Rate your last seen movie (قوانین پست اول حتما رعایت شود)

Darkfie1d

Lux Omnia Vincit
Loyal Member
Sep 25, 2005
3,040
نام
Gwynbleidd Darkfield
  • اگه خواستید پستی رو نقل قول کنید به جای جواب دادن توی این تاپیک پست رو ببرید داخل تاپیک Movie Center و بزارید پست های اینجا به صورت یک پارچه باقی بمونه. برای این کار گزینه "+ نقل قول" رو پایین سمت چپ پست مورد نظرتون بزنید تا پست انتخاب بشه بعد داخل تاپیک Movie Center از ادیتور گزینه
    1620238607876.png
    رو بزنید و پست مورد نظرتون رو اونجا نقل قول کنید.

  • لطفاً اسم فیلم رو حتماً بنویسید عکس به صورت خالی کافی نیست
  • عکسها رو حتماً به صورت Thumbnail/کم حجم قرار بدید.
  • دوستان لطف کنن به جای شیوه های من درآوردی برای امتیاز دادن ، 10 رو حداکثر قرار بدن و نسبت به اون امتیاز بدن.
  • نوشته هایی که ممکنه بخش خاصی از داستان فیلم رو لو بده، داخل تگ اسپویلر باید گذاشته بشه، در غیر اینصورت برخورد می شه
  • از پست کردن هر گونه مطلبی که به مبحث این تاپیک مربوط نمیشه خودداری کنید

امکان ویرایش قوانین وجود داره .
 

hitman68

کاربر سایت
Sep 6, 2011
6,364
Deadpool 2


ed8t_700x700-75.jpg

من نسخه معمولی دیدم و یکی دو روز آینده نسخه طولانی رو دوباره میبینم
فیلم اصلا قابل مقایسه با نسخه اول نیست. صحنه های اکشن و کمدی خیلی کم و بدتر
درکل فیلم بدی نیست ولی اصلا اون چیزی نیست ک انتظار داشتم. در کل میشه ی فیلم متوسط در نظر گرفت
امتیاز 6.5

امتیاز برای نسخه اول 8.5
 

Silent Storm

کاربر سایت
Apr 6, 2010
1,656
نام
iMAN
eXXpuW2xaq5Aen9N5prFlARVIvr.jpg

Tag 8/10

فیلم خیلی جالبی بود و واقعا متفاوت بود که بر اساس داستان واقعی هم ساخته شده . پیام فیلم به نظر من مهم بود که داشتن دوستان خوب و با وفا واقعا واقعا غنیمت هست ...!!! احساس خوبی میداد به آدم فیلم .... پیشنهاد میکنم ببینید ...
 

Max Blood

کاربر سایت
Feb 17, 2016
805
نام
پویا
MV5BNjk1Njk3YjctMmMyYS00Y2I4LThhMzktN2U0MTMyZTFlYWQ5XkEyXkFqcGdeQXVyODM2ODEzMDA_V1_UY268_CR43_0_182_268_AL_.jpg

Deadpool 2

به نظرم ددپول 2 خیلی بیخودی طولانی بود، یعنی با این مقدار محتوا خیلی بهتر میشد توی یک ساعت و نیم یا کمتر جمعش کرد ولی خب هی فیلم رو کِش دادن و بخش زیادی از فیلم هم خسته کننده و کسالت آور بود.
داستان فیلم در شروع نسبتا خوب بود ولی پرداخت جالبی نداشت، به جز اون بخش پایانی فیلم هم اصلا جالب نبود و در کنار این مورد باید شخصیت پردازی ضعیف رو هم تحمل کنیم.
البته شخصیت دومینو و کیبل خوب بودن مخصوصا دومینو که شخصیت شوخ طبعش به فضای فیلم خیلی میومد ولی متاسفانه دیالوگ هاش خیلی کم بود و کاش یکم از وقت ددپول رو بهش میدادن.
درکل ددپول 2 فیلمی متوسطه که به جز شوخی های ددپول نکته ی مثبت دیگه ای پیدا نکردم.
نمره کل:6/10
 

Origami 2008

عضو تحریریه
Oct 2, 2014
5,511
نام
سپهر
%D9%87%D8%B1%20%DA%86%D9%8A%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7%20%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AF.jpg


هرچی خدا بخواد 1389
3/10

هرچی خدا بخواد نمی داند واقعا چه می خواهد؟ کارگردان نه چندان مشهور نمی داند فیلم را به کدام سمت ببرد. نمی داند کمدی باشد یا رمانتیک؟کارگردان فقط میخواسته یک فیلم نامه ای از نویسنده خوش نام و نشان (پرویز شهبازی) دریافت کند. یک مشت بازیگر کمدین و معروف را در فیلم پخش کند که به جز دو نفر (رضا عطاران و سعید آقاخانی) بقیه نمی دانند به کدام سمت و سو بروند. جالب اینجاست که نویسنده اش پرویز شهبازی است که آثار نفس عمیق،عیار 14 و دربند را در کارنامش دارد و فیلم نامه نویس قهاری است اما نمی دانم واقعا هرچی خدا بخواد را سرسری نوشته و یا میخواسته یک امتحانی تو ژانر کمدی داشته باشه که باید رک بگویم که گند زده است. کمدی لوس و بازی بد کمیلی و پورسرخ و بیخود بودن شخصیت ترانه علیدوستی که در اواسط فیلم ناپدید می شود و از طرفی فیلم به دست عطاران و آقاخانی می افتد که بلدند با همان کمدی های تلویزیونی، کمی لبخند بر روی لب مخاطب بیاورند. خب آخر فیلم چه شد؟ چی میخواست بگوید؟ پیامش چه بود؟ این که یک عده شخصیت بیایند کیش و بعد بروند؟ فیلم نامه ایده هم ندارد. می گویند سینمای کمدی ایران مریض شده است از بس که مصادره یا هزارپا و کمدی های جنسیتی دیده ایم اما باید بگویم که کمدی ایران از قبل مریض بوده است. مسئله باید ریشه یابی شود.

