Mass Effect 2 | Xbox360

  • Thread starter Thread starter Fratos
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
-یک سوال مسخره و -تکرای-
من داشتم نسخه 2 رو میرفتم- چنتا از دوستام گفتن- اول یکش رو برو- نمیشه بی خیال شم:دی؟؟؟
یعنی خیلی مهمه؟؟؟اگه اره که تایید کنید- اگه نه-ادامه بدم

نه زياد مهم نيست ، اما اگر بری خيلی خيلی بهتره ، اصلا يکش کجا 2 کجا!!!
يه چيزايی تو اولای 2 ش ميبينی که اگر يکشو بازی کرده باشی اشکت در مياد ، يا برات خيلی لذت بخش و خاطره انگيز ميشه!!
لازم شد بریم!!!!
 
Last edited by a moderator:
نه زياد مهم نيست ، اما اگر بری خيلی خيلی بهتره ، اصلا يکش کجا 2 کجا!!!
يه چيزايی تو اولای 2 ش ميبينی که اگر يکشو بازی کرده باشی اشکت در مياد ، يا برات خيلی لذت بخش و خاطره انگيز ميشه!!
در مورد داستان اول بازی :

نامردا تو سفينه که داشتيم ميرفتيم پيش اون يارو رئيسه ( ایلوشن من :دی ) ، پرسيدن چرا کايدن رو انتخاب کردی و باعث شدی که تو اون سياره بميره ( من اشلی رو نجات دادم ) ، يادش که افتادم اشکم داشت در ميامد :(
 
-یک سوال مسخره و -تکرای-
من داشتم نسخه 2 رو میرفتم- چنتا از دوستام گفتن- اول یکش رو برو- نمیشه بی خیال شم:دی؟؟؟
یعنی خیلی مهمه؟؟؟اگه اره که تایید کنید- اگه نه-ادامه بدم

اگر شماره 1 رو بازی کنی بازی خیلی بیشتر بهت میچسبه و لذت زیادی میبری !
اما اگر بازی نکنی ، اول شماره 2 اتفاقات کلی ای که تو شماره 1 افتاده رو دوباره مرور میکنه البته بصورت کلی . انتخاب با خودته !:biggrin1:
 
Last edited by a moderator:
دوستان ميشه يکم برام تو اسپويلر: ماهيت اصلی و کلی Cerberus هارو توضيح بديد و اینکه چه نقشی دقيقا تو داستان يک داشتن و چه کارهايی کردن؟ ( يادم رفته! کلی کدکس خوندم تا يکزره بيشتر چيزی يادم آمد )

 
واقعا برا خودش یه غولی شده ها(البته غول بود ولی غول تر شده:cheesygri)
ابتدای بازی که خیلی جالب شروع شد واقعا دارم لذت می برم ازش
داستان که مثل همیشه شاهکار

نه زياد مهم نيست ، اما اگر بری خيلی خيلی بهتره ، اصلا يکش کجا 2 کجا!!!
يه چيزايی تو اولای 2 ش ميبينی که اگر يکشو بازی کرده باشی اشکت در مياد ، يا برات خيلی لذت بخش و خاطره انگيز ميشه!!
در مورد داستان اول بازی :

نامردا تو سفينه که داشتيم ميرفتيم پيش اون يارو رئيسه ( ایلوشن من :دی ) ، پرسيدن چرا کايدن رو انتخاب کردی و باعث شدی که تو اون سياره بميره ( من اشلی رو نجات دادم ) ، يادش که افتادم اشکم داشت در ميامد :(
منم هم اشلی رو نجات داده بودم و واقعا یاد اون لحظه افتادم حتی موقعی که این سوال رو ازم کرد به نظرم اومد که اشتباه کردم وباید کایدن رو نجات می دادم نه اشلی رو
ولی واقعا غم انگیز بود وقتی یادش افتادم:(
راستی چرا همه از این cerberus بدشون میاد؟؟؟
 
سلام
من نسخه اول بازی رو گرفتم ولی راستش نتونستم با بازی ارتباط برقرار کنم همون اوایل گذاشتم کنار چون کلا زیاد از این سبک خوشم نمیاد ولی با توجه به اینکه دوستان میگن بازی داستان زیبائی داره میشه یکی لطف کنه داستان نسخه اول رو به طور خلاصه تعریف کنه؟:biggrin1:
شاید ما هم خوشمون اومد!
مرســــــــــــــی
 
