انجمن پیرهای دنیای گیم (افراد 50 سال به بالا)

بیشترین دورانی که از گیم لذت بردید


  • مجموع رای دهنده‌ها
    1,296
24 سالمه!
اولین دستگاه یادم نمیاد چی بود چون خیلی بچه بودم دوران ابتدایی که با داداشم میرفیتیم کلو شورش در شهر بازی میکردیم!
بعدش میمومدیم خونه یه کتک حسابی از بابا میخوردیم !

همین شد که دیگه کلا کلوپ نرفتم ! شاید 2-3 سال 1 بار جمع میشدیم با همکلاسی ها میرفتیم فوتبال!!

بعد از اون کلاس دوم راهنمایی بودم فکر کنم یه روز بعد از مدرسه اومدم خونه دیدم داداش بزرگه PS1 خریده بود و بچه ها داشتن نوبتی زینا بازی میکردن!!!

از اون به بعد PS1 شد همه زندگی من و ما به مدت 3-4 سال!!

کنزی یادش بخیییییر ! باهاش زندگی کردیم به معنای کامل!
 
سرم گیج رفت...
یه کنسول بخر خو... خودتم از این مصیبت ها برهان....

اگه پول داشتم که الان اینجا نبودم :d

خوب خاطره ای بگم از کلوپ که تاپیک بره همچنان بالا

آقا ما تازه با این کشتی کج 2007 توی کلوپ آشنا شده بودیم و من و داداشم دو نفری صبح تا شب اونجا بودیم یه بار تنهایی رفته بودم یه پسره کوچیکتر از خودم اونجا بود گفت میخوای چی بازی کنی گفتم کشتی کج گفت بیا با هم بازی کنیم من برای یک ساعت وقت میگیرم بعد باز تو واسه یک ساعت منم قبول کردم هیچی آقا رفتیم و پول ساعت اول رو اون حساب کرد بازی کردیم لامصب هی یه حرکت رو صد بار انجام میداد یادمه من شان مایکلز بودم اون شیلتون بنجامین هیچی هی یه حرکت رو انجام میداد منم آخه بلد نبودم بدل بزنم اعصابم خورد میشد لامصب وقتی حرکت انجام میداد از خودش یه صدایی در میوورد پسره رو میگم اعصابم به کل خورد شد هیچی آقا یک ساعت تموم شد و رفتیم صراغ دور بعدی من گفتم پول رو آخر میدم شروع کردیم به بازی و تموم که شد گفت بیا پول رو بده گفتم باشه هنوز 5 مین دیگه مونده بود برای اینکه پول ندم کلید خونه رو از دستم انداختم زیر صندلی و گفتم تو بازی کن من پیداش میکنم و میام و جلدی زدم به چاک و اون موند و پولی که باید میداد البته بعدا دیدمش چیزی نگفت!!!
 
چند روز پیش رفتیم با 3 تا از بچه ها کلوپ بعد 4 نفری بازی مورتال کمبت و ریمن اوریجینزُ داشتیم میرفتیم جالبیش میدونی چی بود که یاد گذشته انداخت منو این بود که میرفتیم تو کلوپ ها و هی وایمیسادیم نگاه میکردیم تا طرف یه حرکت جالبی تو یه بازی انجام بده (خدا میدونه چقدر پا درد کشیدم :d) بعد دقیقا همون اتفاق سر این کمبت افتاد فاتالیتی زدیم و دیدیم و من برگشتم دیدم 3-4 نفر با همون مدل نگاه کردن داشتن فاتالیتی زدن ما رو میدیدن و دقیقا منو برد به زمان کلوپ رفتن خودم خیلی جالب بود برام بعد از این همه سال هنوزم تغییری ایجاد نشده مدل ها نگاه ها و حتی خیلی چیزای دیگه مثل یه اصل به جا مونده
 
بچه ها باور کنید نمی خوام اسپم بدما.. به نظرم هر کی جدید اومده باید بهش خوشامد بگیم که احساس غریبی نکنه...
24 سالمه!
اولین دستگاه یادم نمیاد چی بود چون خیلی بچه بودم دوران ابتدایی که با داداشم میرفیتیم کلو شورش در شهر بازی میکردیم!
بعدش میمومدیم خونه یه کتک حسابی از بابا میخوردیم !

همین شد که دیگه کلا کلوپ نرفتم ! شاید 2-3 سال 1 بار جمع میشدیم با همکلاسی ها میرفتیم فوتبال!!

بعد از اون کلاس دوم راهنمایی بودم فکر کنم یه روز بعد از مدرسه اومدم خونه دیدم داداش بزرگه PS1 خریده بود و بچه ها داشتن نوبتی زینا بازی میکردن!!!

از اون به بعد PS1 شد همه زندگی من و ما به مدت 3-4 سال!!

