سلام.
فکر کنم خیلیا دنبال کمیک استریپی برای متال گیر بودند.و البته خیلی کم هست.
اما سایت Gigaville و با هنرمندی کریس دوست Chris Doucette کمیک استریپی را خلق کرده که شاید بهترین وبکامیکی باشه که من خونده باشم.این کمیک استریپ بانام آخرین روزهای فاکس هاند _The Last Days Of FoxHound_شناخته میشود.
از نظر تکنیکی این کامیک چیز خاصی ندارد و با رنگهای ساده و کاراکترهایی که انگار در Paint طراحی شده به نمایش در می آید.
اما نقطه قوت این کامیک داستان فوق زیبا و فوق قوی آن و دیالوگهای خنده دار آن است.
کاراکترها:
این لیکوئید با لیکوئید همیشگی فرق دارد.حافظه اش را از دست داده و به شخصیتی خنگ و کودن تبدیل شده که مایه اصلی خنده و شاید کارکتر اصلی داستان باشد.
این همان آسلات قدیمی است.هیچکس اورا شکست نداده و همواره در حال چیدن توطئه است.در جایی میبینیم که درباره او گفته میشود "اگر خداوند از بهشت به پایین بیاید و با یک شاتگان به سر آسلات نشانه برود و ماشه را بکشد......خدا هم میتواند به هدف نزند!!!!"
سایکو منتیس با آسلات مشکل ابدی دارد.دارای قابلیتهای ذهنی که هیچ کس به پایش نمیرسد.اما اصولا هرکی خربزه میخوره.....
اسنایپر ولف هم که معرف حضور هست.
ولکان ریون با همان باورهای معنوی خودش.
دیکوی آکتاپوس که هیچ کس صورت واقعی او را ندیده و فایل او بدون عکس است. او با خوردن خون دیگران تمامی خصوصیات، حتی جنسیتشان(با تمام جزئیات) را به خود میگیرد.
کلنل روی کمپبل، افسر ارشد فاکسهاند که رهبری ماموریتها را بر عهده دارد.
البته کاراکتر ها خیلی بیشتر هستند.اما فعلا کافیه.
_بگو ببینم...تو هم برای اون شغل فاکسهاند اینجایی؟
_مممهومم
_من لیکوئیدم
_اسکات
_خوب تو چی کاره ای؟(چی کارا بلدی)
_من اشعههای لیزر از چشمهام شلیک میکنم!!!!
_واقعا؟
_اوهوممم. و تو؟
_خوب...امم..فقط یه سری مشت و لگد و این چیزها...میدونی که...؟
_حاضرم شرط ببندم(آره)
.......
در ضمن...من انگلیسیم!
_گندت بزنم!!(معنی این رو نفهمیدم.مگه اونا چشونه؟)
.....
.....
توجه:شاید بعضی چیزها رو نتونم ترجمه کنم.چون توی کمیک بیشتر جاها چیزایی نوشته میشه که من نه تا به حال به زبون آوردم و نه جایی نوشتم.
موافقین ادامه بدم؟
باتشکر.....
فکر کنم خیلیا دنبال کمیک استریپی برای متال گیر بودند.و البته خیلی کم هست.
اما سایت Gigaville و با هنرمندی کریس دوست Chris Doucette کمیک استریپی را خلق کرده که شاید بهترین وبکامیکی باشه که من خونده باشم.این کمیک استریپ بانام آخرین روزهای فاکس هاند _The Last Days Of FoxHound_شناخته میشود.
از نظر تکنیکی این کامیک چیز خاصی ندارد و با رنگهای ساده و کاراکترهایی که انگار در Paint طراحی شده به نمایش در می آید.
اما نقطه قوت این کامیک داستان فوق زیبا و فوق قوی آن و دیالوگهای خنده دار آن است.
کاراکترها:
البته کاراکتر ها خیلی بیشتر هستند.اما فعلا کافیه.
_بگو ببینم...تو هم برای اون شغل فاکسهاند اینجایی؟
_مممهومم
_من لیکوئیدم
_اسکات
_خوب تو چی کاره ای؟(چی کارا بلدی)
_من اشعههای لیزر از چشمهام شلیک میکنم!!!!
_واقعا؟
_اوهوممم. و تو؟
_خوب...امم..فقط یه سری مشت و لگد و این چیزها...میدونی که...؟
_حاضرم شرط ببندم(آره)
.......
در ضمن...من انگلیسیم!
_گندت بزنم!!(معنی این رو نفهمیدم.مگه اونا چشونه؟)
.....
.....
توجه:شاید بعضی چیزها رو نتونم ترجمه کنم.چون توی کمیک بیشتر جاها چیزایی نوشته میشه که من نه تا به حال به زبون آوردم و نه جایی نوشتم.
موافقین ادامه بدم؟
باتشکر.....