God Of War Fan Club

Nemesis

کاربر ویژه
کاربر سایت
Apr 9, 2006
398
نام
محمد مهدی حاجی اسمعیلی
این یک تحلیل تاثیر گذاری بازی برای قسمت دوم هستش که خیلی وقت پیش (دو سال پیش !) نوشتمش و حالا دارم اینجا قرارش میدم...امیدوارم مفید واقع بشه :

God Of War II​

پسری آرام آرام وارد ساختمانی کوچک و در عین حال اداری میشود...یکی از کارکنان که نشان پلیس بر روی سینه اش خودنمایی میکند از دور پسرک را میپاید...پسر بعد از نگاهی گذرا به اتاق به سمت مامور پلیس میرود و مامور با نگاهی نافذ به وی میگوید : کاری هست که بتونم برات انجام بدم ؟
9 دقیقه ی بعد تنها چیزی که در دوربینهای امنیتی اداره ی پلیس دیده میشود جسد دو مامور در طبقه ی همکف ساختمان و جسد سومین مامور در پارکینگ اداره ی پلیس Fayette در ایالت آلابامای ایالات متحده ی آمریکا بود که در خون خود غوطه ور شده بودند.
بعد از 45 دقیقه تعقیب و گریز پسر 18 ساله ی ماجرا توسط نیروهای پلیس دستگیر میشود...
در این 54 دقیقه فقط دو جمله از دهان Devin , پسر 18 ساله ی داستان کوتاه ما بیرون میاید...یکی هنگام کشتن اولین مامور پلیس و دیگری به هنگام دستگیر شدن توسط ماموران و جالب این است که این دو جمله دقیقا یک جمله اند :

"میدونی چیه ؟ زندگی مثه یه بازیه ! یه بازی ویدئویی...هرکسی باید یه روزی توش بمیره..."

دو سال بعد از این حادثه در سال 2005 , Devin Moore در ماه آگوست گناهکار شناخته شد و در نهم اکتبر همان سال پسری که در آن زمان 20 سال سن داشت با تزریق سم به بدنش , این دنیا را وداع گفت...(برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد Devin Moore و تاثیرات بازیها به مقاله ی خشونت مجازی که در شماره ی 14 مجله ی بازیرایانه به چاپ رسیده است مراجعه کنید)
6 سال قبل از آن نیز فاجعه ی مدرسه ی کلمباین صورت گرفت که در آن Eric Harris و Dylan Klebold با کشتن 12 دانش آموز و یک معلم و همچنین با زخمی کردن 24 دانش آموز دیگر سومین رتبه ی فاجعه های مدارس ایالات متحده را در لیست رکوردهای رسمی این کشور ثبت کردند که اولی برای دانشگاه ویرجینیا در سال 2007 و دومی برای دانشگاه تگزاس در سال 1966 بود.
3 ساعت و نه دقیقه بعد از شروع اولین شلیکها , اریک با شلیک یک گلوله ی Shotgun به سرش و دایلن نیز با شلیک یک گلوله ی Desert Eagle به شقیقه اش خودکشی کردند و با به جا گذاشتن خانواده های داغدار دانش آموزان و سیاستمداران آمریکایی سردرگم با این دنیا خداحافظی کردند.

این دو فاجعه لکه ی ننگی بود بر سیاستهای اعمال شده در آمریکا در مورد جوانان و پیامدهای آن...در هردوی این حوادث بازیهای ویدئویی نقشی بسیار پررنگ داشتند.Eric و Dylan هر دو بازیکنهای حرفه ایی (Hardcore) بازی Doom بودند و Devin Moore نیز به گفته ی مادرش ساعتها پای تلویزیون به انجام بازی GTA میپرداخته...بازی ایی که Jack Thompson دوست دارد به آن "شبیه ساز خشونت" بگوید.این دو بازی بهترین راه فرار و سوپاپ اطمینان برای سیاستمداران آمریکایی بود تا بتوانند با مرتبط کردن بازیها با قاتلان , شانه شان را از زیر بار مسئولیت خالی کنند.
به ایران امروز برمیگردیم...متاسفانه در چند سال اخیرموضع گیریهای غیرمنطقی بر علیه بازیهای کامپیوتری رو به ازدیاد گذاشته است و استفاده از کارشناسانی که حتی یکبار هم دسته ی کنسولها یا کیبورد و ماوس پلتفرم PC را برای انجام یک بازی در دست نگرفته اند تبدیل به مد روز شده است.از اخبارهای ساعت 9 هر شب گرفته که با نشان دادن دموی Metal Gear Solid 4 این بازی را جزو بازیهای "خطرناک و خشن !" طبقه بندی میکند تا درجه بندیهای عجیب و غیرکارشناسانه ایی که بعضی منابع خبری بازی در کشور انجام داده اند. و جالبتر این است که انواع و اقسام فیلمهای سینمایی ایرانی و خارجی نیز روزانه از صدا و سیمای کشور پخش میشود که خشونتی به مراتب بیشتر از بازیهای ویدئویی را در بر دارند , از استفاده از کلمات نابجا در فیلمهای سینمایی خارجی و ایرانی گرفته تا صحنه های زد و خورد و کشت و کشتار کاراکترها در این فیلمها...

متاسفانه هنوز هم نمیتوان به سیستم درجه بندی بازی ها در ایران تکیه کرد که دلایل بسیار زیاد و در عین حال مختلفی دارد.برای مثال انجام یکی از بازیهای معروف طبق این درجه بندی مستلزم این است که شما سنی بالاتر از 22 سال داشته باشید در حالیکه بیشتر افراد جامعه بعد از رسیدن به 20 سالگی به خاطر مشکلات زندگی و مشغولیات آن بازی کردن را کنار میگذارند و در نتیجه بیشتر افراد به خاطر درجه بندی سنی مورد نظر , قبل از اینکه به آن سن برسند بازی کردن را کنار میگذارند.از طرفی با توجه به سن رای دادن میتوان گفت که فرد به بلوغ فکری کامل رسیده است تا بتواند خوب را از بد تشخیص دهد در حالیکه اختلاف سن رای دادن و سن انجام یک بازی با درجه ی 22 سال به بالا تقریبا 7 سال است !

به این خاطر و دلایل بسیار دیگر هنوز نمیتوان سیستم Rating بازی ها در ایران را یک سیستم کارشناسانه و در عین حال قابل قبول دانست که نیاز به بازنگری دوباره را در این سیستم افزایش میدهد.
در این مقاله سعی خواهیم داشت تا با انتخاب یک بازی در هر ماه و بررسی این بازی از نظر درجه بندی , دلایل چنین درجه بندی , طراحی بازی و تاثیرات آن بر فرد و مهمتر از همه تاثیراتی که ممکن است بر بازیکن گذاشته شود را از نظر بگذرانیم.بازی انتخاب شده , بازی خواهد بود که بیشترین نظرات و نگاهها و دیدگاهها در آن ماه به آن دوخته شده است.

در اولین مقاله از این سری به بررسی بازی God Of War II خواهیم پرداخت.بازی ایی که توانست عنوان بهترین بازی سال را از مجله ی بازیرایانه و عنوان بهترین بازی کنسول PS2 را از سایت معتبر IGN دریافت کند و در عین حال بازی ایی است که در E3 2007 سونی اشاره ی مستقیمی به آن و موفقیت آن با رسیدن به فروش 2 میلیون کپی در دنیا داشت.
God Of War II ساخته ی استودیوی Santa Monica ی قسمت سرگرمیهای کامپیوتری سونی واقع در کالیفرنیاست و یکی از بازیهایی بود که سبک گیم پلی بازیها را یک قدم به جلوتر برد بطوریکه تاثیر آنرا در بازیهایی همچون Prince Of Persia : The Two Thrones و یا Heavenly Sword میبینیم.

