bakemonogatari
nisemonogatari
nekomonogatari:kuro
monogatari series second season
hanamonogatari
tsukimonogatari
owarimonogatari
koyomimonogatari
kizumonogatari
بر اساس تایم لاین داستان:
kizumonogatari
nekomonogatari:kuro
bakemonogatari
nisemonogatari
monogatari series second season
hanamonogatari
tsukimonogatari
koyomimonogatari
owarimonogatari
مرموز؟ کار مد هاوس (ع)؟ تیریپ ماورایی؟ بهتر از این نمیشه!
قسمت اول خوبی بود و چسبید. از جهاتی یاد شیگوفومی انداخت منو. یه مورد یکم تو چشم بود فقط، اونم اینکه گاهی چهرهها رنگپریده و بی حس و حال به نظر میان که خب، به حالوهوای کار میخوره. حتما ادامهش میدم (اسمایلی خلیل!)
Tate no Yuusha no Nariagari Ep1
حرکت جالب و نسبتا تازهای که نسبت به کارهای مشابه زده و از روی کاور و اسم انیمه هم مشخصه سر جای خودش، ولی این تم دنیای موازی و ایسکای و قهرمانبازی خستم کرده. یه دور تند دیدمش و هنوز جذبم نکرده درست حسابی بشینم پاش.
خیلی وقت پیش اینجا راجب باکه مونوگاتاری نظرمو گفته بودم ولی خب از اونجایی که یه وقفه ی ناجور و کارهای مختلف پیش اومد مجبور شدم بذارمش کنار تا سر فرصت ببینمش... و خب بالاخره فرصت بهم رسید تا تمومش کنم
داستان های کوتاه و ماجراهای ماورایی آراراگی کویومی بی نظیر بودن برام... داستان هایی که هرچند کوتاه بودن و خیلی هاشون در کمتر از سه قسمت تموم میشدن ولی عمق، شخصیت پردازی خفن، هیجان و همه چیز داشتن و سر هرکدوم از داستان ها حسابی درگیر شدم... محتویات قسمت های باکه مونوگاتاری شدیدا بیشتر از مدت زمانیه که بهشون پرداخته میشه... یعنی تو خیلی از انیمه ها یه موضوع ساده رو الکی میپیچونن و پیچ و تاپ میدن تا 24 دقیقه زمان بگذره... ولی اینجا به زور سعی میکنن کلی اطلاعات و داستان و... رو توی 24 دقیقه جا بدن که نتیجه ش میشه داغ کردن کله ی بیننده پس از هر قسمت
قبلا راجب ویژگی های مختلف انیمه صحبت زیاد کردم ولی این بار دوست دارم راجب شخصیت اصلی یعنی آراراگی صحبت کنم... شخصیت اولی که برعکس خیلی کارهای دیگه که رو مخ میرن و این حس عدالت خواهی یا نجات دادن بقیه شون و به طور کلی بچه مثبت بودنش رو اعصابه، ولی اینجا شخصیت آراراگی خیلی خوب پرداخته شده و اینجوری نیست که بعد از هرکار مثبتی که انجام میده حس کلیشه های روزمره به آدم دست بده... درکل آراراگی راضیم ازت نمره ی کل: 9.5/10
======== Boogiepop wa Warawanai E02
وقتی فهمیدم مدهوس میخواد یه انیمه ی دیگه رو بازی سازی کنه گفتم حتما مثل هانتر هانتر یه پتانسیل خفنی توی این کار حس کرده و حتما قراره سوپرایز بشم... تریلری هم که از بوگی پاپ منتشر شد شدیدا جالب بود به خصوص که من عاشق کارهای مرموز و معمایی و روان شناختیم... ولی خب آیا به چیزی که انتظارش رو داشتم رسیدم؟ به هیچ وجه
بقیه رو نمیدونم ولی بوگی پاپ برای من یه انیمه ی خواب آور، با محیط مرده، شخصیت های خواب آورتر و دیالوگ های نچندان جذاب و داستانی عجیب که توی این دو قسمت هیچ منطق و بالانسی احساس نکردم... درکل به سادگی بخوام بگم دراپ نمره: ؟؟؟
ای بابا... چرا اینطوری شد؟! بعد مدتها یه کار ماورایی پسند کردیم همین قسمت دوم زد خاکی که. به دوستمون حق میدم.
