بالاخره این بازی تا دو هفته دیگه با یک سری امکانات جدید منتشرمیشه پی سی بازها نظر بدن
Resident Evil 4 | PC
- Thread starter Hitman Code Name 47
- تاریخ آغاز
اگه اشتباه نکنم شماره ی شهریور پارسال بود:confused:
ببین من دقیقش رو بهت میگم البته صبر کن خودم برم بخونمش ببینم اون چیزی که میخوای نوشته یا نه!
ببین من دقیقش رو بهت میگم البته صبر کن خودم برم بخونمش ببینم اون چیزی که میخوای نوشته یا نه!
خب مشکلش چیه؟آقا جریان این چیه؟؟
[
Henry Townshend finds himself trapped in his own cursed apartment. Only by exploring mysterious portals leading to disturbing alternate worlds will Henry begin to uncover clues as to why he is trapped. Such is the premise of Silent Hill 4 The Room, a more action-focused entry into Konami's survival horror series. Features include a higher number of weapons and enemies than previous games in the series, changes to the environment in real time, shifts between the first- and third-person perspective, and various visual and control upgrades to the Silent Hill 3 engine. Levels include a forest, a prison and a hote
http://rapidshare.com/files/317270/SHIV.part20.rar.html
http://rapidshare.com/files/316691/SHIV.part19.rar.html
http://rapidshare.com/files/316044/SHIV.part18.rar.html
http://rapidshare.com/files/315314/SHIV.part17.rar.html
http://rapidshare.com/files/314656/SHIV.part16.rar.html
http://rapidshare.com/files/314025/SHIV.part15.rar.html
http://rapidshare.com/files/313505/SHIV.part14.rar.html
http://rapidshare.com/files/312902/SHIV.part13.rar.html
http://rapidshare.com/files/312537/SHIV.part12.rar.html
http://rapidshare.com/files/312046/SHIV.part11.rar.html
http://rapidshare.com/files/311619/SHIV.part10.rar.html
http://rapidshare.com/files/311130/SHIV.part09.rar.html
http://rapidshare.com/files/310696/SHIV.part08.rar.html
http://rapidshare.com/files/310210/SHIV.part07.rar.html
http://rapidshare.com/files/309186/SHIV.part06.rar.html
http://rapidshare.com/files/308539/SHIV.part05.rar.html
http://rapidshare.com/files/307873/SHIV.part04.rar.html
http://rapidshare.com/files/307201/SHIV.part03.rar.html
http://rapidshare.com/files/306480/SHIV.part02.rar.html
http://rapidshare.com/files/305889/SHIV.part01.rar.html
http://rapidshare.com/files/305322/SHIV.part26.rar.html
http://rapidshare.com/files/305114/SHIV.part25.rar.html
http://rapidshare.com/files/304214/SHIV.part24.rar.html
http://rapidshare.com/files/303578/SHIV.part23.rar.html
http://rapidshare.com/files/302930/SHIV.part22.rar.html
http://rapidshare.com/files/302249/SHIV.part21.rar.html
Password: MOS
خیلی عجیبه؟؟
monster
کاربر سایت
میگم اسم تاپیک resident evil 4 هست و اون عکس sillent hill 4 :biggrin1: اسم هاشون زیاد شبیه هم نیست:cheesygri
میگم نوشته ی :
رو من نمیبینم شما ها از کجا نقل قول کردین:biggrin1:
میگم نوشته ی :
رو من نمیبینم شما ها از کجا نقل قول کردین:biggrin1:
اينم اطلاعاتي از بازي
قسمت هایی که با رنگ قرمز نوشته شده است NEW ، جدید هستش . فعلا همینارو تونستم بنویسم ، ان شاالله بقیه اش رو چند روز دیگه تو تاپیک می گذارم .
داستان بازی :
سال 1998 ... سالی که آن قتل های وحشتناک در کوهستان آرکلی به وقوع پیوست. پس از آن این اخبار در سراسر جهام پخش شد که همه آن اتفاقات تقصیر آزمایش ویروسی مخفیانه ای بود که توسط شرکت بین المللی داروسازی آمبرلا اداره می شد. این ویروس در حوالی یک اجتماع کوهستانی به نام راکون سیتی انتشار یافت و تمام زیر ساخت های این شهر کوچک را فلج کرد . بدون هیچ وقفه ای رییس جمهور آمریکا دستور یک طرح ضرب العجلی را برای پاکسازی شهر از ویروس مذکور را ارائه کرد. وقتی این مساله جنبه ی عمومی پیدا کرد دولت آمریکا جلوی تجارت شرکت آمبرلا را گرفت و پس ار آن سهام شرکت به شدت افت کرد و شرکت نابود شد .
در همان زمان لئون اسکات کندی با دولت شروع به همکاری می کند و سر انجام به یک مامور زبده و آموزش دیده دولت تبدیل می شود . حالا سال 2004 است . دختر رییس جمهور آمریکا در مسیر برگشت از دانشکده به خانه توسط گروهی ناشناس دزدیده می شود . و لئون کندی توسط دولت به این ماموریت فوق سری برای پیدا کردن و بازگرداندن دختر رییس جمهور به یک منطقه ناشناس در شمال اسپانیا اعزام می شود.
