این پست یکم ناله هست ولی به نظرم واقعیه
من سعی میکنم زیاد خودمو درگیر گذشته و آینده نکنم ولی به این معتقدم اگه زمان حال کسی خوب نباشه باید از هر راهی که هست عوضش کنه. مهاجرت 100 درصد روی من تاثیر میزاره ولی چون فعلا تحت موقعیتی هستم که امکانش رو ندارم سعی میکنم با گیم و سرگرمی و فیلم و سریال و یه سری چیزهای دیگه کارهایی که گذر وقت رو حس نکنم زمان حال رو یه ذره بهتر کنم. شاید اگه نتونم تا 5 سال آینده مهاجرت کنم به خاطر فرسودگی که برای بدن اتفاق میفته برای همیشه گزینه ش حذف بشه.
غربی ها یه چیزی رو به درستی فهمیدن اونم اینه که میگن روال عادی زندگی به خودی خود زجرآور هست یعنی مثلا اگه انسان رو در راحت ترین شرایط هم قرار بدیم باز چیزهایی هست که باعث خرد شدن و زجر کشیدن این انسان میشه مثلا فوت عزیزان. برای همین اونا تصمیم گرفتن به جای گذاشتن سنگ جلوی پای مردمشون با قوانین درست این زندگی رو واسه مردمشون راحت تر کنن تا بلکه این زندگی زجرآور اندکی راحت تر بگذره.
اصولا به نتیجه رسیدن که حتی "خود خدا هم نمیتونه تحمل زندگی سخت و زجر آور روی کره زمین رو بکنه" چه انتظار از انسانی که بود و نبودش به یه دم و بازدم بنده.
کتاب هنر شفاف اندیشیدن
نویسنده رولف دوبلی
بخشی از کتاب : (( کسانی که بی پروا و شجاع بودند ، پیش از آنکه بتوانند ژن خود را به نسل بعدی منتقل کنند، جان خود را از دست می دادند. بقیه ی افراد ، یعنی ترسوها و ملاحظه کارها ، زنده ماندند.
ما ، نوادگان آنها هستیم.))
یه بنده خدایی چند وقت پیش صحبت شد باید موند باید فلان کرد و نظر منو هم خواست
گفتم من فرار بر قرار ترجیه میدم
من سعی میکنم آدم صادقی باشم
البته خیلی وقتا موفق نبودم ولی سعی خودمو میکنم
آسمان خدا همه جا یک رنگه
من تعصب خاصی الان نسبت به هیچ جای خاصی ندارم
اگر شرایط مهاجرت رو داشتم شاید تا الان رفته بودم