Multi Platform Nier Automata

  • Thread starter Thread starter Nevan
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
https___www.g4less.com_images_product_10420_11.jpg
-اسم بازی فعلا "NieR New Project" هست. اطلاعات جدید در پاییز امسال.
-کارگردان بازی، Yoko Taro، انحصاری بودن رو تایید کرد. وقتی ازش در مورد عرضه بازی روی باقی پلتفرم ها سوال شد، Taro گفت: "لطفا منتظر عرضه بازی روی PS4 باشید".
-Yosuke Saito، تهیه کننده بازی، گفته که وقتی سراغ پلاتینیوم رفتن میدونستن که به خارط مهارت پلاتینیوم تیمشون دیگه کامل شده.
-آهنگساز اصلی سری، Keiichi Okabe تو این پروژه هست.
-Akihiko Yoshida، طراح بازی هایی مثل FF12 و Bravely Default هم در تیم سازنده حضور داره..-به جز دختری که تو تریلر دیدیم، دو شخصیت قابل بازی دیگه هم تو بازی حضور دارن (یه پسر بچه که تو تریلر بود جزو این شخصیت هاست).
-اگه شماره قبلی رو بازی نکردید فهمیدن داستان براتون دشوار نخواهد بود. بازی قرار یه دنیای جدید رو خلق کنه. دنیای بازی به شماره قبل یه ربط هایی داره، اما شخصیت های قابل بازی همه جدید هستن.
-بنابر گفته های Yosuke Saito، هدف تیم خلق یک بازی Action RPG/JRPG با کیفیت هست.
-بازی هنوز هم مثل شماره قبلی نقش آفرینیه، اما با سیستم مبارزات پلاتینیوم! البته SE از پلاتینیوم درخوست کرده که سیستم مبارزات رو [نسبت به بازی های قبلیش] یکم ساده تر طراحی کنه ( نظر شخصی مترجم: هنوز پلاتینیومی هستم مبارزات! اما چون بازی قرار نیست روی اکشن تمرکز کامل داشته باشه، باید ساده تر باشه.)
-بازی مثل شماره قبل چندین پایان مختلف داره. تو شماره قبل یکی از پایان ها باعث می شد سیو هاتون پاک بشن! تو این شماره خبری از این ویژگی نیست، چون سازنده ها میخوان چیزهایی جدیدی رو امتحان کنن.
-البته به گفته Taro، بازی هنوز توی مراحل اول ساخت هست. شاید بعدا تصمیم گرفتن که سیو هاتون رو پاک کنن

Best E3 EVEeeeeeer
اسکوئر انیکس داره به روزهای اوجش بر میگرده هر چی طرفدارا میخوان رو داره میسازه . مرسیییییییی.
 
Last edited by a moderator:
من تو یوتوب به چشمم خورده بعضی ها لباس 2B رو عوض کردن. ولی تو بازی هنوز همچین آیتمی نگرفتم. فقط یه دونه لباس 9S رو گرفتم که شبیه بچه مدرسه ای های ژاپنی میشه:D
لباسا یه سری کازمتیک توی The NieR: Automata 3C3C1D119440927 DLC هستن :D
یه ایمیل تو بازی میاد که بازش کنی کوئست مربوط به DLC رو میتونی شروع کنی :D
 
  • Love
Reactions: z2s sas
L3+R3 رو با کنترل میزدی یک اتفاقی میوفتاد. اونم با 2B:D
---
آخر تمام اش کردی؟:D
بسیار عااالی :D کلن 2B خیلی خوبه ?

نه هنوز. همون ارور کانکشن میده. هی دارم به dns ور میرم و تنظیمات ویندوز. از اون موقع تاحالا تو فروم مایکروسافت و یوتوب و اینا دارم میچرخم.
حالا به این تاپیک زیاد ربط نداره ولی فکر کنم ایراد از اینجا باشه.

Screenshot 2021-06-24 161242.jpg

مسخرگیش اینجاست که بدون dns نت تایپ اوپن میشه و سرور هم کانکتد.
مسخره تر اینکه تو قسمت های دیگه بازی ارور کانکش نمیده و فقط اینجا اذیت میکنه.
مسخره تر تر اینکه تو ایران به دنیا اومدم.:D
-------------------
ایشالا بازی رو کامل کردم اگر عمری بود یه مطلب خوب دربارش آماده میکنم.
هیچ بازی تو عمرم انقدر رومن تاثیر نگذاشته بود. واقعن منو عاشق ژاپن و ژاپنی کرد:D کجا یه بازی غربی میتونه انقدر داستان عمیق و لایه لایه و فلسفی داشته باشه؟؟؟ سطح شخصیت پردازی انقدر بالاس که من برای Pascal گریم گرفت. به همون شدت همراه با 9S عصبانی شدم. و 2B هم که تبدیل شد به کراشم:D
واقعن جاش اینجا نیست و نمیخام زیاده گویی کنم ولی در یک جمله. این بازی یک ابر شاهکاره!
------------------
دعا کنید بتونم این اندینگ E رو هم بگیرم.?
 
