Multi Platform Resident Evil 4

سازنده
Capcom
تاریخ انتشار
۲۴ ماه مارس ۲۰۲۳
ناشر
Capcom
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. PlayStation 5
  4. Xbox Series X|S
ddvy6lc-47b4f144-9111-4da9-a7cc-01cd9089bf6b.png

بعد از سالها انتظار و همچنین انتشار شایعات مختلف، بازی ریمیک رزیدنت اویل ۴ بالاخره بامداد روز جمعه ۱۳ خردادماه ۱۴۰۱ (مصادف با ۳ ماه ژوئن ۲۰۲۲) در مراسم State of Play، بطور رسمی معرفی شد!



index.jpg

Resident Evil 4 Remake - Reveal Trailer | PlayStation State of Play 2022

4K/1080p/720p
خط داستانی لیان

لیان همراه با دو مامور پلیس محلی به یک روستای دورافتاده اسپانیایی رفت تا تحقیقات خود را در مورد اشلی شروع کند. در هنگام ورود او، روستاییان به او حمله کردند و گرچه لیان مجبور شد آن‌ها را بکشد، اما مشخص بود که آن‌ها زامبی نبودند و هوشمندانه عمل می‌کردند. روستاییان در ادامه به ماشین پلیس حمله کرده و پس از دستگیری دو پلیس، خودروی آن‌ها را به دره انداختند. با ادامه مسیر، لیان متوجه شد که روستاییان از قبل منتظر ورودش بوده‌اند و دستور داشتند تا او را متوقف کنند. با وجود این که تعداد روستاییان حمله کننده بیشتر می‌شد اما لیان قادر شد تا مسیر خود را ادامه دهد. او در ادامه با شخصی به نام لوئیس سرا مواجه شد که توسط روستاییان دستگیر و زندانی شده بود. طولی نکشید که با ورود رهبر روستاییان یعنی بیتورس مندز، لیان نیز دستگیر شد. درحالی که هر دوی آن‌ها بی‌هوش بودند، لیان مبتلا به یکی از نمونه‌های انگل جدید شد. او و لوئیس اندکی بعد به هوش آمدند و لوئیس در مورد ماهیت رفتار پرخاشگرانه روستاییان توضیح داد. این افراد که گانادو نام داشتند به انگل لاس پلاگاس مبتلا شده بودند که باعث می‌شد کورکورانه پیرو فرقه مذهبی لوس ایلامینادوس شوند. لوئیس در ابتدا عضوی از آن‌ها بود و در تحقیقات آماده‌سازی انگل‌ها شرکت نقش داشت ولی در ادامه نظرش عوض شد و توسط آن‌ها دستگیر شد. مدتی بعد، لیان یک روستایی که برای کشتن آن‌ها آمده بود را کشت و موفق شد تا خودش و لوئیس را آزاد کند. پس از آزاد شدن، لوئیس سراسیمه اتاق را ترک کرد و لیان نیز ماجراجویی خود را برای کشف حقایق و پیدا کردن اشلی ادامه داد.

لیان کمی بعد با یک مرد غریبه مواجه شد که در واقع یک بازرگان عجیب بود و لیان قادر بود به واسطه او به خرید و فروش سلاح و آیتم بپردازد. پس از آن لیان با عبور از میان تعداد زیادی گانادو به یک دریاچه بزرگ رسید، جایی که روستاییان یکی دیگر از پلیس‌ها را طعمه یک هیولای دریایی بزرگ به نام دل لاگو کرده بودند. لیان که مجبور بود قایق از میان همین دریاچه عبور می‌کرد، طبق انتظار مورد حمله دل لاگو قرار گرفت. حمله اولیه باعث شد تا قلاب طناب قایق به هیولا گیر کند و قایق را به دنبال خود بکشد. با این حال لیان در یک درگیری دشوار موفق شد این هیولا را از بین ببرد و طناب را از قایق جدا کند. او پس از این به آن سوی دریاچه رفت با علائمی از فعالیت انگل در بدنش مواجه شد و بی‌هوش شد. پس از به هوش آمدن، لیان مسیر خود را برای پیدا کردن کلید کلیسا ادامه داد و در نهایت موفق به این کار شد. در بازگشت به سمت کلیسا، او با یک هیولای بزرگ دیگر یعنی ال گیگانته مواجه شد. لیان در یک نبرد نفسگیر این هیولای بزرگ و انسان‌نما را نیز شکست داد و مسیر خود را به کلیسا ادامه داد. پس از نجات اشلی و در هنگام خروج از کلیسا، این دو با رهبر فرقه ایلومینادوس یعنی اسموند سادلر مواجه شدند. سادلر گفت که هم اشلی و هم لیان مبتلا به انگل هستند، انگلی که پس از خروج از تخم و بالغ شدن در بدن میزبان، کنترل ذهن و حرکات شخص را در دست می‌گیرد و این انگل تحت فرمان سادلر خواهد بود. به گفته سدلر، او از این روش برای افزودن پیروان فرقه خود استفاده کرده و با ربودن دختر رئیس جمهور آمریکا، قصد داشت تا قدرتش را به جهانیان نشان دهد. لیان و اشلی در ادامه از کلیسا فرار کردند و مسیر خود را تا گذرگاهی ادامه دادند. در این مکان آن‌ها توسط تعداد بسیار زیادی از گانادوها محاصره شدند و مجبور شدند به کلبه‌ای در نزدیکی آنجا پناه ببرند. لوئیس نیز در این کلبه مخفی شده بود و حالا با محاصره گانادوها، همراه با لیان مشغول دفاع از کلبه شد. پس از کشتن تعداد زیادی گانادو، بازماندگان آن‌ها عقب‌نشینی کردند و آن‌ها می‌توانستند مسیر خودشان را ادامه دهند.


