سریال Game Of Thrones [ اسپویل تا آخرین اپیزود پخش شده آزاد میباشد ]
- Thread starter Horror
- تاریخ آغاز
خدایی D&D چه ابهتی توی این قیافه دیدن ؟ وقتی میبینیش خندت میگیره ! اصلا منگل میزنه !
غیر از این مورد بقیه صحنه ها خوب بود ! ولی من هنوز دلیل اسم این اپیزود رو نفهمیدم ! این همه چی داشت غیر از winds of winter
غیر از این مورد بقیه صحنه ها خوب بود ! ولی من هنوز دلیل اسم این اپیزود رو نفهمیدم ! این همه چی داشت غیر از winds of winter
موسیقی این قسمت پشم‌ریزون بود. یعنی میریخت لعنتیا!
به نظر من لیتل‌فینگر هنوز سانسا رو درست نشناخته. سانسا وقتی رفت پیش رمزی یه آدم دیگه شد. خلاصه نمیشه پیشبینی کرد. این وسط Varys داره به دنریس خیانت میکنه یا هواشو داره؟ من نفهمیدم. البته Varys اصولاً برای نفع شخصیش کاری نمی‌کنه برخلاف Littlefinger.
یعنی میریخت لعنتیا! به نظر من لیتل‌فینگر هنوز سانسا رو درست نشناخته. سانسا وقتی رفت پیش رمزی یه آدم دیگه شد.
خلاصه نمیشه پیشبینی کرد. این وسط Varys داره به دنریس خیانت میکنه یا هواشو داره؟ من نفهمیدم. البته Varys اصولاً برای نفع شخصیش کاری نمی‌کنه برخلاف Littlefinger.
من الان قسمت ده رو دیدم موهام مثل موج مکزیکی در حال سیخ شدن و خوابیدنه ... و اشک تو چشام جمع شده و به جرات میتونم بگم این قسمت از قسمت نه هم حتی به مراتب بهتر و اپیک تر بود ...
لیدی مورمونت منفجر کرد کل ۶۰ قسمت سریال رو ... همچین سخنرانی تو کل سریال نداشتیم .. یا چند تا دیالوگ رسما اومده در کنار تیریون ایستاده ...
The north remembers
ماندگار ترین دیالوگ سریال که تا ابد تو ذهنم باقی میمونه ... یعنی قشنگ بعد این جملات میخواستم از همین جا نعره زنان با جان اسنو بیعت کنم چه برسه به حاضرین اونجا
موسیقی متنی که از جان نوزاد میاد روی جان فعلی , شاه شمال , داشت دیوانم میکرد ...
سرسی و تامن رو بگو .. اصلا خودمم هنگ کردم
اصلا این قسمت انقدر اپیک و بی نظیر بود که نمیدونم از کجاش بگم ... سوپرایز ترین بخشش هم که اریا بود ...
موقع صحبت تیریون و دنریس هی فکر میکردم الان یکی چاقو در میاره اون یکی رو میکشه .. والا خیلی سلاخی کرد این قسمت
لیدی مورمونت منفجر کرد کل ۶۰ قسمت سریال رو ... همچین سخنرانی تو کل سریال نداشتیم .. یا چند تا دیالوگ رسما اومده در کنار تیریون ایستاده ...
The north remembers
ماندگار ترین دیالوگ سریال که تا ابد تو ذهنم باقی میمونه ... یعنی قشنگ بعد این جملات میخواستم از همین جا نعره زنان با جان اسنو بیعت کنم چه برسه به حاضرین اونجا
موسیقی متنی که از جان نوزاد میاد روی جان فعلی , شاه شمال , داشت دیوانم میکرد ...
سرسی و تامن رو بگو .. اصلا خودمم هنگ کردم
اصلا این قسمت انقدر اپیک و بی نظیر بود که نمیدونم از کجاش بگم ... سوپرایز ترین بخشش هم که اریا بود ...
