دفعه اولش هم نیست...Horizon هم بدون اینکه تموم کنه نقد کرده بود.I got about halfway through this second run and had no will to continue. Friends kept telling me I had only seen part of the story and that the third run was all-new (and make sure to come back for the fourth!) but I just didn’t care anymore – by this point I was more than 20 hours deep, and I wasn’t interested or excited enough to put more time in. I went to YouTube to see the rest of the story, and it was indeed good — just not good enough for me to sit through hours of it’s okay-ish, I guess?
GameCritics - 65/100
حداقل پایان بازی رو دیده...البته نه اینکه خودش بازی کرده باشهبه نصفه بازی رسیده حوصله اش نکشیده بازی رو تموم کنه بقیه بازی رو از یوتیوب دیده
دفعه اولش هم نیست...Horizon هم بدون اینکه تموم کنه نقد کرده بود.
دیگه اگه اینجوریه هرکی بره یوتیوب میتونه یه پا منتقد از اب در بیاد.چه احتیاجیه به بازی کردن
واقعا یه منتقد باید خیلی غیر حرفه ایی باشه که حتی به خودش زحمت نمیده یه بازی رو کامل تموم کنه.من که هیچ فرقی بین user review های متاکریتیک که 0 میدند با اینجور منتقدا نمیبینم
واقعا شرم اوره که متاکریتیک میزاره همچین نقد هایی اصلا ثبت شند. حداقل سایتشون باید یه نظارتی توش برای همچین نقد هایی داشته باشه.
حالا با این نقد بخصوص و NieR کاری ندارم ولی هیچ قانونی واسه منتقد وجود نداره که بازیو حتما باید تموم کنه، بعد نقدش رو بنویسه... فقط هم واسه این سایتهای ناشناخته نیستن چون یکی دو بار توی پادکستهای مربوط به منتقدهای IGN هم دیدم که منتقد خیلی راحت میومد میگفت به اندازهی کافی بازی کردم و میدونم قضیه چیه و نیاز یا میلی ندارم که بازیو ادامه بدم (فقط نگید کدوم ویدیو که انقدر اپیزودهاش زیاده که اصلا یادم نیست)
حالا نمیدونم در کل این کار مناسبی هستش یا نه ولی بنظرم واسه بعضی بازیهای طولانی یا بازیهایی که چند بار باید تمومشون کنی، وقتی یه نمای کلی از بازی توی ذهن منتقد شکل گرفت و دیگه علاقهای به ادامه نداشت میتونه بیخیال بازی بشه. توی نقد Walkthrough نمینویسی که باید حتما همهی جزئیات رو ببینی، داشتن یه نمای کلی و نظر نهایی دربارهی بخشهای مختلف بازی کافیه... در واقع منتقد باید تجربهی خودشو توی نقد بیاره، حالا اگه ادامهی این تجربه چیز جدیدی رو به دیدگاه منتقد اضافه نمیکرد و بازی به اندازهی کافی منتقد رو ترغیب به ادامه دادن نمیکرد، میتونه ادامه نده.
بازم میگم چون NieR: Automata رو بازی نکردم نمیدونم این کار واسه این بازی مناسبه یا نه ولی بنظرم واسه بعضی از بازیها انجام دادنش مشکلی نداره و این کار توی سطح سایتای بزرگ مثل IGN هم اتفاق میافته پس چیز عجیبغریبی نیست!
واسه کسایی که برای اولین بار اینو میشنون میدونم یکم غیرمنطقی ممکنه به نظر برسه، واسه من هم اولین بار اینطوری بود ولی اگه یکم دربارش فکر کنید میبینید که منطقیه و نقد قراره تجربهی شخصی منتقد رو بازگو کنه و این بیمیلی به ادامهی بازی هم میتونه جزء این تجربهی شخصی باشه و توی نقد باید بهش اشاره بشه.
