طرفداران ژانر JRPG

منم با نجات کودکان جذب سری شدم :D
خیلی حق بود انصافا

پس اول اورج رو میزنیم ببینیم چطوریاس

مشتاقیم نظرت راجع به 16 رو هم بشنویم:D
فقط یکم زود جمعش نکردی؟ چند ساعت بود مگه
آها اینم بگم، ژاپنی بزن ریمیک رو!
صداپیشگی ها مخصوصا آریث خداااااست :x ، یوفی رو هم انگلیسی نشنیدم ولی ژاپنیش قشنگ از اون تیپ کاراکترهاییه که مطمئنم انگلیسی نزدیکشم نمیشه:-" خلاصه ژاپنی بزن:D

والله من از روز عرضه بکوب دارم میزنم و غیر از این مهمان ناخوانده که گفت یک ساعت دیگه خونتونم، کلا تو خونه دست به سیاه و سفید نزده بودم و کوهی از ظرف وجود داشت:)) کلا برنامه : کار==>خونه و دو ساعت خواب ==> بازی تا 2~4 :-"
و با این حال هر روز چندتا از بچه ها بهم میگن خجالت بکش هنوز تموم نکردی :-" فلانی ها دو قرنه تموم کردن و ...

ولی خوب من کلا همه چیو کامل میرم، دیالوگ های آپشنال رو میرم گوش میدم، Lore و توصیح آیتما رو میخونم و ... حقیقتا زودتر این از من بر نمیاد دیگه:))
 
آخرین ویرایش:
آها اینم بگم، ژاپنی بزن ریمیک رو!
صداپیشگی ها مخصوصا آریث خداااااست :x ، یوفی رو هم انگلیسی نشنیدم ولی ژاپنیش قشنگ از اون تیپ کاراکترهاییه که مطمئنم انگلیسی نزدیکشم نمیشه:-" خلاصه انگلیسی بزن:D

والله من از روز عرضه بکوب دارم میزنم و غیر از این مهمان ناخوانده که گفت یک ساعت دیگه خونتونم، کلا تو خونه دست به سیاه و سفید نزده بودم و کوهی از ظرف وجود داشت:)) کلا برنامه : کار==>خونه و دو ساعت خواب ==> بازی تا 2~4 :-"
و با این حال هر روز چندتا از بچه ها بهم میگن خجالت بکش هنوز تموم نکردی :-" فلانی ها دو قرنه تموم کردن و ...

ولی خوب من کلا همه چیو کامل میرم، دیالوگ های آپشنال رو میرم گوش میدم، Lore و توصیح آیتما رو میخونم و ... حقیقتا زودتر این از من بر نمیاد دیگه:))
آخه من انیمه هم نمیبینم ژاپنی میذارم قشنگ نصف میشم :-"
بازم ممنون بابت توضیحاتت
 
آخرین ویرایش:
  • Smile
Reactions: J. Constantine
خوب بالاخره تموم شد دیشب! :x

اول اینکه :

fdba4bfb0c4ed8a005a6fd276d560f4e.jpg

در وصف بازی، و مخصوصا باس فایت های بازی! :x
فوق العاده بودن! عالی عالی! :x
بازی رسما قله ی جدید حماسی بودنه:دی ... یعنی من که ته فن GOW هستم، حداقل برای من، بالاخره تاج پادشاهی رسید به وارث بعدی که FF16ه! :D یک باس فایت هایی داره، کرک و پرتون میریزه از خفن بودن:دی
و با اینکه QTEهای ساده ای داره، ولی نشون میده چقدر QTE برای خلق صحنه های خفن و سینمایی در بطن بازی(و نه صرفا کاتسین) جوابه:دی
حالا هی لگید خوب کاری میکنند QTE از بازیا حذف میکنند:( خیر! اصلا هم خوب کاری نمیکنند:-"

به نظرم بازی توی مواردی که به داستان و انتقال حس و فلان و اینا ربط پیدا میکنه خیلی خوب عمل میکنه:x
کاراکترهای بازی خیلی دوست داشتنی (و یا حتی بد! نَجِس!!!!!! اصلا!!! هستن:-" ) هستند ، شخص Cid گل سر سبد بازی:x اصلی ترین دلیلی که بازی رو انگلیسی زدم(دور دوم ژاپنی امتحان میکنم، گرچه خود کارگردان گفته زبون اصلیه بازیمون انگلیسیه) همین صداپیشگی Cid بود، دمش گرم واقعا :D
من زیاد پیشنمایش ها و گیم پلی های بازی رو ندیدم قبل عرضه، ولی در حد دو سه جمله صدای سید رو که شنیدم گرفت طرف:))
ولی خوب کاراکترهای خوب بازی به سید ختم نمیشن و پر از کاراکترهای خوبه بازی:x (تا بحث کاراکتر هست بگم وایفوی برتر تایرا ست :دی بقیه تو حاشیه ن :p )

داستان بازی و کلا حس و حال بازی، هرچی که جلوتر میره بیشتر FF میشه...
این برای یک سریا خوبه و نکته مثبت، ولی فکر کنم یک سریا رو هم احتمالش هست ناامید کرده باشه:-" (برای من مثبته:دی )
البته به خاطر وجود سامن های سری به عنوان نقش های اصلیه بازی، در کنار خیلی موارد دیگه، اون حس FF رو خیلی میده :D

موسیقی های بازی مخصوصا سر باس فایت ها قشنگ میرید تو آسمونا :x :x :x
دیشب که بازی تموم شد و داشتم پیش رفقا اعلام کف کردگی میکردم:)) در حال رد شدن Credits هر موقع آهنگ های حماسی پخش میشد مثل اون عکس سفیروث میشدم:))
البته یکی دو جا توی بازی بود که با خودم میگفتم این آهنگه جاش اینجا نیستا! وسط یه صحنه ی خفن یهو میدیدی فاز آروم گرفت آهنگ:-" ولی خوب یکی دو جا بود:-"

خلاصه ، داستان ، کاراکترها ، کارگردانی صحنه های حماسی و باس فایت ها ، موسیقی های بازی : :x :x :x

یکی از قابلیت های خیلی خوب بازی، Active Time Lore بود ، که توی هر لحظه بازی حتی کاتسین ها میتونستید با تاچ پد صفحه رو بیارید بالا و اطلاعات جدید و قدیمی Lore رو ببینید که به اون بخش مربوطه

مثلا همون اول بازی یه اشاره کوچیک میشه به یک ستاره تو آسمون، شما میتونید درجا اطلاعاتی در مورد اون ستاره رو ببینید:-"
یا کشور،شهر،کاراکترها،اصطلاحات و ...