موقع صحبت تیریون و دنریس هی فکر میکردم الان یکی چاقو در میاره اون یکی رو میکشه .. والا خیلی سلاخی کرد این قسمت
این سیزن سورپرایز نداشت چون D&D رسما فکر میکنن ملت یه مشت بچه آلزایمری ان. این فصل قضیه Wildfire رو بعد از 4 سیزن مطرح کردن بعد از اول تا آخر سیزن همش "هوار ملت اون یارو شاه دیوونه دینامیت کاشته زیر شهر". همون یه پلات توییست این سیزن رو هم GRRM داده بود بهشون. سیزن 6 چند تا فرصت خیلی خوب داشت برای سورپرایز کردن ملت. یکیش همون Smalljon Umber که با اون وضع میاد پیش رمزی. بهترین فرصت بود که نشون بدن شمال واقعا یه چیزایی یادش هست، اما متاسفانه دچار ضربه مغزی شده و حتی قابلیت تکلم هم دیگه نداره
پ.ن: RIP Mace 'The Ace' Tyrell
آخرین ویرایش:
دقیقا واقعا قابل پیش بینی ترین فصل سریال بود اصلا گات به غیر قابل پیش بینی بودنش معروفه ولی این فصل از همون اول همه چیز مشخص بود از زنده شدن جان اسنو تا سرسی ملکه دیوانه و Smalljon Umber و قضیه شمال فراموش نمی کنه که تو سریال نشون داد بیشتر یه شعاره جنگ حرام زادگان و از همه مهم تر قضیه مادر جان که از فصل اول همه می گفتند کیه شاید فقط همون قضیه هودور سوپرایز بود ک به قول شما اونم مارتین بهشون داده بوداین سیزن سورپرایز نداشت چون D&D رسما فکر میکنن ملت یه مشت بچه آلزایمری ان. این فصل قضیه Wildfire رو بعد از 4 سیزن مطرح کردن بعد از اول تا آخر سیزن همش "هوار ملت اون یارو شاه دیوونه دینامیت کاشته زیر شهر". همون یه پلات توییست این سیزن رو هم GRRM داده بود بهشون. سیزن 6 چند تا فرصت خیلی خوب داشت برای سورپرایز کردن ملت. یکیش همون Smalljon Umber که با اون وضع میاد پیش رمزی. بهترین فرصت بود که نشون بدن شمال واقعا یه چیزایی یادش هست، اما متاسفانه دچار ضربه مغزی شده و حتی قابلیت تکلم هم دیگه نداره
اصلا از این فصل راضی نبودم
اینکه پرش های زمانی تو این فصل زیاد هست و خطوط داستانی کاملا موازی نیستن قبلا تایید شده. همونطور که خیلی از شخصیت های دیگه تو این فصل یهو می پریدن اونور نقشه. تو همین قسمت هم مثلا جیمی که پیش والدرفری بود یهو رسید کینگزلندینگ. اما مشکلی که برا وریس هست اینه که هیچ دلیلی برا بازگشتش پیش دنریس وجود نداشت، الان یه کاره از وستروس اومد پیش دنریس که دوباره این بار با سپاه دنریس برگرده وستروس که خب واقعا من دلیلی برا این کار نمی بینم.این وریس هم تله پورت کرد از دورن به مرین
دلیل قابل پیش بینی بودن این فصل این بود که هر کس میاد برای خودش یه چیزی میگه و یه تئوری تعریف میکنه و پیش بینی ها اینقدر زیاد بود که تقریبا هر اتفاقی میفتاد یه جورایی یک نفر پیش بینی کرده بودش البته بجز مرگ هودور که واقعا به عقل جن هم نمیرسید
یک سوال یعنی الان دنریس عمه ی جان اسنو بحساب میاد؟
یک سوال یعنی الان دنریس عمه ی جان اسنو بحساب میاد؟
با ارزش ترین اپیزود فصل از نظر محتوای داستانی بود، موسیقی های رامین جوادی هم مثل همیشه درجه یک.
اینم از قضیه جان اسنو که همه منتظرش بودیم، الان نسبت جان با دنریس چی میشه؟ عمه-برادرزاده؟!!
اینم از قضیه جان اسنو که همه منتظرش بودیم، الان نسبت جان با دنریس چی میشه؟ عمه-برادرزاده؟!!
این قابل پیشبینی بودن داستان یکمش بر می گرده به حوادث کتاب به نظرم . و البته تئوری هایی که مردم میدن . من که به نظرم عالی بود .
بدبخت سرسی زیاد دووم نمیاره به نظرم . خود لنیستر ها که اون قدر نیستن از پس ارتش دنریس بر بیان . همپیمانان لنیستر ها هم مهم ترینشون فری ها بودن که مرخص شدن . بولتون هم که پکید . شمالی ها هم بیشترشون رفتن پشت جان اسنو .