اين سايت در پيت عادتشه سر بازياي انحصاري و بزرگ احساس شيرن بودن بهش دست بدهGameCritics - 65/100
حداقل پایان بازی رو دیده...البته نه اینکه خودش بازی کرده باشهبه نصفه بازی رسیده حوصله اش نکشیده بازی رو تموم کنه بقیه بازی رو از یوتیوب دیده
دفعه اولش هم نیست...Horizon هم بدون اینکه تموم کنه نقد کرده بود.
دیگه اگه اینجوریه هرکی بره یوتیوب میتونه یه پا منتقد از اب در بیاد.چه احتیاجیه به بازی کردن
واقعا یه منتقد باید خیلی غیر حرفه ایی باشه که حتی به خودش زحمت نمیده یه بازی رو کامل تموم کنه.من که هیچ فرقی بین user review های متاکریتیک که 0 میدند با اینجور منتقدا نمیبینم
واقعا شرم اوره که متاکریتیک میزاره همچین نقد هایی اصلا ثبت شند. حداقل سایتشون باید یه نظارتی توش برای همچین نقد هایی داشته باشه.
حالا با این نقد بخصوص و NieR کاری ندارم
ولی هیچ قانونی واسه منتقد وجود نداره که بازیو حتما باید تموم کنه، بعد نقدش رو بنویسه
یکی از مشکلات اصلی در این زمینه اینه که ما هنوز تئوریسین خوب برای گیم به اون صورت نداریم. همچنان گیم ها از دید بسیاری صرفا به عنوان یه سرگرمی و گذران وقت دیده میشه در صورتی که از دید من پتانسیل گیم از هر مدیای دیگه ای قوی تره و این مسئله به کرات اثبات شده ، بخصوص در همین چند سال گذشته که شاهد بازیهای زیادی بودیم که ارتباط فوق العاده ای بین فرم و محتوا ایجاد کردند و اثرهای تاریخی خلق شده.@FUTURE
چرا کار نداری؟اتفاقا دقیقاً باید به همین جزییات توجه کرد تا متوجه نقص کار شد وگرنه کلی گویی باعث میشه همه چیز رو نادیده بگیریم
البته این گزاره گزارهی قویی نیست،به هیچ چیز برنمیگره و ارجاع نمیده،یعنی نمیشه ازش نتیجه گیری قطعی کرد.
مگر قرار بود قانونی وجود داشته باشه؟مگر برای کارهای دیگر منتقد قانونی وجود داره؟و آیا اصلا وجود داشتن و نداشتن یک قانون(به اصطلاح) یعنی اینکه درسته و باید بهش احترام گذاشت؟
اما خب موضوع اصلی ما برمیگرده به نقش منتقد امروزی و اینکه ماها چه انتظاری ازش داریم...ببین شما در سال دهه دوم 2000 میای این جمله رو میگی «هیچ قانونی وجود نداره که منتقد باید حتما بازی رو تموم کنه»...این جمله یک نظر شخصی صرف شما نیست،یعنی اینگونه نیست که شما فارغ از نیروهای برایند زمان و مکان،باز هم همچین جملهای میگفتی!یعنی 20 سال قبل تر،نظری که داشتی متفاوت بود...
این به خاطر اینه نقد از حالت علمی و بعضاً قدسی خودش دراومده،با ترویج اینترنت،دیگه رسمً الان همه منتقدن و هیچکس منتقد نیست!دیگه اینطوری نیست که شما برای خوندن نقد مورد علاقهت قدم بزنی تا مجلهفروشی هم بری حتی...
این به خاطر اینه که منتقد،دیگه وظیفهای رو دوش خودش احساس نمیکنه،همه چی برا فان و پاپیولاریتی و زرق و برق و ایناست،هیچی جدی نیست اصلاً،پر از شوخی های مزخرف لا به لای نقدهای ویدئویی!به خاطر همینه که در دهه دوم 2000،شاهد این جمله هستی که «منتقد هم یکیه مث ما»...کی گفته منتقد یکیه مث ما؟منتقد نباید یکی مث ما باشه...نقد یک علمه یا یک هنره...یعنی به هیچ وجه منتقد حتی نباید خودشو از بازی و سازندهش پایین تر بدونه!بازی واسه منتقد باید متریالی باشه برا نشون دادن ایدههاش،نقطهنظرهاش،تفسیرهاش،نتیجهگیریهاش! اصلا قرار نیست منتقد چیزایی رو روو کنه بازیساز میخواست تو بازیش بگه،باید چیزایی رو آشکار کنه که شاید حتی خود بازیساز ناتوان از گفتنش بود،اینه نقد،اینه اعتمادی که منتقد باید به خودش داشته باشه،اینکه اعتباری که مخاطب باید به منتقد بده.
اینکه چرا تموم نکردن نیر قبل نقد اشتباست...ببین این یارو یوکو تارو بازیساز مولفه،یعنی برا خودش جهان بینی داره،ایده داره،امضا داره و تمام عناصر هنری،داستان،روایت و اینا در راستای رسوندن جهانبینیشه...کلِ مجموعه یه وحدت خاصی داره که تمام کثرتها در خدمت اونن..یعنی مث واچ داگز نیست صرفا یک بازی + مکانیزم گیم پلی باشه،الان واچ داگز 3 کارگردانش رو عوض کنی هیشکی بو نمیبره،اما نیر بعدی کارگردان عوض شه زمین تا اسمون فرقه،همه چی از هم میپاشه.
و حالا با این تفاسیر میگن پایان بازی،غایت بازی نیست!یعنی نیو گیم بعدی،یک بازی جدید نیست،همچنان بازی داره در راستای چیزی که میخواد ارائه بده پیش میره.دیدی یا خوندی این فیلمها و کتاب هارو،که ده دقیقه یا ده صفحه مونده تموم شه،همه چیز بی معنی،از هم گسیخته،واگرا ئه،اما در قسمت پایانی همه چیز به یک همگرایی لذت بخشی میرسه؟الان نیر اینطوری باشه تکلیف با کیه؟کارگردان با توجه به محتوای مورد نظری که داشت،یه فرمی رو برای اثرش انتخاب کرد(که بماند خود فرم در طول پروسه مجبورت میکنه محتوا رو بدی).اما منتقد با این کارش هم فرم رو سکیپ کرد هم محتوا رومیدونی کاری که اینا میکنن چیه؟کار اینا تعریف مکانیزم ها و محیط بازیه،یا به دلشون میشینه یا نه
البته در دنیایی که تو گوگل k رو بزنی گزینه اول کارداشیان رو میاره،من دارم حرف های مفتی میزنم جداً خودمم میدونماما دو راهکاری که من پیشنهاد میدم :
1-اینکه نقد مکانیزم بازی با نقد فرم و محتوای بازی از هم جدا شه..با اینکه کار به شدت چیپیه،اما احساس میکنم از روالی که الان داره پیش میره بهتر باشه.یعنی یه متا داشته باشیم برا عناصر مکانیکی بازی فقط...الان واچ داگز رو میشه تموم نکرد نمره دادرد دد ریمپشن رو هم میشه تموم نکرد 10 داد هم میشه تموم کرد 10 داد،اما فرق بین زمین تا آسمونه،چون اون «همگرایی لذت بخش»ـی که ذکر شد در صحنه کام گرفتن ادگار راس از سیگارشه بعد از انجام یکی از بزرگترین جنایت های تاریخ
2-اینکه حداقل حالا که میدونیم داستان این گونه نقدها چیه،بیایم بهشون استناد نکنیم،ما که نمیتونیم اینا رو ریشه کن کنیم به هیچ وجه که،حداقل بیاین با استناد نکردن بی اثرشون کنیم(منظور این حرف من این نیست نقد اج و یوروگیمر رو بیخیال شیم مثلا،باز من جزء به جزء توضیح ندم)...یعنی کسی که نیر میخواست،به هیچ وجه نباید به این نقد گیم کریتیک استناد کنه،که جمع و میانگین میشه با یه سری نمره دیگه،که جنگ هم میشه سرش بعداً.
