HITMAN 2000
کاربر سایت
درود
blood جز اولین بازیایی بود که روی PC بازی کردم ، خیلی خفن بود ، ولی نمیدونم چرا زیاد در موردش نشنیدم
Desperados هم زمان خودش بازی خوبی بود ، در حد Comandos باهاش حال کردم.
کاکو 33 خیلی بالا میشه دیگه . این افتخار رو من از دست میدم .... ببرنش روی 25 به بالابه نظر بنده مدیران یه لطفی بکنن عنوان تاپیک رو ببرن روی 33 سال به بالا ، الان خیلی حس پیری میکنم ، اکثر دوستانی که در این فروم سابقه دار هستن بالای 25 هستن پس اینجوری همه پیر حساب میشیم .
25 که خوبه باز ، 29 رو چیکارش کنم؟؟!! بعدم هم که 30 انگار دیروز بود دنبال فیلم سگا بودماوه شت... یعنی من الان پیر دنیای گیم حساب میشم دیگه ؟ 25 سال سن... برگردین صفحه ی اول 7 سال پیش 18 سالم بود و می خواستم زور بزنم بخشی از این دنیا باشم... بیجا کردم منو برگردین به همون دوره
درود متقابلدرود
چند روز پیش به صورت اتفاقی نسخه جدید و بهینه سازی شده Desperados رو دانلود کردم و دارم بازیش میکنم . این بازی لعنتی خسته کننده نمیشه .. یک بازی سخت و دوست داشتنی
شما میگفتین فیلم؟ ما میگفتیم نوار مثلا نوارو فوت کن بزار درست میشهانگار دیروز بود دنبال فیلم سگا بودم
یعنی واقعا زدی تو خال ، این شرح حال من و داداشم توی ظهر گرم تابستونی سر بازی مورتال کمبت سگا بود که تمام این روش هارو با کمی تغییر انجام میدادیم .شما میگفتین فیلم؟ ما میگفتیم نوار مثلا نوارو فوت کن بزار درست میشه
گفتم فوت یاد وقت هایی افتادم که بازیها بالا نمیومد یه کارهای عجیبی انجام میدادیم که در کمال ناباوری کار میکرد یا حداقل ما باور میکردیم که اینکارا کارسازه. حالا فوت کردن هیچی بعضی ها زبون میکشیدن خدارو شکر نسل کارتریج ها منقرض شد وگرنه جامعه ای از گیمر بود که سرطان زبون گرفته بودن یا یه کارهای خاصی انجام میدادیم که اگه کسی از دید سوم شخص مارو میدید فکر میکرد داریم ایینی از یه فرقه ی خاص انجام میدیم مثلا وقتی که بعد از فوتو زبون بازی بالا نمیومد ایین بازی آورون(!) میرفت وارد فاز جدیدی میشد به این شکل که بعد از کشیدن زبونو فوت همه پشت به تلوزیون باید مینشستیم و یکی بازی رو میذاشت تو سگا یا اتاری بعد چشمش رو میبست و دکمه رو میزد تا روشن شه ، در هیچ شرایطی افراد تو اتاق نباید به تلوزیون نگاه میکردن. بعضی اوقات هم اونایی که فکر میکردیم حضورشون درکل بدشگونه از اتاق بیرونش میکردیم تا بازی بیاد عجیب بود و واقعا الان که فکر میکنم چجوری به همچون تفکری رسیدیم تعجب میکنم! یکم دیگه کش پیدا میکرد از تو همین میشد یه ایینی فرقه ای دینی جدید دراورد. یعنی مونده بود یه دایره تو همون اتاق بکشیم و مثل سرخپوستا هلهله کنان دورش بگردیم تا بازی بیاد
ما به نوار کاست میگفتیم نوار به بازیهای کنسول میگفتیم فیلمشما میگفتین فیلم؟ ما میگفتیم نوار مثلا نوارو فوت کن بزار درست میشه
گفتم فوت یاد وقت هایی افتادم که بازیها بالا نمیومد یه کارهای عجیبی انجام میدادیم که در کمال ناباوری کار میکرد یا حداقل ما باور میکردیم که اینکارا کارسازه. حالا فوت کردن هیچی بعضی ها زبون میکشیدن خدارو شکر نسل کارتریج ها منقرض شد وگرنه جامعه ای از گیمر بود که سرطان زبون گرفته بودن یا یه کارهای خاصی انجام میدادیم که اگه کسی از دید سوم شخص مارو میدید فکر میکرد داریم ایینی از یه فرقه ی خاص انجام میدیم مثلا وقتی که بعد از فوتو زبون بازی بالا نمیومد ایین بازی آورون(!) میرفت وارد فاز جدیدی میشد به این شکل که بعد از کشیدن زبونو فوت همه پشت به تلوزیون باید مینشستیم و یکی بازی رو میذاشت تو سگا یا اتاری بعد چشمش رو میبست و دکمه رو میزد تا روشن شه ، در هیچ شرایطی افراد تو اتاق نباید به تلوزیون نگاه میکردن. بعضی اوقات هم اونایی که فکر میکردیم حضورشون درکل بدشگونه از اتاق بیرونش میکردیم تا بازی بیاد عجیب بود و واقعا الان که فکر میکنم چجوری به همچون تفکری رسیدیم تعجب میکنم! یکم دیگه کش پیدا میکرد از تو همین میشد یه ایینی فرقه ای دینی جدید دراورد. یعنی مونده بود یه دایره تو همون اتاق بکشیم و مثل سرخپوستا هلهله کنان دورش بگردیم تا بازی بیاد