درجه بندی بازی

*زئوس : این راه منه که راه خدایان هست...تو باید پیمان ببندی که برای همیشه به من خدمت میکنی....
*کریتوس : من به هیچ کسی خدمت نمیکنم....
*زئوس : پس من چاره ی دیگری ندارم...


در ابتدا به درجه بندی بازی در اقصی نقاط مختلف دنیا میپردازیم.متاسفانه همانطور که در بالا نیز اشاره شد سیستم درجه بندی فعلی که در ایران مورد استفاده قرار میگیرد کارآمد نبوده و نمیتوان به آن تکیه کرد ولی استفاده از سیستمهای درجه بندی نقاط مختلف جهان نیز بخاطر تفاوت بارز میان فرهنگ آن کشورها و فرهنگ حاکم بر کشور ما نیز چندان درست نیست هر چند که میتوان به بعضی از فاکتورهای آن تکیه کرد.

در این قسمت به سیستمهای درجه بندی آمریکا و کانادا (ESRB) , اروپا (PEGI) , ژاپن (CERO) , آلمان (USK) و استرالیا و زلاند نو (OFLC) اکتفا میکنیم.مادر و شاخه ی اصلی این درجه بندیها ابتدا با اقدام انجمن نرم افزارهای دیجیتال (IDSA) در ایالات متحده در سال 1994 بوجود آمد و پس از آن سیستمهای درجه بندی مختلف نیز با الگوگیری از این سیستم به وجود آمدند.
بعد از این توضیح مختصر و خلاصه در مورد سیستمهای درجه بندی به خود بازی برمیگردیم.

تحت سیستم ESRB درجه ی بازی عنوان "M" اعلام شده که بیانگر این است که سن مورد نیاز برای انجام بازی 17 سال به بالا میباشد و محتوای این بازی (طبق ESRB) شامل "خون , خونریزی" , "خشونت شدید" , "صحنه هایی از برهنگی بصورت غیرمستقیم" و "زبان گفتاری پیچیده" میباشد.

تحت سیستم PEGI درجه ی بازی عنوان "+18" اعلام شده و محتوای آن فقط دو فاکتور "خشونت" و "زبان پیچیده" است.

تحت سیستم USK درجه ی بازی عنوان "+18" اعلام شده و محتوای آن فقط به فاکتور "خشونت" در بازی اشاره دارد.

تحت سیستم OFLC نیز درجه ی بازی "+15" اعلام شده و محتوای آن "خشونت شدید" و "تمهای برهنگی" را در بردارد.

بازی بنابر مواردی هنوز تحت درجه بندی CERO قرار نگرفته که یکی از عوامل آن میتواند دیرتر Release شدن آن در کشور ژاپن باشد.
لازم به ذکر است که خریداری که زیر سن مورد نظر میباشد تنها در صورتی میتواند اقدام به خرید عنوان مورد نظر کند که بهمراه والدین و یا سرپرستانش باشد.
در این بین درجه بندی ESRB بیشتر به ابعاد مختلف بازی پرداخته و میتوان آنرا الگویی برای رجوع بعدی قرار داد.

تاثیر درجه بندی روی فروش بازی

*کریتوس : چه کسی تو رو اینطور عذاب کرده ؟
*پرومتیوس : زئوس...تنها گناه من این بود که به بشریت کمک کردم...وقتی که آتش المپ را برای انسانها فرستادم , زئوس اینکار رو یک خیانت محسوب کرد...برای تنبیبه , اون منو فانی کرد و کاری کرد که این پرنده هر روز منو عذاب بده و بعد...هنگامی که شب میشه من دوباره شفا پیدا میکنم و روز بعد دوباره درد میکشم و عذاب میبینم...چند وقت هست که من اینجام ؟...چند وقت هست که من دارم این درد رو تحمل میکنم ؟...واقعا نمیدونم...


درجه بندی بازی یکی از فاکتورهایی است که تاثیری مستقیم (هم مثبت و هم منفی) بر فروش بازی در کشورهای مختلف دارد.درجه بندیهایی که برای سنهای کمتر از 15 سال در نظر گرفته میشود به خاطر اینکه قشر بیشتر و عظیمتری از مردم و کودکان را در برمیگیرد , باعث فروش بیشتر آن نیز میشود که میتوان بازی The Sims را یکی از بارزترین نمونه های این موضوع دانست.

یکی از مهمترین اطلاعاتی که میتوان با نگاهی گذرا به لیست پرفروشترین بازیهای دنیا انداخت این است که در بین 10 بازی پرفروش کل دنیای بازیهای ویدئویی فقط یک بازی با درجه بندی بالاتر از 18 سال قرار دارد که چیزی نیست جز سری بازیهای GTA , آنهم در رتبه ی هشتم جدول با فروش 52 میلیون نسخه در تمامی دنیا...پر فروشترین بازی دنیا Mario با فروشی بیشتر از 193 میلیون نسخه در دنیاست و بعد از آن نیز بازیهای Pokemon و The Sims و Final Fantasy و Tetris هستند.پس میبینید که در بین بازیهای پر فروش و پرطرفدار مردم بیشتر به بازیهایی با تمهای مناسب و سرگرم کننده گرایش دارند تا بازیهای خشنی که در لیست پنجاه بازی پرفروش دنیا فقط 15 مکان را اشغال کرده اند.

جالب این است که تا ماه June سال 2007 میلادی فقط 23 بازی مفتخر به دریافت درجه ی AO یا Adults Only از سیستم ESRB شده اند (!) و فقط با وجود 23 بازی با درجه ی AO در طی 35 سال رشد صنعت بازی , روزانه شاهد نقد و انتقادات شدید رسانه ها در مورد مناسب نبودن بازیها هستیم.

همانطور که مشاهده کردید سیستم درجه بندی تاثیر مستقیمی بر فروش یک بازی میگذارد و God Of War II نیز از این مورد مستثنی نیست.God Of War II با فروشی نزدیک به دو میلیون و پانصد هزار نسخه جزو یکی از بازیهای موفق PS2 بوجود می آید ولی در مقایسه با بازیهایی مثل Mario یا Pokemon این رقم چندان حیرت آور نیست چونکه همانطور گفته شد این بازیها دارای درجه ی سنی به مراتب پایینتر نسبت به این بازی و در نتیجه فروش بسیار بیشتری هستند.
در کل درجه بندی های اعلام شده برای این بازی , فروش آنرا از حدی که حق آن بود پایینتر آورده است.

Design

گیم پلی

*گایا : ناظر جزیره ی خلقت باش کریتوس...اینجا , راه اصلی سرنوشت تو معلوم خواهد شد...این جزیره مملو از خطر است...طوری ساخته شده تا جلوی تمام کسانی را که میخواهند به خواهران سرنوشت برسند را بگیرد...قدرت خواهران به تو اجازه خواهد داد تا به زمانی که زئوس به تو خیانت کرد برگردی...در نتیجه سرنوشت خودت و سرنوشت همه ی ما را تغییر خواهی داد...

روندی که در اولین قسمت بازی برای مبارزات گنجانده شده بود اولین روند و روشی نبود که از اسلحه هایی با برد زیاد برای ضربه زدن به دشمن استفاده میشد ولی اولین بازی ایی بود که این سبک و سیاق را متحول کرد.شخصیت کریتوس با توجه به داستان بازی جنگجویی قوی هیکل و درنده خو بود و دیوید جف (جفی) و کاری بارلاگ در هر دو قسمت بازی تاکید زیادی بر این صفت کریتوس و نحوه ی نمایش دادن آن داشتند.

سیستم گیم پلی بازی یکی از بهترین انتخابها برای نشان دادن خشونت و بی رحمی کریتوس بود.ضربه های مهلکی که کریتوس به هر دشمن وارد میکند , کوباندنهای محکم وی و ضربه های تمام کننده کریتوس شاهدی بر این مدعا هستند.