دوست عزیز در مورد گیم پلی باید بگم که شاید هر گیمری خوشش نیاد.اینجور بازیها که نیاز به زبان قوی و مکالمه داره باب طبع هر گیمری نیست ولی اکشنش معرکست.گرافیکش هم در بین بازیهای 360 بهترین هست.طراحی کاراکترها هم بهترین در بین کنسولها
تشکر من زبانم خوب است:smile:.پس میتونم با این mass effect2 حال کنم؟:confused:
 
دوستان يک سوالايی ميپرسن که نميشه جوابش رو داد، اگر ME رو نميشناسين و مياين ميپرسين ارزش خريدن داره يا نه؟ من شخصا بهتون ميگم بهتره این بازيرو نگيرين ، بازی اکشن بزن بکش بورو که نيست ، حوصله ميخواد اونم يک عالمه ، که اکثر کاربر های اینجا این حوصله رو ندارن، پس نگيرين نگيرين نگيرين.
شمايی هم که داستان نسخه يک رو ميخوای ، مگه بازی آتاريه که داستان رو کوتاه توضيح بديم؟ ميدونی چقدر چيز ميز داره؟ ميدونی چقدر پيچيدگی داره؟ مگه به همين راحتيه تعريف کردنش؟ شما اگر از نسخه اولش خوشت نيامده مطمئن باش از اینم خوشت نمياد ، چون سبک بازی هيچ فرقی نکرده ( ممکنه يکم اکشنش بيشتر شده باشه اما بازم همون بازيه ) ولی برای مايی که طرفدار و عاشق بازی هستيم يک دنيا بهتر شده ، پس اگر ميبينی اینقدر تعريف ميکنيم فقط برای کسايی هستش که از این سبک خوششون مياد نه همه ی گيمر ها
تشکر من زبانم خوب است:smile:.پس میتونم با این mass effect2 حال کنم؟:confused:
مسئله فقط زبان نيست ، حوصله داری يک ساعت از وقتت رو بزاری روی خوندن مکالمه ها ، صحبت کردن پشت سر هم با افراد مختلف و گشتن تو منو ها؟! بعد نيم ساعت اکشن بازی کنی دوباره يک ساعت اون کارا رو تکرار کنی.! اگر ميتونی و دوست داری ، بگير پشيمون نميشی

راستی چرا همه از این cerberus بدشون میاد؟؟؟
منم برای همين پرسيدم يکی بياد ماهيت و وضعيت این گروه رو بگه ، هرچی فکر ميکنم خيلی ازشون يادم نمياد که تو يک چه کارهايی کردن و يا چه نقشی تو داستان داشتن!
 
خب امروز بازي رو تموم كردم. واقعا بايد بگم بهترين عنوان انحصاري تاريخ Xbox 360 بود.
ديالوگها فوق العاده منطقي و جامع بود. گرافيك و گيم پلي هم شاهكار. اگر يكم باگهاي بازي كمتر بود واقعا پايين تر از 10 نميشد بهش داد.

در كل يكي از بهترين بازيهاي اين نسل رو از دست نديد.
 
دوست عزیز میدونم که بازی اتاری نیست و بازی بزرگیه و خیلی هم پیچیدگی داره واسه همین یک تعریف کلی از داستان بازی میخواستم !
بالاخره اگه داستان زیبائی داشته باشه ما هم مثل شما میتونیم جذب بازی بشیم;)
 
دوست عزیز میدونم که بازی اتاری نیست و بازی بزرگیه و خیلی هم پیچیدگی داره واسه همین یک تعریف کلی از داستان بازی میخواستم !
بالاخره اگه داستان زیبائی داشته باشه ما هم مثل شما میتونیم جذب بازی بشیم;)

خب من داستان شماره یکو خلاصه میگم برا رفقایی که بازی نکردن یا بازی کردنو دقیقا نگرفتن چی شد ...
حواستون باشه که دارم خلاصه میگما بازی همینطوریش خیلی پیچیده تره

