ، اون مرده بود . ازون موقع به بعد اون دختر دچار بیماری روانی میشه و همه رو میکشه و فکر میکنه یک گرگ هست که داره همه رو میکشه اما در واقع خودش بود که اونارو میکشت.

برسیم سر داستان v
خب بالاتر گفتم ...بعد از فرار از بیمارستان ، بیگ باس ولگین رو میبینه که مدام دنبالشه و به خاطر حس انتقام زنده مونده و دنبالش میاد و میخواد بکشتشت . بعد از فرار از ولگین یکم جلوتر میریم میرسیم به میشن 43 بازی ، جایی که بیک باس به خاطر همه گیر نشدن الگل parasite مجبور میشه عده زیادی از سربازاش رو بکشه ! بعد از این حادثه انگار ضربه آخر به روح و روان اسنیک وارد میشه . بعد از کشتن the boss به دست خودش در سال 64 تا نابودی مادر بیس و کشته شدن سربازان و 9 سال به کما رفتن و از دست دادن تمام چیز هایی که ساخته بود و تعقیب های مداوم ولگین و اینکه تمام دنیا میخوام اون بمیره بیماریش به اوج خودش میرسه و از همه چیز به زجر میاد و خودش یکی دیگه تصور میکنه و میگه من کسی رو نکشتم ، حوادث گراند زیروس اتفاق نیوفتاد. من به 9 سال کما نرفتم . شاخ تو سرم نرفت . دست چپم سالمه ( اشاره به کات سین آخر بازی که چهره بیگ باس هیچ نشانی از 9 سال کما و حادثه در خودش ندیده) و در تمام صحت و سلامت میخوام برم آوتر هاون واقعی رو بسازم و رویای باس رو به حقیقت تبدیل کنم و کسی هم کاریم نداره . ولگین دیگه دنبالم نیست تا منو بکشه ( اشاره به همین موضوع که اگه تصور کنیم بیگ باس دو نفرن ، ولگین حسش اشتباه کرد و رفت دنبال بدلش)
من سوار موتور شدم و رفتم .... و این من نیستم ونوم هست شبحی از من ، من روح خودمو از کالبد اون شیطان تک شاخ کشیدم بیرون . اون شیطان من نیستم نه! من به سربازان خودم شلیک نکردم ، من نبودم که اونارو کشتم ،من هیچ وقت کنترل از دستم خارج نشد. این شیطان تک شاخ هم مثل کلون هام ( سالید - لیکویید-سالیدوس) ساخته اون زیرو حقه بازه اینم وقتی من تو کما بودم ساختن ( بچه ها توجه کنید که زیرو یکبار وقتی بیگ باس تو کما بود ازش سه سرباز ساخت بدون اینکه خبر داشته باشه و اشاره به پروژه les enfanse tribbles هست ) من حالم خوبه ررییس ، 9 سال کما نرفتم ، اون شاخ شیطانی رو ندارم ، دارم میام رویای تورو به حقیقت تبدیل کنم ، به دور از چشم بقیه، ( طوریکه میبینیم تو کات سین آخر بازی وسط اون همه آتیش بازی ولگین بیگ باس داره با خیال راحت یه گوشه سیگار برگشو میکشه و در هنگام طلوع زیبای خورشید بدون هیچ دغدغه ای رهسپار رویای باس میشه)

بالاتر به پروژه والدین وحشتناک اشاره کردم بد نیست اینم بگم که وجود دو بیگ باس این پروژه رو زیر سوال میبره. هدف از این پروژه ساختن سربازانی با قدرت از همه لحاظ شبیه بیگ باس است . سوال اینجاست که اگر سایفر توانست یک بیگ باس جعلی نمونه بسازد طوری که حتی رفیق قدیمی بیگ باس اصلی ( کاز) نتونه تشخیص بده ، چرا بیگ باس های بیشتر نه؟ اینطوری ما در نقاط مختلف دنیا یک بیگ باس داریم که بعد از مدتی بیگ باس اصلی نواری برای آن ها پست میکند و میگوید: FROM HERE ON OUT, YOU ARE BIG BOSS و اینطور ارتش سایفر متشکل از ده ها بیگ باس علاوه بر زمین، سیارات دیگر نیز به کنترل خود در میآورند!

