Multi Platform Dark Souls III

سازنده
From Software
تاریخ انتشار
March 2016
ناشر
Bandai Namco
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. Xbox One
01253489569887116258.png


بازی در تاریخ 24 فروردین 1395 عرضه خواهد شد

Informations




  • بازی در جریان کنفرانس Xbox در E3 سال 2015 معرفی شد.
  • رئیس استودیو From Software، آقای Hidetaka Miyazaki بار دیگر کارگردانی بازی را بر عهده خواهد داشت.
  • آقای Isamu Okano به عنوان دستیار کارگردان انتخاب شده است.
  • ناشر بازی Namco Bandai است.
  • پلتفرم های بازی PC، Xbox One و PlayStation 4 خواهند بود.
  • طبق گفته های آقای میازاکی، بازی 2 سال است که در دست ساخت بوده است.
  • تیم سازنده Bloodborne هیچ نقشی در ساخت Dark Souls III نداشته است. فقط برخی از اعضای طراحی جلوه های بصری بر روی هر 2 عنوان مشغول کار بوده اند.
  • میازاکی به طور همزمان بر روی هر 2 عنوان در دو سال اخیر مشغول به کار بوده است.
  • بازی آخرین نسخه در تریلوژی Dark Souls نخواهد بود، بلکه به گفته آقای میازاکی، نقطه عطفی در این این سری خواهد. که بدین معناست در نسخه های آتی، شاهد دگرگونی هایی در ساختار بازی خواهیم بود.
  • بازی از نظر طراحی، شباهت های نزدیکی به Dark Soul II خواهد داشت و "چیزهای مفید و کارآمد" را نگه داشته اند.
  • مبارزات سریع تر از دو عنوان پیشین خود خواهد بود. آقای میازاکی گفت اما بازیکنان نباید انتظار سرعتی همانند Bloodborne را داشته باشند.
  • ساخت شخصیت و گزینه های تکتیکالی بدون قربانی کردن اتمسفر معروف سری، گسترش یافته اند.
  • World Hub در بازی وجود نخواهد داشت.
  • Spawn شدن دشمنان همانند نسخه اول به صورت نامحدود خواهد بود.
  • ریست کردن Stat ها همانند نسخه دوم امکان پذیر خواهد بود.
  • جا به جا شدن بین Bonfire ها امکان پذیر است اما ابتدا باید آن ها را پیدا کنید.
  • Co-op همانند عنوان Bloodborne، بر اساس سیستم پسوورد خواهد بود. به این صورت که برای مرتبط شدن به دوستان، از یک پسوورد مشترک که فقط شما از آن مطلع هستید، استفاده کرده و سیستم بازی شما را به هم متصل می‌کند.
  • المان های اکشن جدیدی به بازی اضافه شده اند که به کمک المان های نقش آفرینی خواهند آمد.
  • انیمیشن های راه رفتن و دویدن نرم تر شده اند.
  • نقشه های بازی "تا حدود کمی" کمتر از Dark Souls II خواهد بود، اما در عوض هر منطقه مقیاس بسیار بزرگ تری خواهد داشت.
  • داستان بازی در رابطه با "Lords of Cinder" خواهد بود. غولی که در نمایش بازی حضور داشت، "یکی" از آن ها خواهد بود (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • شخصیت اصلی تحت نام "The Dark Hero" یاد می‌شود و در صدد کشتن "Lords of Cinder" است.
  • Estus flasks, bonfires, jump attacks, greatswords و dual-wielding weapons همگی در بازی حضور خواهند داشت.
  • قابلیت های جدید سلاح ها ویژگی های مختلفی به برخی سلاح ها اضافه خواهند کرد.
  • Long Sword ها حالتی به نام "آماده باش" دارند که طی آن سپر به کنار گذاشته شده و 2 ضربه مخصوص و سنگین پیاده شده که قابلیت شکستن دفاع حریف را دارد.
  • Greatsword ها قابلیت پرتاب دشمنان به هوا را دارد.
  • شوالیه ها (سیاه و سفید) به بازی باز خواهند گشت و قدرتمند تر و هجومی تر خواهند بود.
  • جادو ها در بازی حضور دارند. اما تغییراتی در پی نخواهد داشت.
