اون صحنه ابتدایی فیلم که خلافکارها وقتی شب میشه، نماد بتمن تو آسمون میدرخشه و اینها ترس برشون میداره و از سایه خودشون هم میترسن عالی بود… ۱۰/۱۰؛ ولی بعد بطور عجیبی بتمن تو این فیلم زیادی تو چشمه. واقعا دیگه داشتم کفری میشدم از اینکه اینهمه میرفت Iceberg lounge و حتما هم باید از در اصلی وارد میشد هر دفعه
یا با کدوم منطقی وقتی یک آدم در معرض انفجار بمب بوده، چه آدم عادی چه بتمن، میبرنش اداره پلیس؟ بیمارستان منطقیتر نیست؟ و بعد ده هزار نفر میچپن توی یک اتاق تنگ و دورش رو میگیرن؟ یا تو هر صحنه جرم ۲۰ نفر پلیس دیگه وایستادن در حالیکه بتمن منطقا تو این بازه زمانی فقط با گوردن همکاری میکنه، نمیشد تو یکی دوتا صحنه گوردن از بقیه بخواد صحنه رو ترک کنن بعد بتمن وارد بشه؟
یا همین گوردن، کستینگ و بازیگری جفری رایت خوب بود ولی دیالوگهاش همشون انگار mouthpiece بینندهس
بتمن: فلان ماسماسک رو برمیداره… گوردن: ایدهای داری این چیه؟
بتموبیل: طراحی خوب، من با بتمنی که وسایلش حالت DIY دارن موافقم؛ ولی معرفیش در حالیه که دوتا از آدمهای مهم داستان و allyهای بتمن چند ثانیه مونده جونشون رو از دست بدن، این douchbag ده دقیقه اونطرف داره rev up میکنه، این حرکتهای چیپ چیه آخه مگه Fast & Furiousئه؟
دوباره دقیقا بعد همین، سکانس تعقیب و گریز عالی! ولی چند ده نفر تو همون تصادف زخمی شدن و مردند که آخر سر هم پنگوئن اون آدمی که بروس دنبالشه نبود
خود پنگوئن! کالین فرل بازیگر اوکیایه، بد هم بازی نکرده بود ولی من واقعا نمیفهمم چرا باید کستش کنی، بعد زیر ۱۲ کیلو میکآپ و fatsuit و فلان قایمش کنی، یعنی اینقدر مهارت بازیگریش خاصه که نمیشد یک بازیگر هیکلی overweight دیگه رو بجاش اورد؟
بکگراند وینها: شروع خوب و جذاب، پایان (اگر بشه اسمش رو گذاشت پایان) احمقانه. جدای از اینکه بستری شدن مارتا وین تو آسایشگاه روانی «لکه ننگ» به حساب میاد
دقیقا توماس وین وقتی میره به آدمی مثل فالکونی میگه فلانی رو ساکتش کن، چه انتظاری داشته؟ نازش کنن، ببرنش شام بیرون؟ آخر هم که سر و تهش رو هم آوردن… «آره این خلافکار بده داستان آدم بدیه، دروغ میگه مرتیکه بیتربیت»
ریدلر نفر اول رو با تیغه فلان کردن فرش کشت، صورتش رو پوشوند، انگشتش رو برید، نامه رمزنگاری شده گذاشت که بعد رمزش با یک معمای دیگه حل میشد که نهایتا برسه به thumb drive…خیلی هم عالی
بعد برای فاکینگ بروس وین! شاهزاده میلیاردر شهر خسته شده بود فقط یدونه بمب کوچولو پست کرد
اون Healing potion آخر فیلم که از باسن بتمن بیرون اومد یکدفعه، لباسش که کل فیلم زیر رگبار آخ نمیگفت، ولی تصمیم گرفت که در برابر شاتگان وقتشه که دیگه ضدگلوله نباشه، اون حرکت احمقانه sacrifice بتمن، اینکه سلینا کایل یکدفعه شد دختر فالکونی چون باید یکطوری حضور بیدلیلش تو فیلم رو توجیه میکردن، دهن گشاد ماسک و نوچه خلافکارهایی که پیش stormtrooperها تیراندازی رو یاد گرفتن، کارآگاهی کردن با تکنیک ایستادن در میانه اتاق یا بالای پشت بام و خیلی جدی به افق خیره شدن، یا داشتن یک خدمتکار همه فن حریف مثل آلفرد، یا پلیس شیفتی که از اقبال خوب، دقیقا عموش نصاب فرشه و در آخر، خداحافظی عاشق و معشوق به سبک fast and furious
فیلم عجیبی بود واقعاً