PlayStation God of War Ragnarok

سازنده
Santa Monica Studio
تاریخ انتشار
November 9, 2022 (۱۸ آبان 1401)
ناشر
Sony Interactive Entertainment
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. PlayStation 5
تاپیک مشکلات بازی
برو به تاپیک مشکلات بازی
God of War Ragnarok
IMG_20210911_212633_copy_600x200.jpg
Biography
Ragnarök
e17dd58892e48fd104c3203eb2ccd3e8-724x1024.jpg


موج اول
شروع آخرالزمان از جنگ‌های خونین در میدگارد و از بین انسان‌ها راه می‌افتد، برادران به جان هم افتاده و یکدیگر را به قتل می‌رسانند و جرم و جنایت در میدگارد بیداد می‌کند.
سپس زمستان سخت (Fimbulvetr ) از راه می‌رسد که به مدت سه سال با خود سرمای شدید و تاریکی به همراه می‌آورد
زمین سراسر از یخی ضخیم پوشیده شده و انسان‌ها در سرما و گرسنگی تمام امید و ایمانشان را از دست می‌دهند.

موج دوم
اسکال (Sköll) و هاتی (Hati – گرگ‌هایی که به دنبال ارابه‌های خورشید و ماه می‌کردند) بالاخره موفق می‌شوند هر کدام طعمه خود را شکار کنند
اسکال خورشید را به دندان گرفته و خون از آن به زمین جاری می‌شود و هاتی ماه را بلعیده و ستارگان نیز آسمان را ترک می‌کنند و تاریکی مطلق همه جا را فرا می‌گیرد.

موج آخر
زمین شروع به لرزیدن می‌کند و فنریر که توسط خدایان در غل و زنجیر بود، آزاد می‌شود تا از خدایانی که او را اسیر کرده بودند انتقام بگیرد.


+ نگهبان خدایان (Heimdall) در شاخ خود دمیده و تمام خدایان به همراه وایکینگ‌هایی که با شرافت جنگیده و مرده بودند و در والهالا درکنار خدایان مستقر بودند، خود را برای نبردی بزرگ آماده می‌کنند.
+ ایگدراسیل (Yggdrasil) که 9 سرزمین بر روی شاخه و ریشه‌های آن شکل گرفته بودند، به لزره درمیاید. زمین میلرزد، دریا شروع به جوشیدن می‌کند و ماری عظیم‌الجثه از اعماق آن بیرون می‌آید که زهر از دهانش بر زمین می‌ریزد، این مار کسی نیست جز یورمنگاند
+ آسمان شکافته شده و از سرزمین موسپل‌هیم (Muspelheim– قلمروی آتش) غول‌های آتشین به رهبری سورت به میدان نبرد وارد می‌شوند
+ هِل، دختر لوکی که نیمه زنده-نیمه مرده است نیز از نیفل‌هیم (Niflheim – قلمروی یخ) خارج شده و به همراه اژدهای خود نیتاگ (Nithog) بر فراز میدان نبرد پرواز می‌کند تا اجساد مردگان را برای خوردن ببرد.
Hróðvitnir
IMG_20220708_101623_402.jpg

فنریر (Fenrir) که همچنین با نام هوویتنیر شناخته میشه شخصیتی مهم در اسطوره‌شناسی نورسه
گرگی غول‌پیکره که به عنوان یکی از بزرگترین دشمنان آسیر تلقی میشه
او اولین بچه-گرگ از سه فرزند لوکی و یک یوتون مونث به نام انگربودا ست
سرنوشتش در زمان راگناروک به مبارزه و کشتن اودین گره خورده، و اینکه پدر اسکول و هاتی ست
فنریر به عنوان گرگی توصیف شده که روزی به اندازه‌ی یک هیولا می‌شود.
وجود او ترسی بزرگ برای خدایان و به خصوص اودین است، کسی که مرگ خود را در زمان راگناروک به واسطه‌ی آرواره‌های این هیولا پیش‌بینی می‌کند
یکی از دلایل مهم اقدامات اودین برای جلوگیری از راگناروک به خاطر ترس از فنریر ست

جنسیت: مذکر
نژادها: غول-گرگ
وضعیت: زنده
مکان: آسگارد
خانواده:
هِل(خواهر)
یورمونگاند(برادر)
اسکول و هاتی(پسران)
انگربودا(مادر)
لوکی ( پدر )
فی(مادر بزرگ)
برگلمیر(جد مادری)
کریتوس(پدر بزرگ؟!)