 
  • Like
Reactions: TheGodfather

bayern_vahid

کاربر سایت
Dec 9, 2009
5,726
نام
وحید
A_Quiet_Place_film_poster.png

A Quiet Place
6/10

هیچوقت از فیلمهایی که به نتیجه نمیرسه و صرفا روایتگر یه محدوده زمانی از یه داستان بزرگتر هست خوشم نیومده اینم مستثنی نیست ولی بازی ها خوب بود
 
  • Like
Reactions: MOEIN MPM

susha

کاربر سایت
Jun 11, 2011
3,009
نام
مجید
دم سرخ ها ۱۳۹۷
۸/۱۰
large_38748a4b-4740-4d92-b0f2-b8b385633999.jpg


بعد از فیلم بارکد، خیلی وقت بود فیلم طنز خوب ایرانی ندیده بودم.
ماجرای کلی فیلم هم درباره دو نفر هست که بدنبال پیدا کردن راهی برای معافی از سربازی هستند.

اکسیدان
۶/۱۰
220px-Oxidan_poster.jpg


فیلم طنز جا افتاده نبود و نصف طنزش بنظرم ابکی بود و اینکه با اداب رسوم مسیحیت هم شوخی میکرد اصلا خوشم نیومد .
ایا اگر شوخی با اسلام بود مجوز داده میشد؟ اخریش یادم مباد رضا مارمولک بود که فکر نکنم چیز دیگه اومده باشه
 

Dinosaur

Loyal Member
Sep 29, 2005
17,005
نام
آریا
چند وقتی بود که زیاد حال و حوصله فیلم های کمیکی رو نداشتم و روی هم جمع شده بودن، تا اینکه Avengers: Infinity War از راه رسید و گفتم دیگه به مناسب این یکی برم سراغ قبلی ها. :D
این پست رو بیشتر به خاطر Infinity War میزنم و در مورد قبلی ها فقط امتیاز و چند تا جمله مختصر.

Ant-Man
7.5/10

شناخت من از Ant-Man بیشتر به Marvel Zombies برمیگرده که خب اون هم ارتباط مستقیمی با بقیه کمیک ها نداره! البته اونجا هم در قالب Giant-Man حضور داشت و هنک پیم هم نقشش رو ایفا میکرد نه اسکات لنگ. پس یه جورایی شناخت بنده از Ant-Man در حد صفر هست و فقط میدونستم کوچیک و بزرگ میشه! :D برای همین فیلم یه جورایی برام تازگی داشت و کیفیتش هم بد نبود. شاید در حد بعضی از فیلم های مارول نباشه، ولی فیلم فان و لذت بخشی هست.

Captain America: Civil War
8.5/10

شاید قبلاً در مورد این نوشتم ولی یادم نیست. یه فیلم عظیم و خوش ساخت که به جای Avengers اسم Captain America رو روش گذاشتن. کمیکش رو قدیما خونده بودم و چیز خیلی جالبی بود و هر چند فیلم در حد و اندازه های اون نیست، ولی باز هم اثر سطح بالایی بین فیلم های کمیکی محسوب میشه. بیشترین مشکلی که باهاش داشتم، همین ملایمت های مارول هست که دلشون نمیاد کاراکترها رو بکشن، حتی توی Civil War.

Doctor Strange
9/10

یکی از بهترین فیلم های مارول از نظر بنده! از بازیگرها و سطح بازی‌ هاشون تا خود کاراکتر Doctor Strange که ازش خوشم میاد و فکر نمیکردم مارول بتونه اون رو انقدر خوب وارد دنیای سینما بکنه. کلاً حس و حال جالب و متفاوتی داشت این فیلم و خیلی دوست دارم زودتر فیلم بعدی این شخصیت رو ببینم.

Guardians of the Galaxy Vol 2
8/10

در حد نسخه قبلی نبود، ولی فیلم پر انرژی و فانی بود با لحظات جالب و البته بیش از حد شلوغ! شاید این اتمسفر جزیی از سری فیلم های Guardians of the Galaxy باشه، ولی یه ذره میزان خر تو خر بودن و شلوغی رو پایین تر بیارن به نظرم بهتره. :D

Spider-Man: Homecoming
8/10

نسبت به فیلم های داغون قبلی (از Spider-Man 3 به بعد) خیلی بهتر بود و البته جای کار بیشتری هم داشت. تام هالند در نقش Spider-Man خوب کار میکنه و Vulture هم با بازی مایکل کیتون حضور جالبی داره. ولی فکر میکنم نسخه بعدی تازه میتونه پتانسیل اصلی این سری رو نشون بده.

Thor: Ragnarok
8.5/10

عجیب ترین فیلم مارول! :D از یه طرف اسمش Ragnarok هست که اگه اشتباه نکنم توی دنیای کمیک مربوط میشه به یه سری اتفاقات تلخ و سیاه، ولی از اون طرف یکی از شاد و شنگول ترین فیلم های مارول رو داریم می‌بینیم که بعضی جاها دیگه از شدت جنگولک بازی به اغراق میرسه! کلاً حس دوگانه ای نسبت به فیلم دارم و هم خیلی دوستش داشتم و هم از بعضی چیزهاش خوشم نیومد و ترجیح میدادم یه کم سنگین تر باشه.