سیستم مبارزات بازی طوری طراحی شده تا بیشترین تاثیر را بر بازیکن بگذارد.لرزشهای دوربین در هنگام لرزه های مهیب نمایش دهنده ی مهلک و سهمگین بودن ضربات وارده میباشد و همچنین استفاده ی به موقع از Rumble دسته ها باعث ایجاد شوک در بازیکن و متمرکز کردن حواس وی به وقایع موجود در بازی میشود.استفاده از Rumble در بازی بیشتر مخصوص ضربات کریتوس است و کمتر برای نشان دادن قدرت ضربه ی وارده به وی استفاده میشود که به گفته ی دیوید جف یک تکنیک تاثیر گذار در بازی است.به کمک این تکنیک بازیکن حس قوی و مهلک بودن ضربات کریتوس و بالطبع آن , قوی بودن خود این کاراکتر را بعد از مدت کمی که از بازی میگذرد به خوبی درک میکند.ضربه های تمام کننده ی کریتوس هر چند که بیرحمانه و خشن هستند ولی در عین حال باعث بوجود آمدن هیجان و احساس اقتدار در بازیکن میشود.

استفاده از سلاحهایی با برد زیاد (Baldes Of Chaos & Blades Of Athena) یکی دیگر از نکاتی است که موجب لذت بخش شدن بازی میشود.هنگامی که God Of War در سال 2005 عرضه شد بسیاری از مجلات و سایتها به مقایسه ی این بازی پرداختند و به گفته ی اکثر آنها کنترل کریتوس در مقایسه با پرنس لذت بخش تر بوده که یکی از دلایل مهم آن استفاده ی کریتوس از Blades Of Chaos بود , همانطوری که در قسمت سوم PoP نیز مشاهده کردید , استودیوی Montreal شرکت Ubisoft بطوری سلاحی با برد بلند را در اختیار پرنس گذاشت (سلاحی که با تغییر بدن پرنس قابل استفاده بود) ولی متاسفانه بسیار دیر به یاد این کار افتادند و همچنین قابلیت مانور زیادی را برای این سلاح نگذاشته بودند.

همچنین در بازی Heavenly Sword نیز یکی از سلاحهای شخصیت اصلی به مانند Blades of Chaos طراحی شده که خود دلیلی بر تاثیر بی چون و چرای سیستم مبارزه و سلاح God of War بر بازیسازان و در نتیجه بر بازیهای دیگر بود.
یکی دیگر از کارهایی که کارگردانان بازی و به خصوص کاری بارلاگ (کارگردان قسمت دوم) برای نشان دادن اقتدار بی چون و چرای کریتوس انجام دادند مبارزاتی بود که دشمن در آن بسیار بزرگتر و قویتر از کریتوس به نظر می آمد.مبارزه با یک Hydra در ابتدای قسمت اول و مبارزه با Colossus در ابتدای قسمت دوم صحنه هایی تاکید کننده بر پرابهت بودن کریتوس و اقتدار وی در مواجهه با دشمن بودند و این صحنه ها موجب آشنایی سریع بازیکن با خلق و خوی کریتوس در دقایق اولیه ی بازی میشود.

بازی متاسفانه از سیستم تنبیه و تشویق استفاده نمیکند و با خطی بودن روند آن , در بعضی اوقات در بازی , بازیکن احساس سرخوردگی خواهد کرد.بارزترین نمونه ی این شرایط قسمتی است که کریتوس برای عبور از یک در و رسیدن به Jason مجبور به انداختن بدن یکی از سربازهای خسته و زخمی که احتیاج به کمک دارد بر روی یک چرخ دنده است تا بتواند آنرا متوقف کند.بازیکن با شنیدن التماسهای سرباز نگون بخت احساس میکند که باید به وی کمک کند ولی بخاطر اینکه هیچ راه دیگری بجز قربانی کردن سرباز نیست , بازیکن با اکراه دست به انجام این عمل میزند.

بسیاری از بازیکنان که از این قسمت بازی شاکی شده بودند در یک مصاحبه ی دست جمعی از بارلاگ میپرسند که علت نبود یک راه دیگر برای رد شدن از آن قسمت چه بود...جواب بارلاگ یکی این بود که چون بازی حالتی خطی دارد نمیشد از راه دیگری استفاده کرد (به نظر من که آخر غیر منطقی است!) ولی جواب دیگر این بود که با توجه به داستان بازی , بازیکن باید بیشتر با شخصیت کریتوس آشنا بشود و این قسمت بخاطر این طراحی شده تا نشان دهنده ی قساوت قلب کریتوس و عزم وی برای رسیدن به هدفش باشد.بهرحال این مشخصه ی بازی (نبود راههای دیگر) یکی از قسمتهایی است که بازیکن را تحت فشار قرار میدهد.

محیط ها در بازی به بهترین نحو طراحی شده اند بطوریکه بازیکن میتواند بدون اینکه احساس خسته کنندگی به وی دست بدهد , بازی را بگذراند.گیم پلی بازی از سه قسمت مهم "مبارزات" , "معماها" و "قسمتهای پلتفرمر" تشکیل شده و ترتیب اتخاذ این 3 مورد به گونه ایی است که در عین داشتن بیشترین لذت و تعامل با محیط , بازیکن بعد از مدتی نسبتا زیاد شروع به خسته شدن میکند که امری طبیعی است در حالیکه در اغلب بازیها , بازیکن پس از مدتی حدود 1 ساعت از انجام بازی خسته میشود و در بعضی موارد حتی چند روزی نیز از انجام دادن آن امتنا می ورزد تا دوباره حس شوروشوق برای انجام آن بازی وی را فرا بگیرد.این مورد هم خوب و هم بد محسوب میشود.خوب از این نظر که بازیسازها آنچنان از سیستم طراحی محیط و مبارزات استفاده کرده اند که بازیکن را تا ساعتها پای تلویزیون مینشاند و نشان از موفق بودن تیم سازنده در ساخت بازی دارد ولی از نظر تاثیرات موضوع کمی فرق دارد.

بازی کردن تا چندین ساعت در پای تلویزیون یا کامپیوتر تاثیرات جسمانی و روانی مختلفی را به همراه دارد.از تاثیرات جسمانی مثل کمر درد , قرمز شدن و سوختن چشمان و لرزیدن انگشتان میتوان یاد کرد.بعضی افراد بعد از چندین ساعت بازی کردن در هنگام دیدن نورهای شدید و یا Flash گونه احساس ناراحتی زیادی میکنند.حتی افرادی نیز هستند که با وجود اولین اقدامشان برای بازی کردن , با مشکلات جسمانی شدیدی مواجه میشوند که علت اصلی آن هنوز نامشخص است.

سرگیجه , کم شدن حس بینایی , گرفتن عضلات , حرکات غیرارادی عضلات , پرت شدن حواس شما از اتفاقات اطراف و کاملا غرق شدن در بازی از دیگر اتفاقات و مشکلاتی است که در هنگام انجام بازیهای ویدئویی (و در این بازی بیشتر !) ممکن است گرفتار آن شوید که دکترها در این رابطه پیشنهاد میکنند که بعد از هر 1 ساعت بازی 15 دقیقه به استراحت بپردازید.

