میزگرد سینمایی [ خطر اسپویل شدن ] ( Birdman )

[Democracy]

خب ببنید حتی اگه انسان های تغیر یافته یه ساختار سه بعدی را فرض کنیم که دراینده دور به وجود بیان بازم نمیشه توجیه کرد کوپری که چند ساعت از رفتنش به یک کهکشان جدید میگزره بدون اسیب وارد سیاهچال میشه و وارد که ساختاری 5 بعدی میشه و اونو درک میکنه و حتی اگه فرض بگیریم کوپر به خاطر این که از آینده هست به خاطر همین میتونه وارد سیاهچال و 5 بعد بشه باز هم همون تناقضی که تو اجرا Plane B که دوستمون بهش اشاره کرد به وجود میاد

دوست عزیز اول اینکه زمان فیلم در آینده استاد و وقایع فیلم داره در آینده و آینده‌هایی دورتر اتفاق میفته. کوپر با استفاده از سفینه داره وارد کرم چاله میشه و این یعنی علم بشر در اون زمان به جایی رسیده است که میتونه با این چنین وسیله ای وارد یک کرم چاله بشه و مشکلی ایجاد نشه براش

 

[Dlforshot2]

من نفهمیدم دکتر مان واسه چی میخواست کوپر بکشه و برنامش چی بود؟


بنظرم فیلم خیلی خوبی بود و از نظر احساسی هم قوی کار شده بود

 

[navid #BOZORG]

من نفهمیدم دکتر مان واسه چی میخواست کوپر بکشه و برنامش چی بود؟


بنظرم فیلم خیلی خوبی بود و از نظر احساسی هم قوی کار شده بود

که با فضاپیمایه اونها بزنه به چاک چون کوپر میفهمید طرف داره دروغ میگه که اون سیاره مکان زندگی فراهمه ...

 

[MaTrix PouYa]

دوست عزیز اول اینکه زمان فیلم در آینده استاد و وقایع فیلم داره در آینده و آینده‌هایی دورتر اتفاق میفته. کوپر با استفاده از سفینه داره وارد کرم چاله میشه و این یعنی علم بشر در اون زمان به جایی رسیده است که میتونه با این چنین وسیله ای وارد یک کرم چاله بشه و مشکلی ایجاد نشه براش

ببین عزیز شما خودت داری میگی کرمچاله بله کرمچاله به وسیله انسان های اینده دور ساخته شده و کنار زحل قرار دادن من میگم سیاهچاله چیزی که اخر فیلم کوپر بهش وارد میشه اون دیگه تو فضا وجود داشته از زمان پیدایش عالم و به دست انسان ساخته نشده که !

 

[Behrooz]

خب ببنید حتی اگه انسان های تغیر یافته یه ساختار سه بعدی را فرض کنیم که دراینده دور به وجود بیان بازم نمیشه توجیه کرد کوپری که چند ساعت از رفتنش به یک کهکشان جدید میگزره بدون اسیب وارد سیاهچال میشه و وارد که ساختاری 5 بعدی میشه و اونو درک میکنه و حتی اگه فرض بگیریم کوپر به خاطر این که از آینده هست به خاطر همین میتونه وارد سیاهچال و 5 بعد بشه باز هم همون تناقضی که تو اجرا Plane B که دوستمون بهش اشاره کرد به وجود میاد

البته که کوپر درک نمیکنه اما تو همون فیلمم تارس گفت که اون ها ساختار Tesseract را طوری طراحی کردن که فضای 5 بعدی رو به 3 بعدی ترجمه می کنه که برای من و تو قابل فهم باشه.

در مورد سیاهچاله هم فکر کنم دوباره خود "They" ساختنش، و شاید گرانش رو طوری تغییر دادند که به کوپر و تارس صدمه ای نزنه، والی گرانش یه سیاهچاله اینقدر قویه که یه ستاره اندازه خورشید رو میتونه متلاشی کنه چه برسه به یه آدم.

 

[MaTrix PouYa]

البته که کوپر درک نمیکنه اما تو همون فیلمم تارس گفت که اون ها ساختار Tesseract را طوری طراحی کردن که فضای 5 بعدی رو به 3 بعدی ترجمه می کنه که برای من و تو قابل فهم باشه.

