نویسنده Dragon Age شرکت BioWare را ترک کرد

YAKUZA_2

کاربر سایت
gaider.jpg


David Gaider نویسنده عناوین Dragon Age سرانجام شرکت BioWare را پس از 17 سال ترک نمود.او ساعاتی پیش در توییترش نوشت:
کمی خبر: من باید با نارحتی اعلام کنم که پس از 17 سال امروز آخرین روز من در BioWare است.دلم برای تیمم تنگ خواهد شد و برای همگی آنها در اینجا بهترین را آرزو خواهم کرد.
این نویسنده و طراح بازی که اهل کشور کاناداست در سال 1999 به کمپانی BW پیوست و در ساخت عناوینی همچون Baldur's Gate II: Shadows of Amn ' Neverwinter Nights و Star Wars: Knights of the Old Republic مشارکت داشت ولی معروفترین آنها مربوط به سری Dragon Age میشد که بیشتر گیمرها با آن آشنایی دارند.
 
اتفاقا حرفای شما دقیق برعکسه، توی نسخه اول مخاطب کامل متوجه دلیل حضورش تو گروه واردن ها میشه، حتی ممکنه این عضویت از روی علاقه نباشه و در این مورد چاره ای نداشته باشه، این حرف شما که چرا گیمر باید از بین این همه واردن تنها کسی باشه جلوی بلایت رو میگیره هم تو بازی به طور کامل جواب داده میشه ، چون در دوران قبل تمام واردن ها از فرلدن به علت همراهی در کودتا اخراج شدن و گیمر و الستور آخرین واردن ها هستن و از سمت دیگه هم بازی دلیل این که حتما یه واردن باید بلایت رو خاتمه بده رو مشخص می کنه پس این سوالات شما رو بازی جواب میده! از طرف دیگه انتخاب هر اوریجین تاثیر خیلی زیادی تو گیم پلی و صد البته داستان های فرعی داره، تو روند داستان شخصیت اصلی به جایی که اتفاقات گذشتش صورت گرفته باز سر میزنه که همین مورد تاثیر خیلی مهمی تو پذیرش شخص اول توسط گیمر داره، از اون سمت اوریجین شخص اول تو نسخه سوم، هیچ تاثیری تو روند داستان و گیم پلی نداره، شاید تنها جایی که بشه تاثیر رو دید نحوه برخورد افراد جزیی تو Orlais باشه که بازم اصلا بی تاثیر و یه چیز فرعیه، شما که میگی اینقدر اوریجین تو شماره سوم تاثیر داره یه چنتا مثال بزن واسش!
قسمت دوم حرفت هم خود شما هم که حرف منو تایید کردی، بله این که شخصیت اول از ناکجا آباد یهو پیداش بشه نقطه ضعفه و این مورد تو شماره سوم اتفاق میوفته و نه شماره اول، شماره اول ما از قبل از شروع داستان اصلی شخص خودمون رو میشناسیم نه این که یهو بیوفتیم وسط یه سری اتفاقات که هیچ پیشینه ای ازش نداریم، فقط کسایی که رمان رو دنبال کرده باشن از اتفاقات قبل از شماره سوم و شروع بازی اطلاع دارن!
در مورد فاجعه بودن هم این مورد در تضاد با ناامید کننده بودن نیست، داستان شماره سوم به قدری ناامید کننده بود که رو به فاجعه میزاشت، فقط کافیه یه سر به فروم های بازی و نظرات طرفداران و حدس و گمان هاشون در مورد داستان نسخه سوم قبل از عرضه بزنید تا بفهمید چرا داستان واسه طرفدارا فاجعه بار بود!
نه ، شما متوجه ی منظور من نشدی ! من نگفتم که بهانه ی داستانی برای کم بودن تعداد warden ها توی ferelden وجود نداره و یا این که در بازی توضیح داده نمیشه که فقط یک warden میتونه یک archdemon رو بکشه و ... بلکه من گفتم گیمر حس میکنه کارکترش به اندازه ی کافی نمیتونه انگیزه ای برای انجام دادن ماموریتی که داستان بازی براش در نظر گرفته رو داشته باشه . نکته ی دیگه ای هم که وجود داره اینه که چندان منطقی نیست که یک warden و تعدادی از همراهانش به حل مشکلاتی به پردازه که faction های قدرتمند بازی در حلشون ناتوانن . ( در واقع هیچ کدوم از faction های بازی از پس مشکلات خودشون بر نمیان و پروتاگونیست بازی و چند تا از companion هاش باید به حل مشکلاتی بپردازن که یک faction از پسشون بر نمیان ! ) . در طرف مقابل در da : i شخصیت اصلی رهبر سازمان بزرگی به نام inquisition هستش و مسلما تناسب بیشتری برای وظیفه ای که براش در نظر گرفته شده داره .
"حتی ممکنه این عضویت از روی علاقه نباشه و در این مورد چاره ای نداشته باشه " خب این مسئله حرف من رو تصدیق میکنه ، به عنوان مثال فردی از روی اجبار و به وسیله ی قانون right of conscription به عضویت این گروه در اومده ، ایا بعد از نبرد ostagar و بعد از مرگ duncan لزومی داره که پروتاگونیست بازی که از روی ناچاری به عضویت گروه warden ها در اومده باز هم بره پی نجات دنیا ؟ ایا این سوال برای gamer به وجود نمیاد که " من چرا باید این کار رو انجام بدم ؟ " .
انتخاب background در da : i تاثیر به سزایی توی بعضی مکالمات با companion ها و حتی سایر npc ها داره . تعدادی از inquisition operation ها هم فقط مخصوص به یک background خاصه . با توجه بر هر background در بعضی از quest ها مثل wicked eyes and wicked heart تفاوت هایی به وجود میاد .
بله ، نا امیدکننده بودن با فاجعه بودن تضادی نداره اما داستان da : i نهایتا میتونه برای یک طرفدار متعصب نا امیدکننده باشه . در مورد شرایط کسی که به داستان این بازی میگه فاجعه ، قبلا نوشتم برای همین باز تکرار نمیکنم .
 
نه ، شما متوجه ی منظور من نشدی ! من نگفتم که بهانه ی داستانی برای کم بودن تعداد warden ها توی ferelden وجود نداره و یا این که در بازی توضیح داده نمیشه که فقط یک warden میتونه یک archdemon رو بکشه و ... بلکه من گفتم گیمر حس میکنه کارکترش به اندازه ی کافی نمیتونه انگیزه ای برای انجام دادن ماموریتی که داستان بازی براش در نظر گرفته رو داشته باشه . نکته ی دیگه ای هم که وجود داره اینه که چندان منطقی نیست که یک warden و تعدادی از همراهانش به حل مشکلاتی به پردازه که faction های قدرتمند بازی در حلشون ناتوانن . ( در واقع هیچ کدوم از faction های بازی از پس مشکلات خودشون بر نمیان و پروتاگونیست بازی و چند تا از companion هاش باید به حل مشکلاتی بپردازن که یک faction از پسشون بر نمیان ! ) . در طرف مقابل در da : i شخصیت اصلی رهبر سازمان بزرگی به نام inquisition هستش و مسلما تناسب بیشتری برای وظیفه ای که براش در نظر گرفته شده داره .
"حتی ممکنه این عضویت از روی علاقه نباشه و در این مورد چاره ای نداشته باشه " خب این مسئله حرف من رو تصدیق میکنه ، به عنوان مثال فردی از روی اجبار و به وسیله ی قانون right of conscription به عضویت این گروه در اومده ، ایا بعد از نبرد ostagar و بعد از مرگ duncan لزومی داره که پروتاگونیست بازی که از روی ناچاری به عضویت گروه warden ها در اومده باز هم بره پی نجات دنیا ؟ ایا این سوال برای gamer به وجود نمیاد که " من چرا باید این کار رو انجام بدم ؟ " .
انتخاب background در da : i تاثیر به سزایی توی بعضی مکالمات با companion ها و حتی سایر npc ها داره . تعدادی از inquisition operation ها هم فقط مخصوص به یک background خاصه . با توجه بر هر background در بعضی از quest ها مثل wicked eyes and wicked heart تفاوت هایی به وجود میاد .
بله ، نا امیدکننده بودن با فاجعه بودن تضادی نداره اما داستان da : i نهایتا میتونه برای یک طرفدار متعصب نا امیدکننده باشه . در مورد شرایط کسی که به داستان این بازی میگه فاجعه ، قبلا نوشتم برای همین باز تکرار نمیکنم .
کاراکتر شما تو قسمت اول وقتی عضوی از واردن ها میشه تنها یه وظیفه رو دوشش هست، شکست بلایت، بازی چندبار تکرار می کنه که دیگه زندگی عادی واسه واردن ها وجود نداره، حتی همه اورینجنزهای بازی هم در نهایت نشون میده دیگه زندگی عادی واسه گیمر وجود نداره که بخواد بهش برگرده پس چاره ای نداره جز قبول زندگی واردن ها و مقابله با بلایت، پس این که که شما میگی نسخه اول حس انجام وظیفه رو به مخاطب نمیده اصلا درست نیست!
در مورد ماموریت های هرکدوم از گروه ها هم، بازی کاملا منطقی ارایشون میده و دلیل محکمی هم واسه دخالت گروه گیمر میده، در خیلی از مواقع مثل ماموریت برج، گروه تمپلارها اصلا علاقه ای به حل مشکلشون نشون نمیدن و فقط منتظر صدور دستور قتل عام هستن، اینجا چون گیمر خیلی عجله داره مجبور به دخالت مستقیم میشه، به طور کلی چون زمان واسه گیمر خیلی مهمه مجبور به دخالت سریع میشه و اینجور نیست که گروه ها نتونسته باشن مشکلاتشون رو حل کنن!
بله این که گیمر رو تو راس سازمانی مثل Inquisition قرار بدی در ظاهر خیلی جذابه ولی مساله استفاده از پتانسیلی هست که این گروه میتونه ارایه بده که شماره سوم این پتانسیل رو نابود کرد!
تاثیر تو Operationها؟؟ چقدر هم این Operationها تو بازی و داستان تاثیر داشت واقعا، خود این ها چیز بیخود و به دردنخوری بودن!
نکته آخر هم این که کسی که ذره ای اطلاعات از دنیای بازی داشته داستان واسش فاجعه بوده، ربطی به تعصب هم نداره بله اگه یکی قبل از عرضه خیلی پیگیر داستان و نمایشش هاش نبوده شاید راضی شده باشه ولی واسه کسایی که پیگیر بودن به هیچ وجه!
 
نه ، شما متوجه ی منظور من نشدی ! من نگفتم که بهانه ی داستانی برای کم بودن تعداد warden ها توی ferelden وجود نداره و یا این که در بازی توضیح داده نمیشه که فقط یک warden میتونه یک archdemon رو بکشه و ... بلکه من گفتم گیمر حس میکنه کارکترش به اندازه ی کافی نمیتونه انگیزه ای برای انجام دادن ماموریتی که داستان بازی براش در نظر گرفته رو داشته باشه . نکته ی دیگه ای هم که وجود داره اینه که چندان منطقی نیست که یک warden و تعدادی از همراهانش به حل مشکلاتی به پردازه که faction های قدرتمند بازی در حلشون ناتوانن . ( در واقع هیچ کدوم از faction های بازی از پس مشکلات خودشون بر نمیان و پروتاگونیست بازی و چند تا از companion هاش باید به حل مشکلاتی بپردازن که یک faction از پسشون بر نمیان ! ) . در طرف مقابل در da : i شخصیت اصلی رهبر سازمان بزرگی به نام inquisition هستش و مسلما تناسب بیشتری برای وظیفه ای که براش در نظر گرفته شده داره .
"حتی ممکنه این عضویت از روی علاقه نباشه و در این مورد چاره ای نداشته باشه " خب این مسئله حرف من رو تصدیق میکنه ، به عنوان مثال فردی از روی اجبار و به وسیله ی قانون right of conscription به عضویت این گروه در اومده ، ایا بعد از نبرد ostagar و بعد از مرگ duncan لزومی داره که پروتاگونیست بازی که از روی ناچاری به عضویت گروه warden ها در اومده باز هم بره پی نجات دنیا ؟ ایا این سوال برای gamer به وجود نمیاد که " من چرا باید این کار رو انجام بدم ؟ " .
انتخاب background در da : i تاثیر به سزایی توی بعضی مکالمات با companion ها و حتی سایر npc ها داره . تعدادی از inquisition operation ها هم فقط مخصوص به یک background خاصه . با توجه بر هر background در بعضی از quest ها مثل wicked eyes and wicked heart تفاوت هایی به وجود میاد .
بله ، نا امیدکننده بودن با فاجعه بودن تضادی نداره اما داستان da : i نهایتا میتونه برای یک طرفدار متعصب نا امیدکننده باشه . در مورد شرایط کسی که به داستان این بازی میگه فاجعه ، قبلا نوشتم برای همین باز تکرار نمیکنم .

شما مثل این که نفهمیدی بازی داستان حماسی و Epic داره. درست مثل داستان LotR که ۹ نفر یاران حلقه میان و داستان کل جنگ با سائرون رو عوض می‌کنن در صورتی که توی داستان‌های غیرحماسی(!)‌ مثل ASoIaF قهرمان‌ها تقریباً ارزش چندانی از نظر قدرت و اینا ندارن در قبال بقیه.:دی
 
origins فوق العاده بود و متاسفانه اصلا inquisition در حدی که باید ظاهر بشه ظاهر نشد...
فقط همین رو بگم که شما که میگی اوریجینز داستانش کلیشه بود به اینکوزیشن چی میگی؟!اینکوزیشن با معیار شما یه ابر کلیشه بود که اصلا و ابدا هم خوب شاخ و برگ داده نشده بود...واقعا احساس میکنم پتانسیل بازی رو هدر دادن...
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or