مشکلم بعضا بی روح بودن چهرهها یا روایت یکم شلخته نیست؛ با خود داستان مشکل دارم که هرچند چیزای جالبی هم داشت این قسمت، ولی حالا که بیشتر معلوم شده از ماجرا، اصل داستان انگاری ضدحاله و من یکی رو که پس میزنه. از شیگوفومی اسم برده بودم؛ یادمه بعد تموم شدن قسمت دومش دیگه قشنگ تا آخر انیمه رفتم. کار خیلی خوبی بود و با وجود تم تاریکش، اصلا ناامیدکننده و ضدحال نبود. دلم لک زد برگردم دوباره ببینمش.
فقط میتونم بگم واو ! شخصیت پردازیی که شاید توی سریال های جدی و درام کمتر میشه دید رو توی این انمیه دیدم به عنوان کسی که تازه انیمه دیدن رو شروع کرده باید بگم مغزم داره توسط کارای این چشم بادومی ها ذوب میشه ینی اینقدر توجه رو شخصیت پردازی ها ینی اینقدر رو باور پذیر بودن شخصیت ها ؟ جدای اینکه یکم سریال رو اواخر کار کشش دادن ولی باید بگم از تک تک ثانیه هاش لذت بردم ! تصمیم دارم همینجا یکم واستم دیگه انیمه نبینم یکم روی این انیمه فک کنم شده یک بار دیگه بشینم از اول ببینمش کامل حسش کنم کامل توش غرق بشم یک بار فایده نداره باید دوباره ببینمش
پشت سر هم پلی دادن این شاهکارهای چشم بادومی ها ظلمی که به خودم میکنم باید به ته ته اوج درکی میتونم از این عنوان ها دست پیدا کنم برسم
انیمه جاییه که فانتزی ها به واقعیت میپیونده بو و رنگ واقعیت به خودش میگیره انمیه ها جادویین .....
توضیح خاصی نمیتونم راجبش بدم... همین دیشب تمومش کردم و هنوز تو شکم
زیادی انیمه ی خاصی بود و خب اصلا نمیشه با کلمات توصیفش کرد... خیلی خلاصه بخوام بگم یه سری مشکلات ریز و درشت داشت ولی درکل خیلی خوب بود... از موسیقی و پایانش هم شدیدا خوشم اومد نمره ی کل: 8/10
سلام
قسمت اول Boogiepop رو نگاه کردم . بیشتر شبیه چندتا سکانس بی ربط با تدوین بد بود .
یه جاهایی هم احساس میکردم موزیک بکگراند و صدای کاراکترها با موقعیتی که وجود داره همخونی نداره .
قسمت دو هم میبینم و اگر بهتر نشد بیخیالش میشم .
خب این جا تاپیک انیمه است ولی من طبق معمول برای صحبت در مورد مانگا دارم وارد عمل میشم
ولی خو مهم نیست...چیزایی که میگم اکثراً انیمه دارن و من پیشنهادشون می کنم پس از نظر من مشکلی نداره
خب بریم سر اصل مطلب...
اگه شما بخواید یه اثر آخرالزّمانی زامبی محور با دخترای Cute بخونید دو تا انتخاب عمده و مهم لای مانگاها پیش روتونه...
یکی High school of the dead ـه...
و اون یکی هم...
و اون یکی هم Gakkougurashi یا بهتره بگم School-Live ـه
در مورد انیمه های این دو تا به نظرم باید زمان خودش بحث شده باشه...نمیدونم...ولی حرف من این جاست
موقع انتخاب گزینه ها به سایز دو تا عکس هم حتماً دقت کنید و لحاظش کنید .... چون خیلی (بلا به دور) احمقید اگه جای گاکوگوراشی، HotD () رو انتخاب کنید....خییییییلی!!!