درحالی که لیان و اشلی از لوئیس جدا شدند، لیان متوجه شد که هلی‌کوپتر نجات فرستاده شده سرنگون شده است. لیان و اشلی چاره‌ای جز ادامه مسیر نداشتند و پس از عبور از یک دره کوچک و در ادامه استفاده از یک گوندولا، خود را به کلبه‌ای دیگر رساندند. لیان در این محل با رهبر روستاییان یعنی بیتورس مندز مبارزه کرد؛ مبارزه‌ای سخت و دو مرحله‌ای که باز هم درنهایت لیان در آن موفق بود. لیان با استفاده از چشم مصنوعی بیتورس مندز قادر به باز کردن درب خروجی دهکده شد. پس از خروج از دهکده، اشلی و لیان وارد قلعه خاندان سالازار شدند، قلعه‌ای بزرگ که ساکنان آن نیز به انگل پلاگا مبتلا شده بودند. اشلی و لیان در ادامه داستان با مالک قلعه یعنی رامون سالازار ملاقات کردند. او به لیان گفت بهتر است خودشان را تسلیم کنند تا به زودی با خروج انگل از تخم به سادگی به یکی از پیروان فرقه تبدیل شوند یا اینکه به مقاومت ادامه دهند تا در نهایت بمیرند. پس از رفتن سالازار، اشلی و لیان مقاومت کردند و برای فرار تلاش کردند. در ادامه مسیر، اشلی سرفه‌هایی خونی کرد و با اضطرابی که پیدا کرده بود از لیان فرار کرد تا این که در یکی از تله‌های قلعه به دام افتاد. لیان در جریان پیدا کردن دوباره اشلی، با ایدا وانگ مواجه شد که گرچه سعی داشت ماموریتش را پنهان کند ولی در ادامه مشخص شد که قصد تصاحب یکی از نمونه‌های پلاگا را دارد. پس از خروج ایدا، لیان مسیر خود را از طریق فاضلاب ادامه داد و پس از عبور از میان تعداد زیادی از نویستادور و در ادامه ساکنان قلعه، خود را به اتاق اشلی رساند و او را پیدا کرد. در این زمان لوئیس وارد شد و درحالی که با خوشحالی خبر از موفقیتش در پیدا کردن نمونه انگل پلاگا را می‌داد توسط سادلر از پشت کشته شد و سادلر نمونه انگل را برداشت. پس از خروج سادلر، لوئیس در آخرین لحظات زندگی‌اش قرص‌های کندکننده رشد انگل را به لیان داد و از او خواست تا به هر طور شده نمونه انگل را از سادلر بگیرد.

در ادامه داستان RE4 و پس از آزاد شدن اشلی، لیان باری دیگر اشلی را به خاطر حمله نویستادورهای سالازار از دست داد و تلاش کرد تا دوباره او را نجات دهد. پس از شکست دادن یکی از دستیاران سالازار به نام وردوگو، مبارزه با دو هیولای گیگانته، و از فرار از یک مجسمه متحرک غول پیکر، در نهایت لیان به برج سالازار رسید و پس از بالا رفتن از آن متوجه شد که سالازار اندکی قبل اشلی را به یک جزیره در نزدیکی آنجا فرستاده است. حالا لیان باید با خود سالازار مبارزه می‌کرد. پس از شکست سالازار جهش‌یافته، لیان مسیرش را ادامه داد و پس از دیدن ایدا، همراه با قایق او به سمت جزیره رفت. در این جزیره نیز نیروهای انگلی سادلر مانع نجات اشلی توسط لیان شدند. با این حال لیان این مسیر دشوار را ادامه داد تا اینکه اشلی را پیدا کرد. اما مدتی بعد سادلر شخصا از طریق کنترل انگل باری دیگر اشلی را از لیان جدا کرد. لیان در ادامه داستان با یکی از همرزمان سابق خود در ارتش آمریکا مواجه شد. این فرد کسی نبود جز جک کراوزر که حالا با سادلر کار می‌کرد و مشخص شد که او پشت ربودن شدن اشلی از آمریکا بوده است. لیان در چند نوبت با کراوزر مبارزه کرد و در نهایت او را پس از جهش یافتن شکست داد. او در ادامه مسیر اشلی را پیدا کرد و این بار او در یک اتاق آزمایش و داخل یک محفظه‌ی شیشه‌ای قرار داشت. لیان با کمک ایدا موفق شد تا او را نجات دهد و از سادلر نیز فرار کند. لیان و اشلی در ادامه برای نابود کردن انگل در بدن خود از دستگاه لیزری استفاده کردند.

لیان و اشلی مسیر دشوار خود را ادامه دادند تا اینکه لیان مجبور شد با خود سادلر مقابله کند. در جریان این مبارزه، سادلر به یک هیولای مرگبار تبدیل شد ولی لیان این بار هم با کمک ایدا موفق شد سادلر را شکست دهد و او را بکشد. پس از کشتن سادلر، نمونه انگل غالب سادلر به لیان رسید ولی ایدا آن را با تهدید اسلحه تصاحب کرد. ایدا در ادامه خود را به هلی‌کوپتر نجات رساند و به لیان گفت هرچه سریع‌تر از جزیره فرار کند چون به زودی تاسیسات این محل منفجر خواهد شد. لیان سپس به همراه اشلی خود را به یک قایق موتوری کوچک رساند و پس از عبور از کانال‌ها و جریان آب شدید حاصل از انفجار تاسیسات، موفق شد از محدوده خطر نجات پیدا کند. به این ترتیب اشلی و لیان به سمت کشور خود بازگشتند و داستان بازی Resident Evil 4 به پایان رسید.
خط داستانی ایدا

ایدا وانگ تقریبا همزمان با لیان وارد دهکده شد. ماموریت او تحقیق در مورد انگل پلاگا و به دست آوردن یک نمونه از آن بود. او این ماموریت را برای «سازمان» و با پشتیبانی آلبرت وسکر انجام می‌داد. وسکر پیش از این، جک کراوزر را برای همین ماموریت به اسپانیا فرستاده بود ولی پس از گذشت مدتی هیچ خبری از کراوزر نشد و وسکر تصمیم گرفت این بار ایدا را برای تکمیل ماموریت بفرستد. ایدا اما در همان ابتدای کار در دهکده لیان اسکات کندی را دید که برای نجات اشلی گراهام، دختر رئیس جمهور آمریکا وارد شده بود. لیان و ایدا کمپین مشترکی برای فرار از شهر راکون تشکیل دادند، هرچند از دید لیان، ایدا در پایان آن ماموریت به شکل مشکوکی کشته شده بود. ایدا پس از آن از نگاه لیان دور ماند. او از میان گانادوها عبور کرد و پس از رساندن خود به کلیسا، آونگ را به صدا در آورد که باعث جذب گانادوها به کلیسا شد. این کار علاوه بر نجات لیان از تهاجم گانادوها، باعث هموار شدن مسیر ایدا نیز شد.

ایدا پس از این به عمارت بیتورس مندز رفت و با مطالعه یک کتاب، اطلاعات بیشتری از ماهیت گانادوها و همچنین شخصی به نام لوئیس به دست آورد. لوئیس کسی بود که در تحقیقات اولیه کشف انگل پلاگا با لوس ایلامینادوس همکاری کرده بود. پس از تماس مجدد با وسکر و صحبت درباره لوئیس، وسکر گفت طبق اطلاعات آن‌ها، لوئیس توسط روستایی‌ها دستگیر شده و حالا در جایی از دهکده زندانی است. به این ترتیب برای پیدا کردن نمونه انگل، ایدا بایستی اول لوئیس را از اسارت نجات می‌داد. او مسیر خود را به موقعیت مشخص شده دنبال کرد و پس از رسیدن به کلبه متوجه شد که روستاییان هم لوئیس و هم لیان را به محل دیگری انتقال داده‌اند. در بازگشت به عمارت بیتورس مندز، ایدا شاهد درگیری مندز با لیان بود؛ او بدون دیده شدن مستقیم و از پشت پنجره به مندز تیراندازی کرد و باعث منحرف شدن او از درگیری با لیان شد. پس از آن او خودش را از محل دور کرد و با وجود این که لیان از ماجرا نجات پیدا کرده بود، اما خودش توسط روستاییان بی‌هوش شد. مدتی بعد، ایدا درست در لحظه‌ای به هوش آمد که یک گانادو قصد داشت طی مراسم مذهبی ایدا را با تبر به دو نیم تقسیم کند. او با استفاده از مهارت بالای خود و حرکات آکروباتیک از ضربه مرگبار گانادو نجات پیدا کرد و سپس ماموریتش را پیگیری کند. او در ادامه در نزدیکی یک خانه دو طبقه با لوئیس ملاقات کرد، جایی که لوئیس در پاسخ به دست آوردن یک نمونه از انگل، جواب منفی به ایدا داد.

