من یه سه روزی شمال کشور بودم و دسترسی به اینترنت نداشتم، خیلی جالب شده قضیه. اول بازم از همه تشکر می کنم، چه اونایی که بنده رو تحسین کردند و چه کسانی که فکر بنده رو سطحی و نوشته من رو بی منطق قلمداد کردند اما از اونجا که یه نویسنده به عنوان وظیفه باید از خودش در برابر نقد ها دفاع کنه، من جواب چند تا رو میدم. بیشتر بچه های تحریریه میدوند که من به علت یک سری مسائل و سطحی نگری به این گونه مقالات که گفتم گرافیک و تحسین کشتار جمعی و روزمرگی و انزوا توش نیست و باعث میشه کمی این گورنه مقالات سنگین ب نظر بیاد، دوست نداشتم این رو تو سایت بزارم ولی خوب ... بگذریم.
این مقاله کاملا یه نظر شخصی هست و بسیاری از قسمت هاش خالی از دلیل و منطق هست و بیشتر از روی احساسات نوشته شده
کلا زندگی هر شخص و در ابعاد کوچک تر امتیاز 4 یورو گیمر به Mafia II هم نظر شخصی هست. ابن جواب واضح قسمت اول و اما قسمت دوم، اونجایی که منطق وجود نداره رو به من نشون بدید تا من از خودم و قلمم دفاع کنم، اگرچه این متنی که پیش روی شماست حاصل دیده ها و مشاهدات عینی من و تفکرات طولانی ِ که به قولی خیلی خیلی سانسور شده و به دست شما رسیده وگرنه الان تو بازی سنتر و سایت های رقیب که این مقاله اونحا هم رفته انقلاب می شد!
در ضمن اصلا صحیح نیست که موفقیت های خودمون رو به رخ دیگران بکشیم و و با یه مقاله همه مخالفین رو بی سواد و احمق فرض کنیم.اگه در کاری تجربه داریم و وارد هستیم نیازی به گفتن نداره .اگرم کسی از روی بی فکری یه حرفی می پرونه حتما احتیاج نیست پاسخش رو بدیم
به هر حال وقتی با وجود نوشتن این گونه مقاله ها به نداشتن تخصص متهم میشی لازم ِ یا بگی تخصص ندارم، عذر میخوام یا این که از خودت دفاع کنی. عرض کردم جای این صحبت ها اینجا نیست ولی وقتی مجبور میشی چاره ای نداری. یک سری دوستان نقد نمی کنند، تخریب می کنند و از اونجا که این دو تا زمین تا آسمون با هم فرق دارند، جواب هایشون هم با هم فرق دارند.
یه چند جمله از مقاله رو نقل می کنم و توضیح محتصری میدم، بازم در خدمت دوستان هستم.
رایانه ها و تجهیزات میلیونی، صفحه نمایش های غول پیکر و عظیم و هزاران هزار پول واحدی که ما؛ من و شما صرف این سرگرمی می کنیم مسبب ابن روزمرگی و دوری ما از لذت هایی شده است که کودکان فقیر و محروم از آن لذت می برند؛ از همان چیزی که حال در میان صحبت ها، نظرات و افکار ما موج می زند و عاشق لمحه هایی از زمان هستیم که به آن ها فکر می کنیم.
برای رسیدن به منطق این پاراگراف کافیه از کسی که سن و سابقه بالایی در زمینه فیلم داره راجع به فیلم های امروزی و 20 30 سال پیش بپرسید و ببینید بهتون چی میگه. خیلی از دوستان از این جمله برداشت اشتباهی کردند. این جمله ارتباطی به فقر و پول نداره، تکنولوژی و واقعیت گرایی مسبب این مشکلات ِ، من و یک سری باور کردیم این حقیقت تلخ ُ و یک سری دیگه دارن باهاش می جنگن، تمام بحث همینجاست.
شاید باید قبول می کردیم این دنیا را با زندگی خود گره نزنیم که آمیزش آن به وضعیت کنونی دچار نشود. صنعتی که امروز رشد می کند هنر متولیان آن نیست بلکه پردازشگر های قوی تر و پول و اسکناس های نقد و دل ربایی است که روز به روز وارد آن می شود و مانند سیاه چاله در تاریکی آن نیست می شود.
چرا انقدر واقعیت ؟ مگه بازی سرگرمی نیست پس چه ارتباطی با واقعیت های زندگیمون داره تا جایی که از اون هم زده بالاتر ! یه سال Cod و ویتنام، همون سال Medal of Honor و افعانستان و یه ... ! لازم ِ واقعا ؟!! چرا Limbo قشنگ ِ ؟ چرا Plant VS. Zombies قشنگ ِ ؟ اینا که مال عصر جدید هستند ولی سرگرمی هستند نه واقعیت گرایی در کالبد سرگرمی !
پ.ن :
وارد کردن تمام جنایات کثیف و شرم آوری که هر روز خبرنگاران آن ها را فریاد می زنند. تزریق سیاست، موجودی جاندار و دو رو که همه سعی می کنیم از ملاقات و رابطه با آن پرهیز کنیم ولی وقتی برای پرهیز از آن و فراموش کردن چهره او به سراغ بازی می رویم؛ گویی در حال طی کردن یک جاده یک طرفه هستیم.
این مقاله که افتخار دادید و مطالعه کردید از قلم هم جنس خودتون نوشته شده نه کسی که مثل مادربزرگ ها مخالف این جور چیزاست. یکم بیشتر به این صنعت و راهی که در پیش گرفته فکر کنید، یکم به خودتون نگاه کنید و می بینید این دیگه یه سرگرمی نیست، وسیله ای شده برای شستشوی معزی؛ تبلیغات و انزوا و ... .
در ضمن این چیزها شامل همه بازی ها نمیشه، همونطور که دو تا مثال زدم، 200 تا نزدم.