در مورد سیاهچاله هم فکر کنم دوباره خود "They" ساختنش، و شاید گرانش رو طوری تغییر دادند که به کوپر و تارس صدمه ای نزنه، والی گرانش یه سیاهچاله اینقدر قویه که یه ستاره اندازه خورشید رو میتونه متلاشی کنه چه برسه به یه آدم.

حرف منم از اول همین بود دیگه :d اصلا ورود به سیاهچاله مشکل میدونم گر چه با این اگر و اما هایی که گفتین میشه تا حدی منطقی جلوش داد در صورتی که با این اما و اگر ها متقابلا هم اما اگر هایی دیگه ای هم به وجود میاد... مثل اینکه They چطوری وارد سیاهچال شدن و اگه نشدن پس چطور ساختارش را تغییر دادن گرچه تغییر دادنی که شما میفرمایید منطقی تر میرسه تا ساختنش چون سیاهچال قبل وجود بشر تو فضا وجود داشته و اگه بگیم سیاهچاله را They ساختن پس بقیه هستی عالم هم اونا میتونن ساخته باشند و وارد یک بحث اثبات وجود خدا یا اثبات نبودنش میشیم ....

 

[Democracy]

ببین عزیز شما خودت داری میگی کرمچاله بله کرمچاله به وسیله انسان های اینده دور ساخته شده و کنار زحل قرار دادن من میگم سیاهچاله چیزی که اخر فیلم کوپر بهش وارد میشه اون دیگه تو فضا وجود داشته از زمان پیدایش عالم و به دست انسان ساخته نشده که !

در مورد سیاه چاله خودش توی فیلم توضیح داد چطوری ممکن هست بری داخلش. مگه اون سکانس رو ندیدی؟

Sent from my GT-S7582 using Tapatalk

 

[Red Ѵ]

دوستان در میون بحث ها و پست هاتون بصورت یه خط :

" پ.ن: "

سه گزینه بعدی درخواستی برای فیلم یا انیمیشن رو بنویسید.

 

[Red Ѵ]

اون قسمت آخر رو منظورت رو نمی فهمم! کوپر واقعا 120 سالشه ها! وقتی رفت حدود 40 الی 50 بود! 23 سال هم که توی سیاره آب پوشیده زمان تلف کرد ، بعدش هم توی افق سیاه چاله زمان مشابهی تاحدودی سپری کرد پس کاملا منطقیه حداقل 100 و خورده ای سال داشته باشه! یعنی این مدت واقعا گذشته و دیدی که دخترش هم پیر شده بود!اما خب به علت نظریه نسبیت و کندی زمان حداقل از لحاظ ظاهری پیر نشده بود.

کوپر اصلا 120 سالش نیست اون مدت زمان فقط برای انسان های زمین سپری شده و نه کوپر و برند دختر اصلا یه چیز واضح هست زمین و سیاره پوشیده از اب دوتا زمان سنجی کاملا متفاوت دارن و تفاوتشون هم بخاطر همون سیاه چاله هست اون مدت زمانی رو که تو اون سیاره سپری میکنن همون 2 ساعت و خرده ای هست ولی برای زمین چندین سال گذر میکنه

وگرنه اون چیزی که میگی تاحدودی درسته و خودش هم میگه که به خاطر ناهنجاری گرانش(و به قول خودت دخالت هوش مصنوعی) سقوط میکنه و.... . پس تناقض من واقعا رفع نمیشه! چون شاید بالقوه تواناییش رو داشته ولی بالفعل نبوده. یعنی اولین پروازش به سمت کرم چاله و اون سه تا سیاره و اینا کاملا برای اولین بار بوده! اینا کاملا از روی فیلم معلومه.