صداگذاری

گایا : من زئوس رو پرورش دادم و به تصمیمش برای آزاد کردن برادران و خواهرانش احترام گذاشتم ولی این حس مهربانی احمقانه ی من باعث نابودی تایتانها برای همیشه شد...با نگهداری از زئوس ما باعث شدیم که بعد از چندین سال اون به طرف ما برگرده ولی با حس انتقامجویی و کینه در قلبش...اون به تمام تایتانها خیانت کرد فقط به خاطر گناه یکی از اونها...گناه پدرش...کرونوس

در این بازی بر خلاف بسیاری از بازیهایی که به تازگی منتشر میشوند استفاده ایی از کلمات رکیک نشده است (یونان قدیم است دیگر ! همه با ادب بوده اند) و دیالوگهای ادا شده در بازی به خوبی به افشای حالات درونی هر فرد میپردازد و بازیکن به راحتی میتواند با هر شخصیت و موجودی در بازی ارتباط برقرار کند که حتی در فیلمهای سینمایی نیز کمتر دیده شده است.
صدای زئوس با اینکه با اقتدار به نظر میرسد ولی بیانگر ترس درونی وی از شخصیت کریتوس نیز هست , صدای خدای پیری که اکنون مانند برادرش Ares در ورطه ی نابودی قرار دارد به خوبی توسط Corey Burton ادا شده و صدای گایا نیز با صداپیشگی Lind Hunt قابل تحسین است. صداپیشگی شخصیت کریتوس به عهده ی Terrence Carson بوده که الان در 37 سالگی خود به سر میبرد.

صدای کریتوس نشاندهنده ی مردی است که هیچ ترسی به وی راه ندارد و هیچ چیزی نمیتواند جلوی او را بگیرد.اقتدار و اراده ی کریتوس بیش از همه مدیون صدای اوست.بازیکنان هنگام بازی با کریتوس تنها و تنها به جلو رفتن و نابود کردن تمام هیولاهایی که در سر راهشان می آید فکر میکنند و از هیچ چیزی نمیترسند.

در نظرسنجی که در مورد دو بازی Prince Of Persia و God Of War انجام شده بود بازیکنان اعتراف کرده بودند که در هنگام بازی کردن با کریتوس از هیچ چیزی واهمه ندارند , چه دشمنشان یک Colossus باشد و یا یک Kraken که تا حد مرگ او را فشار میدهد , برای اینکه بازیکنان میدانستند که در آخر کریتوس موفق به شکست این موجود خواهد شد.ولی بر خلاف کریتوس , بازیکنان در بازی با پرنس این احساس را ندارند که برمیگردد به صداگذاری این شخصیت که نگرانی و دودل بودن وی در طول بازی قابل احساس است.

افکتهای صوتی بازی همگی به جای خود کار شده اند و به خوبی نشان دهنده ی قدرت و شدت ضربات هستند.این فاکتور به همراه گیم پلی بازی در مبارزات نقش وسیعی را در ترغیب بازیکن به ادامه ی بازی و همچنین مهیج نمودن بازی به هنگام اجرای ضربات دارد.
راستی ! تا یادم نرفته ! Paul Eiding , کسی که در بازی Metal Gear Solid به عنوان Roy Campbell صحبت میکند در این بازی صداپیشگی نقش Theseus را بر عهده دارد.


سبک بصری بازی و گرافیک آن


*لاهسیس : گوش کن خدای سقوط کرده ! هیچکسی برای سرنوشتی که خواهران سرنوشت برایش مقدر کرده اند نمیتواند بجنگد...فقط مرگ در انتهای سفر تو , به انتظارت است...
*کریتوس : مرگ من چیزی بود که باعث شروع این سفر شد !
*لاهسیس : روح تو هیچوقت آرامش را پیدا نخواهد کرد بخاطر آنچه که تبدیل به آن شدی...
کریتوس : من همون چیزی هستم که خدایان از من ساخته اند...



سبک بصری بازی یکی از مشخصه های مهم بازی در تاثیر آن بر روی بازیکنان است.صحنه هایی که در سری بازیهای God Of War به تصویر کشیده شده اند مملو از خشونت و خون و خونریزی است که به نظر تیم سازنده ی بازی , یکی از احتیاجات این بازی بوده است.شاید این بازی هیچوقت بدون این صحنه ها موفقیت فعلی را کسب نمیکرد...شاید...

در کل تاثیری که این صحنه ها بر روی بازیکنان میگذارد بسیار کم است و دلیلی بر اثبات این مدعی تعداد اتفاقاتی است که بازیهای ویدئویی در آنها نقش پررنگی داشتند که مهمترین آنها در مقدمه ی این مقاله آورده شد.همچنین چون جوانان ما در کشوری زندگی نمیکنند که تفاوتهای نژادی , آزادی فروش اسلحه و مهمات , از هم گسیختگی خانواده ها و منزوی شدن در آن به وفور رخ میدهد , تاثیرات اجتماعی بر آنها بسیار کمتر از تاثیراتی است که بر جوانان و نوجوانان آمریکایی گذاشته میشود.

بازیسازان برای اینکه دچار درجه بندیهایی چون AO یا Restricted نشوند مجبور به تغییر دادن بعضی از دشمنان بازی شدند.دشمنانی که در ابتدا برای بازی طراحی شده بودند شامل انسانهای معمولی نیز بودند که با تغییر نظر تیم سازنده ی بازی , بسیاری از این انسانها به هیولاهایی چون Minotaurs یا Harpy تبدیل شدند که انتخاب بسیار شایسته ایی بود و در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

دوربین بازی طوری حرکت میکند که در هنگام مبارزات بیشترین کارایی و در هنگام روبرویی با قسمتهای پازل و پلتفرمر بهترین زاویه ی دید را در اختیار بازیکن قرار دهد.انیمیشنهای بازی به خوبی روایتگر داستان بازی هستند.انیمیشنهایی که مربوط به وارد کردن ضربه ی نهایی هستند به بهترین وجه طراحی شده اند و احساس برتری کامل را نسبت به هر موجود و هر مخلوقی که در بازی میبینید به بازیکن اعطا میکند.

در هر مبارزه با غول بازی دوربین نمایی کامل از مشخصات این موجود به شما میدهد ولی بر خلاف بازیهایی چون Resident Evil و یا Shadow of The Colossus که بازیکن با دیدن غول بازی و عظمت و ابهت آن ترسیده و حتی مایوس از ادامه ی آن مرحله در آن زمان میشود , بازیکنی که GOW II را بازی میکند در مواجهه با غولهای بازی دارای حسی از برتری و قدرت نسبت به حریفش است تا جاییکه مبارزه با Perseus و یا Theseus برای بازیکن بچه گانه به نظر میرسد.

شخصیت کریتوس چنان تاثیری بر بازیکن میگذارد که در هنگام رویارویی با دشمنان به جای اینکه بازیکن از ترس از وی فرار کند یا منتظر عملکردی از دشمن باشد , بی مهابا به طرف وی رفته و با حسی مملو از غرور و ابهت دشمن را به خاک وخون میکشد.بالاخره بازیکن با شخصیتی در حال بازی است که خدای جنگ را شکست داده و در نتیجه هیچ موجودی قدرت مبارزه با او را ندارد.
کارگردان هنری بازی کاری در این سری انجام داده که در کمتر بازی ایی دیده شده است.فرورفتن کریتوس درون مغاک Hades , سکانس پرواز با پگاسوس , دورنمایی از جزیره ی خلقت , قسمتی از بازی که نشان دهنده ی 4 اسب سرنوشت است , مرحله ایی که باید به کمک اتلس دوباره به سطح زمین برگردید ,مبارزه ی کریتوس با آخرین باقیمانده ی شهر اسپارتا , طریقه ی رسیدن کریتوس به معبد سرنوشت , یادآوری مبارزه ی کریتوس با خدای جنگ در قسمت اول , سکانس پس زدن زئوس و متعجب شدن وی , سکانس مبارزه ی نهایی با زئوس و آخرین صحنه ی بازی که همه را در حسرت قسمت بعد بر روی PS3 گذاشت همگی از قسمتهایی هستند که هر بازیکن و غیر بازیکنی را جذب زیبایی و گیرایی سبک بصری بازی و صحنه های نمایش داده شده در آن میکند که به جرات میتوان آنرا با بسیاری از فیلمهای روز هالیوود و تمامی فیلمهای سینمایی و سریالی ایرانی مقایسه کرد.

