بعضیها فکر میکنن این p.t یه چیز کاملا جداگانه و غیر ربط با سلینت هیل ـه ! در صورتی که این خود همون سایلنت هیل ـه و هیچی دیگه، بقیه ـش رو هم در ادامه قرار میدم تا دوستداران و طرفداران این فرنچایز بالاخره به هر نحوی هم که شده اطلاع داشته باشن و امیدوارم از خوندن این مطلب لذت ببرن !
خُب یه نگاهی به دیالوگ ها، اسکریپت ها، استوری این P.T بندازیم، فکر نکنم نیازی به ترجمه باشه، در کل خیلی برام جالب بود، گفتم اینجا هم قرار بدم:
شروع قضیه !
اول اول که ما زمان معرفی این عنوان دیدیم که کوجیما و تیم ـش اشاره به یه استودیوی Fake میکنن، اون هم به نام 7780s یعنی منظورش چی میتونه باشه !؟ بعدش میگن که به صورت انحصاری فقط بر روی PSN عرضه شده و و و و..
اگر اولین تیزر (معمولا یعنی 99.9% از سازنده ها و ناشرا، همه چیز رو توی یه کلیپ خلاصه میکنن، دیگه تعاملی در کار نیست..) اینتراکتیو (تعاملی) رو ماها شاهد باشیم، اونم چیزی نیست جُز همین P.T ! :d یعنی اینکه به جای اینکه مثلا یه تیزر از بازی رو ببینیم و فقط صرف با نگاه چشم ها باشه، اینطور نیست ! ما توی تیزر همه چیز رو قشنگ و به وضوح حس میکنیم ! اون هزار توی داستانی، اون پیچش، اون معماها، رازها و چه بسا، چیزهای کشف نشده ای از این تیزر که شاید خیلیا کشف ـش نکرده باشن !
.Watch out. The gap in the door... it's a separate reality
?The only me is me. Are you sure the only you is you
مراقب باش، اون شکاف در... یه واقعیت جداگانه ـس...
من فقط خود منم ! آیا مطمئنی که خودت فقط خودتی ؟!
===
قسمت بعد میرسیم راجب همون قتلی که در رادیو گفته بودم، اینبار کُل دیالوگ رو میزارم، بخونید:
We regret to report the murder of the wife and her two children by their husband and father. The father purchased the rifle used in the crime at his local gunstore two days earlier. This brutal killing took place while the family was gathered at home on a Sunday afternoon. The day of the crime, the father went to the trunk of his car, retrieved the rifle, and shot his wife as she was cleaning up the kitchen after lunch. When his ten-year-old son came to investigate the commotion, the father shot him, too. His six-year-old daughter had the good sense to hide in the bathroom, but reports suggest he lured her out by telling her it was just a game. The girl was found shot once in the chest from point-blank range. The mother, who he shot in the stomach, was pregnant at the time. Police arriving on-scene after neighbors called 911 found the father in his car, listening to the radio. Several days before the murders, neighbors say they heard the father repeating a sequence of numbers in a loud voice. They said it was like he was chanting some strange spell. There was another family shot to death in the same state last month, and in December last year, a man used a rifle and meat cleaver to murder his entire family. In each case, the perpretrators were fathers. State police say the string of domestic homicides appears unrelated, though it could be part of a larger trend, such as employment, childcare, and other social issues facing the average family.
تمامی قسمت ها به کنار، این قسمت از دیالوگ واقعا مو به تن آدم سیخ میکنه !

طرف کاملا روانی بوده !
but reports suggest he lured her out by telling her it was just a game.
داستان از این قرار بوده که دختر طرف که فقط 6 سال سن داشته، از ترس میره تو آشپزخانه قایم میشه، ولی باباهه برای این که بچه ـش رو بتونه پیدا کنه تا بکشدش، بهش میگه که این فقط یه بازیه..
==========
قاب عکس:
Never moving a step, his hand in mine, I waited for it to pass
======
?My voice, can you hear it
? This sign, can you read it
. I'll wait forever if you'll just come to me
وقتی که برای چندمین بار از همون دری که میخواست خارج بشه، خارج میشه..
Forgive me, Lisa. There's a monster inside of me
منو ببخش لیسا، شیطان درون من بیدار شده..
دوباره رادیو گزارش میکنه..
After killing his family, the father hung himself with a garden hose they had in the garage.
بعد از قتل هایی که پدر خانواده انجام میده، خودش رو داخل گاراژ خانه، با یه شلنگ باغ آویزان میکنه..
I can hear them calling to me from hell.
صدایی از جهنم به گوش میاد، من میتونم اونها رو بشنوم..