اینا رو دیگه باید بزاری به اون حساب که کاراکتر کوپر یه فرد توانا و مستعد در خلبانی هست و این نکته رو هم فراموش نکنی که در وهله اول شاهد فیلم هستی و نه مستند! و در وهله دوم این اتفاقات رو به مرور در فوتبال میبینیم مسی که 19 سال سن داره هیچ تجربه حرفه ای نداره تو یه بازی هتریک میکنه حالا امکان داره تو بیای این اتفاق مسی رو تو فیلم ببینی و بعد بیای مثل اینجا بگی چجوری امکان داره یه بچه 19 ساله تو اولین تجربه اش هتریک کنه چون بالاخره استعداد و توانایی چیزی نیست که بگی چون بار اول بوده امکان نداره این اتفاق برای راننده ها و خلبان های هواپیما هزاران چیز دیگه رخ میده

------------------

در کل ایرادات بنی اسرائیلی گرفتی چیز هایی که میشه تو هر فیلم و هر اثری اینجوری ایراد بگیری نباید یادمون بره که Interstellar یه مستند علمی نیست و فیلم هست و یه فیلم جذاب معیار هایی داره و لازم نیست تابع یه سری قوانین باشه دنیای اینترستلار هم قرار نیست واقعی باشه

 

[ghost]

چقدر این پایانش بهتره :d

Jonathan Nolan recently revealed how his original screenplay for the sci-fi epic ended before his brother rewrote it

Jonathan said his "much more straight-forward ending 'had the Einstein-Rosen bridge [colloquially, a wormhole] collapse when Cooper tries to send the data back.' So no tesseract (that was Christopher’s idea), no time manipulation, and no return home. Nolan didn’t elaborate on this point, but we might speculate that the original end to the movie was as dark and unforgiving as space."

 

[Red Ѵ]

از طرفی کوپر واقعا مهارت های فنی داره ولی از طرفی هم نداره! از طرفی مخ علمی قوی داره(کشف بعد پنجم و چهارم)

محمد، برادر بنده این برای بار بیست هزارم کوپر فرمول بعد چهارم و پنجم رو کشف نمیکنه اصلا توانایی و درک مغزی این کار رو نداره از همون اول که میرن تو اون فضا و بعد های چهارم و پنجم این تاریس هست که فرمول رو بدست بیاره و اون رو کشف میکنه کوپر فقط اونجا یه مهمون و کسی هست که افتاده اونجا و این وظیفه رو بر عهده داره تا به مورفی انتقال بده این فرمول رو

حتی کوپر به تاریس نمیگه این فرمول چی هست! ازش میخواد که بصورت یه کد مورس درش بیاره تا به ساعت انتقالش بده

حالا کلا تو این تاپیک مقایسه چندتا فیلم هم قرار صورت بگیره؟ یا کلا تک فیلمه میرید جلو؟

تمرکز که کلا رو یک فیلم و یا انیمیشن هست ولی در صورت نیاز میتونید برای پیشبرد بحث با فیلم های دیگه مقایسه کنید

 

[ma_fa198]

من نفهمیدم دکتر مان واسه چی میخواست کوپر بکشه و برنامش چی بود؟


بنظرم فیلم خیلی خوبی بود و از نظر احساسی هم قوی کار شده بود

(تا اونجایی که من فهمیدم!) اصولا افرادی که برای اکتشاف سیارات فرستاده می شدن (همون دوازده نفر) بعد از رسیدن به سیاره ی مقصد دو حالت براشون پیش میومد! یا اینکه سیاره قابل سکونت هست که در اون صورت سیگنالی رو به زمین می فرستادن که نشون دهنده ی حیات تو اون سیاره هست و ناسا افراد خودش رو به اون سیاره می فرستاد تا سیاره رو دقیق بررسی کنن و پلان B رو اجرا کنن (همون طور که کوپر و تیمش فرستاده شدن!) یا اینکه سیاره قابل سکونت نبود و شخص فرستاده شونده باید اونجا می مرد (تو تنهایی)! سیاره ای که دکتر مان بهش فرستاده شده بود ، قابل سکونت نبود! ولی چون مان از مردن می ترسید ، نقشه کشید و به دروغ سیگنال وجود حیات رو فرستاد تا ناسا افرادش رو بفرسته و اینجوری مان نجات پیدا کنه! بعد از اینکه کوپر و تیمش به سیاره می رسن مان برای اینکه دروغ گفته بود و فقط می خواست خودش رو نجات بده تصمیم گرفت کوپر رو بکشه و با سفینه ی کوپر برگرده به زمین!

