چپتر 7 ( 10 آپریل 1951 )
ویتو تعریف می کنه: لیو دروغ نمی گفت وقتی که آزاد شد، من رو هم با پارتی بازی از زندان آزاد کرد.
وقتی که زندان بودم جو چند بار ملاقاتم امده بود و از دنیای بیرون برام تعریف کرده بود ولی وقتی خودم با چشام دنیای بیرون رو دیدم ( آمریکا ) یه دنیای کاملا متفاوت و جدید بودش !!!!
آپارتمان جو
میره دم در و زنگ میزنه. و با جو خوشامد گویی میکنن و جو دعوتش میکنه که بیاد تو. تو خونه جو به ویتو میگه امشب می خواییم یه جشن به خاطر آزادیت بگیرم و تو رو به یکی از دوستام معرفیت کنم. جو از ویتو میپرسه که حالا که آزاد شدی میخوای چی کار ( شغل ) بکنی ؟؟ ویتو : دوباره میخوام با تو کار بکنم. جو میگه که نگران بودم که بعد از این همه بلایی که سرت اوردم جا بزنی!! در ضمن من یه آپارتمان برات خریدم!! و الان بریم اپارتمانتو ببینیم.
آپارتمان ویتو
حرف خاصی نمیزنن فقط اون یارو از آپارتمانه تعریف میکنه .
آپار تمان جو
جو : من با یکی از دوستام قرار گذاشتم که تو رو بهش معرفی کنم و اون میاد ما رو میبره بیرون. و بهش احترام بزار چون آدم مهمیه .
راهروی آپارتمان جو
دوست جو که اسمش ادی هستش میاد و جو هر دو رو به هم معرفی میکنه.
تو ماشین ادی
ادی از ویتو می پرسه که تو این مدت که تو زندان بودی دلت برای چی تنگ شه ؟؟ ویتو در جواب میگه : بیسبال، مشروب ، **##** و ادی هم میگه که زدی به هدف !!!
ادی میگه یادتون باشه که من خیلی مست نکنم چون یه کار مهمی دارم که باید انجام بدم.
توی بار یا همون ***###** خونه !!!!!!
ادی به ویتو میگه شنیدم تو زندان جزء دار و دسته لیو گلانته بودی ؟؟ و چند تا کار شاخ براش امجام دادی!
ویتو هم تایید میکنه و میگه تو زندان آدم نمیتونه تنهایی زندگی کنه و برای همین هم رفتم پیش گلانته !!
ادی میگه جو مدتی هست که داره برای من کار میکنه و از اونجایی که تو دوست ویتو هستی به تو هم می خوام پیشنهاد کار کنم !! ویتو هم قبول میکنه و ادی هم میگه به سلامتی ویتو و پیک ها رو میرن بالا .....
ادی اروم به جو میگه که من امشب نباید مست کنم چون یه کار مهم هست که باید انجام بدم.
( چند ساعت بعد ادی و جو هر دو کامل مست میکنن )
تو ماشین ادی
جو می پرسه این بوی چیه ؟؟ و به ادی میگه که خراب کاری کردی ؟؟؟ ادی میگه نه و جو می پرسه پس بوی چیه ؟؟؟ ادی میگه حتما کار فرانکیه !! جو میگه فرانکی تو ماشینت بو راه انداخته ؟؟ ادی میگه نه ، فرانکی تو صندوق عقب ماشینه !! و به جو میگه که بهت گفتم مواظب باش مست نکنم چون باید یه کار مهم انجام بدم !! ویتو میگه منظورت از کار مهم یه آدمه مرده تو صندوق ماشین بود ؟؟؟ ادی میگه آره و باید بیرم خارج شهر خاکش کنیم.
خارج شهر
حرف خاصی نمی زنن فقط اینکه جو به ویتو میگه که ما (ادی و جو ) مستیم خودت خاکش کن.
جلوی آپارتمان جو
جو از ویتو معذرت خواهی میکنه که جشنش رو گند زدن و مجبور شده به جای جشن بره جسد خاک کنه.
ویتو هم بعد از خدا حافظی میره آپار تمانش تا لالا کنه