اگرچه او دیده نشده و به واسطه‌ی یکی از نام‌های کمتر شناخته شده‌اش نام برده می‌شود، اما فنیر در دو تا از اظهار نظرهای میمیر مورد اشاره قرار گرفته!
اولین اشاره مربوط به یکی از داستان‌های میمیر بر روی قایقه که از فنریر به عنوان «کینه‌جوی بزرگ خدایان آسیر» یاد می‌شه و داستانی از او و فرزندانش اسکول و هاتی نقل میشه
میمیر باری دیگر هنگام ترک کردن کونوسگارد به طور خلاصه اشاره‌ای به فنیر می‌کنن و این که چطور بروک و سیندری زنجیری غیرقابل شکست را تنها با استفاده از «یک جای پای گربه» و «آب دهان پرنده» ساختن
Thamur
20220602_213349.jpg

تامور قبل از مرگش تصمیم داشت دیواری به دور سرزمین غول ها یا همون یوتنهایم بسازه تا از مردمش در برابر ثور محافظت کنه
چون ساخت دیوار به تنهایی واسش سخت و زمان‌گیر بود، از پسرش Hrimthur برای ساخت دیوار کمک خواست اما پسرش بهش کمک نکرد!
بعد از مخالفت Hrimthur با پدرش، تامور پسرش رو میزنه و همین امر باعث میشه Hrimthur هز دست پدر فرار کنه
تامور که احساس خوبی نداشته به دنبال پسر میره ولی در میدگارد گم میشه
فریادهای تامور توجه ی ثور رو به خودش جلب میکنه و این دو باهم درگیر میشن و درنهایت تامور حین درگیری بر روی ابزار سنگ تراشی خودش میفته و دار فانی رو وداع میگه:D

تامور یک غول یخی بود و برای همین بعد از مرگش و سقوط بدنش بر روی زمین بخش بزرگی از سرزمین پوشیده از یخ شد و فقط ثور از این سرما نجات پیدا کرد

gow2-900x506_copy_450x253.jpg



با اینکه کشته شدن Thamur در نبرد با ثور کاملا اتفاقی رخ داد اما ثور اعتبار کشتن این غول رو برای خودش می‌دونست و ادعا می‌کرد که خودش انجام داده!
پ.ن: اگر در خاطرتون باقی مانده باشه، آخرین نبرد ما با بالدور دقیقا در محل کشته شدن تامور اتفاق افتاد، و برای لحظاتی فریا برای اینکه ما بالدور رو خاکشیر نکنیم، برای کمک به پسرشو با جادوی خودش ایشونو زنده کرد!
تیر (به نروژی باستان: Týr)

Tyr.jpg
تیر (فرزند اودین، برادر ناتنی ثور و بالدر) خدای جنگ نورس ، خدایی که برای صلح جنگید و به قهرمان بودن و قانونمند بودن شهرت داشت.
با قدرت و علمش جلوی جنگ ها را می گرفت ، نه اینکه شروعشون کنه!
تیر با کمک غول ها و تمام نژاد ها معبدش را ساخت تا با استفاده از آن به هر ٩ قلمروی ایگدراسیل سفر کند و آرامش را توی همه ی آنها برقرار کند.
تیر خدایی بود که انتخاب کرد به دیگران خدمت کند تا خودش
تیر معتقد بود که عقل، کلید جلوگیری از جنگ و هرج و مرج عه ، نه زور!
همچنین او می دانست که با بازدید از فرهنگ های مختلف به بینشی میرسه که هرگز با یکجا نشینی بهش نمیرسه. در حالی که اودین علم زیادش رو مبتکرانه مخفی می کنه ، تیر با دست و دل بازی علم و خردش رو در اختیار بقیه میزاره.
به همین دلیل ، انسان ها تیر رو تحسین می کردند و عشق شان را بهش با آوردن هدایا از سراسر دنیا نشون می دادند.


آخرین اطلاعات:

▪️تاریخ عرضه ی بازی برابر با 18 آبان 1401
▪️بازی به صورت انحصاری برای PS5/PS4 منتشر میشود
▪️در صورتی که نسخه ی PS4 بازی را‌ خریداری کنید، برای دریافت نسخه ی PS5 بازی ( Free Upgrade ) باید مبلغ 10$ را پرداخت کنید
این هزینه شامل نسخه ی Standard Edition بوده و در ادیشن های دیگر شما قابلیت استفاده ی بازی بروی هر دو پلتفرم کنسولی PS4 و PS5 را خواهید داشت



* آقای اریک ویلیامز کارگردان نسخه ی GOW Ragnarok می باشند
* ثور و فریا دو آنتاگونیست اصلی هستند
* هر 9 قلمرو قابل بازی می باشند
* عنوان GOW Ragnarok به مانند نسخه ی 2018 بر اساس فناوری One Shot Shooting ساخته خواهد شد، این بدان معناست که Shooting Camera از ابتدا تا انتهای بازی متوقف نمی شود
* طبق گفته ی اریک ویلیامز کارگردان نسخه جدید GOW، بازی GOW Ragnarok پایانی برای حماسه اساطیر نورس خواهد بود!
* ضمنا کراس جن بودن این بازی نیز به صورت رسمی تایید گردید

IMG_20220706_230109_242.jpg
♤♤♤♤♤♤
GOW Ragnarok Characters

IMG_20210912_014927_650.jpg IMG_20210912_014925_625.jpg
IMG_20210912_014924_145.jpg IMG_20210912_014921_368.jpg
IMG_20210912_014919_967.jpg IMG_20210912_014918_785.jpg
IMG_20210912_014916_890.jpg IMG_20210912_014914_579.jpg
IMG_20210912_014913_027.jpg IMG_20210912_014910_929.jpg

▪︎¤¤▪︎¤¤▪︎¤¤▪︎


☆☆☆☆☆☆☆☆

Screenshot_20210912-013302_Samsung Internet_copy_432x242.jpg
God of War: Ragnarok -Official Gameplay Trailer | PS showcas 2021
YouTube