 

[TCSCELL]

چقدر این پایانش بهتره :d

Jonathan Nolan recently revealed how his original screenplay for the sci-fi epic ended before his brother rewrote it

پس قضیه افتادن کتابای اتاق دخدر کوپر و قضیه ساعت و خیلی موارد دیگه رو چجوری میخواستن توجیه کنن؟
======
[MENTION]Древний Иран[/MENTION]

حالا خوبه دو بار فیلم رو دیدی، یه بار دیده بودی چی میشد!

 

[sn@ke]

مثل اینکه فقط من بودم اینجا زیاد با فیلم حال نکردم به خاطر اینکه به نظرم فیلم چیز جدیدی نداشت اول فیلم و گروهی که حرکت میکنن برای پیدا کردن سیاره جدید یه جورایی من یاد فیلم سیاره میمون ها انداخت نسخه قدیمی نه جدیدی ها از بخش فضا و اتفاقاتی که افتاد فیلم هیچ چیز جدیدی برای گفتن نداشت از طرف دیگه من به شخصه فیلم Contact 1997 در این بخش قویتر از این فیلم دیدم .

دوست عزیز تنها نیستی :d
فقط از به تصویر کشیدن فضا و جلوه های ویژش خوشم اومد....
وگرنه واقعا حق داری چیز جدیدی نداشت...قسمت جذابش میتونست همون بعد 4 و 5 باشه که متاسفانه زمانش خیلی کم بود و در حقیقت انگار فقط خواسته بود داستانش و تکمیل کنه و یک اشاره ای کرده بود:d

اینم چند تا مطلب شابد مفید باشه( برای تنبلا حال سرچ ندارن):d

Spoiler: کرم چاله

یکی از جنبه‌های جالب کرمچاله‌ها، به‌کاربردن آن‌ها برای انجام سفر در فضازمان است. می‌دانیم که فاصله زمین تا نزدیک‌ترین ستاره به جز خورشید، نزدیک به ۴٫۲۸ سال نوری می‌باشد. پس نور با سرعت تقریباً ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه بیش از ۴ سال طول می‌کشد تا به این ستاره برسد. اکنون ما با فناوری امروزه بیش از یک میلیون و سیصد هزار سال زمان نیاز داریم تا به این ستاره برویم که برای آدمی نشدنی است. این‌گونه برمی‌آید که با انگارهٔ بودن کرمچاله، می‌توان از یک سو به درون آن رفت و تقریباً بلافاصله پس از خروج از سوی دیگر، در جایی دوردست از جهان سردرآورد. در این چهارچوب می‌توان از جهانی دیگر نیز سردرآورد.
پس این نادرست است که مردم سیاهچاله‌ها را به عنوان ابزارهایی برای مسافرت‌های فضایی می‌شناسند. اما باید بدانیم که سیاهچاله‌ها دارای افق هستند و هنگامی‌که چیزی، گرچه نور، وارد آنها شد، افزون بر نابودی، امکان خروج برایش وجود ندارد.البته باید بدانیم که کرمچاله‌ها فقط مدل‌هایی ریاضی هستند و آشکارسازی و رصد آنها تاکنون بی‌سرانجام بوده‌است. همچنین گذر از کرمچاله‌ها برای سفر در زمان عملاً کاری نشدنی است زیرا با فروریزی شدیدی که آنها دارند هیج جاندار شناخته‌شده‌ای نمی‌تواند آن را تاب بیاورد و باید بدانیم که باز و بسته شدن آن‌ها آن اندازه تند رخ می‌دهد که هر ماهیتی در هنگام گذر از آن‌ها به دام خواهد افتاد. البته تا رسیدن به یک نگرهٔ درست از گرانش کوانتمی نمی‌توان داوری همه سویه‌ای انجام داد