داستان و روایت بازی

*آتنا : خدا بعد از خدا , تو را نفی خواهد کرد کریتوس...آنها از زئوس حمایت خواهند کرد...زئوس باید زنده بماند تا المپ بر همه چیز غالب شود...
*کریتوس : اگر تمام المپ جلوی انتقام منو بگیرند پس تمام المپ سقوط خواهند کرد...من به اندازه ی کافی در زیر سایه ی خدایان زندگی کرده ام...زمان حکمرانی خدایان به پایان رسیده...


داستان God Of War به تنهایی مهمترین مشخصه آن است که اشتیاق بازیکن را برای دانستن ادامه ی داستان در هر مرحله بیشتر از مرحله ی قبل میکند.دیوید جف در یکی از مصاحبه هایش با IGN اعلام کرده که داستان GOW بیانگر این خواهد بود که چرا امروزه خدایان و وقایع یونان اساطیری نقشی در اعتقادات مردم ندارند و خدای واحد جای آنها را گرفته است.به احتمال زیاد در قسمت سوم شاهد نابودی خدایان و بالطبع آن نابودی اساطیر یونان خواهیم بود.

داستان در زمان یونان اساطیری به وقوع میپیوندد و بیانگر 3 نوع قشر مختلف در این دنیاست.
خدایان که به مانند ثروتمندان و توانگران بر این دنیا حکومت میکردند , هر کسی را که میخواستند قدرت میدادند و هر چیزی را که میخواستند از بین میبردند.در این داستان خدایان آنطور که مردم امروزی از خدا انتظار دارند نبودند.مشخصه های انسانی که در خدایان کوه المپ دیده میشود آنها را بیش از هر چیز به انسانی شبیه میکند که فقط قدرتهای بیشتری از یک انسان معمولی دارد.بارزترین ضعف یک انسان مرگ وی در نظر گرفته میشود که در GOW خدایان نیز به مانند انسانها میتوانند بمیرند و نمونه ی آن مرگ خدای جنگ یعنی Ares است. تفاوتی که بین یک خدا و یک انسان در این داستان دیده میشود یکی قدرت این خدا و دیگری قادر نبودن یک انسان به کشتن یک خدا بصورت مستقیم است.

دومین قشری که داستان را تشکیل میدادند تایتانها نام داشتند که به قول اتلس به بار آورنده ی صلح و شکوفایی برای مردم بودند تا اینکه زئوس تصمیم به انتقام از آنها بخاطر گناه یکی از آنان (کرونوس) گرفت.در این بازی تایتانها ضعیفتر و در عین حال معصوم تر از خدایان المپ به تصویر کشیده شده اند.خدایان از ازدواج یک تایتان (کرونوس) و یک انسان (ریا) بوجود آمده بودند و طبق پیشگویی که انجام شده بود , خدایان بر علیه تایتانها قیام میکردند.کرونوس از ترس قیام بر علیه خود هر بچه ایی که توسط ریا (همسر کرونوس) به دنیا آورده میشد را میبلعید و بچه هایش را در شکم خود زندانی میکرد تا اینکه گایا (تایتان زمین) اقدام به حفاظت از یکی از این بچه ها کرد : زئوس...و هنگامی که زئوس بزرگ شد تصمیم به آزاد کردن برادران و خواهرانش و بعد از آن تصمیم به زندانی کردن تمام تایتانها بخاطر گناه یکی از آنها کرد.

سومین قشر تشکیل دهنده ی داستان مردم عادی و فانی بودند که کریتوس از میان آنها برخاست (ولی متولد نشد).مادر و برادر کریتوس همراه با وی به شهر اسپارتا میروند تا در آنجا تحت تعلیمات نظامی قرار بگیرند.برادر کریتوس به خاطر ضعف ار ارتش اخراج میشود و مدتی بعد میمیرد.در قسمت Treasures قسمت اول بازی شاهد دوباره به پا خیزی برادر کریتوس برای انتقام از برادرش (به خاطر تنها گذاشتن وی) و همچنین ملاقات کریتوس با مادرش هستیم که در این ملاقات در مورد پدرش از وی سوال میکند و درست هنگامی که مادرش میخواهد جواب بدهد , ناگهان به یک هیولا تبدیل شده و کریتوس مجبور به کشتن موجودی میشود که قبلا مادرش بود.جواب قسمت دوم Treasures یعنی پدر کریتوس در قسمت دوم بازی به بازیکن داده میشود ولی اشاره ایی به داستان برادر کریتوس در قسمت دوم نمیشود و به احتمال زیاد باید انتظار آن را در قسمت سوم بر روی PS3 شاهد باشیم.

داستان بازی از جایی شروع میشود که کریتوس جای آرس را به عنوان خدای جنگ گرفته و با جانب گیری از ارتش اسپاردا , شهری که سردار آن بود به شهرهای مختلف حمله میکند.با قدرت گیری روز افزون کریتوس و برپا کردن آتش جنگ در هر جایی که میتوانست , خدایان دیگر به خشم آمدند.در این بین زئوس علاوه بر خشم , از شخصیت کریتوس نیز میترسید.کسی که توانسته بود خدای جنگ را از پای درآورد پس مطمئنا میتوانست تهدیدی عظیم برای وی و سلطنت وی بر کوه المپ باشد.با توجه به این موضوع بعد از حمله ی کریتوس به شهر Rhodes در ابتدای بازی , زئوس سعی در متقاعد کردن آتنا برای از بین بردن کریتوس دارد که با مخالفت آتنا مواجه شده و در نتیجه خود اقدام به انجام اینکار میکند.

زئوس با فرستادن شمشیری به نام شمشیر المپ به کریتوس وی را فریب میدهد (در حالیکه در این بین کریتوس فکر میکند که آتنا به وی خیانت کرده است) و از وی میخواهد که برای بدست آوردن شمشیر تمام قدرت خدایی خود را در آن قرار بدهد.بعد از استفاده از شمشیر , کریتوس که نیروی خداییش را در شمشیر گذاشته با یک ضربه ی دست Colossus صدمه دیده ناتوان بر روی زمین میفتد.در این هنگام زئوس با پدیدار شدن و گفتن اینکه از بین بردن کریتوس تصمیم وی بوده و با گرفتن شمشیر المپ که تمام قدرت کریتوس به آن وابسته است اقدام به کشتن کریتوس میکند و تمام سربازان اسپارتی را که در Rhodes در حال جنگیدن هستند به کمک شمشیر المپ از بین میبرد.

در هنگامی که کریتوس توسط دستان Hades (خدای زیرزمین و مرگ) به زیر کشیده میشود گایا که از ابتدای بازی اول روایتگر داستان بازی بود مداخله کرده و با شفا دادن زخم کریتوس به وی کمک میکند که دوباره به دنیای روی زمین برگردد.

حال وظیفه ی اصلی کریتوس این است که با رفتن به جزیره ی خلقت و برگرداندن زمان توسط آینه ی سرنوشت به زمانی برگردد که زئوس به وی خیانت میکند و با گرفتن شمشیر سرنوشت خود و همانطور که گایا میگوید سرنوشت تمامی کسانی که در رابطه با وی هستند را تغییر دهد یعنی موفق به تغییر سرنوشت زئوس , خود , تایتانها , سربازان اسپارتی و تمام مردم بشود.
داستان بازی بسیار عالی کار شده و اشتیاق بازیکن را برای دانستن بازی تا به آخر به دنبال دارد.موجودات افسانه ایی یونان باستان درست مانند قسمت اول نقشی پررنگ را در بازی ایفا میکنند.یکی از نکات مثبت بازی نیز همین استفاده ی کارگردان بازی از این موجودات است.نوجوانان و جوانانی که به انجام این بازی میپردازند و هیچ پیش زمینه ایی نسبت به این موجودات نداشته اند (مگر با دیدن کارتونهایی مثل کارتون هرکول و یا خواندن کتابهای هری پاتر) در این بازی به بهترین صورت با آنها آشنا خواهند شد(هر چند که میتوان بهترین بازی در این زمینه را Age Of Mythology معرفی کرد که با خواندن توضیحات هر جانور با اطلاعات کاملی از آن روبرو میشدید).

شما در بین سفرتان از شهر آتن در ابتدای بازی اول گرفته تا کوه المپ در انتهای بازی دوم شاهد موجودات اساطیری یونان باستان هستید که در بسیاری از کتابها , مجلات , بازیها و فیلمهای سینمایی روایتی از آنها شده ولی آشنایی کاملی با آنها ندارید.در God Of War شما با Undead ها , Wraith ها , Harpy ها , Nymph ها , Gryphon ها , Minotaur ها , Cyclops ها , Cerberus ها , Siren ها , Satyr ها و Juggernaut ها و بسیاری از موجودات سری اول چون Medusa و خواهرش Euryale روبرو میشوید که این بازی مرجع کاملی برای شکل و شمایل آنها و همچنین قابلیتهای آنها محسوب میشود.

اگر کارتون هرکول (محصول والت دیزنی) را دیده باشید پس با بیشتر این موجودات و بخصوص خواهران سرنوشت آشنا هستید.3 خواهر سرنوشت با نامهای Lakhesis (خواهر وسطی و کسی که تمامی نقشه های خواهران سرنوشت را میچیند و برنامه ریزی میکند) , Atropos (خواهر اولی و کسی که نخ زندگی هر کسی را چه خدا و چه تایتان , میبرد) و Clotho (خواهر آخری و کسی که نخ زندگی هر کسی را با دستهای بسیارش میتند) کسانی بودند که در افسانه های بونانی جایگاه ویژه ایی داشتند بطوریکه قدرت آنان حتی از خدایان و تایتانها نیز فراتر میرفت.آتروپوس برای نشان دادن قدرت خواهران سرنوشت کریتوس را به آخرین مبارزه ی قسمت اول بازی میبرد تا با نابود کردن شمشیری که کریتوس در واپسین دقایق بدست میاورد , زندگی کریتوس را نابود کند.

داستان بازیها که در این چند سال روزبه روز کم رنگتر میشد و جای خود را به فاکتورهایی چون گیم پلی و یا گرافیک میداد با عناوینی چون Fahrenheit یا Dreamfall اوج میگرفت و یاز دوباره سقوط میکرد.دیوید جف در کودکی عاشق داستانها و افسانه های یونانی بوده بطوریکه در یکی از مصاحبه هایش محبوبترین فیلمی را که دیده Clash of The Titans معرفی میکند و بسیاری از فاکتورهای این فیلم در این بازی دیده میشود.حتی جف با درخواست از Harry Hamlin برای صدا گذاری Perseus (کسی که نقش Perseus را در فیلم Clash of The Titans ایفا کرده بود) قصد داشت تا هر چه میتواند خاطره ی این فیلم را زنده تر بکند.

فراز و نشیبها , صحنه های عاطفی (بیشتر در قسمت اول) , صحنه هایی که به شرح و وقایع اتفاقات میپردازد و روایت داستان همگی در بهترین حالت ممکن طراحی شده اند.صحنه ایی که کریتوس در میانه ی راه و در روبروی معبد خواهران سرنوشت امید خود را از دست میدهد و از شدت ناراحتی زئوس را به جنگ فرا میخواند و حتی در دست Kraken هم بخاطر نا امیدی دست به تقلا نمیزند کاملا روایتگر نا امیدی وی از نابودی شهر و مردمش است.

سکانس پایانی بازی به زیبایی هر چه تمامتر ساخته و پرداخته شده بطوریکه به قول یکی از دوستان هیئت تحریریه "یکی از بهترین پایانهای چند سال اخیر بوده و نمونه ایی عالی از یک پایان دنباله دار است" , این سکانس طوری طراحی شده که امکان افتادن هر گونه اتفاقی را در قسمت بعدی امکان پذیر میکند و به عبارتی دست طراح داستان را در نوشتن داستان قسمت بعدی کاملا باز گذاشته است که از این نظر نیز داستان بازی قابل تقدیر میباشد.

در کل داستان GOW II در کنار گیم پلی , گرافیک و صداگذاریش یکی از بهترین آثار کنسول PS2 را رقم زده اند.در واقع آخرین بازی بزرگ و انحصاری این کنسول در سال 2007 بعد از 7 سال از تولد آن با کلکسیونی از بهترینها , پایان و مرگ تدریجی این کنسول را رقم زد.پایان شروع شده است...

سخن آخر

*گایا : ما منتظر تو بودیم روح اسپاردا...خدایان در این زمان بسیار قویتر از آن هستند که ما بتوانیم بر آنها غلبه کنیم...
*کریتوس :تمام المپ با شنیدن اسم من میلرزند...زئوس ضعیف شده و من شمشیر المپ رو در دست دارم...ما میتونیم "جنگ بزرگ" رو ببریم...ولی نه در این زمان...ما با هم خدایان ضعیف رو از بین میبریم و خواهیم دید که المپ در برابر ما نابود خواهد شد...با من بیا گایا...به زمان من بیا...پیروزی در انتظار ماست...


کم کم به پایان این مقاله نزدیک میشویم و امیدواریم که این مقاله در آشنایی افراد مختلف در ارتباط با صنعت بازی مفید واقع شده باشد.همانطور که دیدید یک بازی ویدئویی چیزی بسیار بیشتر از یک شبیه ساز خشونت یا فشردن چند دکمه پشت سر هم است.در طی 35 سال عمر صنعت بازی , بازیها شروع به پیشروی کردند و در سالهای اخیر رشد بازیها به مانند نظریه ی مور در هر چند وقت بسیار بیشتر از قبل میشود و در این بین شاهد کنار زده شدن صنعت موسیقی توسط صنعت بازیهای ویدئویی و رقابت این صنعت با یکی از بزرگترین صنعتهای سرگرمی دنیا یعنی صنعت فیلمهای سینمایی هستیم.بازیهای چون Halo 2 که تا مدت مدیدی رکورد صنعت فیلم ها را با کنار زدن فیلم مرد عنکبوتی 2 شکسته بود شاهدی بر این مدعی هستند که صنعت بازی به احتمال زیاد یه یکی از بزرگترین صنعتها در دنیا تبدیل خواهد شد.پیتر جکسون کارگردان فیلمهای 3 گانه ی ارباب حلقه ها و کینگ کونگ کسی است که به تازگی به اهمیت بازیهای ویدئویی پی برده و به مایکروسافت و Bungie برای اینکار پیوسته است که باعث قرار گرفتن وی در کنار دو کارگردان بزرگ یعنی استیون اسپیلبرگ و جیمز کامرون قرار میشود.

با رشد روز افزون تکنولوژی به احتمال زیاد روزی شاهد فیلمهایی سینمایی خواهیم بود که بصورت Real-Time رندر شده و بازی میشوند.در مقابل فیلمهای سینمایی فعلی که کار فرد فقط تماشای فیلم است , مطمئنا فیلمی که بتوان در آن هر انتخاب دلخواهی کرد و هر راهی را برگزید از سرگرمی و لذت بیشتری برخوردار خواهد بود.پس بیایید به جای جبهه گیری در مقابل این صنعت با ان همراه شویم و آنرا به شکوفایی برسانیم.به امید روزی که ایرانیان همپای کشورهای توسعه یافته ی دنیا به تولید بازیهایی غنی و موفق بپردازند.