در کنار این یک قابلیت دیگه ای هم تو بازی هست که میتونید در گذر زمان، اتفاقات رو روی نقشه ببینید، کی به کجا داره حمله میکنه، نتیجه فلان جنگ چی شد و ...
و همینطور دایره ی روابط کاراکترها با شخصیت اصلی و با هم دیگه رو ببینید
حتی مینویسه که مثلا تو فلان تاریخ، شخص X ، شخص Y رو نجات داده و ...

این دو مورد اگر تو بازیی مثل FF12 میبود خیلی به دردش میخورد! یعنی اونجا من واقعا داشتم گیج میزدم چی داره میشه:))
راستی چقدر هم داستان و هن یک سری محیط ها حس FF12 داشتن! یکی دو جا قشنگ حس میکردم اگر FF12 ریمیک بشه، فلان محیطش همین میشه:-"

---

اما ... بازی پرفکت نیست:-"
مشکل داره، یه سری مشکلاتم داره که با تمام خوبی ها واقعا نمیشه از کنارش گذشت!
نه مشکل فنی و اینا نیست، ساختار بازیه...حداقل به نظر من خیلی مشکلن:دی

اول اینکه بزار بگیم بازی به "هیچ" عنوان RPG نیست!
و شما انگر اسم " RPG " بخواید بیارید کنارش(حتی ARPG ) رسما با بدترین RPG عمرتون احتمالا طرف هستید:دی
رو راست باشیم، بازی اکشنه کاملا :دی داشتن ماموریت فرعی، GTA رو که مثلا تبدیل نمیکنه به RPG ! اینم همونه:دی

اما مشکل اینه من فکر نمیکنم تا حالا تو عمرم بازیی کرده باشم که به خودم بگم این بازی باید RPG میبود و داره زار میزنه باید RPG میبود:دی
یک دلیلش احتمالا مقایسه با بقیه بازی های سری هست، خواه ناخواه آدم مقایسه میکنه دیگه...تازه من کلا با این بازی ، صرفا 4تا FF زدم:-" (و ریمیک رو از اصلی جدا کنیم و WOFF رو هم حساب کنیم، 6تا :-" )

اول از اینجا شروع کنم، ساختار مپ بازی خیلی شبیه به FF12 هست، یه سری جاها خطی ، یه سری جاها محیط های بزرگ تر، جا به جایی تقریبا مشابه و ...
بعد اون بازی رو دیدین چقدر چیزای مخفی و جالب داره

از اینکه Elite Enemies با دراپ خاص داره، اصلا شرایط ریسپاون شدن خاص دارن ، صندوق حاوی جادو و سلاح به درد بخور همه جای بازی هست ، کلا گشت و گذار تو بازی اهمیت داره! بچرخی تو محیط یه چیزی گیرت میاد...
توی FF16 ؟ گشتن تو محیط فحشه، اتلاف وقته! :دی
تو قرار نیست آیتم خاصی پیدا کنی، قرار نیست ماموریت فرعی وسط نا کجا آباد گیر بیاری، قرار نیست متریال خاصی بگیری، قرار نیست حتی به دشمن خاصی بربخوری(یکی دوبار فکر کنم فقط:-" )
ولی خوب مثل من مرض داشته باشی بازم میگردی:))
خیلی خلاصه بگم توی FF15 دیگه ته تهش میرفتی یه اسکله پیدا میکردی ماهی میگرفتی! تو محیط 4تا متریال پیدا میکردی اینا، باهاش یه آشپزیی میکردی، دستور پخت جدید گیر میوردی، یه کالکتیبلی جمع میشد انگار (جدا از تاثیرش)
حالا FF12 و 15 هیچ، خطی ترین بازی دنیا یعنی FF7R ارزش گشت و گذار بیشتر بود، چون ممکن بود سلاح،متریا،سامن یا موارد دیگه بیابی:دی و همشونم به درد میخوردن! (و وقتی محتوایی نیست، خوب خطی بساز:دی )

حالا اینجا یه مشکل دیگه هم پیش میاد که وصل میشه به RPG نبودن باز:-" سیستم آپگرید بازی کاملا خطیه!
یعنی چی؟ سلاح و 2تا آیتم دیگه ای که میبندی، 90% مواقع از بخش داستانی میگیری، باس داستانی رو میزنی،آیتم خاص میگیری، سلاح جدید میسازی، و این قضیه تقریبا همیشه برقراره، یا آیتم ریوارد داستان اصلیه، یا دقیقا تو خط اصلیه داستان تو صندوق گذاشته شده، یا همون که باس رو میزنی و متریال میگیری
شما قرار نیست سلاحت عنصر خاصی داشته باشه، افکت خاصی داشته باشه، یا هرچیزی که با خودت بگی نه فلان سلاح رو بسازم بهتره، کاملا خطی پیش میره، این وسط 4تا آیتمم گذاشتن از بونتی هانت ها بتونی متریال بگیری و بسازی:دی
برای نمونه FF7R رو در نظر میگیری، هر سلاح یه Skill Tree جدا داشت، یه skill خاص داشت، تعداد متریای متفاوت داشت و ...
حالا کاری به نمونه عرف های دیگه که هر سلاح عنصر خاصی داره و ... ندارم
به نظرم این یکی از مواردیه که RPG نبودن داره
ضربه میزنه، آپگرید خطی و نبودن پارتی در کنارش، باعث میشه محیط خالی از بند و بساط به درد بخور باشه!

بعد جالبه دشمن رو میکشی، بهتر متریال میده بازی(کلا جز متریال خاص؛ 3~4نوع متریال دیگه بیشتر بازی نداره) بعد از اولین دشمن بازی تا آخرین دشمن همچنان همون متریال دراپ میشه، با خودت میگی خوب که چه؟ اصلا ما دراپ متریال داریم که چی؟ وقای حتی باهاش پوشن هم نمیشه ساخت:دی (میشه؟ نیافتم چیزی من:)) ) و قیمت پوشن هم ارزونه، کلا مهم نیست:-"

باز این قضیه RPG نبودن جای دیگه ای که خودش رو نشون میده، اینه که ...
اصولا توی بازی ها آدم میره شهر جدید دلش خوشه بره شاپ بگرده 4تا آیتم جذاب ببینه بخره!
نیست...شاپ کوفت هم نداره:دی
تنها چیزی که داره، یه سری آیتم به اصطلاح آپگرید کننده قدرت هاته... کاراییشون؟
xثانیه کول داون فلان اسکیل میاد پایین یا 7~8% قدرت فلان اسکیل رو میبره بالا :| بعد بازی میکنید میبینید چقدر فاقد اهمیته این موارد:دی
بعد باز تو ارائه همینم شاپ مشکل داره!