در قلعه سالازار، ایدا سرانجام خود را به لیان نشان داد و در ادامه پس از یک مکالمه کوتاه به شکل ناگهانی آنجا را ترک کرد. در حیاط قلعه، وسکر بار دیگر با ایدا تماس گرفت و اطلاع داد که نمونه‌ای از انگل پلاگا اکنون در دست لوئیس است و ایدا باید آن را به دست آورد. وسکر همچنین در مورد لیان به او گفت که در مواجهه‌ی بعدی باید او را بکشد. پس از پایان صحبت، ایدا از آنجایی که قصد کشتن لیان را نداشت تصمیم گرفت دیگر با او مواجه نشود. ایدا در ادامه مسیر و در یکی از تالارهای قلعه شاهد کشته شدن لوئیس توسط اسموند سادلر و در ادامه تصاحب نمونه انگل توسط سادلر بود.

ایدا پس از آن با جک کراوزر ملاقات کرد، و کراوزر به او توضیح داد که به دلایل خودش تصمیم گرفته به سادلر بپیوندد و درحال حاضر نیز به ایدا و وسکر اعتماد ندارد. پس از این ملاقات، وسکر در تماسی دیگر به ایدا گفت درحال حاضر کراوزر ماموریت قتل لیان را از سادلر گرفته است و از آنجایی که ایدا تاکنون با لیان مواجه نشده، شاید این بار کراوزر موفق به این کار شود. ایدا با آگاهی از نقشه مسیر خود را ادامه داد تا این که لیان و کراوزر را درحال مبارزه تن به تن دید. او در آخرین لحظه و جایی که کراوزر می‌توانست لیان را بکشد او را متوقف کرد و لیان را نجات داد. مدتی بعد و پس از یک مبارزه دیگر، این بار لیان موفق به شکست دادن کراوزر شد. ایدا هم گزارش مرگ کراوزر به دست لیان را به وسکر داد. او سپس با لیان درحالی مواجه شد که انگل در بدن لیان شروع به فعالیت کرده بود و باعث حمله لیان به ایدا شد. ایدا اما از خود دفاع کرد و با شوک وارد شده به لیان، او به حالت عادی برگشت. ایدا پس از آن با کراوزر مواجه شد که از مبارزه قبلی زنده مانده بود و این بار دچار جهش ژنتیکی شده بود. او قصد نداشت گزارش زنده شدن کراوزر را به وسکر دهد و از همین رو خودش با او مبارزه کرد و درنهایت او را به قتل رساند.

در ادامه داستان ایدا از طریق بالکون وارد یک اتاق آزمایش شد که اشلی گراهام در آن در قرنطینه بود. با توجه به ورود لیان برای نجات اشلی و در ادامه حضور سادلر، ایدا با تیراندازی به سادلر فرصت کافی برای نجات اشلی توسط لیان را فراهم کرد. او سپس از لیان خواست تا سریع‌تر از آنجا فرار کند و پس از آن به تیراندازی به سادلر ادامه داد. با بسته شدن مسیر توسط ایدا، خطر سادلر برای لیان و اشلی برطرف شده بود اما سادلر حالا قصد کشتن ایدا را داشت. در مبارزه سختی که صورت گرفت، ایدا در نهایت موفق شد سادلر را شکست دهد ولی درست در لحظه‌ای که فکرش را نمی‌کرد سادلر به هوش آمد و با شاخک مرموزش ایدا را بی‌هوش کرد. سادلر ایدا را اسیر کرد تا این که لیان برای مبارزه با سادلر وارد عمل شد و ایدا را نجات داد. در طول مبارزه لیان و سادلر، ایدا خود را به سمت دیگر محوطه رساند و با انداختن یک راکت لانچر قدرتمند، به لیان کمک کرد تا سادلر را از بین ببرد. پس از مرگ سادلر، لیان نمونه انگل را به دست آورد ولی ایدا آن را با تهدید تصاحب کرد. او در ادامه خود را به هلی‌کوپتر نجات رساند و به لیان گفت هرچه سریع‌تر از جزیره فرار کند چون به زودی تاسیسات این محل منفجر خواهد شد. پس از دور شدن هلی‌کوپتر از جزیره، ایدا در گزارش خود اشاره کرد که سازمان چگونه می‌خواست از نمونه انگل استفاده کند. در ادامه گزارش، او اشاره کرد که وسکر احمق نیست و می‌داند که سازمان دقیقا چه برنامه‌ای دارد. گرچه این ماموریت به پایان رسیده بود اما جنگ تازه‌ای شروع شده بود.
 
RE6 اول قرار بود فقط یک کمپین و یک کرکتر اصلی داشته باشه که اون هم لیون بود. ایده چند تا کمپین و کرکترهای مختلف که در طول داستان با هم کراس اور یا برخورد داشته باشند بعد از دیدن یکی از کانسپت ارت های بازی (صحنه برخورد و درگیری لیون و کریس) به ذهن کارگردان بازی، ایچیرو ساساکی، رسیده بود و اون ساختار بازی نهایی شکل گرفت. این رو هیرویوکی کوبایاشی تهیه کننده وقت بازی تو یه مصاحبه تایید کرده بود. از طرفی خود کوبایاشی هم از طرفدارهای دو اتیشه فیلم های اندرسون و کلا اکشن محض بود. در نتیجه اگر RE6 از نظر داستانی و لول دیزاین یه فاجعه به تمام معنا بود بخشیش بخاطر تفکرات و بلندپروازی های این دو نفر بود. البته مسلما سیاست های احمقانه کپکام که میخواست بازی در حد cod بفروشه هم کم تاثیرگذار نبود.

اگر زمانی خواستند RE6 رو‌ ریمیک کنند بنظرم همون ایده اولیه نسخه اورجینال رو پیاده کنند و کلا بیخیال نسخه اصلی بشن بهتره. که البته برای اینکار باید اول RE5 رو ریمیک کنند. جالبه RE5 هم اول یه بازی سینگل پلیر بود که بعدا تبدیل به کواپ شد و همون موضوع ایده اولیه در مورد ریمیک RE5 هم صدق میکنه. اما قدعدتا کدورونیکا یا حتی RE1 برای ریمیک توی اولویت هستند و فکر نکنم کپکام به این زودی سراغ RE5 یا RE6 بره.
 