و بحث ما این جا مقایسه بین گاکوگوراشی و HotD نیست...چون همون چپتر اول گاکوگوراشی، HotD رو میشوره میذاره کنار و با قدرت به روند خودش ادامه میده.
بحث ما این دفعه کامل خود گاکوگوراشیه و این که چرا این مانگا این قدر خفنه
ولی بذارید یه مثال خوب برای درک مانگا و فضاش بهتون بگم... اگه Mahou Shoujo Madoka Magika گرفت هر چی که Sailor Moon داشت رو برداشت و به فاکد آپ ترین و توییست دار ترین طرز ممکن ارائه اش داد بدون این که نه تنها کرینجی باشه بلکه داستانش تو ذهن آدم عین مهر آهن مذاب حک شه،گاکوگوراشی همین کار رو با سبک کاری و داستانی و طراحی ناموری سنسی (یورو-یوری و یه سری دیگه از Cute Girls Doing Cute Things) می کنه و به فاکد آپ ترین طرز ممکن همچین آرت استایل و تم ـی رو میبره تو فضایی که کاملاً تو تضادن و داستان و شخصیت ها و سناریوهایی رو ارائه می کنه که باعث میشه هر از گاهی بعد از خوندن یه چپتر رو به دیوار کنید و بگید چـــــــــــــــــــــــــــــــرا آخه!!!! چرا این بنده خداها آخــــــــــــــــــــــه!!!!!!!!!!!
داستان و پلات ابتدایی مانگا هم حتی فاکدآپه در نوع خودش برای شروع همچین کاری... یوکی تاکِیا(دختر روی جلد اول مانگا) دختر شر و شیطون و خوشیه که با دو تا دوستاش یوری و کورومی، با کمک معلم مهربون و خوشگل شون، ساکورا یه کلوپ شاد و باحال به اسم School-Living Club دارن که سیاستش ایجاد زیرساخت برای زندگی کردن شبانه روزی بچه ها تو مدرسه است و این که شاد باشن و... از چک کردن وسایل و تجهیزات مدرسه تا مدیریت منابع موجود در مدرسه و استفاده از باغچه روی پشت بوم مدرسه، این ها همه کارهایی اند که این چهار تا انجام میدن تا کلوپ شادی داشته باشن و بتونن دور هم تو مدرسه راحت بخوابن. خود یوکی از همه تو این کلوپ شاد تر و سرحال تره و بدو بدو اش بیشتره و بیشتر از همه سر و صدا می کنه و دردسر درست می کنه و بیشتر از همه عاشق مدرسه و زندگی توشه.
ولی هم دو تا هم کلوپی های یوکی، کورومی و یوری، بدون توجه به یوکی تقریباً همه کلاس ها رو میپیچونن (مانگا نمیگه ولی تو قسمت اول انیمه و خود مانگا مشخصه) خیلی از طبقه سوّم پایین نمیرن و خب با یوکی هم جدا از شلوغ کاری هاش خیلی مهربونن و مهم تر از همه به شدت به قوانین کلوپ برای موندن تو مدرسه وفادار اند. کمتر به عنوان خوننده حس می کنید یه چیزی با این کلوپ و مخصوصاً با خود یوکی مشکل داره و جور در نمیاد و خب همون چپتر اوّل می فهمید که کل این قضیه و سناریو کاملاً فاکد آپ و ساختگیه... . دنیا (یا حداقل اون طور که نشون داده مانگا، ژاپنش حداقل) کامل به فنا رفته و همه جا رو زامبی ها گرفته. مدرسه تقریباً نیمه مخروبه است. کلاس ها خالی از دانش آموز اند. بچه هایی که تا الان فکر می کردید تو حیاط مدرسه داشتند بیسبال بازی می کردند. زامبی های نیمه جونی اند که منتظر آدم اولی اند که میبینن تا تیکه پاره شون کنند. تنها آدم های زنده مدرسه، چهار نفری اند که معرفی کردم و درسته...زندگی مدرسه ای و بچه های دیگه و عشق کردن تو مدرسه، همه توهمات خود یوکی اند که شخصیت ثانویه اش داره به ذهنش تلقین می کنه و اون رو از حقیقت فاکد آپی که سه تا دختر دیگه دارن براش می جنگن جدا می کنه.--->
3 نفر دیگه هم مدام حواسشون به یوکی هست و جلوش نقش بازی می کنن که تو یه مدرسه شاد و سر زنده زندگی می کنند. چون جدا از این که به فکر وضعیت روحی خود یوکی فکر می کنند و این که دختر بنده خدا عمراً بتونه این آخرالزمان مهیب رو جلو چشماش تحمل کنه، برا خودشون هم روحیه دروغی ولی شاد و سرزنده یوکی خیلی مهمه و خیلی جاها بهشون کمک می کنه که خودشون رو جمع و جور کنن و نذارن تسلیم شن.
