Behind The Rain : Heavy Rain Spoil Topic

  • Thread starter Thread starter Astiak
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
بچه کیج حق داشته خیلی پایان های مختلفی وجود داره:biggrin1:
ماله من این جوری بودش که رمز Max رو درست انتخاب کردم که در اصل همون اسمی بودش که برادر اسکات روی Origami های خودش میزاشت. بعدش هم اسکات مدیسون رو حبس کرد که رفتم تو یخچال قایم شدم و نجات پیدا کردم و بعدش هم به نورمن زنگ زدم و بهش گفتم. تمام Taskهای Ethan رو هم با موفقیت انجام داده بودم و رسید به شان و با جیدن هم تونسته بودم جای شان رو پیدا کنم و وقتی با مدیسون زنگ زدم گفت میدونم خودم تو راه هستم دارم میرم. بعدش هم تو اون کارخونه اسکات اومد به Ethan شلیک کنه که نورمن جلوش رو گرفت و نزاشت و اون بالا باهم درگیر شدن که من اسکات رو نجات دادم ولی دوباره می خواست من رو بکشه که این دفعه پرت شد پایین. این ور هم شان رو نجات دادم و مدیسون هم اومد تو و بهم گفت که بیرون پلیس ها هستن و با شان بریم که بهمون تیراندازی نکنند و بعدش هم اینا رفتن به خونه جدید و باهم دیگه زندگی رو شروع کردن. این ور هم نورمن قهرمان شد و تو تلویزیون باهاش حرف زدن و برنامه خبری گذاشتن براش. اون ور هم لوران وینتر(همونی که با اسکات بود) اومد سر قبرش و بهش بد و بیراه گفت و آخرش هم رو قبرش تف کرد و رفت:biggrin1: پایان
فکر کنم این بهترین پایان بودش چون خوش تر از این نداریم:biggrin1:
 
برهان يه چيز واسه من نيفتاد که چرا مديسون رفت پيش اون دکتره که مردمو سلاخی ميکرد؟؟؟
بعد چی شد رفت پيش اون يارو صاحب کلوپ؟
تو پروفایلت گفتم این جا هم میگم تا برای بقیه هم اگه سوال شده بود به جوابشون برسن.
خوب ببین دلیلش این بود که رفت تا ببینه که کی اون آپارتمانی که Ethan انگشتش رو توش قطع کرده بود اجاره کرده. از دوستش سم گرفته بود اطلاعات رو و خودش هم می دونست باید بره اینجا. مثلا برای مواد رفت پیش دکتره ولی دلیلش این بود که در مورد اون آپارتمان سوال بکنه دیدی که تا در موردش هم پرسید دکتره چه ترش کرد. چون از دکتر چیزی نفهمید برای همین رفت تو کلاب و از اون پرسید که اون هم بهش گفت که یکی بود که پول نقد میداد و من هم کرایه دادم و بعدش هم مدیسون اومد بیرون
 
من که همه Spoiler ها رو خوندم دیونه شدم خدا :blushing: ولی من همیشه یه حس کاراگاهی داشتم از بچگی تا الان :p اینم روش از اون اول میفهم جریان چیه :cheesygri 10 دقیقه از فیلمی که میبینم میفهمم اخرش چی میشه ;)فیلم گاو صندوق از اون اول میدونستم دزد کیه 10 تومن کاسب شدیم رفت :p
 
:( دوستا من تحریک شدم یک Sp رو باز کردم و .....
اسم قاتل را دیدم !
اخه چرا این تاپیک پشت باران رو باز کردین :biggrin1:
اره من هم به همین درد گرفتار شدم
اما اشکالی نداره ارزش بازی کردن رو حتما داره
اون حس تعلیق هیچ وقت از بین نمی ره مثل اکثر داستان ها که ارزش دوباره خوندن یا دوباره دیدنشون از بین نمی ره
به قول معروف اون حس توش همیشه هست
مثل تایتانیک که از اول آخرش معلوم بود اما اون داستان و حسش از بین نرفت
البته مثلا مثل فیلم تردید که کپیه هملت هست اما اون روح داستان همیسه جذاب هست

البته بماند که من اول داستان Metal Gaer solid رو خوندم بعد بازی کردم
 
فکر کنم اخری که من رفتم کامل ترین بود من رمز را درست زدم بعد تو یخچال قایم شدم بعد اومدم به جیدن زنگ زدم .با ایتان هم جای شاون را پیدا کردم وقتی اسکات میخواست منو بکشو جیدن مانع شد بعد اون دوتا با هم شروع به جنگیدن کردن.بعد مدیسون اومد به اون افسره گفت که ناتان بیگناهه اما اون توجهی نکرد خود مدیسون به سمت ایتان فرار کرد و 3 تایی به سمت پلیس ها اومدن .جیدن هم اسکات را کشت .اخرش ناتان با مدیسون و شاون یه خونه جدید برای زندگی مشترک خریدن جیدن هم در یک مصاحبه تلویزیونی شرکت کرد لاورن سر قبر اسکات اومد بد و بیراه گفت وتف انداخت رفت