به نظرم جیمی هم بعد شنیدن خبر و این که سرسی برای به قدرت رسیدن از پسر خودش هم دست می کشه به اون بی اعتقاد میشه و حتی ممکنه ازش متنفر شه
درباره واریس هم به نظرم اون درواقع دورنی ها و تایرل هارو هم با دنریس متحد کرد . چون چیزی که تو سریال از این دو خاندان نشون دادن این بود که خیلی بر خلاف بقیه دنبال هفت پادشاهی نبودن الان هم که فقط دنبال انتقام اند بهترین زمان هستن که بپیوندن .
سکانس آریا واقعا عالی بود . اصلا فکر نمی کردم اون بیاد سراغ فری . فکر می کردم دختره رو جیمی استخدام کرده باشه چون با تنفر با فری حرف می زد . نحوه مرگش هم عالی بود . روس بولتون همون طوری که چاقو رو فرو کرد تو شکم راب مرد . و حالا فری همانطور که دستور قتل کتلین رو داد مرد .
ولی دوست داشتم تامن این آخر عمری اش یک حرکت شجاعانه تر می زد . وقتی فهمید که مادرش زنش رو کشته میرفت پیش سرسی و اون رو با چاقو میزد . خیلی باحال می شد
به امید این که آریا به شکل جیمی لنیستر بره سراغ سرسی و زارتی بکشدش .
تقریبا میشه گفت با این روشی که سریال رو جلو بردن هپی اندینگ میشه . چون منطقا داستان به این جا میرسه که دنریس برسه به کینگز لندینگ کسی نمونده جلوشو بگیره . عموی گریجوی ها که اون قدر قوی نیست . احتمالش هم هست با این دیالوگ های دنریس اون رو بکشه سمت خودش بعد کارشو بسازه . جان اسنو و استارک ها هم که از قدیم کاری به کینگز لندینگ نداشتن که بخوان جلوش وایسن . برندون هم بر می گرده و داستان رو میگه . میان تاریگرین و استارک ها اتحاد بوجود میاد و نقمه ی آتش و یخ اون جا بوجود میاد . جنگ میان ارتش دنریس و اژدهایانش و وایت واکر ها .
بدبخت سرسی زیاد دووم نمیاره به نظرم . خود لنیستر ها که اون قدر نیستن از پس ارتش دنریس بر بیان . همپیمانان لنیستر ها هم مهم ترینشون فری ها بودن که مرخص شدن . بولتون هم که پکید . شمالی ها هم بیشترشون رفتن پشت جان اسنو .
به نظرم جیمی هم بعد شنیدن خبر و این که سرسی برای به قدرت رسیدن از پسر خودش هم دست می کشه به اون بی اعتقاد میشه و حتی ممکنه ازش متنفر شه
درباره واریس هم به نظرم اون درواقع دورنی ها و تایرل هارو هم با دنریس متحد کرد . چون چیزی که تو سریال از این دو خاندان نشون دادن این بود که خیلی بر خلاف بقیه دنبال هفت پادشاهی نبودن الان هم که فقط دنبال انتقام اند بهترین زمان هستن که بپیوندن .
سکانس آریا واقعا عالی بود . اصلا فکر نمی کردم اون بیاد سراغ فری . فکر می کردم دختره رو جیمی استخدام کرده باشه چون با تنفر با فری حرف می زد . نحوه مرگش هم عالی بود . روس بولتون همون طوری که چاقو رو فرو کرد تو شکم راب مرد . و حالا فری همانطور که دستور قتل کتلین رو داد مرد .
ولی دوست داشتم تامن این آخر عمری اش یک حرکت شجاعانه تر می زد . وقتی فهمید که مادرش زنش رو کشته میرفت پیش سرسی و اون رو با چاقو میزد . خیلی باحال می شد
به امید این که آریا به شکل جیمی لنیستر بره سراغ سرسی و زارتی بکشدش .