و این جوری اینا زندگی مدرسه ای شاد (داغون و ترسناک و وحشتناک شون) رو با هم ادامه میدن و داستان های مانگا رو تشکیل میدن...()
آه راستی این یک مطلب خیلی اسپویل داره واسه همین می کنمشون تو اسپویلر. اسپویلر ها رو هم سه دسته می کنم
دسته یک: ریز و جزئی، اطلاعاتیه که اوایل مانگا می فهمید و مهم نیستن
دسته دو: یکم مهم، اطلاعاتیه که جلو تر تو مانگا میگیرید، ولی بازم اون قدره پلات توییست سنگین و خفن و مهمی ندارن
دسته سه: که حاوی پلات پوینت های مانگان رسماً...اگه دارید میخونید مانگا رو و اولاش هستید یا قصد دارید بخونیدش، این رو اصلاً وا نکنید!!!
و خب همین خلاصه ای که گفتم توش یه اسپویل داره بازم وا کنید بد نیست
گفتم اینا یه معلم دارن به اسم ساکورا سنسی که برا ساخت کلوپ کمک شون کرده؟ و اینم به چهار تاشون زنده موندم...عین سگ دروغ گفتم. ساکورا سنسی، هم جزو توهمات سنگین یوکی ـه
در حقیقت ساکورا سنسی هم با سه تا دختر دیگه زنده میمونه ولی بعداً طی وقایعی میمیره(که اون وقایع کامل میرن تو دسته سه اسپویل ها)
و یوکی در مورد ساکورا سنسی هم توهم میزنه و مرگش رو انکار می کنه و این که وحشتناک ترین توهمیه که دو تا دختر دیگه، کورومی و یوری باید تحمل کنن و سرش با یوکی کنار بیان چون اون ها هم عاشق ساکورا بودن و بهش بعد واقعه خیلی وابسته بودن و هی صحبت زدن های یوکی با توهم ساکورا روح این دوتا رو خراش میده
مانگا یه افتباس انیمه ای 13 قسمتی داره اگه یادم باشه و موقع پخشش ملت سرش واقعاً خودشون رو پاره کردن بودن. انیمه یه سری فرق ها با مانگا داشت و اسکرین تایم یه سری شخصیت ها رو بیشتر کرده بود و یکم ایونت های فیلرش بیشتر بود ولی اون جور که من قسمت اول رو استریم شو دیدم، تو رسوندن اتمسفر مانگا به روش خودش وحشتناک خوبه
مخصوصاً اوپنینگ اش... اگه Mother's Basement رو تو یوتیوب میشناسید قطعاً با مجموعه آنالیز اوپنینگ هاش آشنایید
اینو حتماً ازش ببینید
و این که جزو اسپویل های درجه سه محسوب میشه چیزهایی که میگه
تو دپارتمان ژانر وحشت قطعاً گاکوگوراشی جای خاصی داره... چون بیشتر از نبردهای خونین با زامبی ها تمرکزش کاملاً رو بعد روحی شخصیت های بازمانده است و کاملاً Mentality شون رو هدف گرفته
مثلاً
تو آرکی که کورومی رو گاز میزنن و مسموم میشه، چیزی که ترسناکه، تبدیل شدن کورومی به زامبی و درد کشیدنش نیست...چیزی که ترسناکه، اون طرف، یوری ـه که جدا از این که سعی می کنه یوکی رو از کورومی جدا کنه، میخواد کار کورومی رو هم قبل از این که زامبی شه با چاقوش تموم کنه...این سکانسیه که ترسناکه...این که چجوری روحیه و ساختار ذهنی یوری تو هم میشکنه تا دوستشو با دست خودش بکشه (که خب نمیگم چی میشه ولی خب راهنمایی می کنم، پلات آرمور شخصیت های اصلی خیلی خوبه هر چند قابل اطمینان نیست و این بهترش هم می کنه)
و یه جا دیگه مثلاً
تو آرک سقوط هلیکوپتر دیگه قشنگ میشه سقوط روانی یوری رو دید. که چجوری نگرانی هاشو جلو یوکی تو خودش میریزه...از اون طرف وضع کورومی و میکی هم تعریفی نداره و واقعاً میرن سمت ناامیدی و... . این جاهای مانگا میشه فهمید چرا یوکی این قدر شخصیت مهمیه برای زنده موندن گروه.
