کوجیما یه آدم pacifist (صلح-طلب) ـه. حتی یه MGS هم با پسوند peace walker ساخت. اما بنظر من داره اشتباه میزنه بدجور. خاصیت گیم اینه شما چیزی که در واقعیت برات امکان نداره رو تجربه کنی. من اگه بخوام پیاده روی کنم خودم بلدم بزنم به دل طبیعت و کوه. خیلی هم واقعی تر و سرتره. اما جنگ و درگیری در واقعیت همیشه ممکن نیست... اگرم باشه هزینه زیادی دربر داره. این بابا (استاد

) کلا فلسفه گیمینگ رو اشتباه گرفته. هوادارهاشم توی رودربایستی و تلقین گیر افتادن و با اینکه خودشونم میدونن این ایده ها چقدر مضحکه اما بخودشون فشار میارن عکسشو نشون بدن.
شاید ما بازی میکنیم که این امکان رو داشته باشیم که کارهایی که تو واقعیت نمیتونیم انجام بدیم رو بتونیم درش انجام بدیم ولی این فقط بخشی از پازله.
تو تصویر بزرگتر هدف از بازی کردن اینه که میخوایم از واقعیت و دنیای حقیقی بکنیم و جدا بشیم یا فرار کنیم.
هر بازیی هم که بتونه این مورد رو بهتر پیاده کنه کارش رو درست انجام داده.
حالا میخواد با پیاده روی باشه یا شخصیت اصلی تنها کاری که میکنه این باشه که یه جا وایسته و به غروب خورشید نگاه کنه یا هر حالت دیگه ای...
اگه اون بازی بتونه این حالت جدا شدن از واقعیت و غوطه ور شدن تو دنیای بازی رو به خوبی فراهم کنه که پس کارش رو خوب انجام داده.
اگه نه که پس حتما ضعف داره و میشه به تک تک ویژگیهاش گیر داد.
میخوای این بابا و طرفدارهای بازی رو بزنی خب بزن ، هیچ اشکالی نداره.
ولی لطفا همینطوری 4تا کلمه و جمله رو از اینور اونور نگیر و به هم نچسبون که نتیجه ای که میخوای رو بهش برسی.
درسته که نقد کردن اصولی داره ولی پیش نیازش دانش انجام اون کار و اشراف داشتن به محتواییه که میخوای نقدش کنیه.
خب منم به عنوان طرفدار بازی و کلا کارهای کوجیما میتونم در موردت اینطور فکر کنم که تو این چرخه رودربایستی و تلقین به خودت که من از کوجیما خوشم نمیاد و این بازی چیزی جز شبیه ساز پیاده روی نیست گیر افتادی.
نتیجه اینکه اگه فرصتی پیدا کنی نفرتت از کوجیما و DS رو ولی با جمله بندی های متفاوت تو تاپیکهای مختلف فقط تکرار میکنی.
خب طرفدار خودش و بازیش نیستی که خیلی هم خوبه و هیچ مشکلی نداره ، هممون بالاخره از یه سری شخصیت حقیقی/فیلم/بازی/سریال و... بدمون میاد یا حتی متنفریم.
ولی واقعا نیاز نیست که تو هر تاپیک مربوط به کوجیما/DS و ... این رو فریاد بزنی.
چون کاری که میکنی انگاری طرفدار یه تیمی هستی و میری به ورزشگاه که بازی رو ببینی ولی به عمد میری تو جایگاه تیم روبرو(حریف) میشینی و بی مقدمه شروع میکنی به کری خوندن و از تیم حریف و طرفدارهاش بد گفتن!
خلاصه اینکه طرفدارها تا یه حدی رعایتت رو میکنن ، نادیدت میگیرن و کاری بهت ندارن.
اگه همینطور ادامه بدی خب میگن یارو یه چیزیش میشه و شرایط عادی نداره ولی مطمئنا در ادامه از خجالتت در میان.
اینطور که میبینم خیلی منتظر اون بخش"از خجالتت در میان" هستی.