  • جادویی تحت نام "Ash" به بازی اضافه شده است.
  • آقای میازاکی برای خلق Greatsword ها از مانگای "Berserk" و شخصیت اصلی آن الهام گرفته است.
  • Stat تحت نام "Agility" که در شماره دوم وجود داشت، در این نسخه حضور نخواهد داشت. به گفته آقای میازاکی چون اکشن بازی استرس زا خواهد کرد تا زمانی که شما Stat های خود را ارتقا دهید.
  • From Software در صدد است که تا 6 بازیکن را ساپورت کند.
  • به نظر می‌رسد بازی قبل از دو نسخه پیشین در جریان خواهد بود اگرچه آقای میازاکی چیزی را تایید نکرده است.
  • هدف آقای میازاکی گسترش گیم پلی و شخصیت پردازی با اعمال قابلیت های مختلف است.
  • قلعه دیده شده در تریلر معرفی، بسیار غول پیکر خواهد بود چنانچه گفته شده است این اندازه از فاصله دوری دیده شده است. قلعه جزئیات بسیار غنی در بر خواهد داشت و شباهت های بسیاری به Anor Londo از نسخه اول می‌دهد.
  • سازه های بزرگ تر و سیاه تر، حس تنهایی شماره اول را دوچندان خواهند کرد.
  • به گفته کسانی که موفق به دیدن دموی 30 دقیقه ای از بازی شده اند، گرافیک بازی را عالی توصیف کرده اند.
  • شخصیت ها جزئیاتی غنی خواهند داشت.
  • Boss دیده شده در دمو، Dancer of the Frigid Valley نام داشت. موجودی که بزرگ توصیف شده است و شمشیری بزرگ را حمل می‌کند.
  • بازی تحت DX 11 اجرا خواهد شد.
  • بازی بر روی 30 فریم بر ثانیه اجرا خواهد شد.
  • بازی در حدود 10 کلاس مختلف برای شروع در بر دارد (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • نقشه بازی در حدود 12 منطقه مختلف را شامل می‌شود (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • 1-4 بازیکن قادر خواهند بود به صورت Co-op بازی را به پیش ببرند (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • ویژگی PVP همچنان در بازی حضور خواهد داشت (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • 100 اسلحه جدید، 40 زره جدید و دیگر تجهیزات در سراسر دنیای بازی وجود خواهند داشت (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • 45 دشمن جدید، 15 Boss جدید در بازی حضور خواهند داشت (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • قابلیت جدیدی تحت نام "Sacrifice Ceremonies" به بازی اضافه شده است که طی آن می‌توانید اجساد دیگر بازیکنان را به جاهای مختلف کشیده و با انجام تشریفاتی، به دنیای آن ها وارد شوید (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • Boss های بازی قابلیتی تحت نام "Heat Up" خواهند داشت که به وسیله آن در حین مبارزه، تغییر شکل یا تغییر رفتار داده و شیوه مبارزه را کاملا عوض می‌کنند (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • بازی قابلیتی تحت نام "Sword Fighting Arts" خواهد داشت که خود به چندین بخش به نام های "Rush In" (که طی آن بازیکن می‌تواند در حین ضربه خوردن، ضربه های سنگینی به طور همزمان وارد کند) و "Circle" (که به نظر می‌رسد نوع خاصی از Dodge کردن باشد) تقسیم می‌شود (نیاز به شفاف سازی دارد)
  • بازیکنان قادر خواهند بود که Bonfire ها را بسازند (نیاز به شفاف سازی دارد)

Screenshots








Trailers


Dark Souls III
E3: Announcement trailer
720p || 1080p || 1080p GamerSyde


Dark Souls III
GC: Gameplay Reveal
1080p GamerSyde


با تشکر از .Evanescence. بابت همکاری.
 