Black Panther
8/10

این یکی انقدر ازش تعریف شده بود و رکورد جابجا کرده بود، حس خوبی نسبت بهش نداشتم و احتمال میدادم به خاطر قضیه سیاه پوست ها انقدر تحویلش گرفته باشن. به هر حال تعارف که نداریم، توی چند سال اخیر اگه دو تا فیلم X و Y با کیفیت برابر اکران بشه و فیلم X در مورد سیاهان یا همجنس‌گراها باشه، احتمالاً از فیلم Y بیشتر تحویل گرفته میشه. ولی Black Panther گذشته از تبلیغاتش در زمینه بازیگرهای سیاه پوست کیفیت بالایی داشت و نمیشه گفت موفقیتش رو مدیون این قضیه بوده.

Avengers: Infinity War
9/10

خب برسیم به اصل مطلب! :D فیلمی که شاید بشه گفت زحمات مارول بعد از این همه سال رو توی خود جمع کرده و یه جا نشون میده. کاری که مارول در این سال ها کرده، واقعاً کار کمی نیست و خیلی هنر میخواد که انواع و اقسام کاراکترها (از شخصیت های به شدت محبوب تا کمتر معروف ها، از شخصیت هایی که پایه و اساس علمی دارن تا اونی که با سحر و جادو در ارتباط هست) رو به تدریج به مخاطب نشون بدی و بعدش کم کم به جایی برسی که همه اینا رو بریزی توی مخلوط کن و نتیجه بشه این! Avengersهای قبلی هم فیلم های خوبی بودن، ولی یه سری مشکلات داشتن و این یکی به نظرم یه سر و گردن بالاتر از اوناست. گذشته از اینکه اکثر شخصیت ها به مرحله ای رسیدن که میشه خیلی راحت باهاشون ارتباط برقرار کرد، شخصیت خبیث این نسخه هم واقعاً درجه یک و محشر بود!
Thanos کسی هست که حداقل بین فیلم های کمیکی این چند سال کمتر کسی میتونه از نظر شخصیت پردازی و تفکرات به پای اون برسه. شخصیتی که هم به شدت خبیث و بی شرف هست، هم از اون طرف مخاطب ممکنه در جاهایی بهش حق بده. ادامه در اسپویلر:

صحبت هایی که Thanos میکنه و تفکراتی که داره، اون رو از خیلی از ویلین ها جدا میکنه. با اینکه خیلی راحت هر کی رو بخواد میکشه و رحم و مروت نداره، ولی باز هم عقایدش خیلی جالب تر از ویلین هایی هست که دنبال قدرت و ثروت بیشتر و این جور چیزهای کلیشه ای هستن. این کاراکتر توی فیلم یه جورایی دنبال رسیدن به خوشبختی نهایی هست، ولی از راه عجیبی مثل منهدم کردن نصف جمعیت دنیا. و خب این فرق میکنه با کاراکترهایی که برای رسیدن به قدرت حاضر هستن کل جمعیت دنیا رو هم منهدم کنن. توی همین فیلم بعضی جاها به نظر میرسید با اینکه زورش به قهرمان های قصه میرسه، نیازی نمی‌دید که اونا رو از بین ببره. به هر حال با اون Infinity Stoneها میشد هر کاری کرد و یه اشاره کافی بود تا بروبچ پودر بشن، ولی ترجیح میداد این کار رو نکنه و به سمت هدف اصلی خودش یعنی بشکن(!) نهایی بره تا نصف جماعت بدون درد و زجر از بین برن. یکی از جالب ترین صحنه های فیلم های مارول هم در ارتباط با همین شخصیت بود و جایی که میخواد Gamora رو از بین ببره و اشک میریزه. صحنه ای که با حضور به شدت سورپرایزکننده Red Skull واقعاً جالب و تماشایی شده بود.
در کنار Thanos، اکثر بخش های فیلم هم عالی بودن و از جاهای آروم تر تا بخش های اکشن کارگردانی محشری داشتن. جمع کردن این همه کاراکتر کنار هم با همچین کیفیتی دست کمی از معجزه نداره، مخصوصاً وقتی طرف مقابل رو می بینیم که توی چند تا دونه کاراکتر مونده و زباله ای مثل Justice League رو تحویل میده. شاید تنها مشکل اساسی من با Infinity War پایانش بود. پایان فیلم در عین حال که میتونه شوک بزرگی داشته باشه، به شکل فجیعی داره لو میده که همه این کاراکترها یا حداقل بیشترشون دوباره برمیگردن. ترجیح میدادم 2،3 تا از کاراکترها تبخیر بشن تا بگیم چه صحنه تأثیرگذاری و این حرفا. ولی وقتی نصفشون تبخیر شدن و افرادی مثل Spider-Man، Black Panther و Doctor Strange هم بین اونا هستن، رسماً داره داد میزنه که نگران نباشین و توی فیلم بعدی اینا به یه طریقی برمیگردن و خب این باعث میشه تأثیر اون صحنه ها کمرنگ بشه.
جا داره یادی هم بکنیم از سکانس پایانی فیلم که خیلی خوب بود و نمایش لوگوی Captain Marvel نشون میده که باید منتظر حضور پررنگ و مهم ایشون باشیم! :D
 

K I 1 1 E R

ناظم انجمن
Feb 22, 2011
17,159
نام
∂αнмα
snpd_700x700-75.jpg

Upgrade

یـ فیلم نسبتا سایبرپانکی درجه سنی R با خشونت بالا با یـ اکشن جالب و صد البته کوتاه (به خاطر بودجه اینا ...) که با نوع جالبی از تصویر برداری هم همراه شده به همراه یـ داستان نسبتا کلیشه ای اما با پایان غافل گیر کننده :-bd توی این قحطی فیلم پیشنهاد میشه 8.0/10
 
آخرین ویرایش:

hs_gamer

کاربر سایت
Jul 26, 2013
726
نام
حمزه
MV5BZWFlYmY2MGEtZjVkYS00YzU4LTg0YjQtYzY1ZGE3NTA5NGQxXkEyXkFqcGdeQXVyMTQxNzMzNDI@._V1_UX182_CR0,0,182,268_AL_.jpg