لئون به همراه دو پلیس دیگر به یک روستای ناشناس میرسند . در همان حوالی یک کلبه کوچک وجود داشت که یک روستایی در کنار آن بود. لئون از آن فرد در مورد دختر رییس جمهور جویا شد ولی روستایی به جای پاسخ با یک تبر به سمت لئون هجوم برد ولی لئون با استفاده از مهارت بالای خودش حمله ی روستایی را جا خالی داده و با شلیک یک گلوله او را نقش بر زمین می کند.در آن زمان لئون به فکر فرو می رود که نکند وی یک زامبی بوده است ولی با خود می گوید که یک چیز متفاوت است : چشم هایش . در چشم های وی اثری از زامبی بودن وجود ندارد . نه او زامبی نیست. در همین اوصاف ناگهان از همه ی جهات روستاییان فراوانی به سمت لئون هجوم می آورند تا او را بکشند که لئون مجبور به فرار از دست آنان می شود . این تعقیب و گریز تا جایی صورت می گیرد که صدای ناقوس کلیسا به گوش می رسد و هر کدام از روستاییان به سمتی می گریزند. لئون در این زمان جام سالم به در می برد و فرصتی پیدا می کند که در روستا به کند و کاش بپردازد . در یکی از خانه های روستا در اتاقی مخفی لئون فردی طناب پیچ شده به نام لوییز سرا را پیدا می کند که به گفته ی خودش یک پلیس است که از یکی از روستاهای مجاور برای کارهای شخصی به این جا آمده است.در همین اوصاف فردی به نام بیتورز مندز که کدخدا و کشیش این روستاست وارد اتاق می شود.لئون به سمت مندز هجوم می بره که مندز با قدرت زیاد خودش و با یک ضربه لئون را بی هوش می کند و ...
شخصیت ها : [/size]
1 - لئون اسکات کندی ( Leon Scott Kennedy ) :
لئون کندی قهرمان اصلی داستان بازی . افسر سابق اداره پلیس راکون سیتی که مسئول نابودی شرکت آمبرلا بود .
او از معدود بازماندگان راکون سیتی بودکه توانست قبل از نابودی شهر خود را زنده از آن جا دور کند . اما داستان به اینجا ختم نشد . بعد از حوادث راکون سیتی لئون با دولت شروع به همکاری کرد و پس از تمرین های فراوان به یکی از ماهرترین ماموران دولت تبدیل شد که به ماموریت فوق سری برای پیدا کردن و نجات دختر ربوده شده رییس جمهور به یک منطقه دور افتاده در اروپا اعزام شد ، جایی که برای لئون نا آشنا بود . لئون باید تمام مهارت خود را در این ماموریت به کار گیرد تا بتواند زنده به همراه دختر رییس جمهور از این مکان بگریزد
لئون هنوز کابوس هایی از راکون سیتی و اتفاقات وحشتناکش را در ذهنش دارد و فقط یک عامل باعث می شود که لئون نفس راحت بکشد و آن این است که شرکت آمبرلا نابود شده است .
2- اشلی گراهام (Ashley Graham) :
دختر رییس جمهور آمریکا . اشلی در راه برگشت از دانشکده به خانه توسط گروهی مرموز ربوده می شود. این مساله یک بحران عمومی شناخته می شود چون ربایندگان هیچ مبلغی را هم در قبال بازگرداندن وی مطالبه نکرده بودند. رییس جمهور خواهان آن شد که فردی زبده و آموزش دیده برای نجات دخترش به تنهایی به این ماموریت فوق سری فرستاده شود .چند وقت قبل سرنخی بدست آمد که اشلی در روستایی دورافتاده در شمال اسپانیا قرار دارد .
3- لوییز سرا(Luis Sera) :
طولی نکشید پس از این که لئون با روستاییان خشمگین روبه رو شد او لوییز را طناب پیچ شده در یک اتاق مخفی در یکی از خانه های روستایی پیدا می کند . لوییز خود را یک پلیس معرفی می کند که از روستای مجاور برای کارهای شخصی به این جا آمده است . متاسفانه اولین ملاقات آن ها آن طور که لئون می خواست پیش نرفت . قبل از اینکه لئون بتواند اطلاعات بیش تری درباره لوییز بدست آورد با حمله ی کدخدای روستا مواجه می شود. واقعا او در این روستا چه می کند ؟ هر کس با عقلی سالم می خواهد تا حد امکان از چنین مکانی دور بماند.
لوییز تمام رازهای متعلق به روستا را می داند و همچنین تمام واقعیت را نسبت به کدخدای روستا نیز می داند . اما حقیقت موضوع این است که او درباره همه چیز روستا می داند . حتی درباره این که چرا روستاییان به هر فرد ناشناسی حمله می کنند و می خواهند او را بکشند . لوییز به خاطر این در روستاست که یک چیز با ارزشی را از روستاییان دزدیده است .اما آن چیز با ارزش چه می تواند باشد ؟
4 - بیتورس مندز (Bitores Mendez) : کدخدای روستا
اولین باری که لئون با مندز برخورد کرد زمانی بود که قبل از آن با لوییز برخورد کرده بود . طولی نکشید پس از ملاقات لوییز با لئون که مندز وارد اتاق شد و هنگامی که لئون قصد فرار داشت با قدرت زیاد خودش ضربه ای به لئون زده و او را بیهوش می کند.
مندز دارای قدرت بسیار زیادی می باشد و حتی جثه و اندام وی از هر روستایی بزرگ تر است . در حقیقت او رهبر روستاییان است و در روستا تنها فردی است که کمی انگلیسی بلد است . همچنین او کشیش روستا می باشد ولی یک فرقه ی عجیب و غریب را در روستا تبلیغ می کند. در کل روستاییان او را بالاترین شخصیت ده می دانند واراده ی او حرف آخر را در ده می زند.