2B هم که تبدیل شد به کراشم:D
جا داره یه عکس از Activity فرند های استیمم بفرستم :D

ولی بدون شوخی این بازی فوق العادست، با اینکه سر کرش کردن بالای 20 بار اپنینگ بازی که سیو هم نداره رو رفتم بازم ازش دست نکشیدم آخر هم 100% ـش کردم :D
 
خوب بعد از 4 سال اندی بالاخره طلبیده شدم و رفتم سراغ ادامه داستان
:D
. در این میان زمان هم به شکل بی رحمانه و ناجوانمردانه ای در حال گذر هست و جدا فکر نمیکردم 4 سال از آخرین دیدار گذشته باشه در این میان گاه ناگاه در فکر تکرار و اتمام بازی بودم که فرصتش پیش نمیومد.هرچند برای بار دوم هم نسخه pc رو تست کردم و تا اواسط پایان اول تونستم بازی کنم و کراش و باگ های پی در پی کلا منصرفم کرد
~X(
تا اینکه بالاخره قسمت شد نسخه ps4 رو تموم کنم.


در وصف بازی میشه گفت نه تنها یکی از بهترین های دهه هست بلکه یکی از بهترین و عمیق ترین بازی های تاریخ هم محسوب میشه و جدا از اون سری عناوینی هست که اگر تمومش نمیکردم شاید نصف عمرم بر فنا بود.:Praying::Praying:میزان خلاقیت استفاده شده و ایده های پیاده شده در این اثر میشه گفت در تاریخ بی نظیر است.
@-)
جدا از گیم پلی که کلا نیازی به تعریف نداره (البته به شخصه به خاطر دو تجربه ناموفق متاسفانه اون هیجان اولیه بازی رو دیگه نداشتم
8-|
) ، اصل بازی ساختار داستانی ، روایی و فلسفی اون هست جدا از بسیاری عناوین ژاپنی که به نحوی ژست فلسفه میگیرن ، این بازی جدا درون مایه فلسفی بسیار عمیقی داشت و از اون جالبتر تمامی اون رو با گیمپلی و دیزاین بازی تکمیل هم کرده بود .

برای تمجید و تعریف از هنر و خلاقیت ها و زیرکی های بکار برده شده چه بسا بشه تا هفته ها بحث و گفتگو کرد . به هر روی میشه گفت یکی از عجایب تاریخ ویدیو گیم محسوب میشه که دیدن عنوانی مشابه بهش بسیار سخت هست و میشه ازش یکی از آثاری که هنر در اون به معنای کامل تجلی پیدا کرده یاد کرد.



جالبترین بخش بازی داستان و فلسفه اونه که مسلما با یک اسپویل کامل همراه است بنابراین ادامه متن میره تو تگ اسپویل

به تمامی دوستانی که متوجه اصل داستان و منظورش نشدن توصیه میکنم یه نگاهی بندازن.

نکته : خاطر نوع روایت داستان ممکنه بعضی جزئیات اشتباه باشه اما کلیات قضیه درسته.


از اونجایی که نسخه قبل رو بازی نکردم ارتباط داستان این دو رو نمیدونم اما به نحوی ارتباط دارن.(با ریمیکی که تا چند ماه آینده میاد اون رو هم متوجه خواهیم شد)

به دلیل گستره بسیار زیاد داستان از گفتن جزئیات و شرح حادثه نپرداختنه و فقط اصل داستان که فهمیدنش میتونه مقداری گیج کننده باشه رو بیان میکنم.




در هزاره های پیش انسان ها که به تکنولوژی بالایی دست پیدا کردن ، شروع به ساخت اندرویدیها (ورژن های اولیه رپلکان ها ؟) برای استفاده در جنگ ها و محافظت از خودشون میکنن:Gunner::Gunner::Gunner:


به دلیل یک بیماری و یا ( ساخت یک سلاح بیورباتیک ؟ یه احتمالا به جنگ هم یه ربطی داشته) نسل انسان ها به طور کامل منقرض میشه :cry2:

چند هزار سال بعد موجودات فضایی زمین رو پیدا میکنن (احتمالا بدبخت ها خوشحال از پیدا کردن خانه ای جدید برای خودشون بودن :clap::clap: ) که به لشگر اندروید های اولیه که برای دفاع از انسان ها ساخته شده بودن بر میخورن.


از اون جایی که دستور اولیه اندروید ها حتی بعد از انقراض انسان ها هم تغییری نکرده فضایی ها رو به عنوان دشمن تلقی میکنن و فضایی ها هم در پاسخ ماشین هارو برای جنگ با اون ها میسازن:Groupwave:


در این جنگ اندروید ها تضعیف شده و پروژه یورها کلید میخوره .