هر چند از اواخر همون آرک یوکی هم کم کم با واقعیت روبرو میشه و قشنگ می فهمید چرا این بشر اصن نباید چشماش کاملاً وا شه...
ولی یه موضوعی که برام این جا جالب بود که تو ویدیوی MB هم هست، اینه که کلاه یوکی قشنگ نماد روحیات بچگانه اش و انکارشه. تا اون نقطه تو مانگا هم چند جا میبینید که یوکی مرز بین رویاها و واقعیت اش می شکنه و سریع وحشت می کنه و میزنه به سرش. تو اکثر این سکانس ها کلاه اش سرش نیست که نمادگذاری به شدت باحال و خوبیه.
یه چیزی هم که مانگا داره و مطمئنم انیمه نداره... تمرکز شدید تر رو Lore ـه دنیا و قضایای دیگه اشه. که کلاً ابعاد کار رو خیلی بهتر وا می کنه و از یه طرف نشون میده که جدا از طبیعت فاکد آپ مانگا و شخصیت های شکننده اش، داستان قوی ای هم داره
مثلاً شما نمیتونید تو انیمه انتظار داشته باشید که تمام متن پرونده محرمانه و مهر شده ای که به ساکورا رسیده شده بود(که تو مرگش تاثیر داشت) رو تو انیمه وا کنن براتون بخونن.... ولی تو مانگا آخر جلد کل متنش هست و نویسنده قشنگ گفته اگه کاراکترهای مانگا به این اطلاعات دسترسی کامل و دقیق دارن، خوننده هم باید داشته باشه و وقتی شما می خونیدش می بینید این کار واقعاً فکر شده است.
همین مورد وقتی آرک ساکورا تموم شد تو نشون دادن دفترچه خاطرات ساکورا هم نمایانه... این که چطور ساکورا اول خیالش از این که یوکی حقایق دنیای دور و ورش رو به خاطر ایده کلوپی که ارائه داده، داره انکار می کنه خوشحاله و خیالش راحت میشه ولی وقتی میبینه این انکار کامل میشه و جاشو به توهم ثانویه میده، کم کم میترسه و احساس گناه می کنه و بعد از این که پرونده رو وا می کنه و حقیقت واقعه رو می فهمه، بدتر و شدید تر احساس گناه می کنه. تا جایی که حتی وقتی زامبی میشه خودشو تو زیرزمین حبس می کنه تا با بچه های رودر رو نشه
این چیزا یه بخش های عظیمی اش تو خود داستان هست. ولی این که فرم نوشتاری خودشو آخر هر جلد تو قالب یادداشت ها هم داره تو یه کلام فوق العادست
و آرت استایل...اگه بنا به نشون دادن زندگی دوگانه یه سری دختر تو یه دنیای وحشی و مرگ آور باشه به نظرم مانگا دقیقاً جاییه که باید باشه نه Moe انیمه تو حداکثر پتانسیل این سبکه و نه بخش horror اش از لحاظ بصری در حد طراحی های زجر کش و فوق تاریک کارهای جونجی ایتو و مانگای I Am Hero ـه...