☆☆☆☆☆☆☆☆
178672
🔹🔹🔹
🔥تریلر رونمایی از تاریخ انتشار بازی🔥
 
آخرین ویرایش:
داستان بازی عالی بود از نظر من.
اریک ویلیامز بنظرم خیلی بهتر از کوری GOW رو کارگردانی کرد
داستان بازی یک طرفه روایتش طرف دیگس هرچند خود من با داستان بازی مشکل داشتم ولی روابتش افتضاح بود شما بیا روایت این بازیو ۳ قسمت کن قسمت اول شروع خوب و طوفانی قسمت دوم گنگ بی هدف قسمت سوم شلختگی عجول بودن خب الان شما همینو با روایت کوری مقایسه کن میفهمی اریک حسابی خراب کرده
نکته بعد یه کار گردان خوب باید از پتانسیل کارکتراش استفاده حداکثری کنه میخواد تو فیلم باشه یا بازی که کوری به نظرم تو این امر موفق تر از اریک بود نمونشو تو ثور دیدیم حتی همون اودین شما با دوتا از خدایان خفن نورس طرفید پس انتظار مخاطب بالاس
خلاصه من که انتظارم یه پایان خفن با یه مبارزه چند مرحلی با ثور داشتم بعد یه فایت روانی با اودین که اونم تو چند مرحله اتفاق میفتاد مثلا یه جای خودشو شبیه زئوس میکرد 😅و.... نه با این عجله واقع حیف
 
داستان بازی عالی بود از نظر من.
کریتوس مسیر رستگاری رو انتخاب کرد تا انتقام و این از اول مشخص بود. برگردی به سری نگاه کنی میبینی همه چیز جور درمیاد. کریتوس در نسخه ۳ به انتقام رسید ولی بعد از انتقام جز حس پوچی و خالی بودن عزیزانش براش چیزی به ارمغان نیومد. کریتوس تو زندگی جدیدش دنبال معنا بود دنبال بهتر بودن. اون ثمره زندگیش رو تو درست تربیت کردن لوکی میدید. لوکی یک بچه با قلب مهربون ولی بسیار غیرقابل پیشبینی و بی دیسیپلین بود. کسی که بسیار راحت میتونه corrupt بشه اگر درست تربیت نشه. برای کریتوس مهم بود که میراث خوبی از خودش بجا بذاره نه به اودین اهمیت میداد نه تور نه کسی دیگه و در آخر هم به هدفش رسید. تونست لوکی رو جوری تربیت کنه که تصمیمهای درست بگیره و از پس خودش بربیاد. همین کافی بود برای کریتوس. اریک ویلیامز بنظرم خیلی بهتر از کوری GOW رو کارگردانی کرد.

چه بخواهیم چه نخواهیم دیگه دوران بازی هایی مثل GOW1-3 گذشته. همونجوری که دوره خیلی از فیلمهای خوب گذشته. خدا رو شکر ما تو اون زمان زنده بودیم و بازی هایی رو بازی کردیم که تو دنیای الان صد در صد سانسور میشه!
دقیقا داستان بازی، شخصیت کریتوس و انتخاب هاش خیلی به خوبی نشون داده صده بود و با تمام GOWهای قبل هم خونی داشت

خیلی ها توجه نمیکنند که کریتوس یه آدم عاشق بوده، نه یک آدم صرفا وحشی! :D
تمام کارهاش، به خاطر انتقام برای خانواده ش بوده(و حتی توی GOW 1 اگر نگاه کنید یه بخشی از باس فایت آخر، عذاب دادن کریتوس و مبارزه با خودش تو اون لحظه ی کشتن خانواده ش بود) ، و علاوه بر انتقام اون حس نفرت از خودش و عذاب وجدان(که به صورت نمادین، حتی رنگ و لقب Ghost of Sparta هم به خاطر اون کارش بوده)

در کنار این ها، شما کمیک ، COO ، GOS و GOW:A رو هم بزارید، بهتر میبینید که چه کاراکتری خلق شده!
اتفاقا چند روز پیش داشتم یه ویدیو در مورد GOW:A میدیدم، که بازی اگر مشکل رنگ زدن GOW III رو ندلشت، واقعا حقش این بود بیشتر تحویل گرفته بشه...

خلاصه اینکه کاراکتر کریتوس همونیه که بود، با یک تفاوت!

توی سری یونان به کریتوس دلیل داده بودن برای وحشی بودن
اینجا کریتوس هنوز اون دلیل رو نداشت، و با علم به اون موضوع ، میخواست جلوی اون اتفاقات رو بگیره...
و چه همینجا، و چه بازیه قبل، میبینید هرجا که واقعا خطری تهدیدش میکرد آتریوس رو باز همونی که بود میشد!
اینجا از اول کار دیدید مخالف رگناروک بود چون دلیلی نداشت!
فقط گفته شد هایمدال میخواد به پسرش آسیب بزنه، اون موقع ذره ای دیگه براش مهم نبود که کشتن هایمدال باعث شروع راگناروک میشه...

و اینکه هیچوقت هم این دو بازی اخیر نمیتونست انقدر خوب باشه، اگر سری یونان وجود نداشت!
به خاطر شخصیت پردازی کریتوس توی اون ها، و تمام حرف هایی که اینجا میزد، و ما تجربه ش کرده بودیم(به قول میمیر، مشخصه از رو تجربه داری فلان حرف رو میزنی...و ما اون تجربه ها رو خودمون گذرونده بودیم:-" ) انقدر کاراکترها به دل مینشستن و قابل درک و واقعی بودن!

---

در مورد اپیک بودن، من قبل هم گفتم، ما داریم یک ورژنی از راگناروک رو میبینیم که ما یک سمت ماجرا هستیم!
اینجوری قرار نیست ماجرای Free for Allه GOW III رو داشته باشیم!

بعد اینکه میگید رگناروک خیلی سریع اتفاق افتاد...
چیزی که هست ما خیلی از اطلاعاتمون در مورد رگناروک اینه که...

بالدور میمیره فلان اتفاق میفته
هایمدال توی شیپور میدمه جنگ میشه
یه دو جین کاراکتر لیست میشه اینا افتادن به جون هم فلان کارها رو کردن
و تموم

بعد اینجا دقیقا تمام این اتفاقات میفته، با بعضی جاها جزئیات بیشتر حتی...
ولی فرقش اینه خیلی از اتفاقات در طول مسیر و نه در دو خط میفتن، یعنی ما مسیره رگناروک رو کامل داریم میبینیم، تو یک روایت 40ساعته (با بازی قبل، 80 ساعته:-" ) میبینیم ، و مثل رگناروکه یونان توی 8 ساعت نیست:-"

میگید از اساطیر نورث خوب استفاده نشده، اتفاقا خیلی خوب استفاده شده ها! یعنی شما همون جاهایی که به قول خودتون بی هدفه (که نیست حقیقتا:-" ) رو در نظر بگیرید، از همون کالکتیبل ها(صرفا برای نمونه کالکتیبل های ونهایم رو بخونید) ، تا باس های فرعی ، و حتی مثلا یک سری باس که توی رگناروک هم نقشی نداشتن ولی توی این بازی بودن رو در نظر بگیرید، اتفاقا از پتانسیله نورث، خیلی بیشتر از صرفا "رگناروک" استفاده شده! خیلی بیشتر!

ایرادی که شاید بشه گرفت، در اصل مکانیزم باس فایت هاست، نه داستان و شخصیت های بازی!
یعنی به قولی خورشت ها رو میریزید تو ماست ها:-"
میتونست مبارزه با ثور مکانیزم ها یا محیط بهتری داشته باشه، میتونست مکانیزم های مبارزه با اودین بهتر باشه و ...

که حالا اینو گفتم به نظرم کلا توی دو نسخه ی اخیر دیدگاهشون مثل اینکه این بوده جای یک مبارزه سینماتیک ، یک مبارزه ی گیم پلی محورتر بدن! (نگاه کنید هم هر دو بازی، مبارزه ای که سینماتیک تر بود، اپنینگ بازی که یکجورایی آموزشی بود، بودن! هم مبارزه با بالدور و هم مبارزه با ثور، مبارزه ی اولشون سینماتیک تر بودن)
اگر از این دیدگاه یکم پایین میومدن و هر دو حالت رو قاطی میکردن، و همینطور این قضیه که دوربین حتما بچسبه به کریتوس همیشه و کلا کات نداشته باشه بازی و ... ، احتمالا این مشکل هم حل میشد!

و موردی که هست، نمیدونم میشه گفت متاسفانه بهش یا نه:))
ولی خوب این برمیگرده به ساختار کلا بازی ها (یا حداقل یک بازی مثل گاو که مخاطب عام تری داره)، که تو بخش داستانیت باید قابل تموم کردن برای مخاطب عام باشه
و بخش آپشنال (سنگ قبرها و کویین والکری) رو میتونی درجه سختیه بیشتری بدی!
برای همین مبارزه با ثور و اودین، به اندازه ی این ها نمیتونه چالش بر انگیز باشه، و انگار خیلی ضعیف ترن!
اینجا جاییه که با اضافه کردن همون حس سینمایی، میتونستن این اختلاف رو کمتر کنند، که خوب توی هیچکدوم این دو بازی انجامش ندادن!

اگر روزی باز هم GOWی ببینیم(حالا با هر کاراکتری) فکر نمیکنم این سیستم گیم پلی کنار گذاشته بشه
امیدوارم ولی حداقل این بالانس رو سعی کنند رعایت کنند و زیاد روی گیم پلی محور بودن، مانور ندن:-"

اما خوب در مجموع، سری جدید و قدیم یک سری موارد نسبت به هم برتری دارن
و جفتشون هم به نظرم به درد این IP میخوردن موارد مثبتشون!
پس من شخصا راضیم!
آره اگر یک سری موارد مثبت فدا میشد، و جاش کوفت هم عاید آدم نمیشد، اون وقت منم به مشکل میخوردم با یک سری قضایا:-"
 
دقیقا داستان بازی، شخصیت کریتوس و انتخاب هاش خیلی به خوبی نشون داده صده بود و با تمام GOWهای قبل هم خونی داشت