مثلا شما قدرت شماره 3 رو میگیرید، خوبه دیگه جدیده! میخواید استفاده کنید
شاپ ها تازه میان اکسسوری برای قدرت شماره 2 میدن:| خوب چراااااا؟ بزارید قدرت جدید گرفتم با اون کیف کنم:)) و این قضیه تا آخر بازی برقراره:دی (گرچه میگم کلا فاقد اهمیته اون اکسسوری ها:-" اونقدر نیستن تاثیر گذار باشن)

تاثیر بعدیم بگم باز:دی
در عین حال که مبارزات بازی خیلی خوشگل و جذاب هستن، قدرت جدید آدم میگیره ذوق میکنه و ...
بازی چالشی نداره (درجه سختی FF تازه باز شده بعدا باید برم )
بازی نه سخت هست و نه ازت میطلبه که آقا 4تا اسکیل درست بزن رو سر دشمن راحت تر بترکه یا مثلا به فلان اسکیل ضعف داره...
نه، شما با هر قدرت و هرجوری برید سیستم مبارزات یکین...
جاخالی بدید بزنید:دی (یا پرفکت گارد بزنید:-" )
و جز اسکیل ها، بازی تنوع کومبوی چندانی نداره:-"

این بده... به نظر من بده:دی
باس های FFهای دیگه رو یادم میاد تهش این بود یه سلاحی جادویی چیزی برمیداشتم یکم دست میزدم به بیلد کاراکترها، یه 4تا باف رو خودم یا دیباف رو دشمن میزدم و ... ، یکم فکر و استراتژی میطلبه... حتی GOW جدید هم دیگه دشمن زره یخی داره نمیای با تبر باهاش بجنگی که :دی

کلا من هرچقدر بگم این RPG نبودن بازی چقدر به ابعاد مختلف بازی ضربه زده؛ فکر نکنم تا یبل تجربه ش حسش کنید:دی

به نظر من سیستم مبارزات FF7 خیلییییییی بهتره:دی هم در عین حال اکشنه و جذابیت داره و تا حد زیادی ریل تایم:-"
هم بند و بساط RPG بودن رو داره:دی

آها یه موردم بگم، شاید بگید دیدگاهم کلا نسبت به سیستم مبارزاتش اشتباهه و باید با DMC مقلیسه میشد...
خوب...من DMC نزدم نمیتونم، ولی دوتا دیگه از بچه ها که خوره ی DMC هستن هم میگفتن از این نظر خیلی محدود هست نسبت به اون:-"

---

خیلی غر زدم؟ :))
با این حال بگم که من ماموریت های فرعی رو کامل رفتم، اوایل داشتم یکم فحششون میدادم (چون ریوارد نداشتن و موضوع داستانیشونم یکی بود) ولی جلوتر هم یک سری ابزار/آپگرید به درد بخور تو بازی میدادن ، هم داستان هاشون متنوع تر شد و به افراد دور و برمون بیشتر میپرداخت، شاید سیستم ساده ای میداشتن، ولی من راضی بودم:-"
بونتی هانت هم اضافه شد من دوست داشتم
و مجموع اینا با هم ، باز یه سری جوایزی داشت که تشویق بشی بریشون :دی (برید ماموریت ها رو، اواخر کار به ماموریت های مهم تری میرسن که مشخصه پیش نیاز دارن )
یه سری چلنجم باز شدن، همچنان جوایز فاقد اهمیته (از همین اکسسوری بیخودا :دی ) ولی خوب، چلنجه و کمی از پلی استایل خودت دورت میکنه:دی

دیگه رکورد آنلاین زدن و لیدربورد اینا مال ما نیست:p

---

با تمام این تفاسیر و انقدر غری که زدم:)) شاید بگید الان میاد میگه حقش امتیاز متوسطه...
ولی نه، بگم بهش مثلا 9 میدم فحشم میدید؟ :-"
اون اولم گفتم این پست رو دیشب دلم نیمد بدم انقدر چسبید آخرای بازی و فایتش و ... >:) احترام نگه داشتم 12ساعتی:))
با این حال تا 8 هم ملت بهش بدن به نظرم راه دوری نیست:-" شاید تا 9.5مم بشه داد...مخصوصا اگر FF12 نزده باشه کسی که هی مقایسه کنه با یک بازی خیلی مشابه تو سری

اون‌ پاراگراف های خلاصه اول واقعا خیلی چیزای شاخین! زیاد به خاطر داستان نمیشه بازشون کرد، و بیشتر باید تجربه کنید :دی
ولی گیم پلی رو میشه یه مقایسه هایی انجام داد:-"

و با همه این حرفا، بین FFهایی که زدم اینجوری رتبه بندی میکنم :

FF7R
FF16
FF15
FF12

اون 7R که به نظرم همه جوره پرفکت بود و خیلی دوستش دارم:-"

16 موارد داستانی اینا عالی، ولی گیم پلی پر از پتانسیل از دست رفته ست که به نظرم خیلی راحت میشد اوکیشون کرد

15 رو کلا دوست داشتم، حس و حالش رو دوست داشتم ولی حتی بعد آپدیت ها هم قشنگ حس میکردی بازی ناقصه :دی اما...خوب... دوست داشتم دیگه! من این پارتی 4نفره ی 4تا دوست رو واقعا پسندیدم:دی

12 تمام متن بالا رو برعکس کنید:دی زیاد با کاراکترها حال نکردم، دنبال کردن داستان راحت نبود:-" و کلا هم زیاد حال نداد:-" از اونطرف گیم پلیش عالی بود، وجب به وجب بازی یه چیزی مخفی کرده بودن، ارزش رفتن به شهر و محیط جدید زیاد بود، سیستم گمبیت به نظرم از اون شاهکارهاییه که هیچکی ازش استفاده نمیکنه:( (یاد هوش مصنوعیه MGS V میفتم که دایورت شده تو صنعت:( )
آها یادم رفت بگم... عجب دیباف آشغالی تو بازی بود :دی Disease :دی دهن منو سرویس کرد این :))

---

اگر حسش اومد تا قبل از FF17 یه بازی دیگه از سری بزنم احتمالا FF8 رو بزارم اولویت ، FF9 که شایعه ریمیکش قویه ، FF10 هم بیینم X-3 میسازن یا ریمیک ، فقط اون 8ه که خبری نیست مظلومانه :دی و به خاطر حضور شخصیت اصلیش تو KH پارتیش هم کلفته :-" چند صفحه پیشم در مورد یه بازی کارتی صحبت کردید، اونم هایپم کرد:))
 
اگر حسش اومد تا قبل از FF17 یه بازی دیگه از سری بزنم احتمالا FF8 رو بزارم اولویت ، FF9 که شایعه ریمیکش قویه ، FF10 هم بیینم X-3 میسازن یا ریمیک ، فقط اون 8ه که خبری نیست مظلومانه :D و به خاطر حضور شخصیت اصلیش تو KH پارتیش هم کلفته :-" چند صفحه پیشم در مورد یه بازی کارتی صحبت کردید، اونم هایپم کرد:))
حالا به سیستم Junction که رسیدی میای میگی RPG ـش زیادیه ;))
 
از اون جا که میدونم همتون اگه PS5 داشته باشید الان دارید با FFXVI کشتی میگیرید بهتره من سوسکی بیام و در مورد Xenoblade Chronicles 3: Future Redeemed صحبت کنم. :D
هیچ ربطی هم به این که موقع عرضه اش گشادیم اومده بود در موردش بنویسم و الان تازه حالم اومده هم نداره اصن[-(

View attachment 298808

من عقب تر یخورده (حالا باشه یخورده بیشتر از یخورده :D) در مورد تاریخچه خالق زنوبلید، تتسویا تاکاهاشی نوشته بودم.
این بشر زنوبلیدش شاید در نگاه اول یه سه گانه باشه
ولی وقتی دقیق تر نگاه کنید یه شش گانه است که سه تا عنوان کوچیک تر این وسط بین عناوین اصلی جا گرفته اند

Future Connected به عنوان Epilogue برای Xenoblade Chronicles 1 عمل می کرد که روایت سرنوشت نژاد High Entia ها بعد از نبرد نهایی وقایع بازی اول رو نمایش می داد
Torna - The Golden Country که به عنوان Prologue برای Xenoblade Chronicles 2 عمل می کرد که روایت سرگذشت شخصیت های Jin و Mythra بود
و نهایتا Future Redeemed که یه جورایی حکم پیش در آمد برای Xenoblade Chronicles 3 رو داره و روایت آخرین بازمونده های City قدیمه و جریان اتفاقاتی که بین اون ها افتاده

اینا هر کدوم بازی های خیلی کوچیک تری اند که رو بیس انجین و گیم پلی نسخه های اصلی با یه سری تغییرات جزئی و مپ های کاملا جدید ساخته شدند و هر کدوم تغییرات QoL منحصر به فردی نسبت به بازی اصلی خودشون دارن که برای Future Redeemed میگم چیاست اینا. خلاصه که با این سه تا بازی که هر کدوم حفره های داستانی بازی های اصلی رو پر می کنند ما این جا یه شش گانه پر و پیمون داریم
و بازی ای که پرونده همچین پروژه عظیمی رو بسته همین Future Redeemed ـه.

View attachment 298809

Xenoblade Chronicles 3 بازی جالبیه. به عنوان اثری که مثلا قراره دو تا دنیای XC1 و XC2 رو ترکیب کنه بیشتر از این که پر فن سرویس از اونا باشه دنبال کار و هویت خودشه و اکثر فن سرویس های بازی میرن تو Post Game بازی که دو تا از شخصیت های مهم به عنوان Hero آنلاک میشن. مسلما تصمیم، تصمیم درستی بوده چون Monolith Soft (سازنده سری) نمیخواسته بازی بیشتر از این که رو پای خودش وایسه به بازی های قبلی متکی باشه و در عین حال هم یه جوری کار کرده که اگه کسی از این بازی شروع کنه تشویق شه دو تای قبلی رو هم چک کنه

این برای Future Redeemed اصلا صادق نیست :D
این جا Monoith Soft گفته "حاجی بیاححح، اگه زنوبلید 1 نزدی.... خاک تو سرت :D اگه زنوبلید 2 نزدی.... خاک تو سرت :D و اگه زنوبلید 3 رو نزدی که اصن واسه چی DLC رو خریدی الدنگ :D"
همون اوایل هم رکس و شولک (شخصیت های اصلی زنوبلید 1 و 2) رو به عنوان دو تا از مهم ترین شخصیت های داستان پرت می کنه وسط که به خودتون بیایید بفهمید این بازی کامل وصله به بازی های دیگه (و جدا از این که بازی تو Aionios ـه. N هم از همون اوایل تو بازی هست که یادتون بندازه این بازی مستقیم به زنوبلید 3 هم وصله)
و با همچین پیش زمینه ای شروع می کنه داستانش رو. بازی به شدت روی این که شما به وقایع سه گانه مسلط اید حساب وا می کنه که اینم در نوع خودش ریسکه ولی به خاطر این که Future Redeemed نهایتا یه DLC تو ابعاد کوچیکه که وظیفه اش بستن گره کورهای داستان بازی اصلیه، همچین ریسکی به شدت جواب میده.

بازی از سر تا تهش پر فن سرویسه برخلاف زنوبلید 3 :x و این شاید یکی از دلایلی باشه که بازخورد بازی حتی مثبت تر از نسخه اصلی بوده (متای 92 و...) چون برخلاف چیزی که سازنده ها میخواستن زنوبلید 3 بیشتر از مخاطبای جدید، مخاطبای وفادار قبلی رو به خودش جلب کرده بود. شایدم این از اول تو برنامه بوده و میخواستن با این DLC جواب ماها رو هم به نوبت بدن :-?
در هر صورت فن سرویسه که ریخته
از خود شولک و رکس که این جا هستن تا دیالوگ های Heart to Heart که به قشنگ ترین شکل ممکن به وقایع و شخصیت های دو تا بازی قبلی گرا می زنن. چند تا از شخصیت های فرعی هم مثل Linka با شخصیت های زنوبلید های قبلی رابطه خانوادگی دارند که قشنگه. محیط ها هم به وضوح جزو اساسی ترین رکن های فن سرویس بازیه و رفرنس هایی که میشه ازشون گرفت خارق العاده است. (مخصوصا منطقه اخر بازی که در موردش جلوتر میگم) و نهایتا خود داستان.

ولی قبل این که زوم کنم رو داستان و جزئیاتش یخورده از تغییرات گیم پلی بگم

View attachment 298811

گیم پلی زنوبلید رو اگه بخوایم به دو بخش مبارزه و گشت و گذار بخش اوپن ورلد تقسیم کنیم
بخش مبارزات خیلی تغییر خاصی ندیده. اساسا سیستم Hero member تو پارتی از بین رفته و در نتیجه کلاس های شخصیت ها محدود به همون کلاس اولیه شونه (که با توجه به طول کوتاه تر بازی و تمرکزش رو همون 6 تا شخصیت اصلی منطقیه) و سیستم اوروبوروس هم جاش رو به یه سیستم شبیه دیگه داده (که این بیشتر دلیل داستانی داره). اورآل یخورده به خاطر نبود سیستم اوروبوروس این Chain Attack ها دیرتر میاد دست آدم. اینم که میشه قابلیت هر پارتی ممبر تو Chain Attack رو با کتاب ها تغییر داد تقریبا یه جورایی یکی از نقاط قوت از دست رفته بخش کلاس بندی و Hero Member های بازی اصلی رو رفع می کنه

هر چند تو بخش مبارزه FR نسبت به بازی اصلی کوچیکتر، جمع و جور تر و ساده تره. عوضش تو بخش گشت و گذار و مپ دیزاینه که بازی رسما زده به سیم آخر. مپ بازی به وضوح از مپ زنوبلید 3 کوچیکتره ولی بازم مپ گنده ایه اورآل و نکته مهم اینه که چقدر این مپ لعنتی متراکم ـه. از ساید کوئست گرفته تا متریال برای جمع کردن و پیدا کردن بازمانده های City و تعمیر کردن دیوایس ها و Heart to Heart ها، کمپ های دشمن ها (این جدیده تو سری) و... واقعا شوخی نمی کنم وقتی میگم شاید یکی از بهترین های ژانر باشه تو این قضیه FR.

نکته ویژه ای که به همه این ها کمک می کنه یه دائره المعارف جدیده که بازی به خودش اضافه کرده تا حساب همه آیتم ها، دشمن ها و کوئست ها و کلا هر چیز کامل کردنی ای که تو بازی میشه انجام داد رو برات داشته باشه. زنوبلید 1 هم همچین چیزی رو داشت تو نسخه ریمسترش. عجیبه که زنوبلید 3 اینو نداشت ولی الان FR کامل ترین ورژن همچین چیزی رو داره که خیلی خوبه.

یه چیزی هم در مورد کامبت بگم. به غیر از گلیمر و نیکول، بقیه 4 تا شخصیت بازی، خیلی فان اند و بازی کردن باهاشون خیلی حال میده و کلاس های خفنی دارند. منتهای امر این وسط رکس یه سر و گردن از همه بالاتره. دمیج میزنه وللهی هیچی از حریف نمیمونه. عوضش عین سگ هم به خودش Aggro می بنده که سر همین قضیه چون اتکر ـه اگه دشمن دو تا اتک بزنه مرده. عملا Glass Canon ـه رکس تو این بازی و سر همینم خیلی میم شده ولی بازم بیشترین فان بازی رو با اون دارید کلا. هی عین سگ دمیج جمع کنید بعد پوف بمیری، یکی زنده ات کنه از هیلرها و دوباره Rinse and repeat :D

View attachment 298828

داستان FR به صورت کلی اون فراز و نشیب داستان زنوبلید 3 یا حتی Torna رو نداره و خیلی جمع و جور تره ولی رابطه شخصیت ها با هم اون قدره خوبه و این قدر شخصیت پردازی تک تک شون تمیز از آب دراومده که این مقیاس کوچیکتر تو ذوق نمیزنه. بعلاوه به نظرم پلات توییست FR از پلات توییست های خود زنوبلید 3 قویترن که میره تو فاز اسپویلر و چیزی نمیگم در موردش

خلاصه داستان اینه که قضیه FR برمیگرده به یکی از وقایع توضیح داده شده تو داستان اصلی زنوبلید 3 که توش N میگیره City قدیم رو به دلایلی منهدم می کنه و بعدش بازمونده های شهر قدیم مجبور میشن تو خفا یه شهر جدید بسازن. این روایت اون بازمونده هاست تو اون دوره و شخصیت اصلی هم Matthew یه پسر کله خریه که نوه کدخدای شهر قدیمه. بعد از نابود شدن شهر قدیم این پسر با یه بشر مرموزی به اسم A رودررو میشه. A تو یه درگیری متیو رو نجات میده و این دوتا سریع با هم همسفر میشن تا بقیه بازمونده های شهر قدیم رو پیدا کنن. این وسط متیو به خصوص دنبال خواهرش Nael ـه.
طی وقایع داستان این دو تا با یه سرباز Kevesi و یه سرباز Agnian به اسم های نیکول و گلیمر رو در رو میشن که به خون هم تشنه اند و به سبک زنوبلید 3 (:D) متیو این دو تا رو یه جورایی اشتی میده (حالا من دیگه دارم خیلی خلاصه می کنم این قدر ها هم این پروسه اش ساده نیست) و جلوتر هم اینا با رکس و شولک رودررو میشن. روسای یه گروه مقاومت که هدفشون جلوگیری از آشوب بیش از حد تو دنیای Aionios و نجات آدمای محتاج کمکه.
این 6 نفر سریع با هم رفیق میشن و راهی یه سفری میشن تا از نابودی Aionios جلوگیری کنن. تا آخر داستان البته کلی اتفاق جورواجور دیگه هم می افته

خوبی داستان بازی اول همون جور که گفتم فن سرویس بازیه. رکس و شولک مسن فوق العاده اند. من این قدر شخصیت های مسن تو JRPG رو دوست دارم و این که دو تا از شخصیت های محبوبم تو این ژانر حالا ورژن مسن شون تو داستان حضور دارن عالیه :x

دومیش به وضوح پلات توییست های بازی مخصوصا هر چی بیشتر میریم سمت ته بازیه. آخرای بازی که رسما یه چیزایی رو این بازی به هم وصل می کنه که برای فن های فوق کهن سری Xeno رسما ارگاسم خالصه (یه رادیو هست اواخر بازی که این لعنتی فقط پشت زمینه یکی از کات سین های بازی داره حرف هاش پخش میشه. فقط محتویات اون باعث شد یکی یه ساعت ویدیو توضیحی براش بسازه :D)

سومیش به نظرم برمیگرده به دینامیک بین شخصیت ها. با این که به نسبت زنوبلید 3 موقعیت برای ارتباط شخصیت ها با هم تو داستان و کات سین ها و محتویات فرعی اون قدره زیاد نیست ولی بازی تقریبا موفق میشه به همون حد از نزدیکی پارتی ممبرها به هم برسه که نقطه قوت اصلی زنوبلید 3 بود. از رابطه شبه شاگرد و استادی ای که بین متیو و A هست تا اعتمادی که شولک و رکس نسبت به هم دارن و رابطه پدر فرزندی ای که شولک و رکس نسبت به گلیمر و نیکول دارن و البته مواقعی که متیو سر به سر جوون های تیم میذاره :D همه این تعاملات عالین و نتیجه اش یه پارتی ایه که با این که زمان به نسبت خیلی کمتری باهاشون می گذرونید ولی خداحافظی باهاشون تو انتهای بازی واقعا سخت میشه

View attachment 298831

نهایتا میمونه یه چیز. موسیقی که آقا حرفی نیست! از God of War: Ragnarok بهتره (آره من هنوز از اون حادثه گیم اواردز نتونستم ریکاور شم :D)

ولی جدا از موسیقی به نظرم یه چیزی که این جا منو خیلی سورپرایز کرد یکی طبق معمول کیفیت خداوندگاری کات سین های اکشن بازیه که با این که روی سخت افزار کهن سوییچ دارن اجرا میشن ولی ترکیب شون با موسیقی آدرنالین بهت میده خداااا. \m/\m/ (مخصوصا اولین باس فایت گنده FR و جوری که 6 نفری میزننش دقیقا همون چیزیه که من دلم میخواد زنوبلید توش عالی باشه :x)

یکی دیگه هم منطقه آخر بازیه. زنوبلید 3 اگه دو تا نقطه ضعف بزرگ داشت یکی این بود که آنتاگونیست های بازی اکثرا خیلی ضعیف بودن از لحاظ شخصیت پردازی (منهای N مشخصا) و یکی دیگه هم منطقه آخر بازی بود که خیلی خسته کننده بود.
FR مشکل اول رو نداره چون کلا داستان بازی خیلی حول محور آنتاگونیست هاش نمی چرخه تا یک سوم انتهایی اش ولی مشکل دوم رو دیگه اصن نداره چون منطقه آخر بازی که Black Mountains باشه با ترکیب توپوگرافی محشر، تراکم و ماموریت فرعی های عالی و نهایتا یه باس فایت نهایی نفس گیر واقعا خوب از پس گره زدن پایان خودش چه از حیث داستان چه از حیث مخصوصا گیم پلی برمیاد.
تو دورانی که هم Tales of Arise هم خود Xenoblade Chronicles 3 و حتی اگه درست شنیده باشم Final Fantasy XVI تو منطقه نهایی شون خراب می کنن خیلی خوبه که FR از پس همچین چیز مهمی برمیاد.


نهایتا Xenoblade Chronicles 3: Future Redeemed تمام چیزهایی که از فرنچایز زنوبلید دوست داریم رو تو یه پکیج کوچیک و جمع و جور کنار هم گذاشته و واقعا سخته که نشه از لحظه لحظه اش لذت نبرد. اگه بخوام خیلی سخت گیر باشم در مورد این بازی میتونم بگم فراز و نشیب های داستان به داستان بازی های اصلی سری نمیرسه ولی خب از همون اول هم انتظار بیجاییه همچین چیزی

خلاصه اگه مثل من زنوبلید می پسندید واقعا واجبه تجربه این DLC

خواستم یک تشکر تشریحی هم داشته باشم بابت معرفی این dlc. الان چپتر 3 dlc هستم بازی فوق العاده است و کلی خاطره برام زنده شد ! من کلا نظر مثبتی درباره dlc ها نداشتم برای همین خیلی خیلی کم پیش میاد dlc بازی ها رو برم اما این لعنتی خودش یک بازی هست 20 ساعت گیم پلی شوخی نیست اون هم با این توییست های فوق العاده و این همه تغیررات در گیم پلی ! ولله که ترکوندن ! خیلی لذت بخش هست . من dlc رو دارم روی امولاتور میرم لعنتی مثل کره اجرا می کنه دمت گرم yuzu !
 
  • Like
Reactions: masoud101 and Z-fan
از اون جا که میدونم همتون اگه PS5 داشته باشید الان دارید با FFXVI کشتی میگیرید بهتره من سوسکی بیام و در مورد Xenoblade Chronicles 3: Future Redeemed صحبت کنم. :D
هیچ ربطی هم به این که موقع عرضه اش گشادیم اومده بود در موردش بنویسم و الان تازه حالم اومده هم نداره اصن[-(

View attachment 298808

من عقب تر یخورده (حالا باشه یخورده بیشتر از یخورده :D) در مورد تاریخچه خالق زنوبلید، تتسویا تاکاهاشی نوشته بودم.
این بشر زنوبلیدش شاید در نگاه اول یه سه گانه باشه
ولی وقتی دقیق تر نگاه کنید یه شش گانه است که سه تا عنوان کوچیک تر این وسط بین عناوین اصلی جا گرفته اند

Future Connected به عنوان Epilogue برای Xenoblade Chronicles 1 عمل می کرد که روایت سرنوشت نژاد High Entia ها بعد از نبرد نهایی وقایع بازی اول رو نمایش می داد
Torna - The Golden Country که به عنوان Prologue برای Xenoblade Chronicles 2 عمل می کرد که روایت سرگذشت شخصیت های Jin و Mythra بود
و نهایتا Future Redeemed که یه جورایی حکم پیش در آمد برای Xenoblade Chronicles 3 رو داره و روایت آخرین بازمونده های City قدیمه و جریان اتفاقاتی که بین اون ها افتاده

اینا هر کدوم بازی های خیلی کوچیک تری اند که رو بیس انجین و گیم پلی نسخه های اصلی با یه سری تغییرات جزئی و مپ های کاملا جدید ساخته شدند و هر کدوم تغییرات QoL منحصر به فردی نسبت به بازی اصلی خودشون دارن که برای Future Redeemed میگم چیاست اینا. خلاصه که با این سه تا بازی که هر کدوم حفره های داستانی بازی های اصلی رو پر می کنند ما این جا یه شش گانه پر و پیمون داریم
و بازی ای که پرونده همچین پروژه عظیمی رو بسته همین Future Redeemed ـه.