که در اون یک سرور در ماه ساخته میشه و یک پایگاه هم در مدار پایینی زمین ، اما از آنجایی که هدف و دستور اولیه اندرویدیها محافظت از انسان ها هست طراح این نقشه (هوش مصنوعی اولیه ؟) تصمیم میگیره این موضوع رو پنهان کرده و این دروغ رو که انسان ها به ماه پناهنده شدند رو برای صد ها سال به خورد اندرویدیها بده تا همیشه دلیلی برای جنگیدن داشته باشد.


در همین اوصاف و یا چند صده بعدتر ارتش عظیم ماشین های ساخته شده توسط فضایی ها هم که بهشون فقط دستور نابودی دشمن داده شده بود مقداری هوشمندی بدست میارن و به دلیل رفتار بیگانه ها اونارو دشمن طلقی کرده و همشون رو نابود میکنن
:blink:




پس تا به اینجای قضیه معلوم شد که جفت هم اندروید ها و هم ماشین ها سازندگان خودشون یا همون (خدا هاشون رو ) از دست دادن پس در حالت عادی به این نتیجه میشه رسید که دیگه هیچ نیازی بهشون وجود نداره ؟!:blink1::blink1:


و دقیقا همین نقطه عطف و اساس فلسفه داستانیش هست ...



از اونجایی که وجود هر دو گروه ، گره خورده به دستورات اولشون هست ماشین ها اندروید ها رو به عنوان دشمن و هدف زندگیشون میبینن و اندروید ها هم زندگیشون با آرمان دفاع از انسان ها و رساندن انسان ها به شکوه سابقشون معنی پیدا میکنه


و این تا جایی پیش میره که شبکه اصلی ماشین ها حتی با اینکه میتونن ، یورها رو نابود کنه و تا سرور ماه هم نفوذ کرده اما این کار تا جایی که لازم باشه (مثل اول پارت سوم) انجام نمیده و از اندروید ها به عنوان دشمنانی که باعث تکامل ماشین ها هستند یاد میکنه.

در تقابل همین اندیشه هم اندروید ها و فرماندهی شون اجازه کشف حقیقت رو به اونها نمیده و مدل 9s که یک مدل پیشرفته هست و همیشه به سمت پیدا کردن حقیقت گرایش پیدا میکنه رو با مدل 2E همراه میکنن که در صورت کشف حقیقت مدل 9s رو نابود کنه (2B عملا همون 2E هست که عمدا با اسم دروغین معرفی میشه)



نکته : در این بین بعد از گذشت هزاران سال هم ماشین ها و هم اندروید ها مسیر تکامل رو طی میکنن و ماشین های روی زمین که دیگه از دستورات فضایی ها براشون خبری نیست شروع به استقلال فکری و رشد شخصیتی میکنن




اگر بخوایم بریم سر اصل مطلب : فلسفه بیان شده بازی همون بی هدف و بی معنا بودن هست (و بسیاری مسائل ریز و زیرپوستی دیگر)

عده ای تصمیم گرفتن این رو با یک دروغ پر کنن - تعدادی معنا رو در نابودی دشمنان دیدن - تعدادی به آیین ها و ادیان انسانی پناه بردن - بخشی هدف رو در شناخت خدایان پیشین یعنی انسان ها دیدن. اما در نهایت بازی مشخص میشه که تمام این ها دروغی است برای فرار از حقیقت بزرگتر - اینکه این دنیا دیگه هیچ نیاز به وجود اندروید ها و ماشین ها نداره.



شاهکار این موضوع در نحوه بیان بسیار زیرکانه اون هست که کنایه سنگینی به ذهنیت انسان امروزی و تفکراتش داره (اگر انسان میتوانست بی طرفانه به همه چی نگاه کنه چی میشد ) و تلاش کرده همین تفکر رو به حالت یک کنایه با روایتی متفاوت با درون مایه مشابه بیان کنه .



با تمام این اوصاف دیالوگ اولیه بازی بسیار واضح میشه : (ترجمه یخورده تحت الفظی :D)
در چرخه بی پاینی از مرگ و زندگی ، آیا نفرین ما این هست و یا تنبیه ، میشه راهی برای خروج از اون پیدا کرد ؟ ایا تقدیر این رو برای ما مشخص کرده .....



اونجایی که نمیدونم که بعد از این همه مدت دارم برای خودم مینویسم یا خواننده ای هم داره :Confused::Confused: فکر کنم شرح ماجرای اصلی تا اینجا کافی باشه و باقی مسائل برای افرادی که بازی رو تموم کردن کم بیش واضح هست.به دلایل بسیاری از عمیق شدن در فلسفه و داستان بازی خودداری میکنم شاید عمری بود و طلبیده شدیم و در آینده دوردست یک آیتم کامل ویدیویی درموردش ساختم.البته برای افراد علاقه مند لینک های جالبی هم در ادامه قرار میدم




به پایان آمد این دفتر حکایت تا دلت بخواد باقیست .....