ثمره این حرکت رو تو ادامه سری بیشتر میبینید که اونم شیفت کردن بین این دوتا آرت استایل برای شیفت کردن بین موقعیت های خطرناک و موقعیت های آرومه...مخصوصاً تو صورت چهار تا دختر اصلی... و مخصوصاً یوری که واقعاً طراحی اش و احساسات و شدتشون تو مانگا به طرز خفنی درست از آب در اومدن...
راستش تا این جا من جلد 6 مانگا ام و نمیدونم ادامه اش چی میشه شاید واقعاً خراب کنه
ولی مانگاهای رامکام طنز یا صرفاً خوب و خفن مثل یوتسوباتو همیشه باعث میشن یه لبخند مسخره رو لبم باشه وقتی میخونمشون
مانگاهای خفن شونن و ورزشی مثل اسلم دانک همیشه باعث میشن موقع خوندنشون آروم و قرار نداشته باشم و تو تنم از هیجان بلرزم و هایپ باشم و کلی سر صحنه های خاص عرق بریزم
گاکوگوراشی تا این جاش مانگایی بوده که تقریباً هر نقطه ای ازش رو میخونم صدای تپش قلبم رو راحت میشنوم...هیچ وقت موقع خوندن این مانگا آرامش پیدا نمی کنید. حتی از دور و بر و بیرون خونه خودتون هم می ترسید...این مانگا همچین اسلحه قدرتمندی برای چسبوندن مخاطبش به خودش داره و تو 6 جلد خودش با این اسلحه اش منو به رگبار بست...منم خیلی راحت این کار رو به هر کی برسم پیشنهاد می کنم
و خب اینم ظاهراً مثل
jojolion
Houseki no Kuni
Atelier
Otoyomegatari
انگار ماهانه عرضه میشه و وقتی برسم آنگویینگ باید به خودم و این وضعیت ماهانه بودن همه شاهکارهای فعلی مانگا فحش بدم
(در مورد گاهنامه هایی مثل HxH و Berserk هم ترجیح میدم حرف نزنم که کلاً میریزم به هم)
دوستان من میخوام پوکیمون و درگن بالز رو ببینم. دقیقا باید از چه فصلی شروع کنم؟ بخصوص پوکیمون که امدم دنلدش کنم دیدم خیلی زیاده و سری های مختلف داره. فعلا 103 قسمت Sun and Moon رو گرفتم. همونو ببینم؟
به مناسب تماشای قسمت اول فیلم Girls und Panzer das Finale گفتم بد نیست نظرم رو در مورد این سری بنویسم. این انیمه رو حدود سه سال پیش یکی از دوستان بهم معرفی کرد. خب طبیعیه با نگاه به کاور انیمه اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که حتماً اینم یکی از همون انیمه های کاوایی هست که توش دخترهای کاوایی کارهای کاوایی انجام میدن (که تا حدی درست حدس زده بودم) و برای همینم هیچوقت سراغش نرفتم تا اینکه فیلم سینماییش منتشر شد و بعد از دیدن اون همه طرفدار سینه چاک تصمیم گرفتم تیری در تاریکی بندازم و یه تستی بزنم بلکه خوشم اومد و جذب این انیمه شدم.