RE6 اول قرار بود فقط یک کمپین و یک کرکتر اصلی داشته باشه که اون هم لیون بود. ایده چند تا کمپین و کرکترهای مختلف که در طول داستان با هم کراس اور یا برخورد داشته باشند بعد از دیدن یکی از کانسپت ارت های بازی (صحنه برخورد و درگیری لیون و کریس) به ذهن کارگردان بازی، ایچیرو ساساکی، رسیده بود و اون ساختار بازی نهایی شکل گرفت. این رو هیرویوکی کوبایاشی تهیه کننده وقت بازی تو یه مصاحبه تایید کرده بود. از طرفی خود کوبایاشی هم از طرفدارهای دو اتیشه فیلم های اندرسون و کلا اکشن محض بود. در نتیجه اگر RE6 از نظر داستانی و لول دیزاین یه فاجعه به تمام معنا بود بخشیش بخاطر تفکرات و بلندپروازی های این دو نفر بود. البته مسلما سیاست های احمقانه کپکام که میخواست بازی در حد cod بفروشه هم کم تاثیرگذار نبود.

اگر زمانی خواستند RE6 رو‌ ریمیک کنند بنظرم همون ایده اولیه نسخه اورجینال رو پیاده کنند و کلا بیخیال نسخه اصلی بشن بهتره. که البته برای اینکار باید اول RE5 رو ریمیک کنند. جالبه RE5 هم اول یه بازی سینگل پلیر بود که بعدا تبدیل به کواپ شد و همون موضوع ایده اولیه در مورد ریمیک RE5 هم صدق میکنه. اما قدعدتا کدورونیکا یا حتی RE1 برای ریمیک توی اولویت هستند و فکر نکنم کپکام به این زودی سراغ RE5 یا RE6 بره.
نسخه 5 و 6 هر دو از نظر من به عنوان رزیدنت ایول فاجعه بودن با این تفاوت که 5 به تنهایی بازی خوبی بود ولی 6 نه (5 هم فقط اون dlc داستانیش که توش جیل ولنتاین بود یکم بهم حس رزیدنت ایول بودن رو داد )
درسته زمان میبره اما خود کپکام هم میدونه هرچه زودتر باید این 2 تارو به ریمیک یا ریبوت ..هرچی از ذهن ها پاک کنه
 
  • Like
Reactions: RealMadrid C.F.
این مقاله رو حدودا ۲ ماه پیش بود که ترجمه و تو کانالم فرستاده بودم و بخاطر این که تقریبا ندیدم کسی به این کتاب ها دوست داشتنی اشاره ای کرده باشه، امیدوارم به خوندن این مقاله طوری بشه که برید سراغشون! :x :D

==============================================================
کتاب‌های Resident Evil اس. دی. پری در جایی موفق می‌شوند که سایر اقتباس‌ها شکست خوردند.

اس. دی. پری هفت رمان نوشت که در دنیای رزیدنت اویل با تفاوت‌های زیادی با بازی‌های ویدیویی اصلی اتفاق می‌افتند که همچنان یک اقتباس شگفت‌انگیز هستند.

photo_2023-01-26_19-35-19.jpg
چند ماه پیش، تلاش جدیدی برای تطبیق بازی های رزیدنت اویل با یک سریال لایو اکشن توسط نتفلیکس انجام شد، اما آن جذابیتی که طرفداران انتظار داشتند را به دست نیاورد؛ در واقع مجموعه تلویزیونی رزیدنت اویل مدت کوتاهی پس از پخش به دلیل عدم استقبال از آن کنسل شد و در نتیجه، یافتن قالب مناسب برای انطباق با رسانه های فراتر از بازی های ویدئویی، ظاهراً برای حماسه محبوب کپکام یک کار دشوار است.

دنیای رزیدنت اویل به فرمت های دیگری مانند فیلم های انیمیشن و حتی مانگا نیز منتقل شده است، اما هیچ یک از این ها نتوانسته اند ایده های اصلی حماسه را به اندازه فرنچایز بازی های ویدیویی منعکس کنند.

اما تنها کسی که در این مسیر موفق شده است، نویسنده ای به نام اس. دی. پری هست؛ او هفت عنوان شامل سه گانه اصلی، Resident Evil Zero، Code Veronica و چند کتاب منتشر کرد که داستان های اصلی رمان ها هستند.

در این آثار، نویسنده موفق می‌شود آنچه را که بازی‌های اصلی پلی‌استیشن 1 در اواخر دهه ۱۹۹۰ به گیمرها منتقل می‌کرد، ثبت کند، در حالی که تفاوت‌های خاصی با آنچه در بازی‌های ویدیویی دیده می‌شد، ایجاد می‌کند.

داستان پشت کتاب های رزیدنت اویل
31feb7e034b5a0e360ffa.jpg

در اواخر دهه ۹۰، زمانی که کپکام برای اولین بار Resident Evil را به عنوان یک حماسه موفق بازی ویدیویی ترسناک راه اندازی کرد، Pocket Books، بخشی از Simon & Schuster، حقوق انتشار رمان هایی را با نام Resident Evil به دست آورد.

برنامه اولیه ناشر این بود که پروژه را به استیو پری، که به خاطر مجموعه کتاب های ماتادور و همچنین همکاری در چندین کتاب برای جنگ ستارگان، بیگانه و کانن معروف است، واگذار کند اما در نهایت، او دخترش استفانی دانل پری، معروف به S.D. پری، برای نوشتن کتاب ها را توصیه کرد.

اولین کتاب از این مجموعه توطئه‌ی آمبرلا (The Umbrella Conspiracy) نام دارد که اقتباسی از اولین بازی ویدیویی است که در اواخر سال ۱۹۹۸ منتشر شد، در حالی که کتاب دوم یک داستان اصلی توسط نویسنده با عنوان گذرگاه کالیبان (Caliban Cove) با حضور شخصیت های بازی اول است.

سومین رمان شهر مردگان (City of the Dead) اقتباسی از Resident Evil 2 و چهارمی جهنم زیرین (Underworld) نام دارد که داستان اصلی دیگری از اس. دی. پری است.

پنجمین و ششمین رمان ها، نمسیس (Nemesis) و کد ورونیکا (Code Veronica) هستند که بر اساس بازی‌هایی به همین نام ساخته شده‌اند و آخرین این رمان‌ها رزیدنت اویل صفر (Resident Evil 0) است که اقتباسی از بازی ویدیویی پیش درآمد کل حماسه است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد.

اگرچه او حقوق بازی های ویدیویی را داشت، اما اس. دی. پری به هیچ مواد اولیه اضافی یا یادداشت های توسعه دهنده از کپکام دسترسی نداشت و برای جبران این موضوع، اس. دی. پری از راهنمای بازی برای الهام گرفتن در کنار Resident Evil: The Book استفاده کرد که پیش درآمدی برای بازی اصلی نوشته هیرویوکی آریگا است.