بسیار شفاف و مو شکافانه توضیح دادی. نخواستم فقط به فشردن کلید لایک بسنده کنم .@FUTURE
چرا کار نداری؟اتفاقا دقیقاً باید به همین جزییات توجه کرد تا متوجه نقص کار شد وگرنه کلی گویی باعث میشه همه چیز رو نادیده بگیریم
البته این گزاره گزارهی قویی نیست،به هیچ چیز برنمیگره و ارجاع نمیده،یعنی نمیشه ازش نتیجه گیری قطعی کرد.
مگر قرار بود قانونی وجود داشته باشه؟مگر برای کارهای دیگر منتقد قانونی وجود داره؟و آیا اصلا وجود داشتن و نداشتن یک قانون(به اصطلاح) یعنی اینکه درسته و باید بهش احترام گذاشت؟
اما خب موضوع اصلی ما برمیگرده به نقش منتقد امروزی و اینکه ماها چه انتظاری ازش داریم...ببین شما در سال دهه دوم 2000 میای این جمله رو میگی «هیچ قانونی وجود نداره که منتقد باید حتما بازی رو تموم کنه»...این جمله یک نظر شخصی صرف شما نیست،یعنی اینگونه نیست که شما فارغ از نیروهای برایند زمان و مکان،باز هم همچین جملهای میگفتی!یعنی 20 سال قبل تر،نظری که داشتی متفاوت بود...
این به خاطر اینه نقد از حالت علمی و بعضاً قدسی خودش دراومده،با ترویج اینترنت،دیگه رسمً الان همه منتقدن و هیچکس منتقد نیست!دیگه اینطوری نیست که شما برای خوندن نقد مورد علاقهت قدم بزنی تا مجلهفروشی هم بری حتی...
این به خاطر اینه که منتقد،دیگه وظیفهای رو دوش خودش احساس نمیکنه،همه چی برا فان و پاپیولاریتی و زرق و برق و ایناست،هیچی جدی نیست اصلاً،پر از شوخی های مزخرف لا به لای نقدهای ویدئویی!به خاطر همینه که در دهه دوم 2000،شاهد این جمله هستی که «منتقد هم یکیه مث ما»...کی گفته منتقد یکیه مث ما؟منتقد نباید یکی مث ما باشه...نقد یک علمه یا یک هنره...یعنی به هیچ وجه منتقد حتی نباید خودشو از بازی و سازندهش پایین تر بدونه!بازی واسه منتقد باید متریالی باشه برا نشون دادن ایدههاش،نقطهنظرهاش،تفسیرهاش،نتیجهگیریهاش! اصلا قرار نیست منتقد چیزایی رو روو کنه بازیساز میخواست تو بازیش بگه،باید چیزایی رو آشکار کنه که شاید حتی خود بازیساز ناتوان از گفتنش بود،اینه نقد،اینه اعتمادی که منتقد باید به خودش داشته باشه،اینکه اعتباری که مخاطب باید به منتقد بده.
اینکه چرا تموم نکردن نیر قبل نقد اشتباست...ببین این یارو یوکو تارو بازیساز مولفه،یعنی برا خودش جهان بینی داره،ایده داره،امضا داره و تمام عناصر هنری،داستان،روایت و اینا در راستای رسوندن جهانبینیشه...کلِ مجموعه یه وحدت خاصی داره که تمام کثرتها در خدمت اونن..یعنی مث واچ داگز نیست صرفا یک بازی + مکانیزم گیم پلی باشه،الان واچ داگز 3 کارگردانش رو عوض کنی هیشکی بو نمیبره،اما نیر بعدی کارگردان عوض شه زمین تا اسمون فرقه،همه چی از هم میپاشه.