The Shining 1980
سومین باره که شاینینگ رو دیدم، دوبار قبلی بعد از دیدن فیلم مستند Room 273 رو هم دیده بودم. می‌تونم بگم معمای جالبیه و اگه پیگیر بشید اطلاعات خوبی بهتون می‌ده (البته اگر به دید عمیقاً شکاک کوبریک علاقه داشته باشید) اما حقیقت اینه فیلم خوبی نیست!
به هر حال فیلمی که با این همه خرج و سر و صدا ساخته می‌شه در وهله‌ی اول باید بتونه بیننده رو سرگرم کنه. داستان که خیلی از سوال‌ها رو بی‌جواب می‌زاره و با پیچیده کردن بی‌مورد موضوع کلی بیننده رو خسته می‌کنه. اصلاً هم فیلم ترسناکی نیست، نمی‌دونم می‌گن کوبریک برای بیشتر کردن تاثیر روانی فیلم و درگیر کردن ناخودآگاه مخاطب از طریق استفاده از موضوعات ریز تبلیغاتی و تاثیر جزئیاتی که در نگاه اول پنهان می‌مونن و در آنالیز ثانویه‌ مشخص می‌شن، بهره‌ی زیادی برده توی این فیلم، ولی اصلاً ترسناک نیست و «به‌نظرم» چرند می‌گن.
نمادها و نشونه‌های استفاده شده توی فیلم انقدر گم هستند که ممکنه برای حل معمای فیلم و فهمیدن چراییت و چگونگی رخ دادن اتفاقات حتا بعد از چندین بار دیدن فیلم هم به نتیجه‌ای نرسید. این به‌نظرم یه ضعفه، من بعد از تمرکز خیلی زیاد روی اتفاقات و نشونه‌ها نتیجه‌ای که گرفتم بیشتر تراوشات ذهنی گسسته‌ای بود که قرار نیست به نتیجه‌ی واحدی هم برسن در نهایت. جایی از فیلم به آپولو اشاره می‌شه و جریان نشستن روی ماه، خب؟ جای دیگه‌ای به کشتار سرخ‌پوست‌ها، خب؟ یا اشاره به هولوکاست، خب؟ در نهایت قراره از اینا چه نتیجه‌ای بگیریم؟ باید تعداد دورهایی که پسربچه‌ی داستان با سه چرخه‌اش دور هتل می‌زنه رو بررسی کنیم و با شیش ضلعی‌های روی موکت زیر اسباب‌بازیش ترکیب کنیم تا به نتیجه برسیم؟ من سوالم اینه کسی که اونقدر مستقیم و بی‌ریا فیلمی مثل راه‌های افتخار می‌سازه، چرا باید اینطور لقمه رو بپیچونه؟
به هر حال شاید نتیجه‌ی واحدی هم پشت تمام این سرنخ‌ها باشه که من متوجهش نشدم و با بررسی‌هایی که کردم بقیه هم صرفاً سرنخ‌ها رو پیدا کردن ولی به نتیجه‌ی کلی‌ای که قرار باشه پس از ترکیب کردن با داستان رسید، نرسیدن.
ساخت فیلم هم که واقعاً فوق‌العادس و اگه به جزئیات فنی ساخت یه فیلم علاقه داشته باشید می‌تونید بدون توجه به داستان هم ازش لذت ببرید. خیلی سخت می‌شه به این وسواس کمال‌گرای کوبریک ایرادی وارد کرد.

6 از 10

(اگه می‌خواید یه خورده وارد موضوعاتی بشید که کوبریک باهاشون درگیر بوده و به شکل قوطی روی طاقچه بهشون اشاره می‌کنه، سرگرمی و منبع خوبیه. یا هم اگه می‌خواید تو جمع دوستان مقداری باهوش‌تر به‌نظر برسید، شاینینگ رو بهشون معرفی کنید و بعدش بشینید بهشون توضیح بدید که فاصله‌ی زمین تا ماه 237 هزار مایله و بچهه بعد از اینکه اسباب‌بازی‌هاش رو ول می‌کنه و بلند می‌شه روی پیراهنش نوشته Appollo و بعد بلند می‌شه می‌ره توی اتاق 237 و ادامه‌ی ماجرا... پیام مخابره شده: من از تو باهوش‌ترم چون به این توجه کردم و میدونستمش و تو نمیدونستی.)
 
آخرین ویرایش:

Jill-Valentine

By hiding you show your true nature coward
Loyal Member
May 18, 2012
4,709
نام
Ebrahim
images.jpg
Upgrade
9/10

همین الان دیدمش:D به شدت با فیلم حال کردم\m/ داستان و روایتی زیبا از دنیایی سایبرپانکی:x و صدالبته پایانی پشم ریزان\m/ همین الان برید تو کارش:D مطمئنم ضرر نمی کنید و البته این بگم که برای دوستانی که بدون متاکریتیک نمی تونن فیلم ببین؛ نمرات خوبی گرفته:D خیلی حال کردم باهاش و بیشتر هم بخاطر درجه سنی Rش:D
 

Changed_Man 50

کاربر سایت
Jul 6, 2016
4,423
MV5BZWFlYmY2MGEtZjVkYS00YzU4LTg0YjQtYzY1ZGE3NTA5NGQxXkEyXkFqcGdeQXVyMTQxNzMzNDI@._V1_UX182_CR0,0,182,268_AL_.jpg