البته یکبار من مرحله اخر را دوباره بازی کردم این بار مدیسون را به کشتن دادم همچنین جیدن را هم به کشتن دادم اما ناتان با جاوش برگشت اخر بازی بدین شکل شد که اینبار ناتان با جاوش 2 تایی خونه گرفتن پلیس خبر داد که اسکات فراری شده عینک جیدن به اون یارو افسره که باهاش همکار بود رسید .یه خبرنگار سر قبر مدیسون حاضر شد و فیلمبرداری کرد و از شجاعتاش گفت ناتان هم گوشه به درخت تکیه داده بود و گریه میکرد در اخر هم اسکات را نشون داد که لاورن با یه گلوله دخلش را دراورد.
 
فکر کنم اخری که من رفتم کامل ترین بود من رمز را درست زدم بعد تو یخچال قایم شدم بعد اومدم به جیدن زنگ زدم .با ایتان هم جای شاون را پیدا کردم وقتی اسکات میخواست منو بکشو جیدن مانع شد بعد اون دوتا با هم شروع به جنگیدن کردن.بعد مدیسون اومد به اون افسره گفت که ناتان بیگناهه اما اون توجهی نکرد خود مدیسون به سمت ایتان فرار کرد و 3 تایی به سمت پلیس ها اومدن .جیدن هم اسکات را کشت .اخرش ناتان با مدیسون و شاون یه خونه جدید برای زندگی مشترک خریدن جیدن هم در یک مصاحبه تلویزیونی شرکت کرد لاورن سر قبر اسکات اومد بد و بیراه گفت وتف انداخت رفت

خوب این همون پایان من هست دیگه:biggrin1: البته اگه با نورمن هم جای شان رو پیداه کرده باشی کامل ترین راه میشه. که من پیدا کردم و یک تروفی نقره ای هم برای این کار بهت میده:biggrin1:
 
خوب این پست رو هم جدا میدم چن ربطی به پست قبلی نداشت. فکر می کنم دلیل رفتن نورمن به کلوب شبانه این بودش البته از رو داستان می گم نه از خودم ولی تو داستان مستقیم بهش اشاره نشد:
ببین قضیه این بودش که نورمن و همکارانش یک سری مظنون به قتل رو دنبال می کردن که قبل از اون سراغ 2 نفرشون رفته بودن و این هم نفر سوم بود. دلیلی که میگم هم به این بر می گرده که زمانی که Origami Killer اومد تو دفترش و کشتش قبلش بهش گفت که من تو رو از زندان آزاد کردم و آوردم بیرون. پس ایشون هم سابقه دار بود و پلیس دنبالش بوده که ببینه آیا مظنون به قتل هست یا نه
 
ميبينم که هيشکی پايان منو نديده :دی
من جيدن رو به کشتن دادم مديسون زنده موند با ايتان زهر خوردم شاون هم مرد بعد لارن اسکات رو کشت بعدم وقتی مديسون سر قبر شاون به ايتان ميگفت بيا با هم يه زندگی نوع شروع کنيم ايتان به مديسون گفت برو من الان ميآم بعد با يه تير ايتان خودشو کشت مديسونم گريه کرد :دی
دراماتيک ترين پايان بود
 
بچه ها اینم چند تا اخر دیگه

با مدیسون رمز کامپیوتر را درست زدم اما به کسی نگفتم خودم تنهایی رفتم پیش اسکات بچه را نجات دادم اسکات را کشتم .دوباره همون دمو خونه را نشون داد که 3 تایی با هم هستند اما فرقش اینجا بود که جیدن به رییسش گفت که میخواهد بازنشسته بشه و از اف بی ای بیاد بیرون یکبار هم از اسکات شکست خوردم و مردم .بعد نشون داد که ایتان هم تو خونه خودش با تفنگ خود کشی میکنه و جیدن هم توی خونش دچار حمله قلبی میشه و میمیره و اسکات هم راحت توی هوای بارونی قدم میزنه و هیچکس نمیگیردش که فکر کنم اخر بدش باشه.یکبار هم رمز کامپیوتر را اشتباه زدم و جای شاون را پیدا نکردم با ایتان هم مسیر را اشتباه رفتم شاون میمیره بعد نشون میده مدیسون با ایتان سر قبر شاون است مدیسون بهش میگه بیا یه زندگی جدید را شروع کنیم که ایتان بهش میگه چند لحظه تنهاش بزاره که اونم با تفنگ خودکشی میکنه بعد جیدن را نشون میده که ناراحته از اینکه نتونسته بفهمه کی قاتله کلا اخرهای بازی حول و حوش همین مسائل میگرده
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or