منبع :
http://www.sims47.ir/post/1504
GTA V - Xbox360-PS3- Rockstar north -Spring 2013
به دنبال رویایی جدید GTA V ...
اکنون که بازیهای کامپیوتری به کالاهای مولتی میلیون دلاری تبدیل شدند در بالاترین سطح ماندن کار ساده ای به نظر نمی رسد. منتشر کننده ها برای حفظ سرمایه گذاریشان مجبور به انتشار بازیهایی با تجربه های یکسان هستند تا حداقل در آن سبک خاص محبوبیت خود را از دست ندهند. ولی موضوع فقط خواستن سازنده ها نیست اینکه چطور میشود در مسیری ثابت قدم ماند یک بحث بسیار پیچیده است همانطور که میدانید معمولا گروه های بزرگ بازی سازی خلاق دچار تغییرات بنیادی زیادی در ساختارهای گوناگون خود میشوند و معمولا سازنده های بزرگ جای خود را به کوچکتر ها میدهند حالا سازنده ی جدید باید زمان و هزنیه ی زیادی برای تحقیقات روی گیگابایتها اطلاعات برای رسیدن به درک بهتر ساخت بازی صرف کند. گروه دیگری باید به پردازش این موضوع بپردازند که بازیی که میسازند باعث این انگیزه میشود که مردم بازی را برای خرید قبول کنند. اینها کوچکترین مسائلی است که منتشر کنندگان برای ادامه ی حیات خود مجبور به رعایت آن هستند ،پس وقتی بخواهیم یک عنوان در حد GTA خلق کنیم باید برنامه ریزی بی نظیر و یک گروه بی نظیر داشته باشیم!
در سال 2001 با انتشار بازی GTA III بود که بازیهای Rockstar به یک موفقیت و دستاورد بزرگ رسیدند. گیمرها با سبک جدیدی از بازی که بر پایه ی آزادی عمل در یک دنیای بزرگ بود آشنا شدند. چند سال پیش آخرین بازی از این سری با نام GTA IV توانست تمام رکورد های این فرانچیز را بشکند فروش بیش از 25 میلیونی تا به امروز و نمره ی متای 98 از 100 از مجموع 80 نقد ثبت شده مسائلی بود که انتظارات از این سری را به شدت افزایش داد. حال GTA V میخواهد به گفته سازندگان بزرگترین بازی آزادانه ی تاریخ را برایتان ایجاد کند و تکنولوژیهای جدید که تجربه ای کاملا منحصر به فرد را به گیمرها تقدیم خواهد کرد. چرا باید فقط یک شخصیت اصلی در بازی داشته باشیم وقتی میتوانیم بین سه شخصیت متمایز بازی هر موقع که بخواهیم انتخاب و سوییچ کنیم!؟
دورنمای نو...
سردسته ی تغییرات بزرگ در سبک Open world (آزادانه) شرکت Rockstar است که بر پایه ی داستان های عامیانه ی مختلف بازیهایش را شکل میدهد. داستان از وقتی شروع شد که راک استار اولین بازی سه بعدی آزادانه خود با نام GTA III ساخت و شخصیتی با نام کلود که ساکت و قوی بود را خلق کرد بعدها در San Andreas و Vice city دو شخصیت جدید تامی و سی جی را معرفی کرد که ظاهری کارتونی دارای صداگذاری منحصر به فرد بودند و گیمر واقعا به درون زندگی شخصی این کاراکتر کشیده میشد و با آنها زندگی میکرد. و در نسل حاضر نیز راک استار دو شخصیت منحصر به فرد دیگر را به دنیای بازیهای آزادانه معرفی کرد جان مارستون از Red Dead جدید و نیکو بلیک از GTA V که با استانداردهای تازه ای هر کدام تغییرات تازه ای را در شکل داستان پردازی و گیم پلی بازیهای آزادانه وارد کردند.
اما وقتی دنیای بازی بزرگ تر میشود و مقدار فعالیت هایی که میتوانید در این دنیا انجام دهید افزایش می یابد . ساختن یک داستان که بتواند گیمر را با دنیایی به این بزرگی رو به رو سازد به یک معما تبدیل میشود! چقدر شخصیت اصلی میتواند همه چیز را برای همه ی مردم و در همه ی زمانها انجام دهد؟ اگر نیکو در حال کشمکش با سرگردانی های اخلاقیش است و ناخواسته در یک میان پرده وارد دنیای مجرمین میشود این یک ناهنجاری داستانی ایجاد میکند وقتی که گیمر در نقش نیکو به یکباره با یک راکت لانچر به وسط جمعیتی ناشناس میزند! حال زمان رو به رو شدن با GTA V است تا این مشکلات را برایمان حل کند!