کنزی یادش بخیییییر ! باهاش زندگی کردیم به معنای کامل!
بسیار خوش اومدی فسیل شده ی دنیا GAME
 
سن x
نام ونام خانوادگی:آرین آتیک
اولین کنسول میکرو بهترین کنسولxbox360وps2
بیشتر از این اسرار خانوادگیمو فاش نمکنم البته شاید بعدا فاش کردم.
یکی از خاطره هام اینکه تو محله مون دوتا برادر دوقلو بودن که با من هم سن بودن و بااهم دوست بودیم اما وقتی دعوا میافتادیم اونا منو میزدند اخه دونفر بودن یه بار منو برادر بزرگم داشتیم مارتال کومبت 3 بازی میکریدیم اونم ذوق داشت اخه تازه فتالیتی های بازیرو یاد گرفته خلاصه داشتیم بازی میکردیم یک دفعه دیدم همینجور منو زد بعد یه مشت زد زیر چونم من رفتم هوا اومد پایین اسکلت شده بودم(داخل بازی) دوسه بار این حرکتو کرد تا من تحت تاثیر قرار گرفتم یه بار من با اون دوتا دوقلو ها دعوا افتاده بودم یاد باز منو برادرم افتادمکه چیکار کرد خلاصه منم همون کارو کرد ی تند تند اینارو مشت و لگد میزدم اخر سرم با دوتا دست زدم زیر چونشون هنوز صدای ناله های اون روزشون که با لهجه کودکانه میگفتند نژن نژن تو گوشم هست خلاصه مشت اخرو که زدم یکی در رفت یک دهنش پر خون شد شل شد افتاد زمین. چشتون روز بد نبینه اون برادری که در رفته بود رفت دوتا سنگ گنده گرفت اورد یکی رو داد به برادرش یکی رو خودش پرتاپ کردم سمتم منو اشولاش کردن رفتن اون برادر که دهنش پر خون بود خاست بخنده که خون از دهنش ریخت بیرون تازه فهمیده بود که چیشد مثل خر ار ار میکنه با همون ریتم گریه میکرد اخر سرم که داشتند مرفتن خونشون با همون سنگی که به من زده بودن همون سنگ رو رخ دادم سمتشون مثل ازون ماسماسکای بولینگ افتادند زمین اولی افتاد داشت میافتد دومی رو هم هل داد انداخت منم بدو بدو در رفتم از اون روز تا حالا هر موقع یادم میافته خندم میگیره.
 
یاد باز منو برادرم افتادمکه چیکار کرد خلاصه منم همون کارو کرد ی تند تند اینارو مشت و لگد میزدم اخر سرم با دوتا دست زدم زیر چونشون هنوز صدای ناله های اون روزشون که با لهجه کودکانه میگفتند نژن نژن تو گوشم هست
=)) =))
یادمه قبلاً قرار بود از تاثیرات مثبت بازی ها تو زندگیمون بگیم... خُب این هم یکی دیگه از تاثیرات مثبته دیگه.
ایستادگی در مقابل اوباش محله...
;)
 
سن x
نام ونام خانوادگی:آرین آتیک
اولین کنسول میکرو بهترین کنسولxbox360وps2
بیشتر از این اسرار خانوادگیمو فاش نمکنم البته شاید بعدا فاش کردم.
یکی از خاطره هام اینکه تو محله مون دوتا برادر دوقلو بودن که با من هم سن بودن و بااهم دوست بودیم اما وقتی دعوا میافتادیم اونا منو میزدند اخه دونفر بودن یه بار منو برادر بزرگم داشتیم مارتال کومبت 3 بازی میکریدیم اونم ذوق داشت اخه تازه فتالیتی های بازیرو یاد گرفته خلاصه داشتیم بازی میکردیم یک دفعه دیدم همینجور منو زد بعد یه مشت زد زیر چونم من رفتم هوا اومد پایین اسکلت شده بودم(داخل بازی) دوسه بار این حرکتو کرد تا من تحت تاثیر قرار گرفتم یه بار من با اون دوتا دوقلو ها دعوا افتاده بودم یاد باز منو برادرم افتادمکه چیکار کرد خلاصه منم همون کارو کرد ی تند تند اینارو مشت و لگد میزدم اخر سرم با دوتا دست زدم زیر چونشون هنوز صدای ناله های اون روزشون که با لهجه کودکانه میگفتند نژن نژن تو گوشم هست خلاصه مشت اخرو که زدم یکی در رفت یک دهنش پر خون شد شل شد افتاد زمین. چشتون روز بد نبینه اون برادری که در رفته بود رفت دوتا سنگ گنده گرفت اورد یکی رو داد به برادرش یکی رو خودش پرتاپ کردم سمتم منو اشولاش کردن رفتن اون برادر که دهنش پر خون بود خاست بخنده که خون از دهنش ریخت بیرون تازه فهمیده بود که چیشد مثل خر ار ار میکنه با همون ریتم گریه میکرد اخر سرم که داشتند مرفتن خونشون با همون سنگی که به من زده بودن همون سنگ رو رخ دادم سمتشون مثل ازون ماسماسکای بولینگ افتادند زمین اولی افتاد داشت میافتد دومی رو هم هل داد انداخت منم بدو بدو در رفتم از اون روز تا حالا هر موقع یادم میافته خندم میگیره.

من از این داستان شما نتیجه میگیرم که هر وقت جایی دوقلو دیدم بزنم لت و پارشون کنم ،خوبه اینجوری :d
 
آره دانیال، واقعاً هم.... چقدر اسپم دادم من...
دم همتون گرم که با خاطره های فوق العادتون به این تاپیک روح دادید...
خود این هم شد یه خاطره...
اختیار داری، اسپم کدومه. شخصا شاهدم چند بار تاپیک رو از مدفون شدن نجات دادی. حتی حاظر شدی موضوع تاپیک عوض بشه اما تاپیک نخوابه.
حالا کجاست که خبری ازش نیست، بگو بیاد ببینم چند تا هد شات داشته این پیرمرد دنیای گیم.
 
اختیار داری، اسپم کدومه. شخصا شاهدم چند بار تاپیک رو از مدفون شدن نجات دادی. حتی حاظر شدی موضوع تاپیک عوض بشه اما تاپیک نخوابه.
حالا کجاست که خبری ازش نیست، بگو بیاد ببینم چند تا هد شات داشته این پیرمرد دنیای گیم.
بیخیال رفیق... خودمم میدونم همش اسپم بوده. تو لطف داری...
:-*
----
راستش نمیدونم. فکر کنم اومد یه سُک سُک کرد و رفت. آموزشیش تموم شده مثل اینکه. ایشاا... میاد. دعا کنیم بیافته تهران که بیاد و موندنی شه...
 
سلام به همه گیمرهایه موزه ای :دی
خوبید؟ گیم پدا خوبن؟ کیبردا ردیفن؟
ما آموزشیمون تموم شد رفت، 1هفته دیگه باید برم ببینم تهران میفتم یا شاهین شهر (اصفهان) یا شیراز...
آقا دمه همتون گرم، مخصوصا دوست گلم Leon.Fox عزیز که واقعا تاپیک رو نگهداشته و نزاشته بره تو انباری تاپیک. اصلا وقتی اومدم دیدم تاپیک بالاست فکم خورد زمین :دی
البته من فقط این تاپیک رو بوجود آوردم تا ما "پیرهای گیم" کنار هم باشیم و از تجربمون استفاده کنیم. منظور اینکه تاپیک یه چیز عمومیه و رئیس مئیس نداره...

پ.ن: به سایت چقدر جفنگی جات اضافه شده، ستاره هامون کوشن پس... :(
اصلاً بسی احساس غریبی میکنم :دی
 
سلام به همه گیمرهایه موزه ای :دی
خوبید؟ گیم پدا خوبن؟ کیبردا ردیفن؟
HELL YEAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAH
چطوری پیرمرد؟ خودت خوفی؟ پاشنه های پات خوبن؟ پا کوبیدی نپوکیدی؟ چه خبر از نگهبانی دادنات؟ کلاش و شاتگانت خوبن؟ چند صدتا HeadShot کردی؟
;)
ما آموزشیمون تموم شد رفت، 1هفته دیگه باید برم ببینم تهران میفتم یا شاهین شهر (اصفهان) یا شیراز...
آقا کلی برات چیز میز نذر میکنیم بیافتی تهران که بیای پولشو بدی...
;)


آقا دمه همتون گرم، مخصوصا دوست گلم Leon.Fox عزیز که واقعا تاپیک رو نگهداشته و نزاشته بره تو انباری تاپیک. اصلا وقتی اومدم دیدم تاپیک بالاست فکم خورد زمین :دی
چاکریم... اصلاً تاپیک رو واسه همین سر پا نگه داشتیم که از لحظه ی متلاشی شدن فکت روی زمین فیلمبرداری کنیم... برو YouTube ببینش...
:p
---------------
حالا بی شوخی... کلی خوشحالم که برگشتی. ایشاا... همین تهران بمونی و BC رو منور کنی...
;)
 
سلام به همه گیمرهایه موزه ای :دی
خوبید؟ گیم پدا خوبن؟ کیبردا ردیفن؟
ما آموزشیمون تموم شد رفت، 1هفته دیگه باید برم ببینم تهران میفتم یا شاهین شهر (اصفهان) یا شیراز...
آقا دمه همتون گرم، مخصوصا دوست گلم Leon.Fox عزیز که واقعا تاپیک رو نگهداشته و نزاشته بره تو انباری تاپیک. اصلا وقتی اومدم دیدم تاپیک بالاست فکم خورد زمین :دی
البته من فقط این تاپیک رو بوجود آوردم تا ما "پیرهای گیم" کنار هم باشیم و از تجربمون استفاده کنیم. منظور اینکه تاپیک یه چیز عمومیه و رئیس مئیس نداره...

پ.ن: به سایت چقدر جفنگی جات اضافه شده، ستاره هامون کوشن پس... :(
اصلاً بسی احساس غریبی میکنم :دی
آقا ما کوچیکتیم
باورت نمیشه از وقتی که رفتی هرچقدر زور زدم خاطره یادم نیمد خدا کنه حالا که اومدی یادم بیاد:d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or