خیلی ها توجه نمیکنند که کریتوس یه آدم عاشق بوده، نه یک آدم صرفا وحشی! :D
تمام کارهاش، به خاطر انتقام برای خانواده ش بوده(و حتی توی GOW 1 اگر نگاه کنید یه بخشی از باس فایت آخر، عذاب دادن کریتوس و مبارزه با خودش تو اون لحظه ی کشتن خانواده ش بود) ، و علاوه بر انتقام اون حس نفرت از خودش و عذاب وجدان(که به صورت نمادین، حتی رنگ و لقب Ghost of Sparta هم به خاطر اون کارش بوده)

در کنار این ها، شما کمیک ، COO ، GOS و GOW:A رو هم بزارید، بهتر میبینید که چه کاراکتری خلق شده!
اتفاقا چند روز پیش داشتم یه ویدیو در مورد GOW:A میدیدم، که بازی اگر مشکل رنگ زدن GOW III رو ندلشت، واقعا حقش این بود بیشتر تحویل گرفته بشه...

خلاصه اینکه کاراکتر کریتوس همونیه که بود، با یک تفاوت!

توی سری یونان به کریتوس دلیل داده بودن برای وحشی بودن
اینجا کریتوس هنوز اون دلیل رو نداشت، و با علم به اون موضوع ، میخواست جلوی اون اتفاقات رو بگیره...
و چه همینجا، و چه بازیه قبل، میبینید هرجا که واقعا خطری تهدیدش میکرد آتریوس رو باز همونی که بود میشد!
اینجا از اول کار دیدید مخالف رگناروک بود چون دلیلی نداشت!
فقط گفته شد هایمدال میخواد به پسرش آسیب بزنه، اون موقع ذره ای دیگه براش مهم نبود که کشتن هایمدال باعث شروع راگناروک میشه...

و اینکه هیچوقت هم این دو بازی اخیر نمیتونست انقدر خوب باشه، اگر سری یونان وجود نداشت!
به خاطر شخصیت پردازی کریتوس توی اون ها، و تمام حرف هایی که اینجا میزد، و ما تجربه ش کرده بودیم(به قول میمیر، مشخصه از رو تجربه داری فلان حرف رو میزنی...و ما اون تجربه ها رو خودمون گذرونده بودیم:-" ) انقدر کاراکترها به دل مینشستن و قابل درک و واقعی بودن!

---

در مورد اپیک بودن، من قبل هم گفتم، ما داریم یک ورژنی از راگناروک رو میبینیم که ما یک سمت ماجرا هستیم!
اینجوری قرار نیست ماجرای Free for Allه GOW III رو داشته باشیم!

بعد اینکه میگید رگناروک خیلی سریع اتفاق افتاد...
چیزی که هست ما خیلی از اطلاعاتمون در مورد رگناروک اینه که...

بالدور میمیره فلان اتفاق میفته
هایمدال توی شیپور میدمه جنگ میشه
یه دو جین کاراکتر لیست میشه اینا افتادن به جون هم فلان کارها رو کردن
و تموم

بعد اینجا دقیقا تمام این اتفاقات میفته، با بعضی جاها جزئیات بیشتر حتی...
ولی فرقش اینه خیلی از اتفاقات در طول مسیر و نه در دو خط میفتن، یعنی ما مسیره رگناروک رو کامل داریم میبینیم، تو یک روایت 40ساعته (با بازی قبل، 80 ساعته:-" ) میبینیم ، و مثل رگناروکه یونان توی 8 ساعت نیست:-"

میگید از اساطیر نورث خوب استفاده نشده، اتفاقا خیلی خوب استفاده شده ها! یعنی شما همون جاهایی که به قول خودتون بی هدفه (که نیست حقیقتا:-" ) رو در نظر بگیرید، از همون کالکتیبل ها(صرفا برای نمونه کالکتیبل های ونهایم رو بخونید) ، تا باس های فرعی ، و حتی مثلا یک سری باس که توی رگناروک هم نقشی نداشتن ولی توی این بازی بودن رو در نظر بگیرید، اتفاقا از پتانسیله نورث، خیلی بیشتر از صرفا "رگناروک" استفاده شده! خیلی بیشتر!

ایرادی که شاید بشه گرفت، در اصل مکانیزم باس فایت هاست، نه داستان و شخصیت های بازی!
یعنی به قولی خورشت ها رو میریزید تو ماست ها:-"
میتونست مبارزه با ثور مکانیزم ها یا محیط بهتری داشته باشه، میتونست مکانیزم های مبارزه با اودین بهتر باشه و ...

که حالا اینو گفتم به نظرم کلا توی دو نسخه ی اخیر دیدگاهشون مثل اینکه این بوده جای یک مبارزه سینماتیک ، یک مبارزه ی گیم پلی محورتر بدن! (نگاه کنید هم هر دو بازی، مبارزه ای که سینماتیک تر بود، اپنینگ بازی که یکجورایی آموزشی بود، بودن! هم مبارزه با بالدور و هم مبارزه با ثور، مبارزه ی اولشون سینماتیک تر بودن)
اگر از این دیدگاه یکم پایین میومدن و هر دو حالت رو قاطی میکردن، و همینطور این قضیه که دوربین حتما بچسبه به کریتوس همیشه و کلا کات نداشته باشه بازی و ... ، احتمالا این مشکل هم حل میشد!

و موردی که هست، نمیدونم میشه گفت متاسفانه بهش یا نه:))
ولی خوب این برمیگرده به ساختار کلا بازی ها (یا حداقل یک بازی مثل گاو که مخاطب عام تری داره)، که تو بخش داستانیت باید قابل تموم کردن برای مخاطب عام باشه
و بخش آپشنال (سنگ قبرها و کویین والکری) رو میتونی درجه سختیه بیشتری بدی!
برای همین مبارزه با ثور و اودین، به اندازه ی این ها نمیتونه چالش بر انگیز باشه، و انگار خیلی ضعیف ترن!
اینجا جاییه که با اضافه کردن همون حس سینمایی، میتونستن این اختلاف رو کمتر کنند، که خوب توی هیچکدوم این دو بازی انجامش ندادن!

اگر روزی باز هم GOWی ببینیم(حالا با هر کاراکتری) فکر نمیکنم این سیستم گیم پلی کنار گذاشته بشه
امیدوارم ولی حداقل این بالانس رو سعی کنند رعایت کنند و زیاد روی گیم پلی محور بودن، مانور ندن:-"

اما خوب در مجموع، سری جدید و قدیم یک سری موارد نسبت به هم برتری دارن
و جفتشون هم به نظرم به درد این IP میخوردن موارد مثبتشون!
پس من شخصا راضیم!
آره اگر یک سری موارد مثبت فدا میشد، و جاش کوفت هم عاید آدم نمیشد، اون وقت منم به مشکل میخوردم با یک سری قضایا:-"
کاملا درست نوشتی
آبکی بودن باس های اصلی و قویتر و باحالتر بودن باس های فرعی باعث میشه اون حسی که از به ثمر رسیدن و تموم کردن حماسه نورث باید بهت دست بده نمیده.

فک کن از اول بازی تا اخرین لحظه تو رو از یه خدایی میترسونن و هایپ میکنن و داستان و فضا برات مهیج و خفن جلوه میکنه ولی وقتی میرسی به خدا و باهاش مبارزه میکنی با خودت میگی همین؟؟؟ دو نسخه بود اولدروم بولدروم کرده بودن که اودین فلانه تور بهمانه تهش همین بود ؟؟ ته زور خدایان بی باک نورث همین بود؟ اینارو که کریتوس سهله کاظم هم می تونست بکشه :D

ایراد بزرگ رگناروک همین مورده

.
 
آخرین ویرایش:
نظرات زیادی خوندم تو فروم که کامبت بازی پیشرفت نکرده!
بنظرم کامبت بازی بیشترین پیشرفت رو داشته. عملا با ترکیب همه صلاح ها مورتال کامبت به صورت سوم شخصه!!
این بازی یه اثر کامله داستانش خوبه ولی روایتش و شخصیت پردازی و جنسش با بازی جور نیس.بر خلاف خیلی ها که انتظار یه کریتوس بی اعصاب نسخه های یونان رو داشتن من این انتظار رو ندارم و به شدت با نسخه ۲۰۱۸ حال کردم ولی خیلی از اون بابت پسرفت داشته
یکی از بزرگ ترین ایرادات بازی اضافه شدن اون حس و تم طنزه که به شدت به شدت ایراد بزرگیه و ۱۸۰ درجه با داستان و اتفاقات بازی تفاوت داره و این باعث از هم گسیختگی داستان و روایتش میشه.مثلا بعد مبارزه با فریا که دیالوگ میگن تا میای اون حس رو بگیری براک با دیالوگ های طنز میاد گند به حس بازی! عین کارتون ها و انیمیشن های دیزنی هم کاراکترهای بازی شوخ و خوشحالن انگار نه انگار رگناروک داره رخ میده!کم مونده بود کریتوس رقص میله بره‌ :))
علاوه بر اینها حتی موقع جدی شدن کاراکترها هم اون حس انتقال پیدا نمی کرد و خیلی خیلی مصنوعی بود و این دقیقا به کارگردانی بازی برمیگرده.مقایسه بشه با کارگردانی بارلوگ و نسخه ۲۰۱۸ که حتی حالت چهره بدون گفتن یک دیالوگ هم داستان رو روایت میکرد هم حس رو انتقال می داد(مثل کارهای ناتی داگ و مخصوصا پارت ۱)
 
ما به خاطر انتظار سگانه با داستان رگناروک مشکل نداریم. به شخصه به خاطر انتظار از گاد 2018 و اوایل خود همین رگناروک با رگناروک مشکل دارم. بعد از اوپنینگ طوفانی، بازی کلا خودشو زیاد جدی نمیگیره در صورتی که گاد 2018 به نظر من کاملا یه اثر جدی بود و همه چیز سرجاش بود.
 