" ما عاشق نیکو بودیم و احساس میکردیم او یک شخصیت اصلی بسیار قوی برای یک بازی است و ما همین شخصیت پردازی را به جان مارستون منتقل کردیم." اینها گوشه ای از یادآوریهای جان هوسر نایب رئیس کمپانی راک استار است او در ادامه اظهار داشت " ما از دنیای وسترنی که ساختیم راضی نبودیم ولی ما یاد گرفتیم که چطور میتوان یک چیز جالب با یک شخصیت بسیار قوی که عاشقش شوید ساخت. ما بعد از آن دو بازی احساس میکنیم فقط ساختن مسائل یکسان نمیتواند کافی باشد چرا که ما نمیتوانیم بعد از مدتی آنها را بهتر بکنیم، به خاطر همین است که ما میخواهیم بازی جدید خود را با داستانهای مختلف از سه شخصیت گوناگون بسازیم!"
وقتی Episode های اضافی به Liberty city اضافه شدند، ثابت کردند که وجود شخصیت های مختلف در یک بازی یک مزیت بزرگ محسوب میشود. وقتی شما کنترل هلکوپتری را دارید و از روی ساختمانهای شهر به عنوان Johnny klebitz یک گانگستر عاشق موتور عبور میکنید حس کاملا متفاوتی خواهید داشت وقتی که در نقش luis lopez و یا نیکو بلیک که برای رویای آمریکایی به شهر لیبریتی آماده است! در حالی که شهر برای همه ی آنها یکسان است آن احساسات و شخصیت ها هستند که حس متفاوت و زنده ای برای گیمرها به وجود می آورند و این تنها 3 تا از هزاران مرزی است که میتوان برای یک شهر تعیین کرد!
اولین بار که راک استار در مورد این موضوع که چطور میتوان سه شخصیت قابل بازی درGTA V داشت با ایده های متفاوتی رو به رو شد، این ایده ها به تدریج به یک طرح اصلی برای بازی تبدیل شد حال به جای حالت Episode ی یعنی انجام چند ماموریت روی این شخصیت بعد دیگری و بعد دیگری ، چه می شود اگر سازندگان به شکلی کاملا آزادانه یک حالت انتخاب و سوییچ را در بازی بوجود بیاورند؟ یعنی هر موقع که شما اراده کنید بتوانید با هر کدام از سه شخصیت دلخواه بازی کنید و بین شخصیتها سوییچ کنید! ولی طرح وقتی روی کاغذ است زیبا به نظر میرسد ولی زمان پیاده سازی یک ساختار پیچیده را لازم دارد اما راک استار فرصت پیش آمده برای تغییر جدی در این سری را غنیمت شمرد و تلاشش را برای ساخت داستان و گیم پلی انعطاف پذیر گذاشت. در بخش داستانی موضوع چند کاراکتری بودن این اجازه را به سازندگان داد تا حالتهای داستانی متفاوتی را خلق کنند و شخصیتهایی با خصوصیات اخلاقی گوناگون و رفتار خاص خودشان را خلق کنند . در زمینه ی گیم پلی نیز اگر کاراکترها دور از هم زندگی کنند اینبار شخصیت ها در هر موقع میتوانند موقعیتهای جدیدی را تجربه کنند و این یکی از خصوصیتهای اصلی بازی است که هر موقع میتوانید تجربه ای متفاوت کسب کنید و فقط با یک کلیک به سرعت بین کاراکترها سوییچ کنید!
" این خیلی چالش انگیز بود، چون قبلا شما باید یک داستان زنده را تجربه میکردید و اکنون سه تا داستان در جریان وجود دارد!" هوسر ادامه میدهد: "این موضوع قطعا دارای پیچیدگی های زیادی بود و ما را به چالش زیادی دچار کرد اما من فکر میکنم مزیت های بسیار زیادی را خلق میکرد اینکه داستان با وجه های بیشتری پیش میرود و جزئیات و پیچیدگی های بیشتری در داستان میتوانستیم خلق کنیم و راه واقعی تری را میتوانستیم برای خودمان هموار کنیم. طراحی بازی دقیقا در راستای طراحی داستان قرار دارد پس در این صورت شما مجبور نیستید فقط یک شخصیت اصلی در تمام موقعیتها و داستان بازی همراهی کنید.در برخی مراحل شما حتی با دو کاراکتر یا هر سه، مرحله را پیش میبرید."