و حالا با این تفاسیر میگن پایان بازی،غایت بازی نیست!یعنی نیو گیم بعدی،یک بازی جدید نیست،همچنان بازی داره در راستای چیزی که میخواد ارائه بده پیش میره.دیدی یا خوندی این فیلمها و کتاب هارو،که ده دقیقه یا ده صفحه مونده تموم شه،همه چیز بی معنی،از هم گسیخته،واگرا ئه،اما در قسمت پایانی همه چیز به یک همگرایی لذت بخشی میرسه؟الان نیر اینطوری باشه تکلیف با کیه؟کارگردان با توجه به محتوای مورد نظری که داشت،یه فرمی رو برای اثرش انتخاب کرد(که بماند خود فرم در طول پروسه مجبورت میکنه محتوا رو بدی).اما منتقد با این کارش هم فرم رو سکیپ کرد هم محتوا رومیدونی کاری که اینا میکنن چیه؟کار اینا تعریف مکانیزم ها و محیط بازیه،یا به دلشون میشینه یا نه
البته در دنیایی که تو گوگل k رو بزنی گزینه اول کارداشیان رو میاره،من دارم حرف های مفتی میزنم جداً خودمم میدونماما دو راهکاری که من پیشنهاد میدم :
1-اینکه نقد مکانیزم بازی با نقد فرم و محتوای بازی از هم جدا شه..با اینکه کار به شدت چیپیه،اما احساس میکنم از روالی که الان داره پیش میره بهتر باشه.یعنی یه متا داشته باشیم برا عناصر مکانیکی بازی فقط...الان واچ داگز رو میشه تموم نکرد نمره دادرد دد ریمپشن رو هم میشه تموم نکرد 10 داد هم میشه تموم کرد 10 داد،اما فرق بین زمین تا آسمونه،چون اون «همگرایی لذت بخش»ـی که ذکر شد در صحنه کام گرفتن ادگار راس از سیگارشه بعد از انجام یکی از بزرگترین جنایت های تاریخ
2-اینکه حداقل حالا که میدونیم داستان این گونه نقدها چیه،بیایم بهشون استناد نکنیم،ما که نمیتونیم اینا رو ریشه کن کنیم به هیچ وجه که،حداقل بیاین با استناد نکردن بی اثرشون کنیم(منظور این حرف من این نیست نقد اج و یوروگیمر رو بیخیال شیم مثلا،باز من جزء به جزء توضیح ندم)...یعنی کسی که نیر میخواست،به هیچ وجه نباید به این نقد گیم کریتیک استناد کنه،که جمع و میانگین میشه با یه سری نمره دیگه،که جنگ هم میشه سرش بعداً.
@FUTURE
این به خاطر اینه نقد از حالت علمی و بعضاً قدسی خودش دراومده،با ترویج اینترنت،دیگه رسمً الان همه منتقدن و هیچکس منتقد نیست!دیگه اینطوری نیست که شما برای خوندن نقد مورد علاقهت قدم بزنی تا مجلهفروشی هم بری حتی...
این به خاطر اینه که منتقد،دیگه وظیفهای رو دوش خودش احساس نمیکنه،همه چی برا فان و پاپیولاریتی و زرق و برق و ایناست،هیچی جدی نیست اصلاً،پر از شوخی های مزخرف لا به لای نقدهای ویدئویی!به خاطر همینه که در دهه دوم 2000،شاهد این جمله هستی که «منتقد هم یکیه مث ما»...کی گفته منتقد یکیه مث ما؟منتقد نباید یکی مث ما باشه...نقد یک علمه یا یک هنره...یعنی به هیچ وجه منتقد حتی نباید خودشو از بازی و سازندهش پایین تر بدونه!بازی واسه منتقد باید متریالی باشه برا نشون دادن .
تو قسمت نکات منفی کمبود تنوع تو دشمنا هم میذاشتی بد نبودنمرات ۹ من قد ۱۰ ارزشمند هستن :دی
انصافا داستانش و شخصیت پردازیش عالی بود.