داخل پرانتز یک نکته ای رو بگم، اینکه یه داستان ستینگ بزرگی داره دال بر بهتر بودن پلات و یا داستانش نیست.
کلا در مقوله داستان یک بازی زیر مجموعه های زیادی وجود دارن. مثل ستینگ, پلات, شخصیت پردازی، نریتیو دیزاین، خود استوری و البته فرم روایت. ضمن اینکه تعریف لغت Story با ان چیزی که ما تو فارسی میگیم فرق داره. چون Story به معنی داستان صرف نیست! حتی داستانی که یک گیمر موقع بازی کردن توی ذهنش میسازه هم Story محسوب میشه. مثال میزنم؛ مثلا بهترین بازی نسل گذشته از نگاه بنده یعنی Mass Effect بهترین "داستان" رو داره، چون از هر نظر کامله. بهترین نیست اما کامله. ستینگ بازی و یونیورسی که معرفی میکنه انقدر بزرگ و عظیمه که میشه به راحتی ان رو از Star Wars هم بهتر دونست. پلات و کلا طرح داستانش عالیه و به راحتی گیمرهارو درگیر دنیای بدیع خودش میکنه. نریتیو دیزاین یا کلا هرچی که به روایت بازی منجر میشه به بهترین شکل ممکن پیاده شده. از موسیقی تا طراحی های عظمت گرای محیطی, همشون در راستای انتقال حس دنیای بازی هست. و بهترین قسمت بازی یعنی Story هایی که هر گیمر به واسطه "انتخاب" تو بازی برای خودشون میسازن و از این حیث بازی رو بی نظیر میکنه. من شرط میبندم هرکسی هر دفعه که ME بازی میکنه توی ذهنش یه شخصیت و یک کاراکتر رو برای شپرد متصور میشه و با یه انگیزه شخصی وارد مبارزاتش میشه. یجورایی شخصیت درون خودش رو روی شپرد فرافکنی میکنه.
یا بازی بعدی مورد علاقم تو نسل قبل یعنی UC2. ستینگ بازی چون تقریبا واقع گرایانه هست چیز عجیبی نیست. پلات بازی خود کلیشس. اما شخصیت شوخ بازی که باعث میشه اینبار به همراه یک دزد شوخ ماجراجویی کنید، در کنار نریتیو دیزاین و کلا فرم روایی منحصر به فرد تبدیل به یک داستان عالی بشه. مثلا دقت کنید تو UC2 رنگ بندی های شاد و شارپ (که اساتید بازیسنتر بهش لغب آب رنگی داده بودن!) یکی از مهمترین ابزار نریتیو دیزاین بازی هست که فضای خشک و خشن محیط ها رو میشکونه و کلا با کم رنگ کردن خشونت تو بازی باعث میشه داستان تم فانتزی تری به خودش بگیره و بیشتر از داستان لذت ببرید. نقطه مقابل TLoU هست که باز پلات و طرح نویی نداره و باز هم کلیشه هست، اما با اتمسفر خشک و بی نهایت خشنش به همراه حس سینماتیکی که تو کل بازی هست یه نریتیو دیزاین منتحصر به فرد خلق میکنه که کلا یه چیز عجیبی هست!
کلام آخر اینکه بزرگ و یا فلسفی بودن یک داستان دلیل بهتر بودن ان نسبت به یک داستان ساده تر نیست. مثال نقض هم Bioshock Infinity در مقایسه با همین TLoU هست. BI از حیث معنی گرایی و مفهوم یه چیز عجیب غریبیه که از سیاست تا فیزیک کوآنتوم و متا فیزیک رو شامل میشه اما در مقابل TLoU یه داستان ساده بدور از هیچ پیچیدگی هست. اما بازم TLoU داستانش بهتره. اینکه CoD ها داستان های خوبی ندارن و خصوصا نسبت به Halo مثل معروف عرش تا فرش رو تو ذهن تداعی میکنن هم ربطی به سادگیشون نداره. به این مربوطه که CoD ها عملا هیچی ندارن! و تنها نقطه قوت و اتکاشون ستینگ بازی هست که انم باز ارزشش بخاطر جذابیت های ذاتی خود جنگ و یا اتفاقات تاریخی بوده. البته با اینکه این داستان ساده یه چیز خود خواسته هست هم کاری نداریم.