آخرین ویرایش:
این شمشیر dark knight sword هم فوق العاده هست .... با اپگرید قدرت فیزیکیش به ۴۶۰ رسوندم اما یه عیب داره اونم اینکه افکت رو نمیشه روش انجام .... یعنی افکت اتش و دارکه و مجیک و .... روش پیاده نمیشه.
 
دوستان بهتر از شمشیر darksword تو بازی وجود نداره هم بلنده لازم نیست بچسبی به دشمنت هم استایلش خفنه.

:D

اگر قرار بود یه سلاح از بقیه کاملا بهتر باشه دیوانه نبودن که این همه سلاح درست کردن :D

من خودم یه بار هم از Dark Sword استفاده نکردم چون سلاح خیلی بهتری دارم استفاده میکنم :D

بعدشم playstyle های هرکی با بقیه فرق داره و ممکنه یکی با یه چیز راجت تر باشه یکی دیگه با یه چیز دیگه
 
  • Like
Reactions: Mini3oy
بس که بازی لوکیشن های جذاب داره موندم کسی دلش میاد بره باس فایت یا نه :))
دوستان بهتر از شمشیر darksword تو بازی وجود نداره هم بلنده لازم نیست بچسبی به دشمنت هم استایلش خفنه.
هرکسی با یه سلاح راحت تره من خودم تا اینجا Irithyll Straight Sword رو استفاده میکنم اگه بحث خفنی باشه که فجیعم خفنه :D
 
آقا چه جوری کسی رو سامون کنیم و با هم بریم؟
من هر چی میزنم همش علیه من هستن! :d
رنگ های زرد و طلایی رو SUMMONEDکن
قرمز بر علیه تو هستند بنفش هم میتونه دوست یا دشمن باشه اما تو باس فایت نمیتونه کمکت کنه
 
خب ما هم دور اول رو تموم کردیم و بسی لذت بردیم! :D
بازی واقعاً عالی بود و پُر از لحظات زیبا و به یاد موندنی. هر چند همون طور که دوستان گفتن، یه ذره حس تکرار هم توش وجود داشت که به هر حال طبیعی هست بعد از چند نسخه. یعنی دیگه آدم میتونه خیلی جاها دست سازنده های بازی رو بخونه و پیش بینی کنه که قراره چی بشه. ولی همچنان اون اتمسفر استثنایی و گرافیک هنری درجه یک و صداگذاری و موسیقی های محشر باعث میشه با عنوانی طرف باشیم که کمتر نمونه مشابهی توی دنیای بازی داره و آدم برای ملاقات با هر لوکیشن و کاراکتر و جونور و باسی ثانیه شماری میکنه.
در مورد درجه سختی، در مجموع بازی خیلی آسون تر از نسخه های قبلی بود و اکثر باس ها رو دست اول یا نهایتاً دوم و سوم زدم. سخت ترین هاشون هم قابل مقایسه با موارد سخت دو نسخه اول و Bloodborne نبودن و مبارزه باهاشون خیلی طولانی نشد. کلاً تعداد مرگ هام جلوی شوالیه های سنگین و آهنی خیلی بیشتر از باس ها بود!
احتمال میدم یکی از دلایلش نوع کاراکترم باشه. من همیشه توی این بازی ها بخش های سلامتی و قدرت و استامینا رو تا خرخره پُر میکنم و یه کوچولو هم Dexterity رو بالا میبرم و بقیه بخش ها رو کلهم دست نمیزنم! :D توی نسخه های قبلی این قضیه بعضی جاها مشکل ساز میشد و یه سری از باس ها بودن که مبارزه باهاشون سخت بود، ولی اینجا تقریباً همه ـشون رو میشد از طریق همچین کاراکتری به راحتی پشت سر گذاشت. از طرف دیگه Estus Flaskهای بیشتر هم خیلی راحت تر از قبل پیدا میشدن و هم از نظر کمیت و هم کیفیت خیلی بیشتر از نسخه های قبلی دم دست بودن. (یا شاید من بیشتر توی محیط ها گشتم؟!)
دیدم بد نیست یه نیمچه آلبومی از باس های بازی تهیه کنم و اینجا بذارم که در آینده به درد مرور خاطرات بخوره. :D
خب اولین باس بازی که چیز خاصی نداشت و همون دست اول ترکید!