چگونه اس. دی. پری به رزیدنت اویل استمرار و پیوستگی داد
21ab54c1d19fea47b7d79.jpg

در رمان هایش ، اس. دی. پری از فرصت استفاده می کند و تلاش می کند تا به چیزی برسد که حماسه در ابتدا نداشت و آن هم چیزی نیست جز تداوم و پیوستگی.

به طور خاص، اولین بازی‌ها با توسعه داستان در تمام قسمت‌هایشان مشخص نمی‌شدند، بلکه داستان‌های مختلفی بودند که در یک جهان اتفاق می‌افتند و پری به دنبال جبران این بود، و سعی کرد داستان بازی های اول را از طریق شخصیت ترنت، شخصیتی مرموز با ارتباط های نامشخص با شرکت آمبرلا Resident Evil که در تمام کتاب ها به هر طریقی به قهرمانان کمک می کند، متحد کند.

اینجا جایی است که رمان های اس. دی. پری بیشترین درخشش را دارند، زیرا او موفق می شود تمام لحظات مهم هر طرح را حفظ کند و در عین حال داستان را بسیار منسجم تر می کند و همچنین، این امکان افزودن پرکننده‌های بسیار زیادی به رمان‌ها را فراهم می‌کند، که زمینه بیشتری را برای رویدادها فراهم می‌کند و داستان شخصیت‌های آن را غنی‌تر می‌کند، مانند اینکه چرا جیل به گروه STARS در شهر راکون پیوست.

این کتاب‌ها همچنین سوء ظن‌هایی را که کریس قبلاً داشت مبنی بر اینکه اتفاق عجیبی با آمبرلا قبل از اولین بازی در حال رخ دادن است، وسواس اجباری آلبرت وسکر برای حرفه‌ای بودن همیشه در کنترل، یا مثلاً برایان آیرونز، رئیس پلیس را توضیح می‌دهند.

البته، این کامل نیست، زیرا این کتاب‌ها پس از عرضه Resident Evil 2 شروع به انتشار شدند و بنابراین، در نقطه‌ای مشخص به موازات بازی‌ها و بدون پشتیبانی کپکام نوشته شدند؛ این امر به ویژه بین Resident Evil 2 و Resident Evil 3 قابل توجه است، زیرا نویسنده در ابتدا تصور می کرد که جیل ولنتاین قبل از اتفاقات بازی دوم، راکون سیتی را به همراه بقیه گروه STARS ترک کرده است.

هنگام نوشتن کتاب بر اساس بازی سوم، جایی که جیل شخصیت اصلی است، پری چاره ای جز اضافه کردن یک یادداشت نداشت که توضیح دهد این اشتباهی هست که اجتناب از آن غیرممکن است.

کتاب های پری شخصیت های دقیق تر و هیولاهای جدید را به رزیدنت اویل اضافه کردند.
9185bb3125bf3beb53fc7.jpg
با وجود این جزئیات، پری در طرح اولیه جزئیات بیشتری را به شخصیت ها اضافه میکند و به آنها شخصیتی می بخشد که در بازی ها وجود نداشت؛ نویسنده توانسته که ایده بقای وحشت را از بازی‌ها به شیوه‌ای استادانه به رمان‌ها تطبیق دهد و با بسیاری از حقایق قابل توجه داستان بازی را غنی کند، اما اساس داستان را همیشه حفظ کند.

این رمان‌ها همچنین شامل بسیاری از هیولاهای رزیدنت اویل هستند که در سری بازی‌ها دیده نمی‌شوند؛ شکارچیان نامرئی، عقرب‌های غول‌پیکر و سلاح‌های زیستی انسان‌نما آموزش‌دیده.

همانطور که قبلاً گفته شد، پری این داستان ها را همزمان با انتشار اولین بازی ها نوشت، قبل از اینکه حماسه بیشتر به سمت اکشن تبدیل شود که با Resident Evil 4 شروع شد و قبل از فیلم های میلا یوویچ که ایده Resident Evil را کاملاً تغییر داد.

نکته دیگری که کتاب ها را از بازی هایی مانند Resident Evil 5 و Resident Evil 6 متمایز می کند این است که اکشن با دوزهای بالای وحشت جایگزین می شود.

رمان‌ها به جای صحنه‌های باورنکردنی با رویارویی‌های باورنکردنی، ابتدایی‌ترین ترس‌های انسان را با فضایی تاریک و فلج‌کننده بررسی می‌کنند.
 
در مورد ریمیک 5 اول لازمه که بازی از حالت کواپ در بیادش و این یعنی حذف شخصیت شوا که البته خوبه ولی خوب اون زمان کپکام بخاطر اعتراض آفریقایی ها این شخصیت وارد داستان کرد الان اگه حذفش کنه بیشتر اتهام نژادپرستی و غیره بهش میدن اگه این مورد یکجوری درستش کنند ساخت ریمیک آسانتر میشه از نظر اکشن هم خوب اویل 4 هم اکشن بود فقط دوزش کمتر از 5 بود و از نظر داستان هم اویل 5 یکی از بهترین داستانهای سری داشت تازه ممکنه روی اون قسمت امارت اسپنسر هم بیشتر کار کنند و جزئیات بیشتری نشان بدن
 
آخرین ویرایش:
سوال و‌ جواب سریع گیم اینفورمر از تهیه کننده و یکی‌ از کارگردان های بازی با 80 تا سوال.




همینطور یه رندر جدید

View attachment 284546

ناقابله :D

مهمترین هاش همین میشه!:D

1️⃣هوکمن (Hookman) یا همان روح قلاب به دست نسخه اولیه بازی اصلی در بازسازی حضور ندارد!

2️⃣موجودات Garrador و Regeneratorها در بازی حضور دارند؛ اما بشدت ترسناک‌تر!

3️⃣کراوزر و ایدا نقش های بزرگ تری خواهند داشت و همچنین، خلبان هلیکوپتر مایک و دو پلیس اوایل بازی، زمان بیشتری را روی صفحه نمایش خواهند داشت.

4️⃣مراحل دهکده بسیار بزرگتر از نمونه اصلی شده است.

5️⃣مرحله جزیره از نظر مقیاس مشابه اصلی باقی خواهد ماند، اما طراحی آن تا حد زیادی تغییر کرده است.

6️⃣دوربین اول شخص وجود نخواهد داشت.

7️⃣حالت The Photo Mode وجود دارد.

8️⃣یک گزینه کنترل شبیه به نسخه اصلی در ریمیک وجود دارد، یک کپی ۱۰۰٪ نیست زیرا تعاملات جدیدی در بازی وجود دارد.

9️⃣وقتی که مارها را میکشید، بجای تخم مرغ، گوشت میریزند!

0️⃣1️⃣تقریبا هیچ سکانس دکمه زنی سریع یا QTE در بازی وجود ندارد!

1️⃣1️⃣بازی در حالت نیوگیم پلاس هم هست.