The Shining 1980
سومین باره که شاینینگ رو دیدم، دوبار قبلی بعد از دیدن فیلم مستند Room 273 رو هم دیده بودم. می‌تونم بگم معمای جالبیه و اگه پیگیر بشید اطلاعات خوبی بهتون می‌ده (البته اگر به دید عمیقاً شکاک کوبریک علاقه داشته باشید) اما حقیقت اینه فیلم خوبی نیست!
به هر حال فیلمی که با این همه خرج و سر و صدا ساخته می‌شه در وهله‌ی اول باید بتونه بیننده رو سرگرم کنه. داستان که خیلی از سوال‌ها رو بی‌جواب می‌زاره و با پیچیده کردن بی‌مورد موضوع کلی بیننده رو خسته می‌کنه. اصلاً هم فیلم ترسناکی نیست، نمی‌دونم می‌گن کوبریک برای بیشتر کردن تاثیر روانی فیلم و درگیر کردن ناخودآگاه مخاطب از طریق استفاده از موضوعات ریز تبلیغاتی و تاثیر جزئیاتی که در نگاه اول پنهان می‌مونن و در آنالیز ثانویه‌ مشخص می‌شن، بهره‌ی زیادی برده توی این فیلم، ولی اصلاً ترسناک نیست و «به‌نظرم» چرند می‌گن.
نمادها و نشونه‌های استفاده شده توی فیلم انقدر گم هستند که ممکنه برای حل معمای فیلم و فهمیدن چراییت و چگونگی رخ دادن اتفاقات حتا بعد از چندین بار دیدن فیلم هم به نتیجه‌ای نرسید. این به‌نظرم یه ضعفه، من بعد از تمرکز خیلی زیاد روی اتفاقات و نشونه‌ها نتیجه‌ای که گرفتم بیشتر تراوشات ذهنی گسسته‌ای بود که قرار نیست به نتیجه‌ی واحدی هم برسن در نهایت. جایی از فیلم به آپولو اشاره می‌شه و جریان نشستن روی ماه، خب؟ جای دیگه‌ای به کشتار سرخ‌پوست‌ها، خب؟ یا اشاره به هولوکاست، خب؟ در نهایت قراره از اینا چه نتیجه‌ای بگیریم؟ باید تعداد دورهایی که پسربچه‌ی داستان با سه چرخه‌اش دور هتل می‌زنه رو بررسی کنیم و با شیش ضلعی‌های روی موکت زیر اسباب‌بازیش ترکیب کنیم تا به نتیجه برسیم؟ من سوالم اینه کسی که اونقدر مستقیم و بی‌ریا فیلمی مثل راه‌های افتخار می‌سازه، چرا باید اینطور لقمه رو بپیچونه؟
به هر حال شاید نتیجه‌ی واحدی هم پشت تمام این سرنخ‌ها باشه که من متوجهش نشدم و با بررسی‌هایی که کردم بقیه هم صرفاً سرنخ‌ها رو پیدا کردن ولی به نتیجه‌ی کلی‌ای که قرار باشه پس از ترکیب کردن با داستان رسید، نرسیدن.
ساخت فیلم هم که واقعاً فوق‌العادس و اگه به جزئیات فنی ساخت یه فیلم علاقه داشته باشید می‌تونید بدون توجه به داستان هم ازش لذت ببرید. خیلی سخت می‌شه به این وسواس کمال‌گرای کوبریک ایرادی وارد کرد.

6 از 10

(اگه می‌خواید یه خورده وارد موضوعاتی بشید که کوبریک باهاشون درگیر بوده و به شکل قوطی روی طاقچه بهشون اشاره می‌کنه، سرگرمی و منبع خوبیه. یا هم اگه می‌خواید تو جمع دوستان مقداری باهوش‌تر به‌نظر برسید، شاینینگ رو بهشون معرفی کنید و بعدش بشینید بهشون توضیح بدید که فاصله‌ی زمین تا ماه 237 هزار مایله و بچهه بعد از اینکه اسباب‌بازی‌هاش رو ول می‌کنه و بلند می‌شه روی پیراهنش نوشته Appollo و بعد بلند می‌شه می‌ره توی اتاق 237 و ادامه‌ی ماجرا... پیام مخابره شده: من از تو باهوش‌ترم چون به این توجه کردم و میدونستمش و تو نمیدونستی.)


اینطور که متوجه شدم شما در ذهن خودت معمایی بوجود اوردی که خودت موفق به حل کردنش نشدی و در نتیجه (!) فیلم بی معنی و افتضاحه .
کدوم معما ؟ مطمئنی هدف این فیلم ساخت یه جور تست هوش و معمایی برای حل کردن بوده ؟
قرار نیست تو تمام فیلم ها دنبال جور شدن یه داستان کاملا زمینی و روزمره باشیم
من فک میکنم این "جفت و جور کردن تمام اجزا " و تلاش برای "فهمیدن دلیل همه چیز" چارچوب سفت و سختی هست که توی ذهن خودت ایجاد کردی که از لذت تجربه هنری خیلی آثار جلوگیری میکنه، نه فقط درخشش خیلی آثار دیگه ، مثلا معروف ترین اثر دیوید لینچ (مالهالند درایو ) هم معمایی هست که " حل نمیشود "
اما آیا هدف فیلم هایی مثل درخشش مطرح کردن و حل کردن معماست یا ایجاد یک تجربه روانشناختی ؟؟
 
آخرین ویرایش:

Ali Venom

کاربر سایت
Jul 2, 2013
6,703
نام
ali
MV5BZWFlYmY2MGEtZjVkYS00YzU4LTg0YjQtYzY1ZGE3NTA5NGQxXkEyXkFqcGdeQXVyMTQxNzMzNDI@._V1_UX182_CR0,0,182,268_AL_.jpg


