دسته سومی هم هستن که معتقدن دنیای "آدما کلا دو دستهان" خیلی وقته تموم شده.میشه بازی رو برای سرگرمی و لذت دونست و از "نگاه روشنتر"(!؟) هم لذت برد و البته مثلا از HR هم لذت نبریم.
متاسفانه من HR رو بازی کردم و پشت و جلوی سازندش هم حرف میزنم. با معیار هم میتونم حرف میزنم ( در جای مناسبش) و به سلیقه پاس نمیدم.(ضمن اینکه منتقدا هم باید با معیار حرف بزنن.عامل تفاوت تو نگاهشون هم اینه که معیار رو تو کدوم مکتب یاد گرفتن.) تلاشی که طرفدارا میکنن برای برچسب زدن به هر مخلالفت به عنوان "فشار" و یا "ادای روشنفکری" هم باعث نمیشه چیزی برام عوض شه.نه "سرگرمی محض" بودن و نه به قول شما "هنری بودن" هم خودش هنریه البته و مثلا "یکی از بهترین روایت های بازیهای رایانه ای" بیشتر منو یاد تعریف های اغراق آمیز مردم از فیلمهای مثلا تیره و تار تیپیک هالیوودی میندازه.تجربه های خاص (تقریبا) از ابتدای رشد صنعت در بین عموم مردم وجود داشته.در مورد علت استقبال از این بازیها در این موقعیت زمانی هم میشه صحبت کرد مثل همه گیری اینترنت, پیشرفت جلوه های بصری و پوست اندازی صنعت در نگاه مردم.(مثلا عنوانی مثل LSD اگر امروز عرضه میشد احتمالا سرنوشت متفاوتی پیدا میکرد).اگر شما جز گروه دوم دسته بندی خودت هستی در کنار استدیوهای بزرگ میتونی نگاهی هم به بازیسازهای مستقل بندازی که دارن ظرفیتهای پنهان این صنعت رو آشکار میکنن.اونا بازی رو به سمت سینما نمیبرن.بلکه به عنوان یک صنعت مستقل ویژگیهای ممتاز و خاصشو نمایش میدن.خیلیهاشون انحصاری کنسول خاصی نیستن تا مثل همین عنوان داخل خبر بازیشونو تبلیغ کنن و بودجه های عظیم ندارن تا با جلوه های کامپیوتری بزرگتر از چیزی که هستن به نظر بیان..
اصلا به قول شما "روشن تر" هم نه ! ولی نگاهشون بالاخره نسبت به اون دسته اول وسیع تر هست ـش دیگه ! همین که بازی ها رو فقط در سرگرمی خالص نمی بینن، نشون میده نگاه و دید وسیع تری نسبت به بازی ها دارن ! حالا شما هر چی دوست داری اسم روش بزار، این در اصل قضیه فرقی ایجاد نمی کنه !
بعدشم شما میگی که "یکی از بهترین روایت های داستان بازی ها" رو برای
HR اغراق آمیزه، میشه یکم بیشتر برای ما مثال بزنی ! :d شما فقط یه
مثال برای من و خیلی های دیگه بزن که همچین بازی هایی در این صنعت وجود دارن، من دیگه اصلا هیچی نمیگم، یعنی حرفی ندارم که بزنم ! ولی وقتی میبینم یه سازنده میاد چنین ریسک بزرگی رو میکنه، همین که خلاف جریان آب قدم برمیداره و بازی های متفاوت خلق میکنه، این به خودی خود، یه ارزش به حساب میشه، حالا خروجی نهایی کار هم بماند..
وقتی ما تا بحال چنین سبک بازی هایی رو ندیدیم و فقط میگیم که
Cage داره فیلم میسازه نه بازی، به نظر من این اشتباهه.. !
یکی از نمونه های شناخته شده ی اخیر در میان عموم Stanley Parable (دوستش داشته باشیم یا نه) هست که یک داستان تعاملیه(صفتی که خیلی ها به HR نسبت میدن) ولی با همه ی ضعف هایی که داره در حد و اندازهی خودش کمی جلوتر میره و سوال "بازی میتونه چی باشه؟" رو مطرح میکنه.
HR یک بازی در سبک
درام تعاملی هست، فقط فقط تعاملی نیست ! اصلا هدف
Cage در ساخت چنین عنوانی چی میتونه بوده باشه ؟! خُب مشخصه دیگه، اینو توی بیشتر مصاحبه هاش هم گفته، میخواد یه داستان و جریانی رو که احساسات در اون موج میزنه و مخاطب بتونه با تک تک کارکترهای اون بازی و سرنوشت ـشون به راحتی ارتباط برقرار بکنه رو خلق کنه ! الان من موندم کیج باید چیکار میکرد که نکرده ؟!
به نظر من حتی ایده های جالبی رو هم برای این قضیه انتخاب کرد که میشه همون "انتخاب ها" ! این انتخاب ها دقیقا روی ادامه داستان و سرنوشت اونها تاثیر بسزایی داشت، دیگه بنده خدا تا جایی که تونسته واقعا کار درست رو انجام داده و به نظر من که کم کاری هم اصلا نداشته ! اون بازی که شما میگی، فقط فقط توی همین "تعامل" به قول شما خلاصه میشه، اصلا روایت احساسات و دراماتیک و این حرفا نیست..کاری هم به موفقیت ها و جایزه هاش هم ندارم، چون اگر اینطور باشه، HR هم خیلی از جوایز رو درو کرده و سازنده ـش هم ایضا ! :d
تجربه های خاص (تقریبا) از ابتدای رشد صنعت در بین عموم مردم وجود داشته.در مورد علت استقبال از این بازیها در این موقعیت زمانی هم میشه صحبت کرد مثل همه گیری اینترنت, پیشرفت جلوه های بصری و پوست اندازی صنعت در نگاه مردم.
درسته، تجربه های خاص از همون اول ظهور بازی های کامپیوتری وجود داشته، ولی الان میشه گُفت به نهایت بلوغ و پُختگی خودش رسیده ! چون اگر اینطور نباشه، پس یه بازی مثل
HR اگر بر روی کنسولی مثل آتاری با اون گرافیک پیکسلی هم عرضه میشد، باید موفقیت های الان ـش رو کسب میکرد دیگه ! نمیشه که..:d چیزی که
HR رو تبدیل به اون
Heavy Rain ـی که الان ما داریم تجربه میکنیم کرده، همین ظهور تکنولوژی های جدید و پیشرفته هست ـش دیگه ! :d وقتی ما نتونیم برای مثال گریه یه کارکتر و یا اون حس خشم و نفرت رو در چهره ـش مشاهده نکنیم، چطور میتونیم با اون شخصیت ارتباط برقرار کنیم ؟! نمیشه که..