همه چیز در مورد سریال Lost

بهترین شخصیت سریال LOST از نظر شما؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    429

pandora tomorrow

True Blue
مدیر انجمن
Sep 23, 2005
40,808
نام
امین
آخه نادیا بدبخت به خاطر اینکه یه لحظه ایستاد و به طرف سعید نگاه کرد ترکید :D اگه سعید باهاش میرفت که این طوری نمیشد ! جیکوب هم توی قیافه ـش مرموز بودن موج میزد اون صحنه :D
من حرفم اینه که جیکوب اون وسط الکی که ادرس نپرسید فقط خواست یه جورایی سعید رو نگه داره که نره و کشته نشه(وگرنه سعید هم کشته میشد) نادیا هم تا برگشت ماشین زیرش گرفت:D
 

r10ronaldinho

کاربر سایت
Nov 27, 2007
1,566
خوب آخه اگه این جیکوب کرم نمیریخت جفتشون مثل آدم از خیابون رد میشدن اگه میخواستن بگن که جیکوب جون سعید و نجات داده به نظرم این یه تیکشو بد ساختن
 

54M113

کاربر سایت
Dec 28, 2006
4,435
نام
علی
بالاخره باید یه دلیل پیدا میشد که سغید برگرده به جزیره !
اگه اشتباه نکنم بعد ایتکه این اتقاق اقتاد ین سعید رو مامور کشتن چند نفر کرد و به اون گفته بود که اینها مسئول مرگ تادیا هستن !
و بدش هم که زده بود احتمالا یکی رو ناکار کرده بود ! م اون زنه گرفتتش ولی جالب اینجاست که چی شده که اون زنه سعید رو گرفته اصلا یه جورایی
الان من قاط زدم ! :D بیخیال شما به بحث کردنتون برسید منم فقط میخونمشون ! :D
 

pandora tomorrow

True Blue
مدیر انجمن
Sep 23, 2005
40,808
نام
امین
خوب آخه اگه این جیکوب کرم نمیریخت جفتشون مثل آدم از خیابون رد میشدن اگه میخواستن بگن که جیکوب جون سعید و نجات داده به نظرم این یه تیکشو بد ساختن

اگه جیکوب سعید رو نگه نمیداشت که سعید و نادیا با هم دیگه تلف میشدن!! یه بار دیگه اون صحنه رو ببین...

پ.ن: در کل همون که علی میگه:D
 

_hedayat_

کاربر سایت
Sep 14, 2008
177
نام
هدايت
من الان سيزن5 رو تموم كردم.... خيلي پيچيده شده. هنگ كرد مخم. به نظرم توي فصل بعد دو نفر بايد بشينن رو صندلي و فقط به سوالا جواب بدن!!!!!
 

Farh@d

کاربر سایت
Jun 5, 2007
8,990
نام
فرهاد
گمونم فهمیدم جان لاکی که ما دیدیم کیه در اولی سکانسی که جیکوب رو نشون میده مردی با جیکوپ هست که میگه خیلی دوست دارم بکوشمت و دیر یا زود یه نفر پیدا میکنم . در جواب جیکیوپ میگه هر وقط تونستی من اینجام . در سکانس اخر هم اگه دقت کنی دقیقا این دیلاگوگ پیش میاد :biggrin1:

جان : سلام جیکوب

جیکوپ : خب. مبینم که نفرت رو پیدا کردی (کسی که به داخلش نفوذ کنی)

جان: درسته پیدا کردم .و فکرش هم نمیتونی بکنی .که چه سختیها کشیدم تا بتونم اینجا باشم

بنجامین : شما قبلا همدیگرو دیدن؟

جان: با هم دیگه حرف زدیم

و به خاطر همینه که خودش نمیتونه بکشه :love:
 
Last edited by a moderator:

capitanrayan

ابیلیتی سلیمان از من گرفته شده
کاربر سایت
Jun 23, 2007
8,490
دو نفر:eek:
یک استادیوم ازادی جمعیت هم نمیتونه جواب سوالای بچه ها رو بده:biggrin1:

واقعا این دو قسمت اخر من رو از ناحیه مغزی 90%فلج کرد:blushing:

به خاطر همینه که خودش نمیتونه بکشه
اولندش به قول خودت
اسپویلر یادت نره:biggrin1:
دویمن فقط اون نبود!!
وگرنه میتونست یکی دیگرو ببره !!!میدونی که باقیشونم رحم و مروت ندارند!!
احتمالا باید زیر دست باشه ،رهبر بوده باشه+جیکاب رو ندیده باشه+از دستش زجه زده باشه+
خیلی چیزای دیگه که در فصل 6 خواهیم فهمید:biggrin1:
 

Farh@d

کاربر سایت
Jun 5, 2007
8,990
نام
فرهاد
دو نفر:eek:
یک استادیوم ازادی جمعیت هم نمیتونه جواب سوالای بچه ها رو بده:biggrin1:

واقعا این دو قسمت اخر من رو از ناحیه مغزی 90%فلج کرد:blushing:


اولندش به قول خودت
اسپویلر یادت نره:biggrin1:
دویمن فقط اون نبود!!
وگرنه میتونست یکی دیگرو ببره !!!میدونی که باقیشونم رحم و مروت ندارند!!
احتمالا باید زیر دست باشه ،رهبر بوده باشه+جیکاب رو ندیده باشه+از دستش زجه زده باشه+
خیلی چیزای دیگه که در فصل 6 خواهیم فهمید:biggrin1:

نه عزیز نیاز به یک استادیوم ادم نیست با یه خرده دقت میفهمی برادر جان گمونم نوشتم دقیقا جیا گفتن بری بیبنی میبینی که درست همین اقاست
 

capitanrayan

ابیلیتی سلیمان از من گرفته شده
کاربر سایت
Jun 23, 2007
8,490
اقا جیکاب توی Prison break هم یک صحنه اومده رد شده:biggrin1:(زدن کشتنش:biggrin1:)الان دیدمش

توی انچه گذش قسمت 15 -میخواسته سیلا رو با سلف و گرچن معامله کنه اونا هم زدن یاورش رو استاد کردن:love:

پ.ن:گمون نکنم میخواسته سلف رو بکشه مخ گرچن رو بزنه ازpbدست بکشه بیاد توی جزیره با هم ازدواج کنند:biggrin1:
 
Last edited by a moderator:

Dinosaur

Loyal Member
Sep 29, 2005
17,112
نام
آریا
اقا جیکاب توی Prison break هم یک صحنه اومده رد شده:biggrin1:(زدن کشتنش:biggrin1:)الان دیدمش

توی انچه گذش قسمت 15 -میخواسته سیلا رو با سلف و گرچن معامله کنه اونا هم زدن یاورش رو استاد کردن:love:

پ.ن:گمون نکنم میخواسته سلف رو بکشه مخ گرچن رو بزنه ازpbدست بکشه بیاد توی جزیره با هم ازدواج کنند:biggrin1:
http://www.bazicenter.com/forums/showpost.php?p=673662&postcount=1672 :D
 

capitanrayan

ابیلیتی سلیمان از من گرفته شده
کاربر سایت
Jun 23, 2007
8,490

achillies

کاربر سایت
Apr 21, 2008
29
گمونم فهمیدم جان لاکی که ما دیدیم کیه در اولی سکانسی که جیکوب رو نشون میده مردی با جیکوپ هست که میگه خیلی دوست دارم بکوشمت و دیر یا زود یه نفر پیدا میکنم . در جواب جیکیوپ میگه هر وقط تونستی من اینجام . در سکانس اخر هم اگه دقت کنی دقیقا این دیلاگوگ پیش میاد :biggrin1:

جان : سلام جیکوب

جیکوپ : خب. مبینم که نفرت رو پیدا کردی (کسی که به داخلش نفوذ کنی)

جان: درسته پیدا کردم .و فکرش هم نمیتونی بکنی .که چه سختیها کشیدم تا بتونم اینجا باشم

بنجامین : شما قبلا همدیگرو دیدن؟

جان: با هم دیگه حرف زدیم

و به خاطر همینه که خودش نمیتونه بکشه :love:

خسته نباشی :-"
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر