خوب ... اینم از پایان کار دزموند (یا همون کباب لقمه :d) ... دلم براش سوخت ، می خواست بعد نجات دنیا بره خونشون ( خودش به باباش گفت ) ...
باحالترین جاش اونجا بود که جوپیتر با تفنگ مخصوص زمان خودشون داشت تیر اندازی می کرد
بیشتر از اینا انتظار داشتم از این موجودات ...
حیف اون سیبه که دست کانر بود شیشه ای بود خورد شد رفت ... از این جونو از اول بدم میومد ، اگه به جاش جوپیتری یا یه چیز با ابهت تری آزاد میشد دشمن باحالتری میشد و بیشتر حال میداد (البته اینم هست که از قدیم میگن زن شریک شیطونه زن خدای افسونه :d ) ...
آهان یه چیزی دقت کرده باشید ما کلاً تا اینجا تصویر هولوگرافیک این خداها رو میدیدم ( هولوگرافیک همون مثل آخر ACR که اتزیو چجوری داشت دزموندو میدید ؟ یعنی اونجوری ) حداقل انتظار داشتم بعد آزاد شدن جونو به جای تصویر هولوگرافیکش یه بدن فیزیکی یا یه جسمی چیزی ازش نشون میداد نه اینکه همونجوری هولوگرافیکی بیاد بالا سره دزموند ( کباب عزیز) ...
من به شخصه خیلی حال میکردم اگه دزموند حرف مینروا رو گوش میکرد میذاشت دنیا تموم شه ، از آزاد شدن این شیطان رجیم بهتر بود
ولی دیگه چه کنیم نویسندگان بازی جور دیگه فکر کردن و نذاشتن دزموند مثل آدم دنیا رو نجات بده ، گفتن سال دیگه هم هست و جیب تهیه کننده ها سال دیگه باید پر بشه
در مورد کانر هم اصلاً حرف نمیزنم کلاً نقشش یه تیکه بود اونم اینکه جای اون قطعه ( فک کنم اسمش Amulet بود ) رو به دزموند نشون بده ، آخه اینم شد داستان پردازی ؟ ... فقط اونجاش حال داد که با چارز لی نشست سر میز شراب خورد بعد خیلی شیک و مجلسی چاقو رو فرو کرد تو قلبش b-) ...
کلاً اینکه معمولاً داستان های خیلی بزرگ و گسترده انتظارات زیاد و بزرگی هم به دنبال دارند ... داستان دزموندم شد مثل سریال لاست ، هرچی تو 5 فصل معما درست کردند خواستن تو فصل آخر یهو جواب بدن نشد و همه طرفدارارو دلسرد کردن، چون انجام همچین کاری واقعاً سخته ، اینا هم نتونستن یه پایان بینظیر برا دزموند درست کنند .
انشالا که از این اشتباهات درس بگیرند و این مجموعه عظیم رو به بیراهه نکشند ( مثل PoP )