موضوع اصلی داستان در مورد چند تا آکادمی نظامی دخترونه اس که بیشتر شبیه پادگان های نظامی ای میمونن که روی ناوهای بزرگ تاسیس شدن و تماماً توسط دانش آموزها هدایت میشن و هر ساله یه سری مسابقات به نام سنشادو (یا هنر جنگیدن با تانک) بین این مدارس برگزار میشه که به این صورت هست که چند نفر از دخترهای آکادمی یه تیم تشکیل میدن و با استفاده از تانک های زمان جنگ جهانی و رعایت یه سری قوانین سعی میکنن آکادمی های دیگه رو شکست بدن و به قهرمانی برسن. داستان فصل اول انیمه در مورد دختری به نام نیشیزومی میهو هست که دومین فرزند از یه خانواده معروف به حساب میاد که چند نسل سابقه قهرمانی در سنشادو رو دارن و یه جورایی غول این مسابقات به حساب میان و میهو به خاطر اشتباهی که در مسابقات میکنه از خانواده اش طرد میشه و تصمیم میگیره برای ادامه تحصیل به آکادمی اوآرای بره که 20 سال از آخرین باری که در سنشادو شرکت کرده میگذره و در اونجا مثل یه دانش آموز عادی و به دور از تانک ها زندگی کنه ولی از شانس بدش مدتی پس از ورودش به مدرسه، رئیس انجمن دانش آموزی اعلام میکنه که دوباره قراره در سنشادو شرکت کنن و این وسط میهو هم به همراه چند نفر دیگه از دانش آموزها مجبور به حضور در این مسابقات میشه. داستان انیمه نه اونقدرها پیچیده اس، نه خشن و تاریکه و نه قراره مثل دث نوت و کدگیاس جنگ روانی راه بندازن ولی با اینحال دنبال کردنش لذت خاصی داره و دیدن اینکه چطور این دخترهایی که فرق تانک رو از آفتابه نمیدونستن موفق میشن با تانک های درب و داغونشون به قهرمانی برسن خالی از لطف نیست. علاوه بر این استراتژی های جالبی هم برای مبارزه با تانک دارن که البته بعضی هاش به نظر خالی بندی میاد ولی من چون در این مورد تخصصی نداشتم نرفتم چک ببینم میشه یا نه با این وجود داستان یه مشکل بزرگ داره و اونم اینه که شخصیت های خیلی زیادی داره ولی به غیر از 4-5 نفرشون بقیه وقت کافی برای برای بروز دادن خودشون رو ندارن و فقط در حد معرفی شدن باقی میمونن که حیف هم هست چون شخصیت های جالبی هم هستن. همچنین اصرار انیمه برای تموم کردن آرک مسابقات در 12 قسمت باعث شده که قسمت های زیادی از داستان و شخصیت پردازی حذف بشه که بعداً بعضی از این قسمت های حذف شده که شامل داستان های جانبی و مسابقه با مدرسه Anzio هست به صورت OVA به انیمه اضافه میشه و این مشکل تا حدی مرتفع میشه. هر چقدر انیمه در روایت و شخصیت پردازی کم کاری کرده در عوض فیلم der Film سعی میکنه تا جای ممکن این مورد رو جبران کنه. داستان فیلم بلافاصله بعد از انیمه روایت میشه و بخش عظیمی از اون به مسابقه با تیم All-Stars که منتخب دانشجوهای نظامی هست اختصاص داده شده. علاوه بر شخصیت های انیمه تعداد زیادی هم شخصیت جدید در این فیلم اضافه میشن که بعضی هاشون به خاطر کمبود وقت از انیمه حذف شده بودن و اینجا برای اولین فرصت ابراز وجود پیدا میکنن. مبارزات انیمه همچنان همون جذابیت خودشون رو حفظ کردن و انیمیشن های حرکت و شلیک کردن تانک ها روون و خوب هستن و صداگذاری هم به نحو احسن انجام شده. پارت نهایی داستان قراره به صورت 6 عدد فیلم 50 دقیقه ای به نام Girls und Panzer das Finale و با فاصله یکی دو ساله پخش بشه که ایشالا اگه خدا عمر نوح و صبر ایوب بده سنم به دیدنش قد میده. داستان این سری در مورد مسابقات زمستانه اس و فعلاً در قسمت اول اتفاق خاصی نیوفتاد و فقط چند تا شخصیت جدید معرفی شدن (ماشالا این انیمه علاقه خاصی به معرفی کردن شخصیت جدید داره) ولی همین قسمت اول هم معلومه که قراره در آینده شاهد جنگ های مادر بگریدی باشیم
دوستان من میخوام پوکیمون و درگن بالز رو ببینم. دقیقا باید از چه فصلی شروع کنم؟ بخصوص پوکیمون که امدم دنلدش کنم دیدم خیلی زیاده و سری های مختلف داره. فعلا 103 قسمت Sun and Moon رو گرفتم. همونو ببینم؟