دوباره رادیو یه دیالوگی رو با زبون سوئدی میگه که ترجمه ـش میشه این:
Close your eyes. Let your ears listen to the radio. Do you hear my voice? Can you hear your own soul's scream? Let us choose. My voice that tells the future. Or your tortured (inaudible). Well, what do you choose? You can choose. Your life, your future. Wise as you are you might already have discovered it. Yes, the radio drama from 75 years ago was true. They are here on our earth and they monitor and see all. Don't trust anyone. Don't trust the police. They are already controlled by them. That's the way it has been for 75 years now. Only our best (inaudible). You have a right. A right to become one of us. So, welcome to our world. Very soon the gates to a new dimension will open. 2-0-4-8-6-3. 2-0-4-8-6-3
یعضی ها میگن که کوجیما فقط خواسته مسخره بازی دربیاره و این کدی که آخر حرف ها در رادیو شنیده میشه (2-0-4-8-6-3 البته اگر "0" رو بی معنی و پوچ حساب کنیم..) میتونه روز تولد هیدئو کوجیما باشه ! که دقیقا همون روز Aug. 24, 1963 هستش !
======
از روزنه در به اون طرف نگاه میکنه، صداهایی به گوش میرسه:
I've got message for all you folks down there in radio land. Now's the time for action. Our society is rotten to the core. I'm talking to all the fine, upstanding folks got their welfare cut, got their jobs pulled out from under 'em. Yeah, you! You know what to do! Now's the time! Do it!
حالا برگرد به عقب..
==========
You got fired, so you drowned your sorrows in booze. She had to get a part-time job working a grocery store cash register. Only reason she could earn a wage at all is the manager liked how she looked in a skirt. You remember, right? Exactly ten months back.
تو اخراج شدی ! پس تو با اون همه غم و اندوه، خودت رو غرق در مشروبات الکلی کردی ! اون مجبور بودش که برای یه کار پاره وقت بخواد که داخل اون فروشگاه ـه ثبت نام کنه ! تنها دلیلی که میتونست اونجا حقوق بگیره، این بود که مدیر اون فروشگاه دوست داشت اون رو با دامن ببینه ! یادته، نه ؟! دقیقا 10 ماه پیش !
=============
I walked. I could do nothing but walk. And then, I saw me walking in front of myself. But it wasn't really me. Watch out. The gap in the door... it's a separate reality. The only me is me. Are you sure the only you is you?
من فقط قدم میزدم ! هیچ کاری نمیکردم، فقط قدم میزدم..و بعدش، خودم رو دیدم که دارم روبروی خودم قدم میزنم ! اما اون خود واقعی من نبودش ! مراقب باش، اون شکاف مابین در یه واقعیت جداگانه هستش..
=======
این قسمت هم مربوط به زمانی میشه که ما به هویت واقعی بازی پی میبریم و میبینم که اون استودیوی 7780s و بقیه موارد همش چرت و پرتی بیش نبودن ! اینجا تازه مشخص میشه که این یه تیزر تعاملی بوده و در کُل ربطی به عنوان اصلی نداره، حالا حتما براتون سوال میشه که پس
عنوان اصلی چی هستش ؟! (خُب مشخصه که اگر دقت کنید، عنوان اصلی این بازی تا قبلش P.T بوده، یعنی اینکه چیزی که ما بازی میکردیم سایلنت هیل بوده، ولی خُب انگار فکر میکردیم P.T بوده..چون به ما گفته شده که P.Tـه ! خواستم بگم که اشتباه برداشت نکنید، چون وقتی پایان تریلر مینویسه که این تیزر هیچ ربطی به p.t نداره، داره به وضوح میگه که خود سایلنت هیله، ولی خُب چون یکم پیچیده ـش کردن، بعضی از دوستان شاید اشتباه برداشت کنن !
خُب البته این رو هم بگم که قبل از پی بردن به هویت اصلی بازی، چنین دیالوگی گفته میشه:
Dad was such a drag. Every day he'd eat the same kind of food, dress the same, sit in front of the same kind of games... Yeah, he was just that kind of guy. But then one day, he goes and kills us all! He couldn't even be original about the way he did it. I'm not complaining... I was dying of boredom anyway, But guess what? I will be coming back, and I'm bringing my new toys with me.
راوی این دیالوگ مشخصه که دخترشه ! از بعضی
حرف هاش مشخصه !
=========
@james bond
آره راست میگی، ممنون ! :d خودمم همون اول اصلا نمیدونم که چی تو فکرم میگذشت که چنین چیزی رو نوشتم ! کلا ترجمه (حالا نه فقط این، بیشتر فیلم ها کتاب ها و و و و..) اونطور که باید و شاید نمیتونن حق مطلب رو ادا بکنن ! برای همین نسخه اصلی رو قرار بدی بهتره، جالب اینجاست که خودمم اول گفتم که نیازی به ترجمه نیست، ولی نمیدونم چه حسی بود که باعث شد این ها رو تایپ کنم..