ایشون رو راستش زیاد یادم نیست و میتونم بگم فراموش شدنی ترین باس بازی برای من بود. یعنی هیچ خاطره ای ازش ندارم!


جناب درخت باسی بود که یه کم دردسر درست کرد و چند باری مُردم. البته زیاد سخت نبود، ولی وقتی نبرد به بخش پایینی کشیده میشد یه کم مشکل پیش می اومد و ضربه زدن به اون بخش های مخصوصش هم کمی سخت بود.


اولین باس سخت و دردناک بازی! سر Abyss Watchers زیاد مُردم و کلی به فنا رفتم. ولی واقعاً باس جالب و خوبی بود و مبارزه ای به یادموندنی با آهنگ زیبا داشت و اتمسفر خفن.


این بنده خدا هم برخلاف ظاهر عظیم و ترسناکش، همون دست اول شهید شد! :دی


یکی دیگه از باس های بسیار آسون. البته نیمی از دلیل آسون بودنش به خاطر این بود که دو تا از کاراکترهای بازی رو احضار کرده بودم. :دی


جناب Pontiff Sulyvahn جزو باس های نسبتاً سخت بود و شاید شانس باهام یار بود که میشد یه کاراکتر احضار کرد. اگه درست یادم باشه، این باس و مورد قبلی تنها مواردی بودن که کاراکتر همراه احضار کردم.


و اما سخت ترین باس بازی برای من! استاد Aldrich خیلی بنده رو به زحمت انداخت و مدتی درگیرش بودم. به جز سخت بودن خود باس، دو تا مورد معنوی هم باهاش ترکیب شده بود و کار رو سخت تر کرده بود! یکی لوکیشن که من رو یاد مبارزه فجیع با چاق و لاغر مینداخت (سخت ترین باس کل Soulsborne برای من) و یکی هم آهنگ پروانه نسخه اول که اون باس هم برام خیلی سخت بود. ترکیب اینا باعث میشد خاطرات بدبختی های نسخه اول برام زنده بشه و روی نحوه مبارزه تأثیر بذاره. :دی


غول مظلوم Yhorm! :دی به این باس که رسیدم، مشغول ضربه زدن بهش شدم و اون هم زیاد آسیبی نمیزد. ولی دیدم اگه همین طور ادامه پیدا کنه ممکنه نوه و نتیجه هام مجبور بشن مبارزه رو ادامه بدن! :دی لامصب تموم نمیشد! دیگه در اینجا بود که در یکی از معدود موارد بازی به راهنما سر زدم و ... بنده خدا چقدر ساده از بین میرفت و خبر نداشتم!


این رفیق ـمون کم و بیش مبارزه سختی ترتیب داد و جزو موارد نسبتاً دشوار بازی بود. یه کمی هم لج بازی خودم باعث شد مبارزه طول بکشه و هی میخواستم پشت سر هم بهش ضربه بزنم و بیچاره ـم میکرد!


رقصنده عزیز! باس جالب و متفاوتی بود و حال کردم با فضاسازی و کاراکترش. نه خیلی آسون بود و نه خیلی سخت.