برای اطلاعات بیشتر از داستان و سایر رفرنس های داستانی و فلسفیش میتونید به لینک های زیر مراجعه کنید


 
خوب بعد از 4 سال اندی بالاخره طلبیده شدم و رفتم سراغ ادامه داستان
:D
. در این میان زمان هم به شکل بی رحمانه و ناجوانمردانه ای در حال گذر هست و جدا فکر نمیکردم 4 سال از آخرین دیدار گذشته باشه در این میان گاه ناگاه در فکر تکرار و اتمام بازی بودم که فرصتش پیش نمیومد.هرچند برای بار دوم هم نسخه pc رو تست کردم و تا اواسط پایان اول تونستم بازی کنم و کراش و باگ های پی در پی کلا منصرفم کرد
~X(
تا اینکه بالاخره قسمت شد نسخه ps4 رو تموم کنم.


در وصف بازی میشه گفت نه تنها یکی از بهترین های دهه هست بلکه یکی از بهترین و عمیق ترین بازی های تاریخ هم محسوب میشه و جدا از اون سری عناوینی هست که اگر تمومش نمیکردم شاید نصف عمرم بر فنا بود.:Praying::Praying:میزان خلاقیت استفاده شده و ایده های پیاده شده در این اثر میشه گفت در تاریخ بی نظیر است.
@-)
جدا از گیم پلی که کلا نیازی به تعریف نداره (البته به شخصه به خاطر دو تجربه ناموفق متاسفانه اون هیجان اولیه بازی رو دیگه نداشتم
8-|
) ، اصل بازی ساختار داستانی ، روایی و فلسفی اون هست جدا از بسیاری عناوین ژاپنی که به نحوی ژست فلسفه میگیرن ، این بازی جدا درون مایه فلسفی بسیار عمیقی داشت و از اون جالبتر تمامی اون رو با گیمپلی و دیزاین بازی تکمیل هم کرده بود .

برای تمجید و تعریف از هنر و خلاقیت ها و زیرکی های بکار برده شده چه بسا بشه تا هفته ها بحث و گفتگو کرد . به هر روی میشه گفت یکی از عجایب تاریخ ویدیو گیم محسوب میشه که دیدن عنوانی مشابه بهش بسیار سخت هست و میشه ازش یکی از آثاری که هنر در اون به معنای کامل تجلی پیدا کرده یاد کرد.



جالبترین بخش بازی داستان و فلسفه اونه که مسلما با یک اسپویل کامل همراه است بنابراین ادامه متن میره تو تگ اسپویل

به تمامی دوستانی که متوجه اصل داستان و منظورش نشدن توصیه میکنم یه نگاهی بندازن.

نکته : خاطر نوع روایت داستان ممکنه بعضی جزئیات اشتباه باشه اما کلیات قضیه درسته.


از اونجایی که نسخه قبل رو بازی نکردم ارتباط داستان این دو رو نمیدونم اما به نحوی ارتباط دارن.(با ریمیکی که تا چند ماه آینده میاد اون رو هم متوجه خواهیم شد)

به دلیل گستره بسیار زیاد داستان از گفتن جزئیات و شرح حادثه نپرداختنه و فقط اصل داستان که فهمیدنش میتونه مقداری گیج کننده باشه رو بیان میکنم.




در هزاره های پیش انسان ها که به تکنولوژی بالایی دست پیدا کردن ، شروع به ساخت اندرویدیها (ورژن های اولیه رپلکان ها ؟) برای استفاده در جنگ ها و محافظت از خودشون میکنن:Gunner::Gunner::Gunner:


به دلیل یک بیماری و یا ( ساخت یک سلاح بیورباتیک ؟ یه احتمالا به جنگ هم یه ربطی داشته) نسل انسان ها به طور کامل منقرض میشه :cry2:

چند هزار سال بعد موجودات فضایی زمین رو پیدا میکنن (احتمالا بدبخت ها خوشحال از پیدا کردن خانه ای جدید برای خودشون بودن :clap::clap: ) که به لشگر اندروید های اولیه که برای دفاع از انسان ها ساخته شده بودن بر میخورن.


از اون جایی که دستور اولیه اندروید ها حتی بعد از انقراض انسان ها هم تغییری نکرده فضایی ها رو به عنوان دشمن تلقی میکنن و فضایی ها هم در پاسخ ماشین هارو برای جنگ با اون ها میسازن:Groupwave:


در این جنگ اندروید ها تضعیف شده و پروژه یورها کلید میخوره .