The Shining 1980
سومین باره که شاینینگ رو دیدم، دوبار قبلی بعد از دیدن فیلم مستند Room 273 رو هم دیده بودم. می‌تونم بگم معمای جالبیه و اگه پیگیر بشید اطلاعات خوبی بهتون می‌ده (البته اگر به دید عمیقاً شکاک کوبریک علاقه داشته باشید) اما حقیقت اینه فیلم خوبی نیست!
به هر حال فیلمی که با این همه خرج و سر و صدا ساخته می‌شه در وهله‌ی اول باید بتونه بیننده رو سرگرم کنه. داستان که خیلی از سوال‌ها رو بی‌جواب می‌زاره و با پیچیده کردن بی‌مورد موضوع کلی بیننده رو خسته می‌کنه. اصلاً هم فیلم ترسناکی نیست، نمی‌دونم می‌گن کوبریک برای بیشتر کردن تاثیر روانی فیلم و درگیر کردن ناخودآگاه مخاطب از طریق استفاده از موضوعات ریز تبلیغاتی و تاثیر جزئیاتی که در نگاه اول پنهان می‌مونن و در آنالیز ثانویه‌ مشخص می‌شن، بهره‌ی زیادی برده توی این فیلم، ولی اصلاً ترسناک نیست و «به‌نظرم» چرند می‌گن.
نمادها و نشونه‌های استفاده شده توی فیلم انقدر گم هستند که ممکنه برای حل معمای فیلم و فهمیدن چراییت و چگونگی رخ دادن اتفاقات حتا بعد از چندین بار دیدن فیلم هم به نتیجه‌ای نرسید. این به‌نظرم یه ضعفه، من بعد از تمرکز خیلی زیاد روی اتفاقات و نشونه‌ها نتیجه‌ای که گرفتم بیشتر تراوشات ذهنی گسسته‌ای بود که قرار نیست به نتیجه‌ی واحدی هم برسن در نهایت. جایی از فیلم به آپولو اشاره می‌شه و جریان نشستن روی ماه، خب؟ جای دیگه‌ای به کشتار سرخ‌پوست‌ها، خب؟ یا اشاره به هولوکاست، خب؟ در نهایت قراره از اینا چه نتیجه‌ای بگیریم؟ باید تعداد دورهایی که پسربچه‌ی داستان با سه چرخه‌اش دور هتل می‌زنه رو بررسی کنیم و با شیش ضلعی‌های روی موکت زیر اسباب‌بازیش ترکیب کنیم تا به نتیجه برسیم؟ من سوالم اینه کسی که اونقدر مستقیم و بی‌ریا فیلمی مثل راه‌های افتخار می‌سازه، چرا باید اینطور لقمه رو بپیچونه؟
به هر حال شاید نتیجه‌ی واحدی هم پشت تمام این سرنخ‌ها باشه که من متوجهش نشدم و با بررسی‌هایی که کردم بقیه هم صرفاً سرنخ‌ها رو پیدا کردن ولی به نتیجه‌ی کلی‌ای که قرار باشه پس از ترکیب کردن با داستان رسید، نرسیدن.
ساخت فیلم هم که واقعاً فوق‌العادس و اگه به جزئیات فنی ساخت یه فیلم علاقه داشته باشید می‌تونید بدون توجه به داستان هم ازش لذت ببرید. خیلی سخت می‌شه به این وسواس کمال‌گرای کوبریک ایرادی وارد کرد.

6 از 10

(اگه می‌خواید یه خورده وارد موضوعاتی بشید که کوبریک باهاشون درگیر بوده و به شکل قوطی روی طاقچه بهشون اشاره می‌کنه، سرگرمی و منبع خوبیه. یا هم اگه می‌خواید تو جمع دوستان مقداری باهوش‌تر به‌نظر برسید، شاینینگ رو بهشون معرفی کنید و بعدش بشینید بهشون توضیح بدید که فاصله‌ی زمین تا ماه 237 هزار مایله و بچهه بعد از اینکه اسباب‌بازی‌هاش رو ول می‌کنه و بلند می‌شه روی پیراهنش نوشته Appollo و بعد بلند می‌شه می‌ره توی اتاق 237 و ادامه‌ی ماجرا... پیام مخابره شده: من از تو باهوش‌ترم چون به این توجه کردم و میدونستمش و تو نمیدونستی.)

اصلا این مستند Room 273 یک برداشت فرامتنی هست و به نظرم تفسیر کل فیلم براساس این مستند بشدت اشتباهه. تو تمام اثار سینمایی حال چه بزرگ و چی کوچک این برداشت های فرامتنی میتونند وجود داشته باشند چون چه خواسته و ناخواسته کارگردان یکسری از درگیری های ذهنی ش رو در فیلم پیاده میکنه.

مشکلی که در نقد کردن شاینینگ هست اینکه همه به واسطه اسم کوبریک دنبال این هستند که به یک مفهوم والا و باارزش برسند، دنبال چیزهای عجیب و غریب باشند و ... در حالی که اصل فیلم درباره یک نویسنده شکست خورده است که به دلیل تنهایی کم کم عقلش رو از دست میده و فیلم به خوبی این مورد رو نشون میده

حالا اینکه در لایه های پنهان مفهوم های گسترده و داستان پیچیده تری وود داشته باشه ربطی به نقد کردن فیلم نداره! برای مثال میتونید فیلم روانی رو از هیچکاک ببینید و لذت ببرید و سپس با خوندن تحلیل ژیژک یکبار دیگه فیلم رو ببینید
 

hs_gamer

کاربر سایت
Jul 26, 2013
726
نام
حمزه
اینطور که متوجه شدم شما در ذهن خودت معمایی بوجود اوردی که خودت موفق به حل کردنش نشدی و در نتیجه (!) فیلم بی معنی و افتضاحه .
اشتباه متوجه شدید. شاینینگ نه بی‌معنیه نه افتضاح. مشکل اینجاست که این معانی و اشاراتی که بهش میشه خیلی پراکنده و بعضاً دور از موضوع هستند.

کدوم معما ؟ مطمئنی هدف این فیلم ساخت یه جور تست هوش و معمایی برای حل کردن بوده ؟
این دیگه بستن چشممون روی چیزی هست که می‌بینیم. مسخره است که فکر کنیم معمایی وجود نداره و اتفاقات همین‌جوری بی‌دلیل می‌افتن، اونم وقتی طرفمون کوبریک هست! (اگر برادران کوئن می‌ساختن فیلم رو آره، می‌گفتیم جنبه‌ی پارودی داره)
ارجاعتون می‌دم به گفت‌وگوی صحنه‌های ابتدایی فیلم که آشپز هتل با پسره صحبت می‌کنه. فیلم می‌گه مفهوم متافیزیکی «درخشش» وجود داره. => معمایی هم وجود داره. من نمی‌گم که این مفاهیم چرند هستند و کارگردان داره روده‌درازی می‌کنه، منظورم اینه برای رسیدن به مفهوم نهایی‌ای که مدنظر کارگردان هست باید از یه هزارتوی الکی پیچیده شده رد بشیم. اینکه بعد از بررسی‌های خیلی زیاد به تنها چیزی که می‌رسیم مباحث دور از موضوع هست نه مفاهیم مرتبط با داستان، یه ضعف آشکاره.
قرار نیست تو تمام فیلم ها دنبال جور شدن یه داستان کاملا زمینی و روزمره باشیم
من فک میکنم این "جفت و جور کردن تمام اجزا " و تلاش برای "فهمیدن دلیل همه چیز" چارچوب سفت و سختی هست که توی ذهن خودت ایجاد کردی که از لذت تجربه هنری خیلی آثار جلوگیری میکنه، نه فقط درخشش خیلی آثار دیگه ، مثلا معروف ترین اثر دیوید لینچ (مالهالند درایو ) هم معمایی هست که " حل نمیشود "
اما آیا هدف فیلم مطرح کردن و حل کردن معماست یا ایجاد یک تجربه روانشناختی ؟؟
مالهالند درایو سرنخ رو جلوی شما می‌زاره و می‌گه برید دنبالش. تمام اتفاقاتی هم که داخل فیلم میوفته و تمام چیزهایی هم که می‌بینیم مرتبط با همون معما هستند، مثل شاینینگ داخل قوطی روی طاقچه نباید دنبال جواب باشیم و بعد تازه بعد از بررسی فراوان به این نتیجه برسیم که این داره به یه موضوع بی‌مورد اشاره می‌کنه.
منظورتون از تجربه‌ی روان‌شناختی چیه؟ آیا قبل از اینکه بفهمیم فیلم منظورش چی هست و تا چراییت اتفاقات داخلش رو نفهمیم رسیدن به این تجربه امکان‌پذیر هست اصلاً؟

اصلا این مستند Room 273 یک برداشت فرامتنی هست و به نظرم تفسیر کل فیلم براساس این مستند بشدت اشتباهه. تو تمام اثار سینمایی حال چه بزرگ و چی کوچک این برداشت های فرامتنی میتونند وجود داشته باشند چون چه خواسته و ناخواسته کارگردان یکسری از درگیری های ذهنی ش رو در فیلم پیاده میکنه.

مشکلی که در نقد کردن شاینینگ هست اینکه همه به واسطه اسم کوبریک دنبال این هستند که به یک مفهوم والا و باارزش برسند، دنبال چیزهای عجیب و غریب باشند و ... در حالی که اصل فیلم درباره یک نویسنده شکست خورده است که به دلیل تنهایی کم کم عقلش رو از دست میده و فیلم به خوبی این مورد رو نشون میده

حالا اینکه در لایه های پنهان مفهوم های گسترده و داستان پیچیده تری وود داشته باشه ربطی به نقد کردن فیلم نداره! برای مثال میتونید فیلم روانی رو از هیچکاک ببینید و لذت ببرید و سپس با خوندن تحلیل ژیژک یکبار دیگه فیلم رو ببینید
روانی هیچکاک یه فیلم عام سرگرم‌کننده هست، حتی دلیل اتفاقات داخلش رو هم خودِ فیلم توضیح می‌ده! به هیچ وجه وضعیت مشابهی با شاینینگ نداره.

======
جدا از اینا من فکر می‌کنم یه کژفهمی توی نحوه‌ی نگاهی که باید به فیلم داشته باشیم به‌وجود اومده. به‌نظرم باید هر اثر رو در هر زمینه‌ای با میزان ادعایی که داره بررسی کنیم، یعنی خود ادعا رو کاری نداشته باشیم و بزاریمش کنار، سپس بررسی کنیم ببینیم چگونه ارائه شده، چگونه پرداخته شده و آیا بین نوع استفاده از ابزارهای در دسترس برای اشاعه‌ی این ادعا وحدت وجود داره یا خیر، تا بالاخره اون میزان رو به دست بیاریم.
تجزبه و تفکیک سبک‌ها بعد از درک این مسئله شروع می‌شه؛ اگر پیام مخابره شده با ابزار در دسترس (مثلاً دوربین در سینما، متن در ادبیات) کاملاً واقعی باشه و ذره‌ای تحریف برای ایجاد هیجان (تریلر)، ترس (هارر) یا هرگونه تلاش دیگری برای تسریع و تشویش در روایت صورت نگیره می‌شه «مستند» یا «خبر». اگر نحوه‌ی ارسال پیام طوری باشه که تصویر ارائه شده در «تناسب» کامل با واقعیت خارج از فرم باشه می‌شه «رئالیسم». ارائه‌ی پیام با استفاده از عناصری که در واقعیت وجود دارند اما برای تفهیم بهتر، تصویر ارائه شده، دچار نوعی تناقض معنایی یا برهم‌خوردگی ترکیب منطقی واقعیت شده باشه می‌شه «سورئالیسم» و هرگونه تخطی از سیر منطقی واقعیت و جایگزینیش با عناصر دیگه می‌شه «فانتزی»؛ کلیه‌ی این مجموعه و ریز درشت‌هاش هم می‌شه «سبک‌». اولین ادعایی که برای بررسی یک اثر باید در نظر گرفته بشه سبک اون اثر هست. پس یعنی اگر شما اومدی به عنوان مثال «ارباب حلقه‌ها» رو بخاطر واقعی نبودنش کوبیدی پس ذره‌ای توانایی فرق گذاشتن بین سبک‌ها و نتیجتاً توانایی درک ادعای اثر رو نداری. (از این افراد باید زیاد دیده باشید.)

اگر می‌خایم بحث به نتیجه‌ای برسه باید مشخص کنیم جایگاه شاینینگ در این بین کجاست، رئال نیست چون نمی‌تونیم پاسخ منطقی‌ای برای ابهامات ایجاد شده داخلش پیدا کنیم (برخلاف ادعایی که @Ali Venom عزیر دارند و می‌گن فیلم صرفاً داستان یه مردی هست که به مرور دیوانه می‌شه و خیلی راحت عناصر متافیزیکی که داخل فیلم نشون داده می‌شه رو نادیده می‌گیرند.) و مشخصاً شاینینگ فانتزی هم نیست، چون اثری از یک کارگردان مولف مثل کوبریکه.
@Changed_Man 50 شما اشتباهاً فکر می‌کنید فیلم‌هایی مثل شاینینگ و مالهالند درایو فانتزی هستند و برای اتفاقاتی که داخلشون میوفته نباید دنبال توجیه منطقی باشیم (تا اینجا درست) و در نتیجه باید دست نخورده رهاشون کنیم (نادرست). آثار سورئال و استفاده‌ای که از عناصر این چنینی داخل یه اثر می‌شه برای درک احساسیِ راحت‌تر موضوعی مهم هست که بخاطر دیدگاه منحصر به فرد سازنده جهت اخلاقی می‌گیره. (یا به عبارت دیگه واقعیت رو اونجور که باید توبیخ یا توجیه می‌کنند) یعنی اگر قبول کنیم کوبریک صرفاً داستانی از مرد رو به زوالی رو داره روایت می‌کنه نظریه‌ی مولف و دیدگاهشون نسبت به هنر مورد استفاده و جهان پیرامون‌شون رو نادیده گرفتیم.
کوبریک از افرادی هست که جهان‌بینی خاص خودش رو داره و حالا با استفاده از آسانسور پر از خون، توهمات نویسنده‌ی روان‌پریش و... سعی در رسوندن اون نحوه‌ی جهان‌بینی خودشو داره. ولی مشکل اینجاست که داخل شاینینگ خیلی خیلی نحوه‌ی ارائه پیچیده شده که عملاً فهمیدن منظور رو غیرممکن کرده و هم اینکه موضوعات خارج از بحث که در نهایت قرار نیست دیدگاهش در موضوع مورد استفاده رو به وحدت برسونن بسیار زیاد استفاده شده.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: mldqaz

hs_gamer

کاربر سایت
Jul 26, 2013
726
نام
حمزه
من شاینینگ رو فقط یه بار یکی دوسال پیش دیدم و اونقدری حضور ذهن ندارم که بخوام راجع به نظراتت نظر دقیقی بدم اما بطور کلی بنظرم درست میگید .
البته من نگفتم فانتزی هست صرفا گفتم اونقدری درگیر دلیل پیدا کردن نشیم که از تجربه غافل بشیم .
با توجه به این که چهار نمره ازش کم کردی برداشتم این بود که صددرصد فکرت رو گذاشتی رو فهمیدن معنی و دلیل درخشش که دیگه از این اتمسفر کشنده و بازی های فوق العاده و کارگردانی عالی غافل شدی . خداییش من به این فیلم جدیدای تو دیوار :D هم که میاد خیلیاشون زیر 7 نمیدم دیگه 6 خیلی بنظرم غیر منطقی هست با توجه به ایرادی که خودت گرفتی .
آدم رو چیزایی که دوست داره سخت‌گیرتره همیشه. وگرنه بله منم به فیلم Moneyball که چند روز پیش دیدم 8 یا 9 می‌دم، چند روز دیگه هم یادم میره چی دیدم اصلاً. :D

بله بنظرم میشه بدون فهمیدن هم تجربه کرد ، شما مزه گیلاس رو میفهمی یا با زبونت تجربه میکنی؟ منظره رو میفهمی یا با چشمت میبینی ؟ تو آثار هنری ام همین قضیه هست ، همیشه فهمیدن در خدمت تجربه کردن نیست ، گاهی برای تجربه نیازی به فهمیدن نداریم. این حرف نظر من بطور کلی راجع به آثار هنری هست نه فقط سینما .
این تجربه آگاهانه نیست و نمی‌تونه در نهایت منجر به تغییر و اثربخشی «مفید» روی مخاطب بشه. اون احساس ناخودآگاه بیشتر با تجربیات گذشته‌ی فرد و غریزه‌اش (مثل خوردن، بو کشیدن یا حتا حس زیبایی شناسی‌ای که از تعامل با طبیعت می‌گیریم) رابطه داره حالا با دیدن این اثر باز زنده می‌شه براش و این ربطی به فیلمی که داره مشاهده می‌کنه نداره. برای اینکه این احساس مفهومی «فزاینده» و «مثبت» بگیره شما باید فیلم (یا هر اثر هنری‌ای، جز موسیقی که به‌نظرم کارکردش همینه که یه سری احساسات رو زنده کنه) رو بفهمی.
وگرنه بله، شما ممکنه استاکر تارکوفسکی رو نفهمی ولی از شدت تبلور احساسات جر بخوری و همچنین ممکنه بفهمی و بدتر جر بخوری. :D
این کجا و آن کجا... دومیه می‌تونه زندگیتو تغییر بده.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

  • N!ma
Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر