بحث و تبادل نظر در مورد سری Resident Evil

[FONT=&amp] ***************پست بسیار مهم**************


بچه ها امروز میخوام یک مسئله ی مهم و جالب رو بررسی کنم.متاسفانه بیشتر فن ها به خاطر داشتن اطلاعات کم و همچنین سطحی نگری مفرط،فکر میکنن بهترین شخصیت برای پایان دادن به ماجرای سازمان و رویارویی با الکس وسکر (در صورتی که رئیس سازمان باشه) لیون اس کندی هست.فقط به صرف اینکه با ایدا ارتباط داره.این مطلبی بود که متاسفانه،اخیزرا یکی از بچه های تاپیک هم بیانش کرد.در حالی که لیون نه از وجود تشکیلاتی به نام سازمان خبر داره و نه حتی تا به حال،در واقعه ای که سازمان عاملش بوده حضور داشته![/FONT]
[FONT=&amp]ولی کسانی که اطلاعات کامل و همچنین درک اصولی و منطقی از داستان دارن،میدونن که قطعا بهترین گزینه برای پایان دادن به تمام این ماجراها کلیر ردفیلد است![/FONT]​
[FONT=&amp]چون:
[/FONT]
[FONT=&amp]1-کلیر تنها شخصیتی است که در یک واقعه ی بیوتروریسمی که توسط سازمان شکل گرفته بود قرار گرفت و با [/FONT]B.O.W[FONT=&amp] های ساخته شده توسط سازمان روبرو شد.همونطور که میدونید،در کد ورونیکا وسکر به دستور سازمان،جزیره ی راکفورت رو مورد حمله قرار میده و کلیر هم برای نجات جون خودش مجبور میشه با [/FONT]B.O.W[FONT=&amp] هایی که توسط سازمان ساخته شده بودن مبارزه کنه.البته کریس هم بعدا وارد این ماجرا شد.ولی در کد ورونیکا،[/FONT]داستان کریس سر رویارویی با وسکر و اون بود که در UC و RE5 ادامه داده شد.من حتی احتمال هم نمیدم که داستان سازمان و الکس وسکر رو هم به کریس بچسبونند!

[FONT=&amp]2-اگه لیون به خاطر ارتباط با ایدا باید با سازمان درگیر بشه،پس کلیر هم با وسکر روبرو شده.تازه اون هم زمانی که وسکر عضو سازمان بوده و تازه در ماموریتی از طرف سازمان هم قرار گرفته بوده.علاوه بر اینکه در [/FONT]RE6[FONT=&amp]،ایدا دیگه ربطی به سازمان نداشت و داستانش فقط منحصر به رابطش با لیون بود.این احتمال وجود داره که کلا داستان ایدا رو از سازمان جدا کرده باشن.اگه سازمان توی رولیشنز 2 باشه (که قطعا هست) که دیگه این فرضیه کلا ثابت میشه.بنابراین لیون میتونه در آینده هم به سازمان ربط داشته باشه و داستان اون رو تموم کنه،ولی در رابطه با سازمان میتونه اینطور نباشه.حداقل با اتفاقاتی که افتاده دیگه میشه!
[/FONT]
[FONT=&amp]3-همونطور که میدونید،وسکر جسد استیو رو میدزده و تحویل سازمان میده.از طرف دیگه رویارویی کلیر و استیو،امری کاملا قطعی و بدیهی است.یعنی ممکن نیست که استیو به داستان برگرده،ولی با کسی به جز کلیر روبرو بشه.اونوقت به نظر شما ممکنه که کلیر با استیو روبرو بشه،ولی با سازمان و عواملش درگیر نشه؟مسلما این اتفاق،از لحاظ عقلی و منطقی محاله.چون کلیر برای اینکه با استیو روبرو بشه،نه تنها باید در داستانی مرتبط با سازمان قرار بگیره،بلکه باید به خود سازمان هم نفوذ کنه.چون مسلما استیو توی خیابونها ول نیست و در یک جای سری ازش نگهداری میشه.پس کلیر اول باید به اونجا وارد بشه.پس عدم رویارویی کلیر با سازمان و الکس وسکر (اگه رئیس سازمان باشه) امری غیر ممکنه!
[/FONT]
[FONT=&amp]4-براساس اطلاعات اندکی که از الکس وسکر داریم،میدونیم که الکس فعالیت هاش رو در یک جزیره ی متروکه انجام میداده.بنابراین اگه قرار باشه با یک شخصیت منفی مثل الکس روبرو بشیم که در یک جزیره حضور داره،مسلما باید قهرمانی هم در مقابلش قرار بگیره که در همون جزیره حضور داره یا پاش به یک جزیره کشیده میشه.دیگه فکر نمیکنم توضیح بیشتری لازم باشه.همه میدونن قهرمانی که قبلا هم یکبار در یک جزیره حضور داشته و الآن هم دوباره قراره که در یک جزیره ظاهر بشه کیه.پس نتیجه می گیریم که حضور کلیر در جزیره ی رولیشنز 2،فقط به خاطر حس خاطره برانگیز کد ورونیکا نیست.بلکه به خاطر کسی که قراره باهش روبرو بشه هم هست!
[/FONT]
[FONT=&amp]5-این مورد رو به عنوان یک دلیل حساب نمیکنم.ولی به شدت باعث زیباتر و جذابتر شدن داستان میشه.اگه دقت کرده باشید،هر چیزی رو که کریس کشف میکنه،خواهرش بعدا باهش روبرو میشه و از راز اون پرده برمیداره.باور نمی کنید؟کریس ویروس [/FONT]G[FONT=&amp] رو کشف میکنه و برای بررسی اون به پاریس میره.ولی این کلیره که با اون روبرو میشه و سازندش رو میکشه.کریس در فایلهای ریمیک،ماجرای الکسیا و ویروس [/FONT]T-veronica[FONT=&amp] رو میفهمه.ولی این کلیره که با به این ماجرا ربط پیدا میکنه و پای خود کریس رو هم به این ماجرا میکشونه.کریس اول با وسکر درگیر میشه و میفهمه که اون کشته شده،ولی اولین کسی که پس از زنده شدن وسکر باهش روبرو میشه و از راز مرگ دروغین اون پرده برمیداره کلیره.کریس تلاش میکنه که رئیس آیرونز رو درباره ی چیزایی که در واقعه ی عمارت دیده قانع کنه و توسط اون کلا تیم استارز منحل میشه،ولی در ادامه این کلیره که باعث میشه این ماجرا رو بفهمیم و حتی درست خود آیرونز رو هم کلیر رو میکنه.[/FONT][FONT=&amp]کریس با ماروین گره داستانی داشته و حقیقت رو به اون میگه.ولی در نهایت ما به وسیله ی کلیر،با ماروین و رابطش با کریس آشنا میشیم و این کلیره که ماروین رو میکشه.کریس با براد در ارتباط بوده و با کمک براد،از عمارت اسپنسر فرار میکنه.ولی در نهایت این کلیره که با سرنوشت براد روبرو میشه و به زندگی اون خاتمه میده (طبق سناریوی اصلی).[/FONT]کریس در ابتدا به پاریس میره تا درباره ی فعالیت های شعبه ی مرکزی آمبرلا تحقیق کنه.ولی در نهایت این کلیره که وارد آزمایشگاه فوق سری آمبرلا در پاریس میشه و اونجا رو تا مرز نابودی پیش میبره.و اما بالاخره کریس در مخفیگاه اسپنسر،مدارکی رو درباره ی الکس وسکر پیدا میکنه و از ماجرای اون تا زمان فرارش مطلع میشه.حالا به نظرت جالب نمیشه اگه.......بقیش رو خودتون میدونید دیگه!
[FONT=&amp]
حالا به نظرتون کی برای رویارویی با سازمان و الکس وسکر و پایان دادن به ماجرای اونا مستحق تره؟من چیزی نمیگم.قضاوتش با خودتون![/FONT]

اگه کپکام کلیر رو برای رسیدگی به این داستان انتخاب کنه،نهایت دقت و ذکاوتش رو میرسونه و تمام ظلمی که در طول این سالها،در حق داستان و کلیر کرده یکجا جبران میشه.ولی اگه نویسنده ی RE6 عهده دار اینکار بشه که قطعا لیون رو میاره.حتی شاید جیک.والا به خدا.شانس که نداریم!:d

تحلیل خوبی بود
البته کپکام احتمال داره ازجیک هم تونسخه بعدی استفاده کنه
 
دمت گرم نیما با اخرین مورد که میشه گفت یه قاعده هست بیشتر حال کردم (یعنی اگه باشه بقول خودت قشنگتر میشه)
دو تا قاعده دیگه رو هم کپکام رعایت کرده:
هر جا وسکر بوده کریس هم بوده(با استثانی زیرو که زیرو در اصل فلش بک های ریمیک هست)
هر جا ایدا بوده لیون هم بوده
 
نیما! دمت گرم عالی بود! تک تک حرفاتو قبول دارم:d
تا حالا به این رابطه ی اخری دقت نکرده بودم اما حالا که بهش فکر میکنم میبینم دقیقا اینطوری بوده البته بهتره الکس داستانش تو rev2 تموم نشه و وارد 7 هم بشه (البته بشرطی که سناریو نویس 6 با لیان و جیک و امثال اینها داستان رو خراب نکنه!)
به نظر منم کلر بهترین گزینه برای پایان دان به ماجرا سازمان ( و اگه باشه) الکسه
 
نیما منم موافقم عزیز جون
امیدوارم کلر بزنه الکس روو نفله کنه:d
همون طور که کریس وسکر رو نفله کرد
کلا سرنوشت این ردفیلدها این طور نوشته شده که قاتل وسکر ها باشن:d

- - -ویرایش - - -

به نظر منم کلر بهترین گزینه برای پایان دان به ماجرا سازمان ( و اگه باشه) الکسه
بله کلیر نباشه دیگه کسی نمیومنه اخه
مثلا بگیم جیل ؟ که اصلا اسم الکس به گوشش نخورده.کریسم که با کشتن وسکر دیگه دست خودشو داغ کرده سمت این وسکری ها نره:d
لیون رو هم که نیما توضیح داد پس دیگه میمونه کلیر
هر جا وسکر بوده کریس هم بوده(با استثانی زیرو که زیرو در اصل فلش بک های ریمیک هست)

هر جا ایدا بوده لیون هم بوده
توی رولیشنز که کریس بود ولی وسکر نبود
توی دجنریشن لیون بود ولی ایدا نبود
توی امبرلا کرونیکلز هم ایدا بود ولی لیون نبود:d
 
بچه ها،واقعا شرمنده ی لطفتون شدم.راستش اصلا انتظار این حمایت باشکوه رو در این ابعاد وسیع نداشتم.فکر کنم پستم بیشترین میزان لایک رو در طول این مدت خورد!:d

مرسی از همتون.دیگه تک تک اسم نمی برم.واقعا من رو به ادامه ی فعالیت هام در اینجا دلگرم کردید.منتظر نقدها و مقالات بیشتری از من باشید!;)

اسماعیل جان،احتمالا تو منظور معین رو بد برداشت کردی.منظور معین سری اصلی بود و کاملا هم درست میگه.داستان وسکر تا زمان زنده بودنش،کلا با کریس بود.رولیشنز هم کلا داستانش بعد از مرگ وسکر ساخته شذ.درسته که داستانش مربوط به قبل از RE5 بود،ولی دیگه نمیخواستن پرونده ی بسته شده ی وسکر رو باز کنند.علاوه بر اینکه داستان رولیشنز،بیشتر روی جیل متمرکز بود تا کریس.جیل هم که اصلا به اندازه ی کریس،به وسکر ارتباط نداشته!

توی دیجنریشن هم فقط میخواستن دو تا قهرمان اصلی RE2 یعنی کلیر و لیون رو به داستان برگردونن و داستان روی زندگی شخصی اونا متمرکز نبود.وگرنه توی دمنیشن که داستان کلا روی سرگذشت لیون متمرکز بود،ایدا هم طبق معمول حضور داشت!

سناریوی ایدا در UC هم که کلا مکمل داستانش در RE2 بود و مربوط به قطع ارتباطش با لیون میشد.پس اتفاق منطقیش همین بود که لیون نباشه.چون کلا اون موقع،لیون فکر میکرد که ایدا مرده!

امیدوارم که این دفعه متوجه منظور معین شده باشی!;)
 
آخرین ویرایش:
ولی اگه نویسنده ی RE6 عهده دار اینکار بشه که قطعا لیون رو میاره.حتی شاید جیک.والا به خدا.شانس که نداریم!
:d
نیما نویسنده رولیشنز 2 هیروشمیا یاماشیتا هست .که نویسنده رزیدنت 6 هم بوده:d
 
[FONT=&amp] ***************پست بسیار مهم**************


بچه ها امروز میخوام یک مسئله ی مهم و جالب رو بررسی کنم.متاسفانه بیشتر فن ها به خاطر داشتن اطلاعات کم و همچنین سطحی نگری مفرط،فکر میکنن بهترین شخصیت برای پایان دادن به ماجرای سازمان و رویارویی با الکس وسکر (در صورتی که رئیس سازمان باشه) لیون اس کندی هست.فقط به صرف اینکه با ایدا ارتباط داره.این مطلبی بود که متاسفانه،اخیزرا یکی از بچه های تاپیک هم بیانش کرد.در حالی که لیون نه از وجود تشکیلاتی به نام سازمان خبر داره و نه حتی تا به حال،در واقعه ای که سازمان عاملش بوده حضور داشته![/FONT]
[FONT=&amp]ولی کسانی که اطلاعات کامل و همچنین درک اصولی و منطقی از داستان دارن،میدونن که قطعا بهترین گزینه برای پایان دادن به تمام این ماجراها کلیر ردفیلد است![/FONT]​
[FONT=&amp]چون:
[/FONT]
[FONT=&amp]1-کلیر تنها شخصیتی است که در یک واقعه ی بیوتروریسمی که توسط سازمان شکل گرفته بود قرار گرفت و با [/FONT]B.O.W[FONT=&amp] های ساخته شده توسط سازمان روبرو شد.همونطور که میدونید،در کد ورونیکا وسکر به دستور سازمان،جزیره ی راکفورت رو مورد حمله قرار میده و کلیر هم برای نجات جون خودش مجبور میشه با [/FONT]B.O.W[FONT=&amp] هایی که توسط سازمان ساخته شده بودن مبارزه کنه.البته کریس هم بعدا وارد این ماجرا شد.ولی در کد ورونیکا،[/FONT]داستان کریس سر رویارویی با وسکر و اون بود که در UC و RE5 ادامه داده شد.من حتی احتمال هم نمیدم که داستان سازمان و الکس وسکر رو هم به کریس بچسبونند!

[FONT=&amp]2-اگه لیون به خاطر ارتباط با ایدا باید با سازمان درگیر بشه،پس کلیر هم با وسکر روبرو شده.تازه اون هم زمانی که وسکر عضو سازمان بوده و تازه در ماموریتی از طرف سازمان هم قرار گرفته بوده.علاوه بر اینکه در [/FONT]RE6[FONT=&amp]،ایدا دیگه ربطی به سازمان نداشت و داستانش فقط منحصر به رابطش با لیون بود.این احتمال وجود داره که کلا داستان ایدا رو از سازمان جدا کرده باشن.اگه سازمان توی رولیشنز 2 باشه (که قطعا هست) که دیگه این فرضیه کلا ثابت میشه.بنابراین لیون میتونه در آینده هم به سازمان ربط داشته باشه و داستان اون رو تموم کنه،ولی در رابطه با سازمان میتونه اینطور نباشه.حداقل با اتفاقاتی که افتاده دیگه میشه!
[/FONT]
[FONT=&amp]3-همونطور که میدونید،وسکر جسد استیو رو میدزده و تحویل سازمان میده.از طرف دیگه رویارویی کلیر و استیو،امری کاملا قطعی و بدیهی است.یعنی ممکن نیست که استیو به داستان برگرده،ولی با کسی به جز کلیر روبرو بشه.اونوقت به نظر شما ممکنه که کلیر با استیو روبرو بشه،ولی با سازمان و عواملش درگیر نشه؟مسلما این اتفاق،از لحاظ عقلی و منطقی محاله.چون کلیر برای اینکه با استیو روبرو بشه،نه تنها باید در داستانی مرتبط با سازمان قرار بگیره،بلکه باید به خود سازمان هم نفوذ کنه.چون مسلما استیو توی خیابونها ول نیست و در یک جای سری ازش نگهداری میشه.پس کلیر اول باید به اونجا وارد بشه.پس عدم رویارویی کلیر با سازمان و الکس وسکر (اگه رئیس سازمان باشه) امری غیر ممکنه!
[/FONT]
[FONT=&amp]4-براساس اطلاعات اندکی که از الکس وسکر داریم،میدونیم که الکس فعالیت هاش رو در یک جزیره ی متروکه انجام میداده.بنابراین اگه قرار باشه با یک شخصیت منفی مثل الکس روبرو بشیم که در یک جزیره حضور داره،مسلما باید قهرمانی هم در مقابلش قرار بگیره که در همون جزیره حضور داره یا پاش به یک جزیره کشیده میشه.دیگه فکر نمیکنم توضیح بیشتری لازم باشه.همه میدونن قهرمانی که قبلا هم یکبار در یک جزیره حضور داشته و الآن هم دوباره قراره که در یک جزیره ظاهر بشه کیه.پس نتیجه می گیریم که حضور کلیر در جزیره ی رولیشنز 2،فقط به خاطر حس خاطره برانگیز کد ورونیکا نیست.بلکه به خاطر کسی که قراره باهش روبرو بشه هم هست!
[/FONT]
[FONT=&amp]5-این مورد رو به عنوان یک دلیل حساب نمیکنم.ولی به شدت باعث زیباتر و جذابتر شدن داستان میشه.اگه دقت کرده باشید،هر چیزی رو که کریس کشف میکنه،خواهرش بعدا باهش روبرو میشه و از راز اون پرده برمیداره.باور نمی کنید؟کریس ویروس [/FONT]G[FONT=&amp] رو کشف میکنه و برای بررسی اون به پاریس میره.ولی این کلیره که با اون روبرو میشه و سازندش رو میکشه.کریس در فایلهای ریمیک،ماجرای الکسیا و ویروس [/FONT]T-veronica[FONT=&amp] رو میفهمه.ولی این کلیره که با به این ماجرا ربط پیدا میکنه و پای خود کریس رو هم به این ماجرا میکشونه.کریس اول با وسکر درگیر میشه و میفهمه که اون کشته شده،ولی اولین کسی که پس از زنده شدن وسکر باهش روبرو میشه و از راز مرگ دروغین اون پرده برمیداره کلیره.کریس تلاش میکنه که رئیس آیرونز رو درباره ی چیزایی که در واقعه ی عمارت دیده قانع کنه و توسط اون کلا تیم استارز منحل میشه،ولی در ادامه این کلیره که باعث میشه این ماجرا رو بفهمیم و حتی درست خود آیرونز رو هم کلیر رو میکنه.[/FONT][FONT=&amp]کریس با ماروین گره داستانی داشته و حقیقت رو به اون میگه.ولی در نهایت ما به وسیله ی کلیر،با ماروین و رابطش با کریس آشنا میشیم و این کلیره که ماروین رو میکشه.کریس با براد در ارتباط بوده و با کمک براد،از عمارت اسپنسر فرار میکنه.ولی در نهایت این کلیره که با سرنوشت براد روبرو میشه و به زندگی اون خاتمه میده (طبق سناریوی اصلی).[/FONT]کریس در ابتدا به پاریس میره تا درباره ی فعالیت های شعبه ی مرکزی آمبرلا تحقیق کنه.ولی در نهایت این کلیره که وارد آزمایشگاه فوق سری آمبرلا در پاریس میشه و اونجا رو تا مرز نابودی پیش میبره.و اما بالاخره کریس در مخفیگاه اسپنسر،مدارکی رو درباره ی الکس وسکر پیدا میکنه و از ماجرای اون تا زمان فرارش مطلع میشه.حالا به نظرت جالب نمیشه اگه.......بقیش رو خودتون میدونید دیگه!
[FONT=&amp]
حالا به نظرتون کی برای رویارویی با سازمان و الکس وسکر و پایان دادن به ماجرای اونا مستحق تره؟من چیزی نمیگم.قضاوتش با خودتون![/FONT]

اگه کپکام کلیر رو برای رسیدگی به این داستان انتخاب کنه،نهایت دقت و ذکاوتش رو میرسونه و تمام ظلمی که در طول این سالها،در حق داستان و کلیر کرده یکجا جبران میشه.ولی اگه نویسنده ی RE6 عهده دار اینکار بشه که قطعا لیون رو میاره.حتی شاید جیک.والا به خدا.شانس که نداریم!:d

نیما جان مثل همیشه عالی بود اصلا نقدهایی که از اویل میکنی خیلی منطقی و متفاوت با نظر دیگرانه

ولی اینجور که بوش میاد و نویستده عزیز احمقه بعید نیس یهو ببینی جیک با الکس وسکر روبرو شه :|
 
نیما جان مثل همیشه عالی بود اصلا نقدهایی که از اویل میکنی خیلی منطقی و متفاوت با نظر دیگرانه

ولی اینجور که بوش میاد و نویستده عزیز احمقه بعید نیس یهو ببینی جیک با الکس وسکر روبرو شه :|

رحمان جان،،تو لطف داری.من فقط به وظیفم عمل میکنم!

اسماعیل،میدونم.ولی داستان 6 رو یک تیم نوشتن،نه فقط یک نفر (که همین هم باعث به گند کشیده شدن داستانش شد).این یارو فقط عضوی از این تیم بوده.ولی داستان رولیشنز 1 و 2 رو خودش تنهایی نوشته.منظور من اینه!;)
 
توی دیجنریشن هم فقط میخواستن دو تا قهرمان اصلی RE2 یعنی کلیر و لیون رو به داستان برگردونن و داستان روی زندگی شخصی اونا متمرکز نبود.وگرنه توی دمنیشن که داستان کلا روی سرگذشت لیون متمرکز بود،ایدا هم طبق معمول حضور داشت!

سناریوی ایدا در UC هم که کلا مکمل داستانش در RE2 بود و مربوط به قطع ارتباطش با لیون میشد.پس اتفاق منطقیش همین بود که لیون نباشه.چون کلا اون موقع،لیون فکر میکرد که ایدا مرده!
دقیقا!
البته اگه بخو ام منظور اون حرفمو واضح تر بگم :هر جا ایدا بوده لیون بوده اما این دلیل نمیشه هر جا لیون هم بوده ایدا هم باشه! یعنی عکس این قاعده برقرار نیست
همون طور که توی دیجنریشن لیون بوده ولی ایدا نبوده اما توی دمنیشن طبق معمول ایدا حضور داشته و لیون هم حضور داشته.تازه توی آمبرلا کرونیکاز هم که اون تیکه مربوط به فرار ایدا از راکون بوده و در اصل میتونست یه سناریو مکمل از رزیدنت ایول 2 مربوط به ایدا باشه.که ابهامات داستان رو رفع کنه.ولی اون زمان کپکام شاید به فکرش نرسیده بود که مثل شماره 4 و6 واسه ایدا مینی گیم بذاره.
من خیلی دوست داشتم ایدا توی ایول 2 مینی گیم داشت و نحوه ورودش به شهر و فعالیتهاشو نشون میداد .همون طور که توی 4 نحوه فعالیتهای ایدا رو توی مینی گیمش نشون میدادن.
پس همون طور که گفتم و خود نیما هم اشاره کرد اون قشمت امبرلا کرونیکلز مربوط به تکمیل داستان رزیدنت ایول 2 هست که لیون حضور داشته ولی از شهر بهمراه کلر فرار کرده بودن .و چون فقط قصد بر این بوده که نحوه فرار ایدا رو به ما نشون بدن نیازی به این نبود که عقبتر برن و حضور لیون رو هم نمایش بدن .ما باید این رو هم در نظر بگیریم که حضور فیزیکی ملاک اصلی نیست.
در مورد وسکر و کریس هم باز همین قاعده بصورت یه طرفه برقراره.یعنی هر وقت پای وسکر به سری باز شده کریس هم حضور داشته ولی این دلیل نمیشه که هر وقت کریس هم پاش به ماجرا باز شده باشه وسکر حضور داشته باشه.نمونش هم رولیشنز.
منم دوست دارم توی رولیشنز 2 از الکس یه چیزایی بر ملا بشه و حضور فیزیکی هم داشته باشه .احمقانه هست کپکام بخواد قضیه الکس رو فراموش کرده باشه و باز هم با یه سری شخصیت های جدید طرف باشیم .و البته داستان الکس هم به نسخه های بعدی باز بشه.
 
بچه ها،امروز میخوام یک بحث جالب رو توی تاپیک راه بندازم تا تاپیک دچار تنوع و دگرگونی بشه.هر کسی که میاد اینجا،اولین چیزی که درباره ی هر کدوم از شخصیتهای زیر (یا حداقل تعدادی از اونا) به ذهنش میرسه رو در یک عبارت کوتاه بنویسه!

از خودم شروع میکنم:

وسکر

هنوز صدای لگدی که به کلیر زدی توی گوشمه!

کریس

ندوید.چون بهش نمیرسید!

کلیر
در وصف ها نمیگنجه!
praying.gif


جیل

یک پارتنر بزرگ،نه کمتر و نه بیشتر!

لیون

یک راوی بزرگ،نه کمتر و نه بیشتر!

ایدا

سر کاری!

ربکا

کسی که باید بهش احسنت گفت!

بری

ساده و خانواده دوست

شری

آخه چرا اینجوری درآوردنت؟
crying.gif


جیک
چیزی نگم بهتره!
wallbash.gif


مویرا
حداقل از پدرت خجالت بکش!
punish.gif


هلنا

مقاوم و زجر کشیده

بیلی

سنگین و درون گرا

هانک

سرد و بی روح

شوا

صندوق متحرک!

پیرز

آمیتا چاخان!

کارلوس

شوخ طبع و بانمک!

استیو
رقیب سرسخت من!
discussion.gif


ناتالیا

baby.gif


پارکر

احمق و بی مصرف!

جسیکا
چی بود اصلا؟
thinking.gif


اسپنسر

خود رزیدنت اویل!

بیرکن

خدا نیامرزت!

مارکوس

وصله ی ناجور!

آشفورد

خدا لعنتت کنه که همه ی اینا از گور تو بلند میشه!

کراوزر

بی شعور محض!

کارلا

کپی همیشه برابر اصل نیست!

سیمونز

گمشو بابا!

سدلر

شخصیتی که فقط یک اسم ازش میدونیم!

الکسیا

روانی به معنی واقعی کلمه!

آلفرد

خدا همه رو شفا بده!

اکسلا

واقعا حیف وسکر!
yahoo_31.gif


نیکلای

بی رحم و نامرد!

لیزا

تکان دهنده ترین بخش داستان رزیدنت اویل!

دبرا
مثلا خواستی ادای لیزا رو دربیاری؟باشه.خندیدیم!
gathering.gif


الکس

امیدوارم کلیر بزنه دهنت رو مورد لطف قرار بده! :boxing:

اشلی

تو دیگه چی میگی این وسط؟والا به خدا.
yahoo_4.gif
 
آخرین ویرایش:
وسکر:بلند پرواز
کریس:بی ریا
کلر:عشق است
جیل:به درد سری مدرن نمیخوره
لیون:موقعی میخواد با ایدا درد و دل کنه که ایدا کاری داشته
ایدا:معلوم نیست چیکارس
ربکا:جالب نیست
بری:تنها شخصیتی که خانواده داره
شری:چطور شد اینقدر قوی شد؟
جیک:بی جنبه
هلنا:شخصیت یه بار مصرف
بیلی:بی ریخت
هانک:واقعا که عزرائیل رو هم حریفی!
شوا:تیر حروم کن-همون یه بار حضوئرش هم اضافست
پیرز:فداکار بود ولی اینم یه بار مصرفه
پارکر:یه چیز خنگ تر از شوا و تقلید از بری
استیو:بدرد کلر نمیخوره
ناتالیا:شبیه ژاپنیاس
جسیکا:توی شخصیتهای جدید رولیشنز بدک نبود
مارکوس:علم
ویلیام:خیلی اذیت میکرد
اسپنسر:آروزی خدا شدن رو به دهن وسکر انداخت
کارلوئس:اینم بدرد جیل نمیخوره ولی قیافش خوبه
کراوزر:از صداش خوشم میاد
کارلا: کینه ای و خوشگل
الکس:چی بگم؟
اشلی:صدای گوش خراشی داشت.
 
وسکر
(از همون نگاه اول فهمیدم این مارموزه:d)

کریس
(کسی که فقط زور داره:d)

کلیر
(خواهر کریس:d)

جیل
(نمسیس)

لیون
(کسی که فقط قیافه داره:d)

ایدا
(همسر لیون.تکلیفش باخودس معلوم نیست:d)

شری
(جیک مولر)

جیک
(آلبرت وسکر)

هلنا
(کاترین راندولف)

شوا
(مردم غیور آفریقا)

پیرز
(:crying:.دهقان فداکار)

کارلوئس
(هلیکوپتر:|.)

نیکلای
(*******************)

اشلی
(مزاحم)

سیمونز
(یک سوتفاهم در این سری :|)

نمسیس
(کلمات از وصف این کابوس عاجزن)
---------------------------------------------
پ.ن:مطلبی که در مورد لیون و کریس نوشتم کاملا طنز بوده و ارزش دیگری ندارد.(من خودم عاشق این دوتام:d)
 
وسکر
(از همون نگاه اول فهمیدم این مارموزه:d)

کریس
(کسی که فقط زور داره:d)

کلیر
(خواهر کریس:d)

جیل
(نمسیس)

لیون
(کسی که فقط قیافه داره:d)

ایدا
(همسر لیون.تکلیفش باخودس معلوم نیست:d)

شری
(جیک مولر)

جیک
(آلبرت وسکر)

هلنا
(کاترین راندولف)

شوا
(مردم غیور آفریقا)

پیرز
(:crying:.دهقان فداکار)

کارلوئس
(هلیکوپتر:|.)

نیکلای
(*******************)

اشلی
(مزاحم)

سیمونز
(یک سوتفاهم در این سری :|)

نمسیس
(کلمات از وصف این کابوس عاجزن)
---------------------------------------------
پ.ن:مطلبی که در مورد لیون و کریس نوشتم کاملا طنز بوده و ارزش دیگری ندارد.(من خودم عاشق این دوتام:d)

مصطفی،اتفاقا در مورد لیون 100 درصد درست نوشتی.حالا چه خواسته چه ناخواسته!:dدر مورد بقیه هم واقعا جالب گفتی.مخصوصا شری و پیرز و شوا و کارلوس!:d

اسماعیل،دمت گرم.واقعا جالب نوشتی.فقط ربکا هم به نظر من،واقعا دوست داشتنی و در عین حال با پتانسیله.همش چیز که تیپ و قیافه و آرتیست بازی نیست.البته میدونم تو به خاطر این چیزا نگفتی.در ضمن،بیلی هم انصافا خوشتیپ و خوش قیافه بود ها.حداقل از کارلوس که نوشتی خوشگله بهتر بود!:dالبته اینا فقط نظر من هستند!;)

لطفا بقیه هم نظرشون رو بگن.فقط لطفا سعی کنید در مورد تمام یا حداقل،بیشتر شخصیت هایی که نام بردم بنویسید.مرسی!;)
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or