الان که چند وقت از اون هایپ اولیه در اومدم بهتر میشه نکات داستانی رو بررسی کرد.
یکی از مواردی که خیلی تو ذوق من میزد همراهی ثرود و سیف و ثور با آتریوس بود.
حالا ثور رو که اودین مجبور کرد ولی طبق دیالوگ ها باقی میدونن که اتریوس و کریتوس برادر و پسراشون رو کشتن.
اینکه با دو تا ماموریت و یا یه حادثه قاتل خانواده رو به این راحتی ببخشی یکم بنظرم زیادی خوشبینانه است.
حالا درسته از اودین کینه داشتن ولی نه دیگه در حدی که مرگ بالدور،مودی و مگنی رو ببخشند.
از طرفی مبارزات نهایی واقعاً به اون سبک حماسی نبود. ثور خیلی راحت کشته شد و بهتر بود حداقل حالا که مارولی شده مثلا اودین ثرود یا سیف رو میکشت و ثور هم یهو قاطی میکرد و با کریتوس دو تایی به جون اودین میوفتادن و در نهایت اودین بازم ثور رو میکشت ولی تو یه نبر نفس گیر حماسی.
بنظرم اودین و ثور خیلی راحت کشته شدن و میتونست مبارزه خیلی نفس گیر تری باشه. من نبرد اول با ثور رو بیشتر دوست داشتم.
با تغییر شخصیت کریتوس مشکلی ندارم و نداشتم و اون خشونت و بی رحمی رو میشد تو بازی جدید هم منتقل کرد. حداقل نحوه مبارزه های سینمایی خیلی میتونست به انتقال این حس کمک کنه. برام دوربین بدون کات به هیچ عنوان وجد آور نیست ولی صحنه های حماسی و نبرهای عظیم میتونست تجزبه مبارزات رو بهتر منتقل کنه.
 
بازی رو تموم کردم و به نظرم بطور کلی نسخه 2018 قوی تر بود:

1. کامبت و گرافیک پیشرفت داشت ولی خب نه اونقدر چشمگیر؛ به جز فایت های تور، هایمدال و گارم بقیه شاید در حد GoW نبود.
2. از بارزترین نکات هم ساید کوئست های جذاب و پر تعداد، محیط ها و موسیقی های عالی و اون اتمسفر حماسی و اساطیریش بود. یکی از بهترین مراحل هم داخل هلهایم و نبردهای با گارم بود که معرکه بود.
3. یه سری از مراحل هم به نظرم وجودشون ضرورتی نداشت یا حداقل می تونست کوتاه تر باشه.
4. صداپیشگی و کارگردانی در کاتسین ها هم قابل قبول بود.
5. یکی از بدترین قسمت های بازی مراحل لوکی بود که به شدت حوصله سر بر و بدون هیجان بود و ضرب آهنگ بازی رو به مدت طولانی ای می گرفت و تفاوت اش با مراحل کریتوس زمین تا آسمون بود!
6. برسیم به خوده واقعه رگناروک که خلاف اوپنینگ بازی، واقعاً ناامید کننده بود! یعنی اون چیزی که من تو ذهنم بود چند لول از این خفن تر بود؛ وقتی کریتوس تو گالاهورن دمید اصلاً از هیجان ضربان قلبم رفت بالا بعد که فنریر و یورمنگندر دیدم دیگه چسبیدم به سقف! از جایی که رگناروک وارد شد دیگه اصلاً همه چی خوابید و اون نبرد معروف تور و یورمنگندر هم که تو 3 ثانیه نسخه اش رو پیچیدن و فنریر و اون همه پتانسیل و اتفاقات دیگه هم که پشم!:| اندینگ ولی خوب بود. صحنه آخرم معنیش این بود که کریتوس تبدیل به خدایی میشه که همه می پرستنش؟؟
 
اکیبا
آقا یه بحث جالب
اون روز یه وبسایتی یه مطلبی نوشته بود که من خودم حقیقتا بهش دقت نکرده بودم
اقا ما اودین رو در قالب تیر در بازی داریم درست
خب وقتی صحبت از کشتن هایمدال شد و با سیندری و براک به فکر گرفتن نیزه افتادیم و در نهایت نیزه رو با دست اوردیم خب چرا تیر که همون اودین هست شاهد این اتفاق بود هیچ حرکتی برای جلوگیری از کشته شدن هایمدال نکرد؟؟.؟ چرا بهش نگفت کریتوس به سلاحی دست پیدا کرده که میتونه نفلت کنه؟ یا چرا حداقل شیپور رو ازش نگرفت؟؟؟
اگر جوابی براش هست توی بازی که هیچ حتما من دقت نکردم ولی اگر جوابی نداره قطعا یک باگه بزرگه داستانی هست
اصا فراتر از همه این‌ها. این اودین که رفته بود تو جلد تیر چرا وقتی برای اینا آبگوشت درست می‌کرد یه سم نریخت تو غذاشون که کار تموم بشه؟ عین آب خوردن میتونست بکشه همشونو.
 
اصا فراتر از همه این‌ها. این اودین که رفته بود تو جلد تیر چرا وقتی برای اینا آبگوشت درست می‌کرد یه سم نریخت تو غذاشون که کار تموم بشه؟ عین آب خوردن میتونست بکشه همشونو.
یا اینکه اودین چه جوری در یک لحظه دو جای مختلف بود؟ وقتایی که لوکی پیشش بود، تیر هم خونه ی سیندری بود، غیب که نمیشد!)
 
اصا فراتر از همه این‌ها. این اودین که رفته بود تو جلد تیر چرا وقتی برای اینا آبگوشت درست می‌کرد یه سم نریخت تو غذاشون که کار تموم بشه؟ عین آب خوردن میتونست بکشه همشونو.
هدف اصلی اودین علاقه دیوانه وارش به ماسک و رسیدن به اون هستش و تنها راه رسیدن بهش رو اترئوس میدونه (اتریوس توانایی خوندن زبان هایی رو داره که هیچ وقت یاد نگرفته و یه سری توانایی های دیگه ...)، به نظرت اترئوسی که مرگ همه عزیزانش توسط اودین رو دیده میاد بهش کمک کنه؟ میاد قطعات ماسک رو پیدا کنه؟ یا در اخر ازش استفاده کنه
 
آخرین ویرایش:
اکیبا
آقا یه بحث جالب
اون روز یه وبسایتی یه مطلبی نوشته بود که من خودم حقیقتا بهش دقت نکرده بودم
اقا ما اودین رو در قالب تیر در بازی داریم درست
خب وقتی صحبت از کشتن هایمدال شد و با سیندری و براک به فکر گرفتن نیزه افتادیم و در نهایت نیزه رو با دست اوردیم خب چرا تیر که همون اودین هست شاهد این اتفاق بود هیچ حرکتی برای جلوگیری از کشته شدن هایمدال نکرد؟؟.؟ چرا بهش نگفت کریتوس به سلاحی دست پیدا کرده که میتونه نفلت کنه؟ یا چرا حداقل شیپور رو ازش نگرفت؟؟؟
اگر جوابی براش هست توی بازی که هیچ حتما من دقت نکردم ولی اگر جوابی نداره قطعا یک باگه بزرگه داستانی هست
اودین تو رگناروک دنبال چیه؟رسیدن به ماسک برای اودین اولویت بالاتری داره تا جلوگیری از از رگناروک، چون میدونه همه پیش بینی ها حکایت از عملی شدن اون اتفاق داره، اودین دنبال ماسکه و هیچ چیز براش با ارزش تر از اون نیست (نه بالدر نه ثور نه هایمدال و نه هیچ کس دیگه ای)حالا چطوری میتونه به دانش اون برسه؟ اودین از پیش گویی های مختلفی خبر داشته و میدونسته کشته شدن هایمدال، بدست کریتوس افتادن شیپور، و کلی اتفاق دیگه نهایتا منجر به این لحظه (عکس پایین) میشه و دیدیم که این اتفاق افتاد (خب چرا جلوی عملی شدن اتفاقی که همیشه دنبالش بوده رو بگیره )

11.jpg

چیزی که نه اودین و نه هیچ کس دیگه پیش بینی نمیکرده تغییر شخصیت کریتوس بود که خب پایین تر توضیح دادم
 
آخرین ویرایش:
خب الان ما بالای ۸ ساعت در نقش اترئس به همراه ثور و دختر ثور رفتیم دنبال قطعات ماسک
خب الان تهش چی شد؟؟؟ ماسک رو اترئس شکست و تهش تمام اون ساعت هایی که دنبالش بودیم عملا هیچ شد
اریک و تیم نویسندگی رگناروک به نظر من اصلا در حد حوادث نورث و حتی داستانی که کوری شروعش کرد موفق نبودن
تهش یه اتفاق غیر قابل پیش بینی افتاد که همه پیش بینی ها رو خراب کرد، چیزی که همه چیز رو به هم ریخت و کسی فکرشو نمیکرد، تغییر شخصیت کریتوس، کسی در ابتدای نسخه 2018 میگه قلبت رو به روی رنج های بقیه ببند میرسه به نقطه ای در پایان رگناروک که میگه باید رنج های بقیه رو بشنوی و به دنبال نجاتشون باشی، کسی که در انتهای بازی به جای مجاب کردن اترئوس برای شکستن ماسک (من 8 ساعت دنبالش بودم چرا بزنم بشکونمش) بهش حق انتخاب میده و خیلی شیک و مجلسی بهش میفهمونه که رسیدن به اون دانش هزینه داره و اون مرگ منه، کماکان میخوای بهش برسی ؟ (همه اینها و کلی اتفاق دیگه که خب قبلا بهش اشاره کردم) منجر شد به چیزی که دیدیم و این هنر نویسنده ها بود که چنین شخصیتی رو به این شکل فوق العاده به بلوغ رسوندن
 
هدف اصلی اودین علاقه دیوانه وارش به ماسک و رسیدن به اون هستش و تنها راه رسیدن بهش رو اترئوس میدونه (اتریوس توانایی خوندن زبان هایی رو داره که هیچ وقت یاد نگرفته و یه سری توانایی های دیگه ...)، به نظرت اترئوسی که مرگ همه عزیزانش توسط اودین رو دیده میاد بهش کمک کنه؟ میاد قطعات ماسک رو پیدا کنه؟ یا در اخر ازش استفاده کنه
ماسکه چیه ؟ همش دنبالش هستن ؟ تو داستان بازی هستش یا برای آینده ؟
 
ماسکه چیه ؟ همش دنبالش هستن ؟ تو داستان بازی هستش یا برای آینده ؟
دانش بینهایت، چیزی که شک و تردید و ابهام رو از بین میبره (همه چیزی که اودین بهش نیاز داره) اتریوس قطعات ماسک کامل کرد و کسی بود که میتونست ازش استفاده کنه اما نمیخواست به قیمت مرگ کریتوس و نابودی سرزمین ها و کشته شدن ادم های بیگناه بشه برا همین ماسک نابود کرد
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or