5 - لرد سادلر ( Lord Osmund Saddler ) :
لرد سادلر رهبر لاس لومینادوس است .او قصد دارد یک لاس پلاگاس نوعی انگل بسیار خطرناک که در جایی مخفی در روستا فسیل شده است را زنده کند . با داشتن رامون و مندز در تحت کنترل خودش نقشه ای را طرح می کند که آمریکا را فتح کند . او می خواهد با استفاده از لاس پلاگاس آمریکایی ها را تبدیل به پیروانش کند. به همین منظور او اشلی دختر رییس جمهور آمریکا را دزدیده تا لاس پلاگاس را وارد بدنش کرده و او را به آمریکا بازگرداند .
6 – رامون سالازار ( Ramon Salazar ) :
سالازار در نزد لرد سادلر کار می کند . جد وی یک نوع انگل بسیار خطرناک به نام لاس پلاگاس را در جایی از روستا مخفی کرده است . هنگامی که سالازار به حرف های لرد سادلر اعتماد پیدا کند با وی همکاری خواهد کرد تا آن انگل را پیدا کرده و زنده گرداند . رامون همچنین در بدن خود این انگل را دارد و بر گاندوز ها تسلط دارد .
او به سادلر کمک می کند تا اشلی را از لئون پس بگیرد ( بعد از آن که لئون اشلی را پیدا می کند )
7 – ایدا وانگ ( Ada Wong ) :
ایدا و لئون بر می گردند به زمان حوادث راکون سیتی که لئون ، ایدا را در کلانتری RPD ملاقات می کند،هنگامی که ایدا به دنبال دوست پسر گمشده اش می گشت .لئون در این جست وجو به ایدا کمک می کند تا هنگامی که لئون به زیرزمین شرکت آمبرلا رفت و در آن جا حقایقی را فهمید که ایدا مسئول بازیابی G-Virus برای یکی از دانشمندان آمبرلا به نام ویلیام بریکین است و هنگامی که در آن جا ایدا به لئون برخوردمی کرد و شانس کشتنش را داشت به دلیل علاقه ای که به لئون پیدا کرده بود اسلحه را کنار گذاشت و این کار را نکرد و همین کار به قیمت زندگی اش تمام شد و هنگامی که بریکین به ایدا شلیک کرد ، وسکر که هنوز به ایدا نیاز داشت ، ایدا را نجات می دهد و حالا ایدا تمام وقت برای وسکر کار می کند .
تا آن جایی که به این بازی مربوط می شود ، ایدا به خاطر این در روستا می باشد که می خواهد نمونه هایی از آن بیماری ای را جمع کند که باعث دیوانگی روستاییان شده است . اما دلیل این کار چه می تواند باشد؟ بله دلیلش این است که وسکر از او خواسته است . اما وسکر برای چه از ایدا خواسته است چنین کاری را انجام دهد ؟
8 – جک کراوزر ( Jack Krauser ) :
[/PHP]
جک کراوزر ، کسی که لئون فکر می کرد در یک حادثه در یکی از پروازهای تمرینی که برای آژانس های مختلف انجام می داد ، کشته شده است . ولی ظاهرا لئون اشتباه کرده است . جک زنده است و حتی زندگی اش هم بهتر از لئون است . این فرد به لاس لومینادوس ها کمک می کند ولی تحت کنترل لرد سادلر مانند بقیه گاندوس ها نمی باشد . این معلوم نیست که چرا او به افراد شرور کمک می کند و حتی واقعا برای چه کسی کار می کند .
9- اینگرید هانیگان ( Ingrid Hunnigan ) :
هانیگان مسئول ارتباط میان لئون و رییس جمهور آمریکاست . او با یک وسیله ارتباطی ، لئون را ردیابی کرده و تذکرات لازم را می دهد .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
((NEW))
10 – آلبرت وسکر (Albert Wesker ) :
وسکر به گروه استار( STAR) در ظول حادثه ی راکون سیتی خیانت می کند و بعد از اون معلوم می شود که او در طی این مدتبرای شرکت آمبرلا کار می کرده است . اما پس از تخریب شرکت آمبرلا او در مقابل کریس ردفیلد (Chris Redfield ) یکی دیگر از بازماندگان حادثه ی راکون سیتی قرار گرفت و این حقیقت هم آشکار شد که : او قطعا از شرکت آمبرلا دذ طول آن مدت برای رسیدن به اهدافش استفاده کرده است . وسکر در حال حاضر با ایدا در یک سازمان خاص کار می کنند و او با دادن اطلاعات آمبرلا به این شرکت به آمبرلا خیانت کرد .
این سازمان برای این که بتواند اهداف شوم خود ( اهدافی که آمبرلا دنبال می کرد ) را محقق کند به نمونه ی لاس پلاگاس نیاز دارد .فرضیه ی این سازمان این است که توسط یک امواج صوتی خاص که فقط توسط انگل ها دریافت می شود می توان انگل ها را کنترل کرد . این مساله در پی آنالیز یکی از بافت هایی از این نمونه پی برده شد . این بافت شامل اندامی است که برای دریافت امواج صوتی به کار می روند .البته این فقط یک نظریه است و این سازمان نمونه هایی از این انگل را احتیاج داره که این تئوری را اثبات یا رد کند . به همین دلیل ایدا و وسکر به این ماموریت فرستاده شدند . اما وسکر نقشه های دیگری رو در سر دارد . به نظر او باز به فکر خیانت به این سازمان افتاده است .وسکر برای درست کردن یک آمبرلای جدید احتیاج بسیار زیادی به این نمونه داره . اگه اون این کارو بکنه باز خیانت دیگری رقم می خوره اما عرصه رقابت تازه شروع می شه . اما دقیقا هدف بعدی وسکر چیه ؟ برای رسیدن به این پاسخ باید منتظر رزیدنت اویل 5 باشیم .
((NEW))
ماجرای لرد سدلر و رامون سلزار :
اجداد سالازار حاکمان قلعه بودند . اون ها قدرت اینو داشتند که یک انگل بسیار خطرناک به نام لاس پلاگاس رو کنترل کنند .اما پس از مدتی لاس پلاگاس را در جایی مخفی در قلعه پنهان می کنند که فقط سالازار از جای آن باخبر بود .سالازار آدم ساده ای است . هنگامی که لرد سدلر لاس پلاگاس را می خواهد ، رامون برای این که بتواند گناهان اجدادش را جبران کند ، خام لرد سدلر می شود .او فکر می کند که سدلر از قدرت لاس پلاگاس استفاده می کند تا بتواند جهانی را درست کند که هیچ گناهی در آن نباشد و رامون هم از این طریق بتواند گناهان اجدادش را جبران کند . به همین دلیل رامون لاس پلاگاس رو پیدا می کند که فسیل شده بود و مجبور بود آن را به طریقی زنده کند و بالاخره موفق می شه و به سدلر می ده و سدلر هم برای اطمینان از این که لاس پلاگاس قدرت قبلی خودش رو داره ، اونو روی روستایی های بیچاره امتحان می کنه که به همین دلیل این انگل بسیار خطرناک بین تمام روستایی ها شیوع پیدا می کنه و همه آن ها رو دیوونه و مطیع لرد می کنه .اما لاس پلاگاس وارد بدن سالازار هم می شه . این انگل در صورتی که بالغ بشه دیگر از بین نمی ره مگر این که میزبان اون از بین بره.پس اگه این عملیات متوقف نشود ، تمام انسان ها به بردگان این سازمان دیوانه که در راس آن لرد سدلد است ، تبدیل می شوند . برای همین منظور بود که سدلر اشلی دختر رییس جمهور آمریکا رو دزدید تا لاس پلاگاس رو وارد بدنش کنه و او رو به آمریکا برگردونه تا به هدفش که تحت کنترل تمام جهان است برسه ( اما چرا اشلی رو می دزده . می تونست یک فرد عادی رو بدزده . دلیلش اینه که این انگل سریعا به رییس جمهور آمریکا منتقل بشه و بتونه رییس جمهور آمریکا رو مطیع خودش بکنه )
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
روستاییان :
زامبی ها کجا هستند . گیمر ها و روزنامه نگاران شبیه چنین سوالی را بیش تر از آن که بتوانیم بر شمریم پرسیده اند و همیشه شرکت کپکام با همان پاسخ های قبلی پاسخ گفته است : هیچ زامبی ای در بازی وجود ندارد .
این رزیدنت اویل 4 است . آخرین نسخه این استودیو ژاپني که یک انقلاب در سبک بازی های ترسناک به وجود آورده است. و با یک تغییر اساسی در دنباله ی جدید این بازی : مردگان متحرک ( زامبی ها ) به گورهایشان باز گشته اند. به جای فرمولی که کپکام خودش تصدیق کرده است که داشت کهنه می شد تیم سازنده همراه با پروژه ای بلند پروازانه تصمیم گرفتند که تجربه ی جدید قابل توجه رزیدنت اویل را بدون برخی از اجزایی که سری های قبلی بازی را جذاب کرده بود (زامبی ها ) بسازند.
طرفداران رزیدنت اویل 4 می دانند که روستاییان چهره و رفتارشان به شدت از زامبی های قدیم متفاوت است .آن ها باهوش تر هستند . قادر هستند که به لئون با طرح و اندیشه قبلی حمله کنند و جلوی فرار لئون را از راه های فرار موجود بگیرند. آن ها می توانند پنجره ها را شکسته و وارد مکانی شوند و یا از نردبان بالا روند و حتی هنگامی که لئون قصد مخفی شدن را دارد با آتش بر افروختن در گوشه ای لئون را پیدا کنند. در این بازی بازیکن نیاز دارد که به صورت مکرر و صحیح تیر اندازی کند چون که روستاییان در یک جا نمی ایستند که مورد اثابت گلوله قرار گیرند .آن ها پیوسته از شلیک های شما جا خالی می دهند . دیگر روستاییان مانند آن زامبی های احمق راه نمی روند بلکه به دنبال شما می دوند و تا وقتی که شما را گیر نیاورند و نکشند دست از تلاش بر نمی دارند.
کالاها و بازرگانان :
یکی از تاثیربرانگیزترین حرکات بزرگ بازی توانایی خرید کالا از بازرگانان می باشد. این بازرگانان متعلق به همان روستایی هستند که لئون در آن حضور دارد . برای دلایل خاصی این بازرگانان با لئون معامله های مخفیانه و به دور از چشم سایر روستاییان انجام می دهند . آن ها کالاهایی را به لئون می فروشند و همچنین کالاهایی را از وی می خرند . از آنجایی که بازیکن باید بنابر سلیقه و احتیاج خودش به جست و جوی بازرگانان بپردازد این جست و جوها عمق بیش تری را به بازی می بخشد .
اگر یکی از بازرگانان به هر دلیلی بمیرد مانند این که اگر شما اشتباهی او را بکشید آن بازرگان هرگز بر نمی گردد . یافتن بازرگانان جدید به شما امکان دسترسی به کالاهای جدید را فراهم می آورد . هر بازرگانی کالای خاص به خودش را می فروشد . هر چقدر شما بازرگان بیش تری در بازی پیدا کنید شانس شما در موفقیت بازی بیش تر می شود . رویدادهای خاصی که توسط بازیکن در بازی رخ می دهد و نیز به وجود آمدن شرایط خاصی هم می تواند موجب ظاهر شدن کالاهای جدید شود . شما می توانید این کالا ها را به وسیله پول هایی که از روستاییان کشته شده بر زمین افتاده و همچنین پیدا کردن ذخایر پول در سرتاسر روستا بخرید .
بازرگانان همچنین سلاح های شما را از لحاظ بالا بردن قدرت شلیک و آتش . سرعت شلیک گلوله . سرعت بارگذاری اسلحه و گنجایش خشاب ترفیع می دهند .هر اسلحه باعث تقویت نقاط ضعف و قوت شخص می شود . این بدین معنی است که هر اسلحه در یک یا چند قسمت بهتر و کار آمد تر ترفیع می شود .
لئون در این بازی مجبور است تعداد محدودی از کالا را حمل بنماید . کالا ها نسبت به اندازه شان جای بیش تری را اشغال می کنند . بنابراین بازیکن باید انتخاب کند که چیزی را می خواهد : تعداد کمی از کالاهای بزرگ ( مثل آر پی جی ) یا تعداد بیش تری از کالاهای کوچک ( مثل داروهای شفا بخش )
قسمت هایی که با رنگ قرمز نوشته شده است NEW ، جدید هستش . فعلا همینارو تونستم بنویسم ، ان شاالله بقیه اش رو چند روز دیگه تو تاپیک می گذارم .
داستان بازی :
سال 1998 ... سالی که آن قتل های وحشتناک در کوهستان آرکلی به وقوع پیوست. پس از آن این اخبار در سراسر جهام پخش شد که همه آن اتفاقات تقصیر آزمایش ویروسی مخفیانه ای بود که توسط شرکت بین المللی داروسازی آمبرلا اداره می شد. این ویروس در حوالی یک اجتماع کوهستانی به نام راکون سیتی انتشار یافت و تمام زیر ساخت های این شهر کوچک را فلج کرد . بدون هیچ وقفه ای رییس جمهور آمریکا دستور یک طرح ضرب العجلی را برای پاکسازی شهر از ویروس مذکور را ارائه کرد. وقتی این مساله جنبه ی عمومی پیدا کرد دولت آمریکا جلوی تجارت شرکت آمبرلا را گرفت و پس ار آن سهام شرکت به شدت افت کرد و شرکت نابود شد .
در همان زمان لئون اسکات کندی با دولت شروع به همکاری می کند و سر انجام به یک مامور زبده و آموزش دیده دولت تبدیل می شود . حالا سال 2004 است . دختر رییس جمهور آمریکا در مسیر برگشت از دانشکده به خانه توسط گروهی ناشناس دزدیده می شود . و لئون کندی توسط دولت به این ماموریت فوق سری برای پیدا کردن و بازگرداندن دختر رییس جمهور به یک منطقه ناشناس در شمال اسپانیا اعزام می شود.
لئون به همراه دو پلیس دیگر به یک روستای ناشناس میرسند . در همان حوالی یک کلبه کوچک وجود داشت که یک روستایی در کنار آن بود. لئون از آن فرد در مورد دختر رییس جمهور جویا شد ولی روستایی به جای پاسخ با یک تبر به سمت لئون هجوم برد ولی لئون با استفاده از مهارت بالای خودش حمله ی روستایی را جا خالی داده و با شلیک یک گلوله او را نقش بر زمین می کند.در آن زمان لئون به فکر فرو می رود که نکند وی یک زامبی بوده است ولی با خود می گوید که یک چیز متفاوت است : چشم هایش . در چشم های وی اثری از زامبی بودن وجود ندارد . نه او زامبی نیست. در همین اوصاف ناگهان از همه ی جهات روستاییان فراوانی به سمت لئون هجوم می آورند تا او را بکشند که لئون مجبور به فرار از دست آنان می شود . این تعقیب و گریز تا جایی صورت می گیرد که صدای ناقوس کلیسا به گوش می رسد و هر کدام از روستاییان به سمتی می گریزند. لئون در این زمان جام سالم به در می برد و فرصتی پیدا می کند که در روستا به کند و کاش بپردازد . در یکی از خانه های روستا در اتاقی مخفی لئون فردی طناب پیچ شده به نام لوییز سرا را پیدا می کند که به گفته ی خودش یک پلیس است که از یکی از روستاهای مجاور برای کارهای شخصی به این جا آمده است.در همین اوصاف فردی به نام بیتورز مندز که کدخدا و کشیش این روستاست وارد اتاق می شود.لئون به سمت مندز هجوم می بره که مندز با قدرت زیاد خودش و با یک ضربه لئون را بی هوش می کند و ...
شخصیت ها : [/size]
1 - لئون اسکات کندی ( Leon Scott Kennedy ) :
لئون کندی قهرمان اصلی داستان بازی . افسر سابق اداره پلیس راکون سیتی که مسئول نابودی شرکت آمبرلا بود .
او از معدود بازماندگان راکون سیتی بودکه توانست قبل از نابودی شهر خود را زنده از آن جا دور کند . اما داستان به اینجا ختم نشد . بعد از حوادث راکون سیتی لئون با دولت شروع به همکاری کرد و پس از تمرین های فراوان به یکی از ماهرترین ماموران دولت تبدیل شد که به ماموریت فوق سری برای پیدا کردن و نجات دختر ربوده شده رییس جمهور به یک منطقه دور افتاده در اروپا اعزام شد ، جایی که برای لئون نا آشنا بود . لئون باید تمام مهارت خود را در این ماموریت به کار گیرد تا بتواند زنده به همراه دختر رییس جمهور از این مکان بگریزد
لئون هنوز کابوس هایی از راکون سیتی و اتفاقات وحشتناکش را در ذهنش دارد و فقط یک عامل باعث می شود که لئون نفس راحت بکشد و آن این است که شرکت آمبرلا نابود شده است .
2- اشلی گراهام (Ashley Graham) :
دختر رییس جمهور آمریکا . اشلی در راه برگشت از دانشکده به خانه توسط گروهی مرموز ربوده می شود. این مساله یک بحران عمومی شناخته می شود چون ربایندگان هیچ مبلغی را هم در قبال بازگرداندن وی مطالبه نکرده بودند. رییس جمهور خواهان آن شد که فردی زبده و آموزش دیده برای نجات دخترش به تنهایی به این ماموریت فوق سری فرستاده شود .چند وقت قبل سرنخی بدست آمد که اشلی در روستایی دورافتاده در شمال اسپانیا قرار دارد .
3- لوییز سرا(Luis Sera) :
طولی نکشید پس از این که لئون با روستاییان خشمگین روبه رو شد او لوییز را طناب پیچ شده در یک اتاق مخفی در یکی از خانه های روستایی پیدا می کند . لوییز خود را یک پلیس معرفی می کند که از روستای مجاور برای کارهای شخصی به این جا آمده است . متاسفانه اولین ملاقات آن ها آن طور که لئون می خواست پیش نرفت . قبل از اینکه لئون بتواند اطلاعات بیش تری درباره لوییز بدست آورد با حمله ی کدخدای روستا مواجه می شود. واقعا او در این روستا چه می کند ؟ هر کس با عقلی سالم می خواهد تا حد امکان از چنین مکانی دور بماند.
لوییز تمام رازهای متعلق به روستا را می داند و همچنین تمام واقعیت را نسبت به کدخدای روستا نیز می داند . اما حقیقت موضوع این است که او درباره همه چیز روستا می داند . حتی درباره این که چرا روستاییان به هر فرد ناشناسی حمله می کنند و می خواهند او را بکشند . لوییز به خاطر این در روستاست که یک چیز با ارزشی را از روستاییان دزدیده است .اما آن چیز با ارزش چه می تواند باشد ؟
4 - بیتورس مندز (Bitores Mendez) : کدخدای روستا
اولین باری که لئون با مندز برخورد کرد زمانی بود که قبل از آن با لوییز برخورد کرده بود . طولی نکشید پس از ملاقات لوییز با لئون که مندز وارد اتاق شد و هنگامی که لئون قصد فرار داشت با قدرت زیاد خودش ضربه ای به لئون زده و او را بیهوش می کند.
مندز دارای قدرت بسیار زیادی می باشد و حتی جثه و اندام وی از هر روستایی بزرگ تر است . در حقیقت او رهبر روستاییان است و در روستا تنها فردی است که کمی انگلیسی بلد است . همچنین او کشیش روستا می باشد ولی یک فرقه ی عجیب و غریب را در روستا تبلیغ می کند. در کل روستاییان او را بالاترین شخصیت ده می دانند واراده ی او حرف آخر را در ده می زند.
5 - لرد سادلر ( Lord Osmund Saddler ) :
لرد سادلر رهبر لاس لومینادوس است .او قصد دارد یک لاس پلاگاس نوعی انگل بسیار خطرناک که در جایی مخفی در روستا فسیل شده است را زنده کند . با داشتن رامون و مندز در تحت کنترل خودش نقشه ای را طرح می کند که آمریکا را فتح کند . او می خواهد با استفاده از لاس پلاگاس آمریکایی ها را تبدیل به پیروانش کند. به همین منظور او اشلی دختر رییس جمهور آمریکا را دزدیده تا لاس پلاگاس را وارد بدنش کرده و او را به آمریکا بازگرداند .
6 – رامون سالازار ( Ramon Salazar ) :
سالازار در نزد لرد سادلر کار می کند . جد وی یک نوع انگل بسیار خطرناک به نام لاس پلاگاس را در جایی از روستا مخفی کرده است . هنگامی که سالازار به حرف های لرد سادلر اعتماد پیدا کند با وی همکاری خواهد کرد تا آن انگل را پیدا کرده و زنده گرداند . رامون همچنین در بدن خود این انگل را دارد و بر گاندوز ها تسلط دارد .
او به سادلر کمک می کند تا اشلی را از لئون پس بگیرد ( بعد از آن که لئون اشلی را پیدا می کند )
7 – ایدا وانگ ( Ada Wong ) :
ایدا و لئون بر می گردند به زمان حوادث راکون سیتی که لئون ، ایدا را در کلانتری RPD ملاقات می کند،هنگامی که ایدا به دنبال دوست پسر گمشده اش می گشت .لئون در این جست وجو به ایدا کمک می کند تا هنگامی که لئون به زیرزمین شرکت آمبرلا رفت و در آن جا حقایقی را فهمید که ایدا مسئول بازیابی G-Virus برای یکی از دانشمندان آمبرلا به نام ویلیام بریکین است و هنگامی که در آن جا ایدا به لئون برخوردمی کرد و شانس کشتنش را داشت به دلیل علاقه ای که به لئون پیدا کرده بود اسلحه را کنار گذاشت و این کار را نکرد و همین کار به قیمت زندگی اش تمام شد و هنگامی که بریکین به ایدا شلیک کرد ، وسکر که هنوز به ایدا نیاز داشت ، ایدا را نجات می دهد و حالا ایدا تمام وقت برای وسکر کار می کند .
تا آن جایی که به این بازی مربوط می شود ، ایدا به خاطر این در روستا می باشد که می خواهد نمونه هایی از آن بیماری ای را جمع کند که باعث دیوانگی روستاییان شده است . اما دلیل این کار چه می تواند باشد؟ بله دلیلش این است که وسکر از او خواسته است . اما وسکر برای چه از ایدا خواسته است چنین کاری را انجام دهد ؟
8 – جک کراوزر ( Jack Krauser ) :
PHP:
[PHP]جک کراوزر ، کسی که لئون فکر می کرد در یک حادثه در یکی از پروازهای تمرینی که برای آژانس های مختلف انجام می داد ، کشته شده است . ولی ظاهرا لئون اشتباه کرده است . جک زنده است و حتی زندگی اش هم بهتر از لئون است . این فرد به لاس لومینادوس ها کمک می کند ولی تحت کنترل لرد سادلر مانند بقیه گاندوس ها نمی باشد . این معلوم نیست که چرا او به افراد شرور کمک می کند و حتی واقعا برای چه کسی کار می کند .
9- اینگرید هانیگان ( Ingrid Hunnigan ) :
هانیگان مسئول ارتباط میان لئون و رییس جمهور آمریکاست . او با یک وسیله ارتباطی ، لئون را ردیابی کرده و تذکرات لازم را می دهد .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
((NEW))
10 – آلبرت وسکر (Albert Wesker ) :
وسکر به گروه استار( STAR) در ظول حادثه ی راکون سیتی خیانت می کند و بعد از اون معلوم می شود که او در طی این مدتبرای شرکت آمبرلا کار می کرده است . اما پس از تخریب شرکت آمبرلا او در مقابل کریس ردفیلد (Chris Redfield ) یکی دیگر از بازماندگان حادثه ی راکون سیتی قرار گرفت و این حقیقت هم آشکار شد که : او قطعا از شرکت آمبرلا دذ طول آن مدت برای رسیدن به اهدافش استفاده کرده است . وسکر در حال حاضر با ایدا در یک سازمان خاص کار می کنند و او با دادن اطلاعات آمبرلا به این شرکت به آمبرلا خیانت کرد .
این سازمان برای این که بتواند اهداف شوم خود ( اهدافی که آمبرلا دنبال می کرد ) را محقق کند به نمونه ی لاس پلاگاس نیاز دارد .فرضیه ی این سازمان این است که توسط یک امواج صوتی خاص که فقط توسط انگل ها دریافت می شود می توان انگل ها را کنترل کرد . این مساله در پی آنالیز یکی از بافت هایی از این نمونه پی برده شد . این بافت شامل اندامی است که برای دریافت امواج صوتی به کار می روند .البته این فقط یک نظریه است و این سازمان نمونه هایی از این انگل را احتیاج داره که این تئوری را اثبات یا رد کند . به همین دلیل ایدا و وسکر به این ماموریت فرستاده شدند . اما وسکر نقشه های دیگری رو در سر دارد . به نظر او باز به فکر خیانت به این سازمان افتاده است .وسکر برای درست کردن یک آمبرلای جدید احتیاج بسیار زیادی به این نمونه داره . اگه اون این کارو بکنه باز خیانت دیگری رقم می خوره اما عرصه رقابت تازه شروع می شه . اما دقیقا هدف بعدی وسکر چیه ؟ برای رسیدن به این پاسخ باید منتظر رزیدنت اویل 5 باشیم .
((NEW))
ماجرای لرد سدلر و رامون سلزار :
اجداد سالازار حاکمان قلعه بودند . اون ها قدرت اینو داشتند که یک انگل بسیار خطرناک به نام لاس پلاگاس رو کنترل کنند .اما پس از مدتی لاس پلاگاس را در جایی مخفی در قلعه پنهان می کنند که فقط سالازار از جای آن باخبر بود .سالازار آدم ساده ای است . هنگامی که لرد سدلر لاس پلاگاس را می خواهد ، رامون برای این که بتواند گناهان اجدادش را جبران کند ، خام لرد سدلر می شود .او فکر می کند که سدلر از قدرت لاس پلاگاس استفاده می کند تا بتواند جهانی را درست کند که هیچ گناهی در آن نباشد و رامون هم از این طریق بتواند گناهان اجدادش را جبران کند . به همین دلیل رامون لاس پلاگاس رو پیدا می کند که فسیل شده بود و مجبور بود آن را به طریقی زنده کند و بالاخره موفق می شه و به سدلر می ده و سدلر هم برای اطمینان از این که لاس پلاگاس قدرت قبلی خودش رو داره ، اونو روی روستایی های بیچاره امتحان می کنه که به همین دلیل این انگل بسیار خطرناک بین تمام روستایی ها شیوع پیدا می کنه و همه آن ها رو دیوونه و مطیع لرد می کنه .اما لاس پلاگاس وارد بدن سالازار هم می شه . این انگل در صورتی که بالغ بشه دیگر از بین نمی ره مگر این که میزبان اون از بین بره.پس اگه این عملیات متوقف نشود ، تمام انسان ها به بردگان این سازمان دیوانه که در راس آن لرد سدلد است ، تبدیل می شوند . برای همین منظور بود که سدلر اشلی دختر رییس جمهور آمریکا رو دزدید تا لاس پلاگاس رو وارد بدنش کنه و او رو به آمریکا برگردونه تا به هدفش که تحت کنترل تمام جهان است برسه ( اما چرا اشلی رو می دزده . می تونست یک فرد عادی رو بدزده . دلیلش اینه که این انگل سریعا به رییس جمهور آمریکا منتقل بشه و بتونه رییس جمهور آمریکا رو مطیع خودش بکنه )
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
روستاییان :
زامبی ها کجا هستند . گیمر ها و روزنامه نگاران شبیه چنین سوالی را بیش تر از آن که بتوانیم بر شمریم پرسیده اند و همیشه شرکت کپکام با همان پاسخ های قبلی پاسخ گفته است : هیچ زامبی ای در بازی وجود ندارد .
این رزیدنت اویل 4 است . آخرین نسخه این استودیو ژاپني که یک انقلاب در سبک بازی های ترسناک به وجود آورده است. و با یک تغییر اساسی در دنباله ی جدید این بازی : مردگان متحرک ( زامبی ها ) به گورهایشان باز گشته اند. به جای فرمولی که کپکام خودش تصدیق کرده است که داشت کهنه می شد تیم سازنده همراه با پروژه ای بلند پروازانه تصمیم گرفتند که تجربه ی جدید قابل توجه رزیدنت اویل را بدون برخی از اجزایی که سری های قبلی بازی را جذاب کرده بود (زامبی ها ) بسازند.
طرفداران رزیدنت اویل 4 می دانند که روستاییان چهره و رفتارشان به شدت از زامبی های قدیم متفاوت است .آن ها باهوش تر هستند . قادر هستند که به لئون با طرح و اندیشه قبلی حمله کنند و جلوی فرار لئون را از راه های فرار موجود بگیرند. آن ها می توانند پنجره ها را شکسته و وارد مکانی شوند و یا از نردبان بالا روند و حتی هنگامی که لئون قصد مخفی شدن را دارد با آتش بر افروختن در گوشه ای لئون را پیدا کنند. در این بازی بازیکن نیاز دارد که به صورت مکرر و صحیح تیر اندازی کند چون که روستاییان در یک جا نمی ایستند که مورد اثابت گلوله قرار گیرند .آن ها پیوسته از شلیک های شما جا خالی می دهند . دیگر روستاییان مانند آن زامبی های احمق راه نمی روند بلکه به دنبال شما می دوند و تا وقتی که شما را گیر نیاورند و نکشند دست از تلاش بر نمی دارند.
کالاها و بازرگانان :
یکی از تاثیربرانگیزترین حرکات بزرگ بازی توانایی خرید کالا از بازرگانان می باشد. این بازرگانان متعلق به همان روستایی هستند که لئون در آن حضور دارد . برای دلایل خاصی این بازرگانان با لئون معامله های مخفیانه و به دور از چشم سایر روستاییان انجام می دهند . آن ها کالاهایی را به لئون می فروشند و همچنین کالاهایی را از وی می خرند . از آنجایی که بازیکن باید بنابر سلیقه و احتیاج خودش به جست و جوی بازرگانان بپردازد این جست و جوها عمق بیش تری را به بازی می بخشد .
اگر یکی از بازرگانان به هر دلیلی بمیرد مانند این که اگر شما اشتباهی او را بکشید آن بازرگان هرگز بر نمی گردد . یافتن بازرگانان جدید به شما امکان دسترسی به کالاهای جدید را فراهم می آورد . هر بازرگانی کالای خاص به خودش را می فروشد . هر چقدر شما بازرگان بیش تری در بازی پیدا کنید شانس شما در موفقیت بازی بیش تر می شود . رویدادهای خاصی که توسط بازیکن در بازی رخ می دهد و نیز به وجود آمدن شرایط خاصی هم می تواند موجب ظاهر شدن کالاهای جدید شود . شما می توانید این کالا ها را به وسیله پول هایی که از روستاییان کشته شده بر زمین افتاده و همچنین پیدا کردن ذخایر پول در سرتاسر روستا بخرید .
بازرگانان همچنین سلاح های شما را از لحاظ بالا بردن قدرت شلیک و آتش . سرعت شلیک گلوله . سرعت بارگذاری اسلحه و گنجایش خشاب ترفیع می دهند .هر اسلحه باعث تقویت نقاط ضعف و قوت شخص می شود . این بدین معنی است که هر اسلحه در یک یا چند قسمت بهتر و کار آمد تر ترفیع می شود .
لئون در این بازی مجبور است تعداد محدودی از کالا را حمل بنماید . کالا ها نسبت به اندازه شان جای بیش تری را اشغال می کنند . بنابراین بازیکن باید انتخاب کند که چیزی را می خواهد : تعداد کمی از کالاهای بزرگ ( مثل آر پی جی ) یا تعداد بیش تری از کالاهای کوچک ( مثل داروهای شفا بخش )
Attachments
Silenthill_ir
کاربر سایت
این عکس اصلا کیفیتش خوب نیست چون فکر نمیکنم نسخه ی ps2 و gc گرافیکش این قدر بد باشهاین عکس مربوط به Pc نیست
کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند
Google