تقریبا میشه گفت با این روشی که سریال رو جلو بردن هپی اندینگ میشه . چون منطقا داستان به این جا میرسه که دنریس برسه به کینگز لندینگ کسی نمونده جلوشو بگیره . عموی گریجوی ها که اون قدر قوی نیست . احتمالش هم هست با این دیالوگ های دنریس اون رو بکشه سمت خودش بعد کارشو بسازه . جان اسنو و استارک ها هم که از قدیم کاری به کینگز لندینگ نداشتن که بخوان جلوش وایسن . برندون هم بر می گرده و داستان رو میگه . میان تاریگرین و استارک ها اتحاد بوجود میاد و نقمه ی آتش و یخ اون جا بوجود میاد . جنگ میان ارتش دنریس و اژدهایانش و وایت واکر ها .
به نظرم دلیل اون صحبت درگوشی این بود که تو سریال هنوز درست و حسابی ریگار رو معرفی نکردن(به قول داستان نویسا بذر داستانیش ریخته نشده)احتمالا فصل بعدی
در ضمن وقتی همه درباره سریال تئوری میسازن و میزارن رو اینترنت معلومه وقتی داستان در میاد بگن قابل پیش بینی بود.....البته استثنائانی مثل هودور هم بود
در ضمن وقتی همه درباره سریال تئوری میسازن و میزارن رو اینترنت معلومه وقتی داستان در میاد بگن قابل پیش بینی بود.....البته استثنائانی مثل هودور هم بود
این فصل هر چی نداشت به جاش یه شخصیت معرفی کرد که با وجود اینکه چند تا صحنه بیشتر حضور نداشت برای من در حد ند استارک محبوب شد
یعنی عالی بود اونجا که داشت از جان حمایت می کرد عالی بود
واقعا به احترام بانو 62 باید کلاه از سر برداشت
یعنی عالی بود اونجا که داشت از جان حمایت می کرد عالی بود
واقعا به احترام بانو 62 باید کلاه از سر برداشت
عالی بود!
شروع اپیزود واقعاً جالب بود و موسیقی ـش هم خیلی متفاوت و زیبا. موسیقی بدجوری محشر ساخته شده بود و قشنگ حال و هوای اون بخش ها رو به آدم منتقل میکرد.
با اینکه حالم از سرسی بهم میخوره ولی کلی لذت بردم از اون حرکتش. تامن هم که از اول ضعیف و بدبخت بود و آخرش هم اون طوری خودکشی کرد. فکر میکردم میره سراغ ننه ـش و یه کار خفنی میکنه، ولی اهل این چیزا نبود.
دلم برای جیمی میسوزه که افتاده دست اینا. سرسی که کلاً از شدت مغرور بودن و دیوانگی کمتر رقیبی داره، بچه هاش هم یکی یکی منهدم میشن. این بیچاره تک و تنها اونجا گیر کرده و کاش سرسی رو ول میکرد میرفت یه جای دیگه.
اون "خانوم Shame" هم بنده خدا چه بلایی سرش اومد! پیش خودش میگه کاش منم اونجا بودم و پودر میشدم تا دست اینا بیفتم!!
بخش مربوط به سم اضافی بود، ولی خوشبختانه خیلی کوتاه بود و سریع تموم شد.
خوشبختانه ملیساندر شهید نشد. با اینکه کارهای داغونی کرده ولی ازش خوشم میاد و خیلی خوبه که همچنان در سریال حضور داره. همین طور خوب شد که بلایی سر سِر داوس نیومد. میترسیدم ملیساندر یه دفعه تبدیل به پیرزن بشه و یه جادویی چیزی بفرسته سمتش!
بانوی کوچک مورمنت هم که هر اپیزود بیشتر محبوب دل ها میشه و اینجا هم عالی بود! وارث بر حق تاج و تخت ایشون هست و بس! 
ولی خب مشخصه که قضیه به همین سادگی پیش نمیره و بیلیش بیچاره ـشون میکنه. این بی شرف انقدر مارمولک هست که حتی احتمال داره سانسا رو شستشوی مغزی بکنه که علیه جان اسنو اقدام کنه.
و اما آریا که ترکوند!!! انقدر ملت گفتن این کاراکتر بی مصرف شده، ولی نصف ارزش این اپیزود به همون حرکت آریا بود!
من یادم نیست آخرین بار آریا و جیمی در چه وضعیتی با همدیگه روبرو شده بودن. حس خاصی نسبت بهش نداره یا ازش متنفر هست و دنبال انتقامه؟
فقط حیف که انقدر ملت گفته بودن H + Q + N - I = P و از این حرفا که خفن ترین سورپرایز این فصل لو رفته بود. اگه از قبل این رو نمیدونستیم، واقعاً اتفاق خفن و جالبی بود.
پایان اپیزود هم حماسی و قشنگ بود، ولی دوست داشتم یه چیزی از جک جونورها نشون بده. یعنی الآن که میگن زمستون از راه رسیده، مثلاً لشکر وایت واکرها رو نشون میداد و کنارش هم یه سری جونور یخی دیگه.
در مجموع این دو اپیزود آخر فوق العاده بودن و یه تنه این فصل رو تبدیل کردن به یه فصل عالی!
شروع اپیزود واقعاً جالب بود و موسیقی ـش هم خیلی متفاوت و زیبا. موسیقی بدجوری محشر ساخته شده بود و قشنگ حال و هوای اون بخش ها رو به آدم منتقل میکرد.
با اینکه حالم از سرسی بهم میخوره ولی کلی لذت بردم از اون حرکتش.
تامن هم که از اول ضعیف و بدبخت بود و آخرش هم اون طوری خودکشی کرد. فکر میکردم میره سراغ ننه ـش و یه کار خفنی میکنه، ولی اهل این چیزا نبود. دلم برای جیمی میسوزه که افتاده دست اینا. سرسی که کلاً از شدت مغرور بودن و دیوانگی کمتر رقیبی داره، بچه هاش هم یکی یکی منهدم میشن. این بیچاره تک و تنها اونجا گیر کرده و کاش سرسی رو ول میکرد میرفت یه جای دیگه.
اون "خانوم Shame" هم بنده خدا چه بلایی سرش اومد! پیش خودش میگه کاش منم اونجا بودم و پودر میشدم تا دست اینا بیفتم!!
بخش مربوط به سم اضافی بود، ولی خوشبختانه خیلی کوتاه بود و سریع تموم شد.
خوشبختانه ملیساندر شهید نشد. با اینکه کارهای داغونی کرده ولی ازش خوشم میاد و خیلی خوبه که همچنان در سریال حضور داره. همین طور خوب شد که بلایی سر سِر داوس نیومد. میترسیدم ملیساندر یه دفعه تبدیل به پیرزن بشه و یه جادویی چیزی بفرسته سمتش!
بانوی کوچک مورمنت هم که هر اپیزود بیشتر محبوب دل ها میشه و اینجا هم عالی بود!
وارث بر حق تاج و تخت ایشون هست و بس! ولی خب مشخصه که قضیه به همین سادگی پیش نمیره و بیلیش بیچاره ـشون میکنه.
این بی شرف انقدر مارمولک هست که حتی احتمال داره سانسا رو شستشوی مغزی بکنه که علیه جان اسنو اقدام کنه.و اما آریا که ترکوند!!! انقدر ملت گفتن این کاراکتر بی مصرف شده، ولی نصف ارزش این اپیزود به همون حرکت آریا بود!
من یادم نیست آخرین بار آریا و جیمی در چه وضعیتی با همدیگه روبرو شده بودن. حس خاصی نسبت بهش نداره یا ازش متنفر هست و دنبال انتقامه؟
فقط حیف که انقدر ملت گفته بودن H + Q + N - I = P و از این حرفا که خفن ترین سورپرایز این فصل لو رفته بود.
اگه از قبل این رو نمیدونستیم، واقعاً اتفاق خفن و جالبی بود.پایان اپیزود هم حماسی و قشنگ بود، ولی دوست داشتم یه چیزی از جک جونورها نشون بده. یعنی الآن که میگن زمستون از راه رسیده، مثلاً لشکر وایت واکرها رو نشون میداد و کنارش هم یه سری جونور یخی دیگه.
در مجموع این دو اپیزود آخر فوق العاده بودن و یه تنه این فصل رو تبدیل کردن به یه فصل عالی!
آخرین ویرایش:
یعنی بهترین قسمت بود . این رامین جوادی هم رسمآ با مغز آدم بازی میکنه این موسیقی هاش .. کاراکتر سرسی واقعآ محشر بازی میکنه . امیدوارم هیچ وقت حذف نشه این کاراکتر .
اینم لینک آلبوم فصل 6 :
http://imovie-dl.org/forum/post366513.html
Google