2️⃣1️⃣انگل لاس پلاگاس هنوز فقط از گردن دشمنان منفجر می شود.

3️⃣1️⃣لیان تخم مرغ خام هم میخورد.

4️⃣1️⃣آنها احساس می کنند حضور اشلی در بازی آزاردهنده نیست و او یک شخصیت و شریک و همکاری جالب و سرگرم کننده است!

5️⃣1️⃣تقریبا تایید شده است که نقل قول معروف Story of my life... نیز در بازی وجود دارد.

6️⃣1️⃣در مورد شخصیت رامون سالازار قرار است اطلاعات بیشتری کشف کنیم.

7️⃣1️⃣دوک (از رزیدنت اویل ۸) و تاجر رزیدنت اویل ۴ همدیگر را میشناسند.
 
4️⃣1️⃣آنها احساس می کنند حضور اشلی در بازی آزاردهنده نیست و او یک شخصیت و شریک و همکاری جالب و سرگرم کننده است!
یه چیز مهمو نگفتی:دی
اشلی هنوزم تشویقمون میکنه؟ :(

GIFCZwqdZhhQIUkh8Eqyh.gif
 
چرا آلبرت وسکر بهترین شرور بازی ویدیویی است!

photo_2023-02-17_10-38-28.jpg

در حالی که دیگر شخصیت های منفی بازی های ویدیویی از شخصیت پردازی عمیق برای آنها خبری نیست، آلبرت وسکر موفق می شود در حالی که با تیم STARS مقابله می کند، یک پس زمینه عمیق داستانی داشته باشد!

حتی فراتر از رزیدنت اویل، آلبرت وسکر بهترین شرور بازی های ویدیویی است؛ شرورهای بازی‌های ویدیویی می‌توانند گستره‌ای از اغراق‌آمیز و کارتونی مانند بوزر (Bowser) را تا کلیشه‌ای شیطانی (اما فاقد انگیزه یا شایستگی) مانند لازارویچ از Uncharted 2 داشته باشند، اما یک شخصیت شرور واقعاً عالی بازی های ویدیویی به چیزی بیش از یک طراحی بصری برجسته یا یک شخصیت منحصر به فرد نیاز دارد؛ البته این را هم باید گفت که آنها به یک پس زمینه عالی نیاز هم دارند.

به همین دلیل آلبرت وسکر شرور کامل و بی نقص در بازی های ویدیویی است و ممکن هست که او به احتمال زیاد دوباره به عنوان یک شخصیت شرور در رزیدنت اویل 9 ظاهر می شود.

شخصیت پردازی فوق العاده اش و لایه اضافی در پیش زمینه داستانی او، باعث میشود که آلبرت وسکر بیش از یک «شرور ساده» باشد! جاسوس دو جانبه بودن او در اولین قسمت رزیدنت اویل، یکی از خاطره انگیزترین لحظات در تاریخ بازی های ویدیویی بود و همچنین به دلیل انگیزه های توسعه یافته او است.

وسکر در عین حال که شخصیت نمادینی هست، اما ویژگی های مختلفی دارد و همین باعث شده بالانس مناسبی در شخصیتش ایجاد شود.

آلبرت وسکر میتواند رزیدنت اویل را جدی و سر راست و یا حتی احمقانه کند!

photo_2023-01-29_02-01-01.jpg

طراحی وسکر کاملاً با لحن سری رزیدنت اویل مطابقت دارد؛ سایه‌ها و مدل موی سفت او حاکی از شخصیتی حرفه‌ای و گوشه‌گیر است که مناسب لحظات تیره‌تر یا شوم‌تر این سری است با این حال، طراحی او همچنین یک نسخه فوق العاده زیبا از دهه ۲۰۰۰ است، به عنوان مثال در Resident Evil 5، او ژاکتی به تن کرده است که یادآور نئو از The Matrix است.

سازندگان از رفتار جدی وسکر برای خنده دار کردن لحظات نا مربوط استفاده می کنند؛ به عنوان مثال، لحظه معروفی را در نظر بگیرید که وسکر موشکی را در هوای رزیدنت اویل 5 می گیرد، عملی که آنقدر تشدید شده است که مسخره به نظر می رسد و به همین دلیل، زمانی که یک نسخه از فرانچایز شامل وسکر نباشد، مانند Resident Evil Village، برای گیمرها عنوانی جالب توجه است!

این مجموعه قدیمی به وضوح رویکردی زبانی به شخصیت‌هایش دارد و آن‌ها را نسخه‌های اغراق‌شده از کلیشه‌های فیلم‌های اکشن آمریکایی معرفی می‌کند و برای این منظور، وسکر یک شرور کامل و بی نقصی است.

او به عنوان یک کاپیتان جوخه نظامی جدی و معقول شروع می کند و در پایان Resident Evil 5 به یک ابرشرور تک سخنگو یا همان مونولوگ که عقده خدا شدن را دارد، تبدیل میشود.

حتی زمانی که او در گدازه فرو می‌رود و به شکلی تماشایی و کاملا نمادین می‌میرد، این گواهی بر شخصیت پردازی منحصر به فرد وسکر هست که هنوز مانند یک شخص واقعی إحساس و رفتار می‌کند.

آلبرت وسکر در هر طرح داستانی رزیدنت اویل نقش ایفا می کند.

photo_2023-02-17_10-39-02.jpg

در حالی که بازی‌های ویدیویی دیگر مانند سوپر ماریو از یک طرح داستانی بصورت چرخه‌ای استفاده می‌کنند که در آن اتفاقات یکسان بی‌نهایت رخ می‌دهند، رزیدنت اویل در عوض یک طرح سریالی دارد و این بدان معناست که بهترین شرور ممکن باید در طرح هر نسخه شرکت داشته باشد.

وسکر یک نمونه عالی است که با حقه بازی در طرح داستانی آمبرلا از طریق نسخه های Resident Evil 0 و Resident Evil شروع کرد و سپس جاه طلبی های خود را در Resident Evil 2 و Resident Evil - Code:Veronica توسعه داد و در نهایت در زمان Resident Evil 5 به یک مغز متفکر تبدیل شد.

وسکر رشته‌های ویروسی مختلف را از بازی‌های دیگر جمع‌آوری می‌کند و از آنها برای ایجاد ویروس Uroboros نهایی برای رسیدن به جاودانگی استفاده می‌کند.

علیرغم هدف والای مضحک وسکر، انگیزه او ثابت شده و او می‌خواهد از اوزول اسپنسر، مردی که او را از طریق آزمایش وحشتناک اصلاح نژادی پروژه دبلیو دگرگون کرد، پیشی بگیرد؛ اگرچه این آزمایش به او قدرت‌های مافوق بشری داد که پس از مرگ اولیه‌اش بیدار می‌شوند، او علیه خالقش روی آورد و در مسیری عمدی قرار گرفت تا سازمان اوزول یعنی آمبرلا را نابود کند و این امر وسکر را به عنوان یک شرور منحصر به فرد تبدیل می کند.

با وجود اینکه او آنتاگونیست است، او نیز می خواهد ببیند که شرکت شیطانی آمبرلا سقوط کرده است و برای انجام این کار، او تقریباً با تمام شخصیت‌های مجموعه از جمله آدا وانگ، ویلیام بیرکین و جک کروازو شریک می‌شود.

آلبرت وسکر در داستان رزیدنت اویل نفوذ می کند و حتی پس از مرگ او، میراث او زنده می ماند: پسرش یکی از قهرمانان رزیدنت اویل 6 است، در حالی که گروه مزدور او به ساخت mold ناشی از ویروس Progenitor از Resident Evil 7 ادامه می دهد.

نظریه های مانند بازگشت شخصیت های مرده به زندگی و انتقال بدن، این امکان وجود دارد که آلبرت وسکر روزی زنده به سری رزیدنت اویل بازگردد.
 
صرفا جهت یادآوری: :D

دمو رزیدنت اویل ۲ ریمیک دقیقا ۱۷ روز قبل از عرضه اعلام شد، دمو بازی های رزیدنت اویل ۳ ریمیک و رزیدنت اویل دهکده هم به ترتیب ۱۸ و ۲۲ روز قبل از عرضه اعلام شدند!

View attachment Gifybot.mp4
 
داسک گالم، فاش کننده معروف در مورد نسخه ایکس باکس وان ریمیک Resident Evil 4 اینگونه میگوید:

اگر در زمان عرضه بازی قرار بود با دیگر نسخه های منتشر شود، تا حالا کپکام اعلام کرده بود. تا قبل از هک عظیم کپکام در نوامبر ۲۰۲۰، رزیدنت اویل ۴ ریمیک قرار بود برای ایکس باکس وان نیز عرضه شود و لیست پلتفرم های نهایی نام ایکس باکس وان به چشم میخورد، اما چیزی در طول توسعه بازی تغییر پیدا کرده است!

آیا ممکن است بعداً به ایکس باکس وان بیاید؟ شاید، من نمی دانم، از کپکام بپرسید، اما اگر برای زمان انتشار برنامه ریزی شده بود، کپکام تا یک ماه قبل منتظر نمی ماند تا آن را اعلام کند.
 
از اون مقاله های که بوی خون میده! :D


==================================================================

ریمیک رزیدنت اویل ۴ را فراموش کنید، وقتی که همین الان میتوانید بهترین ریمیک Resident Evil را بازی کنید!

photo_2023-02-18_23-00-17.jpg

بازی Resident Evil 4 یکی از بهترین نسخه های مجموعه هست که بر روی چندین پلتفرم در دسترس است، اما ریمیک آن فاقد برخی عناصر برای تبدیل شدن به بهترین در این سری قدیمی است!

به نظر می رسد که رزیدنت اویل ۴ ریمیک در حال ایجاد تغییرات زیادی برخلاف نسخه اصلی است، اما ممکن هست که برای کسب عنوان بهترین ریمیک در این فرنچایز کافی نباشد. رزیدنت اویل ۴ طی سال‌ها بر روی کنسول‌های متعدد منتشر شده است، اما ریمیک آن باید بسیار فراتر از یک اصلاح گرافیکی باشد که در نسخه‌های متعدد آن انجام شده است.

فراتر از به‌روزرسانی گرافیک، رزیدنت اویل ۴ ریمیک در حال به‌روزرسانی گیم‌پلی نیز هست که به کپکام اجازه می‌دهد تا ویژگی‌هایی را که ممکن است در بازی اصلی برای بازیکنان خسته‌کننده به نظر برسد را حذف کند با این حال، توسعه‌دهندگان ادعا کرده‌اند که در حالی که RE4 دارای عناصری است که باعث می‌شود تجربه جدیدی به نظر برسد، اما همچنان برای کسانی که نسخه اصلی را بازی کرده‌اند آشنا هم خواهد بود.

رزیدنت اویل ۴ ریمیک نمیتواند رزیدنت اویل ۲ ریمیک را شکست دهد!


photo_2023-02-18_23-00-35.jpg

حتی با وجود تغییراتی در مکانیک بازی و خود داستان، برای رزیدنت اویل ۴ سخت خواهد بود که «ریمیک» بهتری نسبت به رزیدنت اویل ۲ ریمیک باشد؛ در حالی که هر دو بازی مورد علاقه طرفداران در نظر گرفته می شوند، عناصری وجود دارند که RE2 بهتر عمل می کند، و بعید است که RE4 به گونه ای مورد بازنگری قرار گیرد که آن را در مقایسه با یک بازی ترسناک بقا بهتر تبدیل کند.

رزیدنت اویل ۴ زمانی عرضه شد که کپکام شروع به تغییر بزرگی در بطن مجموعه و متمایل شدن آن به سمت اکشن کرد و برخی از عناصر بقا-ترسناک را در این فرآیند قربانی کرد.

اگرچه سکانس های دکمه زنی سریع یا همان QTE در رزیدنت اویل ۴ ریمیک کاهش یافته است، اما این تضمین نمی‌کند که ترس قوی تری جایگزین آن شده باشد!

در مقایسه، RE2 وحشت را فدای اکشن نمی‌کند و در مقایسه با تاکید بر اکشن در RE4، حس بقا-وحشت بسیار قوی‌تری به آن می‌دهد؛ حتی اگر RE4 بخواهد گیم‌پلی ترسناک بقا را گسترش دهد تا به RE2 نزدیک‌تر شود، باز هم احتمالاً همان ضرب‌ آهنگ بازی اصلی را دنبال می‌کند که فرنچایز را از ژانر ترسناک و بقا، به سمت ترسناک/اکشن برد!

رزیدنت اویل ۲ داستان بهتری نسبت به رزیدنت اویل ۴ دارد!


photo_2023-02-18_23-00-53.jpg

در هر دو بازی رزیدنت اویل ۲ ریمیک و نسخه اصلی آن، عمق داستان نسبت به رزیدنت اویل ۴ بیشتر است و ریمیک بدون تغییرات اساسی در بازی قادر به تغییر آن نخواهد بود.

در رزیدنت اویل ۲ ما هدایت ۲ قهرمان را در دست داریم که داستان آنها به بخش های A و B تقسیم شده است که به بازیکنان امکان می دهد کمپین های لیان و کلیر ردفیلد را با هم ترکیب کنند؛ اما با توجه به مجموعه ای از شخصیت ها در رزیدنت اویل ۴ ریمیک، خلق دوباره و تنوع فراوان موجود در RE2 ممکن است برای رزیدنت اویل ۴ امکان پذیر نباشید

زیرا لیان تنها قهرمان داستان است و ایدا وانگ فقط یک ماموریت جانبی برای بازیکنان دارد.

رزیدنت اویل ۴ ممکن است یکی از موردانتظارترین بازی‌هایی باشد که در سال ۲۰۲۳ منتشر می‌شود، اما این باعث نمی‌شود که آن را به بهترین ریمیک Resident Evil تبدیل کند؛ نه تنها رزیدنت اویل ۲ ریمیک، حتی نسخه اصلاح‌شده آن که توسط طرفداران ساخته شده بود، شامل اکشن‌هایی است که با ترس متعادل می‌شوند به گونه‌ای که باعث می‌شود هیچ کدام بر دیگری غلبه نکنند.

با توجه به تغییراتی که در ریمیک ایجاد شده و عناصر تیره‌تر و خشن تر گنجانده شده‌اند، چیزهای زیادی هست باید منتظر ماند، اما بازهم این بدان معنا نیست که رزیدنت اویل ۴ ریمیک، بهترین «ریمیک» Residnt Evil است!





 
از اون مقاله های که بوی خون میده! :D


==================================================================

ریمیک رزیدنت اویل ۴ را فراموش کنید، وقتی که همین الان میتوانید بهترین ریمیک Resident Evil را بازی کنید!


بازی Resident Evil 4 یکی از بهترین نسخه های مجموعه هست که بر روی چندین پلتفرم در دسترس است، اما ریمیک آن فاقد برخی عناصر برای تبدیل شدن به بهترین در این سری قدیمی است!

به نظر می رسد که رزیدنت اویل ۴ ریمیک در حال ایجاد تغییرات زیادی برخلاف نسخه اصلی است، اما ممکن هست که برای کسب عنوان بهترین ریمیک در این فرنچایز کافی نباشد. رزیدنت اویل ۴ طی سال‌ها بر روی کنسول‌های متعدد منتشر شده است، اما ریمیک آن باید بسیار فراتر از یک اصلاح گرافیکی باشد که در نسخه‌های متعدد آن انجام شده است.

فراتر از به‌روزرسانی گرافیک، رزیدنت اویل ۴ ریمیک در حال به‌روزرسانی گیم‌پلی نیز هست که به کپکام اجازه می‌دهد تا ویژگی‌هایی را که ممکن است در بازی اصلی برای بازیکنان خسته‌کننده به نظر برسد را حذف کند با این حال، توسعه‌دهندگان ادعا کرده‌اند که در حالی که RE4 دارای عناصری است که باعث می‌شود تجربه جدیدی به نظر برسد، اما همچنان برای کسانی که نسخه اصلی را بازی کرده‌اند آشنا هم خواهد بود.

رزیدنت اویل ۴ ریمیک نمیتواند رزیدنت اویل ۲ ریمیک را شکست دهد!



حتی با وجود تغییراتی در مکانیک بازی و خود داستان، برای رزیدنت اویل ۴ سخت خواهد بود که «ریمیک» بهتری نسبت به رزیدنت اویل ۲ ریمیک باشد؛ در حالی که هر دو بازی مورد علاقه طرفداران در نظر گرفته می شوند، عناصری وجود دارند که RE2 بهتر عمل می کند، و بعید است که RE4 به گونه ای مورد بازنگری قرار گیرد که آن را در مقایسه با یک بازی ترسناک بقا بهتر تبدیل کند.

رزیدنت اویل ۴ زمانی عرضه شد که کپکام شروع به تغییر بزرگی در بطن مجموعه و متمایل شدن آن به سمت اکشن کرد و برخی از عناصر بقا-ترسناک را در این فرآیند قربانی کرد.

اگرچه سکانس های دکمه زنی سریع یا همان QTE در رزیدنت اویل ۴ ریمیک کاهش یافته است، اما این تضمین نمی‌کند که ترس قوی تری جایگزین آن شده باشد!

در مقایسه، RE2 وحشت را فدای اکشن نمی‌کند و در مقایسه با تاکید بر اکشن در RE4، حس بقا-وحشت بسیار قوی‌تری به آن می‌دهد؛ حتی اگر RE4 بخواهد گیم‌پلی ترسناک بقا را گسترش دهد تا به RE2 نزدیک‌تر شود، باز هم احتمالاً همان ضرب‌ آهنگ بازی اصلی را دنبال می‌کند که فرنچایز را از ژانر ترسناک و بقا، به سمت ترسناک/اکشن برد!

رزیدنت اویل ۲ داستان بهتری نسبت به رزیدنت اویل ۴ دارد!



در هر دو بازی رزیدنت اویل ۲ ریمیک و نسخه اصلی آن، عمق داستان نسبت به رزیدنت اویل ۴ بیشتر است و ریمیک بدون تغییرات اساسی در بازی قادر به تغییر آن نخواهد بود.

در رزیدنت اویل ۲ ما هدایت ۲ قهرمان را در دست داریم که داستان آنها به بخش های A و B تقسیم شده است که به بازیکنان امکان می دهد کمپین های لیان و کلیر ردفیلد را با هم ترکیب کنند؛ اما با توجه به مجموعه ای از شخصیت ها در رزیدنت اویل ۴ ریمیک، خلق دوباره و تنوع فراوان موجود در RE2 ممکن است برای رزیدنت اویل ۴ امکان پذیر نباشید

زیرا لیان تنها قهرمان داستان است و ایدا وانگ فقط یک ماموریت جانبی برای بازیکنان دارد.

رزیدنت اویل ۴ ممکن است یکی از موردانتظارترین بازی‌هایی باشد که در سال ۲۰۲۳ منتشر می‌شود، اما این باعث نمی‌شود که آن را به بهترین ریمیک Resident Evil تبدیل کند؛ نه تنها رزیدنت اویل ۲ ریمیک، حتی نسخه اصلاح‌شده آن که توسط طرفداران ساخته شده بود، شامل اکشن‌هایی است که با ترس متعادل می‌شوند به گونه‌ای که باعث می‌شود هیچ کدام بر دیگری غلبه نکنند.

با توجه به تغییراتی که در ریمیک ایجاد شده و عناصر تیره‌تر و خشن تر گنجانده شده‌اند، چیزهای زیادی هست باید منتظر ماند، اما بازهم این بدان معنا نیست که رزیدنت اویل ۴ ریمیک، بهترین «ریمیک» Residnt Evil است!
اصلا RE2 R اوج اویل بود حس ترس مخصوصا داخل اداره پلیس قشنگ با پوست استخونت بازی میکرد در کنار گرافیک عالی که ترسو دوچندان میکرد
RE4 بییشتر بخاطر گیم پلی اعتیاد اورش هوادار داره نه ترسش و اون تعادل خوبی که بین اکشن بقای که ایجاد کرده بود
قطعا RE4 R موفقیت بزرگیو رقم میزنه بشخصه دوست ندارم مثل RE2 R باشه میخوام مثل همون نسخه اصلی با شاخ برگ بیشتر و گرافیک عالی اگه کپکام همین حرکت سر RE3 R انجام میداد یعنی فرمول اصلیشو حفظ میکرد بهش شاخ برگ میداد قطعا RE2 R پشت سر میذاشت
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or