در مورد نقدت از مبارزات بازی حرفی ندارم، ولی شما با اینکه دوست داری کاراکترت دقیقا گرالت باشه ولی از اون طرف هیچ ایده ای نداری که گرالت و ویچر ها کی هستن. کنتراکت ها قرار نیست تکراری نباشن، همون لمبرت که کاراکتر خوبیه به گفته خودت موقع گیر دادن به ویچر ها و زندگیش داشت می گفت بیشتر ویچر ها بعد 1-2 سال کشتن Drowner ها برای 30 کراون به ازای هر سر مردن. تازه این کنتراکت هایی که الان می بینم خیلی جذاب تر از چیزی هستن که باید باشن. زمانی که سری ویچر داره اتفاق می افته ویچر ها یه سری آدم هایی هستن که نقششون رو تو جامعه انجام دادن و به قولی عقب افتاده هستن از نظر تاریخی و لزومی به بودنشون نیست. جمعیت Monster ها به شدت کم شده و تنها دلیلی که اینقدر هیولا توی بازی هست اینه که بازی Walking Simulator نشه. از اون طرف کنتراکت ها شغل ویچر ها هستن و اگه یکی پول بده که برو این یه Drowner تنها که در حال مرگه رو بکش گرالت کتاب قطعا می ره می کشه و کاری به حوصله سر بری نداره، چون راه در آمد ویچر ها و دلیل ساخته شدنشون توسط جادوگر ها همینه.
شما بازی RPG رو اومدی نقد کردی می گی چرا بازی حق انتخاب داده! مثل اینه من ماشین نقد کنم بیام بگم چرا هم گاز داره هم ترمز، اینا که ضد همدیگه هستن! اگه دوست داری مثل خوب گرالت باشی کاری نداره، تصمیم هایی بگیر که گرالت می گیره. در واقع مشکل خودتو به بازی نسبت دادی شما!
با رابطه تریس و ینیفر مشکل داشتی و گفتی که فضا یهو از جنگ عشقی می شه. مشکلش چیه این مورد دقیقا؟ بعد هم گفتی مثلث عشقی نیست اصلا. باز هم می بینیم که هیچ ایده ای نداری که گرالت کی هست. اگه می خوای گرالت باشی اصلا مثلث عشقی وجود نداره، تریس یه آدم عوضیه که با اینکه می دونست تو با ینیفر بودی اما بهت نگفت و خودتو بهش چسبوند، همونطوری که قبلا این کار رو می کرد تو کتاب ها.
گفتی کاراکتر ها عمق ندارن، منظورت از عمق چیه؟ بلادی بارون رو داریم که خودت گفتی و به شدت کاراکتر پر مغزیه. لمبرت هست که حالش از ویچر بودن بهم می خوره ولی چاره ای نداره. آوالاک هست که به شدت مرموزه و تا آخر بازی متوجه نمی شی هدفش چیه و نمی دونی باید بهش شک کنی یا نه و توی کوئست جانبی با سیری هدفش رو متوجه می شی.
ینیفر هست که به شدت از گرالت و تریس مخصوصا تریس عصبانیه ولی به خاطر سیری می ره از تریس کمک می گیره که حس مادریش به سیری رو نشون می ده، از اون طرف رابطش با گرالت پیچیده شده و نمی دونه به خاطر آرزوی گرالته یا واقعا همدیگه رو دوست دارن و خیلی هم آدمیه که دوست داره رییس باشه و تا قبل از اجرا به کسی نمی گه می خوام چی کار کنم. تریسه که به گرالت و ینیفر خیانت کرده و خودشو به گرالت تحمیل کرده و خودشم اینو می دونه، ولی خوب گرالت رو خیلی دوست داره و زور می زنه که رابطه ای که توی 2 نسخه قبل داشتن رو خفظ کنه؛ از اون طرف داره جونشو به خاطر سیری که یه جورایی خواهرش می شه به خطر می اندازه و مستقیم می ره وسط ویچ هانتر ها و شکنجه هم تحمل می کنه، بازم می بینیم که به خاطر زنده موندن میج های نوویگراد جونشو به خطر می اندازه و از شهر خارجشون می کنه.
دندلایون رو داریم که به شدت آدم خود شیفته و Womanizer ـیه، ولی می بینیم که داره آدم می شه و می خواد بشینه پای زندگی و کابارش. بهترین دوست گرالته و جدیدا Soul Mateـش رو پیدا کرده، یه شاعر و خواننده به اسم پریسیلا، خود کاراکتر پریسیلا زیاد عمق نداره ولی بار اولی که می بینیش جوریه که تا آخر عمرت یادت می مونه. بگذریم، دندلایون وقتی می بینه که به پریسیلا حمله شده به شدت عصبی می شه و در نهایت اوج صمیمیت این دو نفر رو جایی می بینیم که دندلایون به گرالت می گه کسی که این کار رو کرده بکش و گرالت هم بدون هیچ حرفی دست به کار می شه، کسی که همیشه گفته من قاتل مزدور نیستم! میزان دوست داشتن پریسیلا رو هم نشون می ده.
کاراکتر های اسکلیگه رو داریم که واقعا جالب هستن. سریس هست که به شدت باهوشه و می خواد توی جامعه مرد سالار اسکلیگه خودشو ثابت کنه، ولی چون زنه و جنگیدن خیلی بلد نیست کسی جدیش نمی گیره و راه ثابت کردن خودش صلح آمیزه. برادرش هیالمار هست که نقطه برعکس خواهرشه، به شدت کله خره و همه چی رو از راه زور حل می کنه و جنگیدنش هم خیلی خوبه و می خواد با کشتن خودشو ثابت کنه. سیری هم که دیگه گفتن نداره که خیلی خوبه
خیلی های دیگه هستن(کایرا (سانسور شده) متز، فیلیپا آیلهارت، ورنون روچ، سیگیسموند دیگسترا و ارمیون و ...) و شاید تنها کاراکتر مزخرفی که داشت افراد Wild Hunt بودن که هیچ چیز خاصی نداشتن و کلا Villain بازی اصلی به شدت مزخرف بود
که از اون طرف توی DLC ها واقعا جبران کردن و توی HoS ما Gaunter o'Dimm رو داشتیم که واقعا یکی از بهترین شخصیت های منفی بود که دیدم (و تنها شخصیت سیاه مطلق بازی، در واقع خود سیاهیه که به شکل انسان در اومده گانتر اودیم
) و BaW هم یکی از خاکستری ترین داستان ها بود و کلا آدم خوب و بد مطلق نداشت. اگه کاراکتر های ویچر 3 عمق ندارن فکر کنم کلا 10 تا کاراکتر عمق دار باشن تو کل بازی ها