عشق من! :( با اینکه به شدت آسون بود، ولی به راحتی وارد لیست محبوب ترین باس های این سری برای من شد. خیلی مظلوم و غمزده بود و دلم نمی اومد باهاش بجنگم. :(


این بنده خدا رو نفهمیدم اصلاً چطور شد که مُرد! :دی فکر کنم سریع ترین مرگ رو بین باس های بازی داشت.


یکی از سخت ترین ها! هم اتمسفر و موسیقی محشری داشت، هم حالت غمگین و افسرده ای که باعث میشد نبرد زیبایی باشه. فاز اولش زیاد سخت نبود، ولی فاز دوم دردسر ساز میشد و اعصاب خورد میکرد! از اون باس هایی که اگه با تمرکز و سر فرصت سراغش بری راحته، ولی کافیه یه ذره عصبانی بشی تا بیچاره ـت کنه!


این هم چیز خاصی نداشت. ولی لگدش رو خیلی دوست داشتم!


دفعه اول که جلوم فرود اومد وحشت کردم و سریع هم مُردم! :دی ولی بعدش با تمرکز رفتم سراغش و بعد از کلی ضربه زدن منهدمش کردم. کاراکترم هم که کاری با جادو و تیرکمون و ... نداشت و باید از نزدیک میزدمش که کمی سخت و وقت گیر بود. بعد از تموم کردن بازی تازه فهمیدم که یه راه حل ساده داشته که میشده با یکی دو ضربه نابودش کرد! :|


دومین باس سخت و دردناک بازی که بدجوری روح و روانم رو نابود کرد! البته فاز اولش بیشتر به خاطر دوربین افتضاح سخت بود، ولی فاز دوم واقعاً ناجور بود و شکنجه میکرد! گذشته از این حرف ها یکی از خفن ترین اتمسفرها رو بین باس های Soulsborne داشت و از اون بخش اولیه که وارد صحنه میشه تا بعدش که خود Nameless King میاد سراغمون، جَو بسیار خفنی داشت.


و بالاخره باس پایانی. خیلی باهاش حال کردم و هم لوکیشن محشری داشت و هم خودش خیلی متنوع و جالب کار میکرد. البته زیاد مشکلی ایجاد نکرد و نزدیک بود دست اول کارش رو تموم کنم، ولی پُر رو بازی درآوردم و یه کمبویی روم اجرا کرد که ترکیدم! :دی بعدش چند دست دیگه هم منهدم شدم تا در نهایت حرکات مختلفش دستم بیاد و کارش رو تموم کنم.
 
خب ما هم دور اول رو تموم کردیم و بسی لذت بردیم! :D
بازی واقعاً عالی بود و پُر از لحظات زیبا و به یاد موندنی. هر چند همون طور که دوستان گفتن، یه ذره حس تکرار هم توش وجود داشت که به هر حال طبیعی هست بعد از چند نسخه. یعنی دیگه آدم میتونه خیلی جاها دست سازنده های بازی رو بخونه و پیش بینی کنه که قراره چی بشه. ولی همچنان اون اتمسفر استثنایی و گرافیک هنری درجه یک و صداگذاری و موسیقی های محشر باعث میشه با عنوانی طرف باشیم که کمتر نمونه مشابهی توی دنیای بازی داره و آدم برای ملاقات با هر لوکیشن و کاراکتر و جونور و باسی ثانیه شماری میکنه.
در مورد درجه سختی، در مجموع بازی خیلی آسون تر از نسخه های قبلی بود و اکثر باس ها رو دست اول یا نهایتاً دوم و سوم زدم. سخت ترین هاشون هم قابل مقایسه با موارد سخت دو نسخه اول و Bloodborne نبودن و مبارزه باهاشون خیلی طولانی نشد. کلاً تعداد مرگ هام جلوی شوالیه های سنگین و آهنی خیلی بیشتر از باس ها بود!
احتمال میدم یکی از دلایلش نوع کاراکترم باشه. من همیشه توی این بازی ها بخش های سلامتی و قدرت و استامینا رو تا خرخره پُر میکنم و یه کوچولو هم Dexterity رو بالا میبرم و بقیه بخش ها رو کلهم دست نمیزنم! :D توی نسخه های قبلی این قضیه بعضی جاها مشکل ساز میشد و یه سری از باس ها بودن که مبارزه باهاشون سخت بود، ولی اینجا تقریباً همه ـشون رو میشد از طریق همچین کاراکتری به راحتی پشت سر گذاشت. از طرف دیگه Estus Flaskهای بیشتر هم خیلی راحت تر از قبل پیدا میشدن و هم از نظر کمیت و هم کیفیت خیلی بیشتر از نسخه های قبلی دم دست بودن. (یا شاید من بیشتر توی محیط ها گشتم؟!)
دیدم بد نیست یه نیمچه آلبومی از باس های بازی تهیه کنم و اینجا بذارم که در آینده به درد مرور خاطرات بخوره. :D
خب اولین باس بازی که چیز خاصی نداشت و همون دست اول ترکید!