The End Begins…


محمد مهدی حاجی اسمعیلی
 
  • Like
Reactions: ehsanservat

sajadgamer

کاربر سایت
Feb 22, 2009
189
نام
sajad hosseini
دوستان یکی زحمت بکشه داستان COO رو سیر تا پیاز تعریف کنن.
ممنون و مُتُشکر
خب کریتوس تو سرزمین خودش مشغول جنگ بود که تو یکی از جنگ ها غافل گیر میشه و از رئیس انها(یک خدا)درخواست کمک میکنه.
اون هم بهش کمک میکنه و یه شمشیر بهش میده و کریتوس رو زیر دست خودش میکنه و کریتوس رو مشغول جنگ های خودش میکنه که در همین دستوراتی که بهش میده باعث کشته شدن زن و بچه خودش میشه برای همین کریتوس عقده ای میشه و دشمن اریز میشه و همین طور که در فکر انتقام از اریز بود و به سوی او میرفت زعوس پیش کریتوس رفت و به او گفت تو به تنهایی قادر به این کار نیستی و اول برو به اتن و شهر اتن رو نجات بده تا اتنا به تو کمک کنه بعد از کمک کریتوس به اتن ،اتنا اونو راهنمایی کرد که به سرزمینی بره و جعبه پاندورا رو به دست بیاره و با اون اریز رو....کنه و کریتوس این کارو کردو بزرگ شد و اونو کشت.

نکته:قبل از رسیدن کریتوس به اریز در حالی که جعبه رو هم داشت اریز اونو کشت و در ذهنش خاکستر زنو بچه خودش رو بهش چسباند و بدنش رو شفید کرد.
و در قسمت God of war 2 چون اریس دید کریتوس داره از قدرت بزرگی خودش و نیروش سو استفاده میکنه اونو کوچیک کرد و دوباره کریتوس تصمیم به کشتن اریز کرد و ................................

این به طوره Very خلاصه بود و فقط برای کمی اگاهی هست.
 

KRATUS

کاربر سایت
Aug 17, 2008
360
نام
Ashkan
خب کریتوس تو سرزمین خودش مشغول جنگ بود که تو یکی از جنگ ها غافل گیر میشه و از رئیس انها(یک خدا)درخواست کمک میکنه.
اون هم بهش کمک میکنه و یه شمشیر بهش میده و کریتوس رو زیر دست خودش میکنه و کریتوس رو مشغول جنگ های خودش میکنه که در همین دستوراتی که بهش میده باعث کشته شدن زن و بچه خودش میشه برای همین کریتوس عقده ای میشه و دشمن اریز میشه و همین طور که در فکر انتقام از اریز بود و به سوی او میرفت زعوس پیش کریتوس رفت و به او گفت تو به تنهایی قادر به این کار نیستی و اول برو به اتن و شهر اتن رو نجات بده تا اتنا به تو کمک کنه بعد از کمک کریتوس به اتن ،اتنا اونو راهنمایی کرد که به سرزمینی بره و جعبه پاندورا رو به دست بیاره و با اون اریز رو....کنه و کریتوس این کارو کردو بزرگ شد و اونو کشت.

نکته:قبل از رسیدن کریتوس به اریز در حالی که جعبه رو هم داشت اریز اونو کشت و در ذهنش خاکستر زنو بچه خودش رو بهش چسباند و بدنش رو شفید کرد.
و در قسمت God of war 2 چون اریس دید کریتوس داره از قدرت بزرگی خودش و نیروش سو استفاده میکنه اونو کوچیک کرد و دوباره کریتوس تصمیم به کشتن اریز کرد و ................................

این به طوره Very خلاصه بود و فقط برای کمی اگاهی هست.
اینکه داستان gow 2 بود!
 

Kn!f3 Dan3R

کاربر سایت
Jun 13, 2009
741
نام
مهدی
god of war chains of olympus story

حالا که هیچکی داستان god of war chains of olympus رو نگفته خودم کاملا براتون توضیح
میدم:
(این نسخه از بازی مربوط به ده سال قبل از god of war 1 است و مقدمه ای برای نسخه های 1 و 2 و 3 هست.)

داستان بازی:
کریتوس به خدایان المپیوس خدمت می کند و دستورات آن ها را انجام می دهد.او درپی این است که تمام جهان را بگیرد و به خدایان المپوس خدمت کند.
در یکی از همین حمله ها که این دفعه حمله به یک معبد بود کریتوس کنترل خود را از دست داد و تمام کسانی را که می دید به قتل می رساند.آنقدر آدم کشت که خون تمام صورتش را فرا گرفت.او دیگر چیزی نمی فهمد و فقط انسان ها را به قتل می رساند.ناگهان متوجه میشود بدون این که بداند همسر خود را هم که در آن معبد بوده را به قتل رسانده است.او عذاب وجدان می گیرد و دیگر کابوس این اتفاق را می بیند و مدام این اتفاق را بخاطر می آورد.پس برای این که خدایان از گناه کریتوس بگذرند و او از عذاب وجدان نجات پیدا کند مجبور می شود به دستور خدایان المپیوس به تصرف مناطق مختلف ادامه دهد.کریتوس هم می پذیرد.بازی از اینجا شروع میشود که شما همراه با ارتش برای شکست ایرانیان قدیم رفته اید.ایرانیان نوعی موجود شبیه دایناسور به نام باسیلیک را رها کرده اند و شما باید او را از بین ببرید.پس از شکست ایرانیان و شکست فرمانده آن ها به سراغ باسیلیک می روید تا کار او را تمام کنید و موفق می شوید.کریتوس هم باسیلیک را شکست می دهد و هم ایرانیان(من نمی دونم چرا همه جا به ما ایرانیا توهین می کنن؟)
پس از این اتفاقات ناگهان به طور ناگهانی خورشید فرود می آید و همه جا را تاریکی فرا می گیرد.پس کریتوس خود را به معبد خدای خورشید یعنی هلیوس رسانده و با مجسمه آتنا ملاقات می کند و آتنا به کریتوس میگوید که هلیوس به شکلی ناگهانی ناپدید شده و مورفیوس خدای خواب و رویا در غیاب او تاریکی را بر همه جا حکم فرما کرده.آتنا از کریتوس می خواهد که هلیوس را پیدا کرده و کریتوس به ناچار و به خاطر این که خدایان از گناهش بگذرند مجبور میشود دوباره به ماموریت برود.کریتوس وارد معبد هلیوس و اعماق غار های المپیوس می شود و در آنجا با EOS خواهر هلیوس رو به رو میشود و او از کریتوس می خواهد که برادرش را که اکنون در دست یکی از تایتان ها یعنی اطلس اسیر است را نجات دهد تا خدایان کریتوس را از عذاب وجدان نجات دهند و از گناه او بگذرند.پس کریتوس ناچار به دستور عمل میکند و ارابه ی آتشین که سه اسب آتشین آن را هدایت میکنند را به راه می اندازد و وارد دنیای هادس و دنیای مردگان می شود.او برای این که بتواند به هلیوس برسد باید وارد کشتی ارواح شود و پس از تلاش فراوان به آن کشتی میرسد اما صاحب کشتی که موجودی ناشناس است کریتوس را شکست داده و او را زندانی می کند اما کریتوس خود را رها می کند و پس از تلاش های بسیار دستکشی از سنگ که قبلا زیوس آن را به دست می کرده را به دست می آورد و با این دستکش موجود ناشناس را از بین می برد و کشتی ارواح را به راه می اندازد.او به شهر دیگری می رسد و در آنجا دختر کوچکش را می بیند.پس به دنبال او می رود و هنگامی که در پی او است زنی را میبیند و زن به او می گوید که کریتوس باید تمام نیرو هایش را به درختی که زیبایی المپیوس در گروی آن است بدهد تا بتواند دخترش را ببیند.
کریتوس قبول می کند وتمام قدرتش را به درخت می دهد و پس از آن با دخترش ملاقات میکند.زن از کنار کریتوس میگذرد و با کریتوس حرف هایی می زند و معلوم می شود که خود آن زن کسی است که هلیوس را دزدیده.اما کریتوس دیگر قدرتی ندارد.پس با کشتن موجوداتی مانند فرشته که در اطراف کریتوس هستند دوباره کریتوس قدرت هایش را پس میگیرد و پس از جنگ با زن موفق میشود او را از بین ببرد و ماموریتش را به خوبی به اتمام برساند.اما کریتوس متوجه می شود که باز هم خدایان او را نمیبخشند.پس خود را از بلندترین کوه المپیوس می اندازد اما قبل از این که به زمین بخورد خدایان از او محافظت کرده و نمی گذارند که او بمیرد چون برای انجام ماموریت ها به او احتیاج دارند اما از گناه او نمیگذرند.پس از این که کریتوس خود را انداخت و با این که خدایان از او محافظت کردند اما کریتوس بیهوش شد.در هنگامی که کریتوس بیهوش بود دو نفر می آیند و زرهی که کریتوس در طول این ماجرا به دست آورده و دستکشی را که به دست آورده را از دست او جدا میکنند و میبرند.
داستان این نسخه تمام شد اما نه خیلی درست.چون فکر کنم که طبق شایعات قدیمی یک نسخه ی دیگر از این بازی برای psp در راه است که ادامه داستان god of war chains of olympus است.
 
آخرین ویرایش:

sajadgamer

کاربر سایت
Feb 22, 2009
189
نام
sajad hosseini
داستان بازی God of War psp ماله قبل از 1 و 2 هست.
اگه در حین بازی هم متوجه نشید اخر بازی معلوم میشه که اول بازی God 1 بلند میشه و دوباره میپره.
 

Kn!f3 Dan3R

کاربر سایت
Jun 13, 2009
741
نام
مهدی
داستان بازی God of War psp ماله قبل از 1 و 2 هست.
اگه در حین بازی هم متوجه نشید اخر بازی معلوم میشه که اول بازی God 1 بلند میشه و دوباره میپره.

فکر نکنم دوباره بلند شه وخودش رو بندازه.احتمالا همونطور که گفتم داستان ادامه داره به چهار دلیل:
1.اگه می خواست اینطوری تموم شه آخر مال psp نشون می داد که دوباره می پره.
2.جایی که آخر psp هست با جایی که اول gow 1 هست کاملا متفاوته(البته درسته تو نسخه یک معلوم نیست که کجا هست و تاریکه اما بازم چیزهایی معلومه.مثلا جایی که ازش میپره.)
3.وقتی کریتوس تو نسخه پی اس پی خودش رو می ندازه و بیهوش میشه صبح است ولی نسخه ی 1 بازی اولش شبه و به نظر نمیاد کریتوس از صبح تا شب بیهوش بوده.
4.داستان این بازی خیلی پیچیده است و اصلا این که بخواد یک بار آخر یک نسخه خودش رو بندازه و تو یک نسخه ی دیگه بلند شه و باز خودش رو بندازه اصلا به داستان به این پیچیدگی و جالبی نمی خوره.
البته اینا نظر من بود و شاید اصلا ادامه نداشته باشه و بعد از این که از بیهوشی در میاد خودش رو دوباره می ندازه.اما تنها راهی که میشه فهمید داستان چیه اینه که بریم سونی :biggrin1:
 

sajadgamer

کاربر سایت
Feb 22, 2009
189
نام
sajad hosseini
ببین دوست عزیز:
1: اگه به بازی توجه کنی میفهمی بازی قبل از داستان 1 هست و هیچ ربطی به ادامه 1 نداره و موضوع روی اقوام کرونوس هست
2: این که صبح تا شبه یه بازی هست و زیاد دلیل منطقی نیست
3:ا
گه می خواست اینطوری تموم شه آخر مال psp نشون می داد که دوباره می پره.
شاید اینو نگفتن که داستان پیچیده بشه.
4:
جایی که آخر psp هست با جایی که اول gow 1 هست کاملا متفاوت.
فکر کنم یا شما تاحالا بازی نکردین یا خوب دقت نکردین شما چطور میگین یکی نیست خب دوتاشون در وازه درست یادم نیست اسمش چیبود ولی یکی هستن این که گفتن نداره.
 

Kn!f3 Dan3R

کاربر سایت
Jun 13, 2009
741
نام
مهدی
ببین دوست عزیز:
1: اگه به بازی توجه کنی میفهمی بازی قبل از داستان 1 هست و هیچ ربطی به ادامه 1 نداره و موضوع روی اقوام کرونوس هست
2: این که صبح تا شبه یه بازی هست و زیاد دلیل منطقی نیست
3:ا
شاید اینو نگفتن که داستان پیچیده بشه.
4:
فکر کنم یا شما تاحالا بازی نکردین یا خوب دقت نکردین شما چطور میگین یکی نیست خب دوتاشون در وازه درست یادم نیست اسمش چیبود ولی یکی هستن این که گفتن نداره.

بازم سلام
1.من که نگفتم ادامه ی 1 هست گفتم شاید بعد از اتمام مال پی اس پی دوباره ماجراهایی پیش میاد و بعد دوباره خودکشی میکنه که اونوقت میشه مال پی اس پی.
2.آخه از کریتوس بعیده صبح تا شب بیهوش باشه :biggrin1:
3.اینطوری که پیچیده نمیشه بیشتر الکی میشه.
4.بابا من تا حالا چهار بار تمومش کردم.:biggrin1:
به چند دلیل میگم شبیه نیستن البته گفتم اینو مطمین نیستم.دلایلم:
جایی که اول یکه مقداری خراب هست(مثل مرحله 2 مال پی اس پی هست)ولی مال پی اس پیش یک جای زیبا و سالم هست.
دلیل بعدیم اینه که مال پی اس پی وقتی میفته با دو نفر آدم روبهرو میشه که البته از افراد کریتوس هم نیستن اما توی نسخه 1 وقتی خودش رو میندازه میفته توی یک کشتی که همه موجوداتش دشمنان کریتوس هستند و موجودات افسانه ای :biggrin1:
البته اگه آخر حرف هامم میخوندی نوشته بودم این نظر منه وقتی اینو گفتم عینی نظر من با شما فرق میکنه.پس خواهشا دیگه نقل قول نکنید که حوصله ندارم جواب بدم.(فکر نکنید کم اوردما):biggrin1:
حیف تاپیک به این خوبی نیست که بخواد با این حرفا صفحاتش پر بشه؟
 

sajadgamer

کاربر سایت
Feb 22, 2009
189
نام
sajad hosseini
خب اینو هم بگم من تعداد بارهایی که بازی کردم چندین برابر تو باشه و جواب هم دارم که بدم هر وقت صلاخ دونستی بگم.
 

Kn!f3 Dan3R

کاربر سایت
Jun 13, 2009
741
نام
مهدی
خب اینو هم بگم من تعداد بارهایی که بازی کردم چندین برابر تو باشه و جواب هم دارم که بدم هر وقت صلاخ دونستی بگم.

بابا شما چرا برداشت بد می کنی من منظورم از این که گفتم چهار بار تموم کردم این بود که شما گفتی شاید اصلا بازی نکردی می خواستم بگم بازی کردم.این هم که گفتم کم نیوردم برای این بود که گفتم دیگه نقل قول نکنید و خواستم فکر نکنید کم اوردم.همین و بس.
دیگه خواهشا جواب ندید تا ی سر وسامونی به این تاپیک بدم :biggrin1:
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر