نقد و بررسی مانگا (پست اول تاپیک خوانده شود)

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
133430

با سلام. در این تاپیک به نقد و بررسی مانگاها پرداخته خواهد شد.
نکته: امکان بحث و تبادل نظر در مورد نقدها نیز وجود دارد. امیدوارم بحث‌های پربار و جذابی در این تاپیک شکل بگیرد.
 
آخرین ویرایش:

Z-fan

▲‌ Triforce of Wisdom ▲
ناظم انجمن
Jul 10, 2013
12,377
نام
سید محمد حسین
تاپیک نقد و بررسی نمیدونم جواب بده.... اگه مثلا میشد تاپیک بحث و تبادل باز یه چیزی... ولی خب اون ور (تاپیک انیمه و انیمیشن) هم همین کار رو می کردیم، و اون قدر هم ملت مانگا نمیخونن آخه. باز حالا خوبه که این تاپیک هست.... مشتاق دیدن نقدهاییم
 

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108

10934342536212431606.jpg


اطلاعات ساخت و انتشار مانگا:
مانگای معمایی، مهیج و شونن ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland که با نام Yakusoku no Neverland نیز شناخته می‌شود توسط Kaiu Shirai نوشته شده و در سال 2016 توسط مانگاکایی به نام Posuka Demizu مصور شده است. انتشار این سری مانگا بر عهده Shueisha بوده است و تاکنون 17 جلد از این مانگا منتشر شده است. این مانگا از سایت MAL تاکنون امتیاز بالای 8.7 را کسب کرده است و مهمترین نامزد بخش بهترین مانگای سال 2017 در مراسم Manga Taisho محسوب می‌شود. این مانگا در رتبه 12ام فروش در بین تمام مانگاهای سال 2017 (مانگای وان پیس در رتبه اول) و در رتبه اول فروش در بین مانگاهای جدید قرار گرفته است. این سری در سال 2017 توسط Viz Media به زبان انگلیسی نیز ترجمه و منتشر شد. این مانگا از سال 2017 به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.

خلاصه داستان:
در یتیم‌خانه‌ی گریس فیلد، زندگی بهتری برای بچه‌های یتیم مهیا نمی‌شود! اگرچه آنها هیچ پدر و مادری ندارند، همراه با بچه‌های دیگر و یک مادر (سرپرست) مهربان! که مراقب آنهاست، یک خانواده بزرگ و شاد را تشکیل می‌دهند. هیچکدام از کودکان هرگز نادیده گرفته نمی‌شوند. زندگی روزمره آنها با آزمون‌های خیلی سخت سپری می‌شود. اما بعد از آن، آنها مجاز به بازی در خارج از خانه (درون حیاط یتیم‌خانه) هستند. تنها یک قانون است که باید اطاعت کنند: یتیم‌خانه را ترک نکنید. اما یک روز، دو فرزند یتیم با بالاترین رتبه‌ در آزمون‌ها، اِما و نورمن، از دروازه عبور می‌کنند و واقعیت وحشتناکی را در ارتباط با حقیقت وجودی زندگی‌شان درمی‌یابند: تمام این مدت برای این پرورش یافته بودند تا روزی خورده شوند! همه آنها به مَثَل حیوانات هستند و یتیم‌خانه آنها یک مزرعه برای پرورش غذا برای یک نژاد اسرار آمیز از شیاطین است. کودکان باید با تنها چند ماه زنده باقی ماندن برای کشیدن یک نقشه‌ی فرار، سرنوشت مقدرشده‌ی خود را تغییر دهند.


46784106543435067002.jpg


آنها باید راهی برای فرار از تقدیرشان پیدا کنند.
دنیای بیرون منتظر آنهاست.

نمره‌ها بر اساس چهار جلد از مانگا می‌باشند (تا چپتر 32).


1- داستان: 9.5/10
این مانگا هرچند ممکنه الهامات زیادی از داستان‌هایی مثل "حمله به غول" (کشف دنیای بیرون) و "دفترچه مرگ" (جنگ افکار و حدس حرکات بعدی حریف مقابل) گرفته باشه اما ایده‌های داستانی منحصر به فرد زیادی هم داشت که خواننده رو بارها غافلگیر میکرد. به نظر من مانگا شروع خوبی در چپتر اول داشت به طوری که ابتدا خواننده رو با روایت زندگی روزمره این بچه‌های یتیم مشغول میکنه و یه جورایی خواننده رو فریب میده! سپس متحول میشه و برگ برنده‌اش و غافلگیری‌هایش را رو میکنه. اما در ادامه‌ی جلد اول، نحوه‌ی روایت داستان در بعضی از بخش‌ها کمی کندتر میشه هرچند خواننده رو پس نمیزنه و بازم غافلگیری‌هایی برای مخاطبش داره. یک مشکل اساسی مانگا، تأکید بیش از حد روی بعضی از دیالوگ‌ها هست و خیلی اوقات فرضیه‌ها و نظریات این سه بچه یتیم خیلی کش پیدا میکنه. داستان مانگای "ناکجا آباد موعود" آنچنان روانشناسانه نیست و بیشتر معمایی هست. داستان مانگای "ناکجا آباد موعود" جذابیت‌ها، غافلگیری‌ها و ایده‌های زیادی داره و بارها سعی میکنه که خواننده رو دچار شک کنه و هر دفعه حقایق بیشتری از روحیات کاراکترها آشکار میکنه. سکه برمیگرده و شخصیت‌ها تغییر میکنن و حتی گاهی جای خیر و شر عوض میشه (در جلد اول متوجه نخواهید شد!) و این یعنی یک داستان فکرشده و منسجم که از همان ابتدا حقایقی از خواننده مخفی میشه و پس از مدت زیادی سرگرم کردن و فریب دادن به یک باره مخاطب رو غافلگیر میکنه! ایده داستانی بسیار جالبه، یتیم‌خانه‌ای که در واقع رستورانی‌ست برای نژادی از شیاطین! این بچه‌ها مثل زندانیان شماره‌گذاری شدن و فرستنده‌هایی در بدن همه‌شون جاسازی شده. اینطور که پیداست که این شیاطین مغز این بچه‌ها رو میخورن و هر دفعه تعدادی از بچه‌ها رو برای بارگیری (منظور از زمان بارگیری، زمان تحویل دادن بچه‌های یتیم به شیاطین هست) میفرستن. هر کدوم از این غذاها طعم متفاوتی دارن و اون بچه‌یتیم‌هایی که باهوش‌ترن مغزشون خوشمزه‌تره و کیفیت بالاتری دارن. این بچه‌ها تمام مدت در زیر سایه‌ی یک مادر به ظاهر مهربان پرورش پیدا میکنن تا روزی محصول برسه و نوبتشون فرا برسه. روزی که خورده بشن! سه نفر از این بچه‌ها بعد از فهمیدن دلیل پرورش و حقیقت وجودشان تصمیم به فرار میگیرن و داستان از اینجا شروع میشه. در ادامه همه‌ی وقایع مربوط به شناخت دشمن میشن. اونا باید شرایط رو بسنجن تا نقشه‌ی فرارشون شکست نخوره. اولین دشمنشون هم سرپرستشون هست که ابهت زیادی هم داره و گاهی اوقات جوری چشماش خیره میشدن که به خواننده ترس القا میکرد. تا جایی قدرت داره که خواهر کرون رو هم به راحتی از قدرت دور میاندازه. برای همین حالات مادر/سرپرستشون رو با دقت زیر نظر میگیرن و مثل بازی شطرنج حرکات بعدی رقیبشون رو حدس میزنن. بعد از خواندن چهار جلد از مانگا باید بگم که این مانگا وقایع شوکه‌کننده هم داره و نشون میده این یک مانگای عادی نیست! از نکات جالب دیگر داستان فرضیه‌های بی‌شماری هست که در ارتباط با این مانگا وجود داره مثلأ مادر با وجودی که میفهمه که این بچه‌ها قصد فرار دارن و باهاش مبارزه میکنن و حتی خیلی جاها گیرشون میاندازه، رفتارهایی از خودش نشون میده که در نگاه اول شاید عجیب به نظر برسن. به جایی میرسه که به هیچ کسی رحم نمیکنه و یکی یکی اطرافیان اِما رو ازش میگیره حتی بهترین دوستش نورمن رو هم ازش جدا میکنه ولی هیچوقت اِما رو برای بارگیری نمیفرسته! اون رو از همه بیشتر دوست داره و به اِما بیشتر از بقیه‌ی بچه‌یتیم‌ها محبت میکنه. یه دلیل مهم برای این کارش وجود داره. آیا اونم یه روزی مثل اِما یک دختربچه یتیم بوده؟ و آیا میخواد اِما رو تبدیل به یک ماما (سرپرست بچه‌های یتیم) کنه؟ این بچه‌ها همش به دنبال پیدا کردن راز دنیای بیرون بودن، در واقع اونا به دنبال ناکجا آباد موعود بودن! مانگا هرچی جلوتر میره نه تنها از جذابیتش کم نمیشه بلکه به‌خاطر داستان گسترده‌اش جذابیتش بیشتر هم میشه (به خصوص در جلد چهارم مانگا اوج میگیره). نکته‌ی جذابی که در مورد این مانگا وجود داره این هست که داستان بسیار مرموز روایت میشه به طوری که خواننده به راحتی نمیتونه دوست را از دشمن تشخیص بده و خیلی چیزهایی که حتی ممکنه به ذهنتون خطور نکنه و بعدأ متوجه بشوید فریبی بیش نبودند.


2- آرت: 8/10
من از طراحی‌ کاراکترها راضی بودم و طرح‌های جالبی در مانگا دیدم که نشان از یک ذهن خلاق و یک مانگاکای خوش ذوق داشتن. مانگاکا تونسته حس‌های مختلف کاراکترها رو به خوبی به خواننده القا کنه به طوری گاهی حتی متوجه نشوید دارید انیمه میبینید یا مانگا میخوانید. از نظر ظاهری، مانگای بسیار منظمی بود. نکته‌ی مهم اینکه خیلی از کاراکترهای فرعی (خصوصأ شیاطین) هنوز پس از 4 جلد وارد عمل نشدن و این مانگا کاراکترهای متنوعی داره. مانگا وقتی به شیاطین رجوع میکنه تاریک‌تر میشه و تفکیک فضاها به خوبی انجام شده. طراحی صفحه‌ها به اندازه‌ای جذاب بوده که خیلی جاها خواننده میخکوب میشه و با حالات کاراکترها همذات‌پنداری میکنه. نمونه‌ای از سکانس‌ها و طرح‌های ماندگار مانگا در این 4 جلد رو میتونید در زیر ببینید:

سکانس‌ها و طرح‌های ماندگار:

36.jpg
13.jpg
19.png

3- کاراکترها و شخصیت‌پردازی: 8.5/10
شخصیت‌پردازی کاراکترها هم خیلی خوب صورت گرفته و هر نوع کاراکتری که میتونست به جذابیت داستان اضافه کنه توی این مانگا موجوده! مثلأ کاراکتری که حس ترس رو القا کنه و ازش متنفر بشوید (مادر) و همینطور بدمن‌های دیگر (شیاطین)، کاراکتری که قلب مهربونی داشته باشه و دوست داشتنی باشه (اِما)، کاراکتری که هوش و ذکاوت بالایی داشته باشه (نورمن) و کاراکتری که مرموز باشه (رِی).

کاراکترهای اصلی واقعأ به خوبی شخصیت‌پردازی شدن، به عنوان مثال:


اِما همونطور که گفتم دختر شاد و مهربانی هست که فقط به فکر خودش نیست و میخواد همه رو نجات بده. اِما دوست‌داشتنیه. مادر بیشتر از همه به اِما اهمیت میده و میخواد اون رو تبدیل به شخصی مثل خودش (ماما/سرپرست) کنه. اِما بزرگترین بچه این یتیم‌خونه‌‌ست و آدمی نیست که ریسک کنه و بیشتر وابسته به نورمن هست و هر تصمیمی نورمن بگیره بهش اعتماد میکنه. در بخشی از داستان این کاراکتر دچار دوگانگی میشه و باید یک تصمیم خیلی سخت بگیره. اینکه تبدیل به ماما بشه و جان خودش رو نجات بده یا اینکه ریسک فرار کردن با بقیه‌ی بچه‌ها رو بپذیره. اِما خیلی احساسی تصمیم میگیره و زود هم از کوره در میره.
1- وقتی لحظه‌ی جدایی اِما و نورمن فرا میرسه و نورمن رو برای بارگیری میفرستن، انگار اِما از نظر ذهنی فروپاشی میشه و نمیتونه تصمیم درست رو بگیره و حتی یک عمل ناگهانی و احساسی هم انجام میده که نورمن جلوش رو میگیره.
2- وقتی اِما میفهمه که رِی جاسوس و منبع شخصی ماما هست. اِما جوری جیغ میزنه که توجه همه رو به خودش جلب میکنه! و بعدش پشیمون میشه و میگه: "آه... متأسفم، یکدفعه مخم سوت کشید! خیلی شوکه‌کننده و یهویی بود، مخم نتونست طاقت بیاره..."
3- رِی میخواد خودش و یتیم‌خونه رو باهم به آتش بکشه تا مادر برای نجاتش بیاد! و همه بچه‌ها رو به بهونه آتش‌سوزی از یتیم‌خونه خارج کنن. اینجا اِما شوکه میشه!!
نورمن باهوش‌ترین بچه یتیم‌خونه‌ست که تصمیم‌های معقولی میگیره، خیلی بامعرفته و اِما رو به شدت دوست داره. وابستگی شدیدی به اِما داره و هر کاری میکنه تا اون رو خوشحال کنه و به همین دلیل با شخصیت "رِی" خیلی جاها جدال میکنه. زمانی که رِی ازش میخواد تا اِما رو فریب بده و فقط خودشون رو نجات بدن و بچه‌های کوچیک رو رها کنن، نورمن باهاش مقابله میکنه چون میدونه اِما دوست داره همه رو نجات بده. نورمن خیلی دوست داره شبیه اِما بشه و روحیات صاف و پاک اون رو تحسین میکنه. اما یکی از شکننده‌ترین و غم‌انگیزترین بخش‌های داستان مربوط به جدایی نورمن و اِما میشه... جایی که نورمن سعی میکنه ظاهر خودش رو عادی و شاد نشون بده تا اِما ناراحت نباشه و نگرانیش رو کم کنه. اون یه دوست واقعیه... نورمن با ذکاوت بالایی که داره حرکات بعدی حریفانش رو به خوبی حدس میزنه و اولین کسی بود که به وجود جاسوس و ماهیتش پی برد.

رِی به نظر من جذاب‌ترین کاراکتر این مانگا هست! فقط کافیه جلد دوم رو خونده باشین تا متوجه بشین چقدر این شخصیت ریسک‌پذیر و مرموزه. از طرفی در عین اینکه مانگا سعی میکنه اون رو خیلی خیانت‌کار و جاسوس جلوه بده اما با معرفت‌تر از این حرفاست و تمام مدت در حال کشیدن نقشه بوده برای همین به نظر مشکوک میزنه. رِی به هیچکس اعتماد نمیکنه حتی به نزدیک‌ترین دوستاش هم اعتماد نمیکنه و برای رسیدن به هدفش تنهایی و مخفیانه وارد عمل میشه و سعی میکنه هر دو طرف (مادر و بچه‌های یتیم‌خونه) رو فریب بده و متقاعد کنه که دوستشون هست اما توی دلش فقط به یک طرف پایبنده. برای رسیدن به اهدافش ریسک میکنه، کارهای غافلگیرکننده‌ای انجام میده و از ذکاوتش به خوبی استفاده میکنه. رِی شاید به باهوشی نورمن نباشه اما زیاد مطالعه میکنه و گنجینه‌ای از اطلاعات هست. این شخصیت نقطه مقابل شخصیت "اِما" هست. چون رِی تلاش میکنه اِما رو فریب بده تا فقط خودشون رو نجات بدن. به این دلیل که از دیدگاه رِی نجات همه‌ی بچه‌ها معقولانه به نظر نمیرسه و ممکنه گیر بیفتن. اما زمانی که میبینه هیچ جوری نمیتونه نورمن رو قانع کنه که اِما رو فریب بده، تصمیم میگیره با یک حرکت خلاقانه، خطرناک و شوکه‌کننده! همه رو نجات بده و بزرگ‌ترین ریسک زندگیش رو انجام میده. خلاصه این کاراکتر به شدت جذاب و باحاله.

مادر (ایزابلا) رو مطلقأ نمیشه یک کاراکتر بدمن به حساب آورد، البته کاراکتر خوبی هم نیست و خیلی جاها هم نفرت‌انگیز میشه اما دلیلی وجود داره که خواننده بتونه حتی این شخصیت رو درک کنه چون خود این شخص نیز قربانی این ماجرا شده، اون خودش قبلأ یه بچه یتیم مثل اِما بوده و مجبور شده بوده که ماما/سرپرست بشه تا به این طریق جان خودش رو نجات بده. مادر شخصیت دوگانه مانگا هست و به‌خاطر همین هوش و ذکاوتی که داشته تبدیل به ماما شده. ایزابلا شخصیتی نفرت‌انگیز و در عین حال آرام هست و خیلی جاها با نگاهش حرف میزنه و شخصیت مرموز و ترسناکی هست. ابهت خاصی هم داره و در اوج قدرت هست تا جایی که وقتی به خیانت خواهر کرون پی میبره، به راحتی خواهر کرون رو از دور خارج میکنه. با وجودی که اِما رو خیلی دوست داره ولی به هیچ وجه نمیخواد از اهدافش دور بشه و دختری که 12 سال پرورش داده رو از دست بده حتی زمانی مجبور میشه پای اِما رو بشکنه تا نگذاره فرار کنه. به این دلیل میخواد اون رو تبدیل به ماما کنه که دختر عزیزش رو تحویل شیاطین نده و جانش رو نجات بده! همذات‌پنداری کردن با این کاراکتر خیلی سخته ولی این مانگا شما رو به سمتی سوق میده که قدری بتونید درکش کنید.


4- لذت‌بخشی: 10/10
از امتیازی که به این بخش دادم هم کاملأ مشخص هست چقدر از این مانگا لذت بردم اما حقیقتأ اوج لذتی که بردم به‌خاطر جلد دوم و به خصوص چهارم بود. چون جلد اول با وجودی که شروع خوبی داشت ولی در ادامه روند کندی پیدا کرد اما جلد چهارم کاملأ طوفانی بود. جلد چهارم دو تا واقعه شوکه‌کننده داشت. جدایی نورمن از اِما خیلی سخت و دردناک بود و از اون بدتر و شوکه‌کننده‌تر کاری که رِی میکنه و یتیم‌خونه رو به آتش میکشه تا به اهدافشون برسن! واقعأ جلد چهارم نقطه اوج داستان بود. چه از نظر داستان چه از نظر آرت چه از نظر کاراکترها از این مانگا لذت بردم و مانگایی بود که به شدت درگیرم کرد.
 

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
تاپیک نقد و بررسی نمیدونم جواب بده.... اگه مثلا میشد تاپیک بحث و تبادل باز یه چیزی... ولی خب اون ور (تاپیک انیمه و انیمیشن) هم همین کار رو می کردیم، و اون قدر هم ملت مانگا نمیخونن آخه. باز حالا خوبه که این تاپیک هست.... مشتاق دیدن نقدهاییم
توی پست اول تاپیک هم گفتم که میتونین توی تاپیک بحث کنین. پس توی این تاپیک هم میتونین در مورد مانگاها بحث کنین هم اگر دوست داشتید میتونید یک نقد هرچند خیلی ساده بنویسید :Rose:
 

Z-fan

▲‌ Triforce of Wisdom ▲
ناظم انجمن
Jul 10, 2013
12,377
نام
سید محمد حسین

10934342536212431606.jpg


اطلاعات ساخت و انتشار مانگا:
مانگای معمایی، مهیج و شونن ناکجا آباد موعود/The Promised Neverland که با نام Yakusoku no Neverland نیز شناخته می‌شود توسط Kaiu Shirai نوشته شده و در سال 2016 توسط مانگاکایی به نام Posuka Demizu مصور شده است. انتشار این سری مانگا بر عهده Shueisha بوده است و تاکنون 17 جلد از این مانگا منتشر شده است. این مانگا از سایت MAL تاکنون امتیاز بالای 8.7 را کسب کرده است و مهمترین نامزد بخش بهترین مانگای سال 2017 در مراسم Manga Taisho محسوب می‌شود. این مانگا در رتبه 12ام فروش در بین تمام مانگاهای سال 2017 (مانگای وان پیس در رتبه اول) و در رتبه اول فروش در بین مانگاهای جدید قرار گرفته است. این سری در سال 2017 توسط Viz Media به زبان انگلیسی نیز ترجمه و منتشر شد. این مانگا از سال 2017 به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.

خلاصه داستان:
در یتیم‌خانه‌ی گریس فیلد، زندگی بهتری برای بچه‌های یتیم مهیا نمی‌شود! اگرچه آنها هیچ پدر و مادری ندارند، همراه با بچه‌های دیگر و یک مادر (سرپرست) مهربان! که مراقب آنهاست، یک خانواده بزرگ و شاد را تشکیل می‌دهند. هیچکدام از کودکان هرگز نادیده گرفته نمی‌شوند. زندگی روزمره آنها با آزمون‌های خیلی سخت سپری می‌شود. اما بعد از آن، آنها مجاز به بازی در خارج از خانه (درون حیاط یتیم‌خانه) هستند. تنها یک قانون است که باید اطاعت کنند: یتیم‌خانه را ترک نکنید. اما یک روز، دو فرزند یتیم با بالاترین رتبه‌ در آزمون‌ها، اِما و نورمن، از دروازه عبور می‌کنند و واقعیت وحشتناکی را در ارتباط با حقیقت وجودی زندگی‌شان درمی‌یابند: تمام این مدت برای این پرورش یافته بودند تا روزی خورده شوند! همه آنها به مَثَل حیوانات هستند و یتیم‌خانه آنها یک مزرعه برای پرورش غذا برای یک نژاد اسرار آمیز از شیاطین است. کودکان باید با تنها چند ماه زنده باقی ماندن برای کشیدن یک نقشه‌ی فرار، سرنوشت مقدرشده‌ی خود را تغییر دهند.


46784106543435067002.jpg


آنها باید راهی برای فرار از تقدیرشان پیدا کنند.
دنیای بیرون منتظر آنهاست.

نمره‌ها بر اساس چهار جلد از مانگا می‌باشند (تا چپتر 32).


1- داستان: 9.5/10
این مانگا هرچند ممکنه الهامات زیادی از داستان‌هایی مثل "حمله به غول" (کشف دنیای بیرون) و "دفترچه مرگ" (جنگ افکار و حدس حرکات بعدی حریف مقابل) گرفته باشه اما ایده‌های داستانی منحصر به فرد زیادی هم داشت که خواننده رو بارها غافلگیر میکرد. به نظر من مانگا شروع خوبی در چپتر اول داشت به طوری که ابتدا خواننده رو با روایت زندگی روزمره این بچه‌های یتیم مشغول میکنه و یه جورایی خواننده رو فریب میده! سپس متحول میشه و برگ برنده‌اش و غافلگیری‌هایش را رو میکنه. اما در ادامه‌ی جلد اول، نحوه‌ی روایت داستان در بعضی از بخش‌ها کمی کندتر میشه هرچند خواننده رو پس نمیزنه و بازم غافلگیری‌هایی برای مخاطبش داره. یک مشکل اساسی مانگا، تأکید بیش از حد روی بعضی از دیالوگ‌ها هست و خیلی اوقات فرضیه‌ها و نظریات این سه بچه یتیم خیلی کش پیدا میکنه. داستان مانگای "ناکجا آباد موعود" آنچنان روانشناسانه نیست و بیشتر معمایی هست. داستان مانگای "ناکجا آباد موعود" جذابیت‌ها، غافلگیری‌ها و ایده‌های زیادی داره و بارها سعی میکنه که خواننده رو دچار شک کنه و هر دفعه حقایق بیشتری از روحیات کاراکترها آشکار میکنه. سکه برمیگرده و شخصیت‌ها تغییر میکنن و حتی گاهی جای خیر و شر عوض میشه (در جلد اول متوجه نخواهید شد!) و این یعنی یک داستان فکرشده و منسجم که از همان ابتدا حقایقی از خواننده مخفی میشه و پس از مدت زیادی سرگرم کردن و فریب دادن به یک باره مخاطب رو غافلگیر میکنه! ایده داستانی بسیار جالبه، یتیم‌خانه‌ای که در واقع رستورانی‌ست برای نژادی از شیاطین! این بچه‌ها مثل زندانیان شماره‌گذاری شدن و فرستنده‌هایی در بدن همه‌شون جاسازی شده. اینطور که پیداست که این شیاطین مغز این بچه‌ها رو میخورن و هر دفعه تعدادی از بچه‌ها رو برای بارگیری (منظور از زمان بارگیری، زمان تحویل دادن بچه‌های یتیم به شیاطین هست) میفرستن. هر کدوم از این غذاها طعم متفاوتی دارن و اون بچه‌یتیم‌هایی که باهوش‌ترن مغزشون خوشمزه‌تره و کیفیت بالاتری دارن. این بچه‌ها تمام مدت در زیر سایه‌ی یک مادر به ظاهر مهربان پرورش پیدا میکنن تا روزی محصول برسه و نوبتشون فرا برسه. روزی که خورده بشن! سه نفر از این بچه‌ها بعد از فهمیدن دلیل پرورش و حقیقت وجودشان تصمیم به فرار میگیرن و داستان از اینجا شروع میشه. در ادامه همه‌ی وقایع مربوط به شناخت دشمن میشن. اونا باید شرایط رو بسنجن تا نقشه‌ی فرارشون شکست نخوره. اولین دشمنشون هم سرپرستشون هست که ابهت زیادی هم داره و گاهی اوقات جوری چشماش خیره میشدن که به خواننده ترس القا میکرد. تا جایی قدرت داره که خواهر کرون رو هم به راحتی از قدرت دور میاندازه. برای همین حالات مادر/سرپرستشون رو با دقت زیر نظر میگیرن و مثل بازی شطرنج حرکات بعدی رقیبشون رو حدس میزنن. بعد از خواندن چهار جلد از مانگا باید بگم که این مانگا وقایع شوکه‌کننده هم داره و نشون میده این یک مانگای عادی نیست! از نکات جالب دیگر داستان فرضیه‌های بی‌شماری هست که در ارتباط با این مانگا وجود داره مثلأ مادر با وجودی که میفهمه که این بچه‌ها قصد فرار دارن و باهاش مبارزه میکنن و حتی خیلی جاها گیرشون میاندازه، رفتارهایی از خودش نشون میده که در نگاه اول شاید عجیب به نظر برسن. به جایی میرسه که به هیچ کسی رحم نمیکنه و یکی یکی اطرافیان اِما رو ازش میگیره حتی بهترین دوستش نورمن رو هم ازش جدا میکنه ولی هیچوقت اِما رو برای بارگیری نمیفرسته! اون رو از همه بیشتر دوست داره و به اِما بیشتر از بقیه‌ی بچه‌یتیم‌ها محبت میکنه. یه دلیل مهم برای این کارش وجود داره. آیا اونم یه روزی مثل اِما یک دختربچه یتیم بوده؟ و آیا میخواد اِما رو تبدیل به یک ماما (سرپرست بچه‌های یتیم) کنه؟ این بچه‌ها همش به دنبال پیدا کردن راز دنیای بیرون بودن، در واقع اونا به دنبال ناکجا آباد موعود بودن! مانگا هرچی جلوتر میره نه تنها از جذابیتش کم نمیشه بلکه به‌خاطر داستان گسترده‌اش جذابیتش بیشتر هم میشه (به خصوص در جلد چهارم مانگا اوج میگیره). نکته‌ی جذابی که در مورد این مانگا وجود داره این هست که داستان بسیار مرموز روایت میشه به طوری که خواننده به راحتی نمیتونه دوست را از دشمن تشخیص بده و خیلی چیزهایی که حتی ممکنه به ذهنتون خطور نکنه و بعدأ متوجه بشوید فریبی بیش نبودند.


2- آرت: 8/10
من از طراحی‌ کاراکترها راضی بودم و طرح‌های جالبی در مانگا دیدم که نشان از یک ذهن خلاق و یک مانگاکای خوش ذوق داشتن. مانگاکا تونسته حس‌های مختلف کاراکترها رو به خوبی به خواننده القا کنه به طوری گاهی حتی متوجه نشوید دارید انیمه میبینید یا مانگا میخوانید. از نظر ظاهری، مانگای بسیار منظمی بود. نکته‌ی مهم اینکه خیلی از کاراکترهای فرعی (خصوصأ شیاطین) هنوز پس از 4 جلد وارد عمل نشدن و این مانگا کاراکترهای متنوعی داره. مانگا وقتی به شیاطین رجوع میکنه تاریک‌تر میشه و تفکیک فضاها به خوبی انجام شده. طراحی صفحه‌ها به اندازه‌ای جذاب بوده که خیلی جاها خواننده میخکوب میشه و با حالات کاراکترها همذات‌پنداری میکنه. نمونه‌ای از سکانس‌ها و طرح‌های ماندگار مانگا در این 4 جلد رو میتونید در زیر ببینید:

سکانس‌ها و طرح‌های ماندگار:

36.jpg
13.jpg
19.png

3- کاراکترها و شخصیت‌پردازی: 8.5/10
شخصیت‌پردازی کاراکترها هم خیلی خوب صورت گرفته و هر نوع کاراکتری که میتونست به جذابیت داستان اضافه کنه توی این مانگا موجوده! مثلأ کاراکتری که حس ترس رو القا کنه و ازش متنفر بشوید (مادر) و همینطور بدمن‌های دیگر (شیاطین)، کاراکتری که قلب مهربونی داشته باشه و دوست داشتنی باشه (اِما)، کاراکتری که هوش و ذکاوت بالایی داشته باشه (نورمن) و کاراکتری که مرموز باشه (رِی).

کاراکترهای اصلی واقعأ به خوبی شخصیت‌پردازی شدن، به عنوان مثال:


اِما همونطور که گفتم دختر شاد و مهربانی هست که فقط به فکر خودش نیست و میخواد همه رو نجات بده. اِما دوست‌داشتنیه. مادر بیشتر از همه به اِما اهمیت میده و میخواد اون رو تبدیل به شخصی مثل خودش (ماما/سرپرست) کنه. اِما بزرگترین بچه این یتیم‌خونه‌‌ست و آدمی نیست که ریسک کنه و بیشتر وابسته به نورمن هست و هر تصمیمی نورمن بگیره بهش اعتماد میکنه. در بخشی از داستان این کاراکتر دچار دوگانگی میشه و باید یک تصمیم خیلی سخت بگیره. اینکه تبدیل به ماما بشه و جان خودش رو نجات بده یا اینکه ریسک فرار کردن با بقیه‌ی بچه‌ها رو بپذیره. اِما خیلی احساسی تصمیم میگیره و زود هم از کوره در میره.
1- وقتی لحظه‌ی جدایی اِما و نورمن فرا میرسه و نورمن رو برای بارگیری میفرستن، انگار اِما از نظر ذهنی فروپاشی میشه و نمیتونه تصمیم درست رو بگیره و حتی یک عمل ناگهانی و احساسی هم انجام میده که نورمن جلوش رو میگیره.
2- وقتی اِما میفهمه که رِی جاسوس و منبع شخصی ماما هست. اِما جوری جیغ میزنه که توجه همه رو به خودش جلب میکنه! و بعدش پشیمون میشه و میگه: "آه... متأسفم، یکدفعه مخم سوت کشید! خیلی شوکه‌کننده و یهویی بود، مخم نتونست طاقت بیاره..."
3- رِی میخواد خودش و یتیم‌خونه رو باهم به آتش بکشه تا مادر برای نجاتش بیاد! و همه بچه‌ها رو به بهونه آتش‌سوزی از یتیم‌خونه خارج کنن. اینجا اِما شوکه میشه!!
نورمن باهوش‌ترین بچه یتیم‌خونه‌ست که تصمیم‌های معقولی میگیره، خیلی بامعرفته و اِما رو به شدت دوست داره. وابستگی شدیدی به اِما داره و هر کاری میکنه تا اون رو خوشحال کنه و به همین دلیل با شخصیت "رِی" خیلی جاها جدال میکنه. زمانی که رِی ازش میخواد تا اِما رو فریب بده و فقط خودشون رو نجات بدن و بچه‌های کوچیک رو رها کنن، نورمن باهاش مقابله میکنه چون میدونه اِما دوست داره همه رو نجات بده. نورمن خیلی دوست داره شبیه اِما بشه و روحیات صاف و پاک اون رو تحسین میکنه. اما یکی از شکننده‌ترین و غم‌انگیزترین بخش‌های داستان مربوط به جدایی نورمن و اِما میشه... جایی که نورمن سعی میکنه ظاهر خودش رو عادی و شاد نشون بده تا اِما ناراحت نباشه و نگرانیش رو کم کنه. اون یه دوست واقعیه... نورمن با ذکاوت بالایی که داره حرکات بعدی حریفانش رو به خوبی حدس میزنه و اولین کسی بود که به وجود جاسوس و ماهیتش پی برد.

رِی به نظر من جذاب‌ترین کاراکتر این مانگا هست! فقط کافیه جلد دوم رو خونده باشین تا متوجه بشین چقدر این شخصیت ریسک‌پذیر و مرموزه. از طرفی در عین اینکه مانگا سعی میکنه اون رو خیلی خیانت‌کار و جاسوس جلوه بده اما با معرفت‌تر از این حرفاست و تمام مدت در حال کشیدن نقشه بوده برای همین به نظر مشکوک میزنه. رِی به هیچکس اعتماد نمیکنه حتی به نزدیک‌ترین دوستاش هم اعتماد نمیکنه و برای رسیدن به هدفش تنهایی و مخفیانه وارد عمل میشه و سعی میکنه هر دو طرف (مادر و بچه‌های یتیم‌خونه) رو فریب بده و متقاعد کنه که دوستشون هست اما توی دلش فقط به یک طرف پایبنده. برای رسیدن به اهدافش ریسک میکنه، کارهای غافلگیرکننده‌ای انجام میده و از ذکاوتش به خوبی استفاده میکنه. رِی شاید به باهوشی نورمن نباشه اما زیاد مطالعه میکنه و گنجینه‌ای از اطلاعات هست. این شخصیت نقطه مقابل شخصیت "اِما" هست. چون رِی تلاش میکنه اِما رو فریب بده تا فقط خودشون رو نجات بدن. به این دلیل که از دیدگاه رِی نجات همه‌ی بچه‌ها معقولانه به نظر نمیرسه و ممکنه گیر بیفتن. اما زمانی که میبینه هیچ جوری نمیتونه نورمن رو قانع کنه که اِما رو فریب بده، تصمیم میگیره با یک حرکت خلاقانه، خطرناک و شوکه‌کننده! همه رو نجات بده و بزرگ‌ترین ریسک زندگیش رو انجام میده. خلاصه این کاراکتر به شدت جذاب و باحاله.

مادر (ایزابلا) رو مطلقأ نمیشه یک کاراکتر بدمن به حساب آورد، البته کاراکتر خوبی هم نیست و خیلی جاها هم نفرت‌انگیز میشه اما دلیلی وجود داره که خواننده بتونه حتی این شخصیت رو درک کنه چون خود این شخص نیز قربانی این ماجرا شده، اون خودش قبلأ یه بچه یتیم مثل اِما بوده و مجبور شده بوده که ماما/سرپرست بشه تا به این طریق جان خودش رو نجات بده. مادر شخصیت دوگانه مانگا هست و به‌خاطر همین هوش و ذکاوتی که داشته تبدیل به ماما شده. ایزابلا شخصیتی نفرت‌انگیز و در عین حال آرام هست و خیلی جاها با نگاهش حرف میزنه و شخصیت مرموز و ترسناکی هست. ابهت خاصی هم داره و در اوج قدرت هست تا جایی که وقتی به خیانت خواهر کرون پی میبره، به راحتی خواهر کرون رو از دور خارج میکنه. با وجودی که اِما رو خیلی دوست داره ولی به هیچ وجه نمیخواد از اهدافش دور بشه و دختری که 12 سال پرورش داده رو از دست بده حتی زمانی مجبور میشه پای اِما رو بشکنه تا نگذاره فرار کنه. به این دلیل میخواد اون رو تبدیل به ماما کنه که دختر عزیزش رو تحویل شیاطین نده و جانش رو نجات بده! همذات‌پنداری کردن با این کاراکتر خیلی سخته ولی این مانگا شما رو به سمتی سوق میده که قدری بتونید درکش کنید.


4- لذت‌بخشی: 10/10
از امتیازی که به این بخش دادم هم کاملأ مشخص هست چقدر از این مانگا لذت بردم اما حقیقتأ اوج لذتی که بردم به‌خاطر جلد دوم و به خصوص چهارم بود. چون جلد اول با وجودی که شروع خوبی داشت ولی در ادامه روند کندی پیدا کرد اما جلد چهارم کاملأ طوفانی بود. جلد چهارم دو تا واقعه شوکه‌کننده داشت. جدایی نورمن از اِما خیلی سخت و دردناک بود و از اون بدتر و شوکه‌کننده‌تر کاری که رِی میکنه و یتیم‌خونه رو به آتش میکشه تا به اهدافشون برسن! واقعأ جلد چهارم نقطه اوج داستان بود. چه از نظر داستان چه از نظر آرت چه از نظر کاراکترها از این مانگا لذت بردم و مانگایی بود که به شدت درگیرم کرد.

خوبی PNL اینه که حالا حتی بعد از آرک اول و چهار جلد اولش تا یه جای خوبی تو سری یه بالانس خوبی بین Mystery و Mind Game داره.
Lore خیلی خوبی داره داستانش. ولی هنوزم به نظرم از لحاظ روایی می لنگه و گیج می کنه مخاطبشو.
اقتباس انیمه ای اش هم فوق العاده بود. همه مانگا رو نتونست پوشش بده به طبع ولی تو ارائه محتوایی که داشت بی نقص بود!

یه سه جلدی عقبم مانگا رو فکر کنم
باید دنبال کنم دوباره
 

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
dark-manga-claymore-1024x768_o849.jpg


Claymore

مانگای کلیمور Claymore طراحی‌های جذاب، داستان به شدت غافلگیرکننده و همچنین فضای دارک و خشونت‌باری دارد! مهیب‌ترین هیولاهای غول پیکر را فقط باید در این مانگا جست! در جهانی که مانگای کلیمور به تصویر میکشه هیولاهایی وجود دارد که به آنها "یوما" گفته میشه. این هیولاها در کنار انسان ها زندگی میکنند و با تغذیه از انسان و تصاحب بدن انسان به حیات ادامه خود ادامه میدهند. سازمانی ناشناس شروع به تربیت افرادی با مهارت بسیار بالا با عنوان "کلیمور" برای مقابله با یوماها میکند. این کلیمورها قدرت مافوق بشری دارند و نصف آنها انسان و نیمه دیگرشان یوما است! و وظیفه‌شان نجات جان انسان‌ها و مبارزه با یوماهاست. در واقع جهان مانگای کلیمور چهار قشر عمده را در برمیگیرد: انسان‌ها، یوماها، کلیمورها و سازمانی مخوف و ناشناس با اهداف مرموز. کلیمورها جنگجویانی هستند که هر دو قشر انسان‌ها و یوماها را می‌توانند درک کنند و در این بین تعدادی از آنها دست به خیانت می‌زنند و به یوما تبدیل می‌شوند (البته عاقبت همه آنها همین تبدیل شدن به یوماست و روزی باید با سرنوشت خود روبرو شوند) و یا با یک سازمان مرموز روابط مخفیانه برقرار می‌کنند. اگر بخواهم صادقانه بگویم، آرت و داستان مانگای کلیمور از زمان خودش بسیار جلوتر بوده است و این مانگا دقیقأ تعریف واژه دارک فانتزی‌ست. البته این مانگا نقاط ضعفی نیز دارد همچون اینکه چهره بسیاری از کلیمورها شبیه به همدیگر طراحی شده است اما به طور کلی آرت این مانگا خارق‌العاده است! نقاط قوت این مانگا آرت دارک، داستان شاهکار، روایت جذاب، جزئیات بالا و صحنه‌های اکشن و حماسی آن است. این مانگا در زمینه طراحی هیولاها بی‌نظیر عمل کرده است و بدمن‌های مهیب متعددی را معرفی می‌کند که هر کدام به تنهایی می‌توانند نفس مخاطب مانگا را در سینه‌اش حبس کنند. غیر از کاراکترهای اصلی که برخی مثل کلر و ترسا کاریزمای خاصی داشتن و برخی مثل راکی فقط روی مخ مخاطب بودن!، بد نیست به مانسترهای مورد علاقه خودم در این مانگا نیز اشاره کنم که یکی ریفول (معروف به ریفول غرب) بود که روبان‌های جنگی‌اش او را بسیار مهیب جلوه می‌دادند (ریفول دوباره قدرتمندتر برمیگرده و چپترهای پشم افکن 93 تا 99 رو رقم میزنه) و دیگری حالت یومایی پریشیلا بود که در نوع خودش ابهت و کاریزمای خاصی داشت. با وجود اینکه انیمه‌ای برای این مانگای شاهکار ساخته شده بود ولی انیمه در قسمت‌های انتهایی راه خود را از مانگا جدا کرد تا اینکه بعدها ادامه‌ای بر آن در قالب فصل دوم ساخته شود. دقیقأ همینجا بود که بزرگترین خیانت به بشریت اتفاق افتاد... زیرا هیچوقت ادامه آن ساخته نشد! این مانگای دست‌کم‌گرفته‌شده دقیقأ مصداق بارز عبارت پتانسیل هدر رفته است.
 
آخرین ویرایش:

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
capture3_cem3.png


East, Into The Night

مانگای فانتزی تمامأ رنگی East, Into The Night روایت‌گر تاریکی ابدی‌ست که مردم آن را "شب" می‌نامند! مدتها پیش، نقطه مقابل این "شب" وجود داشت. چیزی بسیار روشن‌تر از نور چراغ‌های آنها... نور امید برای بشریت... به دنبال "صبح" فراموش شده بگردید! جهان این مانگا دارک و منحصر به فرد است به گونه‌ای که ابدأ مانند آن وجود نداشته است! طراحی‌های مانگا بسیار واضح و حرفه‌ای صورت گرفته و کمتر مانگایی به این وضوح وجود داشته است. از نقاط قوت مانگا می‌توان به اکشن‌های جذاب آن اشاره کرد. این مانگا از همان ابتدا اعماق تاریکی درون یک غار و موجودات اهریمنی پنهان در آن را به تصویر می‌کشد. این مانگا پر از سکانس‌های شوکه‌کننده است و ترس را به مخاطب القا می‌کند اما باید توجه داشت مانگا از چپتر سوم اوج میگیرد و تاکنون از بین 12 چپتر منتشر شده بهترین چپترها 5 و 11 و 12 بوده‌اند. با وجود اینکه جهان این مانگا منحصر به فرد است اما داستان آن الهامات بسیاری از انیمه‌های معروفی همچون حمله به غول و کلیمور داشته است! خصوصأ در ارتباط با تجهیزات پیشرفته برای مقابله با موجودات اهریمنی موسوم به "یادگار" که به نظر ساخته دست بشرند! انسان‌ها از "یادگار"ها هراس دارند اما در این بین یادگاری وجود دارد که شبیه انسان‌ها ساخته شده است! رنگ‌آمیزی تصاویر این مانگا بسیار ماهرانه و بیشتر با ترکیب رنگ‌های مختلف با رنگ نارنجی و گاهی سبز انجام شده است. فضاسازی، پس‌زمینه‌ها و طراحی‌های این مانگا در نوع خودش خارق‌العاده‌ است. با توجه به پتانسیل این مانگا، خلأ یک انیمه برای این مانگا احساس می‌شود که البته مستلزم انتشار چندین جلد دیگر از این مانگا است.
 

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
attack-on-titan-manga-1000x500_3r8.jpg


Attack on Titan

مانگای حمله به غول/Attack on Titan با مفاهیم روانشناسانه و فضای آخرالزمانی خود توانست محبوبیت زیادی در بین مخاطبان پیدا کند. این مانگا سبک روانشناختی دارد و جزو خشن‌ترین مانگاها محسوب می‌شود. تئوری‌های داستانی مانگای حمله به غول به مراتب بیشتر از رقبای خود همچون مانگای کلیمور بودند. مانگای حمله به غول بسیار غافلگیرکننده است، ذهن مخاطب را به کار می‌گیرد و حالت معماگونه دارد. در این مانگا از شیوه روایت تدریجی و با زمینه‌چینی‌های بی‌شمار استفاده شده است تا مخاطبین در لحظه مناسب شوکه شوند. در مانگای حمله به غول هیچ کدام از دو قشر"انسان‌ها" و "غول‌ها" بی‌گناه نیستند. این مانگا تقریبأ در تمام چپترها ذهن مخاطب را درگیر کشف حقیقت و بیرون کشیدن مفاهیم این انیمه می‌کند و به تدریج پرده از حقایق و رمز و رازهای داستان برمی‌دارد. مبارزات حماسی و فلش‌بک‌‌های متعدد، شخصیت‌پردازی‌های بی‌نظیر، طراحی نسبتأ خوب، نمادهای مخفی و رازآلود و ... همگی نشان از نبوغ مانگاکای این اثر دارد. داستان به شدت گستردگی دارد و مانگاکا یک جهان با ویژگی‌های منحصر به فرد را به تصویر کشیده است. بدون شک مانگای حمله به غول و همچنین انیمه‌ای که با اقتباس از مانگا ساخته شده است، جزو بهترین آثار دارک فانتزی و روانشناختی تاریخ هستند. انیمه در هر چهار فصل خود موفق و درخشان ظاهر شد به خصوص در فصول 3 و 4 که البته هنوز پارت دوم از فصل 4 پخش نشده است. فصول اول تا سوم انیمه ساخته استودیوی معروف Wit Studio و فصل چهارم ساخته استودیوی MAPPA است. انیمه اقتباس گرفته از این مانگا را می‌توان یک اثر بسیار موفق به کارگردانی تتسورو آراکی در سبک دارک فانتزی به حساب آورد.
 
  • Like
Reactions: ClaP TraP and Z-fan

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
killing-me-killing-you_omj6.jpg


Killing Me/Killing You

مانگای دارک فانتزی آخرالزمانی Killing Me/Killing You روایتگر زمانی است که یک شهاب سنگ سقوط کرده و جهان شکل عجیبی به خود گرفته است. دو جوان با عمر جاودانه، یکی از آنها دختری به نام میتیا و دیگری شخصی به نام یوتانازیا به امید یافتن راهی برای مردن در این دنیای دیوانه وار سفر می کنند! بله هدف آنها مُردن است! اما سوال اینجاست که چه چیزی آنها را وادار به این هدف ساخته است؟ این مانگا بسیار هیجان انگیز است و به مانند این است که نسخه آخرالزمانی پایان جهان را تصور می کنید. علاوه بر این، شخصیت‌ها منحصر به فرد هستند و تجربیاتی در زندگی دارند که خواندن آنها را کاملاً متفاوت و سرگرم کننده است. در این جهان، برخی از زندگی خسته شده‌اند و برخی دیگر آرزوی عمر طولانی می‌کنند. برخی می‌میرند و برخی جان خود را قربانی محافظت از کسی که دوستش دارند می‌کنند. برخلاف آنچه تصور می‌شود، این مانگا یک ماجراجویی تناقض‌وار جهت یافتن دلیلی برای زندگی‌ست! نکته مهم! این مانگا رار با مانگای Killing Me اشتباه نگیرید! زیرا کلأ یک مانگای دیگر از یک نویسنده دیگر است. نویسنده مانگای Killing Me/Killing You شخصی با استعداد به نام Imomushi Narita هست. گول ظاهر بچه‌گانه این مانگا را نخورید زیرا به موقع صورت دارک خودش را به مخاطب نشان خواهد داد. به نظر می‌رسد با توجه به پتانسیل غیر قابل انکار این مانگا، استودیو White Fox می‌تواند گزینه مناسبی برای ساخت یک انیمه اقتباس گرفته شده از این مانگا باشد.
 

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
3896697_ygto.jpg


Berserk

مانگای Berserk را شاید بتوان به عنوان مشهورترین مانگای دارک فانتزی تاریخ یاد کرد که متاسفانه خالق این مانگای عظیم (کنتارو میورا) چندی پیش در سن 54 سالگی و در سال 2021 فوت کرد! هرچند گفته شده مانگا ادامه پیدا خواهد کرد و باید منتظر چپتر 364 بود! مانگایی خشونت‌بار! با تم بزرگسالانه و با جزئیات بسیار زیاد که در مورد جنگجویی جوان به نام "گاتس" است. گاتس به گروهی مزدور ملقب به "دسته شاهین" به رهبری جوان جاه طلبی به نام گریفیس ملحق می گردد. گاتس که گریفیس را دوست خود میپنداشت به او برای رسیدن به جاه طلبی هایش کمک کرد. ولی جاه طلبی گریفیس او را به سمت اعمال پلید سوق داد. داستان در قرون وسطی اتفاق می افتد و کاراکتر اصلی "گاتس" می باشد که یک شمشیرزن تنهاست. او در ماجرای انتقام گیری‌اش زد و خوردهای بسیاری انجام می دهد. این مانگا یک جهان باشکوه از طریق داستان سرایی غنی، تحول شخصیت‌‌ها و یک سبک هنری منحصر به فرد، ایجاد می کند. "گاتس" شخصیتی دوست داشتنی نیست! داستان حول شخصیت منفی او می‌گردد و عقاید نفرت انگیز گاتس بیش از گذشته آشکار می‌شود. "فارنیز" شخصیتی متزلزل است که ملکه‌ی دربار است و به خدایی از جنس بت اعتقاد دارد. او در راستای رسیدن به اهدافش هیچ رحمی ندارد و به دلیل عذاب وجدان و شرمساری در محضر خدای خود، به خودش نیز رحم نمی‌کند و شخصیت متزلزل او عذاب‌های روحی فراوانی را تحمل می‌کند. گاتس به لشکر فارنیز حمله کرده اما دستگیر می‌شود. فارنیز او را شکنجه می‌کند و او را بخاطر گناهانش سرزنش می‌کند. ماجرا به سمتی کشیده می‌شود که گاتس فرار کرده و فارنیز را هم به عنوان گروگان همراه خود می‌برد، لشکریان به دنبال نجات ملکه‌ی خود، گاتس را تعقیب می‌کنند و ... مانگای برزرک به سه بخش گذشته‌ گاتس، عصر طلایی و شمشیرزن سیاه تقسیم شده است و این اثر منبع الهام بسیاری از آثار بعد از خود بوده است. به عنوان مثال بازی Dark Souls الهام گرفته از این مانگای ارزشمند بوده است. برای این مانگای پیشرو، یک انیمه در سال 1997 و پس از آن سه انیمه سینمایی ساخته شد که همگی آنها اقتباس‌های موفقی از مانگا بودند. اما پس از آن، در سال‌های 2016 و 2017 در قالب دو فصل بازسازی انیمه صورت گرفت و پخش آن به شدت با بازخوردهای منفی روبرو شد و یک شکست بزرگ برای این سری محسوب می‌شد.
 
  • Like
Reactions: reach usa and Z-fan

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108

8d95d0c0c23da858708ad2c06483033d_4vik.jpg


Made In Abyss

یکی از بهترین مانگاهایی که هم از نظر طراحی و هم از نظر داستان جذب‌کننده‌ست مانگای Made In Abyss هست. این مانگا جهان ساده کودکانه‌ای را به سمت جهانی مرموز و خشونت‌بار هدایت میکند. آنچه از "آبیس" دور شده است به آبیس برمی‌گردد! آبیس یک گودال بسیار بزرگ است. در طول زمان انهایی که جسارت کافی برای کشف این گودال خطرناک را داشتند با نام "غارنورد" شناخته شدند. در اورث، شهری در لبه گودال آبیس، کودک یتیمی به نام "ریکو" زندگی میکند که آرزو دارد غارنورد بزرگی مثل مادرش شود و راز بزرگ آبیس را کشف کند. یک روز به طور اتفاقی در حال اکتشاف اعماق تیره آبیس به پسر کوچکی به نام "رگو" برمیخوره که بعدأ معلوم میشه یک روبات است. کاراکترهای داستان یعنی ریکو و رگو قصد دارند به پایین‌ترین لایه‌های این گودال عمیق راه یابند. در این بین با حقایق بیشتری از این گودال روبرو میشن و جو مانگا به تدریج تاریک‌تر و خشن‌تر میشه. داستان به سمتی پیش میره که ریکو احساس میکنه مادرش هنوز زنده‌ست و منتظره تا ریکو برگرده پیش خودش! موجودات مرموز و خطرناک زیادی در لایه‌های مختلف این گودال عظیم وجود دارند که رگو و ریکو با آنها مواجه خواهند شد و باید با آنها مقابله کنند ولی آنها فقط دو تا بچه هستن! به طور کلی طراحی‌های مانگاکای این اثر بسیار خوب است. فصل اول انیمه اقتباس گرفته از این مانگای معروف توسط استودیو Kinema Citrus و به کارگردانی ماسایوکی کوجیما پخش شد و همه نگاه‌ها را به سمت خودش معطوف کرد. پس از آن یک فیلم سینمایی جذاب نیز از این مانگا ساخته شد و ساخت فصل دوم آن نیز تأیید شده است.
 
  • Like
Reactions: Vagabond and Z-fan

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
thumb-1920-1071144_1vne.jpg


Tower of God

یکی از بهترین مانهواهای دارک فانتزی به سبک وب‌تون (مانهوای دیجیتالی رنگی) برج خدا/Tower of God نام دارد. واقعیت این است که آرت این مانهوا تعریفی ندارد بلکه شاید بتوان آن را نقطه ضعف این مانهوا دانست! برخی هم اعتقاد دارند که آرت این مانهوا یونیک است اما در هر صورت بدون شک داستان آن بسیار جذاب و غافلگیرکننده است. این مانهوا در مورد بالا رفتن شخصی به نام "بام" از برج خدا است که تئوری‌های متعددی برای داستان آن مطرح شده است. ماجراهای بسیار زیادی در این بین اتفاق می‌افتد. او باید از مراحل و تست‌های مختلف برای رسیدن به بالای برج خدا عبور کند تا اینکه تبدیل به خدا شود! پس در ابتدا می‌توان گفت که این مانهوا کشش داستانی بالایی دارد. در مانهوا شخصیت‌‌پردازی‌ها بی‌نقص نیست ولی این مانهوا معرفی کننده کاراکترهای بسیار زیادی‌ست. بام شخصیتی است که باید به دنبال پیدا کردن خود واقعی‌اش باشد، شخصی که در عین سرسخت بودن، فداکار بودن و نترس بودنش اما دچار سردرگمی بزرگی‌ست. هدف این کاراکتر با دیگر کاراکترهای مانهوا متفاوت است و همین است که او را از آنها متمایز می‌سازد. وجود شخصیت‌های خاکستری، کاراکترهای جذاب همچون زاهارد، شاهزاده‌های زاهارد و راشل (دختری با شخصیت مردد و دوگانه... که گاهی تبدیل به کاراکتری به شدت منفور میشه)، حالت معماگونه داستان و برخی صحنه‌های شوکه‌کننده آن خواندن این مانهوا را لذت‌بخش‌تر کرده است. با اقتباس از این مانهوا (وب‌تون) نیز یک انیمه ساخته شده است که از نظر آرت کمی بهتر از مانهوا عمل کرده است هرچند گاهی وفاداری خود را به مانهوا از دست می‌دهد و گاهی نیز برخی جزئیات که در مانهوا آورده شده‌اند از انیمه حذف شده است.
 
  • Like
Reactions: Z-fan

Disney 23

کاربر سایت
Jul 26, 2023
218
نام
D23
راجع به چپتر جهنم بلیچ :

قبل از شروع بحث بگم که اون فیلم چهارم بلیچ که راجع به جهنم بود رو فراموش کنید ، کوبو جهنم رو ریبوت کرده و وقایع قراره از نو و با همین وات شات شروع بشه

کوبو خیلی ظریف و زیرپوستی قوی ترین موجود جهنم رو بهمون معرفی کرد

همون طور که فهمیدیم ، متاسفانه کاپیتان ها و شینیگامی های که ری ۳ به بالا دارن بعد از مرگ میرن جهنم چون ریاتسوشون بقدری منسجمه که نمیشه به شکل اجزای روح برگرده به سریتی

حالا این بره کنار

IMG_20231020_094406_233.jpg

به دروازه جهنم اول چپتر دقت کنید ، این دو نگهبان جهنم قوی ترین موجودات جهنم هستن ، جالبه که حتی ریاتسوری یاماموتو ، اوکیتاکه ، اوناها ، باخ و مابقی کاپیتان های کشته شده روی هم به پای این دو تا نگهبان نمیرسه

IMG_20231020_101154_809.jpg


معنی این حرفا اینه تمام ریاتسو هایی که در جهنمه تمامشون برابری پیدا نمیکنه با اون دو موجود جهنم اگه ریاتسوی درون جهنم بیشتر بشه اون دو موجود زنده میشند

حالا نگاه کنید به دو تا نگهبان چند پنل بعد

IMG_20231020_094412_823.jpg

ظاهرا می‌بینید که نگهبانا دارن بیدار میشن و پوشش روی سرشون رفته

و اینم آخر چپتر

IMG_20231020_094418_229.jpg

نگهبان ها بیدار شدن و چشمشون رو می‌بینیم به وجود اومده ، دلیلش ؟

ریاتسویی که وارد جهنم داره میشه بعد از وقایع جنگ هزار ساله و حجم ریاتسویی که از مرگ کاپیتان ها وارد جهنم شد تعادل رو به هم زد و نگهبان ها رو بیدار کرد

پس قوی ترین موجودات جهنم و کلا بلیچ تا امروز رو کوبو غیر مستقیم معرفیشون کرد
 
آخرین ویرایش:

sopranus

کاربر سایت
Jan 17, 2009
1,408
نام
aliakbar
راجع به چپتر جهنم بلیچ :

قبل از شروع بحث بگم که اون فیلم چهارم بلیچ که راجع به جهنم بود رو فراموش کنید ، کوبو جهنم رو ریبوت کرده و وقایع قراره از نو و با همین وات شات شروع بشه

کوبو خیلی ظریف و زیرپوستی قوی ترین موجود جهنم رو بهمون معرفی کرد

همون طور که فهمیدیم ، متاسفانه کاپیتان ها و شینیگامی های که ری ۳ به بالا دارن بعد از مرگ میرن جهنم چون ریاتسوشون بقدری منسجمه که نمیشه به شکل اجزای روح برگرده به سریتی

حالا این بره کنار

View attachment 315456

به دروازه جهنم اول چپتر دقت کنید ، این دو نگهبان جهنم قوی ترین موجودات جهنم هستن ، جالبه که حتی ریاتسوری یاماموتو ، اوکیتاکه ، اوناها ، باخ و مابقی کاپیتان های کشته شده روی هم به پای این دو تا نگهبان نمیرسه

View attachment 315457


معنی این حرفا اینه تمام ریاتسو هایی که در جهنمه تمامشون برابری پیدا نمیکنه با اون دو موجود جهنم اگه ریاتسوی درون جهنم بیشتر بشه اون دو موجود زنده میشند

حالا نگاه کنید به دو تا نگهبان چند پنل بعد

View attachment 315458

ظاهرا می‌بینید که نگهبانا دارن بیدار میشن و پوشش روی سرشون رفته

و اینم آخر چپتر

View attachment 315459

نگهبان ها بیدار شدن و چشمشون رو می‌بینیم به وجود اومده ، دلیلش ؟

ریاتسویی که وارد جهنم داره میشه بعد از وقایع جنگ هزار ساله و حجم ریاتسویی که از مرگ کاپیتان ها وارد جهنم شد تعادل رو به هم زد و نگهبان ها رو بیدار کرد

پس قوی ترین موجودات جهنم و کلا بلیچ تا امروز رو کوبو غیر مستقیم معرفیشون کرد
چرا نمیبری تو تاپیک انیمه؟
اینجا اصلا دیده نمیشه.

اخرین قسمت فصل ۲ چپتر چند مانگاست؟
 
  • Like
Reactions: Disney 23

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر