سریال Westworld [ اسپویل تا آخرین اپیزود پخش شده آزاد می باشد ]

[Dinosaur]

خوشبختانه کیفیت سیزن دوم خیلی خوبه و نشون میده که موفقیت سیزن قبلی تصادفی نبوده. ولی از اون طرف یه سری ایرادات هم داره که میشه بهشون گیر داد. مثل همین قضیه مبارزه انسان ها و روبات ها که انسان ها خیلی ابتدایی کار میکنن. یعنی توی دنیایی که انقدر پیشرفته هست و همچین تکنولوژی هایی وجود داره، از بین بردن روبات ها باید به شدت ساده تر از این باشه که چند تا سرباز بفرستن اونجا و همگی به شهادت برسن! ولی خب اون طوری سریال هم همون قسمت اول تموم میشد و ادامه پیدا نمیکرد دیگه!
برای من بهترین بخش سیزن جدید همین قضیه مغز و خاطرات و... هست. سال هاست عاشق این مباحث هستم و هر چی در این مورد بیشتر میخونم و میبینم، برام جالب تر میشه. از اونجایی که مغز انسان یکی از معدود بخش های مهم بدنش هست و خیلی از بخش های دیگه رو میشه جایگزین کرد یا اصلاً قطع کرد و انداخت دور، این ماجرای مغز و آپلود اطلاعاتش روی یه چیز دیگه برای زندگی همیشگی، بحث خیلی جالبی هست. شک هم ندارم در آینده نه چندان دوری به جایی میرسیم که بروبچ دانشمند میتونن همچین کاری انجام بدن و طرف بعد از مرگش هم همچنان زنده هست، چون اصل کار یعنی مغزش وارد سیستمی شده که به حیات ادامه میده. ولی از اون طرف چیز ترسناکی هم هست و همین بخش ترسناک ماجرا رو میشه توی WestWorld دید، یا بازی Soma که خودم تجربه ـش نکردم ولی اگه اشتباه نکنم در مورد همین چیزهاست. حتی تصورش هم فجیعه که آدم بمیره و در حالی که دیگه باید خلاص شده باشه، دوباره از طریق اطلاعات مغزش به زندگی برگرده و چاره ای جز زندگی توی یه شرایط مصنوعی نداشته باشه. اگه بتونه به هر طریقی هم خودش رو بکشه، باز خلاص نمیشه چون اون اطلاعات ممکنه صد جای دیگه هم ذخیره شده باشه!
مختصر و مفید اینکه اپیزود 4 این سیزن، بنده رو دیوانه کرد و تبدیل شد به یکی از بهترین اپیزودها بین همه سریال های عمرم!

 

[Ehsan95_76]

خوشبختانه کیفیت سیزن دوم خیلی خوبه و نشون میده که موفقیت سیزن قبلی تصادفی نبوده. ولی از اون طرف یه سری ایرادات هم داره که میشه بهشون گیر داد. مثل همین قضیه مبارزه انسان ها و روبات ها که انسان ها خیلی ابتدایی کار میکنن. یعنی توی دنیایی که انقدر پیشرفته هست و همچین تکنولوژی هایی وجود داره، از بین بردن روبات ها باید به شدت ساده تر از این باشه که چند تا سرباز بفرستن اونجا و همگی به شهادت برسن! ولی خب اون طوری سریال هم همون قسمت اول تموم میشد و ادامه پیدا نمیکرد دیگه!
برای من بهترین بخش سیزن جدید همین قضیه مغز و خاطرات و... هست. سال هاست عاشق این مباحث هستم و هر چی در این مورد بیشتر میخونم و میبینم، برام جالب تر میشه. از اونجایی که مغز انسان یکی از معدود بخش های مهم بدنش هست و خیلی از بخش های دیگه رو میشه جایگزین کرد یا اصلاً قطع کرد و انداخت دور، این ماجرای مغز و آپلود اطلاعاتش روی یه چیز دیگه برای زندگی همیشگی، بحث خیلی جالبی هست. شک هم ندارم در آینده نه چندان دوری به جایی میرسیم که بروبچ دانشمند میتونن همچین کاری انجام بدن و طرف بعد از مرگش هم همچنان زنده هست، چون اصل کار یعنی مغزش وارد سیستمی شده که به حیات ادامه میده. ولی از اون طرف چیز ترسناکی هم هست و همین بخش ترسناک ماجرا رو میشه توی WestWorld دید، یا بازی Soma که خودم تجربه ـش نکردم ولی اگه اشتباه نکنم در مورد همین چیزهاست. حتی تصورش هم فجیعه که آدم بمیره و در حالی که دیگه باید خلاص شده باشه، دوباره از طریق اطلاعات مغزش به زندگی برگرده و چاره ای جز زندگی توی یه شرایط مصنوعی نداشته باشه. اگه بتونه به هر طریقی هم خودش رو بکشه، باز خلاص نمیشه چون اون اطلاعات ممکنه صد جای دیگه هم ذخیره شده باشه!
مختصر و مفید اینکه اپیزود 4 این سیزن، بنده رو دیوانه کرد و تبدیل شد به یکی از بهترین اپیزودها بین همه سریال های عمرم!

Altered Carbon ببین
توی سریال دیگه چیزی به اسم مرگ نداریم، تمام خودآگاه و حافظه روی قطعه ای به اسم stag آپلود میشه و باقی ماجرا. همه ی چیزایی که گفتی رو کم و بیش داره
سریال لذت عجیبی میده به آدم.

 

[susha]

خیلی چیزا روشن شد!
ممنون!
آقا درباره این آرنولد و برنارد!
فورد برنارد دقیق شبیه آرنولد ساخته دیگه! قیافه و رفقتار و...
بعد یه سوال! آرنولد خیلی سال ها پیش مرده دیگه، از اون موقع مرگ آرنولد تا الان هیچکس دیگه ای باقی نمونده و یادش نمیاد که بگه برنارد چرا شبیه آرنولده!؟ حتی فصل اول یادمه که تو دفتر فورد یه قاب عکس از فورد و آرنولد بود!

این قسمت 7 جواب را داد دیگه .. دلورس تنها کسی بود که ارنولد به خوبی میشناخت و وقتی مطمئن شد برنارد، دقیقا مثل ارنولد شده اون وقت رهاش کردند تا طبق برنامه همه چیز را پیش ببره
در اصل برنارد هم جز ربات های اولیه پارک هست

 

[i am dead]

برای اون دسته از عزیزانی که درباره خطهای زمانی فصل ۲ گیج شدن میگم
کلا توی فصل دوم ما ۲ تا خط زمانی داریم
اولیش ماله شورش دلوریس هستش که داره میره سمت VB و بخشهای میو و ویلیام و برنارد با اشلی هم داره توی همین خط زمانی رخ میده
خط زمانی دوم برای زمانی هستش که برنارد کنار دریا بیدار میشه و فک کنم یه یکی ۲ هفته جلوتر باید باشه از خط زمانی شورش دلوریس
ماجرای فهمیدن هویت واقعی برنارد و تمام بخشهایی که اون یارو کچله(اسمش یادم نیست)داخلش هست هم مربوط به همین خط زمانی دوم میشه
اینکه توی خط زمانی اول که مربوط به شورش دلوریس میشه و داره میره سمت VB چه اتفاقی میفته مشخص نیست هنوز, اما از اونجایی که توی خط زمانی دوم که ماله برنارد هستش اون جنازه های توی دریا رو میگه که کشتنشون کاره اونه میشه حدس زد که فورد و برنارد زدن دهن همه رو سرویس کردن

 

[Jack cooper]

اقا اونجا که برنارد تو کافه به فورد میگه تو چجوری زنده ای منظورش چیه ؟ مگه فورد مرده بوده که میگه تو چجوری زنده ای ؟ راستش گیج شدم میشه دوستان توضیح بدید

 

[i am dead]

اقا اونجا که برنارد تو کافه به فورد میگه تو چجوری زنده ای منظورش چیه ؟ مگه فورد مرده بوده که میگه تو چجوری زنده ای ؟ راستش گیج شدم میشه دوستان توضیح بدید

این بیچاره اصلا یادش نمیومده تا اون لحظه که اون ذهنی که از آزمایشگاه دلوس برده بوده بیرون ماله فورد بوده
یه چند ثانیه جلوتر یادش میاد, برای همین ابتدا ازش میپرسه که چطور زنده ای

 

[susha]

من الان یک نظریه به ذهنم رسید . البته خیلی خیلی بعید میدونم مخصوصا اینکه فصل سوم سریال تایید شده و داستان باید جوری ادامه داشته باشه

اگر اشتباه نکنم ارنولد مرد تا پارک راه اندازی نشه اما این فورد بود که اسرار داشت پارک باید باز بشه .. حالا 30-40 سال گذشته و فورد به حرفهای ارنولد رسیده ... یک شورشی به راه انداخته تا همه چیز را نابود کنه
الان هم دیدیم دلورس داده های پشتیبانی را نابود کرده و دیگه نمیشه ربات ساخت و باید عملا همه چیز از نو ساخته بشه .. بعد دلورس هم سر باباش هم قطع کرد ( توجه کرده باشید صدای اره برقی میاد و سکانس بعد به میو میگه باید رابطه های فامیلی را کنار گذاشت ) و اون کدهای مهم را با خودش برده

ویلیام هم وقتی بازی فورد را تمام کنه برمیگرده به نقطه شروع و حتی در قسمت قبلی نشون داد به این نتیجه رسید بعضی افراد را نباید ساختشون و مردشون بهتر از زنده بودنشون هست

عجب نظریه ای دادم

 

[i am dead]

من الان یک نظریه به ذهنم رسید . البته خیلی خیلی بعید میدونم مخصوصا اینکه فصل سوم سریال تایید شده و داستان باید جوری ادامه داشته باشه

اگر اشتباه نکنم ارنولد مرد تا پارک راه اندازی نشه اما این فورد بود که اسرار داشت پارک باید باز بشه .. حالا 30-40 سال گذشته و فورد به حرفهای ارنولد رسیده ... یک شورشی به راه انداخته تا همه چیز را نابود کنه
الان هم دیدیم دلورس داده های پشتیبانی را نابود کرده و دیگه نمیشه ربات ساخت و باید عملا همه چیز از نو ساخته بشه .. بعد دلورس هم سر باباش هم قطع کرد ( توجه کرده باشید صدای اره برقی میاد و سکانس بعد به میو میگه باید رابطه های فامیلی را کنار گذاشت ) و اون کدهای مهم را با خودش برده

ویلیام هم وقتی بازی فورد را تمام کنه برمیگرده به نقطه شروع و حتی در قسمت قبلی نشون داد به این نتیجه رسید بعضی افراد را نباید ساختشون و مردشون بهتر از زنده بودنشون هست

عجب نظریه ای دادم

شدیدا توصیه میکنم سه ۴ قسمت اخر فصل یک رو دوباره ببینی
موقعی که برنارد تریسا رو میبره توی اون خونه که فورد بود , زمانی که تریسا میفهمه جریان از چه قراره و برنارد هم یه رباته با فورد بحثش میشه و فورد هم توی بحث بهش میگه که"من و آرنولد تک تک جزئیات اینجا رو طراحی کردیم,رویامون بود,واقعا فکر کردی اجازه میدم اینجا رو ازم بگیری؟"
این اتفاق یکی ۲ روز قبل از شورش رخ میده,یعنی توی همین مدت کم نظرش یدفعه تغییر کرده؟قطعا نه
یه نگاه به ابتدای قسمت ۸ بنداز,جایی که برنارد و فورد دارن بعد از مرگ تریسا صحبت میکنن
برنارد به فورد میگه که تریسا برام مهم بود,دوسش داشتم چرا مجبورم کردی بکشمش؟ و فورد هم در جواب میگه که"زندگی یا مرگ یک انسان چیزی به جز یک بهای ناچیز برای دانش سلطه ای که من به دنبالش هستم نیست"
بعد هم میگه که "تمام زیبایی‌ای که من و تو به اینجا بخشیدیم هنری که درش هست اگر اونا بودن نابودش می‌کردن,تو رو هم نابود می‌کردن,من نمی‌ذارم این اتفاق بیافته"
طرف داره از سلطه صحبت میکنه, خیلی راحت ملت رو میکشه برای رسیدن به چیزی که میخواد و عین خیالشم نیست,یه تشکیلات گستره راه انداخته که از مهمان ها جاسوسی میکنه تا بتونه ازشون سواستفاده کنه بعدتر
واقعا فکر میکنی این بشر اخلاق براش مهمه و به خاطر یه خودکشی توی سی ۴۰ سال پیش تمام برنامه هاش رو تغییر میده؟
اطلاعات هم از بین نرفتن, توی خط زمانی برنارد که جلوتر از خط زمانی دلوریس هم هستش هنوز تیم دلوس دنبال اطلاعات هستن و توی همین قسمت ۷ هم برنارد توی بازجویی به شارلوت مکان واحک کنترل ابرناتی رو میگه

 

[ArianAwesome]

r/westworld - I'itoi, the Man in the Maze
حقیقتا کرک و پرم ریخته!

 

[BLACK.HAWK]

r/westworld - I'itoi, the Man in the Maze
حقیقتا کرک و پرم ریخته!

ترجمش؟

 

[i am dead]

ترجمش؟

یه بنده خدایی که از طرفدارهای سریال هم هستش توی امریکا یه افسانه مربوط به بومی های امریکا پیدا کردن که دقیقا طرح همین هزارتوی سریال هستش
اسم افسانه هم "مرد درون هزارتو هستش"
یکم درباره افسانه توضیح داده و اینکه چقدر شبیه به داستان WestWorld هستش
ظاهرا که این افسانه توی داستان سریال دخالت داره و از شانس خوب ما هم قسمت بعدی درباره ی همین قبیله سرخپوستها هستش

 

[K I 1 1 E R]

دوستانی که میخوان بدونن دقیقا داستان از چه قراره متن زیر رو بخونن خیلی چیزا رو فاش میکنه :

از این حرف‌ها که بگذریم، اپیزود این هفته در خط زمانی چهارم (زمان حال) در حالی به پایان می‌رسد که برنارد به شارلوت و استرند و استابس و کاستا جای مغزِ پیتر ابرناتی را فاش می‌کند. نکته این است که برنارد به‌طور تقریبی حرف نمی‌زند، بلکه در رابطه با جای مغز پیتر ابرناتی خیلی دقیق است: بخش ۱۶، منطقه ۴. استرند به محض شنیدن این جواب می‌گوید که آنها باید به «دره‌ی دوردست» برگردند؛ استفاده از لفظ «برگشتن» به این معنی است که «دره‌ی دوردست» جای جدیدی که تاکنون آنجا را ندیده باشیم نیست، بلکه جایی است که ما بینندگان سریال همراه با استرند آنجا بوده‌ایم. البته که آنجا بوده‌ایم. «وست‌ورلد» عاشقِ مخفی کردن سرنخ‌هایش در جلوی دید همه‌ی ما است و چنین چیزی درباره‌ی محلِ «دره‌ی دوردست» هم صدق می‌کند. در اپیزود افتتاحیه‌ی فصل دوم، نمای کلوزآپی از تبلت کاستا وجود دارد. منظورم جایی است که او با استفاده از بررسی نقشه‌ی ماهواره‌ای پارک متوجه می‌شود که عده‌ زیادی از میزبانان در یک مکان دور هم جمع شده‌اند. آنها تصمیم می‌گیرند تا همراه برنارد که به تازگی بعد از بیدار شدن در ساحل به آنها پیوسته است راهی این مکان مرموز شده و ببینند این همه میزبان آنجا چه می‌کنند. خب، اگر در این نما به صفحه‌ی تبلت در نزدیکی انگشت شصت کاستا نگاه کنید می‌بینید که محلِ گردهمایی میزبانان را نوشته است: بخش ۱۶، منطقه ۴. همچنین وقتی استرند، کاستا، استابس و برنارد به بخش ۱۶، منطقه ۴ می‌رسند و از ماشین پیاده می‌شوند، یکی از آنها خیلی واضح می‌گوید: «دره‌ اون‌ورِ صخره قرار داره». منظور همان جایی است که دار و دسته‌ی استرند در پایان اپیزود اول پیدا می‌کنند: دریایی که میزبانان مُرده روی آن شناور هستند. پس این «دره‌ی دوردست» که ما تا اینجای فصل دربه‌در دنبالش بودیم تا ببینیم کجاست و همه قصد رسیدن به آنجا دارند در واقع جایی است که سریال در همان اپیزود اول برایمان رو کرده بود. این موضوع به این معنی است که دلورس، برنارد یا هر کس دیگری که توانایی‌اش را داشته است، جلوتر از دار و دسته‌ی استرند و شارلوت به «دره‌ی دوردست» رسیده‌اند، آن را پُر از آب کرده‌اند و تمام آن جنازه‌های میزبانان را در آنجا رها کرده‌اند که تدی هم جزوشان است. پس هر چیزی که دلورس یا دیگران در «دره‌ی دوردست» به دنبالش بوده است احتمالا در کفِ دریا قرار دارد.

خوشبختانه لازم نیست زیاد برای فهمیدن اینکه چه چیزی در کف دره وجود دارد صبر کنیم. چون در حال حاضر تیم استرند در حال بیرون کشیدن جنازه‌ها و خالی کردن آب دره هستند. همچنین «دره‌ی دوردست» همان جایی است که در اپیزود دوم این فصل، ویلیام جوان را می‌بینیم که پروسه‌ی ساخت و سازش را به دلورس نشان می‌دهد. پس حالا به‌طور قطعی می‌دانیم که مرد سیاه‌پوش به این دلیل دربه‌در دنبال رسیدن به «دره‌ی دوردست» است، چون خودش آن را ساخته است و احتمالا با خراب کردن آن، قصد جبران کردن اشتباهی که در گذشته مرتکب شده بود را دارد. اما حالا که جای «دره‌» را به‌طور قطع کشف کرده‌ایم، سوال بعدی این است که در آنجا چه چیزی قرار دارد که کل کاراکترهای میزبان و انسان سریال برای رسیدن به آن جوش می‌زنند؟ این‌طور به نظر می‌رسد که در زیر تمام آب‌های جمع‌شده در «دره»، سرورهای غول‌آسایی قرار دارند که اطلاعاتِ تمام مهمانانی که در طول این سال‌ها به پارک سر زده‌اند را نگهداری می‌کنند. احتمالا دلورس می‌خواهد تا دست‌رنج شرورانه‌ی چندین ساله‌ی دلوس را از بین ببرد. مرد سیاه‌پوش به دنبال نابودی اختراع خودش است که حالا کنترلش دست دلوس افتاده است. دکتر فورد با هدایت برنارد قصد دارد تا جلوی برنامه‌های دلوس برای استفاده از تکنولوژی اندرویدها، برای انسان‌سازی را بگیرد و استرند و شارلوت قصد دارند تا از محتویات این سرورها که برای مقامات بالارتبه‌ی دلوس از اهمیت بالایی برخوردار هستند مراقبت کنند. هفته‌ی پیش جاناتان نولان در جریان یکی از ویدیوهایی که شبکه‌ی اچ‌.بی.اُ بعد از هر اپیزود از «وست‌ورلد» پخش می‌کند درباره‌ی سیستم «گهواره» توضیح می‌دهد که تمام این تشکیلات با استفاده از آب خنک نگه داشته می‌شود؛ سیستمی که خیلی از فن‌های کامپیوترهای ما برای خنک‌سازی سیستم کارآمدتر است. حالا سوالی که مطرح شده این است که آیا سرورهای «دره‌ی دوردست» آن‌قدر آب دارند که آزاد شدن آنها منجر به چنین سیل بزرگی که کل یک دره را می‌پوشاند شود؟ اگرچه از نگاه اول محتمل به نظر نمی‌رسد. ولی خب، این نکته را هم نباید فراموش کنیم که دلوس حدود ۳۰ سال است که در حال جمع‌آوری اطلاعات مهمانانش است. اطلاعات بیشتر، سرورهای بیشتر و آب بیشتر برای خنک‌سازی آنها.

طبق معمول از سایت همسایه برداشتم

 

[Albis]

تو رددیت یه نکته جالب پیدا کردن
وقتی از برنارد پرسیدن ابرناتی کجاست گفت سکتور 16 زون 4.
قبل ترشم اشاراتی به این زون شد
حالا یه نفر رفته پاراگراف 16:4 انجیلو در آورده :
The Lord has made everything for his own purpose, even the wicked for a day of disaster

معنیشم میشه : "خداوند همه چیو برای هدف خود ساخته. حتی ستمکاران رو برای روز فاجعه"
به نظرتون به فورد ربط نداره؟
انتخاب این اعداد تصادفی نیست

 

[ArianAwesome]

درود دوستان
یه چندتا نکته به ذهنم رسید بابت این اپیزود میخواستم باهاتون شِیر کنم

در مورد ویلیام
بنظرتون اندروید نیست؟
اولا که حرفهای دخترش کامل یادش نمیومد (به دخترش گفت تو از فیل میترسیدی و دخترش ریکت نشون داد و گفت من عاشق فیل ها بودم مامان بدش میومد)
دوم اینکه چندین گلوله خورد و هیچیش نشد!
تقریبا مثل دالارس که بنظرم خیلی عجیبه...
Aryan Yn:
William: Folly of my kind, there's always a yearning for more.
Ford: That's what I always appreciated about you. You never rested on your laurels. You made it to the center of Arnold's maze. But now, you're in my game. In this game, you have to make it back out. In this game, you must find the door. Congratulations William, the game is meant for you. The game begins at the end, and ends where it began.
احتمالا Door اشاره داره به خودش
و key اشاره داره به پدر دالارس!
(صحنه ابتدایی فیلم)
یه حدث دیگه اینکه گلوری همون دریاییه که توش همه ی ربات ها مردن!

 

[K I 1 1 E R]

یه حدث دیگه اینکه گلوری همون دریاییه که توش همه ی ربات ها مردن!

متن بالایی‌ رو‌بخون دقیقا همین رو توضیح داده تازه اونم دریاچه نبوده بلکه همون دره ای بود که‌ ویلیام جوون داشت ساختش رو نشون دلوریس میداد حالا چجوری پر اب شده خدا میدونه! احتمالا هم باید پر از سرور هایی باشه باشه که رفتار میهمان رو داخلشون ذخیره کردن که دلوریس میخواد نابودشون کنه ....