چهره های جدیدی که در GTA خواهیم دید...
نام: Michael --شغل: بازنشسته --سن: در حدود 40 سال--محل زندگی:Rockford hills
تاریخچه: یک سارق حرفه ای بانک ، مایکل در اوج خوش گذرانی بازنشسته شد بعد از اینکه معامله ی شیرینی را با FIB (همون FBI خودمون!) انجام داد. در حال حاضر او در برنامه ی حفاظتی شاهدان قرار گرفته است (تو آمریکا بعضی افراد که شاهد ماجراهای خاصی بودن برای اینکه جونشون تا موقع دادگاه به خطر نیفته براشون محافظ قرار میدن!) مثل اینکه او یک زندگی کاملا عاشقانه دارد ما او از زنش آماندا متنفر است (کسی که تمام پولهاش رو خرج میکنه) و به درستی نمیتواند با بچه ی نوجوان خود ارتباط برقرار بکند(تریسی و جیمی) با پول هایی که در حال ته کشیدن هستند و زندگی خانوادگیی که او را احمق جلوه میدهد، او باید به بازی اصلی خود برگردد...!
ظواهر: او ممکن است پیر باشد ولی یک شیش تیغه ی تمیز است، لباسهای شیک میپوشد و یک خانه ی بزرگ دارد...
نگاه هوسر: وقتی ما با مایکل کارمان را آغاز کردیم ، ایده ی اولیه این بود که او را یک بزرگ سال درست کنیم تا به شکلی کاملا موفقیت آمیز با بازی ارتباط برقرار کند. با داستان های متنوعی که ما در مورد بانک زنی ها ، دزدی ها و جنایت هایی که طی سالها انجام داده است. درست مانند داستانی که برای GTA IV و نیکو به عنوان یک مهاجر درست کردیم با این تفاوت که حس بسیار تازه ای برای شما خواهد داشت.
نظر نویسنده : مایکل یک شخصیت کاملا جالب به نظر میرسد از چیزهایی که در عکسها و نوع لباس پوشیدن آن بر می آید باید آدم با برنامه و دقیقی باشد که هر کاری را بدون فکر انجام نمیدهد به عنوان یکی از شخصیتهای قابل بازی فکر کنم بیشتر سرقتهای شیک بازی توسط همین شخصیت برنامه ریزی خواهد شد!
نام: Trevor --شغل: جنایتکار --سن: در حدود 40 سال--محل زندگی:Blaine county
تاریخچه: یک معتاد به مواد مخدر کسی که خواسته های خود را بوسیله ی روشهای خشونت آمیز و مخربش اداره میکند.Trevor یک ضرب المثل زنده از بی بند و باری و هرزگی است! یک خلبان نظامی سابق که در این روزها در چند پروژه ی سرق بانک که توسط مایکل برنامه ریزی شده است شرکت دارد. برای اینکه او را وادار به سرقت و خشونت کنید لزومی به پیچاندن دستشانش ندارید او یک قدم از شما از این نظر جلوتر است!
ظواهر: کچل و نا مرتب ، روزگار با Trevor با مهربانی تا نکرده است! او مکررا یک لباس تی شرت سفید میپوشد و یک خالکوبی دارد که میگوید:"اینجا را ببر" با نقطه هایی که دور گردنش خالکوبی شده است!
نگاه هوسر: Trevor برای ما یک شخصیت بی حد و مرز است ، این یک تجسم دیگر ما از یک خلافکار است و جایی است که آزادی شکل میگیرد و به شما این اجازه را میدهد که هر کاری که دوست دارید انجام دهید. اگر مایکل شخصیتی است که مختص یک سری خلاف اتو کشیده و با برنامه ریزی است Trevor دقیقا نقطه ی مقابل او است! او شخصی است که فوش دادن از دهنش نمی افتد! و هیچ مرز مشخصی در خلافکاریش قائل نیست! او نمیخواهد کشیدن مواد را ترک کند! او نمیخواهد هرزگی را کنار بگذارد! او نمیخواهد به هیچکس "نه" بگوید او عاشق عیاشی و ایجاد هرج و مرج است!!
نظر نویسنده : Trevor نقطه ی مقابل مایکل است او نماد یک انسان به آخر خط رسیده است چیزی برای از دست دادن ندارد و میخواهد همه را با خود به قعر جهنمی که ساخته بکشاند. خیلی بازی کردن در نقش Trevor جنون آمیز به نظر میرسد آدمی که برای هیچ کاری فکر و برنامه ای ندارد ! او واقعا یک اسب سرکش است!!
نام: Franklin--شغل: دلال(کلاهبردار) --سن: در حدود 25 سال--محل زندگی:South los santos
تاریخچه: یک کلاهبردار جوان و بلند پرواز ،Franklin در حال حاضر برای یک آمریکایی معامله گر ماشین کار میکند کسی که ماشین هایی را برای افرادی که توانایی مالی برای خریدشان ندارند تهیه میکند. وقتی که آنها به آن شخص مقروض میشوند Franklin نقش اصلیش به عنوان یک دلال ظالم بازی میکند.Franklin تصادفا با مایکل رو به رو میشود وقتی که او به دنبال یک کلاهبردار حرفه ای میگشت.
ظواهر: لباسهای او با مد روز هماهنگ است، او جوان است و یکی از افراد توانای گروه محسوب میشود...
نگاه هوسر: Franklin در حقیقت معنی یک کلاهبردار در دنیای مدرن است، عالمی که پر از ذرق و برق دنیایی شده است. دیگر دنیای باند بازیهای قدیمی گذشته است . اینبار وقت فریب دادن این و ان و در آوردن پول بدون راه انداختن سر و صداست! Franklin شخصیت جالبی به نظر میرسد شخصی که تازه در میانه ی سن 20 سالگی به سر میبرد و شخصی که میخواهد به جلو گام بردارد ولی دقیقا راه درست را بلد نیست و نمیداند چطور باید مسیر صحیح را پیدا کند پس توسط دوست های خطرناکش که ابلهانه تر از خودش فکر میکند هدایت میشود.
نظر نویسنده : یک آدم بی تجربه ولی زرنگ بیشتر شیطنت های جوانان را دارد و بیشتر میتواند با ما ارتباط برقرار کند ولی کم تجربگیش کار دستش خواهد داد !
آپدیت دوم (22 آبان)
باز کردن گیم پلی
در GTA V راک استار به صورت کامل، بیشتر مکانیسم های کوچک و بزرگ گیم پلی را بازسازی کرده است. دن هوسر نایب رئیس سازندگان مسائل زیادی در این مورد افشاگری نکرد ولی اشاره داشت آنها امید زیادی به گروه خود دارند تا با کار روی تک تک جزئیات یک کاوش اساسی در سری انجام بدهند و با حفظ ریشه های گیم پلی آنها را در هر جهت پیشرفت دهند. او همچنین عقیده ی خود را در سه زمینه ی رانندگی ، تیر اندازی و نبرد تن به تن بیان کرد.
رانندگی : " ماشین ها بهتر از قبل روی زمین حرکت میکنند. در GTA IV بیشتر ماشین ها بزرگ و قایق مانند طراحی شده بودند و ما احساس کردیم اینبار یک قدم میتوانیم جلوتر حرکت کنیم و فیزیک بیشتری به ماشین ها تزریق کنیم تا احساس یک بازی ریسینگ در شما زنده شود. در بازیهای قبلی سری تعداد زیادی از این ماشینهای مسابقه ای در بازی نبود که ما این کمبود را حس میکنیم و در صدد هستیم در این شماره به جبران ان بپردازیم."
تیر اندازی:" ما احساس میکنیم ما خیلی وقت است که درگیر این موضوع هستیم و نه فقط در جهت اینکه این مکانیسم چطور باید عمل بکند بلکه از جهت اینکه گیمر چطور میتواند این مکانیسم را به اجرا در بیاورد مشغول کار هستیم."
نبرد تن به تن : " واقعا نسبت به قبل خیلی بهتر در حال پیشرفت دادنش هستیم ، هیچ وقت برای ما نبردهای تن به تن مانند تیر اندازی پر اهمیت نبودند ولی اینبار ما میخواهیم شما در این زمینه احساس جذابیت و قدرت بیشتری داشته باشید."
اقیانوسی سه نفره...