مقدمه بازی اینطوریه که تو سال 2148 آدما توی مریخ باقی مونده های یه تمدن باستانی رو پیدا میکنن که از نظر تکنولوژی خیلی خیلی از اون زمان بشر جلو تر بوده با استفاده از این تکنولوژی آدما این توانایی رو پیدا میکنن که بتونن در مدت زمان خیلی کم به سیاره های دوردست سفر کنن اسم این تکنولوژی مس افکت بود ...
داستان کلی بازی درباره شپرد یکی از فرمانده های خیلی مشهور انسانهاست ... توی جامعه کهکشانی انسانها نسبت به سایر نژادها تازه وارد محسوب میشن و به عنوان اولین قدم برای پیشرفت انسانها شپرد به عنوان اولین اسپکتر کاندید میشه ... اسپکترها مامورهای فوق العاده کارآزموده این از نژادها مختلف که مستقیما فارق از نژادشون زیر نظر کنسول کار میکنن کنسول متشکل از سه نژاد برتر و قدرتمند تر یعنی آساری ها تورین ها و سالارین هاست ... به عنوان آزمایش برای شپرد ... شپردو به همراه نایلس (یه اسپکتر دیگه از نژاد تورین) برای انتقال یه بیکن از ایدن پرایم برای تحقیق میفرستن ... بیکن ها متعلق به تمدن پروثین هستن ... تمدنی که آدما با اکتشاف بازمونده هاش تونست تکنولوژی چند قرنو در عرض چند دهه به دست بیارن ... در حالی که شپرد در راه سیارس یه پیغام میرسه که ایدن پرایم هدف حمله گث ها قرار گرفته ... گث ها ربات هایی بودن که نژاد کوراین برای اهداف جنگی و صنعتی خودش ساخته بود اما به دلیل هوش مصنوعی پیشرفتشون کم کم خودآگاهی بدست اوردن کوارین ها سعی کردن نابودشون کنن ولی گث ها به طور متقابل جنگیدن و با شکست کوراین ها اونها رو از سیارشون تبعید کردن ... حمله گث ها به یه کلونی انسانی خیلی عجیب بود چونکه حدود یک قرن بود که کسی خبری از گث ها نداشت ... برای همین شپرد به همراه گروهش و نایلس برای رسیدگی به موضوع میرن ... نایلس مسیرشو از شپرد و گروهش جدا میکنه و وقتی شپرد و افرادش نایلسو پیدا میکنن میبینن که کشته شده ... مردی که اون بقل قایم شده بود به شپرد میگه که یه تورین دیگه به اسم سارن بوده که نایلسو کشته ... شپرد همچنان جلو میره تا اینکه به بیکن میرسه که هنوز فعاله یکی از افراد تیم شپرد با بی احتیاطی نزدیک بیکن میشه و دچار شوک میشه شپرد برای نجاتش مجبور میشه خودش جلو بره که این بین شپرد و بیکن یه ارتباط ایجاد میکنه که باعث میشه پیغامی که داخل بیکن بوده به مغز شپرد منتقل بشه و بعد بیکن منفجر میشه ... بعد از برگشتن تیم به سیتادل (ایستگاه فضایی عظیمی که متعلق به پروثین ها بوده و کنسول توش قرار داره) شپرد متوجه میشه که سارن یکی از اسپکترهای عالی رتبه کنسول هست و کنسول حاضر نمیشه حرف شپردو در مورد خیانت سارن قبول کنه بعد از کلی ماجرا شپرد یه فایل از حافظه یه گث به دست میاره که گناهکار بودن سارن رو اثبات میکنه ولی با این حال کنسول حاضر نیست که خطر لشکر کشی به دنبال سارن رو به بیرون مرزهای رسمیش قبول کنه برای همین مجبور میشن یه جورایی به عنوان عذرخواهی و بیشتر برای ساکت کردن انسان ها شپردو به عنوان اولین اسپکتر انسان اعلام کنن و ماموریت دستگیری سارن رو به شپرد واگذار کنن ... در گیر و دار این ماجرا شپرد متوجه میشه که هدف اصلی سارن بدست اوردن چیزیه به اسم کاندوییت (مجرا) و اینکه گث ها به این دلیل از سارن پیروی میکنن که فکر میکنن سارن میتونه ریپرها رو برگدونه ... ریپر ها موجودات افسانه ای هستن که گث ها به عنوان خدای خودشون میپرستنشون ... (از اینجا به بعدو دیگه دارم خیلی خلاصه میگم) ... شپرد در طول جستجوش به دنبال سارن متوجه میشه که ریپرها چیزی بیشتر از یه افسانه قدیمی ان ... ریپرها در اصل نسل فوق پیشرفته ای از ربات ها هستن که هر 50 هزار سال وقتی که تمدن فضایی به اوج خودش میرسه برمیگردن و همه چیزو و همه کسیو نابود میکنن و بعد دوباره ناپدید میشن ... و سفیه ی عظیمی که سارن داره در اصل خودش یکی از ریپرهاست و سارن تحت فرمان اون کار میکنه ... شپرد متوجه میشه که پروثین ها اولین نژادی نبودن که بخاطر این چرخه پنجاه هزار ساله نابود شدن و مهم تر از اون این پروثین ها نبودن که سیتادل و مس ریلی ها رو خلق کردن ... تکنولوژی ای که هربار طی این چرخه بدست میومد برپایه و اساس تکنولوژی بود که ریپرها به عمد از خودشون به جا گذاشته بودن و اینکه ایستگاه سیتادل چیزی نیست جز یک تله بزرگ ... تله که دروازه ای به دنیای ریپرها باز میکنه و ریپرها بعد از نابودی همه جاندارن سیتادل با استفاده از پایگاه داده ای ایستگاه رد تک تک نژادها رو در هر سیاره ای میگیرن و بعد از نابود کردنشون دوباره ناپدید میشن ... ولی توی این چرخه یه استثنا وجود داشته و اون پروثین ها بودن ... تعدادی از پروثین ها تونستن توی سیاره ای بدون سابقه ثبت شده خودشون توی محفضه های حیاتی زنده نگه دارن تا وقتی که ریپر ها به دنیای خودشون برگردن و بعد از اون با برگشتن به سیتادل و از کار انداختن سیستم خودکار باز کردن دروازه (کیپرها) پیغام خطر خودشونو توی چنتا از بیکن ها بذارن و این همون پیغامیه که شپرد در مغزش داره ولی به دلیل انسان بودنش قادر نیست متوجهش بشه ولی به مرور زمان و در طول ماموریتش کم کم متوجه پیغام میشه و اینکه کاندوییت داخل سیاره آیلوس قرار داره ... سارن هم به دستور ساورن (ریپری که به سارن دستور میده) به دنبال کاندوییت به آیلوس میره ... کاندوییت در اصل یه مس ریلی در سایز کوچیکه که پروثین های پنهان شده در آیلوس برای مسافرت به سیتادل و از کار انداختن کیپرها ازش استفاده کردن و سارن قصد داره با استفاده از اون و حمله به قلب سیتادل خودش به صورت دستی دروازه رو باز کنه ... شپرد و تیمش موفق به رسیدن به کاندوییت و سفر به سیتادل میشن ولی کمی دیر میرسن چون ساورن و لشکر گث ها چند دقیقه قبل حمله خودشون آغاز کردن به هر حال از اونجایی که شپرد از قبل برای این حمله آمادگی داشت سفینه خودشو به دنبال دسته پنجم نیروی هوایی انسانها تحت فرماندهی آدمیرال هکت فرستاده بود و اونها به کمک نیروهای غافلگیر شده سیتادل میان ... در حالی که لشکر پنجم درحال مبارزه با ساورن هست شپرد با سارن رو در رو میشه و طی یه جنگ نفس گیر موفق به شکستش میشه و با کمک لشکر پنجم و نابود کردن ساورن سیتادل رو نجات میده ... بعد از این ماجرا بخاطر شجاعت انسانها و فداکاریشون برای نجات کنسول انسانها به عنوان چهارمین نژاد به کنسول میپوندن و شپرد هم به دنبال راهی برای متوقف کردن ریپرها میره چون با اینکه ریپرها عنصر غافلگیریشونو از دست دادن هنوز دنبال راهی برای بازکردن یه دروازه به این دنیا هستن ... (البته این یکی از چنتا پایان بازی بود که میتونه یکمی متفاوت باشه)

میدونم طولانی شد ولی از این خدایی خلاصه تر نمیشد گفت ...
 
واقعا عالی و مفيد بود ، خيلی خلاصه بود ولی تمام کليات داستان رو گفتی ، مخصوصا برای من و امثال من که خيلی وقته از تمام کردن نسخه 1 ميگذره و خيلی چيزارو يادمون رفته بسيار مفيد واقع شد. دستت طلا ، کار سختی بود تايپ اینهمه چيز ميز :دی
بيشتر به درد کسايی که قبلا بازيرو انجام دادن ميخورد تا کسايی که ميخوان تازه با بازی آشنا بشن :دی
------------------------------------
جيگر از Cerberus ها هم اگر چيزی ميدونی هرچند کم و مختصر بگی ممنون ميشم ، خواهش ميکنم بگو ، التماست ميکنم بگو :دی

 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or