که در اون یک سرور در ماه ساخته میشه و یک پایگاه هم در مدار پایینی زمین ، اما از آنجایی که هدف و دستور اولیه اندرویدیها محافظت از انسان ها هست طراح این نقشه (هوش مصنوعی اولیه ؟) تصمیم میگیره این موضوع رو پنهان کرده و این دروغ رو که انسان ها به ماه پناهنده شدند رو برای صد ها سال به خورد اندرویدیها بده تا همیشه دلیلی برای جنگیدن داشته باشد.


در همین اوصاف و یا چند صده بعدتر ارتش عظیم ماشین های ساخته شده توسط فضایی ها هم که بهشون فقط دستور نابودی دشمن داده شده بود مقداری هوشمندی بدست میارن و به دلیل رفتار بیگانه ها اونارو دشمن طلقی کرده و همشون رو نابود میکنن
:blink:




پس تا به اینجای قضیه معلوم شد که جفت هم اندروید ها و هم ماشین ها سازندگان خودشون یا همون (خدا هاشون رو ) از دست دادن پس در حالت عادی به این نتیجه میشه رسید که دیگه هیچ نیازی بهشون وجود نداره ؟!:blink1::blink1:


و دقیقا همین نقطه عطف و اساس فلسفه داستانیش هست ...



از اونجایی که وجود هر دو گروه ، گره خورده به دستورات اولشون هست ماشین ها اندروید ها رو به عنوان دشمن و هدف زندگیشون میبینن و اندروید ها هم زندگیشون با آرمان دفاع از انسان ها و رساندن انسان ها به شکوه سابقشون معنی پیدا میکنه


و این تا جایی پیش میره که شبکه اصلی ماشین ها حتی با اینکه میتونن ، یورها رو نابود کنه و تا سرور ماه هم نفوذ کرده اما این کار تا جایی که لازم باشه (مثل اول پارت سوم) انجام نمیده و از اندروید ها به عنوان دشمنانی که باعث تکامل ماشین ها هستند یاد میکنه.

در تقابل همین اندیشه هم اندروید ها و فرماندهی شون اجازه کشف حقیقت رو به اونها نمیده و مدل 9s که یک مدل پیشرفته هست و همیشه به سمت پیدا کردن حقیقت گرایش پیدا میکنه رو با مدل 2E همراه میکنن که در صورت کشف حقیقت مدل 9s رو نابود کنه (2B عملا همون 2E هست که عمدا با اسم دروغین معرفی میشه)



نکته : در این بین بعد از گذشت هزاران سال هم ماشین ها و هم اندروید ها مسیر تکامل رو طی میکنن و ماشین های روی زمین که دیگه از دستورات فضایی ها براشون خبری نیست شروع به استقلال فکری و رشد شخصیتی میکنن




اگر بخوایم بریم سر اصل مطلب : فلسفه بیان شده بازی همون بی هدف و بی معنا بودن هست (و بسیاری مسائل ریز و زیرپوستی دیگر)

عده ای تصمیم گرفتن این رو با یک دروغ پر کنن - تعدادی معنا رو در نابودی دشمنان دیدن - تعدادی به آیین ها و ادیان انسانی پناه بردن - بخشی هدف رو در شناخت خدایان پیشین یعنی انسان ها دیدن. اما در نهایت بازی مشخص میشه که تمام این ها دروغی است برای فرار از حقیقت بزرگتر - اینکه این دنیا دیگه هیچ نیاز به وجود اندروید ها و ماشین ها نداره.



شاهکار این موضوع در نحوه بیان بسیار زیرکانه اون هست که کنایه سنگینی به ذهنیت انسان امروزی و تفکراتش داره (اگر انسان میتوانست بی طرفانه به همه چی نگاه کنه چی میشد ) و تلاش کرده همین تفکر رو به حالت یک کنایه با روایتی متفاوت با درون مایه مشابه بیان کنه .



با تمام این اوصاف دیالوگ اولیه بازی بسیار واضح میشه : (ترجمه یخورده تحت الفظی :D)
در چرخه بی پاینی از مرگ و زندگی ، آیا نفرین ما این هست و یا تنبیه ، میشه راهی برای خروج از اون پیدا کرد ؟ ایا تقدیر این رو برای ما مشخص کرده .....



اونجایی که نمیدونم که بعد از این همه مدت دارم برای خودم مینویسم یا خواننده ای هم داره :Confused::Confused: فکر کنم شرح ماجرای اصلی تا اینجا کافی باشه و باقی مسائل برای افرادی که بازی رو تموم کردن کم بیش واضح هست.به دلایل بسیاری از عمیق شدن در فلسفه و داستان بازی خودداری میکنم شاید عمری بود و طلبیده شدیم و در آینده دوردست یک آیتم کامل ویدیویی درموردش ساختم.البته برای افراد علاقه مند لینک های جالبی هم در ادامه قرار میدم




به پایان آمد این دفتر حکایت تا دلت بخواد باقیست .....


برای اطلاعات بیشتر از داستان و سایر رفرنس های داستانی و فلسفیش میتونید به لینک های زیر مراجعه کنید
البته خیلی ها، فرافکنی های دوتا کافه نشین فرانسوی مثل سیمون دو بووار و سارتر رو در حد نام و نشان فلسفه نمی دونن ولی خب... برای یه بازی کامپیوتری بدک نیست! :D بهمین نسبت اگه بخوایم حساب کنیم در زمینه اگزیستانسیالیسم، دارک سولز بدون پُرگویی و گزافه گویی و تلفت کردن وقت خیلی حرفهای بیشتری برای گفتن داره...! :D
 
  • Poker Face
Reactions: _ARTAS_
خوب بعد از 4 سال اندی بالاخره طلبیده شدم و رفتم سراغ ادامه داستان
:D
. در این میان زمان هم به شکل بی رحمانه و ناجوانمردانه ای در حال گذر هست و جدا فکر نمیکردم 4 سال از آخرین دیدار گذشته باشه در این میان گاه ناگاه در فکر تکرار و اتمام بازی بودم که فرصتش پیش نمیومد.هرچند برای بار دوم هم نسخه pc رو تست کردم و تا اواسط پایان اول تونستم بازی کنم و کراش و باگ های پی در پی کلا منصرفم کرد
~X(
تا اینکه بالاخره قسمت شد نسخه ps4 رو تموم کنم.


در وصف بازی میشه گفت نه تنها یکی از بهترین های دهه هست بلکه یکی از بهترین و عمیق ترین بازی های تاریخ هم محسوب میشه و جدا از اون سری عناوینی هست که اگر تمومش نمیکردم شاید نصف عمرم بر فنا بود.:Praying::Praying:میزان خلاقیت استفاده شده و ایده های پیاده شده در این اثر میشه گفت در تاریخ بی نظیر است.
@-)
جدا از گیم پلی که کلا نیازی به تعریف نداره (البته به شخصه به خاطر دو تجربه ناموفق متاسفانه اون هیجان اولیه بازی رو دیگه نداشتم
8-|
) ، اصل بازی ساختار داستانی ، روایی و فلسفی اون هست جدا از بسیاری عناوین ژاپنی که به نحوی ژست فلسفه میگیرن ، این بازی جدا درون مایه فلسفی بسیار عمیقی داشت و از اون جالبتر تمامی اون رو با گیمپلی و دیزاین بازی تکمیل هم کرده بود .

برای تمجید و تعریف از هنر و خلاقیت ها و زیرکی های بکار برده شده چه بسا بشه تا هفته ها بحث و گفتگو کرد . به هر روی میشه گفت یکی از عجایب تاریخ ویدیو گیم محسوب میشه که دیدن عنوانی مشابه بهش بسیار سخت هست و میشه ازش یکی از آثاری که هنر در اون به معنای کامل تجلی پیدا کرده یاد کرد.



جالبترین بخش بازی داستان و فلسفه اونه که مسلما با یک اسپویل کامل همراه است بنابراین ادامه متن میره تو تگ اسپویل

به تمامی دوستانی که متوجه اصل داستان و منظورش نشدن توصیه میکنم یه نگاهی بندازن.

نکته : خاطر نوع روایت داستان ممکنه بعضی جزئیات اشتباه باشه اما کلیات قضیه درسته.


از اونجایی که نسخه قبل رو بازی نکردم ارتباط داستان این دو رو نمیدونم اما به نحوی ارتباط دارن.(با ریمیکی که تا چند ماه آینده میاد اون رو هم متوجه خواهیم شد)

به دلیل گستره بسیار زیاد داستان از گفتن جزئیات و شرح حادثه نپرداختنه و فقط اصل داستان که فهمیدنش میتونه مقداری گیج کننده باشه رو بیان میکنم.




در هزاره های پیش انسان ها که به تکنولوژی بالایی دست پیدا کردن ، شروع به ساخت اندرویدیها (ورژن های اولیه رپلکان ها ؟) برای استفاده در جنگ ها و محافظت از خودشون میکنن:Gunner::Gunner::Gunner:


به دلیل یک بیماری و یا ( ساخت یک سلاح بیورباتیک ؟ یه احتمالا به جنگ هم یه ربطی داشته) نسل انسان ها به طور کامل منقرض میشه :cry2:

چند هزار سال بعد موجودات فضایی زمین رو پیدا میکنن (احتمالا بدبخت ها خوشحال از پیدا کردن خانه ای جدید برای خودشون بودن :clap::clap: ) که به لشگر اندروید های اولیه که برای دفاع از انسان ها ساخته شده بودن بر میخورن.


از اون جایی که دستور اولیه اندروید ها حتی بعد از انقراض انسان ها هم تغییری نکرده فضایی ها رو به عنوان دشمن تلقی میکنن و فضایی ها هم در پاسخ ماشین هارو برای جنگ با اون ها میسازن:Groupwave:


در این جنگ اندروید ها تضعیف شده و پروژه یورها کلید میخوره .

که در اون یک سرور در ماه ساخته میشه و یک پایگاه هم در مدار پایینی زمین ، اما از آنجایی که هدف و دستور اولیه اندرویدیها محافظت از انسان ها هست طراح این نقشه (هوش مصنوعی اولیه ؟) تصمیم میگیره این موضوع رو پنهان کرده و این دروغ رو که انسان ها به ماه پناهنده شدند رو برای صد ها سال به خورد اندرویدیها بده تا همیشه دلیلی برای جنگیدن داشته باشد.


در همین اوصاف و یا چند صده بعدتر ارتش عظیم ماشین های ساخته شده توسط فضایی ها هم که بهشون فقط دستور نابودی دشمن داده شده بود مقداری هوشمندی بدست میارن و به دلیل رفتار بیگانه ها اونارو دشمن طلقی کرده و همشون رو نابود میکنن
:blink:




پس تا به اینجای قضیه معلوم شد که جفت هم اندروید ها و هم ماشین ها سازندگان خودشون یا همون (خدا هاشون رو ) از دست دادن پس در حالت عادی به این نتیجه میشه رسید که دیگه هیچ نیازی بهشون وجود نداره ؟!:blink1::blink1:


و دقیقا همین نقطه عطف و اساس فلسفه داستانیش هست ...



از اونجایی که وجود هر دو گروه ، گره خورده به دستورات اولشون هست ماشین ها اندروید ها رو به عنوان دشمن و هدف زندگیشون میبینن و اندروید ها هم زندگیشون با آرمان دفاع از انسان ها و رساندن انسان ها به شکوه سابقشون معنی پیدا میکنه


و این تا جایی پیش میره که شبکه اصلی ماشین ها حتی با اینکه میتونن ، یورها رو نابود کنه و تا سرور ماه هم نفوذ کرده اما این کار تا جایی که لازم باشه (مثل اول پارت سوم) انجام نمیده و از اندروید ها به عنوان دشمنانی که باعث تکامل ماشین ها هستند یاد میکنه.

در تقابل همین اندیشه هم اندروید ها و فرماندهی شون اجازه کشف حقیقت رو به اونها نمیده و مدل 9s که یک مدل پیشرفته هست و همیشه به سمت پیدا کردن حقیقت گرایش پیدا میکنه رو با مدل 2E همراه میکنن که در صورت کشف حقیقت مدل 9s رو نابود کنه (2B عملا همون 2E هست که عمدا با اسم دروغین معرفی میشه)



نکته : در این بین بعد از گذشت هزاران سال هم ماشین ها و هم اندروید ها مسیر تکامل رو طی میکنن و ماشین های روی زمین که دیگه از دستورات فضایی ها براشون خبری نیست شروع به استقلال فکری و رشد شخصیتی میکنن




اگر بخوایم بریم سر اصل مطلب : فلسفه بیان شده بازی همون بی هدف و بی معنا بودن هست (و بسیاری مسائل ریز و زیرپوستی دیگر)

عده ای تصمیم گرفتن این رو با یک دروغ پر کنن - تعدادی معنا رو در نابودی دشمنان دیدن - تعدادی به آیین ها و ادیان انسانی پناه بردن - بخشی هدف رو در شناخت خدایان پیشین یعنی انسان ها دیدن. اما در نهایت بازی مشخص میشه که تمام این ها دروغی است برای فرار از حقیقت بزرگتر - اینکه این دنیا دیگه هیچ نیاز به وجود اندروید ها و ماشین ها نداره.



شاهکار این موضوع در نحوه بیان بسیار زیرکانه اون هست که کنایه سنگینی به ذهنیت انسان امروزی و تفکراتش داره (اگر انسان میتوانست بی طرفانه به همه چی نگاه کنه چی میشد ) و تلاش کرده همین تفکر رو به حالت یک کنایه با روایتی متفاوت با درون مایه مشابه بیان کنه .



با تمام این اوصاف دیالوگ اولیه بازی بسیار واضح میشه : (ترجمه یخورده تحت الفظی :D)
در چرخه بی پاینی از مرگ و زندگی ، آیا نفرین ما این هست و یا تنبیه ، میشه راهی برای خروج از اون پیدا کرد ؟ ایا تقدیر این رو برای ما مشخص کرده .....



اونجایی که نمیدونم که بعد از این همه مدت دارم برای خودم مینویسم یا خواننده ای هم داره :Confused::Confused: فکر کنم شرح ماجرای اصلی تا اینجا کافی باشه و باقی مسائل برای افرادی که بازی رو تموم کردن کم بیش واضح هست.به دلایل بسیاری از عمیق شدن در فلسفه و داستان بازی خودداری میکنم شاید عمری بود و طلبیده شدیم و در آینده دوردست یک آیتم کامل ویدیویی درموردش ساختم.البته برای افراد علاقه مند لینک های جالبی هم در ادامه قرار میدم




به پایان آمد این دفتر حکایت تا دلت بخواد باقیست .....