View attachment 298809

Xenoblade Chronicles 3 بازی جالبیه. به عنوان اثری که مثلا قراره دو تا دنیای XC1 و XC2 رو ترکیب کنه بیشتر از این که پر فن سرویس از اونا باشه دنبال کار و هویت خودشه و اکثر فن سرویس های بازی میرن تو Post Game بازی که دو تا از شخصیت های مهم به عنوان Hero آنلاک میشن. مسلما تصمیم، تصمیم درستی بوده چون Monolith Soft (سازنده سری) نمیخواسته بازی بیشتر از این که رو پای خودش وایسه به بازی های قبلی متکی باشه و در عین حال هم یه جوری کار کرده که اگه کسی از این بازی شروع کنه تشویق شه دو تای قبلی رو هم چک کنه

این برای Future Redeemed اصلا صادق نیست :D
این جا Monoith Soft گفته "حاجی بیاححح، اگه زنوبلید 1 نزدی.... خاک تو سرت :D اگه زنوبلید 2 نزدی.... خاک تو سرت :D و اگه زنوبلید 3 رو نزدی که اصن واسه چی DLC رو خریدی الدنگ :D"
همون اوایل هم رکس و شولک (شخصیت های اصلی زنوبلید 1 و 2) رو به عنوان دو تا از مهم ترین شخصیت های داستان پرت می کنه وسط که به خودتون بیایید بفهمید این بازی کامل وصله به بازی های دیگه (و جدا از این که بازی تو Aionios ـه. N هم از همون اوایل تو بازی هست که یادتون بندازه این بازی مستقیم به زنوبلید 3 هم وصله)
و با همچین پیش زمینه ای شروع می کنه داستانش رو. بازی به شدت روی این که شما به وقایع سه گانه مسلط اید حساب وا می کنه که اینم در نوع خودش ریسکه ولی به خاطر این که Future Redeemed نهایتا یه DLC تو ابعاد کوچیکه که وظیفه اش بستن گره کورهای داستان بازی اصلیه، همچین ریسکی به شدت جواب میده.

بازی از سر تا تهش پر فن سرویسه برخلاف زنوبلید 3 :x و این شاید یکی از دلایلی باشه که بازخورد بازی حتی مثبت تر از نسخه اصلی بوده (متای 92 و...) چون برخلاف چیزی که سازنده ها میخواستن زنوبلید 3 بیشتر از مخاطبای جدید، مخاطبای وفادار قبلی رو به خودش جلب کرده بود. شایدم این از اول تو برنامه بوده و میخواستن با این DLC جواب ماها رو هم به نوبت بدن :-?
در هر صورت فن سرویسه که ریخته
از خود شولک و رکس که این جا هستن تا دیالوگ های Heart to Heart که به قشنگ ترین شکل ممکن به وقایع و شخصیت های دو تا بازی قبلی گرا می زنن. چند تا از شخصیت های فرعی هم مثل Linka با شخصیت های زنوبلید های قبلی رابطه خانوادگی دارند که قشنگه. محیط ها هم به وضوح جزو اساسی ترین رکن های فن سرویس بازیه و رفرنس هایی که میشه ازشون گرفت خارق العاده است. (مخصوصا منطقه اخر بازی که در موردش جلوتر میگم) و نهایتا خود داستان.

ولی قبل این که زوم کنم رو داستان و جزئیاتش یخورده از تغییرات گیم پلی بگم

View attachment 298811

گیم پلی زنوبلید رو اگه بخوایم به دو بخش مبارزه و گشت و گذار بخش اوپن ورلد تقسیم کنیم
بخش مبارزات خیلی تغییر خاصی ندیده. اساسا سیستم Hero member تو پارتی از بین رفته و در نتیجه کلاس های شخصیت ها محدود به همون کلاس اولیه شونه (که با توجه به طول کوتاه تر بازی و تمرکزش رو همون 6 تا شخصیت اصلی منطقیه) و سیستم اوروبوروس هم جاش رو به یه سیستم شبیه دیگه داده (که این بیشتر دلیل داستانی داره). اورآل یخورده به خاطر نبود سیستم اوروبوروس این Chain Attack ها دیرتر میاد دست آدم. اینم که میشه قابلیت هر پارتی ممبر تو Chain Attack رو با کتاب ها تغییر داد تقریبا یه جورایی یکی از نقاط قوت از دست رفته بخش کلاس بندی و Hero Member های بازی اصلی رو رفع می کنه

هر چند تو بخش مبارزه FR نسبت به بازی اصلی کوچیکتر، جمع و جور تر و ساده تره. عوضش تو بخش گشت و گذار و مپ دیزاینه که بازی رسما زده به سیم آخر. مپ بازی به وضوح از مپ زنوبلید 3 کوچیکتره ولی بازم مپ گنده ایه اورآل و نکته مهم اینه که چقدر این مپ لعنتی متراکم ـه. از ساید کوئست گرفته تا متریال برای جمع کردن و پیدا کردن بازمانده های City و تعمیر کردن دیوایس ها و Heart to Heart ها، کمپ های دشمن ها (این جدیده تو سری) و... واقعا شوخی نمی کنم وقتی میگم شاید یکی از بهترین های ژانر باشه تو این قضیه FR.

نکته ویژه ای که به همه این ها کمک می کنه یه دائره المعارف جدیده که بازی به خودش اضافه کرده تا حساب همه آیتم ها، دشمن ها و کوئست ها و کلا هر چیز کامل کردنی ای که تو بازی میشه انجام داد رو برات داشته باشه. زنوبلید 1 هم همچین چیزی رو داشت تو نسخه ریمسترش. عجیبه که زنوبلید 3 اینو نداشت ولی الان FR کامل ترین ورژن همچین چیزی رو داره که خیلی خوبه.

یه چیزی هم در مورد کامبت بگم. به غیر از گلیمر و نیکول، بقیه 4 تا شخصیت بازی، خیلی فان اند و بازی کردن باهاشون خیلی حال میده و کلاس های خفنی دارند. منتهای امر این وسط رکس یه سر و گردن از همه بالاتره. دمیج میزنه وللهی هیچی از حریف نمیمونه. عوضش عین سگ هم به خودش Aggro می بنده که سر همین قضیه چون اتکر ـه اگه دشمن دو تا اتک بزنه مرده. عملا Glass Canon ـه رکس تو این بازی و سر همینم خیلی میم شده ولی بازم بیشترین فان بازی رو با اون دارید کلا. هی عین سگ دمیج جمع کنید بعد پوف بمیری، یکی زنده ات کنه از هیلرها و دوباره Rinse and repeat :D

View attachment 298828

داستان FR به صورت کلی اون فراز و نشیب داستان زنوبلید 3 یا حتی Torna رو نداره و خیلی جمع و جور تره ولی رابطه شخصیت ها با هم اون قدره خوبه و این قدر شخصیت پردازی تک تک شون تمیز از آب دراومده که این مقیاس کوچیکتر تو ذوق نمیزنه. بعلاوه به نظرم پلات توییست FR از پلات توییست های خود زنوبلید 3 قویترن که میره تو فاز اسپویلر و چیزی نمیگم در موردش

خلاصه داستان اینه که قضیه FR برمیگرده به یکی از وقایع توضیح داده شده تو داستان اصلی زنوبلید 3 که توش N میگیره City قدیم رو به دلایلی منهدم می کنه و بعدش بازمونده های شهر قدیم مجبور میشن تو خفا یه شهر جدید بسازن. این روایت اون بازمونده هاست تو اون دوره و شخصیت اصلی هم Matthew یه پسر کله خریه که نوه کدخدای شهر قدیمه. بعد از نابود شدن شهر قدیم این پسر با یه بشر مرموزی به اسم A رودررو میشه. A تو یه درگیری متیو رو نجات میده و این دوتا سریع با هم همسفر میشن تا بقیه بازمونده های شهر قدیم رو پیدا کنن. این وسط متیو به خصوص دنبال خواهرش Nael ـه.
طی وقایع داستان این دو تا با یه سرباز Kevesi و یه سرباز Agnian به اسم های نیکول و گلیمر رو در رو میشن که به خون هم تشنه اند و به سبک زنوبلید 3 (:D) متیو این دو تا رو یه جورایی اشتی میده (حالا من دیگه دارم خیلی خلاصه می کنم این قدر ها هم این پروسه اش ساده نیست) و جلوتر هم اینا با رکس و شولک رودررو میشن. روسای یه گروه مقاومت که هدفشون جلوگیری از آشوب بیش از حد تو دنیای Aionios و نجات آدمای محتاج کمکه.
این 6 نفر سریع با هم رفیق میشن و راهی یه سفری میشن تا از نابودی Aionios جلوگیری کنن. تا آخر داستان البته کلی اتفاق جورواجور دیگه هم می افته

خوبی داستان بازی اول همون جور که گفتم فن سرویس بازیه. رکس و شولک مسن فوق العاده اند. من این قدر شخصیت های مسن تو JRPG رو دوست دارم و این که دو تا از شخصیت های محبوبم تو این ژانر حالا ورژن مسن شون تو داستان حضور دارن عالیه :x

دومیش به وضوح پلات توییست های بازی مخصوصا هر چی بیشتر میریم سمت ته بازیه. آخرای بازی که رسما یه چیزایی رو این بازی به هم وصل می کنه که برای فن های فوق کهن سری Xeno رسما ارگاسم خالصه (یه رادیو هست اواخر بازی که این لعنتی فقط پشت زمینه یکی از کات سین های بازی داره حرف هاش پخش میشه. فقط محتویات اون باعث شد یکی یه ساعت ویدیو توضیحی براش بسازه :D)

سومیش به نظرم برمیگرده به دینامیک بین شخصیت ها. با این که به نسبت زنوبلید 3 موقعیت برای ارتباط شخصیت ها با هم تو داستان و کات سین ها و محتویات فرعی اون قدره زیاد نیست ولی بازی تقریبا موفق میشه به همون حد از نزدیکی پارتی ممبرها به هم برسه که نقطه قوت اصلی زنوبلید 3 بود. از رابطه شبه شاگرد و استادی ای که بین متیو و A هست تا اعتمادی که شولک و رکس نسبت به هم دارن و رابطه پدر فرزندی ای که شولک و رکس نسبت به گلیمر و نیکول دارن و البته مواقعی که متیو سر به سر جوون های تیم میذاره :D همه این تعاملات عالین و نتیجه اش یه پارتی ایه که با این که زمان به نسبت خیلی کمتری باهاشون می گذرونید ولی خداحافظی باهاشون تو انتهای بازی واقعا سخت میشه

View attachment 298831

نهایتا میمونه یه چیز. موسیقی که آقا حرفی نیست! از God of War: Ragnarok بهتره (آره من هنوز از اون حادثه گیم اواردز نتونستم ریکاور شم :D)

ولی جدا از موسیقی به نظرم یه چیزی که این جا منو خیلی سورپرایز کرد یکی طبق معمول کیفیت خداوندگاری کات سین های اکشن بازیه که با این که روی سخت افزار کهن سوییچ دارن اجرا میشن ولی ترکیب شون با موسیقی آدرنالین بهت میده خداااا. \m/\m/ (مخصوصا اولین باس فایت گنده FR و جوری که 6 نفری میزننش دقیقا همون چیزیه که من دلم میخواد زنوبلید توش عالی باشه :x)

یکی دیگه هم منطقه آخر بازیه. زنوبلید 3 اگه دو تا نقطه ضعف بزرگ داشت یکی این بود که آنتاگونیست های بازی اکثرا خیلی ضعیف بودن از لحاظ شخصیت پردازی (منهای N مشخصا) و یکی دیگه هم منطقه آخر بازی بود که خیلی خسته کننده بود.
FR مشکل اول رو نداره چون کلا داستان بازی خیلی حول محور آنتاگونیست هاش نمی چرخه تا یک سوم انتهایی اش ولی مشکل دوم رو دیگه اصن نداره چون منطقه آخر بازی که Black Mountains باشه با ترکیب توپوگرافی محشر، تراکم و ماموریت فرعی های عالی و نهایتا یه باس فایت نهایی نفس گیر واقعا خوب از پس گره زدن پایان خودش چه از حیث داستان چه از حیث مخصوصا گیم پلی برمیاد.
تو دورانی که هم Tales of Arise هم خود Xenoblade Chronicles 3 و حتی اگه درست شنیده باشم Final Fantasy XVI تو منطقه نهایی شون خراب می کنن خیلی خوبه که FR از پس همچین چیز مهمی برمیاد.


نهایتا Xenoblade Chronicles 3: Future Redeemed تمام چیزهایی که از فرنچایز زنوبلید دوست داریم رو تو یه پکیج کوچیک و جمع و جور کنار هم گذاشته و واقعا سخته که نشه از لحظه لحظه اش لذت نبرد. اگه بخوام خیلی سخت گیر باشم در مورد این بازی میتونم بگم فراز و نشیب های داستان به داستان بازی های اصلی سری نمیرسه ولی خب از همون اول هم انتظار بیجاییه همچین چیزی

خلاصه اگه مثل من زنوبلید می پسندید واقعا واجبه تجربه این DLC
خواستم بگم منم دارم Xenobade Chronicles X رو بعد چندین سال دوباره بازی میکنم.
بازی آلترنیتیو سری که به خاطر زندانی بودن روی Wii U هیچوقت توجه کافی بهش نشد.
بعدا حتما همچین مطلبی براش مینویسم و منو تو این تاپیک رو به طرفداران زینوبلید تبدیل خواهیم کرد دی:
 
  • Like
Reactions: m.d.makan and Z-fan
این Resonance Of Fate چجوریاس
آرتش بدجور گرفت :D
خیلی بازی زیباییه ، گیم پلی جذابی هم داره.
داستانش متوسطه ولی حتما باید تجربه کنی.
یکی از یونیک ترین JRPGهای اون موقعس ، تجربش واجبه.

تو این حال و هوا دیگه نداریم مثل اون.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or