ایشون رو راستش زیاد یادم نیست و میتونم بگم فراموش شدنی ترین باس بازی برای من بود. یعنی هیچ خاطره ای ازش ندارم!


جناب درخت باسی بود که یه کم دردسر درست کرد و چند باری مُردم. البته زیاد سخت نبود، ولی وقتی نبرد به بخش پایینی کشیده میشد یه کم مشکل پیش می اومد و ضربه زدن به اون بخش های مخصوصش هم کمی سخت بود.


اولین باس سخت و دردناک بازی! سر Abyss Watchers زیاد مُردم و کلی به فنا رفتم. ولی واقعاً باس جالب و خوبی بود و مبارزه ای به یادموندنی با آهنگ زیبا داشت و اتمسفر خفن.


این بنده خدا هم برخلاف ظاهر عظیم و ترسناکش، همون دست اول شهید شد! :D


یکی دیگه از باس های بسیار آسون. البته نیمی از دلیل آسون بودنش به خاطر این بود که دو تا از کاراکترهای بازی رو احضار کرده بودم. :D


جناب Pontiff Sulyvahn جزو باس های نسبتاً سخت بود و شاید شانس باهام یار بود که میشد یه کاراکتر احضار کرد. اگه درست یادم باشه، این باس و مورد قبلی تنها مواردی بودن که کاراکتر همراه احضار کردم.


و اما سخت ترین باس بازی برای من! استاد Aldrich خیلی بنده رو به زحمت انداخت و مدتی درگیرش بودم. به جز سخت بودن خود باس، دو تا مورد معنوی هم باهاش ترکیب شده بود و کار رو سخت تر کرده بود! یکی لوکیشن که من رو یاد مبارزه فجیع با چاق و لاغر مینداخت (سخت ترین باس کل Soulsborne برای من) و یکی هم آهنگ پروانه نسخه اول که اون باس هم برام خیلی سخت بود. ترکیب اینا باعث میشد خاطرات بدبختی های نسخه اول برام زنده بشه و روی نحوه مبارزه تأثیر بذاره. :D


غول مظلوم Yhorm! :D به این باس که رسیدم، مشغول ضربه زدن بهش شدم و اون هم زیاد آسیبی نمیزد. ولی دیدم اگه همین طور ادامه پیدا کنه ممکنه نوه و نتیجه هام مجبور بشن مبارزه رو ادامه بدن! :D لامصب تموم نمیشد! دیگه در اینجا بود که در یکی از معدود موارد بازی به راهنما سر زدم و ... بنده خدا چقدر ساده از بین میرفت و خبر نداشتم!


این رفیق ـمون کم و بیش مبارزه سختی ترتیب داد و جزو موارد نسبتاً دشوار بازی بود. یه کمی هم لج بازی خودم باعث شد مبارزه طول بکشه و هی میخواستم پشت سر هم بهش ضربه بزنم و بیچاره ـم میکرد!


رقصنده عزیز! باس جالب و متفاوتی بود و حال کردم با فضاسازی و کاراکترش. نه خیلی آسون بود و نه خیلی سخت.


عشق من! :( با اینکه به شدت آسون بود، ولی به راحتی وارد لیست محبوب ترین باس های این سری برای من شد. خیلی مظلوم و غمزده بود و دلم نمی اومد باهاش بجنگم. :(


این بنده خدا رو نفهمیدم اصلاً چطور شد که مُرد! :D فکر کنم سریع ترین مرگ رو بین باس های بازی داشت.


یکی از سخت ترین ها! هم اتمسفر و موسیقی محشری داشت، هم حالت غمگین و افسرده ای که باعث میشد نبرد زیبایی باشه. فاز اولش زیاد سخت نبود، ولی فاز دوم دردسر ساز میشد و اعصاب خورد میکرد! از اون باس هایی که اگه با تمرکز و سر فرصت سراغش بری راحته، ولی کافیه یه ذره عصبانی بشی تا بیچاره ـت کنه!


این هم چیز خاصی نداشت. ولی لگدش رو خیلی دوست داشتم!


دفعه اول که جلوم فرود اومد وحشت کردم و سریع هم مُردم! :D ولی بعدش با تمرکز رفتم سراغش و بعد از کلی ضربه زدن منهدمش کردم. کاراکترم هم که کاری با جادو و تیرکمون و ... نداشت و باید از نزدیک میزدمش که کمی سخت و وقت گیر بود. بعد از تموم کردن بازی تازه فهمیدم که یه راه حل ساده داشته که میشده با یکی دو ضربه نابودش کرد! :|


دومین باس سخت و دردناک بازی که بدجوری روح و روانم رو نابود کرد! البته فاز اولش بیشتر به خاطر دوربین افتضاح سخت بود، ولی فاز دوم واقعاً ناجور بود و شکنجه میکرد! گذشته از این حرف ها یکی از خفن ترین اتمسفرها رو بین باس های Soulsborne داشت و از اون بخش اولیه که وارد صحنه میشه تا بعدش که خود Nameless King میاد سراغمون، جَو بسیار خفنی داشت.


و بالاخره باس پایانی. خیلی باهاش حال کردم و هم لوکیشن محشری داشت و هم خودش خیلی متنوع و جالب کار میکرد. البته زیاد مشکلی ایجاد نکرد و نزدیک بود دست اول کارش رو تموم کنم، ولی پُر رو بازی درآوردم و یه کمبویی روم اجرا کرد که ترکیدم! :D بعدش چند دست دیگه هم منهدم شدم تا در نهایت حرکات مختلفش دستم بیاد و کارش رو تموم کنم.

شما که یه سری باس هارو با سامون رفتین , یه سری دیگه هم گفتین سخته پس چجوری اولش گفتین آسون ترین سولز ـ ؟ :دی البته هر کس نظری داره و محترم ـ نظرش ولی به نظرم سختی بازی واقعا خوب و مناسب بود . باس ها خوب و سخت هم زیاد داره واقعا که هنوز بعد از چندین نسخه اومدن بازم سورپرایز میکنن . تنها نکته منفی راجب سختی بازی به نظرم این بود که فاصله بنفایر ها تو یه سری مناطق کم بود . در کل از نظر سختی با سولز های دیگه نمیشه مقایسه کرد چون یه سری چیز هاش آسون تر بود و یه سری چیز های دیگش سخت تر , ولی بازی نسبت به بلادبورن سختی خیلی بیشتری داره . بلادبورن رسما واس من آب خوردن بود :دی 95 درصد باس هارو دفعه اول یا حداکثر دوم زدم (به جز DLC البته . ) . واس من الان Nameless King و باس آخر مونده که هر 2 سختی خیلی خوبی دارن :دی
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or