برای اطلاعات بیشتر از داستان و سایر رفرنس های داستانی و فلسفیش میتونید به لینک های زیر مراجعه کنید
این بازی از آندریتد ترین بازی های تاریخه بنظرم! داستان فوق العاده فلسفی و حذاب، گیم پلی درگیر کننده، موسیقی فوق العاده ( از لحاظ موسیقی جزو تاپ ترین بازی تاریخه بنظرم! )
پورت داغون پی سی ش نمیشد شاید گیمر ها بیشتر جذبش میشدن. ولی این چیزی از کیفیت بازی کم نمیکنه. بازی ای یونیک و تکرار نشدنی!
 
  • Like
Reactions: _ARTAS_
نکات خیلی مهمی هست در مورد اچیومنت های بازی؟ میخوام بازی رو صد در صد کنم.
تا هرجاش رو میتونی برو، بقیش رو گاید ببین :D
چون بازی بعد از تموم کردن چپتر سلکت داره هیچ اچیومنتی Missable نیست پس نگران نباش
بعضی از اچیومنت ها هم شانسین(یکیش بود باید یونیت دیتا انمی هارو کامل میکردی، خدا میدونه چند بار سیو رو لود کردم تا Linked-sphere Type: Gun-equipped اسپاون بشه :)))

ویرایش:
چون خیلی وقت پیش 100% کردم گفتم یه سرچ بکنم، اندینگ Y انگار Missable ـه فقط
 
بازی تو نزدیک 30 ساعت 100 در صد شد.
بعد از ویچر 3 برای من بهترین شخصیت پردازی و داستان و موسیقی نسل هشتم شد...
فقط خط اصلی داستانی بازی رو نرمال 30 ساعت طول کشید اون باس مخفی مخوف رو هم رفتم نزدیک 4/5 تا از اچیومنت ها بازی که برای ایتم های جمع اوری و کوئیست ها بود رو هم از داخل بازی خریدم...واقعا سازندگان این بازی شعور بالایی دارن که همچین حرکت تاریخی زدن مثلا برای امثال من که زیاد حال و حوصله جمع اوری ایتم های بی خاصیت نداریم ولی دوست داریم بازی صد در صد بشه واقعا خیلی حرکت بجایی بود اگر نه حدقل 200.300 ساعت باید بازی میکردیم تا بازی صد در صد میشد! مخصوصا اون لول اپ کردن سلاح ها عذاب الهی بود کلا کل بازی رو تونستم 2/3 سلاح تا لول 4 ببرم.
بازی نزدیک 30 تا باس فایت داشت که تک تکشون باید برای این صنعت درس عبرت بشه طراحیشون
واقعا شخصیت پردازی بازی خدا بود، داستان بازی ، موسیقی بازی خیلی خوب بود! گیم پلی بازی هم خیلی خوب بود.

تنها مشکل من با بازی گرافیک خیلی ضعیف بازی + دشمنان تکراری بود... تو محیط های جنگلی بازی هم افت فریم کمی بود.
اون مرحله مبارزه به اسم سازندگان بازی هم برای من بعد از 20 بار مردن تنهایی ردش کردم و 7 دقیقه وقت گرفت اخرین بار.
نمره کلی هم 9 از 10 میدم.
 
خب حالا که بعد چند سال اسکوئر بازیو آپدیت کرد، وقتشه دوباره برم سمتش ببینم چیکار کردن.
دیگه لازم نیست مود و... نصب کنین، اسکوئر دنوو حذف کرده و پرفورمنس هم بهینه کرده، خیلی خوب شده.
بالاخره پورت PC چیزی شد که لایق این عنوان هست.
 
چقدر بازی سمی بود 😶
دوست ندارم از این تعریف استفاده کنم ولی جدا خیلی بازی خاص و عجیب غریبی بود

بسی لذت بردم
هر چند خیلی دوست داشتم گرافیک بازی بهتر می بود ولی خوب فکر کنم پلاتینیوم گیمز همین حد بیشتر کار نمی کنه ولی اینکه بازی سمی بود و از همه مدل سبکی توش گذاشته بودن شکی نیست


فقط سوال


من اینو نفهمیدم که
اسپویل. (( مگر انسان ها منقرض نشده بودن ؟ پس اونا که توی کمپ بودن بودن چی بودن ؟! ))
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: R O N I N
دوستان بازی Nier Replicant ارزش خرید داره ؟ در حد Automata تونستن خوب در بیارن ؟ چند ساعت گیم پای داره ؟
نه در حد automata نیس ولی در حد خودش خیلی خوبه، از اتوماتا خوشت اومده باشه از اینم خوشت میاد
دو تا اندینگش با هم حدود 30-35 ساعتی طول میکشه
 


پاسخ خود را بنویسید ...

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or