باکس آرت بازی هم به نظرم میخواد به همین موضوع دو شخصیتی بودن اشاره کنه ، اینکه نصف صورت بیگ باس رو نشون میده که همه ما تا الان میشناختیم همون جک متال گیر 3 و سفیر صلح ، همون اسنیکی که نام metal gear solid با اون شکل گرفته ( اشاره به نقش بستن نام بازی روی صورت بیگ باس) و نصف دیگه اش چیزی هست که ما نمیبینیم ،چیزی که دقیقا پشت چهره ای که ما میشناختیم قایم شده ، یک شیطان تک شاخ! چیزی که برای ما آشنا نیست ، چیزی که الان بیگ باس خود اونه . یه شخص جدید ، venom snake
و این ماییم که باید بین این دو شخصیت که در واقع یک نفرن تصمیم بگیریم ، میتونیم بگیم venom snake یک نفر دیگه س و بدل بیگ باس و بیگ باس اصلی ترسویی بیش نبود و از او بدمان بیاد و هر روز برای یافتن جواب سوال هایمان بنشینیم به انتظار چپتر سوم بازی تا شاید آنجا مشخص شود چه شد؟و در آخر هم خبری نشود وخداحافظی تلخی با اسنیک محبوب ، هیدیو کوجیما داشته باشیم و این اثر رو زود یامون بره
یا اینکه این تعبیر رو بپذیریم و رییس بزرگ همچنان به عنوان بزرگ ترین سرباز قرن بیستم تو ذهن ما باقی بمونه و شماره پنجم متال گیر سالید رو دوست داشته باشیم و تا مدت ها به عنوان بهترین اثر یاد کنیم.

- - -ویرایش - - -

boss 1988
دوست عزیز ممنون از تئوریت.
من یه سوال ازت دارم، شما میگی‌ BB دقیقا از کی‌ و کجا دچار این اختلال می‌شه؟ بعد از کما? یا کی‌؟

خواهش میکنم
بعد از کما . شاید همون جا که دکتر اولین بار آینه رو میگیره ... بعد از اینکه خودش رو میبینه یکهو تصویر مدیک جایگزین میشه
 
میگم این ونوم کی شست و شوی مغزی شد دقیقا؟ بعد از بیمارستان؟ تو اون 20 روزی که بیمارستان بود؟ یا کلا 9 سال رو کمای مصنوعی بود و هی از کما درش می اوردن و شست و شو مغزی می دادنش؟
 
boss 1988

آره،اما من یه عکسی قبلا تو گوگل دیدم که عکس بیگ باس تو گراند زیرو و عکس بیگ باس تو مرحله مقدمه بیمارستان فانتوم پین..
نکته جالب اینجا بودش که بیگ باس تو متال 4 یه زخمی زیره چشمش داشت،و دقیقا همون زخم تو مرحله مقدمه فانتوم موقعی که سرباز روش چراغ قوه میگیره دیده میشه!
میشه این هم تصور کرد که ما فقط تو مرحله مقدمه بیگ باس اصلی بودیم،شاید اسماعیل ایهب باشه نشون به اون نشون که تکسچر های مدیک تو گراند زیرو بسیار شبیه تکسچر های اسماعیله!
 
منظور من اینه که کوجیما مخصوصاً اون صحنه رو ترتیب داده تا ذهن مخاطب به این سمت بره که طرف حتماً خود Big Boss هست که داره یه سری گل پر پر شده رو میبینه، در حالی که اون گل ها توی اتاق حضور فیزیکی و واقعی دارن. :دی من همچین چیزی رو یه ایده خلاقانه و جالب از کوجیما میدونم که اومده از زاویه دید Venom صحنه ای رو نشون داده که آدم یاد مبارزه Big Boss با استادش می افته و میگه پس این حتماً خود Big Boss هست، در حالی که توی اون لحظه دقیقاً نمیدونیم چی توی ذهن Venom میگذره. یعنی ممکنه در حال فکر کردن به گل هایی که در کودکی روی قبر مادربزرگش پر پر کرده افتاده باشه و ما نمیدونیم داره به چه فکر میکنه، و خود گل ها هم توهم نیستن و واقعاً توی اتاق وجود دارن و در اثر هیاهویی که شده، پر پر شدن و به هوا پرواز کردن. :دی
یه نکته دیگه هم اینه که سری MGS همیشه وابسته به المان های تخیلی بوده. اگه این سری یه دنیای واقع گرایانه داشت میشد گفت همچین چیزی امکان نداره، ولی با MGS طرف هستیم. سری بازی هایی که یکی توش پرواز میکنه، یه روح سرگردان وسط رودخونه میاد سراغ آدم، اون یکی با گرگ و کلاغ هم نشین هست و یکی دیگه تیر توی سرش میخوره و زنده می مونه (با توجیهاتی مثل نانوماشین! :دی)، توی همچین دنیایی میشه نقشه های Zero و القای خاطرات و توانایی های Big Boss به Venom رو هم قبول کرد، هر چند چیز احمقانه ای هست و به کاراکتر Big Boss آسیب میزنه.

من با نظر شما که گفتین گلبرگ ها تو اتاق حضور فیزیکی داشتن موافقم . اگه دقت کنید ته اتاق جلو پنجره پر این گل هاست .... ولی منکه اول بازی اون گل هارو همون گل های دشت متال گیر3 تصور نکردم چون گلدون هارو به چشم دیدم و اصلا ذهنم سمت چیزی که شما گفتین نرفت
 
من میگم شاید دوتا شخصیتو داریم....ولی جاشون فرق میکنه یعنی اونی که ما کنترلش داریم بیگ باس و اونی که با موتور میره ایهب...
اینم نظریه ای دیگه...البته یکم دور از انتظار
اما هیچ چیز غیرممکن نیست
 
تئوری های شما خیلی جالبه و خیلی هم به حقیقت اصلی نزدیک
بااینکه حقیقت چیز دیگه ای نشون داده شد تو بازی
ولی اول ماموریت 46 که صحنه 9 سال پیش تو بیمارستان رو نشون میده و دکترا بیگ باس رو از مرگ نجات میدن و میره تو کما
اونجا از زاویه دید شخص سوم که ظاهرا مدیک بوده داریم صحنه رو میبینیم و کاز هم به دکتر میگه که حال اون(مدیک) چطوره
این صحنه رو چطور ارزیابی میکنید شماboss 1988
 
من quiet رو آزاد کردم(ps4)
به یه نکته پی بردم اونم اینه که به قسمت brig نگاه کنید ببینید تو چه رتبه ای هست
بعد چند بار مرحله 11 رو برید ، میبینید که میاد رو شماره های بالاتر قرار میگره ... !
من هفت الی هشت بار قبل از اینکه کلیه مراحل رو s کنم و همه task هارو برم
این مرحله رو رفته بودم ولی آزاد نشده بود اتفاقا با همین پچ 1.06 هم رفته بودم
ولی وقتی همرو + side ops ها کامل کردم و به چندین بار رفتم دیدم رتبه quiet داره میاد بالا و شده بود رتبه سوم
یک بار دیگه رفتم آزاد شد
با اینکه ازاد شده ولی تو قسمت brig هم هست + علامت قفل کنار عکسش !

 
آخرین ویرایش:
خوش به حالتون هنوز دارین نظریه پردازی میکنین و خودتون رو گول میزنین.بازی همون چیزی بود که دیدم تموم شد و رفت.من نظرم کامل با اریا هست تازه من تندرو ترم هستم.کوجیما وقت نکرده چپتر 2 رو درست درمون بسازه وقت کنه داستان رو پیچیده کنه؟
اینکه چرا اول بازی اونجوریه اخرش اونجوری در میاد ضعف داستان نویسی بازی هست و یه اتفاقاتی افتاده سر و ته داستان رو بستن رفته حالا هر چی که بوده الان همینه که دیدم و 2 شخصیت حضور دارن.
متال گیر بعدی هم در کار خواهد بود با کوجیما یا بی کوجیما ایشالا اونجا اگر سری به گند کشیده نشه (نبودن کوجیما) ایشالا! یه داستان در حد و اندازه ی سری MGS میبینیم باز.
تناقضاتی که در بازی میبینید همش سوتی سازنده هاست نه چیز دیگه!(اونم زیر اون فشار و استرسی که میگفتن کونامی داره روشون میاره که بازی رو زودتر عرضه کنن بعید نیست)
 
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or