Spoiler: سیاهچاله

سیاه‌چاله ناحیه‌ای از فضا-زمان است که جرم در آن فشرده شده است.[SUP][۱][/SUP] وجود سیاه‌چاله‌ها در نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین پیش بینی می‌شود. این نظریه پیش بینی می‌کند که یک جرم به اندازه کافی فشرده می‌تواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان وتشکیل سیاهچاله شود. پیرامون سیاهچاله رویه‌ای ریاضی به نام افق رویداد تعریف می‌شود که هیچ چیزی پس از عبور از آن نمی‌تواند به بیرون برگردد و نقطه بدون بازگشت است. صفت «سیاه» در نام سیاه‌چاله به این دلیل است که همه نوری که به افق رویداد آن راه می‌یابد را به دام می‌اندازد که این دقیقاً مانند مفهوم جسم سیاه در ترمودینامیک می‌باشد.[SUP][۲][/SUP] مکانیک کوانتوم پیش‌بینی می‌کند که آفاق رویداد مانند یک جسم سیاه با دمای متناهی از خود تابش‌های گرمایی گسیل می‌کنند. این دما با جرم سیاهچاله نسبت وارونه دارد و از این روی مشاهده این تابش برای سیاهچاله‌های ستاره‌ای و بزرگتر دشوار است.
اجسامی که به دلیل میدان گرانشی بسیار قوی اجازه گریز به نور نمی‌دهند برای اولین بار در سده ۱۸ (میلادی) توسط جان میشل و پیر سیمون لاپلاس مورد توجه قرار گرفتند. اولین راه حل نوین نسبیت عام که در واقع ویژگیهای یک سیاهچاله را توصیف می‌نمود در سال ۱۹۱۶ میلادی توسط کارل شوارتزشیلد کشف شد.[SUP][۳][/SUP][SUP][۴][/SUP] هر چند که تعبیر آن به صورت ناحیه‌ای از فضا که هیچ چیز نمی‌تواند از آن بگریزد، تا چهار دهه بعد به خوبی درک نشد. برای دوره‌ای طولانی این چالش مورد کنجکاوی ریاضیدانان بود تا اینکه در میانه دهه ۱۹۶۰، پژوهش‌های نظری نشان داد که سیاهچاله‌ها به راستی یکی از پیش بینی‌های ژنریک نسبیت عام هستند. یافتن ستارگان نوترونی باعث شد تا وجوداجرام فشرده شده بر اثر رمبش گرانشی به عنوان یک واقعیت امکانپذیر فیزیکی مورد علاقه دانشمندان قرار گیرد.[SUP][۵][/SUP] اینگونه پنداشته می‌شود که سیاهچاله‌های ستاره‌ای در جریان فروپاشی ستاره‌های بزرگ در یک انفجار ابرنواختری درپایان چرخه زندگیشان بوجود می‌آیند. جرم یک سیاهچاله پس از شکل گیری می‌تواند با دریافت جرم از پیرامونش افزایش یابد. با جذب ستارگان پیرامون و بهم پیوستن سیاهچاله‌های گوناگون، سیاهچاله‌های کلان جرم با جرمی میلیونها برابر خورشید تشکیل می‌شوند.[SUP][۶][/SUP]
یک سیاهچاله به دلیل اینکه نوری از آن خارج نمی‌گردد نادیدنی است، اما می‌تواند بودن خود را از راه کنش و واکنش با ماده از پیرامون خود نشان دهد. از راه بررسی برهمکنش میان ستاره‌های دوتایی با همدم نامرئیشان، اخترشناسان نامزدهای احتمالی بسیاری برای سیاهچاله بودن در این منظومه‌ها شناسایی کرده‌اند. این باور جمعی در میان دانشمندان رو به گسترش است که در مرکز بیشتر کهکشان‌ها یک سیاه‌چاله کلان‌جرم وجود دارد. برای نمونه، دستاوردهای ارزشمندی بازگوی این واقعیت است که در مرکز کهکشان راه شیری ما نیز یک سیاهچاله کلان جرم با جرمی بیش از چهار میلیون برابر جرم خورشید وجود دارد.

Spoiler: بعد چهارم

بعد چهارم چیست؟ نخستین بار اینشتین زمان را به عنوان بعد چهارم مطرح کرد. برای روشن شدن موضوع از دنیای یک بعدی شروع می کنیم تا به دنیای چهار بعدی برسیم. خط راست مثالی از دنیای یک بعدی است که از نقطه‌هایی پشت سر هم تشکیل شده و فقط دارای طول هست و اجسام تنها روی آن می‌توانند به یک سو حرکت کنند. صفحه مثالی از عالم دو بعدی است که از مجموعه‌ای از خط‌ها تشکیل شده که فقط دارای طول و عرض هستند. حجم یا فضای سه بعدی نیز همان دنیای ملموس سه بعدی است که دارای طول و عرض و ارتفاع است. بعد چهارم یعنی زمان ، نخستین بار توسط اینشتین مطرح شد. پیش از او ، نیوتون فکر می‌کرد که زمان کمیتی است که در همه‌ی عالم یکسان است. یعنی ساعت روی دست شما و ساعتی که در فلان ستاره است یک جور کار می‌کند. به عبارت دیگر زمان در همه جا مطلق است. اما اینشتین نگهی متفاوت به این موضوع داشت. او گفت که برای این که معادله های فیزیک جهان شمول باشند ، یعنی هم روی زمین و هم در یک ستاره ی معین صادق باشند ، باید زمان مطلق نباشد. یعنی زمان حول و حوش ستاره‌ای که خیلی سنگین است، خیلی تندتر می گذرد و روی ی ستاره‌ ای کم جرم تر زمان باید کندتر بگذرد. پس در جایی که هیچ جرمی وجود ندارد (مثل فضای بین ستاره ها) زمان خیلی خیلی کند جلو می‌رود. البته این به معنای خراب بودن ساعت شما نیست ! یعنی اینکه اگر با ساعت خود به آنجا برویم چیزی از کندی زمان نمی‌فهمیم. اما اگر کسی از زمین بتواند ساعت ما را بخواند می‌فهمد که ساعت ما مثل وقتی که روی زمین بود کار نمی‌کند. امروزه در نظریه ابرریسمان جهان با ابعاد بیشتری نیز متصور هستند! آیا با اتساع زمان آشنایی دارید ؟ یعنی هر چقدر سرعت بیش تر باشد زمان دیرتر می گذرد و برای مثال اگر به نزدیک سرعت نور برسیم گذشت زمان ناچیز می شود. این موضوع پیامدی از نظریه نسبیت خاص اینشین است.

در مورد بعد پنجم مطلب شسته رفته پیدا نکردم.....

Spoiler: بعد پنجم (لینک و خلاصه مقاله)

خلاصه مقاله
۱- براساس نظریه ریسمان ها، جهان ما پوسته اى ۴ بعدى است که در یک فضا- زمان ۱۰ بعدى شناور است.
۲- درصورت انحناى شدید ابعاد فراسوى جهان ما، هر ذره اى که قادر به خروج از ابعاد چهارگانه این جهان باشد، مى تواند با میان بر زدن از میان بعد پنجم، حتى از نور هم پیشى بگیرد.
۳- حرکت سریع تر از نور، از دید برخى از ناظرهاى این جهان، به معناى سفر در زمان و بازگشت به گذشته است.
۴- گراویتون ها و نوترینوهاى خنثى ذراتى هستند که امکان خروج از جهان ما را دارند. بنابراین این ذرات قادرند در زمان سفر کنند.
۵- بدین ترتیب طى چند دهه آینده و با کمک نوترینوهاى خنثى قادر خواهیم بود ایده سفر در زمان را به طور تجربى بیازماییم.
سفر در زمان از بعد پنجم

 

[mohsen7337]

استیون هاوکینگ رو اگر نظریه هاشو قبول نداشته باشن , به عنوان یک انسان که در فیزیک و ریاضی تجربه دارد اساتید قبولش دارند !
یک جایی در کتابش میرسه که : "تصور کنید واقعیت را در چهار بعد (سه بعد فضا +زمان به عنوان بعد چهارم) " در ادامه میگه "البته تصور یک وظعیت چهار بعدی محال است .راستش رو بخواهید من خودم همینطوری در تصور سه بعدی اشیا خیلی وقت ها مشکل دارم"