برای اولین بار با GTA ی رو به رو شدیم که میتوانیم در آن سه شخصیت قابل بازی را کنترل کنیم و با پرش به تک تک زندگیشان به شکل جداگانه تجربه ای متفاوت را کسب کنیم.راک استار اول به معرفی مایکل میپردازد. شخصیتی که ما با جنبه ی فکری او قبلا در تریلر اول آشنا شده ایم . مایکل یک سارق بانک بازنشسته است که یک زندگی اسراف گرایانه نسبت به مردم عادیی که در برنامه ی حفاظتی شاهدان قرار میگیرند دارد و این را باید مدیون معامله ی غیر رسمیش با FIB دانست. وقتی دمو شروع میشود او را می بینیم که به صورت دمر در کنار استخری در حال استراحت در یکی از محله های مرفه نشین Rockford Hills استراحت میکند. در فاصله ی کمی از آنجا شما میتوانید یک حیاط خصوصی مجهز به سالن تنیس ببینید و اگر در افق مه آلود پشت آن دقت کنید نمای شهر Los Santos برایتان نمایان میشود.
با این که مایکل یک زندگی بسیار خوب دارد ولی او راضی نیست ، زن او در حال سوزاندن پولهایش مانند یک کدبانوی واقعی و دل سوز است! و او کوچکترین ایده ای در مورد اینکه چگونه با دو فرزندش ارتباط برقرار کند ندارد. وقتی او وارد عمارت بزرگش میشود ما Tracy دختر او را دیدیم که در حال سر و صدایی کر کننده است در حالی که یک بازی کامپیوتری مربوط به رقصیدن را انجام میدهد! و وقتی مایکل از بقل او میگذرد دختر با گستاخی به پدرش میگوید: " به این میگن نرمش کردن ، حتما یه بار تستش کن!"
او بدون تردید پی مادرش آماندا رفته است! در همین حال که حرف او را میزنیم حلال زاده از راه سر میرسد مانند همیشه به دنبال ولگردیهایش و خرید یک سری وسایل جدید است ،هوار میشکد:" اگر میخوای بدونی من دقیقا کجا میخوام برم بهتره credit Card ت رو چک کنی!" او همین طور که با شادی وارد ماشین اسپورتش میشود صدای فریاد مایکل را از دور شنید: " هی ، من احساس خوش شانسی میکنم ! چون من میخواستم بیمارستان ها رو چک کنم!" این دو بیشتر شبیه سگ و گربه می مانند تا زن و شوهر!
وقتی ماشین زن از دیدها محو میشود، مایکل دوچرخه اش را از داخل گاراژ خارج میکند تا بتواند کمی در محله برای خودش آزادانه چرخ بزند و فکر زندگی به ظاهر مرفه ولی در واقع اعصاب خوردکن را از خود دور کند. وقتی او از کوچه به سمت پایین میرفت ما اولین نگاهمان را به محیط محله انداختیم. محیطهای چمنی مرتب شده که با سیستم آب پاشی خودکار همیشه سبز هستند ، تپه های زیبایی که در اطراف معلوم است و ماشین های بسیار مدل بالا که در این محله به وفور یافت میشود. راک استار یکبار دیگر هنر خود را در ساخت جو منطقه ای به رخ میکشد.
تضادی که بین دنیای مایکل و دوستش ترِور (Trevor) وجود دارد تکان دهنده است ، وقتی تستر راک استار منوی بازی را آورد و دکمه ی سوییچ را فشار داد بازی به یکباره وارد یک نقشه مانند Google map شد و بعد به قسمتی از نقشه رفت که کاملا بیابانی بود . وقتی ما اولین بار با ترِور مواجه شدیم او را در حال مبارزه ای دلیرانه با یبوست در داخل توالت دیدیم! او در حالی که نعره میزد چیزی میخواست! :" من به یک قابله ی گا........شده برای این لحظات احتیاج دارم!!!" ما فقط لحظات مختصری با ترِورهمراه بودیم ولی شخصیت دیوانه وار او روی ما بسیار تاثیر گذاشت. وقتی کارش تمام شد او خود را به سختی داخل کامیون بزرگش که بیشتر شبیه یک جیپ تغییر شکل یافته می ماند انداخت و به سمت پایین جاده حرکت کرد. Blaine county یک بخش لم یزرع شهر محسوب میشود و مختصر و مفید یک منطقه ی کاملا صحرایی که پر از دوچرخه سوار است و سبک دیگری از زندگی را در منطقه ای کاملا متفاوت به تصویر میکشد. ترِور از خیابانی پایین میرود و وارد پارکینگی در آنجا میشود در جلوی ساختمان گروهی از ولگرد ها دور هم جمع شده بودند و با دیدن کامیون از جلوی راهش کنار میروند . چیزی که راک استار در اینجا میخواهد به ما نشان دهد این است که در شرایط گوناگون مردم عکس العمل های متفاوتی نسبت به رفتار و محیط انجام میدهند. در حقیقت رفتار افرادی که در همسایگی شخصیت مورد نظر شما زندگی میکنند کاملا با رفتار کسی که در یک فروشگاه می بینید تفاوتهای اساسی خواهد داشت.
اکنون زمان این است که کمی خراب کاری بی معنی انجام دهیم. در نقش ترِور تست کننده ی دمو یک کار جالب توجه انجام میدهد. او یک گالن از گازوئیل را که در گوشه ای از ساختمان بود بر میدارد و به سمت کامیون پارک شده میرود و تمام سطح ماشین را خیس میکند و مقداری از آن را نیز در مسیری به سمت کمی دور تر از محل کامیون پارک شده میریزد. حال فندک روشنش را روی گازوئیل پرتاب میکند و به سمت عقب فرار میکند. آتش به سمت ماشین پارک شده رهسپار میشود و اول لاستیک های ماشین بعد شاسی ماشین را می سوزاند و در آخر بعد از اینکه کمی باک ماشین را سوزاند یک انفجار بزرگ را بوجود آورد. این تنها یکی دیگر از روزهای یک آدم معتاد و جامعه ستیز است!!
زمان این است که ما به سومین شخصیت اصلی بازی سوییچ کنیم ،فرانکلین. او در ساحل vespucci به دنبال یک ماشین میگردد که فکر میکند میتواند دوباره برای رئیسش زنده کند. کنار ساحل انباشته از فعالیتهای گوناگون است از قبیل وسایل بدن سازی که مردم مختلف از آن استفاده میکنند یا مردمی که برای آفتاب گرفتن در کنار ساحل دراز کشیده اند. فرانکلین بلاخره محل هدف خود را در گوشه ای از خیابان پیدا میکند. یک ماشین F9 که در واقعیت به Audi R8 معروف است. وقتی که او سوار ماشین میشود سقف ماشین را قبل از استارت زدن پایین میکشد و به سمت مرکز شهر los santos حرکت میکند. در شهر ما کار و کاسبی های زیادی دیدیم مخصوصا ammu-nation که میتوانید مانند شماره ی قبل در بازی انواع و اقسام سلاح ها را در آنجا برای خود تهیه کنید.
این معرفی های کوتاه یک نمونه ی کوچک از شخصیتهای هر کاراکتر را برایمان زنده کرد ولی به راحتی میتوان پتانسیل های نهفته در هر شخصیت در داستانهای پیش رو را درک کرد. مایکل ، ترِور و فرانکلین شخصیتهای غیر قابل تغییر هستند و هر کدام شخصیت، انگیزه و مهارت خاص خودشان را دارا هستند. وقتی شما آنها را کنترل نمی کنید آنها به دنبال کار روزانه ی خود میروند و وقتی شما به هر کدام از آنها سوییچ میکنید شاید در موقعیت جدیدی باشند که شما را تحت تاثیر قرار دهد. همانطور که تستر راک استار بین شخصیتها آن هم فقط چند دقیقه ای حرکت کرد دیدید هر کدام از کاراکترها در چه موقعیتهای متفاوتی حضور داشتند و همین مسئله باعث میشود همیشه چیز جدیدی برای دیدن و کار جدیدی برای انجام دادن وجود داشته باشد. این به شما بستگی که چطور آزادانه بین کاراکترهایی که در اختیار دارید سوییچ کنید و در نقش های متفاوت زندگی کنید.
"تضادی که بین این سه شخصیت میتوانید تجربه کنید از جغرافیا تا دیگر مسائل گیم پلی بسیار قوی طراحی شده اند. و من فکر میکنم این عاملی است که به بازی احساس بی نظیری می بخشد وقتی شما این مردم را ملاقات و با آنها زندگی بکنید و ببینید چه کارهایی در مسیر زندگیشان انجام میدهند." هوسر ادامه میدهد: "در داخل داستان بازی شما اطلاعات زیاد دیگری در مورد کاراکترها بدست خواهید آورد چون وقتی شما در نقش یک کاراکتر در یک دنیای بزرگ نقش ایفا میکنید میتوانید بهتر او را بشناسید."
به لوس سانتوس خوش آمدید
وقتی گروه راکستار تصمیم به ساخت GTA V اندکی بعد از IV کرد طرح های زیادی در مورد بازی روی میز آنها بود. اما هیچ کدام از آنها یک ریسک بزرگ و یک دگرگونی تاریخی محسوب نمیشد ، تیم سازنده با خود فکر کرد هنوز کارهای بسیار بیشتر میتوان با عنوان San andreas انجام داد. " سم، برادرم و همچنین آقای Aaron garbut طراح هنری بازی بیشتر از هرکسی دوست داشتند بازی بار دیگر به los angeles برگردد." دن هوسر ادامه میدهد: " ما فکر میکردیم ما تمام آن مسائلی که دوست داشتیم را در San andreas پیاده سازی نکرده ایم چون بازی بسیار طرح اولیه ای داشت و شهرها بسیار کوچک طراحی شده بودند.los angeles و شهرهای کوچک اطرافش یک ایده ی هیجان انگیز برای ما بود و زمینه ای خوب برایمان فراهم کرد تا ما بتوانیم در این محیط بزرگ مکانیسم های مختلفی از گیم پلی را خلق کنیم . چیزی که در عین حال که وجه هایی از IV و San andreas را برایمان زنده کند بتواند هنوز احساس طراوت و متفاوت بودن را برایمان به ارمغان بیاورد."
به هر حال راک استار چندین سالی است که تمرکز خود را روی این مقوله گذاشته است و با بازیهایی مثل L.A.Noir ،Midnight Club:Los Angles و همچنین San andreas خودش را در این زمینه محک زده است و هنوز آنها فکر میکنند فقط ظاهر قضیه را پرورش دادند . آنها میخواهند این پرورش را عمیق تر و هم سو تر با سبک و سیاق GTA ی خود طراحی کنند. اینجا پایتخت بطالت گذران های دنیای مدرن است. هالیوود ، شرکتهای ساخت فیلمها پ...... ، شرکتهای تولید ماری.......نا ، جنگهای مهاجران ، ارتباطهای از هم گسیخته ، جیبهایی که فقط برای خوش گذرانی به کار می افتد و در گوشه ای از شهر مردم بی خانه و بی پول و در گوشه ی دیگر بانکهای دولتی که در حال ورشکسته شدن هستند! اینبار نیز راک استار نگاه تلخ و طنز آلود خود را روی کشور آمریکا میخواهد بگستراند و مشکلات بزرگ و کوچک این کشور را با نگاهی طعنه آمیز و غیر مستقیم برایشان به نمایش بگذارد.
"جغرافیایی که در اطراف los santos میتوانید پیدا کنید بسیار دیدنی طراحی شده است ." هوسر ادامه میدهد: " تضاد میان بیابان ها و مناطق روستایی جنوبی کالیفرنیا که دقیقا در شمال los angeles واقع شده اند باعث ایجاد یک تنوع بکر میشود. وقتی شما آن مناطق را با مناطق مختلف LA مقایسه میکنید بیشتر این تنوع را درک خواهید کرد اینکه بازی به شما جهان کوچکی را تقدیم کرده که پر از جزئیات متنوع است و تفاوت فرهنگی که تاثیری به مراتب بیشتر نسبت به تنوع اقلیمی میگذارد. من فکر میکنم این مسائل باعث شد که ما در مورد این محل احساس خوبی کنیم."
GTA IV بسته ای پر تراکم از مناطق شهری زنده که پر از فعالیتهای گوناگون بود را برایمان تداعی میکند و red dead redemption یک محیط بسیار بزرگ آزادانه با یک گیم پلی کاملا داینامیک و متنوع که چاشنی ماموریت های متفاوت را درونش داشت، بود . حال GTA V ترکیبی از بهترین ویژگیهای هر دو بازی است ، به شما بزرگترین بازی آزادانه ی تاریخ راک استار به همراه یک شهر عظیم و متنوع را تقدیم شما می کند.
وقتی من از آنها پرسیدم که چرا به جای ساخت یک شهر بزرگ دو یا سه شهر کوچکتر طراحی نکردند هوسر در این مورد گفت که آنها میخواستند بهترین تجربه ی ممکن طبق امکانات و شرایط موجود را خلق کنند و در ادامه اظهار داشت: " هدف اصلی ما این بود که یک شهر بسازیم و آن را به بهترین شکل ممکن طراحی کنیم. شهر los Angeles به اندازه ی کافی بزرگ است و یکی از بزرگترین شهرهای دنیا محسوب میشود ما میخواستیم همین یک شهر را هر چه بهتر و دیدنی تر طراحی کنیم تا بازی به شما احساس پراکندگی و بزرگی بیشتری بدهد اگر شما los Angeles را به دو نیم تقسیم کنید دیگر ماهیت اصلی خود را از دست خواهد داد و همچنین اینکار خرج بسیار زیادی نیز به دنبال خواهد داشت.
فقط به ما بگویید دقیقا این دنیا چقدر بزرگ است؟ Aaron garbut طراح هنری بازی در این مورد اظهار داشت که وقتی شما دنیای درونی (درون ساختمان ها و...) و بیرونی بازی را هر دو با هم در نظر بگیرید دنیای los santos در واقع بزرگتر از دنیای بازیهای red dead redemption ، GTA IV وSan Andreas هر سه باهم است!! این محیط توسعه داده شده شامل ساحل های شنی ، مناطق کشاورزی تولید کننده ی می ، مناطقی دارای حیات وحش که به صورت کامل میتوانید در آن به ماجراجویی بپردازید ، مناطق دریایی ، پایگاههای نظامی و البته مناطق وسیعی از تپه های روستایی و مناطق شهری را شامل میشود. وسایل قواضی خود را نیز فراموش نکنید با خود بیاورید چرا که بازی جزئیات بی نظیر از زیر دریا را نیز به تصور می کشد!!
زندگی کردن در نقش دزد!
چه چیزی این کاراکترهای متفاوت را به هم متصل میکند و در یک داستان به یک درام واحد تبدیل میکند؟ شغل مشترک و آرزوی که آنها در سر دارند تسلط مطلق بر روی دلار است! هر کاراکتر برای خودش یک بخشی از پازل داستانی بازی را می سازد ولی در کنار هم نیز آنها مراحل بسیار پیچیده ای را برایتان به نمایش خواهند گذاشت. GTA V طعم بازی را به چندین بخش متفاوت تقسیم می کند ولی در مجموع این طعم ها در کنار هم مزه نهایی را می سازند! بسیاری از مراحل بازی را میتوان سینمایی دانست اگر معنی سینمایی را میخواهید متوجه شوید باید مرحله ی Three Leaf Clover بازی IV را بازی کنید چون بسیاری از مراحل بازی با همان طعم درست خواهند شد.
" ما میخواهیم مراحل سرقت با زمینه ی داستانی بسیار قوی درست کنیم و ما این را قبلا نه فقط در GTA IV بلکه در بسیاری از شماره های این سری به نمایش گذاستیم که مردم واکنشهای بسیار مثبتی نسبت به آن نشان دادند." هوسر ادامه میدهد: " مردم عاشق این هستند که در نقش یک دزد بانک ظاهر شوند . ما هیچ وقت این احساس را نداشتیم که در بخش سرقت بانک یک کار بزرگ انجام داده بودیم پس ما تصمیم گرفتیم این خلع را جبران کنیم. _بیایم به طور صحیح سرمایه گذاری کنیم روی داستان و مراحلی که برخی از آنها سرقتهای بزرگ را به تصویر بکشد._ این یکی از بزرگترین بخش های مراحل داستانی محسوب میشود اینکه GTA را از آنچه که تا به حال به نمایش گذاشتیم جدا کنیم و یک چیز جدید را به تصویر بکشیم ."
علاوه بر سرقتهای بزرگ ، راک استار به ما نشان داد که میخواهند مراحل مختلف را با استفاده از کاراکترهای مختلف و حتی دو تا یا همه با هم در یک مرحله بسازند. " ما میخواهیم به جای داشتن فقط یک کاراکتر در هر ماموریت دو یا هر سه کاراکتر را در برخی مراحل با هم داشته باشیم." هوسر ادامه میدهد:" این مراحل کاملا حس متفاوتی را برای شما خلق خواهند کرد و این موضوع به این بستگی دارد که با کدام کاراکتر این مراحل را دنبال کنید و چند بار بین کاراکترهای موجود سوییچ کنید تا هر بار احساس متفاوتی داشته باشید."
:-o
میتونی به همه middle finger بدی :d
Google